پاسخ های ارسال شده در انجمن
در حال نمایش 4 نوشته (از کل 4)
-
نویسندهنوشته ها
-
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: آیا امام زمان شیعه ازدواج کرده است یانه؟ نظر دهید #3378شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: جواب به شیعیانی که مدعی هستند که عمر وابوبکر حضرت زهرا را کشته اند وآنها را از روی بی خردی لعن می کنند! #3379در پاسخ به شبهات شما در مسئله ی اول باید گفت: ما یاد مظلومان می کنیم و ظالمان را لعن میکنیم! تاریخ هر روز تکرار می شود! یک وقت معاویه ظلم می کند و یک وقت نتانیاهو مظلوم کشی میکند! ما شیعیان ظالمان را هر موقع و هر مکان لعن میکنیم! دنبال ثواب هم نیستیم! مسئله بصیرت است!
در مورده شبه ی دوم هم که عرض کردید:
مسئله ازدواج امّ کلثوم در هیچ یک از دو کتاب معتبر نزد اهل سنت، یعنی صحیح بخاری و صحیح مسلم که در نزد اهل سنت معتبرترین کتابها بعد از قرآن شمرده می شوند ذکر نشده است.
هیچ یک از صحاح ششگانه اهل سنّت ازدواج امّ کلثوم را ذکر نکرده اند.
برخی از مسانید معتبر نزد اهل سنت، مانند: مُسند احمد بن حنبل نیز این رویداد را بیان ننموده اند.بقیه ی شبهات شما هم از این قبیل است! بنابراین لزومی به توضیح نمی بینم
توسل به این معنا نیست که متوسل بین خود و خدای خود واسطه میگیرد تا لازمۀ آن پذیرش شرک باشد، بلکه واقعیت این است که متوسل، جز خدا را نمیخواند و تنها بر اساس آیۀ شریف ﴿وابتغوا إلیه الوسیله﴾ از وسائلی که او را به خداوند میرساند، استعانت میجوید. مسئلۀ توسل یک مسئلۀ طبیعی است. همانطور که هرگاه انسان نیروی لازم برای انجام فعالیتی را در خود نیابد از دیگران کمک میگیرد در اینجا نیز چون فرد نیروی معنوی لازم برای رسیدن به خدا را در خود نمییابد از وسائلی که او را به خدا برساند بهره میگیرد.شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: یک سوال فوق العاده ساده از برادران اهل سنت #3381بسمه رب الحسین (ع)
حدود ۹۰۰ نفر این را دیده اند اما هیچ کدام جرات پاسخگویی را ندارند
یا حق -
نویسندهنوشته ها
در حال نمایش 4 نوشته (از کل 4)
اساساً غيبت طولانى آن حضرت از نگاه زندگانى شخصى و خصوصى وى اين سؤال را بوجود ميآورد كه آيا در اين مدّت، حضرت مهدى(عليه السلام)ازدواج كرده است يا خير؟
برخى اين سؤال را به صورت اشكال مطرح كرده و ميگويند: اگر ازدواج كرده و همسر دارد، لازمهاش داشتن فرزند است، و لازمه اين نيز فاش شدن اسرار و شناسايى آن حضرت است، كه با حكمت و فلسفه غيبت منافات دارد.
و اگر ازدواج نكرده است، پس به سنّت رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) و به امر شرعى مستحب عمل نكرده است، كه اينهم با مقام و شأن آن حضرت نميسازد، زيرا وى رهبر دينى مردم است و در عمل به مستحبات همچون واجبات، بايد پيشقدم باشد، و فرضِ وجود امامي كه مستحب مؤكّد شرعى را ترك كند، و در واقع عمل مكروهى را انجام دهد بسيار مشكل، و جاى استبعاد دارد.
پس اگر ازدواج نكرده باشد اشكال ترك مستحبّ از طرف معصوم، و اگر ازدواج كرده باشد اشكال فاش شدن اسرار و تضادّ با فلسفه غيبت پيش مي آيد، و چون طرفين قضيّه با اشكال مواجه است، عدّهاى چنين نتيجهگيرى ميكنند كه اصلا آن حضرت وجود ندارد.
نكتهى ديگر اين كه اصل ازدواج يا عدم ازدواج آن حضرت جزء اعتقادات ما نيست، بلكه از مسائل شخصى است كه در روايات نيز به آن تصريح نشده، و مورد بحث امامان قبلى نيز نبوده است، و كسانى هم كه در دوران غيبت توفيق درك حضور آن حضرت را داشته اند آن قدر سؤالات و مشكلات در ذهنشان بوده است كه به اينگونه سؤالات نرسيدهاند.
در دوران غيبت صغرى نيز از نائبان خاصّ، در اين زمينه سخنى شنيده نشده است.