پاسخ های ارسال شده در انجمن
-
نویسندهنوشته ها
-
جالب اینجاست که مورخان در میان مدافعان رسول الله صلی الله علیه و اله در جنگ احد از بانویی بسیار فداکار به نام نسیبه نام برده اند. پیامبر اکرم ص وقتی دفاع شجاعانه این بانو را دیدند دباره وی چنین فرمودند:
موقعیت و مقام این بانوی فداکار امروز از فلان و فلان (ابوبکر و عمر) بالاتر است.
(شرح نهج اللاغه ابن ابی الحدید ج14 ص265-267 و اسدالاغابة ج5ص555.)
فرار ابوبکر از معرکه احد بسیار مشهور است و جمع کثیری از روات و مورخین به آن تصریح کرده اند.
(شرح نهج البلاغة لابن أبى الحديد ج 15 / 23 و 24، سيرة المصطفى لمعروف ص 411 و 414، الصحيح من سيرة النبي الاعظم ج 4 / 243 عن منحة المعبود في تهذيب مسند الطيالسي ج 2 / 99، طبقات ابن سعد ج 3 / 155 وط دار صادر ج 3 / 218، والسيرة النبوية لابن كثير ج 3 / 58، تاريخ الخميس ج 1 / 431، البداية والنهاية ج 4 / 29، كنز العمال ج 10 / 268 و 269، حياة الصحابة ج 1 / 272، دلائل الصدق ج 2 / 359. و همچنین نصوص دیگری نیز دلالت بر فرار ابوبکر از جنگ احد می کنند. رجوع کنید به: مستدرك الحاكم ج 3 / 27، تلخيص الذهبي للمستدرك نفس الصفحة، مجمع الزوائد ج 6 / 112، لباب الاداب ص 179، حياة محمد لهيكل ص 265، سيرة المصطفى لهاشم معروف ص 411. راجع بقية المصادر في الصحيح من سيرة النبي الاعظم ج 4 / 244.)فرار از جنگ خیبر
در روز جنگ خيبر بود كه پيغمبر اكرم – صلّى اللّه عليه وآله -، ابوبكر را با لشكرى براى فتح قلعه فرستاد، ابوبكر گريخت و برگشت !(1)
ابن ابي الحديد راجع به فرار عمر و ابابكر از جنگ خیبر ميگويد:
و ما أنس لا أنس الّلذين تقدّما
و فرّهما و الفرُّ قد علما حوب
يعني: آنچه را فراموش كنم، فراموش نميكنم كه آن دو (ابوبكر و عمر) در جنگ تقدم جستند و از جهاد فرار كردند و حال آن كه ميدانستند فرار از جهاد از گناهان بزرگ است.
(1) اين حديث را حاكم نيشابورى در جلد سوم ، صفحه 27 كتاب خود، به همين نحو كه گفتيم نقل كرده است . سپس مى گويد: اين حديث با سند صحيح نقل شده است ، ولى بخارى و مسلم روايت نكرده اند! – ذهبى با تصريح به صحت آن در تلخيص مستدرك آورده است. فرار أبى بكر وعمر روز خيبر: ترجمة الامام على بن أبى طالب من تاريخ دمشق لابن عساكر ج 1 / 169 ح 233 و 234 و 235 و 236 و 240 و 241 و 247 و 261 و 262 ط 1، مناقب على بن أبى طالب لابن المغازلى ص 181 ح 217 ط 1، خصائص أمير المؤمنين للنسائي ص 52 و 53، أسد الغابة ج 4 / 21، مسند أحمد ج 6 / 353، البداية والنهاية ج 4 / 186، الغدير ج 1 / 38، مجمع الزوائد ج 9 / 122 و 124، مصنف ابن أبى شيبة ج 6 / 154، الصحيح من سيرة النبي الاعظم ج 3 / 282، تذكرة الخواص، مسند البزاز ج 1، الكامل لابن الاثير ج 2 / 149
ادامه دارد…فرار ابوبکر از جنگ حنینابوبکر در جنگ حنین می گفت: ما با کمی تعداد خویش غلبه نخواهیم کرد. که خداوند در این باره فرمود: (( و یوم حنین اذ اعجبتکم کثرتکم )) توبه 25 یعنی آیا در روز حنین زیادی نفرات دشمن شما را شگفت زده کرده بود. که علمای اهل سنت نقل کرده اند ابوبکر و عمر در جنگ حنین پا به فرار گذاشتند.
به روايت ارشاد شیخ مفید تنها ده نفر در کنار پیامبر ماندند که نه تن آنان هاشمی و دهمی أیمن فرزند ام ایمن بود که شهید هم شد. اما دیگران از جمله ابوبکر, عمر, عثمان و دیگر دست اندرکاران سقیفه و خلافت همه پا به فرار نهادند و هرچه پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله فریاد زد: اینک من رسول خدا هستم, محمد بن عبدالله را تنها نگذارید, کسی اعتنا نکرد. یعقوبی در تاریخش به روایت مفید تاکید دارد.(الارشاد شیخ مفید 1/140)(مغازی واقدی ج 2 ص 890 و 904.- تفسیر الکشاف زمخشری ج 2 ص 259.- تاریخ ابی الفدائ ج 1 ص 208.- البدایه و النهایه ج 4 ص 374. – تاریخ الخمیس ص 102.-السیره الحلبیه شافعی ج 3 ص 109.)
فرار ابوبکر از جنگ سلسله
جنگ سلسله در وادى رمل بود. اين جنگ هم مثل جنگ خيبر بود؛ زيرا نخست پيغمبر اكرم – صلّى اللّه عليه وآله – ابوبكر را به ميدان فرستاد، ولى او با لشكر گريخت ، سپس عمر را فرستاد، او نيز با افراد تحت فرمانش فرار كرد، ولى بعد از آنها على – عليه السّلام – را فرستاد و على – عليه السّلام – با غنايم و اسيران برگشت . شيخ مفيد اين نبرد را به تفصيل در كتاب ارشاد نقل كرده است.(اهل سنت این کتاب را بخوانند)
اين جنگ سلسله غير از جنگ ذات السلاسل است كه در سال هفتم هجرت به فرماندهى عمروبن عاص روى داد. در آن جنگ نيز ابوبكر، عمر و ابو عبيده جراح ، تحت فرماندهى عمرو بن عاص بودند، چنانكه عموم مورخان گفته اند.السيرة النبوية لابن هشام ج 4 / 272 و 274، الكامل لابن الاثير ج 2 / 156، السيرة الحلبية ج 3 / 190.
منبع:www.bidaryonline.com
امیدوارم آی دی حذف نشود
در پناه حق -
نویسندهنوشته ها
لطفا ناراحت نشوید و این متن را بخوانید
منابع آن فقط و فقط قرآن کریم و کتب معتبر خودتان است.پس اگر این حرف ها را قبول ندارید پس سنی نیستید!
خوب ابتدا از شجاعت های جناب ابوبکر می گوییم.
فرار ابوبکر از جنگ احد
با اين خبر، دلهاى مسلمانان از جا كنده شد، و به كلى پراكنده شدند و با بى نظمى ، روى به فرار نهادند. چنانكه خداوند حكايت مى كند كه : هنگامى كه از كوه بالا مى رفتيد و به كسى اعتنا نمى كرديد و پيغمبر از دنبالتان شما را مى خواند و خدا سزايتان را به غمى روى غمى داد!…و گروهی از اصحاب به قدری در فکر جان خود بودند که درباره خدا گمانهای باطل بسان گمانهای دوران جاهلیت می نمودند
(سورة آل عمران: 153و154. در این مورد به کتاب الكامل ابن الاثير ج 2 / 108 مراجعه كنيد.)
در روز جنگ احد بود كه ابن قمئه به مصعب بن عمير(رض ) حمله كرد و او را كشت ، و پنداشت كه پيغمبر است . ابن قمئه نزد قريش برگشت و مژده داد كه پيغمبر را كشته است ! مشركان نيز به يكديگر مژده مى دادند و مى گفتند: محمد كشته شد! محمد كشته شد! ابن قمئه او را كشت .
واقدی می نویسد: روز احد هشت نفر با پیامبر تا سر حد بذل جان بیعت کردند. سه نفر از مهاجرین (علی,طلحه,زبیر) و پنج نفر از انصاربودند. و جز این هشت نفر همگی در لحظه خطرناک پا به فرار گذاردند.
ابن ابی الحدید می نویسد: در مجلسی در سال 608 در بغداد کتاب مغازی واقدی را نزد محمد بن علوی می خواندم. هنگامیکه مطلب به این نقطه رسید که: محمد بن مسلمه که صریحا نقل می کند: من در روز احد با چشمهای خود دیدم که مسلمانان از کوه بالا می رفتند و پیامبر آنها را به نامهای مخصوص صدا می زد و می فرمود: الی یا فلان الیّ یا فلان و هیچ کس به ندای رسول خدا جواب مثبت نمی داد. استاد به من گفت منظور از فلان و فلان همان کسانی هستند که پس از پیامبر مقام و منصب به دست آوردند (ابوبکر و عمر). و راوی از ترسی که از تصریح به نام آنها داشت صریحا نخواسته اسم آنها را بیاورد.
(شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد ج15 ص 23-24.)
همچنین نامبرده در شرح خود نقل کرده که عموم راویان اتفاق دارند که خلیفه سوم از کسانی است که در آن لحظه حساس در میدان پایدار و ثابت نبوده است.
ادامه دارد…