پاسخ های ارسال شده در انجمن
-
نویسندهنوشته ها
-
علماء اهل سنت مي دانستند ومي دانند كه اگر يزيد لعن شود، لعن بعدي به كسي ميرسد كه يزيد را بر سر كار آورد، يعني معاويه و لعن بعدي به كسي ميرسد كه معاويه را بر سر كار آورد و به او قدرت داد.
در واقع نگاه به عاشوراء، بدون نگاه به سقيفه امكانپذير نيست؛ يعني تمام مسائل از آنجا شروع شد. أمير المؤمنين به عنوان خليفه منصوص و منصوب پيامبر اكرم كنار رفت و زمينهسازي شهادت ايشان و سپس وقوع حادثه کربلا، فراهم شد.
جواب:از رسول خدا روايت شده است که فرمود: هر کس مسلماني را لعنت کند مانند اين است که او را کشته باشد. (بخاري7/84) نيز ميفرمايد: مؤمن طعنه زن و لعنتگر نيست. (صحيح سنن ترمذي1110) همچنين ميفرمايد: کساني که اهل لعنت کردن هستند در روز قيامت اهل شفاعت و شهادت نخواهند بود. (مسلم 2598)
نيز روايت شده که وقتي به علي خبر رسيد که دو نفر از يارانش به معاويه ناسزا گفته و مردم شام را لعنت ميکنند نزد آنان فرستاد که دست از اين کاري که خبر آن به وي رسيده است بردارند. پس آن دو نزد علي آمدند و گفتند: اي امير مؤمنان، مگر ما بر حق نيستيم و آنان بر باطل؟ علي گفت: آري، سوگند به پروردگار کعبه که چنين است. آن دو گفتند: پس چرا ما را از ناسزا گويي و لعنت کردن آنان باز ميداريد؟ علي گفت: من کراهت دارم که شما لعنتگر باشيد، بهتر است بگوييد: پروردگار جان ما و آنان را مصون دار و رابطه بين ما را اصلاح کن و آنان را از گمراهيشان دور گردان تا کسي که به حق جهل دارد آن را بشناسد و کساني که بر گمراهي خود اصرار و پافشاري دارند توبه کنند و پشيمان شوند. به نقل از تحقيق مواقف الصحابة في الفتنة2/232
اما شما گفتيد لعن بر كسي كه معاويه را بر كار آورد:در حديث صحيح بخاري آمده: «عن أم حرام : أنها سمعت النبي صلي الله عليه وسلم يقول:” أول جيش من أمتي يغزون البحر قد أوجبوا”. قالت أم حرام قلت: يا رسول الله، أنا فيهم ؟ قال:” أنت فيهم”. ثم قال النبي صلي الله عليه وسلم : ” أول جيش من أمتي يغزون مدينة قيصرمغفور لهم”….». (15: ص 1069)
يعني: از ام حرام (خالهء انس بن مالک) روايت است كه او از رسول الله صلي الله عليه وسلم روايت ميکند که فرمود: نخستين لشکر اسلام که جنگ دريايي را به راه بيندازد« جنت را بر خود لازم ميگرداند”.ام حرام راوي حديث ميگويد: اي رسول الله صلي الله عليه وسلم، آيا من در جملهء آنها هستم؟ فرمود: بلي. سپس رسول الله صلي الله عليه وسلم افزود: نخستين لشکر اسلام که به قصد جهاد به پايتخت روم ميرود، او مورد آمرزش خداوند قرار ميگيرد…”
به اتفاق علماي حديث معناي: ” قد أوجبوا ” با انجام کاري موجب رفتن به جنت، جنت رابر خود لازم قرار دادن است.
حافظ ابن حجر از اين حديث فضيلت ومنقبت معاويه رضي الله عنه را استنباط کرده ميگويد: «في هذا الحديث منقبة لمعاوية لأنه أول من غزا البحر، ومنقبة لولده يزيد لأنه أول من غزا مدينة قيصر». “در اين حديث بيان فضيلت معاويه است؛ چون او نخستين شخصي استکه جنگ بحري را به راه انداخت، وبيان فضيلت فرزندش يزيد است که او اولين بار پايتخت روم را محاصره نموده بود”. فتح الباري (8: ص 102).حال شيعه چند متر از خاك كفر را فتح كرد؟دوست عزيز (علی ولی الله )یعنی علی ولی ای است که خدا او را انتخاب کرده و از طرف خداوند ولایت دارد. همچنانکه( محمد رسول الله) يعني محمد فرستاده اي از طرف خداست. مي دانم براي شما بايد از ابوبکر وعمرتان شاهد بياورم تا قبول کنيد.در صحيح مسلم آمده:
فَلَمَّا تُوُفِّىَ رَسُولُ اللَّهِ -صلى الله عليه وسلم- قَالَ أَبُو بَكْرٍ أَنَا وَلِىُّ رَسُولِ اللَّهِ -صلى الله عليه وسلم…..
صحيح مسلم ، ج 3 ، ص 1378 ، ح 1757
آيا در اينجا که ابوبکر گفته (أَنَا وَلِىُّ رَسُولِ اللَّهِ )يعني من سرپرست رسول خدا هستم!اصلا خودت بگو معني اين جمله ابوبکر چه بود . همان را براي جمله( علي ولي الله) معني کن .( طبق معمول سکوت نکن وجواب بده)
جواب:ما مي گوييم ولي مي شود دوست شما مي گوييد سرپرست معني هم همان مي شود يعني دوست لطفا از كتب ما روايت نياوريد
خدا در سوره ي إسراء آيه ي111 (وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَداً وَلَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِيٌّ مِنَ الذُّلّ) كه صريح كلام خداست بر اينكه خدا ولي ندارد.
در سوره ي نساء آيه ي 165 فرموده: (رُسُلاً مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ) يعني: رسولان را براي بشارت و انذار فرستاديم تا پس از آنان خلق را بر خدا حجتي نباشد، و خود علي در نهج البلاغه ي منسوب به او خطبه ي90 فرموده: تمت بنبيينا محمد حجته يعني حجت خدا با آمدن محمد تمام شد.
و اگر هم بالفرض ابوبکر و عمر رضی الله عنهما به سقیفه نمی رفتند حادثه ناگواری رخ نمی داد، زیرا صحابه پیامبر صلی الله علیه وسلم محافظ دین و دلسوز آن بودند چنانکه از جان خود گذشتند تا این دین گسترش یابد، پس اگر هم این دو شخصیت نمی رفتند قطعا تصمیمی نمی گرفتند که مسیر اسلام نابود شود.اسلام شما از كجا آمد؟شما چطور مسلمان شديد
آيا در اينجا که ابوبکر گفته (أَنَا وَلِىُّ رَسُولِ اللَّهِ )يعني من سرپرست رسول خدا هستم!اصلا خودت بگو معني اين جمله ابوبکر چه بود . همان را براي جمله( علي ولي الله) معني کن .( طبق معمول سکوت نکن وجواب بده)
من از شما سوال كردم از كتب ما روايت نكن كاري هم به روايات ما نداشته باش معني ولي چه مي شود؟
معني آن مي شود من دوست پيامبر هستم (أَنَا وَلِىُّ رَسُولِ اللَّهِ )
وصلي الله وسلم علي محمد وعلى آله وأصحابه والتابعين لهم بإحسان إلى يوم الديندوست عزيز (علی ولی الله )یعنی علی ولی ای است که خدا او را انتخاب کرده و از طرف خداوند ولایت دارد. همچنانکه( محمد رسول الله) يعني محمد فرستاده اي از طرف خداست. مي دانم براي شما بايد از ابوبکر وعمرتان شاهد بياورم تا قبول کنيد.در صحيح مسلم آمده:
فَلَمَّا تُوُفِّىَ رَسُولُ اللَّهِ -صلى الله عليه وسلم- قَالَ أَبُو بَكْرٍ أَنَا وَلِىُّ رَسُولِ اللَّهِ -صلى الله عليه وسلم…..
صحيح مسلم ، ج 3 ، ص 1378 ، ح 1757
آيا در اينجا که ابوبکر گفته (أَنَا وَلِىُّ رَسُولِ اللَّهِ )يعني من سرپرست رسول خدا هستم!اصلا خودت بگو معني اين جمله ابوبکر چه بود . همان را براي جمله( علي ولي الله) معني کن .( طبق معمول سکوت نکن وجواب بده)
جواب:ما مي گوييم ولي مي شود دوست شما مي گوييد سرپرست معني هم همان مي شود يعني دوست لطفا از كتب ما روايت نياوريد
خدا در سوره ي إسراء آيه ي111 (وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَداً وَلَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِيٌّ مِنَ الذُّلّ) كه صريح كلام خداست بر اينكه خدا ولي ندارد.
در سوره ي نساء آيه ي 165 فرموده: (رُسُلاً مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ) يعني: رسولان را براي بشارت و انذار فرستاديم تا پس از آنان خلق را بر خدا حجتي نباشد، و خود علي در نهج البلاغه ي منسوب به او خطبه ي90 فرموده: تمت بنبيينا محمد حجته يعني حجت خدا با آمدن محمد تمام شد.
و اگر هم بالفرض ابوبکر و عمر رضی الله عنهما به سقیفه نمی رفتند حادثه ناگواری رخ نمی داد، زیرا صحابه پیامبر صلی الله علیه وسلم محافظ دین و دلسوز آن بودند چنانکه از جان خود گذشتند تا این دین گسترش یابد، پس اگر هم این دو شخصیت نمی رفتند قطعا تصمیمی نمی گرفتند که مسیر اسلام نابود شود.اسلام شما از كجا آمد؟شما چطور مسلمان شديد
آيا در اينجا که ابوبکر گفته (أَنَا وَلِىُّ رَسُولِ اللَّهِ )يعني من سرپرست رسول خدا هستم!اصلا خودت بگو معني اين جمله ابوبکر چه بود . همان را براي جمله( علي ولي الله) معني کن .( طبق معمول سکوت نکن وجواب بده)
من از شما سوال كردم از كتب ما روايت نكن كاري هم به روايات ما نداشته باش معني ولي چه مي شود؟
معني آن مي شود من دوست پيامبر هستم (أَنَا وَلِىُّ رَسُولِ اللَّهِ )
وصلي الله وسلم علي محمد وعلى آله وأصحابه والتابعين لهم بإحسان إلى يوم الدينامام حسن حضرت معاويه را بر شيعيان مكار و فريبكار برتري داده و ميگويد: به خدا سوگند كه معاويه در نظر من بهتر از اين كساني است كه خود را شيعيان من دانسته و در عين حال قصد قتل مرا دارند، ثروتم را انتخاب كرده و دارايي ام را گرفته اند به خدا سوگند اگر معاويه از من پيمان و بيعتي بگيرد كه به سبب آن، خونم حفظ گشته و زن و بچه ام در امان باشند، بهتر از آن است كه شيعيان مرا بكشند و زن و بچه ام را نابود كنند و اگر به جنگ با معاويه در افتم، همين شيعيان گردنم را گرفته و مرا به معاويه تسليم مي كنند. الاحتجاج طبرسي ج2 ص10
امام علي نيز مي فرمايد: به خدا سوگند كه دوست دارم معاويه افرادش را با افرادم معاوضه كند همانند معاوضه درهم با دينار،ده نفر از شما را گرفته و درمقابل، يك نفر از افرادش را به من بدهد (و در عين حال هر بار) دو سه نفر از شما را به عنوان بخشش و انعام به وي بدهم.اي كساني كه گوش داريد و نمي شنويد،زبان داريد و لال شده ايد، چشم داريد و در عين حال كوريد نه به هنگام ديدار صادقيد و نه در حال گرفتاري و مصيبت مورد اطمينان، دستان شما بريده باد ماند گله شتري هستيد كه چوپانش آن را ترك كرده از هر طرف كه جمع گردند از طرف ديگر پراكنده مي شوند. – نهج البلاغه ج1 ص188-190.
ـ گريه پيامبر در شهادت حضرت حمزه
ومر رسول الله صلى الله عليه وسلم بدار من دور الأنصار من بنى عبد الأشهل وبنى ظفر فسمع البكاء والنوائح على قتلاهم فذرفت عينا رسول الله صلى الله عليه وسلم فبكى ثم قال لكن حمزه لا بواكي له فلما رجع سعد بن معاذ وأسيد بن حضير إلى دار بنى عبد الأشهل أمرا نساءهم أن يتحزمن ثم يذهبن فيبكين على عم رسول الله صلى الله عليه وسلم
رسول خدا از كنار خانههايي از أنصار (بنى عبد الأشهل وبنى ظفر) عبور ميكردند كه صداي بكاء و نوحه بر كشتهگان خودشان را شنيدند. چشمان رسول خدا پر از اشك شد و فرمود: عمويم حمزه گريه كن ندارد. و چون سعد بن معاذ و أسيد بن حضير به خانههاي بنى عبد الأشهل بازگشتند زنانشان را أمر كردند تا غم و اندوه خود را در سينهها حبس كنند و ابتدا براي عموي رسول خدا عزاداري كنند.
بله چشمان پيامبرصلى الله عليه وسلم پر اشك بود اما آيا آنچه را كه شيعه در عزاداريهاي خود انجام مي دهند، انجام داد؟ آيا براي شهادت عمويش حمزه رضي الله عنه سالروزي گذاشت تا هر ساله مردم را جمع كرده و مانند آخوندهاي شيعه خود را به گريه بزند تا آنها نيز گريه كنند؟
1-محمد بن علي بن حسين،عالمي كه نزد شيعه به شيخ صدوق مشهور است مي گويد: يكي از احاديث پيامبر كه تا حال ذكر نگشته اين است كه: (ألنياحة من عمل الجاهلية) نوحه خواني و گريه و زاري از كارهاي دوران جاهليت است.وسائل الشيعه ج12 ص915؛ بحار الأنوار ج82 ص103
شيعه در ماه محرم به عنوان عزاداري امام حسين، لباس سياه مي پوشند نمي دانم كه فرموده امام علي را نمي دانند يا خود را از دانستن آن به ناداني زده اند كه مي فرمايد: لباس سياه نپوشيد زيرا كه لباس مخصوص فرعون است. من لا يحضره الفقيه ج11 ص163؛ وسائل الشيعه ج2 ص287 فردي از امام صادق در رابطه با پوشيدن كلاه سياه پرسيد، ايشان در جواب فرمودند: با كلاه سياه نماز نخوان زيرا كه لباس اهل جهنم است. – من لا يحضره الفقيه ج1 ص162؛ وسائل الشيعه ج2 ص281جواب شما درباره اين روايات چيست؟
زياده روي شيعه در گمراهي به حدي رسيده كه معتقداند زيارت قبر امام حسين در كربلا از حج خانه خدا برتر است، از ابي عبدالله روايت مي كنند كه مي گويد: كسي كه در روز عرفه قبر امام حسين را زيارت كند خداوند براي او يك ميليون حج با امام زمان، يك ميليون عمره با پيامبر،آزاد كردن هزار برده و آماده ساختن هزار مجاهد براي جهاد در راه خدا را مي نويسد و خداوند اسم او را «بنده صديق من كه به وعده ام ايمان دارد» مي گذارد و ملائكه مي گويند: فلان كس صديق است چون خداوند از بالاي عرش خود وي را تأييد كرده است و همچنين در سر زمين، او را فرشته مقرب درگاه خدا مي نامند. وسائل الشيعه ج10 ص360.
در روايتي ديگر آمده كه ابي عبدالله فرمود: كسي كه به نزد قبر امام حسين برود در حالي كه مقام و منزلت ايشان را بشناسد مانند آن است كه صد بار حج كرده باشد. وسائل الشيعه ج10 ص350.
شيعه ايي كه نتواند قبر امام حسين را زيارت كند، بايد براي جبران خسارت بيست و يك بار حج خانه را انجام دهد تا به درجه زائر قبر حسين برسد. حذيفه پسر منصور مي گويد: ابي عبدالله از من پرسيد چند بار به حج رفته اي؟ عرض كردم نوزده بار، فرمود اگر بيست و يك بار را كامل كني آنچه را كه براي زائر قبر امام حسين مي نويسند براي تو نيز مي نويسند.منبع سابق از ابي عبدالله پرسيدم آيا واقعاً خداوند قبل از اينكه به اهل عرفات بنگرد، به زائرين قبر امام حسين مي نگرد؟ گفت: بله گفتم چرا؟ گفت: چون در ميان حاجيان عرفات اولاد زنا وجود دارد اما در ميان زائرين قبر امام حسين چنين شخصي وجود ندارد.وسائل الشيعه ج10 ص361.
آيا پيامبر نيز در روز شهادت اسد الله حمزه قمه مي زد لباس سياه مي پوشيد؟
كاروان عزاداري به راه مي انداخت؟ براي ايشان سالگرد و چهلم گرفت بر قبرش بارگاه ساخت براي زيارتش ثواب نوشت؟
در ضمن در كتاب الكافي از امام جعفر صادق (رح)مي فرمايد كه ايشان ابو حنيفه را به خاطر قياسش لعنت كرد پس لطفا قياس نفرماييد هم در اينجا و هم در جاهاي ديگر
وصلي الله وسلم علي محمد وعلى آله وأصحابه والتابعين لهم بإحسان إلى يوم الدينلعنت الله علي المكذبين
فردا همه میتونن تایپک های انتقام جویانه ای بر حضرت عمر و ابوبکر رضی الله بکنند / لطفا این کار را ادامه ندید/.
جناب سلمان شما مثل اينكه از دنيا خبر نداري اين ها توهين به خلفاي ثلاثه را ثواب مي دانند تعجب مي كنم از حرف هاي شما.نمي خواهم توهين كنم ولي شما سني اثني عشري نيستيد؟
آقای ….عمر عزیز : اگر امکان داره توهین نفرمایید
ميتوانيد بفرماييد بنده به چه كسي توهين كردم؟
« لِلْفُقَرَاء الْمُهَاجِرِينَ الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِن دِيارِهِمْ وَأَمْوَالِهِمْ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا وَيَنصُرُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُوْلَئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ * وَالَّذِينَ تَبَوَّؤُوا الدَّارَ وَالْإِيمَانَ مِن قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَلَا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِّمَّا أُوتُوا وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَمَن يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ * وَالَّذِينَ جَاؤُوا مِن بَعْدِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمَانِ وَلَا تَجْعَلْ فِي قُلُوبِنَا غِلًّا لِّلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّكَ رَؤُوفٌ رَّحِيمٌ» (حشر 8-10).
وصلي الله وسلم علي محمد وعلى آله وأصحابه والتابعين لهم بإحسان إلى يوم الدينلعنت الله علي المكذبين
پيامبر خدا صلي الله عليه وسلم در حديث صحيحي فرمودند:«من أحدث في أمرنا ما ليس منه فهو ردّ». متفق عليه يعني: «هر کس چيزي را در دين ما ايجاد کند که جزو آن نباشد، مردود است واز او پذيرفته نمي شود.
باز اين رافضي از كتب ما حديث آورد من اين همه از كتب شما حديث درباره تحريم عزاداري آوردم باز از كتب ما روايت مي كند احاديث ما را كه قبول نداري كتب خودتان را هم قبول نداريد؟
(غزاداري براي حسين است) جناب rrw من فكر مي كردم شما بهترين كاربر سايت هستيد؟
محبت نامبرده:منظورتان يزيد است؟
شيون و نوحه:از ابومالک اشعري روايت است که پيامبر صلى الله عليه و سلم فرمود : “أربع في أمتي من أمور الجاهلية لا يترکونهن : الفخر في الأحساب، والطعن في الأنساب، و الاستسقاء بالنجوم، و النياحة” «چهار چيز در امت من از امور جاهلي هستد که از آن دست برنميدارند، افتخار به نياکان، طعن در نسب، طلب باران با ستارگان، و نوحهخواني» و فرمود : “النحائحة إذا لم تتب قبل موتها تقام يوم القيامة و عليها سربال من قطران و درع من جرب” (صحيح : [الجنائز ص 27]، [الصحيحه 734]، مسلم (934/644/2). «اگر زن نوحهخوان قبل از مرگش توبه نکند روز قيامت زنده ميشود در حاليکه پيراهني آغشته به روغن (قيرمانند) و زرهاي از زنگار بر تن دارد».
درباره آخرين حديثي كه فرموديد:آيا پيامبر در حالت حيات همچون عزاداري شما عزاداري ميكردند؟خوب است خودت احاديث زيادي درباره گريه كردن پيامبر نوشتي اما فقط گريه فقط گريه نه سينه و قمه زني و زنجير زني آيا رسول الله وجدانا از اين كارها كه اهل تشيع ميكند را مي كردند؟
وصلي الله وسلم علي محمد وعلى آله وأصحابه والتابعين لهم بإحسان إلى يوم الدينلعنت الله علي المكذبين
پس يعني ابوبکر قبل از وفات رسول خدا با ايشان دوست نبود! آيا چنين تعبيري خنده دار نيست؟
يا الله شكرت بلاخره ايشان قبول كردند كه سيدنا ابوبكر دوست رسول الله بودند.
اتفاقا ما نيز مي گوييم اگر ابوبکر و عمر به سقیفه نمی رفتند حادثه ناگواری رخ نمی داد. و اي کاش نمي رفتند . بدين ترتيب شايد شما هم اکنون شيعه بوديد و اين دودستگي تاريخي به وقوع نمي پيوست.
شايد شما هم اگر صفويه روي كار نمي آمد سني بودي و اين دودستگي تاريخي به وقوع نمي پيوست.
جناب rrw گمان نمي کنم بتوان جنابعالي را بيدار کرد چون شما خود را به خواب زده ايد.
مي شود كرامات مذهب شيعه 12 امامي را بفرماييد؟شيعه براي اسلام چه كار كرد؟
اگر پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم میخواست «اولی» بودنِ علی علیه السلام را مطرح کند، هیچگاه به جای «اولی» از واژة «مولا» استفاده نمیکرد. زیرا «اولی» بر وزن افعل و «مولا» بر وزن «مفعل» است و عرب هیچگاه «مفعل» را به جای «افعل» بکار نمیبرد. آیا اگر پیامبر میخواست «اولی» بودنِ علی علیه السلام را مطرح کند نمیتوانست بگوید: «من کنت اولی بنفسه فهذا علی اولی به»؟ آیا پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم با فرض بر اینکه قصد داشت «اولی» بودن و «امامت» علی علیه السلام را مطرح کند – نمیدانست که بکار بردن واژه «مولا» (که در عرف زبان عرب به معنای «دوست» و «یاور» است) به جای «اولی» ممکن است بسیاری از انسانها را به اشتباه بیندازد؟
مهندس مهدي بازرگان، اولين رييس دولت حکومت شیعی و نظام ولایت فقیه: اينکه مي گويند پيامبر اکرم در غدير خم حضرت علي را به جانشيني خود معين کردند اين درست نيست چون که اگر چنين حکمي از طرف خدا به پيامبر ابلاغ شده مي شد مسلمانها به آن زودي آن را فراموش نمي کردند و بلافاصله بعد از رحلت پيامبر به سراغ شوراي خلافت و . . . نمي رفتند!(کتاب بعثت و ايدئولوژِي از بازرگان و کتاب حاميان وابستگي) شايد خميني به همين دليل او را عزل كرد؟
وصلي الله وسلم علي محمد وعلى آله وأصحابه والتابعين لهم بإحسان إلى يوم الدينلعنت الله علي المكذبين
رهبر معظم ایران با هر گونه تفرقه و توهین به خلفای ما مخالف هستند و این کار هارا ممنوع کرده اند ، این خلاف اسلام است که تفرقه افکنی بین مسلمین ایجاد بفرمایید . شما به راحتی نمی توانید کسی را از پرچم اسلام عزیز بیرون بیندازید . اکنون اسلام و قرآن ، مارا به اعلام برائت از صهینیسم و امریکای جنایتکار و اعلام حمایت و همبستگی با مردم مظلوم و مسلمان فلسطین و لبنان دعوت می کنند . پس بار کینه را پایین بگدارید و کلمه توحید سر دهید باشد که خدای متعال هدایتتان کند.
مي دانستم شما سني نيستيد ويا مزدور رژيم هستيد فيلم شهيد كردن مسجد زابل را در همين تايپيك گذاشته ام نگاه كن رهبر معظم انقلاب همان كسي است كه پول به مزدوران رژيم اسد در سوريه مي دهد تا به زنان و دختران آن كشور تجاوز كنند.روزي بالاي 100 نفر در سوريه شهيد مي شود چرا رهبر معظم انقلاب هنوز هم از اين جاني اسد لعنت الله عليه حمايت مي كند؟ چرا علماي ما را در بلوچستان شهيد مي كند؟مگر چه كارش كرده بودند كه شهيد شوند خون آن عزيزان دامان شما و رهبرت را مي گيرد و گرفته است.شهيد مولانا محمد عمر شهيد مولانا عبد العزيز شهيد مولوي عبدالقدوس شهيد مولوي كرم پور وديگر عزيزان و پاكان
اگر سني هستي ما چون سني مثل تو نياز نداريم البته مي دانم دروغ مي گويي اسرايل و آمريكا خطرش از اهل بدعت كم تر است.
وصلي الله وسلم علي محمد وعلى آله وأصحابه والتابعين لهم بإحسان إلى يوم الديندستگاههای امنیتی مصری از کشف فعالیتهای گستردهای برای انتشار و تبلیغ شیعهگری، در بسیاری از شهرهای مصر در ۶ اکتبر، خبر میدهند. همچنین از کشف مبالغ بسیار هنگفتی که در این راستا و برای این هدف، در برپایی جشنها و همایشهای شیعی هزینه میشود.در مصری که امروزه یکی از بزرگترین انقلابهای عصر حاضر را تجربه میکند. مصری که توانست در به ثمر رساندن حرکتی که همهٔ ناظران و تحلیلگران سیاسی، پیروز شدنش را محال میدانستند، پیروز و موفق شود.پس از سرنگونی مبارک و دار و دستهاش، مصر از پسلرزههایی رنج میبرد که مانع از پیشرفت و ترقی این انقلاب و چیدن ثمرههایش شده است، چرا که در دورهٔ انتقالی که امروز در حال گذران آن است، درگیر بسیاری از تنشها و نا آرامیها شده، و آنچنان مه سنگینی آن را دربر گرفته که امکان داشتن نگاهی نزدیک بر روند جریانات موجود، وجود ندارد. بنابراین دشمنان این انقلاب چه از داخل مصر و چه از خارج، برای شکست آن در تلاشند تا مجددا همان نظام سرنگون شده را احیا کرده و به قدرت بازگردانند. آنهم چه تلاشی! در خلال این روزهای سخت و دورهٔ خطرناکی که جامعهٔ مصر در حال دست و پنجه نرم کردن با آن است گونهای دیگر و گروهی جدید از دشمنان را میبینیم که با چنبره زدن به دور دستاوردهای انقلاب مصر، به کمین نشستهاند تا با اجرای برنامههای خود به اهدافی متفاوت با اهداف دیگر دشمنان دست یابند.رژيم ایران از دیرباز سودای نفوذ و ورود به خاک مصر را در سر داشت و میپروراند. بلکه نسبت به ایران سخن گزافهای نگفتهایم اگر بگوییم: مصر برای حکومت ایران همانند گوهری است که بر تاج قرار دارد، و هیچ منطقهای بر روی کرهٔ خاکی ـ هرکجا که میخواهد باشد ـ وجود نداشته و ندارد که نفوذ به آن، برای آنان به اندازهٔ خاک مصر ارزشمند باشد، چرا که شیعه، هرگز این موضوع را نمیتواند از یاد ببرد که مصر نخستین نقطه از کرهٔ زمین بوده که آنان توانستند نخستین حکومتشان را در آنجا تأسیس کنند، و از آنجا بوده که دعوتگران تشیع دسته دسته، سرازیر دیگر نقاط دنیا میشدند.آنان هرگز نمیتوانند فراموش کنند، که هدف از ساخت و تأسیس «الأزهر» که امروزه بعنوان یکی از مراجع دینی برای جهان اسلام، شناخته شده است، از سرآغاز و در زمان فاطمیان (عبیدیان) به این منظور بود تا مدرسهای باشد برای تربیت دعوتگران تشیع و رافضیان و زندیقان، و با گذشت قرنها هنوز که هنوز است تلاشهای شیعه برای بازپس گرفتن پادشاهیای که ادعا میکنند متعلق به آل بیت است متوقف نشده و همچنان ادامه دارد. هنوز هم شیعه و یاورانشان رؤیای خوش دولت فاطمیان را در خوابهای خود میبینند.اما ایران به خوبی میداند که ملت مصر، هرگز نمیپذیرند که افکار و عقاید و دیانت شیعه را داشته باشند.به همین خاطر است که نقشهها و روشهای خود را در مورد نفوذ و تهاجم مذهبی بر مصر با دقت تمام بررسی و انتخاب، و پیاده میکند… رژیم ایران تصمیم گرفته است برای این کار، طریقه و روش یهودیان را در نفوذ و رخنه برای انتشار عقاید و افکار خود پیاده و دنبال کند. چرا که نه؟! آن هم با توجه به تشابه تاریخی بسیار تنگاتنگی که میان باورهای فکری و معتقدات شیعه و یهود وجود دارد! یا با توجه به این واقعیت که تشیع و شیعهگری چیزی بجز تولید خود یهود نبوده و نیست. پس با در نظر گرفتن این مطالب، دیگر جایی برای تعجب نسبت به تشابهی که میان سیاستهای ایران و اسرائیل در قبال منطقهٔ خاور میانه و جهان اسلام وجود دارد، باقی نمیماند.رژيم ایران امروز قدم به قدم خط مشی یهود دونمه را که در براندازی دولت عثمانی موفق شدند، دنبال میکند و شهر سالونیک عثمانی، امروزه به شهر ۶ اکتبر مصر تبدیل شده است. با توجه به اوضاع این شهر در چند سال اخیر، متوجه رشد روز افزون شمار دانشجویان و پناهندگان عراقی و بازرگانان و تجار ایرانی و افراد مرتبط با آنان، در این شهر مهم اقتصادی خواهیم شد؛ آن هم با همان افکار و عقاید اقلیتهای به اصطلاح مظلوم.همچنین شاهدیم که اکثریت شیعیانی که برای سیر و سیاحت به مصر میآیند، همگی این شهر را برای اقامت خود برمیگزینند. اما این مسائل و از جمله تمرکز عجیب و غریب و مشکوک بر این شهر، مسائلی هستند که از دیده دستگاه امنیتی و اطلاعاتی مصر در دورهٔ مبارک، دور ماند، زیرا آنان مشغول حمایت از مسند حکومت وی و مورد پیگرد قرار دادن معترضان و مخالفان، و قلع و قمع حرکتهای اسلامی بودند.اما هنوز شیعیان مقیم این شهر، پرده از اعتقادات و افکار مخالف و ستیزهجویانهٔ خود، با دین ملت و مردم مصر برنداشته و آن را علنی نکردهاند. بلکه فعلا و هنوز در حال ادامهٔ همان روش آرام و بی سر و صدا در نفوذ و رخنه کردن و تسلط یافتن هستند و تنها به فعالیتها و اقدامات شیعی جزئی بسنده کردهاند که از چندان اهمیتی در نظر افراد کوته فکر و سطحینگر برخوردار نیست، مانند: تعطیل کردن مغازهها و دکانها در روزهایی که مصادف با مناسبتهای شیعی است و یا ابراز و اظهار غم و اندوه، و سیاهپوش شدن در عاشورا. اوضاع به همین منوال بود تا اینکه عدهای از طلبههای شیعهٔ عراقی در ماه جولای سال ۲۰۱۰ م برای برآورد وضعیت مردم ساکن در شهر و سطح واکنش آنها، یا به اصطلاح گرفتن نبض آنان، طی اقدامی صدای اذان شیعی را بلند پخش کردند تا ببیند که در مسیر خود به کجا رسیدهاند و چقدر دیگر از مقصد نهایی فاصله دارند. مردم با شنیدن صدای اذان آنان هاج و واج مانده و شروع به مشاجره با آنان کردند، تا جایی که این ماجرا به وسایل ارتباط جمعی و خبری نیز کشیده شد و شیعه بعد از این اقدام مجددا آرام گرفته و ساکت ماند.زمانی که این انقلاب به پا خواست، شیعهها هیچ رأی و نظری در این باره نداشتند، چرا که سر تا پای مجموعهشان تنها چند هزار نفر بود و بس؛ اما پس از تحقق پیروزی، و هنگامی که مدت زمان این دورهٔ انتقالی بیش از حد به طول انجامید و شورای نظامی نیز در اقدامات خود سستی و تأخیر نمود. شیعهها روند نفوذ و رخنه را تسریع بخشیدند و همایشهایی برپا کرد و از نیت خود مبنی بر تاسیس حزبی جدید و شیعی تحت عنوان «حزب الوحدة» علنا سخن گفتند.همچنین جو باز و بیثبات و سست این دوران را به غنیمت شمرده و سطح جاهطلبی و طمع خود را افزایش داده و برای اولین بار پس از گذشت صدها سال از تاریخ مصر، اقدام به برگزاری مراسم بدعتی عاشورا در بزرگترین مساجد قاهره، «مسجد الحسین» نمودند و برای اولین بار در مصر معاصر، سینهزنی و چنگ زدن بر سر و صورت، و دریدن یقه و قمهزنی و دیگر بدعتهای سنگین و وحشتناک شیعه که در روز عاشورا بیشتر رواج دارند، پدیدار گشت!همینطور عدهای از رهبران شیعه در مصر، همچون نفیس و درینی و هاشمی، مبالغ بسیار هنگفتی را صرف و هزینه میکنند تا افراد فقیر و بیبضاعت و ساده لوح را تحت عنوان ورود به حزب جدید به سوی مذهب خود جذب کنند. همچنین شهر ۶ اکتبر را نیز تصرف کرده تا آنجا پایگاهی برای انتشار دعوتگران شیعه و شیعهگری در سرتاسر مصر باشد، تا حدی که هماکنون تعداد بسیاری از مؤسسههای سری مخصوص تدریس مذهب شیعه در آنجا وجود دارد که با آغوشی گرم و باز و کاملا مجانی، و پس پرده و لفافهٔ گرویدن به حزب جدید، از شیعهشدگان جدید، استقبال میکند تا آنان را تربیت و برایشان فرهنگسازی کند.اما مشکل حقیقی تنها تلاشها و اقدامات شیعه برای نفوذ در کشور و حکومت مصر نیست، بلکه مشکل اساسی بیشتر در محیطی است که این روند و این جریانات در آن، در حال پیشرفت است. رقابت و درگیری شدیدی که میان اسلامگرایان و سکولارها در مصر وجود دارد، سایهای تاریک بر آیندهٔ این کشور افکنده و از سوی دیگر، متاسفانه سطح هوشیاری و بیداری نخبگان سیاسی و فرهنگی مصر به اندازهٔ سطح مشکلات و گرفتاریهایی که با آن مواجهیم نیست، بلکه پایینتر از آن است.به ویژه که جنبشهای اسلامی نیز به آن سطح نرسیدهاند که بتوانند خطر این مسئله را درک کرده و احساس کنند… در مقابل، جنبشهای سکولار و لیبرال، هرگز اهمیتی برای اینگونه نفوذها و تهاجم فرهنگی و مذهبی قائل نیستند و به قول معروف حتی تره هم برایش خرد نمیکنند.اینک مصریها باید به کجا روی آورند؟ چه باید بکنند هنگامی که میبینند یکی از بزرگترین شهرهای اقتصادی و صنعتی آنان، مانند شهر ۶ اکتبر در حال تغییر و دگرگونی است تا به نسخهای دقیقا برابر با اصل، از شهر قم در ایران تبدیل شود؟ تا مخفیگاهی برای توطئهچینی و انتشار تشیع و شیعهگری در سایر نقاط مصر باشد؟ آنهم در حالی که همهٔ این تحرکات در پس پردهٔ انقلاب و تحولات آن مخفی شدهاند.
نویسنده: شریف عبدالعزیز (مفکرة الإسلام) ـ ترجمه و تنظیم: أبو عبدالله مدنی
عصر اسلام
وصلي الله وسلم علي محمد وعلى آله وأصحابه والتابعين لهم بإحسان إلى يوم الدينلعنت الله علي المكذبين
آقای ………..عمر . برادر من ، هم خون من ، چرا شما فقط میخواهی از عقاید ابن تیمیه پیروی بکنید و با نشانه پوچی ننگ خروج از اسلام را به مردم بزنی . من شما را دوست دارم اما با عقاید شما مخالف هستم . عقاید شما باید مورد بازبینی قرار گیرد . بله من آن سنی که شما فکر میکنید نیستم. شما با این برخورد های خشن و تند و بدون تدبر و غرور آمیز سنی هارا هم از سنت خود دور میکنید . انصافا شیعیان خوش اخلاق تر و با سیاست تر از شما هستند.
جواب:اولا من با شيعه نه برادر هستم نه هم خون شما اصحاب پيامبر را لعن مي كنيد چطور خود را برادر من مي دانيد؟
افتخار مي كنم پيرو شخصيت ضد بدعتي شيخ الاسلام تيميه هستم.
نمي خواستم اين حرف را بزنم اما 2 هفته پيش در يكي از روستاهاي بخش لاشار شهرستان نيكشهر در استان س و بلوچستان 20 نفر از مزدوران رژيم 5 نفر را به قم برده اند تا عقايد آن ها را تغيير دهند اما خوشبختانه با پيشگيري سريع و بيرون كردن آن ها مانع شدند آن سني ها هم مثل شما هيچ چيز از خطر اهل بدعت نمي دانند چون علم ندارند.
من از شما سوال دارم که چه کسی بود که سردار شوشتری و سران قبایل سنی و شیعه سیستان و بلوچستان را کشت ؟ چه کسانی اکنون در سراوان و ایرانشهر مشغول کشتار مسلمین و برادران اهل سنت ما هستند ؟ همین تندرو های وهابی هستند که اسلام را به سمت وحشی گری می برند . رهبر ایران هیچ کس را نکشته و به نا حق نخواهد کشت . اگر کسی به مدت 50 سال به کشتار مردم دست بزند هنوز نمی تواند به رکورد منبع ارتزاق شما یعنی امریکا و اسراییل برسد.
جواب:سردار شوشتري همان كسي بود كه در خراسان اهل سنت را كشت و آمد تا بلوچ ها را بكشد.ما آن اهل سنتي كه به رزيم خدمت كند و خون شهداي ما را پايمال كند مزدور رژيم مي خوانيم مثل آن مولوي در ايرانشهر كه شهداي ما را حيوان ناميد ما همچون تو و آن مولوي اثني عشري نياز نداريم.
ما آمريكا و اسرايل را قبول نداريم ولي يهود و نصاري از مشركين خطرشان كم تر است.
یک سوال بسیار ساده داشتم:
در صحیح بخاری آمده:«فَقَالَ لَهَا أَبُو بَكْرٍ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ – صلى الله عليه وسلم – قَالَ « لاَ نُورَثُ مَا تَرَكْنَا صَدَقَةٌ » . فَغَضِبَتْ فَاطِمَةُ بِنْتُ رَسُولِ اللَّهِ – صلى الله عليه وسلم – فَهَجَرَتْ أَبَا بَكْرٍ ، فَلَمْ تَزَلْ مُهَاجِرَتَهُ حَتَّى تُوُفِّيَتْ…» پس طبق این حدیث حضرت فاطمه س از جناب ابوبکر غضیناک بود تا وقتی شهید شدند یا بحساب شما فوت کردند. پس تا آخر عمر این غضب باقی بود و حضرت راضی نشدند.لعنت الله علي المكذبين
حال باز در همین صحیح بخاری از پیامبر ص روایت شده که فرمودند:«حَدَّثَنَا أَبُو الْوَلِيدِ حَدَّثَنَا ابْنُ عُيَيْنَةَ عَنْ عَمْرِو بْنِ دِينَارٍ عَنِ ابْنِ أَبِى مُلَيْكَةَ عَنِ الْمِسْوَرِ بْنِ مَخْرَمَةَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ – صلى الله عليه وسلم – قَالَ « فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّى ، فَمَنْ أَغْضَبَهَا أَغْضَبَنِى »»
خوب آیا از این دو حدیث یعنی حدیث اول به عنوان صغری و حدیث دوم به عنوان کبری می توانیم نتیجه بگیریم که جناب ابوبکر پیامبر ص را غضبناک کرده؟؟!!
حال نتیجه را داشته باشیدو این آیه را ببنید:«إِنَّ الَّذينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهينا»(احزاب/57)
خوب چه نتیجه ای می توان گرفت؟؟؟!!!
جواب:جناب سلمان پاسخ من در همان تايپيكي كه اين مطالب را كپي كردي هست لطفا به همان جا رجوع كن.
خداوند در آية 100 سورة توبه ميفرمايد: [التوبة:100] يعني: «پيشيگيرندگان اولين از مهاجرين و انصار و كساني كه از آنها تبعيت در كارهاي نيك ميكنند، خدا از آنها خشنود است و آنان نيز از خدا خشنودند و خدا برايشان بهشتهايي كه از زير آنها نهرها جاري است آماده كرده و هميشه در آن خواهند بود، و اينست رستگاري بزرگ».سني و شيعه ميدانند كه ابوبكر و عمر جزو مهاجرين اوليه بودهاند.
ديگر اينكه خداوند در آيات 8 تا 10 سورة حشر ميفرمايد: [الحشر: 8-10]. يعني: «(فيء) براي مهاجرين است كه از سرزمين و اموالشان اخراج شدند، بدنبال روزي از سوي خدا و بهشتش ميباشند، و خدا و رسولش را ياري ميكنند و آنها راستگويانند، وكساني كه قبل از هجرت مهاجران فوق هم در شهر مدينه سكونت گرفته بودند، و هم در ايمان صحيح اسلامي، كساني را كه به سوي ايشان هجرت كردند، دوست دارند و در دل خود احتياجي نميبينند كه چيزي از اينگونه غنيمت كه به آنها داده شده بگيرند بلكه آنان را بر خود ترجيح ميدهند، اگر چه خود فقير بودهاند، آري چنين كساني كه خود را از حسد نسبت به ديگران نگه ميدارند، مؤمنان واقعي هستند، و كساني كه بعد از ايشان ميآيند، ميگويند: پروردگارا بيامرز ما را و برادران اسلاميمان را كه در ايمان از ما سبقت گرفتند، و در قلبهاي ما نسبت به آنان كينهاي قرار مده، پروردگارا همانا تو رؤوف و مهربان هستي».و در تاريخ است كه ابوبكر و عمر كه داراي وضع مادي خوبي در مكه بودند، آنجا را براي رضاي خدا ترك كردند، و ابوبكر پياده همراه پيغمبر راه افتاد و از مكه به مدينه رفت. پس معلوم ميشود طبق آيات قرآن، ما بايد براي ابوبكر و عمر و كلية مهاجرين طلب آمرزش كنيم و آنان را برادران ديني خودمان بدانيم و از خدا بخواهيم كه در دلهاي ما نسبت به آنان كينه قرار ندهد.
امام اوزاعي رحمه الله مي گويد: “هرکس ابوبکر صديق رضي الله عنه را مورد توهين قرار دهد از دين خود برگشته و مرتد شده و خون وي حلال است.” »(الابانة الصغري ابن بطة صلي الله عليه وسلم 162)
وصلي الله وسلم علي محمد وعلى آله وأصحابه والتابعين لهم بإحسان إلى يوم الدين -
نویسندهنوشته ها
پيامبر صلي الله عليه وسلم فرمودند:« … فعليكم بسنتي و سنة الخلفاء الراشدين المهديين،تمسكوا بها وعضوا عليها بالنواجذ،واياكم و محدثات الامور فان كل محدثة بدعه،وكل بدعة ضلالة».( ابو داوود -امام احمد-ترمذي- ابن ماجه- صحيح). يعني: … پس بر شما باد به پيروي از طريقهء من، و طريقهء خلفاي راشدين که آنها هدايت کنندگان اند، بر آن با دندانهاي کرسي خويش گزيده و آنرا محکم گيريد، و بر شما باد که از امور بدعت دوري کنيد، زيرا هر امر نوپيدايي گمراهي در پي دارد.و عبداﷲ بن عمر رضي ﷲ عنهما گفته است:«کل بدعة ضلالة وإن رآها الناس حسنة» «هر بدعتي گمراهي است اگر چه مردم آنرا خوب ببينند».( دارمي آن را با سند صحيح روايت کرده است)