پاسخ های ارسال شده در انجمن
-
نویسندهنوشته ها
-
شما چرا انتظار دارید که ابن مسعود باید معصوم میبود؟!!با کدامین دلیل معتقد هستید که رسول الله حق نداشتند در مورد پزشکی و یا غیر آن از غیب خبر بیاورند؟موضوع اصلی این است که ما حدیثی صحیحی داریم که در آن یک صحابی معتبر پیامبر منکر دو سوره قران است این را چگونه حل کنیم قران را غلط بدانیم یا صحابی را کافر بگوییم یا راه سومی هم هست ؟
راه سوم منکرین حدیث معمولا این است که میگویند که حدیث را و سندش را قبول نداریم.
اما راه حل مهندس رفاعی (به فرموده شما) این است که که سند را قبول میکند صحابی را هم کافر نمیگوید و قران را هم غلط نمیداند! ولی میگوید متن حدیث را قبول نمیکنیم!!
و اما این ناممکن است. که کسی بگوید متن حدیث غلط است ولی سند حدیث را قبول دارم یعنی دست کم باید بگویید راوی کم از کم حواسش پرت بوده و مباحث را خلط میکرده پس سند را قبول ندارید و حدیث صحیح نیست پس شما ؛قبل از آنکه من بگوییم راه برون شد از مشکل قول ابن مسعود چیست؛ تضاد پیدا شده در راه حل رفاعی را پاسخ دهید امیدوارم منظورم را رسانده باشم با تشکر از شماو بی شک و با یقین تنها قرآن می تواند حدیث صحیح باشد و هر حدیثی غیر قرآن جز ظن و گمان نیست و دایره ی تحقیق همیشه بایستی مفتوح باشد.
دایره تحقیق در مورد هر چیز حتی قران نیز باید مفتوح باشد، اما به بهانه تحقیق، مسلمات را (بیدلیل) انکار کردن بی معنی است من ادعا میکنم مردی بنام عمر از دوستان رسول الله بوده به بهانه تحقیق این سخن را وهم وگمان دانستن و بعد (بی دلیل) انکار کردن، بازی کلامی است
میتوانیم به سخن رسول درباره عمر یا سیاه دانه شک کنیم اما به بهانه شک ( بی دلیل ) رد کردن موضوع، بازی کلامی و زیر بار حقیقت نرفتن استاتفاقاً كسى كه احاديث طبى را به رسول الله منسوب كرده بايد ثابت مى كند كه حرفش راست است!
براى اينكه قرآن به ما اطلاع مى دهد كه جز اين سخنان و علوم وحى كه در قرآن ذكر شده رسول الله علوم ديگری نداشته.این فرموده خود را ثابت کنید زیرا قبول این ادعای شما مساوی با این است که بگوییم رسول الله لال بوده!! یا فقط قران ورد زبانش بوده و عجیب است که شما حق تفسیر و تبین قران را برای خود محفوظ میدانید و رسول الله را از چنین حقی محروم میکنید!!
براى اينكه قرآن به ما اطلاع مى دهد كه جز قرآن رسول الله علوم ديگری نداشته.
این آیه ای را که گفتید: به فرموده قران، رسول الله غیر از قران علمی نداشته را نشان دهید.
قبول این ادعا، مساوی با این است که بگوییم رسول الله لال بوده!! یا فقط قران ورد زبانش بوده!!
و عجیب است که شما حق تفسیر و تبین قران را برای خود محفوظ میدانید و رسول الله را از چنین حقی محروم میکنید!!چند نکته درباره گفتگو…. بیایید این نکات را رعایت کنیم هم شما هم من
اگر درجایی احساس کردیم که جواب سوال خود را نگرفتیم مصرانه جواب را بخواهیم و احساسی بحث نکنیم و حلقه محاصره بر روی بحث را تنگتر و محدوتر کنیم تا به نتیجه برسیم:
حالا یک محور بحث این است که شما ثابت کردید صحابه معصوم نیستند! و بعد تنیجه گرفتید که بنابراین عدول نیستند!! پس نتیجه گرفتید که اصلا حدیث صحیح انداریم پس ( سند صحیح) اصلا نداریم پس هرچیز قابل قبول یا رد است و به دنبالش تیر خلاص را زدید و فرمودید که اصلا رسول الله سخنی قابل اتباع غیر از قران ندارد چون غیر از قران علم دیگری ندارد! آیا اینها که نوشتم را من اشتباه فهمیدم یا شما اشتباه بیان کردید؟!!چند نکته درباره گفتگو…. بیایید این نکات را رعایت کنیم هم شما هم من
اگر درجایی احساس کردیم که جواب سوال خود را نگرفتیم مصرانه جواب را بخواهیم و احساسی بحث نکنیم و حلقه محاصره بر روی بحث را تنگتر و محدوتر کنیم تا به نتیجه برسیم:
حالا یک محور بحث این است که شما ثابت کردید صحابه معصوم نیستند! و بعد تنیجه گرفتید که بنابراین عدول نیستند!! پس نتیجه گرفتید که اصلا حدیث صحیح انداریم پس ( سند صحیح) اصلا نداریم پس هرچیز قابل قبول یا رد است و به دنبالش تیر خلاص را زدید و فرمودید که اصلا رسول الله سخنی قابل اتباع غیر از قران ندارد چون غیر از قران علم دیگری ندارد! آیا اینها که نوشتم را من اشتباه فهمیدم یا شما اشتباه بیان کردید؟!!بگذارید من هم صادقانه افکارم را بدون مقدمه اعلام دارم.به اعتقاد دورنی من هیچ حدیثی نمی تواند مهر ” حدیث صحیح ” بگیرد جز قرآن کتاب تنزیل از سوی رب العالمین.
اما الله میگوید:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآَخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا
اطاعت از رسول چگونه ممکن است وقتی که شما هیچ حدیثی را صحیح ندانید؟ رفتن به حج چگونه ممکن است وقتی که شما کعبه و مکه را قبول نداشته باشید؟!!علت قبولي قرآن و يقين بر صحتش تواتر آن است ، و اگر اين تواتر نباشد هيچ دليل ديگري نيست كه بگوييم قرآن محفوظ مانده است.
بله ممكن است بگوييد ، خود خداوند در مورد قرآن ميفرمايد: لاريب فيه ؛ انا نحن نزلنا الذكر و انا له لحافظون ؛ ولي اين مصادره به مطلوب خواهد بود زيرا بحث بر سر صحت قرآن است و بايد ابتدا صحتش مشخص و بعد به آن استناد شود!
من هم از شما ميخواهم ، ثابت كنيد قرآني كه دست من و شماست همان قرآن عهد رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم است.ای کاش هر جمله برادر دانشمندابوبکر قشمی را چندین بار بخوانید ایشان تقریبا هر اشکالی را پاسخ داده اند
با سلام! آیا امیدوار باشم که شما پاسخی برای پست 25 نداشتید که آنرا نادیده گرفتید،اگر این موضوع جابجا و ادغام نشود هم اشکالی ندارد، زیرا بعد از این جواب شما را فقط در آنجا مینویسم و این جا خودبخود متروک میشود زیرا شروع کننده خودش نیز غایب استکتابی که فرامین صحیح رسول در آن جمع باشد پیش من واجب الطاعه ومحترم (وبقول شما مقدس) است، زیرا الله امر فرموده ( اطعیوا الرسول)
همانطور هم حفظ و احترام خانه کعبه و مسجد الحرام بر من واجب ( بفرموده شما مقدس)است چون الله امر کرده به حج رفتنآری این تقدس منشعب شده از تقدس قران ، بدون آنها تقدیس نمودن دستورات قران بی معنی و ناممکن است!
سلام علیکم
مثال شما مثال كسي است كه از ترس پرت شدن، عقب عقب میرود و به پشت سر توجه ندارد، پس حتما از طرف دیگر بام سقوط میکند
بله اعتقاد شما به اينكه احادیث صحیح قابل اعتماد نیستند طعن عظیمی به قران است زیرا قران میفرماید يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ
ایمان آورندگان معلومند فرامین الله معلوم است فرامین اولی الامر معلوم است اما به ادعای شما فرامین رسول نامعلومند!!!!
و بعد بلافاصله الله میفرماید:
فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ
تنازع معلوم است فرمان الله است و فرمان رسول نامعلوم است !!!
به این دو مثال روشنگر توجه کنید:مثال 1
الله امر کرده به مومنان که به حج بروند حالا فرض کنید گروهی مدعی شوند که کعبه نامعلوم است و صد تا دلیل هم بیاورند اگر دلایلشان درست هم باشدباز بازنده اند!! باز از آنطرف بام پرت شده اند زیرا اگر حرفشان درست باشد پس الله الفاظ قران را در مورد حج حفظ کرده اما اسباب عمل به آن را حفظ نکرده !! صرف ذکر آیاتی که راهی برای عمل به مفاد آنها نیست، بیفایده و بیهوده است و طعن به قران است
مثال 2
دکتر حاذقی نسخه بنویسید که فلان دوا، برای فلان مرض خوب است، اما به هر دارو خانه ای بروید آن دوا نباشد پس این طعن به دکتر است پس هرچه منکرین حدیث از نسخه و از آن دکتر تعریف کنند باید با شک به انها نگریست ، زیرا الله بیش از صد آیه نازل کرده و مستقیما فرموده اطعیوا الرسول و قرص و شربت (اطعیوا الرسول) در هیچ داوخانه ای و در قوطی هیچ عطاری نیست ( به ادعای شما ) و شما الکی خوش هستید و هی میگوید عجب نسخه ای عجب نسخه ای عطیمی!!
آیا وقت آن نرسیده که اندیشه کنید؟ -
نویسندهنوشته ها