حقیقت

بسم الله واصلاه والسلام علی خیرخاق الله محمد ص وعلی اله ومن التبعهم با الاحسان واما بعد:حقیقتا درد هنکا می دوا می شود که علت دردرا فهمیده باشیم وان وخت وخت علاج درمان میبا شد ؟مشکل اثاثی ما مسلمین از اینجا اغاز می شود که مشکل اصلی را فراموش کرده ایم وبه دنبال مقصر وهمی سر کردانیم که هما نا حقیقتا کمبود در خود ماست ومقصر اصلی مایم (در ضرب المثلی وارد است :که در خانه را قایم کردن وکسی را متهم نکردن) ما خود مثبب همه دردها یی جا معه اسلامی خود هستیم ودیکران را متهم میسازیم ؟مثلم است که دشمنان ازاین فرصتها اکثریت بهره برداریرا خواهند کرد ؟.درد اصلی ما امت اسلامی از نداشتن عقیه واحده واصیل قرانی میباشد که همنا همه بد بختیها یی ما نا شی از این معزل میبا شد ؟که این مطلب جدا از تعدد مزاهب فقهی میبا شد ؟مهدی واحادیث وارده :تمام اخادیث وارده راجب به امد ن مهدی درکتب احادیث از نقص بر خوردارند ازلحاض علم احادیث ونمی توان به انها استناد کرد ؟وانهارا مبنایی عقا یید اسلامی دانست ومسلمین را به انها ملزم کرذدن ؟بلکه همچنان که بیداست ما باید عقیده خودرا بر اثاث قران بنا کنیم اخبا ریات واحادیث که کلا ضنی هستند نه یقینی وهیچ کا نمی توان عقایید را براساس ضنیات واحنمالات استوار کرد ومشکل اصلی ما هما نا از اینجا نشات کرفته وتا ما دا میکه اینچنینی فکر کنیم اتحاد ما بدتر از قبلش خواهد بود :(کل حزبین بما لدیهم فرحون….) وعلاج ما در باز کشت حقیقی به قران است وحکمت نزولش درعملکر دن وبیروی دران است نه تقدلید ؟ونشات همه مشکلات ومصااب در دور از ان وعلاج وخوشبختی دنیا واخره در عمل زان . والسلام عالیکم

دیدکا ههایی فوق از شماره 12 13 14 5 6 7 8 9 10 11 شروع می شود از این اشتباهم ببخشید .

کرده است . و معنی :واتیع الرسول و……….اخ این را برای ما تصر یح می نما یید که بیروی از رسول هما نا بیروی از خود خداوند است ؟واین به این معنی است که امر خدا با امر رسولش کوچکترین فرقی ندارند چنا نچه در خود قران مجید به این نکته اشا را تی شده است. واین نکته را با یید دانست که وضیفه ما در مقا بل رسول واحادیسش بسی سنکینتر وحسا ستر است نسبت به صحا به

در صدر اسلام اینچنین بوده (وقران این امرا تا یید کرده است که میفر ما یید ……….وتبعهم با ال حسلن )که رضا یت خدا در اتباع وبیبروی از انصار و مها جر را مشروط دا نسته ؟؟؟ که این امر مبین این حقیقت است که جا مغه با یید قرا نی با شد ولا غیر ؟وخداوند دنا تر است؟ والسلام

ح وکلا احا دیث از این قا عده مثتثنی نیستند 1-احادیثی که عین قرا نند در مفهوم که این خود قران است 2-احادیثی که مخالف قران نیستند وبرایی استنبات وشرح احکام از کالیات قران برایی وصول به جز ایات واستخراج کلیات از جز ایات ……..3 /واحادیثی هستند مخالف با روح قران که دراین کونه موارد دکر بیداست؟ بس نتیجه کیری که میشود این است نبا یید ما از قران غافل بما نیم وبدانید قران

رسول اکرم اغلبا نمی باشند وبه اندازه را ویی ها اختلاف در روایت می با شد اکر چه مفهوم یکی با شد ویا به یکدکر نز دیک با شد ویا از هم دیکر جدا با شند. ب:هیچ کتا بی غیر از قران مطلق نمی با شد وکتب حدیث جدا از اصح بودن یکی بر دکری هیچ کدام مطلق و واجب الطاعه نمی با شد ونمی توا ن این ادعا را کر د که بعد از قران صحیح بخاری یا مسلم است و شکی به دانها راه ندارد ؟؟؟. ت. وغیر از

بلکه امام احمد ر ه که امام محدثین است انها را فقت به احا دیث صحیح و ضعیف تبقه بند کرد ه اند ودرزمان انها که از صدر اسلام نز دیکتر است اینکونه بوده است .2ودر تعریف صحا به اختلافی که با تعاریف دکر را دارا است اینکونه می کویید صحا بی از ریشه اش که بیداست به کسی کفته میشود که ز یاد با رسول اکرم ص بود ه با شد از لحاض لغوی و همچنین از حقیقت ودرستی بدورست همه کسا نی را که به رسول ایمان اورده واورا زیا رت کرده با شند هم صحا بی و هم همه انها را (عدل) دانست

حا دیث متواتر که عدد انها خیلی محدود است یقینی و واجب القبول میبا شند کل احا دیث رسول اکرم ص ضنی میبا شنی یعنی :ممکن است 100در 100از رسول با شد یا غیران ثا بت شود ؟ ونمی توان کسی را وادار به بزیرفتن کرد و……؟ ج. همچنین در عقایید نبا یید احادیث مبنایی عقیده قرار کیرد چون قران مجید خود مبنایی کا مل و اثا ثی عقایید را در خود دارا است (مکر در شرحیا ت قران در جزایا ت ؟) که این امر به روشنی بیداست که انواع عقا یید مختلف بیدا شده است