پاسخ های ارسال شده در انجمن
-
نویسندهنوشته ها
-
اینها را هم با دقت بخونید. همون سوالات اول است. یا جواب دارند یا ندارند. دوبل اینها سوال جدید ایجاد شده. اما ما به همین ها کفایت میکنیم. یه حال بده و جواب بده. جون مادر دامبو.
1. کجای قرآن گفته اصول دین را در قرآن ذکر میکنیم.
2. ملاک محکم و متشابه بودن آیات چیست؟
3. تکرار زیاد در قرآن دلیلی بر اینست که مطلب اصل به حساب می آید؟ کلمه موسی 129 مرتبه در قرآن آمده. دلیل بر اصل بودن چه چیزی است؟
4. آن ام یا اساس از کجا آمده؟ چی هست؟
5. آیا اینکه یکی از اصول از ارتباط مثلا5 آیه با یکدیگر فهمیده شود ایرادی دارد؟ این تعقل و تفکری که قرآن گفته برای بازی سودوکو نبوده که. برای همین قرآن بوده.
7. آیاتی که رفقای شما آوردند چه بود؟ در کدام آنها گفته شده که این اصول دین است؟ فرموده به اینها ایمان بیاورید. اگر نیاورید کافر هستید. من از 55 مائده چه نتیجه ای گرفتم؟ چرا کتاب،رسول،ملائکه،نماز،روزه،قیامت به استناد اینکه تخلف از آنها کفر است اصل دین میشوند اما دوستی مورد اشاره در 55 مائده(طبق ترجمه طیف شما) که تخلف از آن حزب شیطان شدن(معنی دیگری جز کفر دارد؟) است نمیتواند اصلی از اصول دین باشد؟ با اینکه نتیجه تخلف از همه یکی است.
8. عزیزم وجود نام چگونه ایجاد اصل میکند؟ اگر میفرمود که ما پیامبرانی فرستاده ایم این کافی نبود که ما متوجه بشویم که نبوتی هم وجو دارد؟
9. شما را ارجاع به همان تعقل و تفکر میدهم. این نکته را توجه کنید که خدا در موارد دیگری هم احکام را نگفته ولی بازخواست میکند. مثلا نماز در فروع(به عقیده ما) و در اصول(به عقیده طیف شما.به آیاتی که رفقایتان گذاشته اند دقت کنید). این چه دلیلی است که آورده اید؟ یا همان ملائکه.
خداوند در قرآن به صراحت امامت را بیان میدارد که به ابراهیم داده. امامان دعوت کننده به آتش هم ذکر کرده همچنین امامان هدایت کننده به امر او.
بعد شما ایراد را جواب بدهید. در لفافه گفتن یا کلی گفتن برای من و شما در برابر خدا ایجاد حق میکند که بگوییم نمیتوانی از ما بازخواست کنی؟ بعد اگر در جواب ما بگوید که انزلنا الیک الذکر لتبین للناس ما نزل الیهم و لعلهم یتفکرون
هم در قرآن بوده ما چه جواب میتوانیم بدهیم؟
11. شما نوشتید که بودن نام 29 نفر از انبیا برای اثبات اصل نبوت کافی است. گیریم که درست. این کفایت را شما تشخیص میدهی یا خدا؟
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: سوال: چراحضرت موسی مدت کوتاهی برای خود جانشین تعیین کردند چطورپیامبراسلام برای خود بعداز وفات جانشین تعیین نکردند؟ #6965یه آیه ای در قرآن هست که اصابعهم دارد و اذانهم دارد. اما هدفش فقط سرگرمی بوده. تخمه شکستن. آخه میدونید که اون موقع فوتبال و ندو نبوده که ملت رو سرگرم کنن. خدا به جای اونها قرآن فرستاده..
قبلا گفتیم که؛
جواب شما در اعتقاد شیعه است نسبت به غیبت. چون علامه دهر هستید باید بدانید. غیبت را چگونه میدانند؟
البته تفاوت پیامبر و امام عصر اینست که پیامبر الان کجا هستند؟ حداقل به اعتقاد شما.
یک فرقی بین امام عصر و پیامبر وجود دارد در عقیده ما. این را هم چون علامه دهر هستید بفرمایید.
.
بعد ما گفتیم پیامبر جانشین ندارد؟ حضرت صاحب الامر سلام الله علیه را در چه منصب و مقامی میدانیم؟ از شما که عالم دهر هستید بعید بود.
ما میگیم شما که میگی پیامبر جانشین ندارد بر چه اساسی میگی؟ غیبت مهدی؟ ایشان که خودش جانشین است.
جواب شما چیست؟
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: جنگ بین معصومین، اخلاق فاطمه و علی رضی الله عنهما در نزد روافض مجوسی #6966با اسم من مشکل داری یا آیه قرآن؟بحث را عوض نکردم. رفیقتون یه چیزی گفت که جوابش رو دادم.
من اصولا نباید جوابی به شما بدهم تا بررسی کنید. اما چون نمیکنید من قدم به قدم دنبالت میام.
عقاید شما تحقیقی است.
خمس را دزدی نامیدی. متعه را زنا. همین متعه اصلش کجا بوده؟ وطئ غلام را چه می نامی؟ بالا کشیدن مال مردم به وسیله دروغ لا نورث را چه؟
.
ولش کن.
.
بررسی کنید و سالات را جواب بدهید. عادت بدی است که دهان باز شود و مطلب همینجوری بیاید بیرون. بالاخره یه جاهایی هستند که باید با هم فرق داشته باشند.
.
سند و بعد از آن اثبات.
البته بنده به فقه مسلط نیستم. یه چیزهایی بلدم اما زیاد نیست.توی حرف علمایتان آمده بود که صغیره مانند یائسه است در هده نگه داشتن. چون هر دو حیض نمیبینند.
برای وطئ از دبر هم مرحوم خمینی نظر داده به عدم حرمت. نگفته که برید انجام بدید.
اما برخی بوده اند که هم حلیت را اعلام کرده اند و هم خودشان انجام داده اند و البته راه برای آسانتر شدن دخول را نشان داده اند.
مثلا؛
وأخرج الخطيب في رواة مالك عن أبي سليمان الجوزجاني قال سألت مالك بن أنس عن وطئ الحلائل في الدبر
فقال لي الساعة غسلت رأسي منه .وأخرج ابن جرير عن ابن أبي مليكة أنه سئل عن اتيان المرأة في دبرها فقال قد أردته من جارية لي البارحة فاعتاصت على فاستعنت بدهن. الدر المنثور سیوطی ج1ص265
این جالبه؛
حدثني أبو مسلم ، قال : ثنا أبو عمر الضرير ، قال : ثنا يزيد بن زريع ، قال ثنا روح بن القاسم ، عن قتادة قال : سئل أبو الدرداء عن إتيان النساء في أدبارهن ، فقال : هل يفعل ذلك إلا كافر قال : روح : فشهدت ابن أبي مليكة يسئل عن ذلك ، فقال : قد أردته من جارية لي البارحة فاعتاص علي ، فاستعنت بدهن أو بشحم . قال : فقلت له : سبحان الله أخبرنا قتادة أن أبا الدرداء قال : هل يفعل ذلك إلا كافر فقال : لعنك الله ولعن قتادة فقلت : لا أحدث عنك شيئا أبدا ، ثم ندمت بعد ذلك جامع البیان طبری ج2ص536
.
قال في كتاب الوطء التام من لف ذكره بحريرة وأولجه في فرج ولم ينزل لا غسل عليه ولا حد على الأصح الطبقات الشافعیه ج5ص143
زنا با حریر. چه شود. البته زنا نیست.
.
ولو استدخلت ذكر الحمار أو ذكرا مقطوعا يفسد حجها بالاجماع ، ولو لف ذكره بخرقة وأدخله إن وجد حرارة الفرج واللذة يفسد وإلا فلا انتهى . وشمل ما إذا كان عامدا أو ناسيا ، عالما أو جاهلا ، مختارا أو مكرها ، ،
مردهای شما هم آره؟ قربون تحملتون. چه استقامتی. فکرش هم درد داره چه برسه به عملش. گوارایتان.
.
این هم امام النووی؛
وأخرج أحمد عن علي كرم الله وجهه ان النبي صلى الله عليه وسلم قال ( لا تأتوا النساء في اعجازهن أو قال في ادبارهن ) . قال الحافظ الهيثمي في مجمع الزوائد : ورجاله ثقات
با اینکه حدیث در نهی از آن دارید اما علمایتان یا آره یا راه را نشان داده اند.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: جایزه ۵۵ ملیون تومانی برای کسی که یک حدیث صحیح در رابطه با دادن زکات در نماز توسط علی بیاورد #6975گر چه باشد در نوشتن(نبشتن) شیر شیراینی که من فهمیدم اینه که شما از آیه معنای دوستی فهمیدی. خب اگر اینست حدیث برای چی میخواهی؟ من حدیث هم بیاورم که به معنای ولایت است یا در مورد انگشتری بوده شما باز هم میگی آیه معنای دوستی میدهد.
سوال اولم رو جواب گرفتم. و سیر ادامه بحث را هم تا آخرش رفتم.
اما هنوز 2 سوال دیگر پابرجاست؛
نوع آن وصف چیست؟
اگر حدیث صحیحی مبنی بر آنچه که شما خواستی پیدا نشود، به چه چیزی لطمه وارد میشود؟
.
شاهد مثال آوردی برای اولیاء. در 257 بقره الله والی الذین آمنوا. یعنی دوست؟ یا سرپرست؟ در 23توبه من هم با شما هم عقیده هستم البته در بخشی. کی گفته این آیه معنای امامت دارد. جدید بود.
این رو هم معلوم کنید که کی و کجا گفته که ولیکم یعنی امام شما؟ حرف خودت رو به ما نچسبون. شیعه از آیه ولایت یک استنباطی دارد که شما یا نمیدانی یا میدانی و صلاح نیست که بگی.
در ترجمه صحیح که شما نوشتی، ولی چه معنی میدهد؟ همان ولی است؟
در اینکه انما حصر است شما شک داری؟
بعد این انما مربوط است به نوع وصفی که آیه دارد. آیه میفرماید به ترجمه شما دوست شما خدا و رسول و کسانی که ایمان آورده اند. کسانیکه نماز برپا میدارند و زکات میدهند و در خضوع هستند. خب این چه نوع وصفی است؟ آیا عام است؟ اگر اینطور باشد که ملت باید با همدیگر در صفا و دوستی باشند. ضمنا این چه مدل از دوستی است که عدم آن موجب حزب شیطان شدن است؟ خدا فرموده دوستی. صرف دوستی را گفته که اگر نباشد حزب شیطان میشوی. خب من با کلی آدم مومن دوست نیستم. آنها را هم دوست ندارم. اصلا نمیشناسمشان که بخواهم دوست داشتهخ باشم. از یکی به خاطر قیافه اش خوشم نمیاد از یکی به خاطر اینکه مثلا طرفدار چلسی شده. برای این کار حزب شیطان میشم؟
دقت کنید که نگفته اگر دشمنی کنید حزب شیطان میشوید. صرف عدم دوستی را گفته. چه کنیم؟
بعد شیعه کجا حصر را فقط برای این ه موردی که گفتید آورده؟ در شان نزول اگر صحبت کرده، بله. یکنفر بوده. اما این کار را مختص به ایشان میداند؟
بعد اینکه فقط انما نیست. این که خبر مقدم بر مبتدا آمده و مفرد نشانه چیست؟
استمرار رو خوب اومدی. هستم. بله این ولایت استمرار دارد. اگر بگی چه جوری جایزه داری.
بعد یه سوالی هم هست؛
این ولایت در آیه اگر دوستی باشد با مودت مغایرت دارد یا خیر؟ دوستی و مودت مثل هم هستند یا ضد هم هستند؟
اگر دوستی باشد چرا در 5مائده فرموده از اهل کتاب زن بگیرید. و در 21 روم گفته بین زن و شوهر مودت و رحمت قرار میدهیم. اگر دوستی باشد و ممنوع چرا مرتبه بالاتر آن یعنی مودت را خدا خودش مجاز کرده و وعده داده؟
سلام علیکم.10؛
این آیه که رضایت دائمی است شامل حال همه بیعت کنندگان میشود؟ مثلا عبدالله ابی. یا مثلا ابو الغادیه(قاتل عمار).یا مثلا ثعلبة بن حاطب(از بانیان مسجد ضرار)فروه بن عمرو انصاری. مثلا. طلحه. مثلا شامل نعم البدعه میشه؟
و سوال اینه که این بیعت کنندگان چند نفر بودن؟ همه بهشتی هستند؟ پس عشره مبشره چی؟ این که دیگه فضلی ندارد. بعد اینکه خدا گفته راضی ام اما جای دیگری گفته فمن یعمل مثقال ذرة شرا یره. یعنی چی؟ یعنی اینها دیگه از اینکار ها نمیکنن؟ از این به بعد معصوم شدند؟
حدیث حوض چی میشه؟ ارتداد داره.
خداوند پیامبران را هم رها نکرده چطور صحابه را تایید و رها کرده؟
بعد حواستان نیست که آیه سابقون از مهاجر و انصار را گفته نه همه صحابه را. از همین مهاجرین هم سابقین و از انصار هم سابقین. تخصیص خورده است.
همین صحابه نبودند که رسول را با غلب علیه الوجع یا ان الرجل لیهجر اذیت کردند؟ 56و 57 احزاب رو که بلدی. رضایت چی میشه؟
.
سوالات و ایرادات وارده به اصل تاپیک چی میشه؟ زشته.عیبه.میفهمن.
.
بخش دوم نوشته هایتان را نیز پرینت میگیرم برای لبو فروشی
خدا وکیلی الآن فکر میکنی توی زرنگی مثل سماوری؟
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: یک سوال بسیاربسیار ساده ازبرادران اهل سنت؟!!!!! #6978سلام علیکم.من یک سوال کوتاه دارم؛ نقش واو قبل از اولی الامر چیست؟ و اولی الامر منکم.
یه نکته کوتاه هم دارم؛
چون ام المومنین از اصحاب است و اصحاب عادل هستند و بایهم اقتدیتم اهتدیتم هم هست، این آقا که تخصص در پاره شدن دارد(توسط اره تکفیر) به ام المومنین و پدر ایشان اقتدا کرده و در نتیجه هدایت شده.
…..فَأَرْسَلْنَ زَيْنَبَ بِنْتَ جَحْشٍ فَأَتَتْهُ فَأَغْلَظَتْ وَقَالَتْ إِنَّ نِسَاءَكَ يَنْشُدْنَكَ اللَّهَ الْعَدْلَ فِي بِنْتِ ابْنِ أَبِي قُحَافَةَ فَرَفَعَتْ صَوْتَهَا حَتَّى تَنَاوَلَتْ عَائِشَةَ وَهِيَ قَاعِدَةٌ فَسَبَّتْهَا حَتَّى إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ لَيَنْظُرُ إِلَى عَائِشَةَ هَلْ تَكَلَّمُ قَالَ فَتَكَلَّمَتْ عَائِشَةُ تَرُدُّ عَلَى زَيْنَبَ حَتَّى أَسْكَتَتْهَا قَالَتْ فَنَظَرَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ إِلَى عَائِشَةَ وَقَالَ إِنَّهَا بِنْتُ أَبِي بَكْرٍ
صحيح بخاري، دار طوق النجاة ، ش 2581، دار ابن كثير اليمامة بيروت، ش 2442
قسمت آخر یعنی پدر و دختر مثل هم هستند. دهان که باز میکنند لولو و مرجان خارج میکنند. مثل این بابا.
البته یه امصص هم از خود ابوبکر هست که اون انصافا دیگه آدم رو خیلی اقتدیتم اهتدیتم میکنه.
.
نقش واو رو بگید تا همه احادیث مبارکتون که از شفتین کذابان سنت ساز صادر شده ترتیبش داده شود.
صحت کار ابوبکر هم از زبان عمر صادر شده. بیعة ابوبکر… وقی شرها…
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: اوربان:نظر رافضه در مورد اهل سنت -روافض تکفیری غیر شیعه را تکفیر می کنند!!!!! #7094سلام علیکم.این اره آزاد نشد؟
با درود به روح البانی(از طرف اوربان) بابت اینکه معلوم کرد چه کسی از روی هوی و هوس رجال دارد.
اما بعد؛
بحث بر سر تکفیر بود گفتیم ببینیم که آیا فقط شیعه تکفیر کرده یا دیگران هم دستی بر آتش دارند.
پیامبر که شخصا 71 فرقه رو فرستادند جهنم.
علمای دانشمند سنی هم همدیگه رو بفرما زدند. یکی هم پیدا شد که یه نظری به کفر عایشه داشت
یه چند مورد هم هست که به دندانه های اره اضافه میکنم؛
شرح کتاب التوحید من صحیح البخاری ج1 ص19..عبدالله بن محمد الغنیمان
و قد انتسب الی الاشعری اکثر العالم الاسلامی الیوم من اتباع المذاهب الاربعه و هم یعتمدون علی التاویل النصوص الصفات تاویلا. یصل احیانا الی التحریف و احیانا یکون تاویلا بعیدا جدا. وقد امتلات الدنیا بکتب هذا
هذا و لابد لعلما الاسلام ورثة رسول الله(ص) من مقاومة هذه التیارات الجارفه علی حسب ما نقتضیه الحال من المناظرات او بالتالیف و بیان الحق بالبراهین العقلیه و .
براهین عقلی و نقلی را قبول نکنی یا اگر مقاومت کنی(حتی اگر بر حق باشی) شهر السلاح.
مولفات الشیخ الامام محمد بن عبدالوهاب. القسم الثالث مختصر سیرة الرسول.ص8
و اعرف ما قص اهل العلم من اخبار النبی(ص) و قومه و ما جری له معهم فی مکة و ما جری له فی المدینه.
و اعرف ما قص العلما من اصحابه و احوالهم و اعمالهم لعلک ان تعرف الاسلام و الکفر فان الاسلام الیوم غریب و . و ذلک هو الهلاک الذی لا یرجی معه فلاح.
اکثر مردم تمایزی بین کفر و اسلام ندارند. اینها که نمیفهمند مسلمانند یا کافر؟ هلاک برای چیست؟
مولفات الشیخ الامام محمد بن عبدالوهاب. الرسائل الشخصیه
فاما کلام الحنابله فقال الشیخ تقی الدین(خدا)…. لما ذکر حدیث الخوارج: فاذا کان فی زمن رسول الله(ص) و خلفائه ممن قد انتسب الی الاسلام من مرق منه مع عبادته العظیمه.
فیعلم ان المنتسب الی الاسلام و السنة قد یمرق ایضا.
همانطور که خوارج از اسلام خارج شدند، منتسبین به اسلا و سنت نیز میشوند.(ما که شیعه هستیم. منتسبین به سنت چه کسانی هستند؟)
الدرر السنیه فی الاجوبة النجدیة. الجزء التاسع. القسم الثانی من کتاب الجهاد و اول کتاب حکم المرتد.ص44
فتامل رحمک الله احادیث الغربة، بعضها فی الصحیح مع کثرتها و شهرتها و تامل اجماع العلما کلهم ان هذا وقع فی زمن طویل حتی .
فتامل هذا تاملا جیدا و نفرة من الاقل فما اقل من سلم منها ما اقلاه ما اقله ما اقله.
اکثر مردم که احتمالا منظورش اهل سنت است(چون شیعه که مسلمان نیست) هلاک میشوند در چی؟ اقتدا به جماعت. پس اینکه پیامبر فرموده با جماعت باشید و خلافش نروید کشک است. جماعت اکثر، چی هستند؟ هلاک شونده. چه کسانی هلاک میشوند؟ مومنین؟
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: اوربان:نظر رافضه در مورد اهل سنت -روافض تکفیری غیر شیعه را تکفیر می کنند!!!!! #7095الدرر السنیه فی الاجوبة النجدیة. الجزء التاسع. ص256
و قال الشیخ حمد بن عتیق:…. تا در صفحه 259 که میگوید؛ و قال ایضا(یعنی شیخ حمد) ؟ در 263 میگوید؛
و جماع الامر: انه اذا ظهر فی بلد دعاء غیر الله و توابع ذلک و استمر اهلها علیه و قاتلوا علیه و تقررت عندهم عداوة اهل التوحید و . مع مستهم لاهل التوحید و تخطئیتهم لمن دان به و الحکم علیهم بانهم خوارج او کفار.
دقت فرمودید که مکه شد از بلاد کفر. اهلش میشن ساکنین بلاد کفر یا ساکنین دار المومنین؟
الدرر السنیه فی الاجوبة النجدیة. الجزء التاسع.ص264الی285
و قال الامام سعود بن عبدالعزیز بن محمد بن سعود…
ص285؛ و ما ذکرت من جهة الحرمین الشریفین….. و ممتنعین عن الانقیاد لامر الله و رسوله و مقیمین علی مثل ما انت علیه الیوم من الشرک و الضلال و الفساد، وجب علینا الجهاد بحمد الله فیما یزیل ذلک عن حرم الله و حرم رسوله من غیر استحلال لحرمتهما.
اهل حرمین از اسلام چی شدند؟ آبین؟ مشرک بودند؟ اهل حرم چه زمانی رو میگه؟
مولفات الشیخ الامام محمد بن عبدالوهاب. الرسائل الشخصیه.ص270 به بعد
من محمد بن عبدالوهاب الی من یصل الیه من الاخوان…..
ص272؛ بهذا کله سمعتم اقرارهم ان هذا الذی فاقروا لکم ان هذا الدین الذی ینصرون اهله
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: اوربان:نظر رافضه در مورد اهل سنت -روافض تکفیری غیر شیعه را تکفیر می کنند!!!!! #7096الدرر السنیه فی الاجوبة النجدیة. الجزء الاول. کتاب العقائد.ص314
الواضعون خطوطنا و اختامنا فی هذا الرقیم الذی قام به الشیخ محمد بن عبدالوهاب…… و من انواع الشرک المذکورة فی هذا الکتاب انه الکفر المبیح الدم و المال و الموجب للخلود فی النار و و یعمل به و یوالی اهله و یعادی اعداء و الیوم الآخر و واجب علی الامام المسلمین جهاده.
به قول فامیل دور من دیگه حرفی ندارم.
اینها هم امضا کنندگان؛
عبدالملک بن عبدالمنعم القلعی الحنفی. مفتی مکة مکرمه.
محمد بن صالح بن ابراهیم مفتی الشافعیة بمکة.
حمد بن محمد عربی البنانی مفتی المالکیة بمکة المشرفة.
محمد بن یحیی مفتی الحنابلة بمکة.
هر چهار گروه اهل سنت امضا داده اند به اینکه مشرک بوده اند. عمل مشرکانه داشته اند. دین ابن عبدالوهاب خالی از شرک است. این یعنی خود تکفیر کنی.
خب عزیزم شما که خود تکفیر کنی دارید اون هم از نوع اجماعی همه مذاهب، چرا وقتی یکی دیگه تکفیرت میکنه خونت به جوش میاد؟
الدرر السنیه فی الاجوبة النجدیة. الجزء التاسع.ص252
سئل ابناء الشیخ محمد بن عبدالوهاب و حرب علی العموم؟
فاجابوا: الذی تعتقده و تدین الله به ان من دان بالاسلام…….. .
در ص253؛
و اما من بلغته دعوتنا الی التوحید الله و العمل بفرائض الله، و اقام علی الشرک بالله و ترک فرائض و کل من قاتلناه فقد بلغته دعوتنا بل الذی تتحقق و تعتقده: ان اهل الیمن و تهامة و الحرمین و الشام و العراق قد بلغتهم دعوتنا…. .
من دعاء غیر الله و الاستغاثة بهم…..و سائر الامور المبتدعات…. و فان النبی(ص) اخار بنی المصطلق وهم غارون و غزا اهل المکة بلا انذار و لا دعوة.
الان فهمیدید که ” ” چی بود؟ اقام علی الشرک بالله.
سائر الامور المبتدعات(حتی نعم البدعه؟)
مسلمانان را با بنی المصطلق مقایسه کرده. اینها یهود بودند یا مسلمان؟
پیامبر در کرج مبعوث شد یا مکه؟ بلا انذار؟ لا دعوة؟ عجب.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: اوربان:نظر رافضه در مورد اهل سنت -روافض تکفیری غیر شیعه را تکفیر می کنند!!!!! #7097لدرر السنیه فی الاجوبة النجدیة. الجزء التاسع.ص289اما بعد: فانه قد بلغنی ان بعض الناس قد اشکل علیه جهاد المسلمین لاهل حائل. هل هو شرعی ام لا؟ فاقول و بالله التوفیق. الجهاد مشروع لاحد امور منها الخروج عن طاعة …..
در ص291؛
.
……فان القرآن قد کفر المشرکین و امر بتکفیرهم و عداوتهم و قتالهم.
الدرر السنیه فی الاجوبة النجدیة. الجزء التاسع.ص429
سئل الشیخ عبدالله بن عبداللطیف ممن لم یکفر الدولة….
فاجاب من لم یعرف کفر الدولة……لم یعرف معنی لا اله الا الله.
تا تکفیر نکنی معنای تهلیل را نفهمیده ای. خب الان شما به این حرف عمل میکنید؟ پس تکفیری هستید. عمل نمیکنید؟ پس معنای لا اله الا الله را نمیفهمید.
.
الدرر السنیه مجموعه فتاوی از عصر محمد بن عبدالوهاب است به بعد.
رسائل و مولفات هم برای محمد بن عبدالوهاب است.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: نژاد برستی مذهبی و عقاید رافضه درباره اقوام-تلنگری اساسی برای طرفداران مکتب شیعه!!!! #7098با عنایت به این جمله نورانی و گهر بار آقای بخاری دوران که فرموده باشند ” لمخالفته هوى في نفسه ”در ادامه نژاد پرستی شیعه؛
برتری عرب بر ترک و البته به صورت ضمنی بر همه اقوام.
الدرر السنیه فی الاجوبة النجدیة. الجزء التاسع.ص8
سئل الشیخ عبدالله ابا بطین اذا قال بعض الجهال ان من شروط الامام ان یکون قرشیا و لم یقل عارضیا…
فاجاب: اذا قال بعض الجهال ذلک، فقل له
.
نکته اینجاست که این بیچاره راست گفته. اما حواسش نبوده که داستان از کجا آب میخوره. از شخص پیامبر. ایشان با این سخن عرب را به صورت کلی بر همه اقوام برتری داده اند و در بین اعراب نیز قریش را بر سایرین.
خداوند هم یک نژاد پرستی دیگر در قرآن دارد که اولش با اصطفا شروع میشه. اگر بگی جایزه داری.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: جنگ بین معصومین، اخلاق فاطمه و علی رضی الله عنهما در نزد روافض مجوسی #7099خب این سند معتبر را بررسی هم کنید. بلدید که.با عنایت به اینکه تصحیح یا تضعیف علما در شیعه مانند اهل سنت وحی منزل نیست. و با عنایت به این جمله نورانی و گهر بار آقای بخاری دوران که فرموده باشند ” ”
با عقاید شیعه و آن اصلی که شیعه از قرآن ثابتش کرده هم بسنجید. بلدید که.
.این بررسی رو برای این میگم که یه وقت تقلید نکرده باشید. آن هم کورکورانه. خیلی بد میشه. میدونید که تقلید کورکورانه خیلی زشته.عیبنه.میفهمن.
هنوز از لغتنامه ها چیزی استخراج نشده؟شما قبل از هر چیز بیا و من دون الله را ترجمه کن. از نظر روافض هم ترجمه کن. معنای اله را هم بنویس.
اما بعد؛
اولا؛ کجا گفته اند که من دون الله شامل زنده میشود؟
دوما(ثانیا؟)؛ دون را به معنای غیر میگیرید یا پائین؟ برای هر کدام نیاز به دلیلی است. ارائه کنید.
عیسی علی نبینا و آله و علیه السلام؛ الآن ایشان و حضرت رسول هر دو خوانده میشوند. و خداوند فرموده به عیسی که تو را اله گرفته اند.
خب اله برای چیست؟ یعنی در برابر اله چه کاری صورت میدهند؟ و الآن پیامبر به چه عنوان خوانده میشوند؟
آیه فرموده که عیسی و مادش را الهین من دون الله گرفته اند. در مورد پیامبر هم همینطور است؟(با توجه به معنای اله).
این تدعوا و یدع و یدعون…. را ترجمه کنید. آیا به معنای خواندن هستند یا به فریاد خواندن؟ و آیا خواندن تنها منحصر به خداوند است؟
در شماره 7 فرموده یعبدون. با یدعون تنافی دارد یا هماهنگی؟
در شماره 9 فرموده عن عبادتی. این یعنی مرا به فریاد بخوانید؟ بر اساس چه ملاکی این نتیجه را گرفته اید؟
در شماره 11 منافات این آیه با چیست؟
.
شما میگی که به طور کلی دعا یعنی به فریاد خواندن و این یعنی پرستش. این از ترجمه های شما پیداست.
حالا پیامبر وقتی فراریان آن جنگ( اروی) را یدعوکم میکرده یعنی آنها را فرامیخوانده یا به فریاد میخوانده؟
اگر به فریاد میخوانده که پس پرستش میکرده آن فراریان را( اروی). اگر هم که فرامیخوانده از کجا این معنا حاصل میشود؟
.
“توجه كنيد كه در ايه آمده است”
نکته بعد اینکه شما میگی دعا یعنی پرستش. و بت پرستها پرستش نمیکردند بلکه به خیال خودشان شفیع گرفته بودند… .
در آیه 3 زمر چه فرموده؟ ما نعبدهم. این خلاف حرف شماست. نیست؟
اگر دون را ترجمه کنید بعد به نعبدهم برسید متوجه میشوید که کار بت پرستها یعبدون بوده نه تعبدون. آنها بت یا همان من دون الله را چه میکرده اند؟ عبادت یا دعوت؟
این آیه کافی نیست که که بفهمیم مشرکین بتها را عبادت میکردند؟ و همین قرینه نمیشود برای اینکه متوجه بشویم منظور از این تدعوا هایی که آمده همان عبادت است که در 3 زمر فرموده نه فراخواندن یا صدا زدن؟
-
نویسندهنوشته ها
در 161 جواب دادم. اما چه کنم که چه کنم.
شما به استباط از قرآن قائلی یا نه؟ اگر نیستی که این تاپیک را کلا باید ببندی و بری ترقه بترکونی.
من الآن فهمیدم که مثل و داستانهای قرآن برای تخمه شکستن بوده و دیگر هیچ. به خدا.
170؛
جایی گفتم که قبول ندارم؟ کجا؟ آن من چه هستم هم سوالی بود. برای تفهیم. نمی دانم کدام اکابر رفتی اما معلومه که اساتیدش زخم معده داشته اند.
172؛
میخواهی قسم بخورم که نمیدانی موضوع الغدیر مرحوم علامه چیست؟ توی اون اکابر که میری هیچ کس نمیدونه؟
173؛
کجا؟ نشان بده تا هدایت شویم.
174؛
قول عایشه. عمر. ابن مسعود و… را بذارم یا میدونی چیه؟
175؛
خودم رو بزرگ حساب نکردم. آبروی پدر و جان ایشان و خودم را مد نظر دارم. خدا رو چه دیدی شاید بعدا مشتاق مرگ شدیم و آدرس دادیم.
عزیزم توی بازار من کاسب سنی سراغ ندارم. البته توی اون منطقه. فقط برخی باربرهای کرد هستند که سنی هستند. اونها همه جای بازار رو معمولا بلد هستند. اگر خودت رفتی بازار که هیچ. حتما سبزه میدان رو دیدی. چند مغازه خشکبار فروشی هست؟ میتونستم اونجا رو بگم. نبش سیروس رو بگم. انتهای آهنگرها(پائین تر از چهار سوق بزرگ) رو بگم. اما همان رفقای بازاری شما میدانند که کجا را گفتم. بماند که آهنگرها جنب نوروزخان نیست. جنب با این فاصله معنا ندارد.
گذشته از این در طول 30 سال عمری که دارم بالغ بر 70 مرتبه به مشهد مشرف شده ام. زهرهشک ندیدم؟
من انصرافی لیسانس ادبیاتم و الان لیسانس حقوق دارم. زهرهشک ندیده و ننوشته ام؟ ولش کن.
177؛
احسنت. نتیجه این بهره بردن چه بوده؟ این رو هم ولش کن.
178؛
در 137 نوشته اید ” اگر اصول دین از قران ثابت نشود پس از کتاب لای درخت ثابت می شود ؟؟؟ یا از گفتار عبدالله بن سبا یهودی ؟؟؟ ”
معنایش چیست؟ البته منظور از شما به معنای سنی بوده.
179؛
ببین پیش فرض خود را تکرار کردی. خب این آیات روشن و واضح کجاست؟
من گفتم شارع غیر از خدا هم هست؟
این متن من بود؛
اصول دین تقلیدی نیست. اینکه واضح است. نکته اینجاست که در دوما نوشتی که از قرآن ثابت نشود از کجا باید ثابت شود. این عقیده شماست که اصول باید از قرآن ثابت شود. در تایید این گفته دوستانتان آیاتی گذاشتند و من هم آیه ای. بماند که هیچکدام از آیات ایشان نمیگفت که اصول در قرآن ذکر شده است یا باید در قرآن باشد. اینکه واضح است یا استنباط کرده اند را هم نگفتند. آیه ای هم که من گذاشتم همان نتیجه ای را داشت که آیات ایشان داشت و هیچکدامتان نگفتید که چرا آنها اصل میشوند ولی این نمیشود؟ نتیجه که یکی بود. چرا؟”””
تهدید؟ دوباره انحراف؟