عبدالحسین

پاسخ های ارسال شده در انجمن

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 854)
  • نویسنده
    نوشته ها
  • در پاسخ به: Reply To: نماز استغاثه به فاطمه (قسمت دوم) #8076

    عبدالحسین
    مشارکت کننده
    و البته کشف کردیم که جایز = واجب.

    عزیزم ما هم قیاس نکردیم. عرض کردیم که خداون با بیان نمونه، انحصار را شکسته است.

    و دلیلتان برای اینکه آن سجده برای عذرخواهی بود؟

    محراب در پست شماره3 ” -1سجده دراينجا سجده تعظيم وبزرگداشت است نه سجده به قصد عبادت وپرستش ”

    من مدعی شدم؟

    عزیزم سوال کردن ایراد ندارد. وقتی که مطلبی را ناقص و با غرض مینویسید، قطعا ایرادات فراوانی متوجه آن خواهد شد. بنده ایراداتم را در قالب سوال بیان میکنم. چرا که اگر چیزی در چنته داشته باشید میتوانید پاسخ دهید و الا فلا.

    از اون دلیران همونی که توی خیبر بود و سه تا از دوست جونهای شما جرات مقابله با او را نداشتند باید کافی باشی. احزاب احد حنین و……… .

    شما غیرت ایشان را حساس نشو. غیرت با غیرتان گروه مقابل را بچسب.

    برای غیرت به باب اخراج المتشبهون بالنسا من البیوت بخاری و شرحی که ابن حجر ذر الاصابه و عینی در عمدة القاری داده مراجعه کنید.

    علاوه بر اینکه بحث رو نپیچون. اصل قضیه رو جواب بده.


    عبدالحسین
    مشارکت کننده
    سلام علیکم.

    ترجمه آیه از مجاهد بود نه من. بینه فعلا با شماست که مدعی هستید اصول در قرآن آمده. و بارها عرض کردم که ایرادات سوالتان را مرتفع کنید و سپس جواب بگیرید.

    در پاسخ به: Reply To: (مهم) روافض مشرک هستند به علت زیر: #8078

    عبدالحسین
    مشارکت کننده
    چی شد؟

    عبدالحسین
    مشارکت کننده
    عزیزم برای یک تعریف ساده ناتوانی؟ این هم رفت کنار دست تعریف شرک؟

    اگر نتوانی توحیدت را تعریف و اثبات کنی که دینت برای محل بازیافت کهریزک خوبه.

    اگر اسلام سقیفه اینه، بذارید توی سرکه تا بترشه و خراب نشه.

    در پاسخ به: Reply To: احادیثی ….ازمعتبرترین کتاب شیعه(الکافی) #8106

    عبدالحسین
    مشارکت کننده
    معلومه که زیرنویس های کلمه رو تک تک خوندی.

    اونجا بررسی هم میکنن؟

    شما میدونید چیه؟

    بلدید انجام بدید؟

    .

    البته با اینکه از نوشته ها شما معلوم است که چه چیزی در چنته دارید، ولی بد نیست که خود را از توصیف خرمگس گونه کلمه برهانید و احادیث را اثبات نمایید.

    در پاسخ به: Reply To: کتب فتاوای خود اهل بیت در کجاست که من پیروی کنم ؟؟؟!!! #8107

    عبدالحسین
    مشارکت کننده
    چی شد؟
    در پاسخ به: Reply To: آیا در قران آیه ای در مورد امام زمان هست؟ #8108

    عبدالحسین
    مشارکت کننده
    سلام علیکم.

    خیلی به نظر نمیرسد که سر زده باشید.

    کل مطلبتان را نخواندم چرا که ایراد اساسی دارد.

    زبور یا هر کتاب دیگری که غیر از قرآن است و به آن ارجاع داده یا استناد کرده اید، همان هایی هستند که از ابتدا بوده اند؟ برای کسی که بر غیر آن دینی است که ان کتاب برایش حجت است، حجت به حساب می آید؟

    در تاویل آیات به احادیث شیعه رجوع کرده اید؟ جمله ابتدایی شما ” ولی دوستان شیعه با تاویلات هنرمندانه به امام زمان یه جوری ربط دادند “حاکی از آن می باشد که اصل بحث را نه برای آگاهی که برای مقصود دیگری راه انداخته اید.

    برای شیعه نه کتب دیگر ادیان و نه اهل سنت حجت است. آیه را برای شیعه از کتب شیعه تاویل کنید. آن موقع خدمت میرسم.

    در پاسخ به: Reply To: امامت منصوص الهی!!! پس این همه فرقه شیعه از بهر چیست؟؟؟ #8120

    عبدالحسین
    مشارکت کننده
    سلام علیکم.

    سوال و نتیجه حرف ایشان را با دقت مطالعه کنید.

    در پاسخ به: Reply To: شیعه و شرک در قرآن #8157

    عبدالحسین
    مشارکت کننده
    پیامبر هم میگفته که ایاک نعبد و ایاک نستعین . فقط هم از خدا کمک و استعانت می خواسته اما خدا به او فرموده ” یا ایها النبی حسبک الله و من اتبعک من المومنین. 64 انفال ”

    خدا هم فرموده که بگید ایاک نعبد و ایاک نستعین اما گفته که ” و استعینوا بالصبر و الصلاة… 45 بقره. ”

    حالا الصلاة الله است یا الصبر؟ ا هر دو؟

    .

    اون هم روزی 10 مرتبه است.

    در پاسخ به: Reply To: (ادعاى روافض) بیایید برویم جهنم.!!! #8158

    عبدالحسین
    مشارکت کننده
    علیک السلام.

    قبلا گفتم که معلوم است چی در چنته دارد.

    دقت کنید که بحث فتنه جمل است نه صفین و معاویه.

    در جمل، یک سوی قضیه کسی است که مع الحق است و الحق معه اوست به صورت حیثما دار.

    یک طرف کسی است که به او گفته شده یه جایی نرو. خدا هم گفته مه بشین توی خونه ات. هر دو دستور رو آب کشیده و رفته.

    حالا اگر بین اینها درگیری حاصل شد با عنایت به اینکه ” حق ” همواره یکی است، و با توجه به اینکه عل مع الحق می باشد، کدام طرف بر حق است؟ آیا آن آیه ای که ابوبکر نوشته اصلا اینجا مصداق دارد؟ بماند که یک گروه بر حاکم خروج کرده و حکمش نزد اهل سنت معلوم است. حالا می خواهد اجتهاد کند و خروج کند یا به هر طریق دیگر.

    .

    در داستان صفین که شما مطرح کردید دقت کنید که در عبارات حضرتش چه کلماتی به کار رفته.

    ” کان بدء امرنا ” ابتدای کار ما این بود. و در ادامه آنچه که محذوف داشتید ” الظاهر ” ان ربنا واحد و نبینا واحد… .

    بعد گروه مقابل گفتند ” بل نداویه بالمکابرة “. این هم همان حکم گروه قبل را دارد نزد اهل سنت. ندارد؟

    اگر هم فرض کنیم که آنها هم مانند حضرتش مسلمان بوده اندف باز یک علی مع الحق و الحق مع علی حیث دار داریم علاوه بر اینکه یک رجل کنفسی داریم که شخص پیامبر فرموده با این گروه ها قتال خواهد کرد یا در نقل دیگر اینکه بر تاویل می جنگد. حدیثش را حتما دیده اید.

    .

    بررسی هم که رفقای شما( شاید هم خود شما باشید که اسم عوض کرده اید) رفته اند که انجام بدهند. یک چیزی پرتاب میکنند وسط عد که ایراد کار رو میگیری، میرن تا با برف بعدی بیان. اما نه انجا. میرن تا با برف بعدی که در صحرای عربستان می آید فرود بیان.

    در پاسخ به: Reply To: عقیده علی (رض) درباره ی امامت #8199

    عبدالحسین
    مشارکت کننده
    سلام علیکم.

    چند نام کاربری در این سایت وجود دارد که مانند شما علاقه وافری به رنگ آمیزی نوشته خود دارند. احتمالا همه این نام ها یک شخص هستند.

    .

    اما اصل داستان؛

    در نامه ششم امیرالمومنین سلام الله علیه چه کسی را خطاب قرار داده اند؟ یعنی مخاطب کیست؟ ایشان برای آن که مخاطب را توجیه کنند باید عقیده خود را بیان کنند یا آن چه که مخاطبش قبول دارد؟

    همان قاعده الزامی که شما از آن زاویه نگاهش میکنید را حضرتش در این نامه به کار بسته تا مخاطبش را ملزم به آن چیزی کند که قبولش دارد.

    اگر بنا بر این بود که ایشان مخاطبش را بر اساس عقاید شخص حضرتش توجیه کند، سخن شما درست بود. اما همین قاعده الزام که شما مطرحش کرده اید نشان می دهد که امیر کلام و افصح الکلام می دانسته که با مخاطبی همچون مخاطب نامه ششم نهج البلاغه چگونه صحبت کند.

    شما این قاعده الزام را تعریف کنید، موضوع برایتان حل خواهد شد. انشاء الله.

    البته اگر مانند سایر دوستان دوستدار رنگ آمیزی خود، اصابعهم فی آذانهم نباشید که انشاء الله نیستید.

    در پاسخ به: Reply To: شیعه و شرک در قرآن #8200

    عبدالحسین
    مشارکت کننده
    علیک السلام.

    نقاشی جالبی بود.

    عزیزم ایاک نستعین. این حرف خدا هست یا نیست؟ واستعینوا بالصبر و الصلاة. این هم حرف خدا هست یا نیست؟

    اگر هر دو حرف خداست که خب شما بفرما بگو الان باید فقط از خدا استعانت خواست یا از نماز و صبر هم میشود استعانت گرفت؟ اگر میشود، چرا شما ایراد میگیرید که فقط باید از خدا گرفت و اینکه نماز خداست یا صبر یا هردو. اگر نمیشود، پس خدا چی گفته؟

    جنگ یا غیر آن اصلا مهم نیست. مهم اینست که فرموده ایاک نستعین بعد فرموده تو که فقط و فقط و فقط باید از من استعانت بخواهی، حسبک الله و من اتبعک من المومنین. این را باید چه کرد؟ وقتی حصر شکسته شود، شما چه کاره هستید که میگویید این بله. آن نخیر.

    دقت کنید که قرآن برای تخمه شکستن و زیر کرسی شب یلدا نیست.

    اگر هر آیه ای همان باشد که داستان ظاهری اش نشان میدهد، درصد بسیار بالایی از آیات قرآن الان فاقد ارزش عملی و کاربرد هستند.

    مثلا عمل هر کس به خودش مربوط است. خدا از صحابه اعلام رضایت کرده. خب عمل آنها بوده و مربوط به خودشان. چرا خدا برای ما فرموده؟

    این آیه برای جنگ بوده و زمان رسول. به ما چه ربطی دارد؟ ما قرار است در رکاب رسول بجنگبم؟ پیامبر دیگری قرار است بیاید؟

    ما آتاکم الرسول برای غنائم فلان جنگ بوده. الان چه کاربردی دارد؟ اصلا به ما چه که چه اتفاقی افتاده. آیه کاربردش را از دست داده.

    داستان یوسف و برادرانش برای خود آنها بوده. ربطش به زمان رسول و ما چیست؟

    اما خدا فرموده که این قرآن هدایت است برای للناس. اگر ما هم در این عصر در زمره الناس مورد ادعای قرآن هستیم، پس این آیات این مدل نیز برای ما کاربرد دارد. اگر نیستیم که اصلا قرآن برای ما هیچ فایده ای ندارد و خدا طبق ادعا شما و نتیجه حرف شما، سخن لغو فرموده.

    قبلا هم گفتم که روش خوبی در پیش گرفته اید تا از از زیر معنای آیات و دلالت آنها فرار کنید اما این روش شما نیازمند اینست که بفرمایید کاربرد اینچنین آیاتی برای ما چیست؟ تخمه شکستن؟ قرائت مجلسی عبدالباسط کردن؟ ترتیل خواندن و ثواب بردن؟ یا تفکر و تعقل کردن و نتیجه گرفتن؟ که البته پر واضح است این گزینه آخر هیچ ربطی به افرادی که میگویند حسبنا کتاب الله یا اینکه فقط حجیت ظاهر قرآن مهم است، ندارد. چون گروه اول به صراحت قرآن منافق هستند و حرفشان ارزشی ندارد و گروه دوم هم در زمره فراریان از اهل الذکر و از اوتوا العلم. نتیجه اینکه هر دو به کاه دان زده اند.

    قرآنی که خودش میفرماید تاویل دارد، گروهی را در برابر خود میبیند که میگویند نخیر قران بیخود گفته. ان آیه برای فلان موقعت بوده و آن آیه برای موقعیت دیگر. و اینها را چگونه میتوان مومن به کلام خدا دانست؟ اینها حرف خدا را هم قبول ندارند. اگر داشتند، می پذیرفتند که قرآن فقط همین ظاهری که میبینیم نیست. باطنی دارد که درکش نیاز به عقل دارد و تعقل.

    در پاسخ به: Reply To: (ادعاى روافض) بیایید برویم جهنم.!!! #8201

    عبدالحسین
    مشارکت کننده
    سلام علیکم.

    خداوند در آیات ابتدایی سوره تحریم تصریح فرموده که ناموس پیامبر بودن هرگز و به هیچ عنوان مانع خطا و تخلف نیست. دو مثال هم برایش زده تا سنگینی مطلب برای افراد شکسته شده و فهم موضوع ساده شود. پس ناموس پیامبر بودن را دلیلی بر عدم خطا یا دلیلی بر خوب بودن نمی دانم به صراحت قرآن. حتی فرزند نبی بودن نیز دلیل بر مثبت بودن نیست چه رسد به همسر بودن که با یک خطبه نیم خطی پایان میپذیرد.

    اما برادر دقت کنید که ” دین _ خدا و رسول _ ” مطابقت با این آیه دارد؛

    وَ إِذا قيلَ لَهُمْ تَعالَوْا إِلى‏ ما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ إِلَى الرَّسُولِ رَأَيْتَ الْمُنافِقينَ يَصُدُّونَ عَنْكَ صُدُودا. 61 نساء.

    یعن خدا آری. رسول خیر. و این همان حسبنا کتاب الله است. یعنی نفاق به صراحت قرآن. توضیح بیشتر نمیدهم چرا که اگر در خانه کس است، یک حرف بس است.

    به تاریخ مدینه دمشق ابن عساکر ج 20 ص 361 مراجعه کنید. به همان کتاب ج 42 ص 449 به مسند ابی یعلی ج2 ص 418 به جامع الاحادث سوطی ج4 ص 258.

    اگر هم فقط قرآن را قبول داری به مستدرک حاکم ج3 ص125 رجوع کنید تا علی مع القرآن را نیز ببینید.

    اینها بر میگردد به اینکه شما پیامبر را قبول ندارید. همان قرآن که فکر میکنید قبولش دارید فرموده ما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی. حالا چنین فردی که هر چی میگوید وحی است، فرموده که علی مع الحق. قرآن هم فرموده لو تقول علینا بعض الاقاویل لاخذنا منه بالیمین ثم لقطعنا منه الوتین. اگر این حرف پیامبر چیزی بود که خدا نفرموده باشد، باید رگ حیاتش قطع میشد. شد؟ معنای آیه اول اینست که هر چه هم که بگوید و در قرآن نباشد مانند همین قرآن است. چرا؟ چون هر دو منبع و منشاء وحی دارند. وحی از کیست؟ احتمالا خدا.(داستان غرانیق را نادیده بگیریم). تضمین در آیه دوم از کیست؟ از خدا. نتیجه چیست؟ اینکه پیامبر هر چه که بگوید حرف خداست.

    گفتم به او گفته شده یه جایی نرو. شما دقت نکردید. آن یک جا کجا بوده؟ آنجا که سگهای حوئب داشته. کی گفته نرو؟ آن کسی که ما ینطق عن الهوی است و طبق قرآن سخنش سخن خداست. حالا که طرف رفته، از کی سرپیچی کرده؟ از کسی که حرف خدا را به او رسانده. یعن از حرف خدا و رسول خدا سرپیچی کرده. حالا هدفش هر چه که بوده، مهم اینست که تخلف کرده. خدا از متخلف اعلام رضایت کرده؟ می کند؟

    در پاسخ به: Reply To: احادیثی ….ازمعتبرترین کتاب شیعه(الکافی) #8203

    عبدالحسین
    مشارکت کننده
    و در پایان یک الزام از این همه نوشته برای من پیدا کنید.

    تیکه هایی هم که انداختی رو به حساب ابن تیمیه میذارم. به هر حال از کوزه همان برون تراود که دلار عربستان میرزه توش. اون هم توی مولوی سازی ها.

    در پاسخ به: Reply To: (ادعاى روافض) بیایید برویم جهنم.!!! #8204

    عبدالحسین
    مشارکت کننده
    سلام علیکم.

    من گفتم که فتنه جمل. مسبب آن را هم عایشه و طلحه و زبیر می دانم. نگفتم که دوران فتنه. دقت کنید.

    عقیصا؛ در مستدرک در حدیثی دیگر آورده ” هذا حديث صحيح الاسناد وأبو سعيد التيمي هو عقيصاء ثقة مأمون ولم يخرجاه ”

    در هیثمی یک صفح قبلتر نوشته ” … قال ومر علي بن أبي طالب فقال الحق مع ذا الحق مع ذا . رواه أبو يعلى ورجاله
    ثقات . ”

    معنا که یکی است. درسته؟

    جنس اون هودج از چی بود؟ از اون جنس برای چه جاهایی استفاده میکنند؟ ضمن اینکه آیه کجاش گفته آرایش یا ضرورت؟ فرموده توی خانه هایتان بنشینید. آن یه جایی هم که گفتم جایی بود که سگهایش(حوئب) در آن بر آن زن صدا کردند.

    نقطه؟ ” وکان بدءُ اَمرنا اَنا التقینا وَالقوم من اهل الشام اَن ربنا واحدٌونبینا واحدٌ!!! ” نقطه چینی که جای کلمه الظاهر باشد کجاست؟

    در دنیا امر بر ظاهر است. اما وقتی در همین دنیا باطن امر معلوم شود، حکم چیست؟ بل نداویه بالمکابرة.

    بررسی تان را دوباره بررسی کنید.

    .

    یک توضیح بدهم که شاید اثر کند؛

    دقت کنید که من در هیچ جایی از نوشته هایم مدعی نشدم که این مطلب صحیح است یا نیست. چون اصل کارم را با نقد حرف طرف مقابل پیش میبرم.

    اما در مطالب زیادی از این سایت دیده ام که تا یک شیعه مطلبی از کتب سنی ارائه می دهد گروه مقابل سریعا به بررسی سند می پردازد و اگر بتواند آن را رد کند یا ایرادی به آن وارد کند، میگوید که قدر علمی طرف معلوم شد و … . همه شیعه عادت به استناد به جعلیات و ضعیف و … دارند. اما وقتی یک سنی مطلبی از کتب شیعه ارائه میدهد و از او تصحیح خواسته میشود، یا مثل مجاهد و اوربان خود را به ندیدن و نشنیدن میزنند یا مثل شما تبدیل به سنگ نمک میشوند. این آن چیزی است که گفتم در چنته دارید.

    راه جالبی را در پیش گرفته اید اما یادتان باشد که غیر از من و شما احتمالا افراد سومی هم مطالب را میبینند و حتما شما و من هم شامل این آیه هستیم که بل الانسان علی نفسه بصیرة. به هر حال انسان هر کس را بتواند فریب دهد دو کس را هرگز نمی تواند بفریبد. خدا و خودش.

    من انشاء الله پا به پای گروه شما خواهم بود در مطالبی که بلد هستم. و البته یاد گرفته ام که حوصله به خرج بدهم و از نقاشی های دوستان شما یا فکاهی نویس های امثال شما لذت ببرم.

    لطفا اگر به مطلب دیگری ارجاع میدهید، لینکش را بگذارید. یا اصلا کپی کند. من دنبالش نمیگردم که پیداش کنم.

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 854)