پاسخ های ارسال شده در انجمن
-
نویسندهنوشته ها
-
سلام علیکم.
دلیل عدم نزول سکینه اینست
21 قصص
فخرج منها خائفا یترقب قال رب نجی من القوم الظالمین.
به همان دلیلی که موسی ترسان از شهر خارج شد. حتما موسی هم ایمان نداشته که میترسیده.داشته؟
یا اصلا 40توبه
…اذ اخرجه الذین کفروا ثانی اثنین اذهما فی الغار اذ یقول لصاحبه لاتحزن ان الله معنا فانزل الله سکینة علیه…
اولا چرا سکینه به یار غار نازل نشد ثانیا مگه قرآن نمیگه بر پیامبر سکینه نازل شد پس چرا پیامبر نپرید بیرون غار؟ چرا صبر کرد تا تعقیب کنندگان بروند بعد بیاد بیرون؟ پس پیامبر به سکینه خدا اعتماد نکرد یا خدا در قرآن دورغ گفته که بر رسولش سکینه نازل کرده است.
کدام؟
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: اوربان:رد میکنم کل دلایل قوی شیعیان دال براصل امامت چه از قرآن و چه سنت-حجت الاسلام ها وایت الله ها بیایند برای دفاع-ایه ۵۵مائده #5583سلام علیکم.
ابتدا چند خطی به نوشته شما بپردازیم بهد چند کلام حرف حساب بزنیم.
در بحث شان نزول حرف ابن تیمیه و ابن قیم را نوشته اید.
وقد وضع بعض الكذابين حديثا مفترى أن هذه الآية نزلت في علي لما تصدق بخاتمه في الصلاة وهذا كذب بإجماع أهل العلم بالنقل وكذبه بين من وجوه كثير
إبن تيمية،منهاج السنة النبوية ج 2ص30
وهذا كذب قطعا على الله أنه أراد عليا وحده بهذا اللفظ العام الشامل لكل من اتصف بهذه الصفة
ابن قیم الجوزیه،الصواعق المرسلة على الجهمية والمعطلة ، ج 2 ص697
.
نوشته اید؛
…و میگوید در کتب اهل سنت از جمله تفسیر طبری ذکر شده که…
یعنی جاهای دیگه ای هم هست اما من دلم خواسته که این رو بیارم.
.
در مقابل؛
إنما وليكم الله ورسوله … والآية عند معظم المحدثين نزلت فى علي كرم الله تعالى وجهه .
الآلوسى، روح المعانى فى تفسير القرآن العظيم والسبع المثاني، ج 6ص93
و
قوله تعالى «إنما وليكم الله» الآية أخرج الطبراني في الأوسط بسند فيه مجاهيل عن عمار بن ياسر قال وقف على علي بن أبي طالب سائل وهو راكع في تطوع فنزع خاتمه فأعطاه السائل فنزلت «إنما وليكم الله ورسوله» الآية وله شاهد قال عبد الرازق حدثنا عبد الوهاب بن مجاهد عن أبيه عن ابن عباس «إنما وليكم الله ورسوله» الآية قال نزلت في علي بن أبي طالب وروى ابن مردويه عن وجه آخر عن ابن عباس مثله وأخرج أيضا عن علي مثله وأخرج ابن جرير عن مجاهد وابن أبي حاتم عن سلمة بن كهيل مثله فهذه شواهد يقوي بعضها بعضا
السيوطي،لباب النقول ، ج 1ص93
.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: اوربان:رد میکنم کل دلایل قوی شیعیان دال براصل امامت چه از قرآن و چه سنت-حجت الاسلام ها وایت الله ها بیایند برای دفاع-ایه ۵۵مائده #5584سلام علیکم.
در بخشی که شماره گذاری کرده اید؛
شماره 4؛ …خلافت بلافصل علي از آيه استنباط نمي شود…
کی گفته که شیعه از این آیه به دنبال اثبات خلافت بلافصل است؟ اصلا شما منظور شیعه از استناد به این آیه را می دانید؟ اگر جواب مثبت است مرقوم بفرمایید.
شماره 5؛ گدا پروری؟ صدقه به چه کسانی تعلق میگیرد؟ به آیه 60سوره توبه نگاه کنید.
ضمن اینکه شما بیشتر میفهمی یا صحابه ای به نام علی؟شماره 6؛ …پس اجتماع فرضین در یک لحظه محال است… اولا کی گفته آن نماز یک نماز واجب بوده؟ ثانیا شما روزه میگیری نماز نمیخونی؟
شماره7؛ شما فکر یکنید ایشان وقتی پشت سر پیامبر نماز میخواندند چگونه متوجه میشدند که رکوع یا سجود یا قیام یا سلام است؟ دقیقا به همان شکل متوجه حضور سائل شدند.
بعد اینکه تیر را بیرون کشیدند کجاست؟ لطفا آدرس بدبد چون من تا حالا دنبالش نگشتم و نمیدونم. فقط شنیدم. مرسی.
شماره8؛ دو ولی.
آیا ممکن هست که در لحظه ای واحد انسان مکلف به اطاعت از سه فرد مختلف باشد؟ در واقع سه حاکم مطاع مطلق داشته باشد؟ یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم
. به هر طریقی که این حل شود آن هم حل میشود.شماره 9و10؛در بسيار از آيات قران كريم…
خب این چه لطمه ای به این بحث وارد میکنه؟ اولا شما امر و دستور به دادن زکات در حال رکوع رو از کجای آیه گرفتی؟ثانیا اگر خداوند اراده کند که برای دو ابراز دو منظور از یک لفظ استفاده کند ایراد دارد؟ مثلا در 46 بقره خاشعین کسانی هستند که یظنونو انهم ملاقوا ربهم و در 154 آل عمران فرموده که ظن الجاهلیه. هر دو به معنای گمان و گمان بردن است یا یکی یقین و دیگری گمان؟ ثالثا آیه در مقام توصیف و بیان اینه که بگه آن الذین آمنوا چه خصوصیتی دارد.
شماره11و13؛ نوشته شما را گشتم ولی پیدا نکردم. آدرس حدیث را بفرمایید.
خودتان در شماره13 نوشته اید که ….پس خبر واحد است. جدای از اینکه آیا واحد بودن لطمه میزند یا خیر، عزیزم خیل روایاتی که میفرماید دلالت آیه بر امیرالمومنین سلام الله علیه می باشد را رها کردید و به یک خبر واحد چنگ زده اید؟
شماره12؛ برای جواب این سوال باید ابتدا بفرمایید که منظور شیعه از این آیه چیست.
فرض کنیم که پیامبری می آید و اعلم رسالت میکند و میگوید که من مطاع محض هستم ولی همه او را تکذیب میکنند. آیا با عدم ایمان آوردن مردم به او، ایشان دیگر پیامبر نیست؟
حالا آنها که با امیرالمومنین سلام الله علیه مخالفت کردند به چه عنوان مخالفت کردند؟ امام یا خلیفه؟
برای تفهیم مطلب؛ یهودیانی که در برابر یامبر که حاکم بر مدینه بودند پیمان شکنی کردند حضرت رسول صلی الله و علیه و آله وسلم را به عنوان پیامبر پذیرفته بودند یا حاکم مدینه؟شماره15؛منظورتان آیه 51 است یا 55؟
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: آیا ام المومنین عایشه حسادت به سایر همسران پیامبر صلی الله و علیه و آله و سلم داشته است؟ #5585سلام علیکم.بر همگان واضح و مبرهن است که اسم بنده هیچ اشکالی ندارد. اگر کسی مدعی اشکال است مرقوم کند تا صحبت کنیم.
عزیزم چه حقه کثیف یا تمیزی زدم؟
من هم میگیم که هیچ کس را به گناه و ثواب دیگری جزا و سزا نمیدن. اما بحث اینه که من میخوام دینم رو از کی بگیرم؟ از خود پیامبر به صورت مستقیم؟ خب ایشان الان کجایند که برم نزدشون و تلمذ کنم؟
طبیعیه که از احادیث میگیرم. احادیث رو خود ایشان مکتوب نمودند یا سایرین؟ قطعا سایرین. خب این سایرین چه کسانی بودند؟ نکته اینجاست. طرف ثقه بوده قبول. اما حسود هم بوده. شما احتمال نمیدی که بر اساس حس حسادت یه چیزی رو جابجا کرده باشه؟ خب این آدم مورد اطمینان میشه؟
میگی بچه سن بوده و یه خبطی کرده. قبول. حالا از کجا معلوم که ان بخشی از دین را که در همان دوره کم سن و سالی یاد گرفته همراه با خطا نیاموخته باشه؟
.
بعد همه اینها ببین طرف چه حالی میکرده از اینکه به یک نفر دیگه حسودی کرده و حالا داره نقلش میکنه بدونه اینکه بگه متاسفم یا شرمنده ام یا اینکه نه من اشتباه میکردم که حسودی میکردم.
.
اول مطلب هم نوشتم که کمال احترام رو برای ایشان دارم فقط به جهت اینکه همسر پیامبر بوده اند ولاغیر. که خب در سوره تحریم خداوند دو همسر پیامبران قبلی را ذکر نمونه کرده که بعضیها گوشی بیاد دستشون که همسر نبی بودن برگ سبز و بلیط برندخ شدن نیست و اصلا هیچ فرقی بین اونها و دیگران نیست. همانطور که قوم لوط عذاب شدند همانطور هم همسر لوط عذاب شد.
.
توصیه میکنم که توصیه نکنید.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: اوربان:رد میکنم کل دلایل قوی شیعیان دال براصل امامت چه از قرآن و چه سنت-حجت الاسلام ها وایت الله ها بیایند برای دفاع-ایه ۵۵مائده #5586سلام علیکم.نوشته بودید که…از موالات و محبت کفّار نهي مي نمايد، و به موالات و محبّت مؤمنين دستور مي دهد…
و کلا اینکه ولی یعنی دوست و از اینجور حرفها.
آیه 51 میفرماید که یهود و نصاری را دوست خود نگیرید.
آیه 52 میفرماید که برخی ها به سرعت به سمت یهود و نصاری میروند برای اینکه لطمه ای نخورند.
آیه 53 میفرماید که مومنین میگن که اینها همانهایی بودند که قسم میخردن که با شماییم؟ دچار حبط عمل شدند.
آیه 54 میفرماید که هر کس از شما که مرتد شود خدا قومی را می آورد که…… .
آیه 55 میفرماید که دوست شما منحصر است در این سه نفر.
آیه 56 میفرماید که هر کس دوستی این سه نفر را قبول کند حزب الله است و پیروز.
آیه 57 میفرماید با کسانی که دین رو بازیچه میکنن دوست نشید.
خب خداوند در آیات فوق فرموده که با یهود و نصاری دوست نشودی که مرتد میشید و اعمالتون حبط میشه و خا شما رو میبره یکسری آدم دیگه میاره و ….
اما همین خدا به همین آدمهایی که مخاطبش هستند 50آیه قبلتر در آیه سوره مائده میفرماید که میتوانید از بین اهل کتاب زن بگیرید.
خب باشه. من میرم زن میگیرم اصلا هم بین من و زنم هیچ و هیچ و هیچ رابطه مهر و محبت و دوستی و الفتی واقع نمیشود. فقط من شوهر هستم و او همسر. مرد و زن خالی. زوج و زجه تنها. مثل خاله بازیهای قدیم که همه چیز صوری و نمایشی بود.
الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّباتُ وَ طَعامُ الَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ حِلٌّ لَكُمْ وَ طَعامُكُمْ حِلٌّ لَهُمْ وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ الَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ إِذا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنينَ غَيْرَ مُسافِحينَ وَ لا مُتَّخِذي أَخْدانٍ وَ مَنْ يَكْفُرْ بِالْإيمانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَ هُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرين 5 مائده
عقل میگه وقتی ازدواج با قومی آزاد باشه به طریق اولی دوستی با اونها هم آزاد خواهد بود. نیست؟
سوال دارم که مدینه یهودی داشت یا نداشت؟ با مسلمین مراوده داشتند یا نداشتند؟ روابطشون چه جوری بود؟ دائم تو سر و کله هم میزدند یا مثل بچه آدم کنار هم زندگی میکردند؟
الان در جوامع مسلمان نشین، اهل کتاب هم هست. کار و زندگی و … به هم گره خورده دارند. من وی خوابگاهم یکنفر هم اتاقی مسیحی دارم که با هم رفیقیم و البته من مرتدم و خبر ندارم.
اگر به سیاق عمل کنیم؛ آیه 51و52 و53 فرموده دوست نشید و برخی دارن به سرعت میرن سمت اونها. آیه 54 فرموده که این یعنی ارتداد. اگر بری با اونها دوست بشی مرتد میشی. پس دوستی با یهود و نصاری=ارتداد
آیه 55 هم فرموده دوست شما منحصر است در این سه نفر. پس من خدا که گفتم میتونی از اهل کتاب زن بگیری منظورم این بوده که برو از اونها برده جنسی بگیر نه زنی که بین تو و او مهر ومحبت دوستی برقرار بشه.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: اوربان:رد میکنم کل دلایل قوی شیعیان دال براصل امامت چه از قرآن و چه سنت-حجت الاسلام ها وایت الله ها بیایند برای دفاع-ایه ۵۵مائده #5587حالا همین خدا یادش نبوده که جای دیگه فرموده وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ في ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُون 21روم
پس همچنان ولی به معنای دوست است.
اما این چه دوستی و رابطه ای است که موجب ارتداد میشود؟
چرا خداوند حصر آورده و خبر را مقدم بر مبتدا کرده؟ چرا نگفته دوستان شما و گفته دوست شما؟ پرا خودش و رسول و الذین آمنوا را هم مرتبه کرده؟ انصافا دوستی با من که مثلا از الذین آمنوا هستم با دوستی رسول خدا یکسان است؟
جواب این چند سوال را بدهید تا بعد ایام شهادت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم برسم حضورتان.
.
این را هم بگویم که ظرف عسل را از ته باز کرده اید.
من اصلا کاری به مصداق آیه ندارم. قرآنی که دوستان اهل سنت مدعی به همه فهم بودنش هستند و اینکه اصلا نیاز به مفسر و مبین ندارد اول و آخرش میشه اینکه من میگم این. تو میگی اون.
ابتدا به سوالات بنده بدون مراجعه به حدیث و تاریخ و… جواب بدهید بعد که فهمیدیم چند چندیم انشاالله تعالی میریم سر بحث مصداق و ….. .
سلام علیکم.عجب سوال بامزه و با نمکیه.
شما یک آیه آیه بیار که گفته باشه صریح یا مبهم که توحید اصلی از اصول دین است. اصول ایمان نه. اصول دین.
بعد این نظر بامزه که هر چیزی مهم بوده در قرآن ذکر شده رو کی بافته؟ انبیا قبلی به غیر از 30 یا 40 نفر بقیه مهم نبودن؟ اینکه داوود برای سلیمان ارث گذاشت مهم بوده چون ذکر شده ولی اینکه رسول اسلام ارث نمیگذارد مهم نبوده و ذکر نشده. این خداییش دلیله؟
اگر خدا نخواهد که یک حرفی را تابلو بزند و اراده کند که چیزی را در لفاله بگوید باید با شما هماهنگ کنه؟
این همه دستور داده که آهای ملتی که ایمان آوردید نماز بخونید. بعد میگه استعانت از نماز سخته مگر بر خاشعین. خب این چه ایمان آبگوشتی و کشکی رو هوایی است که طرفی که خصوصیات177بقره رو داره زورش میاد از نماز کمک بگیره؟
و اصولا اگر چیزی از قران استنباط بشود مشکل دارد؟ این همه فرموده فکر کنید تعقل کنید برای چی بوده؟ کشف فرمولهای ریاضی یا اینکه بفهمیم چی سفارش کرده؟
اگر من از آیاتی استنباط کنم که قبول ولایت برخی جزء لاینفک ایمان است و به احادیث رسول خدا عرضه کنم و تاییدیه بگیرم مشکل ایجاد میشه؟
.
یه آیاتی هست در قرآن که کلا به بحث شما ارتباطی نداره و من فقط میخوام نظر شما رو در موردش بدونم.
وَ ما كانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَةٍ إِذا قَضَى اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَ مَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً مُبين 36 احزاب
إِنَّ الَّذينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ يُريدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ يَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَ يُريدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذلِكَ سَبيلاً 150نسا
بِالْبَيِّناتِ وَ الزُّبُرِ وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ 44نحل
وَ ما أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ إِلاَّ لِتُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُوا فيهِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ 64نحل
ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَديدُ الْعِقاب 7حشر
.
حالا اگر خداوند خواسته باشه یک چیز خیلی مهمی رو تی قرآن نیاورد و بیانش رو به عهده پیامبر قرار دهد به دین خللی وارد میشه یا به شما برمیخوره؟
.
بعد هم فرموده حفاظت میکنم اما آیا در برابر بزغاله هم توان محافظت دارد؟ شاید آن آیه واضحی که شما میخواهید در آن بخشی قرار میگرفت که جناب بزغاله میل کردند. نه؟
سلام علیکم.این به این معنی نیست که اگر با مادرت خلوت کردن جایز است پس با زنان پیامبر هم جایز بوده است.
چرا همه موارد قبلی هست اما این یک نیست؟ مادر که با مادر فرق نداره.
.
بعد کدام اهانت؟
در سوره تحریم فرموده که
ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ لُوطٍ كانَتا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبادِنا صالِحَيْنِ فَخانَتاهُما….. 10
فَأَنْجَيْناهُ وَ أَهْلَهُ إِلاَّ امْرَأَتَهُ قَدَّرْناها مِنَ الْغابِرين 57نمل
خدا فرموده که طرف زن پیامبر بوده اما مشکل داشته. این دو نفر ناموس نوح و لوط نبودند؟ آیا خدا با این سخن به نوح و لوط ایراد وارد نکرده؟
آیا خدا قصد نداشته اعلام کند که همسر و یا حتی فرزند پیامبر بودن هم دلیل بر مصونیت نیست؟ همانطور که در داستان پسر نوح فرموده.
بعد یه بحث داریم که کلا شما بی احترامی رو در چی میبینی.
سلام علیکم.از فضائل ایشان گفتید و لذت بردیم.
یه مطلبی هم در مورد فضائل ایشان در آیات ابتدایی سوره تحریم یا در مورد آیه 11 سوره حجرات يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ….. یا مثلا آیه 10 سوره حجرات بنویسید تا نهایت لذت را ببریم.
سلام علیکم.مقاله ای که آدرس داده بودید را خواندم.
از حدیث مرحوم صدوق این را جا انداخته بودید که اینجا برایتان میگذارم
فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَا عَلِيُّ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ فَاطِمَةَ بَضْعَةٌ مِنِّي وَ أَنَا مِنْهَا فَمَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِي وَ مَنْ آذَانِي فَقَدْ آذَى اللَّهَ وَ مَنْ آذَاهَا بَعْدَ مَوْتِي كَانَ كَمَنْ آذَاهَا فِي حَيَاتِي وَ مَنْ آذَاهَا فِي حَيَاتِي كَانَ كَمَنْ آذَاهَا بَعْدَ مَوْتِي قَالَ فَقَالَ عَلِيٌّ بَلَى يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ فَمَا دَعَاكَ إِلَى مَا صَنَعْتَ فَقَالَ عَلِيٌّ وَ الَّذِي بَعَثَكَ بِالْحَقِّ نَبِيّاً مَا كَانَ مِنِّي مِمَّا بَلَغَهَا شَيْءٌ وَ لَا حَدَّثَتْ بِهَا نَفْسِي فَقَالَ النَّبِيُّ صَدَقْتَ وَ صَدَقَتْ فَفَرِحَتْ فَاطِمَةُ ع بِذَلِكَ وَ تَبَسَّمَتْ حَتَّى رُئِيَ ثَغْرُهَا فَقَالَ أَحَدُهُمَا لِصَاحِبِهِ إِنَّهُ لَعَجَبٌ لِحِينِهِ مَا دَعَاهُ إِلَى مَا دَعَانَا هَذِهِ السَّاعَة
حالا شما بگرد دنبال اینکه احدهما کی بوده و چرا پیامبر آنها را هم احضار نمودند.
بحار مرحوم علامه را هم دیدم. در آدرس اول ناموسا کجاش گفته که دلیل غضب یا صدور این حدیث حضرت امیر المومنین سلان الله علیه بوده؟
آدرس دوم هم که این تکه ایست که استناد کرده اید
فَدَخَلَتْ فَاطِمَةُ ع يَوْماً فَنَظَرَتْ إِلَى رَأْسِ عَلِيٍّ ع فِي حَجْرِ الْجَارِيَةِ فَقَالَتْ يَا أَبَا الْحَسَنِ فَعَلْتَهَا فَقَالَ لَا وَ اللَّهِ يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ مَا فَعَلْتُ شَيْئاً فَمَا الَّذِي تُرِيدِينَ قَالَتْ تَأْذَنُ لِي فِي الْمَصِيرِ إِلَى مَنْزِلِ أَبِي رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ لَهَا قَدْ أَذِنْتُ لَكِ فَتَجَلْبَبَتْ بِجِلْبَابِهَا وَ تَبَرْقَعَتْ بِبُرْقِعِهَا وَ أَرَادَتِ النَّبِيَّ ص
کجاش غضب اومده؟
جوابش هم در ادامه آمده
فَهَبَطَ جَبْرَئِيلُ ع فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ إِنَّ اللَّهَ يُقْرِئُكَ السَّلَامَ وَ يَقُولُ لَكَ إِنَّ هَذِهِ فَاطِمَةُ قَدْ أَقْبَلَتْ إِلَيْكَ تَشْكُو عَلِيّاً فَلَا تَقْبَلْ مِنْهَا فِي عَلِيٍّ شَيْئاً فَدَخَلَتْ فَاطِمَةُ فَقَالَ لَهَا رَسُولُ اللَّهِ ص جِئْتِ تَشْكِينَ عَلِيّاً قَالَتْ إِيْ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ فَقَالَ لَهَا ارْجِعِي إِلَيْهِ فَقُولِي لَهُ رَغِمَ أَنْفِي لِرِضَاكَ فَرَجَعَتْ إِلَى عَلِيٍّ ع فَقَالَتْ لَهُ يَا أَبَا الْحَسَنِ رَغِمَ أَنْفِي لِرِضَاكَ تَقُولُهَا ثَلَاثاً فَقَالَ لَهَا عَلِيٌّ ع شَكَوْتِينِي إِلَى خَلِيلِي وَ حَبِيبِي رَسُولِ اللَّهِ ص وَا سَوْأَتَاهْ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص أُشْهِدُ اللَّهَ يَا فَاطِمَةُ أَنَّ الْجَارِيَةَ حُرَّةٌ لِوَجْهِ اللَّهِ وَ أَنَّ الْأَرْبَعَمِائَةِ دِرْهَمٍ الَّتِي فَضَلَتْ مِنْ عَطَائِي صَدَقَةٌ عَلَى فُقَرَاءِ أَهْلِ الْمَدِينَةِ ثُمَّ تَلَبَّسَ وَ انْتَعَلَ وَ أَرَادَ النَّبِيَّ ص فَهَبَطَ جَبْرَئِيلُ فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ إِنَّ اللَّهَ يُقْرِئُكَ السَّلَامَ وَ يَقُولُ لَكَ قُلْ لِعَلِيٍّ قَدْ أَعْطَيْتُكَ الْجَنَّةَ بِعِتْقِكَ الْجَارِيَةَ فِي رِضَا فَاطِمَةَ وَ النَّارَ بِالْأَرْبَعِمِائَةِ دِرْهَمٍ الَّتِي تَصَدَّقْتَ بِهَا فَأَدْخِلِ الْجَنَّةَ مَنْ شِئْتَ بِرَحْمَتِي وَ أَخْرِجْ مِنَ النَّارِ مَنْ شِئْتَ بِعَفْوِي فَعِنْدَهَا قَالَ عَلِيٌّ ع أَنَا قَسِيمُ اللَّهِ بَيْنَ الْجَنَّةِ وَ النَّار
خب حالا اگر هم ایشان باعث غضب شده باشند که نشدند چه غضب با برکتی بوده که نتیجه آن شده قسیم نا و جنت.
آدرس سوم هم که سه راوی دارد. یکی از آنها ابن زبیر و دیگری معاویه. او البته بر همگان واضح و مبرهن است که این دو از ثقات و اعظم محدثین و معتبرین شیعه هستند بر منکرش صلوات.
اگر من اینکار رو میکردم حنجره پاره نمیکردی که آی وای ددم وای تقطیع و تحریف و……؟
حالا چه کسی حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها را غضبناک کرده؟
در حدیث بخاری در مورد خواستگاری از دختر ابو جهل و تقریبا در همه آنها حضرت آقای مسور بن مخرمه وجود دارد.قال الزبير بن بكار: كانت [الخوارج] تغشاه وينتحلونه.
الذهبي،، ج 3، ص 391
و جالب ناکتر اینکه
قال يحيى بن بكير وكان مولده بعد الهجرة بسنتين وقدم المدينة في ذي الحجة بعد الفتح سنة ثمان وهو غلام أيفع بن ست سنين.
العسقلاني، ، ج 6، ص 119
و خب در بخاری آمده که فَسَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم يَخْطُبُ النَّاسَ فِي ذَلِكَ عَلَى مِنْبَرِهِ هَذَا وَأَنَا يَوْمَئِذ مُحْتَلِمٌ
یعنی علم پیشرفت کرده و من در 6 سالگی محتلم می شده ام. عجبا
و البته تر اینکه خدا فرموده راحت باشید و با هر کی خواستید نکاح کنید اما……
فَانْكِحُوا ما طابَ لَكُمْ مِنَ النِّساءِ مَثْنى وَ ثُلاثَ وَ رُباع ». النساء/3
حالا چه کنیم؟
سلام علیکم.اینکه در ایام حج به حجاج گفتن که نگید برای اینه که مثل اون بیچاره هایی که امسال آقایون اهل…مورد نوازش قرارشون دادن مورد نوازش قرار نگیرند. متوجه اید که؟
اما آیا اذان یک مسئله فقهی است که کم و زیاد کردنش هم فقهی باشد؟
اگر اذان رسیده از نبی است پس اصولا امکان کم و زیاد کردنش وجود نداره. داره؟
بعد اون هم مفوضه است نه رافضه.
بعدتر اینکه اون ادله قابل قبول آی بچه نخواب پاشو نماز بخون چی هست؟ همونی که موذن اومد دیدی طرف خوابه و …. .
بعدترتر ما گفتیم که گفتنش واجبه؟طوسی و سایرین گفتن بیان کردنش حرامه؟
بعد همه اینها اصولا شما میزان نفوذ کلام یک عالم حتی در سطح شیخ طوسی و … در بین شیعه را میدانی؟
.
حتما شنیدید که هم مسلکان شما میگن تقلید کورکورانه شرک است و حرام و ….. . بعضی هم که کلا میگن حرام.
خب من به حرف اونها عمل میکنم و تقلید نمیکنم و خودم استنباط میکنم. مشکلی داره؟
بالاخره بهتر از اینه که خواب باشم و بیان با اذان بیدارم کنن
سلام علیکم.مشکل و اختلاف و تناقض اینجاست که این مطالب و استدلالات چگونه با واجب الاطاعه بودن ائمه اطهار علیهم السلام جمع می شود.
خب من در مورد صحت و سقم روایت نظر ندادم چون اصولا بلد نیستم. اما بفرمایید که از کجای روایت شما مخالفت یا خطا یا گناه رو استنباط میکنید؟ آیا در آیه مطرح شده خداوند فرموده که شما مرتکب گناه و… شده اید؟ اگر اینست که در ابتدای سوره تحریم نیز به رسولش همین را گفته.
اگر ما غیر تکوینی بودن عصمت و خلقت استثنایی رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه اطهار علیهم السلام را به قول شما غیر جبری تعبیر و تفهیم کنیم آیا منکر ولایت مطلقه این بزرگواران نخواهیم شد؟
طبق این نوشته، ظاهرا شما عصمت پیامبر را قبول دارید. لطفا با داستان کبوتران گلی و تلقیح خرما و میل ایشان به دیدن نو عروسان جمع بفرمایید. و البته فراموش کردن قرآن و …. .
چگونه می توان بر اطلاق ولایت مطلقه در صورت اختیارولی و امکان وقوع خطا مطمئن ماند؟
عزیزم اینکه کسی اختیار(امکان انجام عمل یا ترک آن)داشته باشد که خطا کند یا نکند با اینکه امکان وقوع خطا از سوی او وجود داشته باشد یکی است؟ من مختارم که زنا بکنم یا نکنم یعنی اراده این در من موجود است و کسی دستم را نبسته که این کار را نکنم اما بنا به قدرتی که بر نفس دارم این کار را نمیکنم. این آیا با اینکه من در معرض زنا قرار بگیرم و آن قدرت را نداشته باشم فرق نمیکند؟
معصوم اختیار(امکان انجام عمل یا ترک آن)دارد که گناه بکند یا نکند مثل همه دیگران اما این امکان وجود ندارد که او این کار را بکند چون معصوم است. یک فرقی با من و شما دارد و اینکه عصمت دارد. دستش بسته نیست بلکه حداقلش اینست که از من و شما بیشتر میفهمد. اما من و شما اختیار(امکان انجام عمل یا ترک آن) را داریم و چون معصوم نیستیم حداقل این امکان وجود دارد که آن عمل را مرتکب شویم. اما معصوم چون مهر تایید خداوند را دارد عقل به من میگوید که هرگز مرتکب نمیشود.
مثلا فرموده و من یطع الرسول فقد اطاع الله. برای اطاعت رسول استثنایی هم آورده؟ من نمیبینم. پس این یعنی رسول مطاع مطلق است. وقتی این شد اگر به من گفت نماز صبح 3 رکعت است قبول میکنم. حج هر 10 سال یکبار واجب است قبول میکنم و….. .
-
نویسندهنوشته ها
در کدام یک از این مطالبی که شما نوشتی آمده که حجت حصر است در قرآن؟
فلله الحجة البالغه یعنی چی؟ اون مادر مرده ای که توی آمازون زندگی میکنه و قرآن به دستش نرسیده و اصلا نمیدونه کاغذ و نوشته چیه که بدونه قرآن چیه، چه حجت بالغه ای به او رسیده؟