عبدالحسین

پاسخ های ارسال شده در انجمن

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 854)
  • نویسنده
    نوشته ها
  • در پاسخ به: Reply To: حدیث برتری #9664

    عبدالحسین
    مشارکت کننده
    سلام علیکم.

    این حدیثی که گذاشته اید در تناقض با آن حدیثی نیست که حضرتش ابوبکر و عمر را خائن و کاذب و آثم و غادر می دانند؟

    اگر در تناقض است چگونه حلش می کنید؟

    اگر تناقض ندارد چگونه کسی که این 4خصوصیت که از خصائص منافق است را داراست، بهترین امت بعد از حضرت رسول صلی الله و علیه و آله و سلم می شود؟

    آیا ممکن است که همه امت رسول الله منافق باشند تا ابوبکر بهترین منافقان باشد؟ زیرا اگر مومن باشند نمی شود که فردی درای خصوصیات منافقین باشد و بهترین آنها باشد مگر در یک صورت. اینکه آنها همگی مومن به شیطان باشند تا منافق صفتی بهترین آنها باشد.

    اگر ممکن است، لازم به یادآوری است که عالی بودن کیفیت در خوب و بد، 2 نوع است. در مومنین به درجات ایمان است و در گروه مقابل به شدت کفر و نفاق. لذا نتیجه می آید که ابوبکر اگر منافق است، در اعلی درجه نفاق باشد تا بهترین امتی باشد که همه منافق هستند.

    .

    البته بنده متوجه این طبقات نشدم. میشه از هر طبقه یک حدیث بگذارید. یعنی یک حدیث از طبقه سوم که راوی اول آن با حدیثی که در بالا گذاشته اید متفاوت باشد. همچنین برای طبقات دیگر. ممنون.

    در پاسخ به: Reply To: آیه ۳۲ سوره روم !!!! #9665

    عبدالحسین
    مشارکت کننده
    منتظر جوابم.
    در پاسخ به: Reply To: یک خبر خوش برای آخوند عبدالحسین ! #9666

    عبدالحسین
    مشارکت کننده
    هر چه سعی میکنیم که مودب بمانیم و مثل اینها نباشیم، انگار که اینها به مذاقشان خوش نمی آید.

    از اینکه به ایرادات پاسخ قطعی دادید متشکریم. برای خودتان یک کمپوت زهرهشک بگیرید و سری به بخشی که در آن بستری هستید بزنید.

    .

    شما نمی توانی یک جواب ساده بدهی و در مقابل ایرادات به ائمه من توهین میکنی. خب این نهایت توان شما که یک سنی واقعی هستی می باشد. راحت باش.

    اما در مقابل من با افرادی طرفم که حتی ارزش ندارند به اسامی آنها فکر کنم چه رسد به اینکه با مادر مرده ای مثل فرعون مقایسه شان کنم. به نظرم فرعون و 100 مرتبه بدتر از او شرف اعلی دارند به آنهایی که برای شما مقدس هستند و حاضرید برای حفظ مثلا اسلامی که به شما هدیه کرده اند همه کار کنید. بماند.

    .

    من نگفتم ناصبی هستی. اما خودت اصرار ویژه داری که خودت را ناصبی معرفی کنی. اگر سنی واقعی اینست که نمی تواند جواب از اعتقاداتش بدهد و به جای جواب، از دهانش لجن پراکنی می کند، همان بهتر که سنی واقعی باقی بماند.

    .

    از سنی واقعی بودن خود لذت ببرید.

    من از تمام کسانی که خود را سنی می دانند و البته روش این فرد را ندارند معذرت خواهی می کنم که او با این عباراتش و روشی که در پیش گرفته، نام سنی را لکه دار نموده است.

    در پاسخ به: Reply To: سجده برای فاطمه زهرا #9667

    عبدالحسین
    مشارکت کننده
    دستور خدا به یعقوب و اهلش کجاست که گفته باشد بر یوسف سجده کنید؟

    .

    فایده نقل این موضوع برای مسلمانان چه بوده؟

    در پاسخ به: Reply To: سجده برای فاطمه زهرا #9668

    عبدالحسین
    مشارکت کننده
    سلام علیکم.

    دوست شما در مطلبی که قبلا نوشته بود و جوابش را گرفت و به سوالات مطرح شده جواب نداد مدعی چیز دیگری بود.

    در این تاپیک آمده و مطلب را به گونه دیگری مطرح می کند. اما عیبی یخ.

    در مرکز الابحاث چه نوشته؟

    ليس مطلق السجود عبادة فالكل يعلم أن فاطمة الزهراء (عليها السلام) عبد من عبيد الله ولا يجوز السجود لها عبادة لها، فلابد أن يكون السجود لها ليس للعبادة بل تعظيماً لها لو سلمنا بأن السجود لها، وما ذكره المؤلف لابد أن يريد هذا المعنى من السجود كما هو حال سجود يعقوب وبنيه ليوسف (عليها السلام) فإن هذا السجود لو حصل لا يمكن أن نتصوره عبادة ليوسف (عليها السلام) بل خضوعاً وتواضعاً له وتعظيماً.

    أو يمكن أن نتصوره كسجود الملائكة لآدم (عليها السلام) فإن السجود الظاهري وإن كان لآدم (عليها السلام) والأمر صدر بذلك، لكنه من جهة أخرى طاعة لله، وامتثالاً لأمره،فالخبر الذي ورد فيه السجود بعد الفراغ من صحته وقبول كون السجود لفاطمة (عليها السلام) هو امتثال لأمره تعالى إذ دعانا لمثل هكذا عمل فهو كسجود الملائكة لآدم.
    هذا كله في الكبرى.
    وأما في الصغرى وأن ما في الرواية كان سجوداً لفاطمة (عليها السلام) كما فهمه المؤلف، فنحن لا نسلم به! بل صريح الرواية أن السجود كان لله وأن ذكر فاطمة (عليها السلام) في السجود كان للتوسل بها إلى الله والتوسل عندنا وعند معظم المسلمين بالأولياء والذوات الصالحة جائز، بل أن ذكرهم في أدعية الصلاة للتوسل بهم جائز أيضاً.

    دقت دارید که چه نوشته؟ فهم مولف این بوده.

    ضمن اینکه کلیت امکان و جواز سجده بر غیر خدا را نه تنها رد ننموده بلکه ثابت هم کرده.

    دوست شما هم در مطلبش ترجمه کرده ” در روایات وارد شده است که سجده بعد از نماز استغاثه به حضرت فاطمه واجب است “.

    گیر رفیق شما اینست که خواسته بگوید شیعه در نمازش برای غیر خدا سجده میکند که علاوه بر ناتوانی در بیان این مطلب، ناتوان در یافتن یک ایراد در اصل قضیه هم بوده و حتی نتوانسته که حجیت حرف مولف را ثابت کند تا بتواند روی آن مانور بدهد. این مصداق الحمدلله الذی جعل اعدائنا من الحمقاء می باشد الحمدلله. حتی اگر بتواند چنین چیزی را ثابت کند(سجده بر غیر در نماز) باز باید بر طبق مبانی شیعه آن را رد کند. کمی که نه بلکه بسیار احمقانه است که کسی بخواهد عقاید یک گروه را بر اساس عقاید گروه دیگر باطل کند. بلکه باید با استفاده از مبانی خود آنها و یافتن تضادها راه را بر آنها مسدود کند. می توانید؟

    و آنجا که نوشته ” اعتراف تلخ “. یکجا را نشان بدهد که یک شیعه گفته باشد حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها چیزی غیر از یک عبد و مخلوق خداست. فقط یکجا.

    اینکه شیعه حضرتش را دارای مقاماتی می داند هرگز دلیل بر این نیست که ایشان را مخلوق یا عبد نداسته باشد. نکته اینجاست که شیعه کسی را بالاتر از پیامبر نمی داند. بر عکس برخی ها. اما همین شیعه در نمازش ابتدا شهادت به عبد بودن رسول می دهد و سپس به رسالت وی.

    این عبارت اعتراف تلخ هم به جهت نبود یک چیزی در رفیق شماست که 3 حرف دارد و اول آن شرف است.

    .

    این سوال را از شما هم می کنم که فایده ذکر عمل یعقوب و اهلش در مورد یوسف برای مسلمین چیست؟

    .

    جواب این سوال را در ازای راهنمایی های مفت و مجانی که کردم بدهید.

    در پاسخ به: Reply To: (مهم) روافض مشرک هستند به علت زیر: #9669

    عبدالحسین
    مشارکت کننده
    قبلا احتمال میدادم الآن مطمئن هستم.

    .

    این جمله نادیده گرفته شده ” باباجون این مثلا تعریف رو که البته تقسیم بندی است نه تعریف،از کجا آوردی؟ “.

    این جمله هم ” خدایی که همه امور به اوست و در 3 زمر ملت را به جهت تقرب البته به زعم شما یقه گیر کرده، چرا اینجا اجازه داده؟ “.

    فایده نقل داستان توسل برادران یوسف به پدرشان؟ چرا یعقوب یا خدا آنها را سرزنش نکردند؟ کجا خدا دستور داده که میشود اینکار را کرد؟

    این جمله هم نادیده گرفته شد ” اول و دوم هم ندارد. قبول. ” مخصوصا لفظ ” قبول “. به موجوداتی که استخوانهای بیرون زده روی سرشان دارند نشان دهید متوجه میشوند چه رسد به موجوداتی که فکر میکنیم مثل خودمان، انسان هستند.

    این جمله هم نادیده گرفته شد ” حالم به هم می خورد وقتی قرار باشد دوباره ببینم که شما فهم و توان درک نوشته خود را هم ندارید. “.

    انصافا نمی فهمی که چه مینویسی یا ادا و اطوار در میاری؟ ذاتا نمی فهمی یا خودت رو کارمند سیرک میبینی از اون دماغ قرمزها؟

    می دانید که کسی برای جواب دادن ایراد مطرح نمی کند. من به نوشته های شما ایراداتی گرفته ام که گرفته ام و گرفته و گرفته ام و البته جواب هم گرفته ام. چه جوابی؟ تعارف میکنی که میگی جواب ندادی؟ نه، وجدانا جواب گرفته ام. کجاست؟ اینجا.

    در پاسخ به: Reply To: (مهم) روافض مشرک هستند به علت زیر: #9670

    عبدالحسین
    مشارکت کننده
    ا اینکه این بحث کاملا انحرافی است اما…… ؛

    خب مطمئن شدم که عبارت ابتدایی را درست نوشته ام.

    نوشته بودم ” ترجمه را از آیت الله مکارم می گذارید که چه؟ حجیت دارد؟ ایشان مرجع مذهبی هستند و احترامشان واجب، بلا شک. اما تبعیت از ایشان در ترجمان قرآن هم هست؟ گذشته از اینکه من مقلد ایشان نیستم اما نزد بنده در نهایت احترام هستند. و البته این نشان دهنده فهم کج شما از معنای مرجعیت در شیعه هم هست. بماند. “.

    تفکیک میکنیم تا آنها که متوهم هستند متفهم بشوند؛

    اول معلوم شود که آیت الله مکارم معصوم هستند یا خیر. تا جایی که من می دانم نیستند و خودشان هم ادعایی ندارند. شما دارید؟ مال خودتون.

    دوم معلوم شود که ترجمه ایشان حجت است؟ بر چه ملاکی؟ حجت میدانید یعنی چه؟ یعنی الا و لابد همین که من نوشته ام. اگر این را قبول کنیم لازم می آید که به بقیه مراجع توهین شده باشد. طبق عقیده شما.

    سوم معلوم شود که مرجعیت تقلید یعنی چه؟ منظور اینست که این تقلید خودش چه چیزی است.

    چهارم معلوم شود من که مقلد ایشان نیستم، مکلف نیستم که در احکام روزمره و واجب خود از ایشان تقلید کنم، حال آیا مکلفم که در ترجمه قرآن از ایشان تبعیت کنم؟ این تبعیت از کجا آمده؟ اصلا ترجمه نه. تفسیر. ایشان تفسیری دارند به نام نمونه. بسیار مفید و کارآمد. اگر بنده مثلا در مورد تفسیر یک آیه نظر ایشان را قبول نکنم و مثلا نظر مرحوم علامه طباطبایی را مقدم بدارم، توهین به ایشان کرده ام؟ اگر کل نطرات ایشان را قبول کنم، توهین به سایر مراجع کرده ام؟

    خود شما اگر نظر مفسری مثل قرطبی را قبول کنید و نظر مثلا زمخشری را رد کنید، توهین به او کرده اید؟

    پنجم معلوم شود که اصولا تقلید از مرجع در چه محدوده ای است؟

    ششم معلوم شود که من در کجا گفتم که ترجمه ایشان را قبول ندارم. تنها نوشتم که تبعیت از ایشان در ترجمه واجب نیست. چرا؟

    ایشان فردی فوق العاده باسواد و مسلط هستند بلاشک.مورد احترام جمع کثیری از عوام و خواص هستند بلاشک. اما اگر بگویند که فلان آیه ترجمه اش اینست و یک نفری مثل من بگوید نه آقا، ترجمه اش اینست، مشکلی پیش می آید؟ یعنی شما فکر می کنید که اگر (اگر)ایشان در ترجمه دچار اشتباه شده باشند، تذکر هیچ کس را قبول نمی کنند؟ خود را وحی منزل می دانند؟

    من ایشان را اینچنین ندیده ام.

    اینها که معلوم شود تازه می فهمیم که شما آیا تا به حال یک شیعه را در شعاع 500 کیلومتری خود دیده اید یا خیر.

    جدی میگما.

    .

    نکته؛

    حتما با لینکش در سایت ایشان بگذارید و بخواهید که نظرشان را در مورد آن انشا کنند.

    .

    البته نمردیم و معنای الزام رو هم فهمیدیم. شما ترجمه یک عالم شیعی را ارائه داده اید. چگونه براساس آن شیعه را ملزم کرده اید؟ کلام معصوم بوده که نقل کرده اید؟

    جان خودت یکی از جوابهایی که فکر میکنی دادی و یقین داریی که ما نقضش نکرده ایم را دوباره بنویس. فقط یکی.


    عبدالحسین
    مشارکت کننده
    نوشته بودم ” من ادعایی در مورد مرحوم خمینی کرده ام؟ بحث من ائمه معصومین سلام الله علیهم اجمعین است. در مقام دفاع از ایشان هستم. لذا هرگز به مسائلی که اینگونه باشد جواب نمی دهم. ابته جوابش را هم بلدم اما قصدی در این زمینه ندارم ” .

    نوشته قبلی خود را که بخواند می فهمد که چه نوشته ام. البته امیدواریم که بفهمد.

    اینکه خداوند چرا نفرموده که به اولی الامر هم میشود رجوع کرد همان تفکری است که این بابا وسایل انجامش را ندارد.

    همان قرآنی که فرموده فهل من مذکر همان قرآن از ما خواسته که فکر کنیم. حالا برخی دوست دارند آیات را مانند شعر زیر کرسی بدانند به ما ربطی ندارد.

    ضمن اینکه همین استدلال این بابا جوابی است برای خودش که می گوید چرا خبری از امامت در قرآن نیست. البته که هست اما فهل من مذکر. حالا فرض کنیم که خبری نیست. خب چون خدا نفرموده پس به تو چه. کسی که نمی خواهد بداند چرا نمی شود به اولی الامر رجوع کرد، بیخود و باخود می کند که بخواهد بداند در کجا خبری از امامت آمده.

    نوشته بودم دلیل بیاورد که چرا تفکر در قرآن ندارد، آیه آورده که فهل من مذکر. خب این ربطش به این فرد چیه؟

    آیه خیلی چیزها فرموده اما به کسی چون او چه ربطی دارد؟

    این فرد علاقه فراوان دارد که همواره ثابت نماید مصداق اتم نومن ببعض و نکفر ببعض است. ابتدای تحریم چه فرموده؟ شان نزولش ا کاری ندارم. معنای آیات چیست؟ آنجا فهل من مذکر کاربرد ندارد؟ قطعا ندارد. چرا؟ چون دو خدای این بابا نابود شده اند.

    تقاضا دارم اگر خواننده سومی وجود دارد و ادبیات بلد است در حد اینکه شرط و جزایش را توضیح بدهد، بیاید و برای این بیچاره بیسواد فاقد ابزار فهم توضیح دهد.

    خداوند فرموده جای شما اینها را می آورد. با خصوصیاتی که ذکر کرده. چرا جای آنها این زنها را با این خصوصیات می آورد؟ چرا نفرموده به جای شما زنانی مثل شما مومنه و…. می آورد؟ ذکر صفت جانشین در برابر کسی که قرار است جای او تعویض شود یعنی چه؟ آیا نفی صفت از نفر اصلی نمی کند؟ ولش کنیم. به دیوار بگیم میفهمه به این بابا بگیم هم میفهمه.

    .

    معنای ولی؟

    جواب ایرادات؟

    در پاسخ به: Reply To: جواب به عبدالحسین پاسخ به شبهات ها وارده به صحابه #9672

    عبدالحسین
    مشارکت کننده
    من که برادر به این نفهمی و نفهمی ندارم.

    کدام شیر پاک خورده ای بحث کلیپ را مطرح کرد؟ محتوای کلیپها چیست؟ من در ادامه آن بحث نوشتم. شما اگر اهل جدول حل کردن نیستی کمی جدول حل کن حالت خوب میشه. اگر هم هستی دیگه حل کن تا حالت خوب بشه.

    یادم هست در اولین تاپیکی که به پست هم خوردیم نوشتم که یک و تنها یکجا را نشان بده که من موضوع فرعی نوشته باشم. یادت هست؟ از ولادت در کعبه تا چیزهای دیگر. نوشتی؟ نه. چرا؟ چون تمام مباحث انحرافی را خودت کلید زده بودی و من با تذکر به اینکه داری چه کار میکنی ادامه دادم. حالیته؟

    اما نکته اینه که شیعه عقیده تو را با احادیث و سایر عقاید خودت باطل می کند. همچنین کاری با شیعه می توانی بکنی؟

    مثلا می گویی هر کس سراغ قبر برود صوفی است و از اهل سنت نیست. مثلا از علمایتان این کار را کرده اند یا رد نکرده اند. خب چه می کنید؟ همگی غیر سنی هستند؟

    یا آن پنجره ای که بالای قبر پیامبر باز کردند و باران آمد و…. . چه کنیم؟

    آن ملای افغانی که از تیره ازبک هم هست حدیثی را از دارقطنی نقل می کند که ام ایمن ظرف ادرار پیامبر را سرکشیده و پیامبر هم منع ننموده….. .

    سیدالشهدا را من کشتم. سنی ها کجا بودند که نجاتش بدهند؟

    نمی تونم بگم از زبان همان مولوی تاراج شده بود. این هم از فهم و درک مطلب. کمی روزنامه بخوانید تا بتوانید نوشته های عادی را متوجه شوید.

    خوشم میاد که آره.

    به یارو میگی که4=2+2 است. میگه نه کی گفته. 5=2+2 است. بعد شما ثابت میکنی که 4 میشه. طرف بعد از چند روز میاد و ادا و اطوار در میاره و بعدشم میگه که این خودش را رسوا کرده و… . آخرش هم مینویسه که دیدید گفتم 5=2+2 است. بعد تو میایی میگی که دلیل 5 شدن چیه؟ میگه که دیدی گفتم که 5 میشه. باز میگی خب دلیل؟ میگه گفتم که 5 میشه. میگی بابا 1و1و1و1 میشود4. یعنی دو تا از این یک ها با دو تای دیگه از این یک ها روی هم رفته و نرفته میشوند 4. حالا دلیل شما بر اینکه 1و1و1و1 میشود 5 چیست؟ میگه دیدی رسوا شدی. گفتم که میشه 5.

    خب بذارید بگه و راحت باشه.

    .

    فکر میکنم اینا یه انجمن خوش گلان یا استاد گلانی چیزی دارند و بعد از هر بار که در سایت چیزی مینویسند شبش میشینن و تخمه میشکنن و به ریش خودشون و خدایانشون می خندند. که بله امروز هم ثابت کردیم که 5=2+2.

    .

    و خداوند چقدر زیبا به رسولش فرموده که ” ذرهم فی خوضهم یلعبون”.

    اگر به ایرادات اولیه جواب دادید، ایمیل بزنید تا به این صفحه آمده و نگاه کنم. اگر هم بقیه کرسی شعرهایتان را نوشتید و فکر کردید که جواب دادید، بدانید که تا شب یلدا حدود5 ماه مانده. صفحه را ذخیره کنید و آن موقع زیر کرسی بخوانید و فال هم بگیرید.

    می دانید کرسی شعر چیست؟ همان شعرهایی که شب یلدا زیر کرسی دور هم می خوانند. مانند نوشته های شما معمولا بی وزن و قافیه یعنی بی سر و ته هستند.


    عبدالحسین
    مشارکت کننده
    تا حالا آیه 52 سوره شوری را دیدی؟ آخرین عبارتش را.

    با عنایت به اینکه معتقدید آیه برای زمان حیات بوده، خیر. یادتان هست که تا آیه گذاشته میشد فرتی مینوشتی که آیه برای زمان حیات است. برای جنگ است. برای چه و چه وچه است؟

    این همان روش شماست. آیه خطاب به پیامبر است پس به کس دیگری ربطی ندارد. چون طبق معتقدات شماست، ملزم هستید که بر سبیل اعتقادتان حرکت کنید و قبول کنید که به کسی غیر از پیامبر مربوط نیست.

    در برخی آیات مثل 7 آل عمران فرموده که جز اولوا الالباب کسی متذکر نمی شود. چه کنیم؟

    اگر قرآن هدایت برای مردم و بینات است و….. چرا پیامبر باید تبیینش نماید؟ اصلا معنای بینه را می دانید؟ این چه بینه ای است که باید تبیین شود؟

    ای بابا.

    قرآن دقیقا پوست و مغز دارد. یعنی ظاهر و باطن دارد. ذلک خیر و احسن تاویلا. تاویل یعنی چه؟ همان 7 آل عمران تاویا را مطرح میکند که خدا به آن عالم است.اصلا فکر کنید تاویل ندارد. تبیین برای چیست؟ روشن کردن چه چیزی؟ احتمالا پیامبر باید از قرآن چیزهایی بداند که ملت نمی دانند. چرا؟ چرایش را در تبیین بجویید.

    .

    بعد ما کلی مطلب گذاشتیم در رد عبارت نجس و ضاله حسبنا کتاب الله. جواب دادید؟

    در پاسخ به: Reply To: احادیثی ….ازمعتبرترین کتاب شیعه(الکافی) #9687

    عبدالحسین
    مشارکت کننده
    چه ایرادی دارد وقتی عرش و آشمانها و….روی شاخ اوعال قرار دارد یا بین دست و پای آنهاست، باد هم زیر کعبه باشد، زمین هم روی ماهی باشد.

    4723 حدثنا محمد بن الصباح البزاز ، ثنا الوليد بن أبي ثور ، عن سماك ، عن عبد الله بن عميرة ، عن الأحنف بن قيس ، عن العباس بن عبد المطلب قال : كنت في البطحاء في عصابة فيهم رسول الله صلى الله عليه وسلم ، فمرت بهم سحابة ، فنظر إليها ، فقال : ( ما تسمون هذه ) ؟ قالوا : السحاب ، قال : ( والمزن ) قالوا : والمزن ، قال : ( والعنان )
    قالوا : والعنان ، قال أبو داود : لم أتقن العنان جيدا ، قال : ( هل تدرون ما بعد ما بين السماء والأرض ) ؟ قالوا : لا ندري ، قال : ( إن بعد ما بينهما إما واحدة أو اثنتان أو ثلاث وسبعون سنة ، ثم السماء فوقها كذلك ) حتى عد سبع سماوات : ( ثم فوق السابعة بحر بين أسفله وأعلاه مثل ما بين سماء إلى سماء ، ثم فوق ذلك ثمانية أوعال بين أظلافهم وركبهم مثل ما بين سماء إلى سماء ، ثم على ظهورهم العرش بين أسفله وأعلاه مثل ما بين سماء إلى سماء ، ثم الله تبارك وتعالى فوق ذلك ) .

    سنن ابن داود ج2ص418

    در پاسخ به: Reply To: احادیثی ….ازمعتبرترین کتاب شیعه(الکافی) #9688

    عبدالحسین
    مشارکت کننده
    فداء

    ربطش به فداء چیست؟ اصل داستان فداء چیست؟ فرق این موضوع با فداء چیست؟ در فداء عیسی علیه السلام برای چه چیزی فداء میشود؟ آن موضوع اولیه که در فداء وجود دارد و عیسی که پسر خداست برای آن به زمین می آید تا دنباله ماجرا را قطع کند چیست؟

    .

    گیر شما احتمالا اعلم بودن از موسی و خضر و دانستن گذشته و آینده است. نکته اینست که فرموده به ارث برده ایم. اگر هم فکر میکنید که پیامبر هم نداشته یک نگاهی به حدیث حذیفه بندازید که میگه رسول الله ما را جمع کرد و تا قیامت را به ما گفت.

    .

    . گیر شما با آن عبارت بداءات و ارادات و غایات و نهایات حل میشود. بداء که میدانید چیست؟

    ضمنا کجا شیعه گفته که حضرت به چاه افتاده؟ البته با منظوری که شما نوشتید.
    .

    از این سحر و جادوگری ها در قرآن زیاد آمده. انجام دهنده اش مهم نیست که خدا یا پیامبر باشد مهم اینست که انجام چنین اموری را شما ساحری می دانید.

    اما نکته اینست که اگر خداوند چنین قدرتی را به کسی بدهد، از نظر شما چه ایرادی دارد؟ اینکه خدا این توان را به کسی بدهد ممکن نیست یعنی خدا نمی تواند کسی را اینکونه نیرویی دهد؟ یا اینکه هیچ کس توان دریافت چنین نیرویی را ندارد؟

    در پاسخ به: Reply To: احادیثی ….ازمعتبرترین کتاب شیعه(الکافی) #9689

    عبدالحسین
    مشارکت کننده

    گذشته از سند همه روایات، این مدل روایت را با اوربان در نژادپرستی رافضه بحث کرده ایم. یک سوالی می کنم؛

    عمل زن عزیز مصر را می دانید چه بوده؟ عکس العمل عزیز چه بود؟ ملت چه به آن زن گفتند؟

    اینها را که بگویید متوجه میشوید که این حدیث چه می گوید.

    .

    ایراد را در چه چیزی می بینید؟ اینکه خروس تعدد زوجات دارد؟ اینکه غیرت دارد؟ یا ایراد را در این میبینید که انبیا به اوقات صلاة آگاه بوده اند؟ یا نکند اشتراک در صفتی بین انسان و حیوان را توهین به انسان می دانید؟ یا بالعکس؟ اگر این است بدانید که انسان با حیوان در صفت حیات هم مشترک است. ایراد به کیست؟ انسان یا حیوان؟ شاید هم خدا که این اشتراک را باعث شده.

    .

    . ایرادش در کجاست؟ وقتی بگویید چرا سواره بر پیاده سلام می کند، ی توانید بگویید که (بفهمید) که آن ترتیب بعدی برای چیست.

    از این تعلیقات اگر بخواهید می توانید بخاری را ببینید آنجا که پیامبر را ناظر بر مزمار شیطان می داند(بنا به عقیده ابوبکر). بعد از استماع وارد مرحله قرش کمه و بعد از آن باباکرم و…. . تعلیقات دیگری هم هست. مثلا اینکه زنی می دانسته تحمل ملت بر ابر خود چقدر است. می توانید تعلیق بزنید بر اینکه علم به سایز و وقت عمل و… هم وجود داشته است. تعلیق دیگر باشد برای موقع دیگر.

    .

    شیردادن؛

    ایرادش اینست که پیامبر خدا کاری کرده که کس دیگری نمی تواند انجام دهد؟
    ایرادش اینست که خداوند کسی را خاص گردانیده؟

    در پاسخ به: Reply To: احادیثی ….ازمعتبرترین کتاب شیعه(الکافی) #9690

    عبدالحسین
    مشارکت کننده
    رضاع پیامبر؛

    احتمالا میدانید که محرمیت در اثر رضاع چگونه است. آن که شیر میدهد باید از چه جنسیتی باشد؟

    راستی یک زن اگر زایمان نکرده و اصلا باردار هم نشده باشد می تواند از سینه اش شیر بیرون بیاورد؟ عایشه که به نوجوانی شیرداده، و او بر عایشه محرم شده، شیرش را از کجا آورده؟ معجزه کرده؟

    .

    آیه ای در قرآن هست که فرموده ان الدین عند الله . یعنی چندتا اسلام؟ احتمالا یکی. خب آن یکی شیعه است یا سنی؟ اگر هر دو باشند که نمی شود. ممکن است شیعه باشد یا سنی. ممکن است هیچ کدام نباشد و گروه سومی باشد. موید این برداشت حدیث افتراق است. ضمن اینکه طیف شما الان شیعه را مسلم نمی دانید. رافضی یعنی چه؟ مشرک یعنی چه؟ معنای مسلمان می دهد؟ خب این تکفیر به وضوح وجود دارد آن به قدمت دوران اسلام از بعد از حیات پیامبر. چه کنیم؟

    .

    ملائکه؛

    ایراد؟ باز به خدا ایراد دارید یا این کار عقلا و ذاتا محال است؟

    خب نکته اینست که تعدد در چیزی یه معنای عدم وجود آن است؟ اولا روایات دلالت دارد بر لفظ محل کربلا. ثانیا آنچه در سوریه و مصر شنیده اید احتمالا مقام راس الحسین سلام الله علیه است. علت نامگذاری اش را حتما می دانید اما قلقلک تعصب نمی گذارد که بیان کنید. و البته کدام روایت گفته که ملائکه به این مکانها رفته اند؟

    .

    از این روات دقیق یکی هم جابر بن سمره است. حدیث خلفایی اثنی عشر.کلهم من قریش را دیدید؟ لفظش تقریبا همین است. راوی آن خیلی دقیق است. نیست؟ دنبال مثال از کتب سنی نگشتم اما این که قطعیت را در موضوعی برساند اما موضوع دوم را ظنی بگوید، چه مقدار تاثیر در مرتبه یک راوی دارد؟

    در پاسخ به: Reply To: احادیثی ….ازمعتبرترین کتاب شیعه(الکافی) #9691

    عبدالحسین
    مشارکت کننده
    انار؛

    باز هم ایراد به خداست. خدا نمی تواند این کار را بکند. چرا؟ یا ناتوان است یا اینکه کلا محال است.

    .

    عجیبتر نتیجه عجیب شماست. این نتیجه را از کجا آوردید؟ مثلا شیطان که بر پیامبر غرانیق را القا کرد چرا نمی توانسته به عمر نزدیک شود؟ فکر نمیکنید که خداوند در حق عمر کم فروشی کرده؟ اصلا بی دقتی کرده که عمر انار نخورده که شیطان وجود نمی کرده نزدیکش شود را پیامبر نکرده و جایش کسی را که انبوی از توهمات داشته و شیطان هم بر او القائاتی داشته را پیامبر کرده؟ خدای بی عدالت.

    .

    عرض شد که جناب عمر شما بدون خوردن انار اینگونه شده وخدا هم در مورد او کمال بی عدالتی را داشته.

    اما نکته اینست که آیا با این وجود خداوند اختیار را هم از طرف سلب میکند؟ اگر این باشد، جبر نمی شود؟ اگر جبر شود که باطل است. پس این حدیث چه می شود؟

    بعد نکته اینکه آیا گناه کردن تنها به وسوسه شیطان است؟ این را که روشن کنید روشن می شود که منظور حدیث چیست.

    می بینید که یک حدیث معمولا به تنهایی ملاک نمی شود.

    .

    رودها؛

    در قرآن آیه ای هست که در پایانش طوعا او کرها دارد. معنایش چیست؟ در همان قرآن آیه ای وجود دارد که فرموده یک چیزهایی بر آسمان و زمین رضه شده اما آنها فابین بوده اند. یعنی چه؟

    .

    خب روایتی هم هست که روى الأعمش عن أبي وائل عن عبدالله قال قال علي بن أبي طالب عليه السلام : رأيت النبي صلى الله عليه وسلم عند الصفا وهو مقبل على شخص في صورة الفيل وهو يلعنه قلت : ومن هذا الذي تلعنه يا رسول الله قال : «هذا الشيطان الرجيم» فقلت : يا عدو الله والله لأقتلنك ولأريحن الأمة منك قال : ما هذا جزائي منك قلت : وما جزاؤك مني يا عدو الله قال : والله ما أبغضك أحد قط إلا شركت أباه في رحم أمه

    الجامع لأحكام القرآن ، ج 1 ص 91

    پس هر کس این کتاب را بخواند و باور داشته باشد فاجر و بی خرد است.

    این هم تاییدش؛

    عن عبادة بن الصامت رضي الله عنه قال : كنّا نَبُور أولادنا بحُبّ عليّ بن أبي طالب رضي الله عنه ، فاذا رأينا أحدهم لا يحب علي بن أبي طالب ، علمنا أنه ليس منا ، وأنه لغير رشده
    أسني المطالب في مناقب سيدنا علي بن أبي طالب كرم الله وجهه ، ص57 ـ 58

    عن أبي بكر الصديق قال رأيت رسول الله ختم ختمة وهو متكئ على فرش عربية وفي الخيمة علي وفاطمة والحسن والحسين فقال معشر المسلمين أنا سلم لمن سالم أهل الخيمة حرب لمن حاربهم ولي من والاهم لا يحبهم إلا سعيد الجد طيب المولد ولا يبغضهم إلا شقي الجد رديء الولادة

    سمط النجوم العوالي في أنباء الأوائل والتوالي ، ج 3 ص 44

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 854)