پاسخ های ارسال شده در انجمن
-
نویسندهنوشته ها
-
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: تکلیف ائمه بعد از امام حسین را روشن کنید #10117شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: تکلیف ائمه بعد از امام حسین را روشن کنید #10118
مجددا حدیث را میگذارم؛
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ وَهْبٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع السَّرِيَّةُ يَبْعَثُهَا الْإِمَامُ فَيُصِيبُونَ غَنَائِمَ كَيْفَ تُقْسَمُ قَالَ إِنْ قَاتَلُوا عَلَيْهَا مَعَ أَمِيرٍ أَمَّرَهُ الْإِمَامُ عَلَيْهِمْ أُخْرِجَ مِنْهَا الْخُمُسُ لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ قُسِمَ بَيْنَهُمْ أَرْبَعَةَ أَخْمَاسٍ وَ إِنْ لَمْ يَكُونُوا قَاتَلُوا عَلَيْهَا الْمُشْرِكِينَ كَانَ كُلُّ مَا غَنِمُوا لِلْإِمَامِ يَجْعَلُهُ حَيْثُ أَحَبَّ.
الكافي،ج5،ص44
این چی شد؟
سوالم اینه که اگر فردی زنا کرد و از آن زنا صاحب فرزندی شد آیا فرزند آن فرزند هم زنازاده است؟
مثلا یک نفر که 4 نفر مدعی پدر بودنش بوده اند و مادر پرچم دار بوده و در حال زنا دادن مادرش متولد شده و نام یکی از آن پدرها مسافر است آیا این فرد 4 پدری که خودش حرامزاده و زنازاده است، فرزندش هم زنازاده می شود؟
حواستان پرت جایی نشود. اما به فرض دقت کنید.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: جهنم از نظر جماعت عمرى اىنگونه پر مى شود #11761ترسم از اینه که وقتی خدای اینها پایش را در جهنم می گذارد این تابوت بشکند بعد اهل جهنم اذینت شوند.370 – حدثني خلف بن هشام البزّار حدثنا أبو عوانة عن الأعمش عن سالم بن أبي الجعد قال : قال رسول الله صلَّى الله عليه وسلَّم : معاوية في تابوت مقفل عليه في جهنّم
انساب الاشراف ج5 ص 128
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: اعتراف علمای شیعه به بالاتر بودن مقام نبوت بر امامت!!! #10123مجددادداددا؛اما ابتدائا بفرمایید که گوینده ” بل انبیاء ” در این روایت کیست؟ با توجه به فرد گوینده، علت و میزان و درجه حجیت آن را برای یک شیعه تعیین بفرمایید.
.
یک سوال هم دارم؛
خداوند در قرآن حضرت ابراهیم عیه السلام را نائل به مقام امامت نموده اند. انی جاعلک للناس اماما. سوال اینه که آیا ایشان نبی بوده که خدا امامش هم کرده؟ اگر بوده و بعدا امام شده، چگونه است که نبی یکی از مقامات دون خود را ندارد و خدا چیزی که در مرتبه پایینتری از اوست را به عنوان پاداش به او میدهد؟
اگر هم نبی نبوده، چگونه خداوند بر کسی که نبی نیست وحی کرده و مقامی به او اعطا کرده که در آیات دیگرش هم آن را به برخی از انبیاء داده است؟ از آن جهت پرسیدم که دوستانتان معتقدند که وحی بر پیامبر صورت می گیرد. من که اعتقادم چیز دیگری است.
.چرا جواب نمی دهید؟ چرا وقتی فهمیده اید که رفیقتان چه غلطی کرده و چه حیله ای به کار بسته رفته اید که رفته اید که رفته اید؟
خب رفیق شما گفته که کافر می دانند و…. .ما هم سوال کردیم که نقش علم و عمد چیست. فرضش را هم نوشتیم. شما خواندید؟ خواندید؟وجدانا خواندید؟
ما افضلیت را مطرح نکردیم بلکه فرضی را نوشتیم تا نقش علم و عمد معلوم شود.
در برابر همین احادیث آیا شما ندارید که یقتل یقتل؟ چرا؟
مستند به آیات؟ کجای آیات نام آن دو نفر آمده؟ چرا دروغ میگی؟ چرا تهمت به خدا میزنی؟ چرا قرآن را تحریف میکنی؟چرا؟
.
علم و عمد. سایر احادیث. یقتل یقتل. دلیل قرآنی.؟
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: امام معصوم کرایه فرج زنان را حلال مى داند #10128دیدی چائیدی. بحث تاپیک چیه؟ امامت یا کرایه فرج؟یک بحث کاملا فقهی است اما شما………………….. .
خب حالا رفیق شما یک حدیث آورده و من هم نقضش را آوردم. چه می کنید؟چه؟چه؟چه؟چه؟چه؟
سیبل را یادت نیست؟ گوز و دهان و هدف و…..؟ یادت اومد؟ من اون رو گفتم. بعم شما که نباید با آدم کشی مشکل داشته باشی. قتل الله سعدا. نشنیدی؟
مجددا؛
فروى الحسين بن سعيد الأهوازي رحمه الله في كتابه النكاح عن القاسم بن عروة عن أبي العباس المعروف بالبقباق قال كان لي جار يقال له المفضل بن غياث و كان يأنس بأصحابنا و يحب مجالستهم فسألني أن أدخله إلى أبي عبد الله ع فأدخلته عليه فسأله عن عارية الفرج فقال أبو عبد الله ع هو الزناء و أنا إلى الله منه بريء و لكن لا بأس أن تحل المرأة جاريتها لأخيها أو زوجها أو قريبها
المسائل الصاغانیه شیخ مفید.
– مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ قَالَ أَخْبَرَنِي قَاسِمُ بْنُ عُرْوَةَ عَنْ أَبِي الْعَبَّاسِ الْبَقْبَاقِ قَالَ: سَأَلَ رَجُلٌ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع وَ نَحْنُ عِنْدَهُ عَنْ عَارِيَّةِ الْفَرْجِ فَقَالَ حَرَامٌ ثُمَّ مَكَثَ قَلِيلًا ثُمَّ قَالَ لَكِنْ لَا بَأْسَ بِأَنْ يُحِلَّ الرَّجُلُ جَارِيَتَهُ لِأَخِيه
التهذیب الاحکام ج7 ص244
بعد دقت فرمایید که مطلب فقهی است. در فقه چه جیزی مهم است؟ تناقضات را چگونه حل می کنند؟ فقیهسند را نمی بیند؟ روایات متناقض یا مترادف را نمی بیند؟ ای بابا.
.
سماور نیستید. همان سیبل هستید و لاغیر.
نام محمد بن عبدالله کجاست؟ تو که از مکه و مدینه نیستی. الان از کجا می فهمی که خدا محمد بن عبدالله را فرستاده؟آلزایمر هم که دارید مانند خدایتان.
هنوز یک عالم شیعه پیدا نشده است که بتواند به این سوال ، پاسخ صحیح بدهد . مستند با ایات قران و مستند به ایاتی که امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر را به صراحت مثل توحید و نبوت و معاد ثابت کند ، و دوباره این سوال را می گذارم .
خب لفظ اصل برای این است.
.
در 4/31؛
و به لحاظ اینکه اگر بخواهید من با چند ایه از قران نبوت پیامبر اسلام را خیلی به صراحت و مرتبط با موضوع ، هم نام پیامبر و هم وظائف پیامبر و هم … با ایات قران ثابت می کنم .
خب محمد بن عبدالله؟
همین موضوع نشان می دهد که شما از اثبات نبوت هم عاجزید. حالا اینکه از اصول می باشد پیشکش.
.
من یک زنی را میشناسم که با یک پیامبری نسبت زوجیت داشته و از او در اواخر نبوتش می پرسد که تو واقعا نبی هستی؟ آن هم به خاطر سوار شدن بر یک مرکب. فکر می کنم آن زن متولد مکه باشد و ساکن مدینه. تازه یک رسولی را هم می شناسم که با خودش نسبت نفسی داشته اما نمی دانسته. جان شما. احتمالا پیامبر شما باشد که مسلمان هستید.
و نشان رسالت و نشان امی بودن و دیگر نشانه هایش را خداوند در قران به صراحت بیان کرده .
صراحت یا نشانه؟ چرا اینجا نشانه آری اما جای دیگر خیر؟
.
محمد بن عبدالله؟
.
زن نبی به نبوت شکداشته. من توهین می کنم؟ خدا که بدترش را کرده. قرآن نمی خوانید؟بخوانید.
.
اصل داستان چی شد؟سوالات ابتدایی؟
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: اوربان:رد میکنم کل دلایل قوی شیعیان دال براصل امامت چه از قرآن و چه سنت-ایه ۵۵مائده- قسمت دوم #10133دلیل اینست که من ادعایی در مورد مرحوم خمینی نکردم که نائب است یا نیست. لذا نباید جوابی هم بدهم. چرا؟ چون ادعایی در مورد شخص نکردم.حالا شما جواب می دهید؟
من که در مورد رجوع به اولی الامر ادعایی نکردم. سوال کرده بودم که چرا نمیشود به او رجوع کرد. حالا کدام احمقی میگه نباید به اولی الامر رجوع کرد و البته دلیلش را هم نمی آورد؟
آن احمقی که شما میگویید کسی است که قرآن را نازل کرده. به خداوند توهین میکنید؟ عجب.
کدام تله. تو که تفکر در قرآن را تعطیل میکنی چطور انتظار داری که معنایی از قرآن برایتان روشن شود؟ نوشته را کامل بخوان. ” خب چون خدا نفرموده پس به تو چه. کسی که نمی خواهد بداند چرا نمی شود به اولی الامر رجوع کرد، بیخود و باخود می کند که بخواهد بداند در کجا خبری از امامت آمده. ” اینکه میگم خودتی همینه.
در قرآن تفکر میکنی؟ اگر جواب مثبت است چرا دائم دنبال لفظ هستی؟ اینکه همه چیز باید صریح باشد با نفس تفکر کمی تضاد ندارد؟
و البته باز هم ناقص نمودن متن.
شان نزولش مهم نیست باری من که تفکر در قرآن دارم. برای شما مهم هم باشد باز نتیجه آیات را تغییر نمی دهد. نتیجه چیست؟ آیا چیزی غیر از سلب آن صفات از آن زنان می باشد؟ به چه دلیل؟ دلیل را که می دانید چیست؟چیست؟
خواستگاری؟وقتی نفس حدیث مخالف قرآن است چکارش میکنی؟ آره.
.
و البته ایرادات وارد شده به رفیق فراریتان. چه شد؟
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: جواب به عبدالحسین پاسخ به شبهات ها وارده به صحابه #10134نتیجه آیات چیست؟ چیزی غیر از سلب آن صفات است از آن زنان؟ به چه دلیل؟ دلیل؟ما که دلیل خود را آوردیم. شما چه؟
مشرکین هم ترسی از چرند گویی نداشتند و مثل شما کاملا در عقیده خود محکم بودند چرا؟ به جهت اغلال. راحت باشید.
میگیم دلیل. میگه دیدید رسواش کردم. میگیم دلیل. میگه آهان دیدید رسواش کرم. میگیم دلیل. میگه مغلطه. میگیم دلیل. میگه سایت نشون بده. میگیم دلیل. میگه ……… .
ایرادات چه شد؟
مجددا مثال 5=2+2شما دقت نکردید چه شده.
یک موضوع عام را اومدی تخصیص زدی و تعیین مصداق کردی. در حالیکه بدون تعریف اقدام به این کار کرده اید. ایراد کارتان را برطرف کنید البته اگر می توانید.
مجددا
شما قبل از هر چیز بیا و من دون الله را ترجمه کن. از نظر روافض هم ترجمه کن. معنای اله را هم بنویس.
اما بعد؛
اولا؛ کجا گفته اند که من دون الله شامل زنده میشود؟
دوما(ثانیا؟)؛ دون را به معنای غیر میگیرید یا پائین؟ برای هر کدام نیاز به دلیلی است. ارائه کنید.
عیسی علی نبینا و آله و علیه السلام؛ الآن ایشان و حضرت رسول هر دو خوانده میشوند. و خداوند فرموده به عیسی که تو را اله گرفته اند.
خب اله برای چیست؟ یعنی در برابر اله چه کاری صورت میدهند؟ و الآن پیامبر به چه عنوان خوانده میشوند؟
آیه فرموده که عیسی و مادش را الهین من دون الله گرفته اند. در مورد پیامبر هم همینطور است؟(با توجه به معنای اله).
این تدعوا و یدع و یدعون…. را ترجمه کنید. آیا به معنای خواندن هستند یا به فریاد خواندن؟ و آیا خواندن تنها منحصر به خداوند است؟
در شماره 7 فرموده یعبدون. با یدعون تنافی دارد یا هماهنگی؟
در شماره 9 فرموده عن عبادتی. این یعنی مرا به فریاد بخوانید؟ بر اساس چه ملاکی این نتیجه را گرفته اید؟
در شماره 11 منافات این آیه با چیست؟
.
شما میگی که به طور کلی دعا یعنی به فریاد خواندن و این یعنی پرستش. این از ترجمه های شما پیداست.
حالا پیامبر وقتی فراریان آن جنگ( اروی) را یدعوکم میکرده یعنی آنها را فرامیخوانده یا به فریاد میخوانده؟
اگر به فریاد میخوانده که پس پرستش میکرده آن فراریان را( اروی). اگر هم که فرامیخوانده از کجا این معنا حاصل میشود؟
و البته بقیه مطالب 92/12/16
3 زمر را هم شما تحلیل کن. بلدی؟
بنده هم آدرس محل تولید شما را دادم.ایرادات؟
الان تحلیل کردی؟تحلیل را ارائه دهید
آره. باشه. گفتم که دماغ آدم دروغگو دو تا سوراخ داره.خب؛
شما اصل عزا را مشکل دارید یا مصادیقش را؟ به نظر می آید که اصلش را گناه می دانید. خب دلیل هم دارد؟ چی شد؟
شما برای من دلیلی از شیعه بیاور که اصل عزاداری ممنوع است. اگر نبود، دلیلی بیاور که فلان مصداقش ممنوع است. چی شد؟
تو مگه نمیگویی حرامه؟ دلیل؟ من میگویم چون منع نشده پس ایرادی ندارد. اصل بر چیست؟ اباحه یا تحریم؟
احادیثت مقبوله است؟
اون گاو پرست اصولا رسول اسلام را قبول دارد؟ میبینی که در ایم هم تیر به هدف خورده و دهان شما تبدیل به یک سیبل پر پر شده. این چی بود که نوشتی؟ بحث درون اسلا است یا گاوپرستی؟
نیاحه یعنی چه؟
خب چرا آن حرامزاده های فرزند حرامزاده ها مدافع پیدا میکنند و مدافعین آنها چه کسانی هستند؟
” …لئلا يجعل لعنه وسيلة إلى أبيه أو أحد من الصحابة…” البدایه ابن کثیر ج8ص245
” ماه محرم که بیاید یکسری نگران هستند. نگران چی؟ اینکه جرائم حرامزاده ها پسر حرامزاده ها بیان میشود. اینکه گفته میشود حرامزاده هایی فرزندان حرامزاده های دیگر آمدند و به اسم دین خدا پسر رسول خدای همان دین را کشتند. آن هم با چه وضع فجیعی. بعد این حرامزاده ها از کجا نشأت می گرفتند؟ اینجا اصل نگرانی است. خب اینکه می خواهد بیان شود یکسری حرامزاده به تبعیت از همان حرامزاده ها می آیند و انتحاری می زنند تا از حرامزاده ها دفاع کنند. این خصوصیت محرم است که در ان یکسری حرامزاده مدافع پیدا می کنند. “.
راستی آن ولدالزناهای ابن ولدالزناهای دیگر، از کجا بر مسند حکومت قرار گرفته بودند؟
در دو صحیح خیلی صحیحتان سرچ کنید فسبتها.
الف به ب می گوید زنازاده. به هم از روی منطق به الف میگوید روسپی. کاملا منطقی است. بله؟ فسبتها منطق است؟ اگر جواب مثبت است خب من هم از روی منطق به برخی ناسزا می گویم. قبول؟
…..و بعد در آخر کار هم می خندد، به دیگران چه ربطی دارد که بگویند به زن رسول فحش ندهید. به هر حال تقریر پیامبر در این مورد وجود دارد و هر کس از طیف شما که این حدیث را در بخاری و مسلم دیده باشد بیاید و یگوید که فحش ندهید(البته ما که ندادیم) غلط زیادی خورده. چرا؟ چون خود پیامبر هیچی نگفته بنابراین بقیه حرف مفت خواهند زد. جان شما. البته بقیه از طیف شما.. خواندید؟
افک مسبب نداشت؟ مطمئنی؟ من اگر پیروی از آنها کنم ایراد دارد؟ این را هم مطمئنی؟ دقت کن. بد میشه ها.
حالا حد جاری شد یا نه؟
جایگاهش جهنم است؟مطمئنی؟ مطمئن؟ قتل الله سعدا. دقت بیشتر کن.
شما بیسوادی و نمی دانی که چه کسی قسیم النار و الجنة است به من چه. می خواهم سبب خیر شوم و شما را بفرستم دنبال کمی مطالعه. متوجه میشوید که کیست و دلیل این لقب هم چیست. مفت خوری خوب نیست. کمی هم خودتان تلاش کنید.
.
زهرهشک.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: حدیث فاطمه بضعه منی وأنا منها فمن آذاها فقد آذانی را پیامبر در شان حضرت علی ایراد فرموده اند با سند صحیح از کتب شیعه #10159تو که میخواهی اعتقاد شیعه را باطل کنی باید بلد باشی. بلد نیستی من که مسوول آموزشت نیستم. برو یاد بگیر بعد بیا باطل کن. میتونی؟
اما نکته؛
بعد از دیوار کوبی مسلم و بخاری که شما را مصداق اتم همین مثالتان می کند، برای غضب و رضایت حضرت صدیقه سلام الله علیها شما آمده اید و حدیثی که مطابق منابع خودتان و عقیده فاسدتان می باشد را انتخاب نموده و بقیه احادیث را ندیده اید یا نخواسته اید که ببینید. خب من یک نمونه از مستدرک آوردم. بدون اضافات بخاری و کتب دیگر. رواتش چه کسانی هستند؟ داقلش اینست که بچه 5 ساله متلم در آن نیست و ابوالعباسی که مجهول هم باشد در آن وجود ندارد. لذا با تعطیل شدن این حدیث، عقیده باطل نمی شود بلکه احادیث دیگر تثبیت کننده مطلب هستند. آن ها را مطالعه کنید.
بخاری و مسلم و دیوار کوبی را یادتان باشد. آن وقت میشود غلط یخاری و غلط مسلم. دیگر صحیح وجود ندارد. متوجه هستید؟
عزیزم رسول شما که معصوم نیست حتی در ابلاغ وحی به دلیل غرانیق. رسول ما صلی الله و علیه و آله و سلم معصوم است و هر که را تایید کند و چنین چک سفید امضایی به او بدهد یعنی معصوم است. میتوانید ردش کنید. همه به پشتوانه ما ینطق عن الهوی است. به تاییدیه من یطع الرسول فقد اطاع الله. اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم. انفسنا و انفسکم……………. .
جالب است که عقاید این گروه ها از عقاید تو که خود را سنی مینامی محکمتر است. هر عقیده تو را با هر چیزی می توان رد کرد و گاهی اصلا نیاز به قرآن هم نیست. اما به اعتراف خودت عقاید گاوپرستان را نمی شود. چرا؟ چون از عقاید تو مستدل تر و متقن تر هستند. خداییش این دینه که داری؟ عقیده ای در بهائیت نیست که من نتوانم از کتب خود بهائیت ردش کنم. شما میتوانی؟ این هم از این جهت است که تمام بهائیت را مطالعه کرده ام. همچنین بابیت. مقدار زیادی در مسیحیت و کمی در باب یهودیت. اگر یک یهودی از درب مسجد وارد شد و گفت خدا کجاست و تو گفتی که در آسمان و او گفت که پس زمین خدا ندارد و این آیه که نفر سوم از دو نفر و چهارم از 3 از نفر….. در قرآن آمده باطل است. چه میکنی؟ او با این حرف تمام توحید تو را گلی گلی می کند. با استناد به قرآن تو دین تو را نابود میکند. تو میتوانی با استناد به توراتش با او چنین کاری کنی؟
عزیزم اگر قرار بود که عقیده مسیحیت را با دلایل اسلام رد کرد که مناظرات همه بی فایده بودند. تمام مباحث را باید تعطیل کرد. ایرا به هر قضیه ای از دل همان قضیه خارج میشود. مثلا(مثلا) تو خدا را جسم میدانی. دست و پا دارد و…. . خب من از همان قرانی که قبولش داری ثابت می کنم که ندارد. این اسمش چیه؟ از همان انجیل مسیحیت ثابت می شود که شریعت نسخ نشده. اگر از قرآن برای یک مسیحی ثابت شود که شریعت مسیحیت نسخ نشده، برای آن مسیحی چه ارزشی دارد؟ اصولا قرآن را قبول دارد که ملزم به حکمش شود؟
این عجز شما را در بخورد با سایر ادیان می رساند. مطالعه و دقت بیشتری کنید.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: حدیث فاطمه بضعه منی وأنا منها فمن آذاها فقد آذانی را پیامبر در شان حضرت علی ایراد فرموده اند با سند صحیح از کتب شیعه #10161البته بماند که به هیچ کدام از ایراداتی که به متن این حدیث گرفته شده فکر هم نکرده اید. چه رسد به اینکه جواب دهید. همان مخالفتش با قرآن کفایت می کند. یادم هست که 1990 گفت حدیث اگر صحیح هم باشد ولی مخالف قرآن به دیوار کوبیده می شود. آیا همین حدیث مسلم را به دیوار می کوبد؟ گرچه که سندش بر اساس صحت کلی کتاب مسلم، صحیح است. اما متنش؟ یادتان باشد که چه حرفهایی می زنید. همین 1990 گفت که حدیث پنجره بالای قبر پیامبر متنش ضعیف است. چرا آن ضعیف اما این نه؟
معنی حرفتان چیست؟ این نیست که پیامبر باید در برخورد با گروهی خاص با حکمت و گفتار نیکو رفتار کند؟ یقینا همین است. اما این را هم ساخته اید برای رفع و رجوع حوادث بعد از نبی. در احوالات یکی از خدایانتان مطالعه کنید و ببینید که آیا مصداق اتم همین ادعا و برداشت شما نیست؟ دقت بیشتری کنید.
برای همین است که غرانیق وجود دارد.
آیا آیه نمی فرماید که هرچه که بگوید؟ نمی گوید مگر وحی باشد؟ استثنای این قضیه کجاست؟ از آیه نشان دهید. اگر کذاب و…………. نیستید.
قبلا احادیث تکریم شدن پیامبرتان را در تاپیکهای دیگری گذاشته ام. مراجعه کنید متوجه میشوید.
این ادعای شماست که منوط به همان قضیه است. آن که گفتم فقه الحدیث همین است. خب احضار آن دو نفر برای چه بوده؟ اینکه گفتم همه چیز را به لجن می کشید برای تبرئه خدایانتان همین است. پیامبرتان حرفی میزند که آره. دخترش هم کاری می کند که آن هم آره. نتیجه چیست؟ تبرئه دو خدا.
آدم ناقص العقل حدیثی که مخالف قران باشد مشخص است که صحیح نمی باشد مگر در مذهب شیعه .
ناموسا این ادعای مکرر خود را به یاد نداری؟ وجدانا؟ الان همین حدیث مسلم مخالف قرآن نیست؟ همین خواستگاری جعلی چطور؟ ای بابا.
در تاریخ10/06/93 در همین تاپیک ” اینکه گفته ای (غضب و رضایت صدیقه طاهره سلام الله علیها همان غضب و رضایت خداست. معنایش چیست؟)
طبق فرموده پیامبر هر حدیثی که مخالف قران باشد باید به دیوار کوبید . ”
در تاریخ6/6/93 در تاپیک اعتراف علمای شیعه….. ” برادرم طبق فرموده خود پیامبر ، هر حدیثی که مخالف قران باشد به دیوار می کوبیم”
در تاریخ28/4/93 در اوربان رد میکنم کل دلایل….. ” و طبق گفته ی پیامبر هر حدیثی که مخالف قران باشد ما اهل سنت به دیوار می زنیم . ”
کافی است؟ ده ها بار.
-
نویسندهنوشته ها
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ وَهْبٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع السَّرِيَّةُ يَبْعَثُهَا الْإِمَامُ فَيُصِيبُونَ غَنَائِمَ كَيْفَ تُقْسَمُ قَالَ إِنْ قَاتَلُوا عَلَيْهَا مَعَ أَمِيرٍ أَمَّرَهُ الْإِمَامُ عَلَيْهِمْ أُخْرِجَ مِنْهَا الْخُمُسُ لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ قُسِمَ بَيْنَهُمْ أَرْبَعَةَ أَخْمَاسٍ وَ إِنْ لَمْ يَكُونُوا قَاتَلُوا عَلَيْهَا الْمُشْرِكِينَ كَانَ كُلُّ مَا غَنِمُوا لِلْإِمَامِ يَجْعَلُهُ حَيْثُ أَحَبَّ.
الكافي،ج5،ص44
ترجمه اش را بلدید؟ نه واقعا بلدید؟ جدی بلدید؟
خوشم میاد که سوال کردن هم بلد نیستید.
جنگ ها غیر شرعی بوده. خب نتیجه جنگ چه بوده؟ غنائمی حاصل شده. باید چه کرد؟ حدیث چه فرموده؟ اگر امام فرستاده باشد که هیچ. شرعی است و طبق قواعد شیعه تقسیم میشود. اگر امام نفرستاده باشد و یکی مثل عمر فرستاده باشد، هر چه که حاصل شود برای امام است. چرا؟ این چرا را شما باید حل کنید. چرا؟ چون سوالی کرده اید و من جوابش را داده ام با یک حدیث و شما میگویید مغالطه است. چرا؟ چون ترجمه ندارید. چرا؟ چون اینکاره نیستید. حالا چرا سوال میکنید؟ چون آره و اینا و…… .
حالا دقت کنید برای چندمین مرتبه؛
اگر میخواهید سوالی را مطرح کنید باید به جوانب احاطه داشته باشید. دارید؟
لشگری رفته و زنی را اسیر کرده و بعد مردی با آن زن ازدواج کرده. شما میگویید که آن مرد با آن زن رابطه داشته. ما سوال کردیم که ازدواج کرده یا به عنوان کنیز غنیمت جنگی استفاده کرده؟ هر کدام را که ادعا کنید باید ثابت کنید. بسم الله.
حالا لزومی هم نیست که به کاخ شاه رفته باشد. زن را اسیر آورده اند اما آن مرد او را اسیر نمی داند و به عنوان کنیز از او استفاده نمی کند. بلکه او را حر دانسته و با او ازدواج می کند. نمی شود؟
عصبانیت چیه؟ شما اگر چهارم ابتدایی را گذرانده باشی یک درسی در کتاب فارسی بود به نام پسر هوشیار. یک شخصیتی در آن درس بود که مثل شما بود. بخشی از بینایی او ایراد داشت و البته تمام فهمش.
.
حدیث را بخوانید و بگویید که آیا از شیعه هست یا خیر. آیا قاعده شیعه هست یا خیر. آیا هر دو فرض سوال شما را جواب می دهد یا خیر. مغلطه است یا خیر. پراکنده گویی است یا خیر.