اسلام تکس بانک مقالات اسلامی و پاسخ به شبهات
پاسخ های ارسال شده در انجمن
-
نوشته ها
-
اما ابتدائا بفرمایید که گوینده ” بل انبیاء ” در این روایت کیست؟ با توجه به فرد گوینده، علت و میزان و درجه حجیت آن را برای یک شیعه تعیین بفرمایید.
بعد از ابتدائا بفرمایید که آیا کتاب اصل الشیعه و اصولها را دیده اید یا اینکه صرفا از یک جایی که دوستانتان می دانند کجاست کپی نموده اید؟
در کتاب چیزی نوشته که محل کپی برداری شما آن را ننوشته.
در همان صفحه ای که محل کپی برداری شما به آن رجوع کرده 2 پاراگراف مرتبط با هم وجود دارد که از تمام آنها فقط عبارت پایانی را نوشته.
” والإمامة متسلسلة في اثني عشر ، كل سابق ينص على اللاحق . ويشترطون أن يكون معصوما كالنبي عن الخطأ والخطيئة ، وإلا لزالت الثقة به ، وكريمة قوله تعالى : [ إني جاعلك للناس إماما قال ومن ذريتي قال لا ينال عهدي الظالمين ] صريحة في لزوم العصمة في الإمام لمن تدبرها جيدا .
وأن يكون أفضل أهل زمانه في كل فضيلة ، وأعلمهم بكل علم ، لأن الغرض منه تكميل البشر ، وتزكية النفوس وتهذيبها بالعلم والعمل الصالح [ هو الذي بعث في الأميين رسولا منهم يتلوا عليهم آياته ويزكيهم ويعلمهم الكتاب والحكمة ] والناقص لا يكون مكملا ، والفاقد لا يكون معطيا . فالإمام في الكمالات دون النبي وفوق البشر . ”خب فکر میکنم نیاز به توضیح نیست که آیه مورد اشاره در کدام سوره است و منظورش از آن رسول و امیین چه کسانی می باشد. مرحوم کاشف الغطاء هم با توجه به آیه نوشته ” النبی “. خب تعیین نوع ” ال ” مورد استفاده بماند با شخص شما.
البته بگذریم از اینکه نظر ایشان در اعلی درجه هم که باشد کلام معصوم نیست که حجت قطعیه باشد.
اما یک نکته؛اگر خواستید مطلبی را کپی کنید حتما به منبع اصلی آن سری بزنید و دو خط قبل و بعدش را ببینید و از قاب استناد و استدلال بودنش مطلع شوید. اینطوری خوب نیست که به قول یکی از هم طیف های خودتان، افسار در دهان شده آن سایت با مزه ای که مطالب را از آنجا کپی می کنید باشید. خوبیت نداره.
.
یک سوال هم دارم؛
خداوند در قرآن حضرت ابراهیم عیه السلام را نائل به مقام امامت نموده اند. انی جاعلک للناس اماما. سوال اینه که آیا ایشان نبی بوده که خدا امامش هم کرده؟ اگر بوده و بعدا امام شده، چگونه است که نبی یکی از مقامات دون خود را ندارد و خدا چیزی که در مرتبه پایینتری از اوست را به عنوان پاداش به او میدهد؟
اگر هم نبی نبوده، چگونه خداوند بر کسی که نبی نیست وحی کرده و مقامی به او اعطا کرده که در آیات دیگرش هم آن را به برخی از انبیاء داده است؟ از آن جهت پرسیدم که دوستانتان معتقدند که وحی بر پیامبر صورت می گیرد. من که اعتقادم چیز دیگری است.
.
نکته ادبی؛
افضل تر؟ بر وزن افعل تر. این یک صیغه جدید در باب تفضیل است. دوستان فرا بگیرند.
بنا به قول استاد دکتر دانشمند عالم جلیل القدر جهان اسلام………..برای تو که نه اما برای صاحبان فهم ما ادعای خود را از زبان مبین قرآن که تو قبولش نداری ثابت کردیم.حالا تو میتوانی ادعای خود را ثابت کنی؟ دلیل بیار.
جالبه که ام سلمه یکی از آن مرض و غرض دارها بوده. خود عایشه هم.
این با شرف را ببینید که چگونه به ناموس پیامبر عرض ارادت می کند.
در انفال قبل از لیطهرکم چه آمده؟ من السماء ماء. آب برای تطهیر چیست؟ برو دنبال اینکه ببنی اصحاب بدر چه کرده بودند.در آنجای 33 احزاب آمده که مبین قرآن فرموده.
شما خلافش را ثابت کن.
برای یکبار بیا و ثابت کن که وجود داری. آیه 100 توبه را تحلیل کن و بگو وعده ابد در کجایش آمده.18 فتح هم در آن ابن ابی حاضر بوده. چه کارش کنیم؟
و چون خداوند از گدشته و حال آینده خبر دارد چنین اعلام رضایتی ننموده است. با اعتقاد ما که سازگار است. اعتقاد شماست که کاما خلاف قرآن است. پیامبرش را هیچ تضمینی نداده اما به عده ای که سابقه شرک و ….. دارند وعده ابد داده. به قول استاد دکتر دانشمند عالم جلیل القدر جهان اسلام…….. .
بعد کجای آیات آمده که ابوبکر از بیعت کنددگان و مهاجرین و سابقون بوده؟ چرا به خدا دروغ میبندی؟ اگر هم مخواهی بگویی که روشن است و …. لطف کن و مدرکی ارائه بده تا ثابت شود. البته برای من.
ما که به آیت الله مکارم بی ادبی نکردیم. نمیدانم تو چرا این همه اصرار داری.
با زبان زدن سگ به آب دریا ، اب دریا کثیف نمی شود .
بله با شما موافقم. با زبان زدن سگی به ساحت عصمت رسول الله صلی الله و علیه و آله و سلم که ایشان از عصمت نمی افتند حالا آن سگ می خواهد بگوید لیهجر یا می خواهد بگوید که خدا از مشرکین سابق و منافقین فعلی اعلام رضایت کرده اما از نبی خود……… .
حتما و حتما و حتماشما عادت دارید که نبینید مثۀ ۀن موجودی که در درس پسر هوشیار بود.
شما که قبول داری چرا حدیث ام سلمه را آره؟
.
به قول استاد دکتر دانشمد عالم جلیل القدر جهان اسلام………….
همون. آرهخب میبینم که جواب ایرادات را داده اید. خدا رو شکر. جان شما.و اینکه گفته ای (شما که اهل سنت هستید و بدون واسطه به خداوند متعال دسترسی دارید و اجیب دعوة الداع هستید یه لطفی بکنید از خدا بپرسید که مگر نگفته الله الصمد؟ صمد معنایش چیست؟)
اولا : اهل سنت در هیچ کجا مدعی نشده اند که می توانند سوالات خود را در این زمان از خداوند بپرسند .
و خداوند با نزول قران دین را تمام کرده .
خب ما کجا چنین ادعایی کردیم؟ دقیقا کجا؟
دین کامل شده؟ مطمئنی؟ بخاری چه می گوید؟ دقت بیشتر کن.
.
از این جهت پرسیدم که جواب ایرادات را داده ای و من برای مغلطه و سفسطه و غرض و مرض و ….. این تاپیک را نوشتم. به خدای شما قسم. اون که اروی بود. یا اون 4 پدری. با هر کدوم که راحتی.
چاه که هیچ، در اتاق 2*2 در کناب شهاب هم هست. جان شما.شما 7 مجادله ا نگاه کن.
بگو که وقتی در نیمکره غربی صبح است و تو در محل کار در کنار همکارانت در حال صحبت هستی و در نیمکره شرقی شب جمعه است و خدا هم آمده برای عفو و بخشش، خدا به 7 مجادله عمل می کند یا نزول از سماء؟
وقتی 3 نفر در حال زنا هستند و نجوا هم می کنند خدا با آنها هم هست؟ در همان حال با مومنین هم هست؟
جواب دادی و ایراد نداشت جواب می گیری.
.
البته نکته اینه که تو هم خداوند را در ظرف جای داده ای. چرا؟ چون برای او مکان قائل شده ای. آن همه جا بودن خداوند را مادی گرفته ای. چرا؟ اگر مادی باشد که خداوند باز هم جسم شده. حداقل اینست که مادیت دارد و ماده محدود است. نیازمند است. آن موقع الصمد قرآن غلط است.
خب تو مردی کن و آن ثابت شده را بیاور. از قرآن دلیل داری؟ از سنت داری؟ از چی؟اگر ثابت است که باید بتوانی یک دلیل برایش بیاوری.
علمای ما که معلوم است معصوم نیستند. علمای شما چه؟
لذا شما مفهوم امام را هم نمی فهمید.
و باید یک معصوم ، تصحیح کند که امکان خطا و اشتباه در حدیث نباشد تا مردم گمراه نشوند .
دلیل؟
در حدیث ما که برای خود ما حجت است ثابت است. شما بیا و رد کن.
من در احد کسی را میشناسم که وقتی فرار کرد تا 2 روز از او خبری نبود. آیا او را مفقود الاثر می دانید؟
کلی آدم هستند که مکان معلومی ندارند. مفقود الاثرند؟
بعد اگر خود حضرتش فرموده باشند که به علم رجوع کنید. شما چه میگویید؟.
نام پیامبر کجا آمده؟ وظایفش؟
این نام را ثابت کن.
گفته امام مجتبی سلام الله علیه برای ما حجت است اما در کتاب شما؟ خداییش؟ناموسا؟حقیقتا؟وجدانا؟جدا؟انصافا؟شماره 1؛ عایشه بهشتی. طرف مقابل چی؟
.
یک مرد که می داند مرد بودن یعنی چه بیاید و بگوید؛
این جمله ایاه تطیعون ام هی چگونه به خدا برنمیگردد. چرا خدا مردم را ابتلاکم لیعلم کرده؟ و می خواهد ببیند در این ابتلا کی از کی پیروی می کند؟ هر دو حق هستند؟ پس ابتلا به چه معناست؟ هر دو باطل هستند؟ پس ابتلا برای چیست؟ یکی حق و دیگری باطل است؟ کدام؟ دلیل؟ ” ه ” حالا به کی برمی گردد؟
خدا گروهی را ابتلاکم کرده و حالا می خواهد بیند در این ابتلاکم لیعلم کی از ” ه ” و کی از ” ها ” تبعیت می کند. حالا ” ه ” به کی برمی گردد؟
.
فقط یک دلیل. خاله زنکی نباشه.
و قرن فی بیوتکن. به علاوه سگهای حوئب.پیامبر هم مانند ابوسفیان زن به همراه میبرده.
تفسیر من نیست. عمل مبین قرآن است که چشم ناصبی ها را کور کرده و مادرشان را به عزایشان نشانده.
و البته ما در مقام تبیین این نفس و آن انفسکم نیستیم لکن عمل پیامبر خود برترین تفسیر است بر این دو موضوع.
بابا تو ته دیگ توهمی.گفته نمی توانی طلاق بدهی یا نمی توانی برای جایگزین کردن طلاق بدهی؟ این را از آیه نمی فهمی که اگر طلاق بدهی نمی توانی جایگزینی بیاوری؟ یعنی خداوند اجازه تجدید نداده نه اینکه منع طلاق کرده باشد. در غیر این صورت در تحریم نقض حرفش را آورده و آلزایمر را تایید کرده. همان که در نوشتار شما چندین مرتبه ثابت شده.
بعد دوباره بگم که تو ته دیگ توهمی.
آیت الله مکارم کجا حرف شما را زده اند؟
راستش را بخواهید می خواهم اعتراف کنم که مچ بنده را گرفتید. من فکر میکردم که شما آره اما فهمیدم که شما آره. از ذهنیت آره بودن درباره شما آره هستم. لذا آره بمانید.
نوشتار شما ما را یاد آن ناصبی شربتی می اندازد. کمی هم شبیه عبدالله ابن ابیه کالکرابی هستید البته اگر خودش نباشید.
.
این چی شد؛
حالا شما نوشتی که بی شرفی که به ناموس پیامبر توهین می کند. خب زینب بنت جحش به عایشه سلام کرده کو صحیح شما نوشته که ” فسبتها “؟
سب آیا توهین نیست؟ جدی؟
به قول استاد دکتر دانشمند عالم جلیل القدر جهان اسلام……… .
” مجددادداددا؛
اما ابتدائا بفرمایید که گوینده ” بل انبیاء ” در این روایت کیست؟ با توجه به فرد گوینده، علت و میزان و درجه حجیت آن را برای یک شیعه تعیین بفرمایید.” چرا؟
کجا بحث بر روی امامت منصوص بود؟ چرا لیهجر شدی؟ رفیق ناصبی تو یه حرفی زد و فرار کرد و تو هم که اومدی دیدی چه غلطی کرده با او هم پیاله شدی. چرا؟
اونجا که نوشتم وحی بر پیامبر صورت میگیرد. یک فقط جا افتاده بود. بعد جون عزیزت تا حالا جواب چی رو دادی که این رو بدی؟
آره همون 6 ساله ای که یدلکه دلکا خفیفا. همان 4 پدری که خدای توست. همان که خدای توست. استش ایراد دارد.
عن عائشة قالت دخل على رسول الله صلى الله عليه وسلم رجلان فكلماه بشئ لا ادرى ما هو فأغضباه فلعنهما وسبهما فلما خرجا قلت يا رسول الله من أصاب من الخير شيئا ما اصابه هذان قال وما ذاك قالت قلت لعنتهما وسببتهما قال أوما علمت ما شارطت عليه ربى قلت اللهم إنما انا بشر فأي المسلمين لعنته أو سببته فاجعله له زكاة وأجرا
کدام زن پیامبر فتحشه بوده که پیامبر به او گفته لاتکونی فاحشه؟ بنا به استدلال شما که دنبال زیر بغل مار می گردید باید گفت که پیامبر زنی داشته که فاحشه بوده و از عایشه خواسته که او فاحشه نباشد. غیر اینه؟ حالا کدام زن بوده؟
میبینی که برای عرض ارادت دست من خیلی پر است اما…… .
مصداق میفهمی یعنی چی؟ با بله و خیر جواب بده. بعد میریم پله بعدی.
فهمیدیم که همان خدا را شکر میکنی. خب برو بابای آن خدا رو شکر کن. داجن کوچولو است. اروی و اوعال بزرگ و بالغ هستند.