مصعب

پاسخ های ارسال شده در انجمن

در حال نمایش 4 نوشته (از کل 4)
  • نویسنده
    نوشته ها
  • در پاسخ به: Reply To: بر دختر پیامبر چه گذشت؟ (اسناد اهل سنت) #2604

    مصعب
    کاربر
    بسم الله الرحمن الرحیم!!

    اولا کتاب لسان المیزان نوشته ابن حجر، چکیده از زندگی انسانهای دروغگویی است که حدیث نقل کرده اند!!

    ابن حجر در لسان المیزان میگوید:روى عنه الحاكم وقال رافضي غير ثقة وقال محمد بن أحمد بن حماد الكوفي الحافظ بعد أن أرخ موته كان مستقيم الامر عامة دهره ثم في آخر أيامه كان أكثر ما يقرأ عليه المثالب حضرته ورجل يقرأ عليه إن عمر رفس فاطمة حتى أسقطت بمحسن .

    ترجمه:محمد بن احمد بن حماد کوفی(رافضی،غیر ثقه) به راه راست زندگی میکرد تا اینکه در اخر عمر مردی در گوش او میخواند: همانا عمر به فاطمه لگد زد و محسن سقط شد!!

    که شما خیانت علمی کردی و بخشی از حدیث را بریدی برای عوام فریبی!!

    سير أعلام النبلاء – الجزء : ( 15 ) – رقم الصفحة : ( 578 )
    ……. قال الحاكم : هو رافضي ، غير ثقة . وقال محمد بن حماد الحافظ ، كان مستقيم الامر عامة دهره ، ثم في آخر أيامه كان أكثر ما يقرأ عليه المثالب ، حضرته ورجل يقرأ عليه أن عمر رفس فاطمة حتى أسقطت محسنا .

    حاکم در مورد این روایت میگوید:او رافضی،غیر ثقه بود..و میگوید محمد بن حماد ،به راه راست زندگی کرد ولی در اخر عمر مردی در گوشش میخواند:عمر با لگد فاطمه را زد و جنین سقط شد!!

    ملاحظه میکنید که تمامی این روایات از افراد رافضی و غیر

    ثقه نقل شده و خود امام ذهبی و ابن حجر این روایات را

    رد میکنند!!

    در پاسخ به: Reply To: بر دختر پیامبر چه گذشت؟ (اسناد اهل سنت) #4212

    مصعب
    کاربر
    اولا:این اراجیف را کپی پیست کردی!! پس دروغ نگو که نگاشتم!!

    ثانیا اصطلاح صحاح سته غلط است..ما اهل سنت 2 کتاب صحیح به نام بخاری و مسلم داریم.. و بجز این 2 کتاب بقیه احادیث ضعیف دارند!!

    ثالثا در هیچ کدام از کتب صحیحین بخاری و مسلم حدیثی از عبید الله بن موسی یا جعفر بن سلیمان الضبعی نقل نشده!!

    در پاسخ به: Reply To: بر دختر پیامبر چه گذشت؟ (اسناد اهل سنت) #4216

    مصعب
    کاربر
    دوست عزیز..خواهشا بحث را عوض نکن!! شبهه ای که کاربر (گمنام) مطرح کرده بودند را پاسخ دادیم و چون رسوا شدید سعی کردی بحث را عوض کنی ولی من این اجازه را به شما نمیدهم!!

    البته این حدیث ادامه دارد که اقای(salamali) جرات نکرده بقیه حدیث را بنویسه! ولی ما این را مینویسیم تا ایشون دوباره رسوا شود!!

    _______________________________________________
    وقتی ترجمه آنچه را که هم نوشته تحریف صد درصد کرده پس معلوم است که حدیث را کامل نمینویسد به هر حال دنباله حدیث این است :
    < <.....پس برای ابوبکر پیغام داد که پیش ما بیا با تو کسی نیاید؛ آمدن عمر را دوست نمیداشت؛ عمر گفت: نه والله ای ابوبکر تنها پبششان نمیری! ابوبکر فرمود: من با اونها کاری نکردم که من بدی برسانند، والله که نزدشان میروم . پس ابوبکر وارد خانه آنها شد و علی رشته سخن را بدست گرفت و گفت :ما بر برتری تو واقفیم و فضلی که الله بتو داده را میدانیم و با تو در خیری که الله بسوی تو فرستاده، رقابت نمیکنیم ( در خلافت ادعایی نداریم )، اما مستبدانه عمل کردی، و نظر ما این بود که بخاطر خویشاوندی رسول الله، برای ما نیز حقی است. و چشمان ابوبکر پر از اشک شد و فرمود: «اینکه با فامیل رسول الله صله رحمی کنم را بیشتر دوست دارم تا اینکه با خویشاوندان خود نیکویی کنم » و اما مشاجره من و شما در باره فدك، باعث نميشود كه من از خير دست بردارم، و هر دخل و تصرفی که رسول الله صلي الله عليه وسلم میکرد را، من نیز ترک نکردم. پس علی به ابوبکر گفت قرار من و تو نماز عشا برای بیعت ( جلوی مردم ) و وقتی که ابوبکر نماز ظهر را خواند بر منبر بالا رفت و و فضل علی را یاد آوری شد و عذرش را در تاخیر در بیعت نمودن، پذیرفت. سپس خطبه خود را با استغفار پایان داد. بعد، علی،آغاز به سخن کرد و ابوبکر را به بزرگی ستود و گفت: من با ابوبکر ادعای رقابت نداشتم و نه منکر برتری او هستم و لکن ما برای خود نصیبی میدیدم ( از فدک ) و ابوبکر بر ما زور گفت و ما در دل خود کراهتی از این عملش احساس کردیم. و مسلمانان از عمل علی خوشحال شدند و به او گفتند: احسنت و بعد از آن، مسلمانان علی را بخاطر این کارش گرامی میداشتند.>>

    در پاسخ به: Reply To: بر دختر پیامبر چه گذشت؟ (اسناد اهل سنت) #4220

    مصعب
    کاربر
    دوباره موضوع را منحرف کردی!! متاسفانه عوض کردن بحث،توهین جز اصول مذهب شماست!!

    بحث در مورد روایتهایی بود که اقا یا خانم گمنام ارائه داده بودند که مفصل دروغهایشان را پاسخ دادم!!

    و شما شبهه ای را مطرح کردی که جوابش را بهتون دادیم و حدیث را نصفه نوشتی و ترجمه را تحریف کردی!!

در حال نمایش 4 نوشته (از کل 4)