حقیقت جو

بنده هم میخاستم جوابی به شبهه این جناب بدم ولی ساده و مختصر.

هر اهل علمی میدونه که شان نزول یک آیه یعنی اینکه یک عمل یا اتفاق یا امثال اینها انجام میشه و بعد خداوند نسبت به اون مورد آیه ای نازل میکنه. خب اینجا میبینیم که آیه نازل شده و بعد پیامبر 5تن رو زیر عبا برده در حالی که اگه درمورد 5تن بود بعدش نازل میشد نه قبلش.

و پیامبر با این عملشون خواستن این مفهوم رو برسونن که این 4تن هم توسط دعای رسول جزو اهل بیت بشن چون شرعا و قانونا جزو اهل بیت رسول نبودن.

من بدون اینهمه توضیح و تفصیل که دوستان دادن توی چند خط جوابتو دادم اگه دنبال حقیقتی بیا رد منطقی بده به جوابم اگر هم دنبال تعصبات کورکورانه ای که بچسب به همون مذهب باطلت.

اولا اهل سنت مث شما کر و کور ومقلد محض نیستن که هرکی هرچی گفت بدون تحقیق ازش تقلید کنن.

دوما اگه ما عقلمون شاذه امثال تو کلا عقل ندارید که بخاد شاذ باشه یا یک نوع دیگه.

سوما برو یاد بگیر کلمه حدیث چند نقطه داره بعد بیا اینجا اگه یاد گرفته بودی بعدش بهت یاد میدم حدیث شاذ یعنی چی و با چ ادله ای این روایت شاذه

دوما اگه منظورت خانه حضرت علی است هیچ کس به ایشون و خانه ایشون نه حمله کرده نه بی حرمتی.

این حرفتم مثل بقیه حرفات کذبه با سندای کذب تر از خودت

اینکه میپرسی حالا کی هست چون بیسوادی. اینم که بعدش گفتی چون بی عقلی. اهل سنت اینو بهت گفتن تا بزننش تو سر بی مغزت که شاید بفهمی حتی علمای خودتونم حدیثو رد کردن نه اینکه از رو کم اوردن باشه.

((اولا ایشون بر رد اهل سنت فقط کتاب میده.یکم عقل بد نیست))

حالا حسابش کن کسی که بر رد اهل سنت کتاب مینویسه هم این حدیثو رد کرده بی عقل.

((دوما عالم بزرگ و صاحب نظری نیست که حرفشو قبول کنیم))

خب بازم حرف بدکی نیست واسه بعضی وقتا که دیگه آدم چیزی واسه گفتن نداره.

((چهارما نت خرابه سه بار میاد.اما همین مطلبتون یکبار امد.چطور؟نت فقط بعضی جاها خرابه؟))

اینم از بی عقلیته دیگه کاریت نمیشه کرد. آخه بی عقل واقعا نمیفهمی بعضی وقتا نت قطع میشه یا کند میشه یا هزار بلای دیگه سرش میاد؟

آخه بی عقل وقتی کسی یک عالم معروف رو نمیشناسه یعنی سواد شناختشو نداشته دیگه. تو فکرکنم اول باید بیام برات معنی و مفهوم کلمه سواد رو بگم بقول معروف از الفبا برات شروع کنم.

((چطور یک نفر هم موافق یک مذهب باشد هم مخالفش؟مثل این است من بگویم ابن تیمیه که خودش دشمن شیعه هست در کتابش نوشته است اشهد ان علیا ولی الله صحیح است.خب.نمیگویید که ابن تیمیه خودش مخالف شیعه بوده چطور شعار مذهب شیعه را قبول میکند؟))

آخه بی عقل مگه من گفتم هم مخالف بوده هم موافق. گفتم حتی عالمی که بقول خودت برضد اهل سنت کتاب مینویسه این حدیثو قبول نداره. فهمیدی یا از الفبا برات شروع کنم.

((سوما اینترنت قطع بشه مطلب سه بار میاد؟یعنی چه؟یکم عقل داشته باش))

اینم بخاطر جهلت نسبت به مسایل و مشکلات اینترنتیه. البته تو که تو علمی که ادعات میشه اینقد جاهلی وای بحال علمی که دربارش ادعات نمیشه.

اونجا شد چون خدا خودش گفته اینجا نشد چون نگفته.

((ضمن اینکه هنوز نگفتید که کجای قرآن گفته اصول را در قرآن گفته ایم یا اینکه باید در قرآن بیایند. و آیا اگر پیامبر گفته باشد نمیتواند اصل بشود؟ من یطع الرسول فقد اطاع الله))

خب این فهمیدنش نیاز به عقل داره که امثال تو کلا ازش بی بهره اید. هرانسان عاقلی میفهمه که اصل یک دین حتما در کتاب اون دین از طرف خداوند آورده میشه تو چون چیزی بنام عقل کلا در وجودت نیست اینچیزا رو نمیفهمی.

اگه خداوند در کتابش نیاورد و پیامبر فرمود اصل نمیشه.

((البته بماند که آقای قزوینی توهین نکرد بلکه گفت میگن دارن این کار رو میکنن که امیدوارم دروغ باشه))

خب قاعدتا پیش تو توهین نیست چون تو هم یه بیشعوری مثل قزوینی هستی.

قزوینی اگه شعورداشت وقصد توهین نداشت نمیومد مطلبی رو که بقول خودش ((میگن دارن انجام میدن)) رو توی تلویزیون بگه.

((بابا این قوامون برای چیست؟ یعنی اگر زن یهودیه آمد و همسر مرد مسلمانی شد، چون تحت ولایت مرد است باید مسلمه بشود؟ ضمن اینکه شما از 51 تا57 مائده یک استثناء نشون بده که گفته باشه دوستی با اهل کتاب نکنید ولی اگر زن گرفتید دوستی با آن زن مشکل ندارد. به قرآن قسم که نیست. مائده عام عام عام است.))

تعجب نمیکنم که چرا جریان سخن خداوند که یکجا گفته دوستی نکنید یکجا گفته میتونید زن بگیرید رو نمیفهمی اتفاقا اگه میفهمیدی تعجب داشت.

ولی برای کسایی که میان این مطالب رو میخونن میگم تا بدونن اهل سنت جواب تمام استدلال هاشون رو دارن و مث امثال تو رو هوا حرف نمیزنن.

خداوند ازدواج رو اجازه داده چون زن در زندگی تحت تاثیر مرده و اون مودتی که بینشون بوجود میاد در جهت خیر پیش میره. خداوند این مساله رو خیلی ظریف و زیبا برامون تعریف کرده که فرموده زن بگیرید ازشون ولی اجازه نداده زن بدیم بهشون.

ولی در دوستی هرکدوم از دوطرف ممکنه رو هم دیگه تاثیر بذارن پس با اهل کتاب اجازه دوستی نداده چون احتمال تاثیر پذیری ازشون رو درنظرگرفته و این دوستی چون در جهت شر پیش میره پس خداوند ازش نهی فرمودن.

در ضمن وقتی مطلب میزاری مثل بچه آدم حرف بزن. میدونم شعورت نمیرسه ولی سعیتو بکن.

والسلام