پاسخ های ارسال شده در انجمن
-
نویسندهنوشته ها
-
بنده سوالات دیگری هم دارم
چرا اهل سنت در برخورد با قانون و نظریه عدالت جمیع صحابه و امساک عما شجر بینهم و ….مواضع دو گانه ای دارند
به این دو نمونه توجه کنید :
دیدگاه ابن تیمیه در مورد خلافت و جنگهای امیر المونین امام علی علیه السلام :
جنگهای علی علیه السلام به خاطر این بود که در مال و جان مردم تصرف کند و آن ها را به اطاعت خویش در آورد . پس چگونه می توان این نبردها را نبرد دین به شمار آورد ؟
بی گمان هر کس اراده فساد و بزرگی در روی زمین را داشته باشد در آخرت از اهل سعادت نخواهد بود – منهاج السنه 8/329
دیدگاه ابن عربی در مورد عایشه در جنگ جمل :
ابن عربی می نویسد :
وقتی که شتر عایشه به خاک افتاد و محمد بن ابی بکر به او رسید ….تا این که عایشه را در حالی که نیکوکار و متقی و با بصیرت و درست اندیش بود به مدینه فرستادند
او به دلیل جنگی که برپا کرده بود ماجور خواهد بود زیرا هر مجتهدی در اجکام مصیب است . الجامع لاحکام القران 7/357
آیا علی ع از صحابه رسول خدا نبود ؟
آیا قاعده عمل به اجتهاد تتنها مختص غیر اهل بیت است ؟نمونه های دیگر :
دیدگاه ابن تیمیه در مورد دشمنان امیر المومنین :
تمامی ناسزاگویان به علی حتی آنهایی که نسبت کفر و عصیان و فسق را به او داده اند ، همگی از گروههای معروف و شناخته شده به حساب می آیند … اما می توان تاکید داشت که یاران معاویه و فرزندان مروان و غیر این ها جزء مسلمین بوده اند و از عاملین به احکام الهی و جزء نمازگزاران و زکات پردازان و روزه داران و حج گزاران و معتقد به محرمات الهی و رسولش به شمار می آمدند و هیچ گونه کفر آشکاری در آنها مشاهده نمی شد بلکه نشانه های اسلام و شریعت در اعمالشان آشکار بود و احکام دینی در نزد آن ها از جایگاه برجسته ای برخوردار بود و این سخنی است که مورد تایید و تصدیق تمامی عالمان اسلام شناس است . منهاج السنه ج3 ص 3
اعتقاد در مورد
ابن ملجم ، قاتل علی بن ابیطالب :
ابن حزم می نویسد :
اختلافی بین بزرگان اهل سنت وجود ندارد که ابن ملجم در حالی که با برداشت شخصی و اجتهاد خودش با فرض این که عملش صحیح است ، حضرت علی علیه السلام را به قتل رساند
و شافعی گوید : ابن ملجم با برداشت شخصی و استنباط خودش علی علیه السلام را کشت . تلخیص الحبیر ج4ص46
مثل همین گفتار نیز از طبری در تاریخ طبری ج 8 ص 58 نقل شده است .
حال چرا وقتی سخن به قاتلین عثمان کشیده می شود یا سخن از کسانی به میان می آید که خلفای ثلاث را دشنام می دهند و …. یا در مورد معاویه و عائشه بحث می شود و لغزشهای آنان مورد بحث قرار می گیرد ، اهل سنت شدیدترین مواضع را می گیرند و قاتلان خلفا و به خصوص عثمان را که آن ها نیز از صحابه بودند و دشنام دهندگان آنان را کافر ، ملحد ، گمراه ، منافق و زندیق و اهل دوزخ و نجس می دانند ؟( منابع در صورت نیاز و درخواست شما از کتب خود اهل سنت ذکر خواهد شد )
چرا این نظریه عدالت صحابه و یا اجتهاد آنان و قداست و احترام صحابه در عمل ،مختص غیر اهل بیت رسول خداست ؟http://www.emamat.ir/forum/index.php?sid=72ee82c53522b899ff74800b74da7eaf
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: سوالی اساسی از شیعیان در مورد امامت از جانب خدا ! #4331می خوام بدونم این آقایی که داره به شیعه تو مصداق 12 امام گیر می دهخودش بگه اولا 12 امامی که پیامبر در حدیث معروف اثنی عشر خلیفه کلهم من قریش فرمودند که صفتشان این است که دنیا تمام نمی شود مگر این که این 12 نفر که دین خدا به آن ها استوار است حکومت می کنند ،چه کسانی هستند ؟
ثانیا امام زمان فعلی اهل سنت که بر طبق حدیث متواتر نبوی اگر او را نشناسند به مرگ جاهلیت مرده اند کیست ؟
لطفا شما جواب بدین اگه می تونید ؟
علماتون که نتونستن 12 نفر رو درست کنند شما چه گلی بر سر اهل سنت می زنید ؟
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: ابن تیمیه و محمد بن عبد الوهاب به به نقد بکشید #4332ابن تیمیه یکی از نظریه پردازان وهابیت است که بسیاری از اعتقادات ایشان از افکار و عقاید فاسد وی سرچشمه گرفته است
وی کینه و عداوت عجیبی نسبت به امیر المومنین و اهل بیت رسول الله ص داشت تا جایی که هر جا به خبر در مورد مناقب یا فضائل ایشان برخورد می کرد آن را از دم تکذیب می نمود حتی اگر از شخص پیامبر صادر شده و مورد تایید علمای اهل سنت بود نمونه روشن آن تکذیب حدیث غدیر است که با اینکه علمای شیعه و سنی قائل به تواتر آن هستند و در اصل صحت و سند آن شکی ندارند انکار نموده است
وی بی حیایی و بی شرمی خود را به حدی رسانده که حتی از جسارت و توهین به ساحت اهل بیت رسول الله و خصوصا حضرت زهرا س نیز خودداری ننموده
برای نمونه به کتاب منهاج السنه وی و موضوع ( نقدی بر عقائد ابن تیمیه ) در انجمن مکاتب و مذاهب – وهابیت در همین سایت مراجعه کنیداز آنجا که وی تعصب بی جایی نسبت به افکار و عقائد خویش دارد و از طرفی کینه شدیدی هم نسبت به اهل بیت داشته در بسیاری از موارد روی این مبنا از در انکار حقایق و زور گویی برآمده و دست به توجیهات بی مورد زده تا بر اعتقادات خویش پایبند باشد لذا دچار تناقض گویی های بسیاری شده است
در این موضوع قصد داریم شما را با قسمتی از تناقض گویی های وی آشنا کنیم
1- وی در موارد بسيارى به صحيح بخارى استناد مىكند.
اما هنگامى كه به روايتى مخالف افكارش در كتاب بر مى خورد آن روايت را باطل دانسته و مى گويد: «در بخارى اغلاطى وجود دارد». 12- در باب فضايل عمر به كتاب ترمذى استناد مى كند.
ولى هنگامى كه به روايات فضايل على عليه السلام مى رسدمى گويد: «ترمذى احاديثى در فضايل على ذكر كرده كه بسيارى از آنها ضعيف است». 2
3- به احاديث احمدبن حنبل در كتاب «المسند» زياد احتجاج مى كند. ولى وقتى مشاهده مى كند شيعه اماميه به برخى احاديث آن احتجاج مى كنند مى گويد: «گاهى امام احمد و اسحاق و ديگران، احاديثى نقل مى كنند كه نزد خودشان ضعيف است».3
و جايى ديگر مى گويد: «هر چه را احمد در مسند و غير مسند نقل كرده، نزدش حجت نيست». 4 در نتيجه بايد گفت آنچه موافق با هواى نفس ابن تيميه است حجت بوده و آن چه مخالف هواى نفس اوست؛ ضعيف يا جعلى است.4- در مواردى كه رأى و نظرش موافق شهرستانى است به كلامش اعتماد مى كند. ولى هر جا مطلبى از او مشاهده مى كند كه موافق نظرش نيست يا مايه تقويت شيعه است مى گويد: «شهرستانى خبرويت ندارد». 5
5- از تفسير طبرى، ابن ابى حاتم و بغوى به جهت نقل رواياتى كه موافق نظريات اوست تمجيد مى كند. اما وقتى شيعه به روايات آنان استدلال مى كند، مى گويد: «مجرد
نقل يكى از اين افراد دليل بر صحت روايت نمى شود. بلكه اين كتب جمع كننده چاق و لاغر و جعلى و دروغى است». 6منابع :
1- منهاج السنه، ج 5، ص 101 و 102- ج 7، ص 215.
2- منهاج السنه، ج 7، ص 178.
3- همان ص 53
4-منهاج السنه، ج 7، ص 96
5 -همان، ج 6، ص 300 و 305 و 319 و 326 و 362
6- منهاج السنه ج7 صشنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: ابن تیمیه و محمد بن عبد الوهاب به به نقد بکشید #4333ابن تيميّه گاهى در مورد برخى از سخنان خويش ادّعاى تواتر مى كند و مى گويد:
هنگامى كه على از جنگ صفين برگشت سخنش عوض شد… و خبرهاى متواترى آمده كه او در آخر كار از اوضاع ناراحت بود.1
گاهى على از جنگ هايى كه كرده بود اظهار پشيمانى و ناراحتى مى كرد. اين ها همه نشان گر آن است كه او بر اين نبردها دليل شرعى نداشته است(!!)2روايت متواتر به روايتى مى گويند كه آن قدر راويان مختلف به سندهاى گوناگون آن را نقل كرده باشند كه جاى هيچ شك و شبهه اى در صحّت و راستى آن نباشد و انسان به صدور آن يقين پيدا كند.
جند سوال :
اين اخبار متواترى كه ابن تيميّه ادّعا مى كند كجا هستند؟
چند سند دارند؟
چند نفر آن ها را نقل كرده اند؟
در چند كتاب وارد شده اند؟
غیر از وی چه علمایی ادعای تواتر آنها را کرده اند ؟
1-منهاج السنه: 6 / 209.
2- همان: 8 /526 -
نویسندهنوشته ها
فریقین در کتب معتبرشان نقل کرده و پذیرفته اند و حتی عبد الله بن عمر در شب بیعت با حجاج بدان استناد می کرد
هر کس بمیرد و امام زمان خود را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده
من بات لیلة و لم یکن فی عنقه بیعة امام مات میتة جاهلیة . الفاظ این روایت مختلف است ولی مضمونش واحد
بر طبق این خبر ، اولا در هر دوره و زمانی امامی وجود دارد که واجب المعرفة و الاطاعة است یعنی ابتدا باید او را شناخت و سپس از او اطاعت کرد
ثانیا کسی که امام زمانش را نشناسد و به تبع طیع او نباشد به مرگ جاهلیت مرده و مرگ جاهلیت یعنی مرگ شرک و بت پرستی
امام دوازده هم شیعیان بر طبق نق و اعتراف علمای شیعه و سنی فرزند امام حسن عسکری ع بوده که نه تنها به دنیا آمدنش مورد اطمینان شیعه است که ما بر طبق این روایت و سایر اخبار نبوی یقین به حضور و زنده بودنش در این زمان نیز داریم
والبته این مطلبی است که بسیاری از علمای اهل سنت نیز بدان اعتراف کرده اند
لطفا بگویید کدامیک از کتب شیعه اعتراف کرده اند که: فرزندی از امام عسکری آشکار نبود، بنابراین میراث او بین برادرش
جعفر و مادرش تقسیم شد». و بعد از وفات حسن بدون آن که فرزندی داشته باشد، علمای شیعه در مورد این که چه کسی جانشین او
شود حیرت¬زده و سرگردان دچار تفرقه گردیدند، – کجا این جعلیات و اکاذیب آمده ؟
چرا به علمای شیعه دروغ می بندید ؟
حال شیعه حق دارد از علمای اهل سنت بپرسد که امام زمان فعلی شما کیست ؟ تا برسیم به این که مکانش کجاست ؟
امام زمان شما کیست که اگر او را نشناسید به مرگ جاهلیت می میرید ؟