پاسخ های ارسال شده در انجمن
-
نویسندهنوشته ها
-
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: اوربان:چند سوال برای رد مذهب امامیه و هدایت عوام تشیع #5062در كتاب صحيح بخاري، جلد 8، صفحه 26، حديث 6918 صراحت دارد كه جناب خليفه دوم ميگويد: فكان مما أنزل الله آية الرجم فقرأناها و عقلناها و وعيناها، فلذا رجم رسول الله صلى الله عليه و سلم و رجمنا بعده، فأخشى أن طال بالناس زمان أن يقول قائل و الله ما نجد آية الرجم في كتاب الله. آيه رجم در قرآن بوده و در زمان پيامبر (صلي الله عليه و سلم) ما رجم ميكرديم و بعد از او هم رجم ميشد. ولي اين آيه در قرآن نيست و حذف شده است و من ميترسم آيندگان بيايند و ببينند كه اين آيه از قرآن حذف شده است. همچنين جناب عبد الرزاق، استاد بخاري، در كتاب المصنف، جلد 7، صفحه 330 اين قضيه را نقل ميكند. جالبتر اين است كه جناب سيوطي نقل ميكند و ميگويد: بسند موثق عن عمر بن الخطاب: القرآن ألف ألف حرف و سبعة و عشرون ألف حرف. قرآن، يك ميليون و 27 هزار حرف دارد. الإتقان في علوم القرآن للسيوطي، ج 1، ص 190 ـ الدر المنثور لجلال الدين السيوطي، ج 6، ص 422 ـ المعجم الأوسط للطبراني، ج 6، ص 361 ـ لسان الميزان لإبن حجر العسقلاني، ج 5، ص 277الآن كه كامپيوتر هم وجود دارد، آيات و كلمات و حروف قرآن شمارش شده است. اين قرآن چند حرف دارد؟ آقاي قرطبي كه از او تعبير ميكنيد به امام قرطبي، در كتاب تفسيرش، جلد 1، صفحه 65 ميگويد: در زمان حجاج بن يوسف ثقفي، تمام قاريان و حافظان و كاتبان را جمع كردند و آيات و كلمات و حروف قرآن را شمارش كردند و مجموع حروف قرآن 340 هزار و 740 حرف شد.اگر واقعاً اين روايت آقاي عمر بن خطاب را بپذيريم، دو سوم قرآن از بين رفته است راستی فضایل جناب ابوبکر و عمر این است؟ در جنگ احد، خود عمر ميگويد: ففررت، حتى صعدت الجبل، فلقد رأيتني أنزو كأنني أروى.من، جزء فراريها بودم و از ترس دشمنان، همانند بز کوهي، دوان دوان بالاي کوه ميرفتم. الدر المنثور للسيوطي، ج2، ص88 ـ كنز العمال للمتقي الهندي، ج2، ص376 ـ جامع البيان لإبن جرير الطبري، ج4، ص193 .شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: اوربان:چند سوال برای رد مذهب امامیه و هدایت عوام تشیع #5061
حديث حوضي كه با اين آب و تاب در صحيح بخاريآمده، آيا سرنوشت صحابه پيامبر اکرم (صلى الله عليه و آله) نيست؟: عن أبي هريرة عن النبي صلى الله عليه و سلم قال: بينا أنا قائم، فإذا زمرة حتى إذا عرفتهم، خرج رجل من بيني و بينهم فقال: هلم، فقلت: أين؟ قال: إلى النار و الله! قلت: و ما شأنهم؟ قال: إنهم إرتدوا بعدك على أدبارهم القهقري، ثم إذا زمرة حتى إذا عرفتهم، خرج رجل من بيني و بينهم فقال: هلم، قلت: أين؟ قال: إلى النار والله! قلت: ما شأنهم؟ قال: إنهم إرتدوا بعدك على أدبارهم القهقري، فلا أراه يخلص منهم إلا مثل همل النعم. صحيح البخاري، ج7، ص 208
چرا آقاي بخاري اين قضايا را آورده است؟ چرا از آقاي معاويه نقل ميكنند كه وقتي به مدينه ميآيد، به سعد بن وقاص ميگويد: ما منعك أن تسب أبا التراب؟ چرا أبو تراب ـ علي ـ را سبّ و ناسزا نميكني؟ صحيح مسلم، ج7، ص120. شما كه دم از صحابه مي زنید آيا سبّ اميرالمؤمنين (عليه السلام) را هم خط قرمز مي شمار ید؟در صحيح مسلم روايتي نقل شده از عايشه ام المؤمنين: هشام بن عروه از پدرش نقل ميكند كه عايشه به من گفت: عن هشام بن عروة عن أبيه، قال: قالت لي عائشة: يا ابن أختي! أمروا ان يستغفروا لأصحاب النبي صلى الله عليه و سلم، فسبّوهم. قرآن به اين مسلمانان دستور داده است تا نسبت به اصحاب پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) استغفار كنند، ولي اينها به اصحاب پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) ناسزا مي گويند. در صحيح بخاري آمده است كه أبو هريره نقل ميكند: لما توفي النبي صلي الله عليه و سلم و استخلف أبو بكر و كفر من كفر من العرب. وقتي پيامبر صلي الله عليه و سلم از دنيا رفت و أبو بكر خليفه شد، تعداد انبوهي از عرب كافر شدند. صحيح بخاري، ج8، ص50، كتاب إستتابة المرتدين و المعاندين و قتالهم … و ص140، ح6924، كتاب الإعتصام بالكتاب و السنة ـ صحيح مسلم، ج1، ص38، كتاب الإيمان، باب الأمر بقتال الناس حتي يقولوا لا إله إلا الله محمد رسول الله…..شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: اوربان:چند سوال برای رد مذهب امامیه و هدایت عوام تشیع #5060جناب اوربان موحد؛ هر چند متاسفانه دوباره از در اهانت و افترا وارد شدید. اما برای اتمام حجت بر شما و همفکران شما مطالبی را به عرض شما می رسانم. بنده گشتی در سایت اسلام تکس زدم، دیدم دیدم دیگر دوستان در مورد بعضی از مسائلی که در اینجا مطرح شده جواب دادند و یا در حال جواب دادن هستند. وقتی بحث غدیر روشن شود خود به خود خیلی از مسائل روشن خواهد شد. بنابراین به بعضی از مسائل مطرح شده دیگر می پردازم. اما اگر فکر کردید که بنده جواب ندارم و یا می خواهم از جواب دادن فرار کنم؛ سخت در اشتباهید. اما بنده روش خودم را دارم. طوری مطالب را با ادله و دلیل از کتب خودتان بیاورم که دگیر جرات نکنید در این سایت با نام اوربان موحد ظاهر شوید. البته اگر مسئولین سایت نام کاربری بنده را مسدود نکنند؛ چنانکه قبلا کردند. در مورد صحابه نوشتید؛ ملاحظه بفرمایید: وَ مِنْهُمُ الَّذِينَ يُؤْذُونَ النَّبِيَّ وَ يَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ يُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ رَحْمَةٌ لِلَّذِينَ آَمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذِينَ يُؤْذُونَ رَسُولَ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ. سوره توبه/آيه61. اينها چه كساني بودند كه پيامبر اکرم (صلى الله عليه و آله) را اذيت ميكردند؟: إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَ الْآَخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُهِينًا. سوره أحزاب/آيه57. كساني كه در اطراف پيامبر اکرم (صلى الله عليه و آله) بودند به خداوند بدگمان بودند و گمان جاهلي داشتند، چه كساني هستند؟: وَ طَائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ يَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجَاهِلِيَّةِ. سوره آل عمران/آيه154. اين فاسق چه كسي بود كه براي پيامبر اکرم (صلى الله عليه و آله) خبر آورد؟: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ. سوره حجرات/آيه6. اتفاق نظر است كه مراد از اين فاسق، وليد بن عقبه است.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: اوربان:چند سوال برای رد مذهب امامیه و هدایت عوام تشیع #4997جناب اوربان موحد، هر چند شما به جای اهانت مستقیم وارد بحث شدید جای تشکر دارد. هر چند با لفظ رافضی وارد شدید؛ اما انشاالله این را به حساب تبلیغات سوء بر ضد مکتب اهلبیت علیهم السلام می دانم.چند مطلب را پیش کشیدید که جای بحث دارد.
اول در مورد امامت و اینکه امامت از اصول هست یا نه؟ و اشاره کردید که ما به خاطرش دیگران را تکفیر می کنیم
دوم در مورد تحریف قران
سوم حدیث صحیح در مورد امامت
جناب اوربان هر چند تمام موارد فوق بحث مفصلی است اما انشاالله به حول و قوه الهی بتوانم جواب سوالات شما را به صورت خلاصه و مفید ارائه بدهم. انشالله جواب شما به زودی داده می شود. اما خواستم شما را در مورد این حدیث جویا شوم. و مابقی بحث به صورت تفصیل داده خواهد شد
جمعي از فقهاي اهل سنت گفتهاند:
من أنکر خلافة أبي بکر فهو کافر.
هر کس منکر خلافت ابوبکر باشد، کافر است.
فتاواي هنديه، ج2، ص263 – حاشيه رد المحتار لإبن عابدين، ج1، ص605 – البحر الرائق لإبن نجيم مصري، ج1، ص611 – روضة الطالبين للنووي، ج8، ص215
خب، الان که 400 ميليون شيعه، منکر خلافت ابوبکر هستند، آقايان ميگويند کافر هستند. حضرت صديقه طاهره (سلام الله عليها) معتقد به خلافت ابوبکر نبود، او را – نستجير بالله – کافر ميدانند. سعد بن عبادة انصاري – از أجلّاي صحابه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) – تا آخر عمر، زير بار خلافت ابوبکر نرفت، بنابراين او هم کافر است.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: اوربان:چند سوال برای رد مذهب امامیه و هدایت عوام تشیع #4981جناب اوربان موحد واقعا گل کاشتی با این سوالاتت…الحق کمر شیعه را با این چند سوال شکستی
راستی جناب می شه بفرمایید ما چه حدیثی بسیاوریم که شماها و امثال شما ها قبول بفرمایید.این همه حدیث در کتب خودتان در مورد وصایت و خلافت امام علی علیه السلام هست که شما قبول نمی فرمایید
راستی جناب می شه شما خلافت جناب ابوبکر و عمر را با حدیث صحیح با رجال صحیح بیاورید. هر چند ندارید. اما منتظر گاف بزرگتان هستم تا جواب بگیرید که احادیث موجود در مورد جناب ابوبکر صحیح نیست
در مورد سوال دوم کی گفته قران ناقضه…چرا به جای اهانت و افترا حداقل دلایل خود را ذکر می کردید….با کدام دلیل و برهان می گویید نود درصد قائل به تحریف هستند؟ به جای نوشتن مطالب احساسی و به دور از واقعیت و به جای اهانت و افترا کمی مطالعه بفرمایید و اگر بر جهل خویش پای بفشارید ان وقت جواب شما داده می شود.شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: افسانه عبد الله بن سبا ساخته پرداخته ذهن بیمار بنی امیه #4369در کتب شيعه مطرح شده است؛ ولي به عنوان يک فرد مطرود و کذّاب و ملعون و غالي. مرحوم کَشّي در رجال خود نقل کرده است از أبان بن عثمان – از اصحاب اجماع که وثاقتش اجماعي است – که از امام صادق (عليه السلام) شنيدم فرمود: لعن الله عبد الله بن سبإ، إنه ادعى الربوبية في أمير المؤمنين (عليه السلام) و كان والله أمير المؤمنين (عليه السلام) عبدالله طائعا، الويل لمن كذب علينا و إن قوما يقولون فينا ما لا نقوله في أنفسنا، نبرأ إلى الله منهم نبرأ إلى الله منهم. خدا لعنت کند عبدالله بن سبأ را که ادعاي ربوبيت در اميرالمؤمنين (عليه السلام) کرد. اميرالمؤمنين (عليه السلام) بنده مطيع خدا بود. واي بر کسي که بر ما دروغ ببندد و بگويد چيزي را که ما نسبت به خودمان همچنين ادعايي نداريم و به خداي عالم از اينچنين گفتاري برائت ميجوييم. رجال کشي، ج1، ص324، حديث172 همچنين در حديث 173 آقا امام سجاد (عليه السلام) ميفرمايد: لعن الله من كذب علينا، إني ذكرت عبد الله بن سبإ فقامت كل شعرة في جسدي، لقد ادعى أمرا عظيما ما له لعنه الله. … من به ياد عبدالله بن سبأ افتادم و موهاي بدن من سيخ شد. او ادعاي بزرگي کرد، چه مرضي داشت، خدا او را لعنت کند. رجال الکشي، ج1، 324، حديث173 همچنين در حديث 171 امام صادق (عليه السلام) ميفرمايد: و هو يحدث أصحابه بحديث عبد الله بن سبإ و ما ادعى من الربوبية في أمير المؤمنين علي بن أبي طالب، فقال إنه لما ادعى ذلك فيه استتابه أمير المؤمنين (ع) فأبى أن يتوب فأحرقه بالنار. اميرالمؤمنين (عليه السلام) او را به خاطر ادعاي نادرست نسبت به خود توبه داد و ممانعت کرد از اين که توبه کند و اميرالمؤمنين (عليه السلام) هم او را با آتش سوزاندند. همچنين در روايتي، مرحوم شيخ صدوق (ره) در حديث اربعمائة که سندا صحيح است، بحث عبدالله بن سبأ را مطرح ميکند که در برابر اميرالمؤمنين (عليه السلام) سؤالاتي داشت که بوي غلوّ ميداد و اميرالمؤمنين (عليه السلام) با او برخورد تندي فرمودند. الخصال للشيخ الصدوق، ص628 ما در اين زمينه، روايات متعددي داريم که عبدالله بن سبأ يک فرد مطرود و بيارزشي و فاقد اعتبار بود و جزء علقه مضغههاي جامعه آن روز بود و در آن حدي نبود که چيزي به مذهب شيعه بيافزايد يا بخواهد کسر کند يا موجود تأثيرگذاري در جامعه باشد يا صحابه را تحريک کند و عليه عثمان تشويق کند يا جنگ جمل بسازد. اينها همه از بافتههاي سيف بن عمر است که از رُوات کذاب و متهم به زندقه آقاي طبري در تاريخش است. تهذيب التهذيب لإبن حجر العسقلاني، ج4، ص259 ـ ميزان الإعتدال للذهبي، ج2، ص255 ـ تهذيب الکمال للمزي، ج12، ص324
عبارت صحيح بخاري كه از ابوهريره است و از نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) نقل ميكند، اين است: بينا أنا قائم فإذا زمرة حتي إذا عرفتهم، خرج رجل من بيني و بينهم فقال: هلم، فقلت: أين؟ قال: إلي النار والله! قلت: و ما شأنهم؟ قال: إنهم إرتدوا بعدك علي أدبارهم القهقري، ثم إذا زمرة حتي إذا عرفتهم، خرج رجل من بيني و بينهم فقال: هلم، قلت: أين؟ قال: إلي النار والله! قلت: ما شأنهم؟ قال: إنهم إرتدوا بعدك علي ادبارهم القهقري، فلا أراه يخلص منهم إلا مثل همل النعم. كنار حوض كوثر نشسته بودم و صحابه من، طرف حوض ميآمدند تا آب بخورند. اما اينها را كشان كشان ميبردند. گفتم: كجا ميبريد؟ گفتند: به طرف آتش جهنم. دستههاي ديگري هم به همين شكل بودند. گفتم: مگر اينها چه كردهاند؟ گفتند: اين صحابه بعد از تو مرتدًّ شدند و به عقائد دوران جاهليت برگشتند. من ميبينيم كه اينها ميبرند و جز تعداد اندكي از صحابه من، از آتش جهنم نجات نمی یابند.صحيح البخاري، ج7، ص209، حديث6587. اين روايت از صحيح بخاري است، نه از كتابهاي ديگر كه از ما سند بخواهيد. آقايان هم ميگويند صحيح بخاري، نازل منزله قرآن است و هر كس در صحت احاديث صحيح بخاري شك كند، مرتدّ است. حتي آقاي ابن كثير دمشقي ـ از استوانههاي علمي وهابيت كه بر سر او قسم ميخورند ـ از عايشه نقل ميكند: لما قبض رسول الله صلي الله عليه و سلم إرتدت العرب قاطبة و اشرأبت النفاق. تمام عربها بعد از رحلت پيامبر (صلي الله عليه و سلم) مرتد شدند و نفاق ميان مردم برخاست. البداية و النهاية لإبن كثير، ج6، ص336
اقای حکیم در مورد صحابه نوشتند که ما تمان صحابه را کافر می دانیم و ما را متهم ومی کنند که در گوش ما دروغ خواندند و اینکه دنیا می داند کی دروغ می گوید…البته اقا حکیم بدون اینکه دلیل بیاورد؛ دوباره باعث آبروریزی خودشان شد. چون معلوم شد از کتب خودشان هم اطلاعی ندارد چه به رسد به شیعه. فقط دروغ پراکنی های افراد مغرض را که بدون سند و دلیل حرف می زنند، برای ادعای دلیل خود اورده و حداقل نرفته ببیند که ایا تهمت هایی که در حق شیعه زده اند درسته یا نه.از جناب حکیم می پرسیم شما که دم از صحابه می زنید و سنگ صحابه را به سینه می زینید نظرتان در مورد این احادیث چیست؟ دوم شما که این قدر برای صحابه احترام قائلید چرا در مقابل سلفی های مزدور که قبر صحابی پیامبر صل الله علیه و اله و سلم را نبش قبر کردند و بی احترامی کردند سکوت کردید و چرا حداقل محکوم نکردید و این اعتراض خودتان را به گوش مفتی های جیرخوار وهابیت هم برسانید.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: یکی از علامه های شیعه: گوساله پرستی همان خدا پرستی است و یکی از پیامبران الهی اشتباه کرده!! #4362بنده عین مطلب را از سایت مورد نظر اوردماگر می خواهید نظرتان را غالب کنید مشکل نیست….اما بعد؛عتاب کرد ولی نفرمود که گوساله بپرستید. شما از این اینکه فرموده عتاب کرده یعنی گوساله بپرست؟….چرا نمی فرمایید عتاب موسی از برای این بود که چرا چنین شد؟ چرا به جای یکتاپرستی بت پرستی شد؟ عتاب موسی در این مورد است.
برای اثبات این دلیل می توان به باقی ماجرا اشاره کرد که موسی گوساله سامری را به اتش کشید…دوستان می توانند رجوع به سایت مورد نظر کنند
بنده اعتقاد دارم شما به نوعی می خواهید برداشت خودتان را در این امر به نوعی که دوست دارید برداشت کنید…..البته جای بحث دارد که دیگر دوستان انشا الله نظر خواهند داد
با تشکر
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: یکی از علامه های شیعه: گوساله پرستی همان خدا پرستی است و یکی از پیامبران الهی اشتباه کرده!! #4360و لذلك لما قال له هارون ما قال، رجع الى السامري فقال له: فَما خَطْبُكَ يا سامِرِيُّ يعنى فيما صنعت من عدو لك إلى صورة العجل على الاختصاص، و صنعك هذا الشبح من حلّي القوم حتّى أخذت بقلوبهم من أجل أموالهم، فإنّ عيسى يقول لبني إسرائيل يا بني إسرائيل قلب كلّ إنسان حيث ماله، فاجعلوا أموالكم في السماء تكن قلوبكم في السماء و ما سمّي المال مالا إلّا لكونه بالذات تميل القلوب إليه بالعبادة، فهو المقصود الأعظم المعظّم في القلوب لما فيها من الافتقار إليه.
وقتى كه هارون به موسى گفت، آن چه را كه گفت، موسى به سوى سامرى برگشت و به او گفت اى سامرى اين كار تو چيست و مراد تو چه خواهد بود؟ يعنى اين كارى كه كردى كه به صورت عجل، عدول كردى و اختصاصا آن را پرستيدى و اين شبح را از حلّي قوم ساختى (و اله مطلق را كه اله عالميان است ترك گفتى) تا به سبب اموالشان دلهايشان را گرفتى. چه اينكه عيسى به بنى اسرائيل مىگويد اى بنى اسرائيل قلب هر انسان آن جاست كه مال او در آن جاست. پس اموالتان را در آسمان قرار دهيد تا دلهاى شما در آسمان باشد. (مراد از اموال سماوى علوم و معارف و اعمال صالحه است كه كاسب تجليات الهيه و سعادت ابديه مىباشد). و مال، مال ناميده نشد مگر بدين جهت كه دلها با لذات به سوى آن ميل مىكند و او را مىپرستد. پس مال مقصود اعظم معظم در دلهاست، چه اينكه دلها (براى ميل به مقاصد و تحصيل حوايج) افتقار به مال دارد. صص 513 و 514. نام کتاب ممد الهمم در شرح فصوص الحكم .تأليف: حسن حسن زاده آملى .ناشر: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى – تهران .چاپ: چاپ اول – 1378 هجرى شمسى.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: یکی از علامه های شیعه: گوساله پرستی همان خدا پرستی است و یکی از پیامبران الهی اشتباه کرده!! #4359ثم قال هارون لموسى عليهما السلام إِنِّي خَشِيتُ أَنْ تَقُولَ فَرَّقْتَ بَيْنَ بَنِي إِسْرائِيلَ فتجعلني سببا في تفريقهم فإنّ عبادة العجل فرقت بينهم، فكان منهم من عبده اتباعا للسامري و تقليدا له، و منهم من توقف عن عبادته حتّى يرجع موسى إليهم فيسألونه في ذلك فخشي هارون أن ينسب ذلك الفرقان بينهم اليه.
سپس هارون به موسى گفت من ترسيدم كه تو بگويى بين بنى اسرائيل جدايى انداختى و مرا سبب تفريق و پراكندگى آنها قرار بدهى چه اينكه عبادت عجل بين آنان تفرقه ايجاد كرد زيرا بعضى از آنان به پيروى سامرى و تقليد از وى عجل را پرستش كردند و بعضى از آنان از عبادتش خوددارى نمودند و توقف كردند، تا موسى به نزد آنان برگردد و از وى در اين امر بپرسند. لذا هارون بيم آن داشت كه اين فرقان و جدايى بين آنان به او نسبت داده شود.و كان موسى أعلم بالأمر من هارون لأنّه علم ما عبده أصحاب العجل، لعلمه بأنّ الله قد قضى ألّا يعبد إلّا إيّاه: و ما حكم الله بشيء إلّا وقع. فكان عتب موسى أخاه هارون لما وقع الأمر في إنكاره و عدم اتساعه، فان العارف من يرى الحقّ في كلّ شيء، بل يراه عين كل شی ءّ.
موسى (ع) بواقع و نفس الامر و به امر توحيد اعلم از هارون بود. چه اينكه مىدانست اصحاب عجل چه كسى را پرستش مىكردند. زيرا او عالم بود كه خداوند حكم فرموده كه جز او پرستش نشود و آن چه را حكم فرمود، غير آن نخواهد شد (پس جميع عبادتها عبادت حق تعالى است و لكن، «اى بسا كس را كه صورت راه زد.
بنا بر اين عتاب موسى برادرش هارون را از اين جهت بود كه هارون انكار عبادت عجل مىنمود و قلب او چون موسى اتساع نداشت. چه اينكه عارف حق را در هر چيز مىبيند بلكه او را عين هر چيز مىبيند (غرض شيخ در اين گونه مسائل در فصوص و فتوحات و ديگر زبر و رسائلش بيان اسرار ولايت و باطن است براى كسانى كه اهل سرّند. هر چند به حسب نبوت تشريع مقرّ است كه بايد توده مردم را از عبادت اصنام بازداشت. چنانكه انبياء عبادت اصنام را انكار مىفرمودند.
فكان موسى يربّي هارون تربية علم و إنّ كان أصغر منه في السنّ چون حضرت موسى مربى هارون بود و او را تربيت علمى مىنمود، هر چند به حسب سن كوچكتر از هارون بود.
این را هم اضافه کنم که اقایان مدعی در شبکه کلمه گفتند اگر یک روایت صحیح برای اثبات امامت امام علی علیه السلام بیاورید فلان و بهمان می کنم و…اقایان شبکه ولایت چهل روایت اوردند اما چی شد؟ مشخصه شبکه کلمه می داند که انچه تحویل بینندگان می دهند جز دروغ و تحریف نیست.راستی همین شبکه کلمه نبود که به دروغ اعلان کرد که از کشف قران 115 سوره ای در قم خبر دادند؟ با اینکه سایتی که خبر را اعلان کرده بود اعلان کرده بود که مطالب این سایت شوخی و …است جدی نگیرید…اما اقای هاشمی بدون توجه این مسدله ان را را با اب و تاب گفتند و فکر نمی کردند که مفتضح می شود
اقای حکیم..شما بسم الله امدید و خطر گسترش شیعه را نوشتید….موقعی که حزب الله لبنان بر ضد اسرائیل جنگید و اعراب در شش روز شکست خوردند حزب الله لبنان در سی وشش روز با اسرائیل جنگدید؟ و شکستش داد.شما کجا بودید ؟مفتیان سلفی کجا بودند؟ مگر نبودند که حتی دعا کردن برای حزب الله را حرام کردند؟ مگر عربستان سوخت جت های اسرائیل را تامین نکرد.؟…یادتان رفته همین عربستان سعودی اولاامر وهابیت در جنگ ایران و عراق چه نقشی داشت؟ چه حمایت ها که نکرد؟ عزیرم دشمن مشترک را بشناس؟ کشته شدن انسان های بی گناه در سوریه و جاهای دیگه محکومه اما وقتی همین سلفی ها می ایند و نبش قبر می کنند و علنا تهدید می کنند که به قبر شریف حضرت زینب سلام الله علیها حمله می کنند به قبر شریف رقیه سلام الله علیها حمله می کنند و حتی قبر صحابی پیامبر را وبران کردند و جسد مطهرش را به غارت بردند؟ مگر نبود که به قبر مطهر عمار یاسر حمله کردند؟کجاست دفاع از صحابه؟اگر فرضا شیعه به یکی از قبر صحابه حمله می کرد که اه و ناله تان بلند بود؟مسئله قبر و …نیست مسئله این است که سلفی های مزدور امروز الت دست دشمنان اسلام شدند امروز سلفی ها سلاح امریکا شدند و دارند مردمان بیگاه سوریه عراق و افغانستان و پاکستان را از دم تیغ تکفیر می کشند شما نمی خواهید بفهمید؟ ببینم به قول شما حزب الله کمک بشار اسد می کند یادتان به مسلمانان افتاد؟ کجا بودید تا قبل از این که در کشورهای عربی ؛مسلمانان بیدار شوند؛ مگر همین وهابیت نبودند که چقدر از شیعه و سنی کشتد؟ چرا شما نگران گسترش خشونت و ترور توسط وهابیت تکفیری یا سلفی های تکفیری نیستید؟ شیعه کجا سنی کشته؟ از زمان تاسیس شاخ شیطان ببینید که چقدر این شاخ شیطان از سنی و شیعه کشته؟ به جای تحت تاثیر قرار گرفتن توسط دشمنان اسلام چشمانتان را بیشتر باز کنید و نگران خشونت تکفیری ها باشید که امروز شاخ شیطان دشمن اصیل اسلام و مسلمین اند
شما بینید معنای هناک را به شرق تعبیر می کنند و ما را به نادانی و کج فهمی متهم می کنند؟!!اگر فرضا به شرق اشاره شده منظور از شرق در این روایت چیست؟
در ثانی چرا تا نمی توانید ماجرای جنگ جمل و صفین را حل و فصل کنید متوسل به افسانه عبد الله سبا یهودی می شوید؟
بنده مطالبی در این مورد دادم که انشا الله مطالعه بفرمایید که ماجرای عبد الله سبا دروغی ار سوی بنی امیه لعنت الله علیهم بود برای پوشاندن جنایات خود. که خدا را شکر موفق نشدند. شما راست می فرمایید بفرمایید این عبد الله سبا را با دلیل محکم برای ما ثابت کنید و بفرمایید ماجرای این عبد الله از کجا امده تا ما هم روشن شویم .انشاالله بنده ماجرای عبد الله سبا را خیلی روشن و واضح بیان می کنم تا بیشتر روشن شوید.
آیا کشتاری که در افغانستان و عراق و پاکستان روی می دهد یک کلاغ و چهل کلاغ است؟آیا چشمتان را به روی واقعیت بستید و مانند کبک سر در زیر برف نااگاهی و غفلت قرار دادید می تواند چیزی از واقعیت را حل کند؟
شما که راست می فرمایید بفرمایید تا ما روشن شویم؟
هر روز شاهد کشته شدن عزیزان شیعه و سنی به دست سلفی های تکفیری هستیم شما در خواب غفلت هستید بماند اما مسلمان جهان بیدار هستند و این جنایتها را می بینند و مانند شما که به سادگی تمام از تمام از این گونه جنایات می گذرید نمی گذرند و روزی شاخ شیطان شکسته خواهد شد
ایا کشتار روزانه سلفی های تکفیری را نمی بینید؟ این به معنای تحت تاثیر قرار گرفتن است؟
راستی شما تحت تاثیر چه چیزی هستید؟ ما نیز تحت تاثیر ان قرار بگیرم و مانند شما بی خیال واقعیت شویم و مانند سلفی های تکفیری همه را قتل عام کنیم و اب از اب تکان نخورد و در اخر بگویید شما تحت تاثیر اخبار دروغین ایران هستید
-
نویسندهنوشته ها