پاسخ های ارسال شده در انجمن
-
نویسندهنوشته ها
-
دیوار
أنساب الأشراف للبلاذري [الحكم: إسناده ضعيف ويحسن إذا توبع]
http://library.islamweb.net/hadith/dyntree1.php?type=2&sid=3448&bk_no=196&cid=12007
دیوار
دیوار
امام ذهبی و محقق کتاب این روایت را رد می کنند و امام می فرمایند:فقط غلاة شیعه(روافض) بغض سیدنا ابو موسی را داشتند و سیدنا حذیفه را تبرئه می کنند
http://postimg.org/image/vpmcqr16l/
دیوار
نوشته اید:_اجتهاد کرد با علی جنگید و هزاران نفر را کشت
_اجتهاد کرد عمار را کشت
_اجتهاد کرد قتل عمار را تقصیر حضرت علی انداخت
_اجتهاد کرد خلافت را تبدیل به پادشاهی کرد
_اجتهاد کرد با وجود زنده بودن صحابه بدری یزید را خلیفه کرد
_اجتهاد کرد سه بار از دستور پیامبر تخلف کنه و پیامبر فرمودند خدایا شکم و را هرگز سیر نکن
_اجتهاد کرد حجر بن عدی را کشت
_اجتهاد کرد یاران حجر را هم کشت
_اجتهاد کرد مغیره را والی کردپاسخ:من فکر کنم با دیوار حرف بزنم بهتر باشد تا با شخصی که حرف متوجه نمیشود
نوشته اید:درباره قاتلان عثمان هم بر این باور هستی که انها هم اجتهاد کردند؟؟؟
_شیعه هم اجازه داره از این نوع اجتهاد ها کنه؟یا مرگ خوبه برای همسایه اجتهاد خوبه برای فقط معاویه!اجازه همچین اجتهاد هایی را برای دیگران قبول داری یا اسمان باز شده و معاویه را با همچین اجتهاد هایی انداخته زمین و دیگران حق همچین کار هایی ندارند ،تخمشو مخل خورده.
خودتو به تجاهل نزن.پاسخ:قاتلان عثمان جز اصحاب پیامبر بودند؟
رسول الله راجع به قاتلان عثمان حدیث گفته؟
رسول الله راجع به قاتلان عثمان فرمود آن ها را هدایت کننده برای دیگران قرار بده؟
سیدنا علی برای قاتلان عثمان طلب مغفرت کرد؟برای مسمانان خوب است نه برای غیر مسلم
جاهل همان کسی است که به اصحاب رسول الله طعن وارد می کند
این کلام آخرم با شماست فعلا
نوشته اید:یک مقام علمی داریم یک مقام معنوی شهادت.یک نفر ممکن بی سواد باشه ولی در راه خدا شهید بشه همچین شخصی با اینکه مقام بالایی دارد ولی حرف او در بررسی سند حجت نیست.من به مقام علمی البانی کار دارم نه اینکه شهید شده یا نه.اگر مقام علمی احمد سیاد بالاتر از البانی است لطفا کتب رجالی ایشان را به من معرفی کنید.
پاسخ:خواهش میکنم
شیهد کتاب 150 جلدی بحار الظلمات (بحار الانوار) باقر مجلسی را بررسی و مطالعه می کند. ایشان بعد از تحقیق این کتاب فرمودند که 13 حدیث صحیح را در داخل این کتاب دیدم و آنهم از اهل سنت دزدیده بودند.
نوشته اید:اگر به نظر شماابن حجر عسقلانی و حاکم و الجیلی و شعيب الأرنؤوط بودایی هستند که هیچ،اگر نیستند با همچین سوال هایی شان خود را پایین نیاورید.
پاسخ:شما گفتید من از بودایی ها روایت آورده ام من گفتم واقعا؟؟؟
نوشته اید:لعنت خدا تا ابد بر دروغگویان.الهی امین یا رب العالمین
پاسخ:آمین
نوشته اید:کجا ثابت کردید؟ ،منظور شما از ثابت کردند همان رد کردن سخنان و احادیث اهل سنت و اینکه ابومعاویه از غیر الاعمش حدیثش مضطربه؟
پاسخ:https://i0.wp.com/s12.postimg.org/iysdwoaf1/Untitled.png
نوشته اید:کسی که حضرت علی را سب میکند منافق هست یا نه؟بدون طفره رفتن صریح جواب بده
پاسخ:کسی که بغضش را دارد
لقد عهد إليَّ النبيُّ صلَّى اللهُ عليهِ وسلَّمَ – النبيُّ الأميُّ – أنَّهُ لا يُحِبُّكَ إلا مؤمنٌ ولا يَبْغَضُكَ إلا منافقٌ قال عَدِيُّ بنُ ثابتٍ أنا من القرنِ الذين دعا لهمُ النبيُّ صلَّى اللهُ عليهِ وسلَّمَ .
الراوي:علي بن أبي طالب المحدث:الترمذي المصدر:سنن الترمذي الجزء أو الصفحة:3736 حكم المحدث:حسن صحيحلعنَ اللهُ منْ سبَّ أصحابِي السيوطي الجامع الصغير 7278
الألباني صحيح الجامع 5111
مَن سَبَّ أصحابى فعليه لعنةُ اللهِ الألباني تخريج كتاب السنة1001
من سبَّ أصحابي ، فعليه لعنةُ اللهِ ، و الملائكةِ ، و الناسِ أجمعِينَ الألباني صحيح الجامع 6285نوشته اید:ابن تیمیه هم صوفی؟البانی صوفی؟الارنووط صوفی؟
پاسخ:خیر ایشان صوفی نبودند
نوشته اید:رجوع بفرمایید به حرف ابن قیم
پاسخ:من از علمای عالم تر و بزرگتر از ابن قیم دال بر ضعیف بودن حدیث آوردم
نوشته اید:جواب منطقی دادید یا غیر منطقی؟
پاسخ:نمیدانم منطق شما چگونه است من میگم احادیث ضعیف هستند شما میگویید نباید حدیث ضعیف را رد کرد
نوشته اید:بهترخدا قضاوت کنه.ولی تو را به خدای کعبه قسم میدم برو از علمایی که قبول داری غافل نیستند بپرس ببین اسحاق از بکر نقل حدیث کرده یا عبدالرزاق.حداقل برای خودت حجت باشه.
پاسخ:فکر کنم قبلا خدمت شما عرض کردم بهتر است من را با ((تو)) مخاطب قرار ندهید من هیچ صنمی با شما ندارم که شما بنده را با لفظ تو مخاطب قرار میدهید
دو دلیل برای شما آوردم عبدالرزاق روایات خارج از کتابش مورد قبول نیستند
نوشته اید:_دو راوی اول راویان صحیح.داوود(ابن حجر و احمد وغیره:ثقه)عبدالرحمان در حدیث بررسی کردم اشعث صحابی.سند متصل
پاسخ:جناب صحیح بودن راوی برای ثابت کردن یک حدیث کافی نیست انگار که من دارم با دیوار حرف میزنم
نوشته اید:می داند طبق حدیث صحیح بينا أنا نائمٌ إذ رأيتُ قدحًا أتيتُ بِهِ فيهِ لبنٌ فشرِبتُ…
_در مطلب دوم پاسخ دادم.حدیث جعلی چون با واقعیت ناسازگاره.در کتب اهل سنته برای من حجت نیست.پاسخ:مرحبا جعلی یا غیر جعلی بودنش ربطی به شما ندارد سیدنا عمر فاروق عالم بودند
وجه مشترک در تشابه شیر با علم این است که هر دو بسیار سودمند و مقوی میباشند. با این تفاوت که شیر غذای جسم و علم غذای روح است. و این حدیث حامل فضیلت بزرگی برای عمر میباشد. ضمناً بیانگر این مطلب است که خوابها را نباید حمل بر ظاهر کرد بلکه نیاز به تعبیر دارند. و مراد از علم در اینجا علم سیاست در برخورد با مردم در روشنی قرآن و سنت است. و عمر در اینباره موفقترین فرد خلفای راشدین محسوب میشود. چرا که سالهای خلافت ابوبکرصدیق بسیار اندک بود و فتوحات آن چنانیای در دوران ایشان نصیب دولت اسلامی نشد، اما در زمان عمر فتوحات زیادی نصیب مسلمانان گردید و با وجود گسترش روز افزون قلمرو اسلام، هیچگونه اختلاف و دو دستگی اتفاق نیفتاد. اما در زمان عثمان ترتیب امور به هم ریخت و اختلافات زیادی به وجود آمد و فتنهها برپا گردید تا جایی که به کشته شدن خلیفه انجامید و علی بر سر کار آمد و اختلافات هم چنان رو به افزایش گذاشت.
نوشته اید:رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمود: (بینما أنا نائم رأیت الناس عرضوا علی وعلیهم قمص…
_خود گویی خود خندی عجب مرد هنرمندی.در کتب اهل سنت بعد جواب به شیعه؟فرد دیندار همسرش را کتک نمیزند.ان هم شب وقت ارامش ان هم جلوی دیگران.پاسخ:حدیث کتک زدن ضعیف است
نوشته اید:چونکه ابن تیمیه گفته ابوبکر و عمر عالمتر هستند و 4 تا حدیث از کتب خود اهل سنت اورده پس علی عالم ترین نیست.خسته نباشی واقعا.
پاسخ:ممنون شما هم خسته نباشید
نوشته اید:امام حسن علیه السلام
آن حضرت (ع) پس از شهادت امیر مومنان (ع) ، خطبه ای خوانده و فرمودند :
لقد فارقكم رَجُلٌ بِالأَمْسِ لم يَسْبِقْهُ الأَوَّلُونَ بِعَلْمٍ وَلاَ يُدْرِكُهُ الآخِرُونَ كان رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم يَبْعَثُهُ بِالرَّايَةِ جِبْرِيلُ عن يَمِينِهِ وَمِيكَائِيلُ عن شِمَالِهِ لاَ يَنْصَرِفُ حتى يُفْتَحَ له
شما ديشب مردي را از دست داديد که گذشتگان در علم از او پيشي نگرفتند و آيندگان نيز به او نخواهند رسيد. رسول خدا صلي الله عليه وآله پرچم را به دست او داد ؛ در حالي که جبرئيل از طرف راست و ميکائل از طرف چپ ، آن حضرت را همراهي مي کردند، او باز نميگشت؛ مگر اين که فتح و پيروزي نصيبش ميشد.
مسند احمد بتحقیق شاکر – ج 2 ص 344 ح 1719 و 1720 با تصحیح محقق کتابپاسخ:مگر کسی گفت حیدر کرار سیدنا علی عالم نیست؟؟
احمد شاکر همونی نیست که حدیث کتک رو ضعیف قلمداد کرد و شما حرفش را رد کردید؟؟
حدیث آخر و اثبات عالم بودن سیدنا عمرقد كانَ يَكونُ في الأممِ قبلَكم محدَّثونَ فإن يَكن في أمَّتي منْهم أحدٌ فإنَّ عمرَ بنَ الخطَّابِ منْهم
همه روایاتی که آورده اید ثابت می کند اهل سنت سیدنا علی را دوست دارند و ایشان عالم است
نوشته اید:مسند أحمد بن حنبل، ج 1، ص 20، ح122
پاسخ:ضِفتُ عمرَ فتَناولَ امرأتَهُ فضربَها وقالَ : يا أشعَثُ احفظ عنِّي ثلاثًا حَفِظْتُهنَّ عن رسولِ اللَّهِ صلَّى اللَّهُ عليهِ وسلَّمَ لا تَسألِ الرَّجلَ فيما ضَربَ امرأتَهُ ولا تنَم إلَّا علَى وِترٍ ونَسيتُ الثَّالثةَ
الراوي:الأشعث بن قيس المحدث:أحمد شاكر المصدر:مسند أحمد الجزء أو الصفحة:1/77 حكم المحدث:إسناده ضعيف
نوشته اید:رهبر جامعه اسلامی مقدار دیه جنین را نمی داند
معنی کلمه اب را نمی داندقال: فكل هذا قد عرفناه فما الاب؟ ثمّ نقض عصا كان في يده فقال: هذا لعمر اللّه التكلف اتبعوا ما تبين لكم من هذا الكتاب
+جزیه از مجوس را نمی داند:ولم يكن عمر اخذ الجزية من المجوس حتى شهد عبد الرحمن بن عوف أنّ رسول اللّه (ص) اخذها من مجوس هجر.صحيح بخارى، ج 4 ص 117
+عمر نمیداند در نماز عید چه سوره ای خوانده می شود:قال: سألنى عمر بن الخطاب عما قرأ به رسول اللّه (ص) في يوم العيد؟ فقلت: باقتربت الساعة وق والقرآن المجيد.صحيح مسلم، ج 2 ص 607،
+طی داستانی بلند عمر نمی داند اموال کعبه را نباید تقسیم کند خلاصه داستان:عن أبي وائل قال: جلست مع شيبة على الكرسى في الكعبة فقال لقد جلس هذا المجلس عمر فقال لقد هممت أن لا أدع فيها صفراء ولا بيضاء إلاّ قسمته. قلت أنّ صاحبيك لم يفعلا. قال: هما المرآن اقتدى بهما.صحيح بخارى، ج 2 ص 183
+ روزى ابو موسى اشعرى با وقت قبلى خواست وارد بر عمر شود. سه بار سلام كرد و اجازه ورود خواست. عمر كه صداى او را شنيده بود به او اجازه نداد. ابو موسى برگشت. عمر از پى او فرستاد. ابو موسى برگشت. عمر به او گفت: چرا برگشتى؟ گفت: سه بار اجازه گرفتم و اجازه داده نشد و رسول خدا صلىاللهعليهوآله فرمود: اجازه خواستن سه بار است اگر اجازه داده شد كه داخل مىشوى وإلاّ برمىگردى و لذا من برگشتم. عمر گفت: گر چه من تو را متهم نمىدانم ولى از آنجا كه نقل روايت از رسول خدا صلىاللهعليهوآله مهم است بايد برگفته خود شاهد بياورى وإلاّ بر پشت و شكمت خواهم زد….صحيح بخارى، ج 3 ص 72پاسخ:می داند طبق حدیث صحیح بينا أنا نائمٌ إذ رأيتُ قدحًا أتيتُ بِهِ فيهِ لبنٌ فشرِبتُ منْهُ حتَّى إنِّي لأرى الرِّيَّ يجري في أظفاري ثمَّ أَعطيتُ فضلي عمرَ بنَ الخطَّاب. قالوا فما أوَّلتَ ذلِكَ يا رسولَ اللَّهِ؟ قالَ: العِلمَ
الراوي:أبو هريرة المحدث:مسلم المصدر:صحيح مسلم الجزء أو الصفحة:2391 حكم المحدث:صحيح
یعنی: از رسول الله صلی الله علیه وسلم شنیدم که میفرمود: «در عالم رویا و خواب، یک لیوان شیر به من داده شد. شیر را نوشیدم تا آنکه خوب سیر شدم تا جائی که سیری از ناخنهایم بیرون میآمد. سپس باقیماندة آن را به عمر بن خطاب دادم». صحابه عرض کردند: یا رسول الله! این خواب را چگونه تعبیر فرمودید؟ رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: «آن را به علم تعبیر نمودم».رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمود: (بینما أنا نائم رأیت الناس عرضوا علی وعلیهم قمص فمنها ما یبلغ الثدی ومنها ما یبلغ دون ذلک، وعرض علی عمروعلیه قمیص اجتره).
«در خواب دیدم که مردم در حالی که جامههایی پوشیده بودند بر من عرضه میشدند. جامههای بعضی تا سینه و جامههای عدهای بلندتر بود. عمر را در حالی دیدم که جامهاش مماس با زمین بود». حاضرین گفتند: آنرا چگونه تعبیر نمودی؟ فرمود: تعبیرش دین است. مسلم (2390).
از islampp
عالمترین صحابه چه کسانی بودند؟
http://www.islamtape.com/View.php?ArticleID=106نوشته اید:اخر چی شد،به ذهن نرسید که نشد جواب.اگر من سب و لعن را ثابت کردم که تکلیف مشخصه.اگر ثابت نکردم چرا زیر حرف خودت زدی و دوباره مطلب نوشتی.نکنه مثل البانی غافل شدی!
پاسخ:شاید من هم غافل شدم؟؟؟؟؟
نوشته اید:یعنی از البانی هم بالاتره؟؟اخه نوشتی:در ضمن شیخ آلبانی از شهید دکتر احمد سیاد بزرگتر نیستند
پاسخ:گفتم البانی از شهید بزرگتر نیست
نوشته اید:مگر من نظر علما بودایی را اوردم.ابن حجر عسقلانی و حاکم و الجیلی و شعيب الأرنؤوط عالم کدام دین هستند؟
پاسخ:یعنی شما نظر عالمان بودایی رو آورده اید؟؟
نوشته اید:معلومه کسی که اهل بیت را سب کرده معصوم نبوده
پاسخ: و همچنین خود اهل بیت
نظر اهل سنت رو گفتم و جواب شما را دادم ((صم بكم عمي فهم لا يعقلون)) مثل کافران ، مثل حيوانی است که کسی در گوش او آواز کند ، و او جز بانگی و آوازی نشنود اينان کرانند ، لالانند ، کورانند و هيچ در نمی يابندنوشته اید:إِنَّمَا قَتَلَهُ عَلِيٌّ وَأَصْحَابُهُ , جَاءُوا بِهِ حَتَّى أَلْقَوْهُ بَيْنَ رِمَاحِنَا . أَوْ قَالَ : بَيْنَ سُيُوفِنَا.
پاسخ:ابن حجر میگوید: این حدیث یکی از نشانه های نبوت و فضیلتی آشکار برای علی و عمار است. هم چنین این حدیث ردّی بر قول آن نواصبی است که ادعا میکنند علی در جنگهای خود مصیب نبوده است. وی همچنین میگوید: حدیث «عمار توسط گروهی طغیانگر کشته میشود» بر این دلالت دارد که علی در آن جنگها مصیب بوده است، زیرا یاران معاویه او را کشتند.
ابن تیمیه میگوید: این بر صحت امامت علی و وجوب اطاعت از وی دلالت دارد و اینکه داعی به اطاعت از وی داعی به بهشت است و داعی به جنگ با وی داعی به جهنم است- گرچه تأویل هم داشته باشد-. همچنین دلیلی بر این است که جنگ با علی جایز نیست. بنابراین کسانی که با وی جنگیدند- گرچه تأویل دارند، اما- به خطا رفتهاند- یا اینکه طغیانگر هستند- و تأویلی ندارند- این اصح اقوال از دیدگاه اصحاب ما است و حکم به تخطئه کسانی است که با علی جنگیدند. این دیدگاه ائمه فقهایی است که فرع بر این بحث در مورد جنگ با باغیان (طغیانگران) متأول بحث کردهاند. همچنین میگوید: گرچه علی در قیاس با گروه مقابل اولی به حق بود و گرچه عمار را گروهی طغیانگر به قتل رساندند- چنان که در نصوص آمده است- اما با این حال بر ما واجب است که به همه آنچه از جانب خدا آمده است ایمان و باور داشته و به حق بطور کامل اقرار داشته باشیم و از روی هوی و بدون داشتن علم صحبت نکنیم، بلکه راههای عدل و علم را بپیمائیم و این همان تبعیت از قرآن و سنت است. اما اگر کسی به برخی از حق تمسک کرده و برخی دیگر را رها کند این امر منشأ تفرقه و اختلاف خواهد بود.
جواب این سخن معاویه «کسی که عمار را به اینجا آورده است، او را کشته است»
بیشتر صحابه و تابعین از سخن رسول خدا به عمار «گروهی طغیانگر تو را میکشند» چنین فهمیده اند که منظور از آن گروه طغیانگر، سپاه معاویه است، اما با این وجود معاویه و سپاهیانش در اجتهاد خود معذور میباشند. پس آنان دنبال حق بودند اما به حق نرسیدند و چنان که رسول خدا میفرماید، گروه علی به حق اولی بودند. گرچه ائمه تأویل معاویه را نپسندیده اند- چنان که ذکر خواهد شد- اما آنان او را در اجتهاد خود معذور میدانند.ابن تیمیه میگوید: من سراغ ندارم که کسی از اصحاب ائمه اربعه و امثال آنان از اهل سنت بهاین قول قائل شده باشد، لکن بسیاری از مروانیه و موافقانشان بهاین قائل شده اند.
ابن قیم در تعلیقی بر این تأویل میگوید: آری، تأویل باطل تأویل مردم شام از سخن رسول خدا در مورد عمار است که فرمود: «گروهی طغیانگر تو را میکشند» و گفتند: ما او را نکشتیم بلکه کسی او را کشت که او را آورد و میان نیزه های ما قرار داد. این تأویلی باطل و مخالف با حقیقت و ظاهر لفظ است، زیرا کسی او را کشت که مستقیماً موجب قتل او شد، نه کسی که او را به کمک خود خواند.علی دکتر صلابی
قاتلین سیدنا عمار پیروان ابن سبأ ملعون بودند که در لشکر سیدنا علی بودند
نوشته اید:ابوغادیه صحابه و در سپاه معاویه شمشیر میزد
پاسخ:صحابه نبوده است
امام ذهبی میگوید: رافضیها ابن ملجم را در آخرت شقی ترین انسان میدانند، اما ما اهل سنت او را از کسانی میدانیم که رجای آتش برای او داریم و جایز میدانیم که خداوند از او درگذرد و به مانند خوراج و روافض اعتقاد نداریم و در حکم قاتل عثمان، زبیر، طلحه، سعید بن جبیر، عمار، خارجه و حسین است. از همه این افراد- یعنی قاتلان این افراد- برائت میجوییم و به خاطر رضای خدا نسبت به آنان بغض و خشم داریم و امر آنان را به خدا وامیگذاریم.
نوشته اید:تا الا قصه کلثوم ننه برات تعریف نکردم 4تا حدیث اوردم یکی را البانی تصحیح کرده یکی راابن حجر دیگری را الارنووظ یکی دیگر در مسلم اخری هم سب مغیره با تصحیح سه نفر
پاسخ:اولا برات نه و برای شما
ثابت کردم حدیث مقطوع و ضعیف و این نظر اهل سنت است
در حدیث امام مسلم هم چیزی نیامده و شارحان نظر خودشان را می نویسند
گفتم که سب مغیره گردن خودش است و گناهش را به اسم شما نمی نویسند گر چه هنوز بررسی نکرده امنوشته اید:گناه معاویه و مغیره بر گردن خودشونه ولی اگر من بگوییم معاویه و مغیره گناه کار بودند توهین کردم!!!!حتما گناه مغیره و معاویه بر پردن خودشونه ولی گناه کسانی که از انها دفاع میکنند هم بر گردن خود مدافعین این اشخاصه.
پاسخ:شما نگفتید گناهکار بلکه فرمودید منافق و کافر این با اون فرق می کند
نوشته اید:غماری،محمد الخضرمي المصري،محمد بن أحمد ابوزهرة، شيخ أبو علي المؤدودي،عبد الرحمن الشرقاوي،شيخ عبد الله بن عبد القادر التليدي،شيخ حسن بن فرحان المالكي،شيخ حسن بن علي السقاف
پاسخ:غماری صوفی است- عبد الله التليدي صوفی این شخص معاویه رو سب کرده بود-محمد الخضرمي المصري جواب ایشان هم داده شده
محمد بن أحمد ابوزهرة صوفی- مودودی هم طعن زده ولی جوابش داده شده استحسن بن علي السقاف صوفی و گفته باید از روافض پیروی کنیم کتابی هم با عنوان السلفية الوهابية نوشته است
فرحان هم یک شخص ملعون است و به اصحاب توهین کرده است
نوشته اید:علما شیعه هم حرف بدون دلیل بزنند رد میکنم چه برسه به بخاری
پاسخ:آخر من لیث رو گفتم که ضعیف شما از امام بخاری آوردید که صحیح
نوشته اید:شما فرض کن من تمام مطالب را از سایت دیگر می اورم شما جواب بده.چی کار داری من از کجا مطلب می اورم
پاسخ:باشد من جواب دادم و از اول هم تمام روایت هایی را که آورده اید بررسی کردم و مشخص کردم که ضعیف هستند
نوشته اید:مشخصه واقعا کی علم نداره.اسحاق و بکر جفتشون از عبدالرزاق نقل کردند،امام جرح و تعدیل زمان ،ذهبی دوران.اسحاق از بکر نقل حدیث نکرده ،اسحاق از عبدالرزاق نقل کرده.خوبه ادرس خودت گذاشتی.
پاسخ:لینک را گذاشته ام و خوانندگان منصف خودشان قضاوت می کنند
گفتم که وبکر بن هیثم مجهول و عبدالرزاق بن همام روایات خارج از مصنفش صحیح نیست
یه هر حال تمام روایات ضعیف است و مورد استناد اهل سنت نیست
و السلام
نوشته اید:اگر حرف ابن قیم را درست میفهمیدی همچین حرفی نمیزدی.اگر به خواهی به خاطر حرف هرکسی راوی را کنار بگذاری اصلا حدیثی برایت باقی نمی ماند.ابو معاویه
از غیر الاعمش مضطرب.لیث از طاوس ضعیف.ابن سابط از سعد منقطع.عبدالرزاق از غیر کتابش غیر صحیح.فقط تو بررسی 2 حدیث!!!!!پاسخ:بهتر است با من رسمی حرف بزنید و بگویید درست می فهمیدید همچین حرفی را نمی زدید
هر کسی نه و عالمان حدیث شما مگر نگفتید از قول ابن قیم :اگر قرار باشد همه ی اشخاص و راویانی که یک نفر آنان را تضعیف کرده است حدیثش از اعتبار ساقط شود،اکثر احادیث صحیح از اعتبار خارج می شوندبه هر حال علم حدیث شناسی همین است
نوشته اید:دلیل؟؟؟؟ جرح دلیل می خواهد یا نه؟؟؟؟
پاسخ:دلیلش به شما ربی نداره امام بخاری گفته دیگه شما حرفشو قبول ندارید؟؟
نوشته اید:حالا فهمیدی چرا البانی ها و ابن حجر ها احادیثی بر خلاف اعتقادشان را تصحیح میکنند.چون شما یک حدیث را میبینی و به خاطر تعصب می خواهی رد کنی ولی البانی باید یک کتاب را بررسی کند.تو مو میبینی و البانی پیچش مو.اگر البانی میخواست مثل شما بررسی سندی کنه حدیث باقی نمی ماند.
پاسخ:نمردیم و دفاع یک شخص رافضی از یک وهابی به نام آلبانی را دیدیم
قبل از آلبانی هم بوده اند و گفته اند که این احادیث ضعیف است شما نگران نباشیدنوشته اید:میشه این حدیث اسحاق بن راهویه را در کتاب عبدالرزاق به من ادرس بدی.
پاسخ:شما حدیث را آورده اید من بیاورم؟؟ در سایتی که شما مطالب را از انجا به اینجا منتقل کرده اید نبود؟
نوشته اید:_اقای محترم وَحَدَّثَنِی إِسْحَاقُ وَبَکْرُ بْنُ الْهَیْثَمِ قَالا حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّزَّاقِ بْنُ هَمَّامٍ __اسحاق و بکر ان (واو)وسط را نبینی یا باید این را هم توضیح بدم.
پاسخ:گفتم به شما که وقتی علم ندارید در بحث حاظر نشوید
http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?bk_no=196&pid=125101&hid=1516
نوشته اید:شما که قرار بود اگر من لعن را ثابت نکنم مطالب قبلی اخرین کلام شما با من باشه؟یعنی من لعن را ثابت کردم!!!
پاسخ:راست میگید چرا به ذهن خودم نرسید
نوشته اید:ثقه بودن عبدالرحمان بن سابط اهمیت داره،وقتی یک نفر ثقه باشه و یک نفره از شیوخ او باشد و فرد ثقه بگه من این را از او شنیدم اتصال سند بر قراره.تا حالا نظر مسلم نیشابوری را دیدی؟
پاسخ:اهمیت داره کسی نگفت هامیت نداره دلایل صحیح بودن روایت رو برای شما عرض کردم
شروط حدیث صحیح
1- اتصال السند.
2- عدالة الرواة.
3- ضبط الرواة.
4- انتفاء الشذوذ.
5- انتفاء العلة.عدالت راوی فقط یکی از دلایل
بله امام مسلم می فرمایند از حدیث ضعیف پرهیز کنید اگر اینطور بود و امام هر حدیث منقطعی رو در کتابش می آورد دیگر صحیح مسلم نبود
نوشته اید:شهید دکتر احمد سیاد دیگه کیه؟
پاسخ:افتخار بلوچستان دانشجوی نمونه دانشگاه مدینه موره
نوشته اید:علی بن عاصم ضعیف
+حالا خوبه ثقه بودنش را در پرانتز و نظر شعيب الأرنؤوط را اوردم،الارنووط هم غافله؟پاسخ:ضعیف است و نظر علما رو هم آوردم
نوشته اید:همه اشتباه میکنند جز شما درباره معاویه
پاسخ:ما اهل سنت معتقدیم که اصحاب معصوم نیستند
نوشته اید:عزیزم ،خوشگلم،بزرگوار،مغیره چند سال والی معاویه بود؟؟؟فقط همین را صریح جواب بده کافیه>بعد ربطش را به شما میگم .
پاسخ:بهتر است در بحث سبک حرف نزنید جناب
در ضمن گناه مغیره گردن خودشنوشته اید:خودت که الان میگی درباره معاویه و سب حضرت علی حرف حق نزده!!!!خودت هم با خودت درگیری
پاسخ:اولا خودت نه و خود شما درست است دوما من کی فرمودم؟
نوشته اید:معاویه میگه عمار را علی و اصحابش کشتند ولی ربطی به علی نداره.حالا جالبه علما اهل سنت میگن حضرت علی در جواب فرمود اگر اینگونه باشه حمزه را هم پیامبر کشت که او را به جنگ احد برد.احتمالا حضرت علی در کاری به او ربطی نداشته دخالت کرده.بنده از طرف حضرت علی از شما عذر میخواهم.معاویه جنگ میکرده تهمت میزده ولی سب نمیکرده!
پاسخ:معاویه کجا گفته؟
ولی قاتلش را برای شما ذکر کردم
جنگ کرده گناهش گردن خودش گناهش را پای شما نمی نویسندنوشته اید:اره ابن ابی عاصم اندازه شما علم رجال بلد نبوده بگه روایت ابو معاویه از غیر اعمش مضطرب.وگرنه حتما این حدیث را تضعیف میکرد
پاسخ:شاید هم بلد بوده
نوشته اید:عزیزم،بزرگوار حدیث مسلم درباره سب نه لعن این دو تا با هم فرق داره
پاسخ:باشه من اشتباه کردم شما درست می گویید همین لفظ رو برای من حقیر ثابت کنید
در ضمن ترجیح می دهم عزیز دشمن امیر المومنین معاویه نباشمنوشته اید: من میگم سعد بن ابی وقاص از شیوخ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ سَابِطٍ و عبدالله از راویان بخاری و مسلم،البانی بخاری زمان تصحیح کرده شما میگید حدیث منقطع!!!!!!
پاسخ:کسی نگفت این شخص که شما می فرمایید ضعیف است بلکه حدیث منقطع است شما چرا وارد بحث هایی می شود که در آن علم ندارید؟؟
اهل سنت در مکاتبشان علم حدیث شناسی تدریس می کنند و وظیفه آن جدا کردن احادیث ضعیف و صحیح است
شروط حدیث صحیح
1- اتصال السند.
2- عدالة الرواة.
3- ضبط الرواة.
4- انتفاء الشذوذ.
5- انتفاء العلة.این حدیث چون سندش متصل نیست برای همین ضعیف است
اولا شیخ آلبانی هر قدر هم شخصیت بزرگی باشند باز هم معصوم نیستند و امکان دارد اشتباه بکند
در ضمن شیخ آلبانی از شهید دکتر احمد سیاد بزرگتر نیستندنوشته اید: خود این علما که من فقط تعدادکمی را اوردم از روی شکم و هوا و هوس که حرف نمیزدند،از روی حدیث حرف میزدند.
پاسخ:در حدیث آن لفظ نیامده است
نوشته اید: گل گفته،کم پیش می اید حرف حق بزنه
پاسخ:همیشه حرف حق میزنه مخصوصا در رد اهل بدعت
نوشته اید: علما اهل سنت حدیث را اوردند خودشان هم تصحیح کردند بعد من که ان را در سایت نوشتم توهین کردم
پاسخ:علمای اهل سنت اشتباه نمی کنند؟؟؟؟؟؟
نوشته اید: قَالَ: قَدِمَ مُعَاوِيَةُ فِي بَعْضِ حَجَّاتِهِ، فَأَتَاهُ سَعْدٌ فَذَكَرُوا عَلِيًّا، فَنَالَ مِنْهُ مُعَاوِيَةُ فَغَضِبَ سَعْدٌ. با تصحیح البانی
پاسخ:ثابت کردم از امام ابن معین که حدیث منقطع است و سندش متصل نیست و امام آلبانی از این موضوع غافل بوده اند
نوشته اید: أمر معاوية بن أبي سفيان سعداً ، فقال : ما منعك أن تسب أبا التراب .صحیح مسلم 4420
پاسخ:آن لفظ که به شما گفتم در کدام قسمت از حدیث صحیح مسلم است؟؟
قال معاویه:لعنت الله علی علي بن ابي طالب این لفظ در کدام قسمت از حدیث آمده است؟؟؟؟؟؟نوشته اید: حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ عَاصِمٍ(حاکم: صدوق،أحمد بن صالح الجيلي:كان ثقة، معروفا بالحديث،ابن حجر العسقلان :صدوق يخطئ ويصر ورمي بالتشيع) قَالَ حُصَيْنٌ: أَخْبَرَنَا عَنْ هِلالِ بْنِ يِسَافٍ، عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ ظَالِمٍ الْمَازِنِيِّ، قَالَ: لَمَّا خَرَجَ مُعَاوِيَةُ مِنَ الْكُوفَةِ، اسْتَعْمَلَ الْمُغِيرَةَ بْنَ شُعْبَةَ، قَالَ: فَأَقَامَ خُطَبَاءَ يَقَعُونَ فِي عَلِيٍّ، قَالَ: وَأَنَا إِلَى جَنْبِ سَعِيدِ بْنِ زَيْدِ بْنِ عَمْرِو بْنِ نُفَيْلٍ.مسند الإمام أحمد بن حنبل ج3 ص185((((شعيب الأرنؤوط – اسناد حسن))))
پاسخ:علی بن عاصم ضعیف
http://s22.postimg.org/5rhmjf39d/Untitled_75.png
نوشته اید: ابن تیمیه،البانی،شعيب الأرنؤوط ،ملا علی قاری،غماری،محمد الخضرمي المصري،محمد بن أحمد ابوزهرة، شيخ أبو علي المؤدودي،عبد الرحمن الشرقاوي،شيخ عبد الله بن عبد القادر التليدي،شيخ حسن بن فرحان المالكي،شيخ حسن بن علي السقاف و… همه اشتباه میکنند فقط شما راست میگی؟؟؟؟
پاسخ:همه اشتباه می کنند حتی پیامبران الهی که فقط در ابلاغ وحی معصوم بودند
نوشته اید: این هم یک حدیث دیگر:أن المغیرة بن شعبة سب علی بن أبی طالب، فقام إلیه زید بن أرقم فقال: یا مغیرة! ألم تعلم أن رسول الله صلى الله علیه وسلم نهى عن سب الأموات؟ فلم تسب علیا وقد مات؟
وقال: ” صحیح على شرط مسلم “، ووافقه الذهبی. قلت: وهو كما قالا
_سلسلة الأحادیث الصحیحة للالبانی – ج 5 – ص 520 – مکتبة المعارف الریاض.
+مغیره صحابی هست یا نه؟والی معاویه هست یا نه؟حتما این دفعه حاکم و ذهبی و البانی با هم غافل شدند!!!!پاسخ:شرمنده ولی به کاهدون زدید
عنوان چیست؟؟؟؟؟؟نوشته اید: حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّزَّاقِ ، قَالَ : حَدَّثَنَا مَعْمَرٌ ، عَنْ ابْنِ طَاوُسٍ ، عَنْ أَبِي بَكْرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَمْرِو بْنِ حَزْمٍ ، عَنْ أَبِيهِ ، قَالَ :..سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ ، يَقُولُ : ” تَقْتُلُهُ الْفِئَةُ الْبَاغِيَةُ ” . فَقَالَ لَهُ مُعَاوِيَةُ : دُحِضْتَ فِي بَوْلِكَ ، أَوَنَحْنُ قَتَلْنَاهُ ؟ إِنَّمَا قَتَلَهُ عَلِيٌّ وَأَصْحَابُهُ , جَاءُوا بِهِ حَتَّى أَلْقَوْهُ بَيْنَ رِمَاحِنَا . أَوْ قَالَ : بَيْنَ سُيُوفِنَا.
هيثمى پس از نقل روايت مىگويد:
رواه أحمد وهو ثقة
+حتما هیثمی هم غافل شده که یک جرح الکی به عبدالرزاق وارد کنهپاسخ: چه ربطی به سیدنا علی دارد حدیث راجع به سیدنا عمار است و ربطی به سیدنا علی ندارد
و قاتل عمار شخصی به نام ابوغادیه استنوشته اید: اگر حدیث ضعیف چرا امام ابن ابي عاصم حدیث را قیچی کرده، زیرش توضیح میداد حدیث ضعیف.بد میگم
پاسخ:امام این کار را نکرده بلکه من به عنوان شاگردش این کار را می کنم
ابن قیم جوزی: ولو کان کلُّ رجلٍ ضعَّفَه رجلٌ سقط حدیثُه لذهبت عامَّة الأحادیث الصحیحة من أیدینا، فقلّ رجلٌ من الثقات إلا وقد تکلَّم فیه آخر ولم یسلم من طعن، ورجال الصحیحین قد جاوزوا القنطرة فلا التفات الی کلام من تکلم فیهم بما یقتضی رد حدیثهم. نعم اذا تکلم فی احدهم لرأیه أو لأمر تأوله فطعن به علیه؛ فهذا باب لا یقدح فی الروایة.
رفع الیدین فی الصلاة،ص240 ط دار عالم الفوائد
اگر قرار باشد همه ی اشخاص و راویانی که یک نفر آنان را تضعیف کرده است حدیثش از اعتبار ساقط شود،اکثر احادیث صحیح از اعتبار خارج می شوند و کم هستند افراد ثقه ای که در مورد آن ها سخنی نگفته باشند و طعنی بر آن ها وارد نشده باشد و رجال و راویان صحیحین از پل گذشته اند (یعنی توثیقشان قطعی است) و به سخن کسانی که در مورد آن ها چیزی گفته اند و در وثاقتشان تردید کرده اند توجه نمی شود.بله اگر به خاطر نظر یکی از راویان صحیحین یا تاویلش طعنی بر او وارد شود مشکلی نیست اما این چیزی است که به روایات او صدمه ای وارد نمی کند.پاسخ:اولا خودتان از قول امام ابن قیم فرمودید: اگر قرار باشد همه ی اشخاص و راویانی که یک نفر آنان را تضعیف کرده است حدیثش از اعتبار ساقط شود،اکثر احادیث صحیح از اعتبار خارج می شوند
بدون شک حدیث ضعیف نه تنها نمی تواند مصدر حکم شرعی باشد، بلکه برای عمل به یک فضیلت اخلاقی نیز مناسب نیست؛ زیرا ظن غیر از حق است و فضایل بمانند احکام و عقاید از پشتوانه های اساسی دین است و شایسته نیست که زیربنای این پشتوانه ها بر امور واهی باشد. بنابراین به حدیث ضعیف عمل نمی کنیم هرچند که تمام شروطی که سهل گیران برای آن قائل شده اند را داشته باشد، به دلیل آنکه به اندازه ی کافی حدیث صحیح داریم که ما را از احادیث ضعیف بی نیاز سازند، و ما اطمینان قلبی به ثبوت آن احادیث ضعیف نداریم و اگر چنین نبود اصلا آنها را ضعیف نمی نامیدیم!،
حدیث منقطع به اتفاق علما ضعیف است
روایت راوی مبهم مقبول نیست
نوشته اید: عَبْدُ الرَّازِقِ بْنُ هَمَّامٍ:راوی صحیح مسلم و بخاری
پاسخ:کسی نگفت ایشان ضعیف هستند بلکه خود امام بخاری می فرمایند هر روایتی غیر که غیر از مصنف خودشان نقل کرده اند صحیح نیست
{مَا حَدُّثَ مِن کِتَابِهِ فَهُوَ أَصَحُّ}
التاريخ الكبير للإمام مُمد بن إسماعيل البخاري ج 2 ص 211 ، ط دائرة المعارف العثمانية حيدر آباد الدكننوشته اید: لیث(خت م 4 لَيْث بن أَبِي سُلَيْم بن زنيم القرشي أَبُو بَكْر) راوی صحیح مسلم،محمد بن إسماعيل البخاري:صدوق يهم، ومرة: صدوق
پاسخ:روایت ایشان از طاوس ضعیف است
http://s12.postimg.org/5ce7j9r4d/Untitled_74.png
نوشته اید: عَبْدُ الرَّازِقِ بْنُ هَمَّامٍ: راوی تمام صحاح سته
_نظر ذهبی :و ارتد عبد الرزاق عن الإسلام ما تركنا حديثه.
(الكتاب: تذكرة الحفاظ ج3 ص95)
اگر عبد الرزاق از اسلام مرتد شود، باز هم حديث او را رد نمي كنيم
_عقوب بن شيبة السدوسي: ثقة ثبت
_أبو عبد الله الحاكم النيسابوري: ثقة
_أحمد بن صالح الجيلي: ثقة يتشيع
_الدارقطني: ثقة
_هشام بن يوسف الصنعاني: أعلمنا وأحفظنا
_أبو بكر البزار: ثقة يتشيعپاسخ: کسی نگفت ایشان ضعیف هستند بلکه خود امام بخاری می فرمایند هر روایتی غیر که غیر از مصنف خودشان نقل کرده اند صحیح نیست
{مَا حَدُّثَ مِن کِتَابِهِ فَهُوَ أَصَحُّ}
التاريخ الكبير للإمام مُمد بن إسماعيل البخاري ج 2 ص 211 ، ط دائرة المعارف العثمانية حيدر آباد الدكننوشته اید: نظر ابن حجر هیثمی درباره سند اسحاق بن راهویه:رجاله رجال صحیح.مجمع الزاوئدج ثالث عشر ص 485
پاسخ:یادم نمی آید طعنی به این شخص وارد کرده باشم
بگذارید دوباره تمام روایتی هایی که شما آورده اید بررسی کنیم:
روایت اول: حَدَّثَنِی إِسْحَاقُ وَبَکْرُ بْنُ الْهَیْثَمِ قَالا حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّزَّاقِ بْنُ هَمَّامٍ أَنْبَأَنَا مَعْمَرٌ عَنِ ابْنِ طَاوُسٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَمْرِو بْنِ الْعَاصِ قَالَ: کُنْتُ عِنْدَ النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فَقَالَ: یَطْلُعُ عَلَیْکُمْ مِنْ هَذَا الْفَجِّ رَجُلٌ یَمُوتُ عَلَى غَیْرِ مِلَّتِی، قَالَ : وَکُنْتُ تَرَکْتُ أَبِی قَدْ وُضِعَ لَهُ وَضُوءٌ، فَکُنْتُ کَحَابِسِ الْبَوْلِ مَخَافَةَ أَنْ یَجِیءَ، قَالَ: فَطَلَعَ مُعَاوِیَةُ فَقَالَ النَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: هُوَ هَذَا.
انساب الاشراف للبلاذری،ج5،ص134 ط دار الفکرروایت دوم: سند دیگر:وَحَدَّثَنِي عَبْدُ اللَّهِ بْنُ صَالِحٍ ، حَدَّثَنِي يَحْيَى بْنُ آدَمَ ، عَنْ شَرِيكٍ ، عَنْ لَيْثٍ ، عَنْ طَاوُسٍ ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَمْرٍو
روایت سوم: سنددیگر با حذف نام معاویه:حدثنا محمَّد بن إسحاقَ بن راهُوْیَه، ثنا أبی، أبنا عبد الرزَّاق، أبنا مَعْمَر، عن ابن طاوسَ، عن أبیه
روایت چهارم: سند دیگربا حذف نام معاویه:حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ إِسْحَاقَ، ثنا عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ مُحَمَّدٍ الْجَرَوَاءَانِیُّ، ثنا أَبَانُ بْنُ شِهَابٍ، ثنا مُحَمَّدُ بْنُ حُمَیْدٍ، ثنا جَرِیرٌ، عَنْ لَیْثٍ، عَنْ طَاوُسٍ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَمْرٍو
بررسی روایت اول: بکر بن الهیثم: مجهول ترجمه اش وجود ندارد
روایت راوی مبهم مقبول نیست
عبدالرزاق: {مَا حَدُّثَ مِن کِتَابِهِ فَهُوَ أَصَحُّ}
التاريخ الكبير للإمام مُمد بن إسماعيل البخاري ج 2 ص 211 ، ط دائرة المعارف العثمانية حيدر آباد الدكنروایت دوم و چهارم: روایت لیث از طاوس ضعیف است
http://s12.postimg.org/5ce7j9r4d/Untitled_74.png
روایت سوم: ويروى عَن معمر عَن بن طَاوس عَنْ أَبِيهِ عَنْ رَجُلٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بن عَمْرو رَفعه فِي قصَّته وَهَذَا مُنْقَطع لَا يعْتَمد عَلَيْهِ
دقت کنید امام بخاری فرموده منقطع و حدیث منقطع مورد قبول نیستنوشته اید:وَحَدَّثَنِی إِسْحَاقُ وَبَکْرُ بْنُ الْهَیْثَمِ قَالا حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّزَّاقِ بْنُ هَمَّامٍ أَنْبَأَنَا مَعْمَرٌ عَنِ ابْنِ طَاوُسٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَمْرِو بْنِ الْعَاصِ قَالَ: کُنْتُ عِنْدَ النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فَقَالَ: یَطْلُعُ عَلَیْکُمْ مِنْ هَذَا الْفَجِّ رَجُلٌ یَمُوتُ عَلَى غَیْرِ مِلَّتِی، قَالَ : وَکُنْتُ تَرَکْتُ أَبِی قَدْ وُضِعَ لَهُ وَضُوءٌ، فَکُنْتُ کَحَابِسِ الْبَوْلِ مَخَافَةَ أَنْ یَجِیءَ، قَالَ: فَطَلَعَ مُعَاوِیَةُ فَقَالَ النَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: هُوَ هَذَا.
انساب الاشراف للبلاذری،ج5،ص134 ط دار الفکر
پاسخ:بررسی روایت
قال البخاری:ما حدث عنه عبد الرزاق من كتابه فهو أصح
سير أعلام النبلاء للإمام شمس الدين الذهبي ج 5 ص 134 ، ط مؤسسة الرسالة بيروت، ت: شعيب الأرن ؤوطمعلوم است که این روایت در کتاب خودش نیست
بکر بن الهیثم: مجهول ترجمه اش وجود ندارد
http://library.islamweb.net/hadith/RawyDetails.php?RawyID=44498
روایت دوم لیث بن ابي سلیم ضعیف
http://s28.postimg.org/wcgr7mj19/Untitled_73.png
http://library.islamweb.net/hadith/RawyDetails.php?RawyID=6638
أنساب الأشراف للبلاذري [الحكم: إسناد ضعيف فيه الليث بن أبي سليم القرشي وهو ضعيف الحديث]
http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?bk_no=196&hid=1517&pid=125101
نوشته اید:سنددیگر با حذف نام معاویه:حدثنا محمَّد بن إسحاقَ بن راهُوْیَه، ثنا أبی، أبنا عبد الرزَّاق، أبنا مَعْمَر، عن ابن طاوسَ، عن أبیه
_سند دیگربا حذف نام معاویه:حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ إِسْحَاقَ، ثنا عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ مُحَمَّدٍ الْجَرَوَاءَانِیُّ، ثنا أَبَانُ بْنُ شِهَابٍ، ثنا مُحَمَّدُ بْنُ حُمَیْدٍ، ثنا جَرِیرٌ، عَنْ لَیْثٍ، عَنْ طَاوُسٍ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَمْرٍو
پاسخ:مرحبا اسم معاویه هم در این روایات نیست پس امکان دارد شخص دیگری غیر از معاویه باشد
ويروى عَن معمر عَن بن طَاوس عَنْ أَبِيهِ عَنْ رَجُلٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بن عَمْرو رَفعه فِي قصَّته وَهَذَا مُنْقَطع لَا يعْتَمد عَلَيْهِ
http://shamela.ws/browse.php/book-5782#page-136
روایت دومی هم که اسم معاویه را ذکر نکرده لیث و ضعیف
نوشته اید:فرموده اید حدیث ضعیف است که در ادامه بررسی میکنیم،نکته مهم این است که جعلی بودن یک حدیث دلیل بر اجازه تحریف ان نیست.
پاسخ:اولا حدیث جعلی نیست بلکه ضعیف است.حدیث منقطع و انقطاع بین عبدالرحمان و سعد بن ابی وقاص (رضی الله عنه) و حدیث منقطع ضعیف است
http://s17.postimg.org/4gbraf4wv/Untitled_72.png
نوشته اید:این حدیث را البانی تصحیح کرده. سنن ابن ماجه حدیث 121_الصحيحة 4 / 335
پاسخ:این حدیث منقطع است و ثابت کردم از بزرگانی همچون امام ابن حجر امام ابن معین و امام المزی
شاید شیخ آلبانی از ارسال بودن روایت غافل بوده است الله اعلمنوشته اید:قتيبة بن سعيد ومحمد بن عباد وتقارباً في اللفظ قالا ، حدثنا : حاتم وهو إبن إسماعيل ، عن بكير بن مسمار ، عن عامر بن سعد بن أبي وقاص ، عن أبيه قال : أمر معاوية بن أبي سفيان سعداً ، فقال : ما منعك أن تسب أبا التراب .صحیح مسلم 4420
پاسخ: فقط ابن قسمت از حدیث را برای من ثابت کنید دقت کن گفتم خود جمله نه گوشه و کنایه
خدا مرا ببخشد
قال معاویه : لعنة الله علی علی بن ابي طالب
هیچ روایت صحیح دال بر اینکه معاویه ، علی رضی الله عنه را لعن و یا بدگویی کرده باشد وجود ندارد
نوشته اید:اعتراف علما اهل سنت: دكتر شيخ موسي شاهين لاشين :
وي در شرح صحيح مسلم اين گونه مينويسد :
«أمر معاوية بن أبي سفيان سعدا» المأمور به محذوف ، لصيانة اللسان عنه ، و التقدير : أمره بسب علي رضي الله عنه ، و كان سعد قد اعتزل الفتنة (حرب علي مع خصومه) ولعله اشتهر عنه الدفاع عن علي . فقال : ( ما منعك أن تسب أبا التراب ) ؟ معطوف علي محذوف ، والتقدير : امر معاويه سعدا أن يسب عليا ، فأمتنع ، فقال له : «ما منعك » .
فتح المنعم شرح صحيح مسلم ، ج9 ، ص332 ، ط الأولي ، دار الشروق ،مصر ._ملا علي القاري مينويسد :
عن سعد قال أمر معاوية سعدا أن يسب أبا تراب فقال أما ما ذكرت ثلاثا قالهن رسول الله صلى الله عليه وسلم فلن أسبه لأن يكون في واحدة منهن أحب إلي من حمر النعم .
مرقاة المفاتيح في شرح مشكاة المصابيح ، ج11 ، ص287
_محب الدين طبري :
عن سعيد قال أمر معاوية سعدا أن يسب أبا تراب فقال أما ما ذكرت ثلاثا قالهن رسول الله صلى الله عليه وسلم فلن أسبه لأن يكون في واحدة منهن أحب إلي من حمر النعم .
الرياض النضرة ج 2 ص 188 طبع مصر و طبق برنامه مكتبة الشاملة ، الإصدار الثاني ، ج1 ، ص262 ، باب ذكر أن بيوته أوسط بيوت رسول الله صلي الله عليه وسلم .
معاويه به سعد بن أبي وقاص دستور داد كه علي (عليه السلام) را ناسزا بگويدپاسخ:این نظرات خود این علما است است و امر سیدنا معاویه به سب سیدنا علی در حدیث نیامده است
کلام شیخ الاسلام:
لعنت کردن از جانب هر دو گروه بوده، همچنانکه محاربه از هر دو طرف بوده است: هر گروهی بزرگان گروه مخالف را در دعایشان لعنت میکردند. گفته شده که هر دو گروه همدیگر را لعنت میکردند ولی به هر حال جنگ با شمشیر از لعنت با زبان شدیدتر است.
بسی جای تعجب است که روافض سب و نفرین علی را برنمیتابند، ولی خودشان ابوبکر، عمر و عثمان را لعنت میکنند، و آنها را و دوستداران آنها را تکفیر مینماید. معاویه و یارانش، علی را تکفیر نمیکردند و بلکه خوارج متمرد بودند که علی را تکفیر کردند، ولی شر روافض از آنها بیشتر است.
شکی نیست که سب و لعن هیچ یک از صحابه جایز نیست: نه علی، نه عثمان ونه غیر آن دو، و هر کس ابوبکر، عمر و عثمان را سب و لعن نماید، گناهش بزرگتر از گناه کسی است که علی را سب و لعن میکند، و اگر حتی تأویل و توجیهی هم برای سب و لعن خودش داشته باشد، تأویل و توجیه او از تأویل لعن کننده علی فاسدتر است.نوشته اید:در صحيح مسلم اين حديث از علي (عليه السلام) نقل شده است كه فرمود : قسم به خدايي كه دانه را شكافت و انسان را آفريد ، از پيامبر خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) شنيدم كه فرمود : اي علي ! تو را دوست نمي دارد مگر مؤمن و دشمن نميدارد تو را مگر منافق . و در صحيح حاكم و غير آن آمده است كه رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) فرمود : هر كس به علي ناسزا بگويد ، به من ناسزا گفته است ، كسي كه به من ناسزا گويد ، به خدا ناسزا گفته است و هر كس به خدا ناسزا بگويد ، كافر است .
و از احاديث متواتر و صحيح كه قطع به صدور آن داريم اين فرمايش رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) است كه فرمود : كسي كه من مولا و سرپرست او هستم ، پس از من علي مولاي او است ، بار خدايا دوست بدار آن كه علي (عليه السلام) را دوست بدارد و دشمن بدار آن كه علي را دشمن بدارد .پاسخ:دوباره کلام شیخ الاسلام که در بالا نوشتم را بخوان
نوشته اید:از اين احاديث صحيح كه همگي اتفاق بر صحت آن دارند و همچنين ناسزاگويي ، لعن و نفرين به علي (عليه السلام) و جنگ با آن حضرت به وسيله معاويه كه تا زمان عمر بن عبد العزيز ادامه داشت ، اين نتيجه به دست ميآيد كه معاويه منافق و كافر است ؛ البته روايات ديگري هم وجود دارد كه اين مطلب را تأييد ميكند .
پاسخ:بهتره ثابت کنی که امیر المومنین معاویه امیر المومنین علی را سب کرده است
در ضمن بار آخرت باشه که داری سیدنا معاویه رو منافق و کافر میدونینوشته اید:ناصبيها كه گمان ميكنند ، كار معاويه بر اساس اجتهاد وي بوده است و در حقيقت ميخواهند وي را تبرئه كنند ، گويا اين فرمايش رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) را نشنيدهاند كه فرمود : لعن و نفرين مؤمن همانند كشتن او است ؛ بنابراين اگر هر جرمي مانند سبّ ولعن و يا گناهان بزرگ را بشود با اجتهاد مجرم توجيه كرد ، پس هر دزد ، زنا كار ، شرابخوار و قاتلي با اجتهاد خودش ميتواند از اجراي حدّ شرعي فرار كند و حد شرعي را به تعطيل بكشاند و در دنيا و آخرت گرفتاري نداشته باشد .
پاسخ:مرحبا من هم موافقم که لعن و نفرین مومن همانند کشتن اوست پس لعنت بر روافض به دو دلیل یک مومن و مسلمان نیستند دو مومنین را لعن می کنند
این آخرین کلام بنده با شما است و اگر ثابت نکنی که در حدیث صحیح قال معاویه : لعنة الله علی علی بن ابي طالب یک کذاب رافضی بیش نیستید
-
نویسندهنوشته ها