پاسخ های ارسال شده در انجمن
-
نویسندهنوشته ها
-
این روایت ضعیف است نگاه کنید به کتاب امام ابی شیبه
https://i0.wp.com/s12.postimg.org/iysdwoaf1/Untitled.png
امام ابن معین صراحتا می فرماید که ابن سابط این روایت را از سعد نشنیده یعنی اصلا چنین حادثه ای رخ نداده؟؟
اما روایت امام ابن عاصم یکی از راویان ابو معاویه محمد بن خازم است امام ذهبی به نقل از امام حنبل می فرمایند: ابو معاویه فی غیر حدیث الاعمش مضطرب کثیر لایحفظها حفظا جیدا )) سير أعلام النبلاء للإمام شمس الدين الذهبي ج 9 ص 75 ، ط دار الكتب العلمية بيروت، ت: شعيب الأرنؤوط وآخرون.
امام ابن حجر نیز می فرمایند:((ثقة، أحفظ الناس لحديث الأعمش)) تقريب التهذيب للإمام ابن حجر العسقلاني ص 411 ، ت 5841 ، ط مؤسسة الرسالة بيروت، ت: عادل مرشد.
حالا ابو معاویه این روایت را از امام الاعمش نقل کرده است تا صحیح باشد؟؟؟؟
راستی در همین انجمن نوشتم پاسخ به شبهه تحریف کتب اهل سنت چطور ندیدید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پاسخ به شبهات تحریف کتب اهل سنت
pasokhbshobheh.wordpress.com
نوشته اید:یکی از اعتقاداتی که پایه گذار مذهب اهل سنت هست اعتقاد به افسانه ی عدالت صحابه هست که این اعتقاد مخالف قرآن و احادیث و تاریخ است.
بعضی از صحابه اعمالی انجام دادند که نظریه ی عدالت صحابه را نقض میکند مانند تاثیر بعضی از صحابه در واقعه ی کربلا در شهادت حضرت سید الشهدا امام حسین علیه السلام و اهل ایشان است.
سلیمان بن صرد خزاعی از اصحاب رسول الله صلی الله علیه و آله بوده است.
ابن سعد در طبقات الکبری میگوید سلیمان بن صرد از صحابه بوده است:474- سُلَيْمَان بْن صرد بْن الجون
بن أبي الجون. وهو عبد العزى بن منقذ بْن ربيعة بْن أصرم بْن ضبيس بْن حرام بْن حبشية بْن كعب بْن عمرو. ويكنى أَبَا مطرف.
أَسْلَمَ وَصَحِبَ النَّبِيَّ – صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ – وكان اسمه يسار. فَلَمَّا أسلم سَمَّاهُ رَسُولُ اللَّهِ – صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ –
سُلَيْمَان. وكانت له سن عالية وشرف فِي قومه.
الطبقات الکبری ط العلمیه جلد 4 صفحه 219 .
و ابن اثیر در اسد الغابة میگوید:2230- سليمان بن صرد
(ب د ع) سليمان بْن صرد بْن الجون بن أَبِي الجون بْن منقذ بْن ربيعة بْن أصرم بْن ضبيس ابن حرام بْن حبشية بْن سلول بْن كعب بْن عَمْرو بْن رَبِيعة، وهو لحي، الخزاعي، وولد عمرو هم خزاعة، كان اسمه في الجاهلية يسارًا فسماه رَسُول اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ سليمان، يكنى أبا المطرف.وكان خيرًا فاضلًا .
اسد الغابة ط الفکر جلد 2 صفحه 297 .
و ابن حجر عسقلانی در الاصابة فی تمییز الصحابة میگوید:3470- سليمان بن صرد:
بن الجون بن أبي الجون بن منقذ بن ربيعة بن أصرم بن ضبيس بن حرام بن حبشية بن سلول بن كعب، أبو المطرّف الخزاعيّ.
يقال كان اسمه يسار، فغيره النبي صلّى اللَّه عليه وسلم.
وقد روى عن النبي صلّى اللَّه عليه وسلم، وعن علي وأبي الحسن، وجبير بن مطعم.
روى عنه أبو إسحاق السّبيعي، ويحيى بن يعمر، وعبد اللَّه بن يسار، وأبو الضحى، وكان خيّرا فاضلا.
الاصابة فی تمییز الصحابة جلد 3 صفحه 144 .
خب پس سلیمان بن صرد خزاعی صحابی بوده و به طبق نظر علما فاضل و عابد بوده است.
سلیمان بن صرد صحابی فاضل و عابد نخستین کسی بود که به امام حسین علیه السلام نامه فرستاد و سپس امام حسین علیه السلام را رها کرد و حتی از حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام را نیز یاری نکرد تا حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام به شهادت رسیدند.
ابن حجر عسقلانی در الاصابة می نویسد:
كان ممّن كاتب الحسين، ثم تخلف عنه.
از کسانی بود که به امام حسین علیه السلام نامه نوشت و سپس از او تخلف کرد.
الاصابة فی تمییز الصحابة جلد 3 صفحه 144 .
ابن سعد در طبقات الکبری میگوید:
كان فيمن كتب إِلَى الْحُسَيْن بْن عليّ أن يقدم الكوفة فَلَمَّا قدمها أمسك عَنْهُ ولم يقاتل معه.
از کسانی بود که به امام حسین بن علی علیه السلام نامه نوشت که به کوفه بیاید و وقتی امام حسین علیه السلام به کوفه آمد او را یاری نکرد.
الطبقات الکبری ط العلمیه جلد 4 صفحه 219 .
و ابن اثیر در اسد الغابة میگوید:
كان فيمن كتب إِلَى الحسين بْن علي رضي اللَّه عنهما بعد موت معاوية، يسأله القدوم إِلَى الكوفة، فلما قدمها ترك القتال معه، فلما قتل الحسين ندم هو والمسيب بْن نجبة الفزاري، وجميع من خذله ولم يقاتل معه .
از کسانی بود که بعد از موت معاویه نامه به امام حسین علیه السلام نوشت و از او خواست که به کوفه بیاید اما وقتی امام حسین علیه السلام به کوفه امد او را رها کردند.زمانی که امام حسین علیه السلام کشته شد پشیمان شدند.او و مسیب بن النجبة الفرازی و تمام کسانی که امام حسین علیه السلام را خوار کردند.
اسد الغابة ط الفکر جلد 2 صفحه 297 .
خب این صحابی عادل و فاضل و جلیل القدر رسول الله صلی الله علیه و آله در واقعه ی کربلا نقش داشته و سبط النبی سید الشباب اهل الجنة امام حسین علیه السلام را بعد از دعوت در میان دشمنان رها کرد و حتی از حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام دفاع نکرد تا ایشان شهید شدند.
ایا این عدالت صحابه است؟
ایا عدالت صحابه یعنی شکستن بیعت و اماده سازی شرایط شهادت سبط النبی سید الشباب اهل الجنة امام حسین علیه السلام با رها کردن ایشان در بین دشمنان در جنگ؟
بیدار شوید.عدالت صحابه فریبی بیش نیست. أَفَلَا تَعْقِلُونَ؟؟؟؟
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهمپاسخ:ایشان صحابی بودند و برای سیدنا حسین نامه نوشتند و از عهد خودشان سرباز زدند امام ذهبی در پاسخ به امام ابن عبدالبر که ایشان راجع به این صحابی فرموده بودند((كان ممن كاتب الحسين ليبايعه ، فلما عجز عن نصره ندم ، وحارب)) می فرمایند:
http://s14.postimg.org/4gthhtc01/Capture.png
ایشان توبه کردند و جز توابین بودند که خونخواه حسین شدند قبل از کذاب ثقفی
حتی اگر فیلم مختار نامه را نگاه کرده باشید بازیگر نقش ایشان ولی شیراندامی است
دیگر فیلم مختار نامه را قبول دارید ندارید؟؟
وقتی الله جل وجلاله غفور و رحیم است و توبه کنندگان را می بخشد شما چکاره اید و نمی بخشید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
راجع به عدالت صحابه هم این کتاب ها را از سایت عقیده دانلود کنید
مفهوم عدالت صحابه
چرا صحابه را عادل می دانیم؟[IMG]http://s8.postimg.org/62i2tuiol/image.jpg[/IMG]
[url=http://postimg.org/image/tgq25s0lt/][img]http://s8.postimg.org/tgq25s0lt/image.jpg[/img][/url]
تجارت پر سود حکومت ایران با خرافات و بنای امامزاده های جدید
پروژه ایجاد امامزادههای جدید در ایران توسط سرهنگ چیکاک مأمور اطلاعاتی بریتانیا، در طی جنگ جهانی دوم در ایران راه اندازی شد و پس از آن ادامه یافت. سرهنگ چیکاک به واسطه این امامزاده های جعلی، مردم مناطق مختلف ایران را سرگرم خرافات و دورغهای مذهبی می کرد، تا بتواند نقشهای دولت بریطانیا برای تامین منافع اقتصادی را به نحو احسن اجرا کند.
اکثر امامزادههای ایران در دوره حکومت پهلوی، توسط سرهنگ چیکاک یا همان سید چیکاک معروف ساخته شده بودند، وحکومت پهلوی از این امامزادهها و خرافات رایج درباره آنها برای دور نگهداشتن مردم از قضایای سیاسی استفاده می کردند و مجموعه های مذهبی متنفع از این امامزادهها مورد حمایت حکومت بوده و این افراد نیز متقابلا فضای سیاسی جامعه را به نفع حکومت تا حد زیادی مدیریت میکردند.
ولی با پیروزی انقلاب 1979 و سر کار آمدن نظام آخوندی پروژه بنای امامزادههای جدید سرعت چند برابری را تجربه کرد، و حکومت ایران چنان تبلیغات گسترده و بی حد و مرزی را درباره امامزادهها و خرافات مرتبط با آنها در رسانههای عمومی به راه انداخت، که امروزه زیارت قبور امامزادههای موجود در ایران در حد زیارت مکانهای مذهبی شیعیان در عراق، اعتبار و اجر و قرب مذهبی در نزد برخی از مردم و حکومت ایران دارد.
تعداد امامزاده ها و نقش و علل نظام ولایت فقیه برای افزایش آنان
طبق آخرین آمار اعلام شده تا سال 2013 که توسط مؤسسه فرهنگی-مذهبی “ایران کلاس” ارائه شد، تعداد 10 هزار و 500 امامزاده در ایران به صورت قانونی و رسمی به ثبت رسیده است که این آمار شامل امامزادههای ثبت نشده توسط سازمان اوقاف و امور خیریه نمیشود. در مقابل در سال 1357 شمسی تعداد امامزادهها در ایران که اکثرا توسط سرهنگ چیکاک ساخته شده بودند، حدود 1500 مورد بود. بر این اساس میتوان گفت با پیروزی انقلاب ایران، تعداد امامزادهها 7 برابر افزایش پیدا کرد. حدود 4000 مورد از کل امامزادههای دارای سند، منتسب به امام موسی کاظم هستند که اکثرا بعد از پیروزی انقلاب در ایران ساخته شده اند.
یک چهارم امامزادههای ایران در استان گیلان و مازندران میباشند، و در مقابل استان سیستان و بلوچستان (بلوچستان اشغالی) و شهر احواز کمترین تعداد امامزادهها را در ایران دارند (مؤسسه فرهنگی-مذهبی ایران کلاس).
نظام ولایت فقیه اساسا با فتنه مذهبی و خرافات عبادت امامزادهها عجین شده است، نظام آخوندی در ایران نیاز مبرم به گسترش عقاید مذهبی نزد مردم ایران دارد، تا بتواند با اتکاء بر عقاید مذهبی، مردم را کنترل کند و رهبر ایران را به عنوان ولی امر شیعه های جهان معرفی نماید.
از دیگر اهداف نظام ولایت فقیه برای افزایش تعداد امامزاده ها و تشدید عقاید خرافی، تحریک عقاید مذهبی نزد دیگر شیعیان خاورمیانه میباشد، تا از این طریق بتواند با ایجاد فتنه مذهبی در منطقه، نفوذ و سلطه خود را افزایش دهد، و مخالفان سیاستهای توسعه طلبانه خویش را بدون مقاومت جدی خفه کند.
تعداد زیادی از هواداران رژیم ولایت فقیه و موافقان توسعه خرافات مذهبی در ایران، در واقع با سوء استفاده از عقاید مذهبی برخی از مردم منطقه بسیاری از پیروان مذهب شیعی را برای جنگ و دخالت در امور داخلی سوریه وعراق بسیج کرده اند. در این بین، تعداد زیادی از این افراد کشته شده و یا خبری از سرنوشت آنان به دلیل اوضاع نا آرام عراق و وسوریه در دست نیست. بنابراین، نظام ولایت فقیه در ایران، نیاز مبرم به ایجاد نا امنی در منطقه دارد تا از این طریق بتواند به گسترش نفوذ خود در منطقه ادامه دهد و راحت تر مخالفان خود را حذف نماید.
مخالفت با پروژه امامزاده های رژیم
هرگونه مخالفت و یا ارائه هر گونه دیدگاه علمی در مورد امامزادههای ایران، توسط دستگاه اطلاعاتی رژیم نظام ولایت فقیه به شدت سرکوب میشود. برای مثال، اجرای حکم اعدام سید غرابی در خفاجیه (سوسنگرد جعلی) به خاطر ادعای مهدویت، و همچنین اجرای حکم اعدام علیرضا پیغان که در شهر قم ادعا کرد که امام زمان است، در سال گذشته از جمله اعمال خشونت آمیز نظام علیه مخالفین یا شریکان افکار و عقاید رژیم بودند (شهاب نیوز، 2008).
همچنین دستگیری آقای هاشم آغاجاری، بعد از سخنان ایشان در دانشگاه همدان در مورد امام زمان که منجر به صدور حکم اعدام برای ایشان شد، که بعدها حکم اعدام تخفیف یافت و به زندان محکوم شد. نظام ولایت فقیه اخیرا یک روانشناس ایرانی به نام محسن امیر اصلانی زنجانی را به اتهام ارائه تفسیر مختلف از قران و ادعای ارتباط با امام زمان به اعدام محکوم کرد و حکم اعدام وی در روز 2 مهر امسال (1393) در زندان رجایی شهر کرج اجرا شد.
حمایت بعضی مراجع از رژیم در مقابل عقاید پرستش امامزاده
پروژه بنای امامزادههای جدید در ایران، امروزه به عنوان یک منبع پر درآمد برای نظام ولایت فقیه تبدیل شده است. این پروژه کم هزینه ولی پر درآمد باعث شده که اکثریت مطلق روحانیون وابسته به نظام ولایت فقیه از آن حمایت کنند، و انواع فتواهای شرع را برای زیارت امامزاده ها صادر کنند.
روحانیون وابسته به نظام ولایت فقیه، شجره نامه جعلی برای این امامزاده های دروغین ایجاد می کنند و اکثر این امامزادهها را به امام موسی کاظم پیوند می دهند، و این باعث میشود بسیاری از مردم مذهبی، برای زیارت امامزاده ها راههای دور و دشوار را طی کنند و مبالغ هنگفتی را به عنوان نذورات به متولیان این امامزاده ها پرداخت کنند. بعضی از این امامزادهها در عمق کوه های صعب العبور ساخته شده اند، مانند امامزاده عبدالله در کوههای شاه منگشت در رشته کوههای زاگرس (آژانس خبری ایبنا نیوز، 2008).
حمایت مذهبی اکثر مراجع تقلید وابسته به نظام ولایت فقیه از پروژه ساخت امامزاده، باعث شده تا دستگاه اطلاعاتی با مجوزهای شرعی روحانیون، فرصت مناسبی را برای سرکوب هر گونه حرکت اعتراضی از سوی فعالین فرهنگی معترض به پروژه ساخت امامزاده های جدید و اقلیتهای مذهبی مانند اهل تسنن در ایران را پیدا کند.
نتیجه گیری
پروژه ساخت امامزاده و افراطگری مذهبی جزء لاینفک نظام ولایت فقیه میباشد. نظام ولایت فقیه به وسیله گسترش فتنه پرستش امامزادهها و خرافات، ثروت زیادی را از طریق فریب برخی از مردم به دست آورده است و در حقیقت این پروژه کم هزینه ولی پر درآمد موجب شده تا نظام آخوندی راه و سیاست سرهنگ چیکاک مأمور اطلاعاتی بریتانیا را همچنان ادامه دهد.
پروژه بنای امامزاده باعث شده که تندروی مذهبی در بین هواداران نظام وطیف گسترده ای از مردم افزایش پیدا کند، و این موضوع جامعه را به حالت تشنج مذهبی در آورده است. این عقاید افراطی باعث شده که خیلی از هواداران نظام در خارج از مرزهای ایران نیز به بهانه حمایت از امامزادهها وارد جنگ با مردم کشورهای منطقه شوند، که در این بین تعداد زیادی از مردم جان خود را از دست داده اند.
کمال البوشوکهپ -حاکميت روحيه و رويه اقتصادی روحانيت بر کل اقتصاد کشور
به لحاظ فرهنگی و فکری و ايدئولوژيک نيز جمهوری اسلامی سيری از فرهنگ نيمهروشنفکرانه (انقلابی) سالهای اوليه انقلاب که تحت تأثير ادبيات نوانديشان دينی و متکی و مبتنی بر زهد و سادگی و سختگيری مالی و اقتصادی امام علی بود، به تدريج به سمت افکار فقهی – حوزوی و رويه و رفتارهای متداول و غالب حوزهها پيش رفت. همان گونه که به تدريج توجه و تکيه بر مرحوم مطهری جايگزين دکتر شريعتی شد و حتی مدتی افرادی هم چون آقای دستغيب و کتابهايش حتی بيشتر از آقای مطهری مورد توجه قرار گرفت.در حوزه مديريت و سياست نيز به تدريج و به خصوص پس از جنگ با ادبيات خاص آقای هاشمی رفسنجانی مسئله رفاه و تجمل (به موازات تاکيد بر ضرورت خودکفا شدن دواير مختلف دولتی)، همراه با پوستاندازی تدريجی انگيزهای – شخصيتی کارگزاران و مديران اجرايی نظام جايگزين سادگی و زهد و خلوص اول انقلاب که فرهنگ جهاد سازندگی و سپس فرهنگ جبههها لقب گرفته بود، شد.يک نکته ظريف تاريخی-جامعهشناختی در اين ميان نيز رويه و روحيه حاکم بر «اقتصاد حوزهها» يا «اقتصاد روحانيت» است. همان گونه که قبل از انقلاب در حوزهها معروف بود که «نظم ما در بینظمی ماست»، در حوزه اقتصادی نيز نوعی بینظمی و حتی بلبشو و بیحساب و کتابی در دفاتر و بيوت مراجع وجود داشت که از مردم و به خصوص بازاريان وجوهات شرعی میگرفتند و به طلاب شهريه میدادند و يا آن وجوه شرعی را در راههايی که صلاح میدانستند، خرج می کردند. حتی خوشنامترين و پاکترين مراجع نيز به حساب و کتاب و دفتر رسمی و … تن نمیدادند. همين مسئله گاه باعث رشد فساد مالی در ميان اطرافيان و آقازادههای همان مراجع میشد.پس از انقلاب به نظر میرسد که همان رويه و روحيه حوزهها و روحانيت، به علت نقش بالادستی که اين قشر در نظام سياسی-اجرايی کشور دارند، بر کل کشور نيز حاکم شد. عدم اعتقاد به سازمان برنامه و بودجه و تأکيد بر «بيتالمال»ی که هر وزير بيايد و هر قدر نياز دارد بردارد، توسط مرحوم محمدعلی رجايی يک نمونه از اين تسری اخلاق روحانيت به حوزه اجرا بود.سيستم اجرايی کشور از رجايی ساده و سالم تا احمدینژادی که به راحتی پلک زدن دروغ میگويد و تيم پيرامونش بالاترين حد فساد در طول تاريخ حداقل جمهوری اسلامی را در کارنامه دارند، سيری پر فراز و نشيب داشته است. اما يک نخ تسبيح ثابت در اين سير همان روحيه و رويه حوزهای-روحانيتی حاکم بر اقتصاد است که هر چند برخی از دولتها سعی در برهم زدنش را داشتند ولی يا زورشان نرسيد و يا خود نيز آلوده بدان شدند. به ياد داريم که وقتی مهندس سحابی در آغاز تکوين مجلس ششم گفت اصلاح اقتصادی را مجلس ششم بايد از خودش شروع کند، اولين منتقدان و معترضان -به طنز و به جد- به سخن او برخی ازنمايندگان يا حاميان همان مجلس بودند.
ت-هزينه سنگين و پنهان ماشين تفتيش و سرکوب
قدرت سياسی در ايران به تدريج و در روندی رو به رشد اتکايی بيش از پيش به عنصر نظامی-امنيتی و ارعاب و سرکوب داشته است. اگر اين مسئله را کنار دوگانگی حکومت در ايران بگذاريم صورت مسئله تشديد هم میشود.در بخش نظامی-امنيتی ما با نهادهای متعددی روبرو هستيم. به ياد دارم روزی وقتی کارمند دفتر يکی از نشريات مفقود شده بود، مديرمسئول آن دفتر با پيگيری از نهادهای انتظامی و امنيتی متوجه شد که هفت نهاد در تهران امکان دارد فردی را بازداشت کنند! وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه دو قطب اصلی اين حوزه هستند. به همين ترتيب بايد ديگر دواير اطلاعاتی نهادهای مختلف و بسيج و … را هم اضافه کنيم. همه اينها روزبه روز بودجهخوارتر و روزبهروز بیحساب و کتابتر از قبل شدهاند.
همين طور نهادهای رسانهای (به خصوص صدا و سيمای رسمی) نيز از حوزه بودجههای بیحساب و کتاب و فسادهای مرتبط دور نيستند. بر اينها بيفزاييم نهادهای مهم با چرخه مالی بسيار بالا (هم چون بنياد مستضعفان، آستان قدس رضوی و…) را. در نظر گرفتن بودجه و چرخه مالی بالای نهادهای تحت نظر رهبری از يک سو و نهادهای دخيل در تفتيش و سرکوب از سوی ديگر لايه و بخش پنهانی اما بسيار مهمی را در پرونده اقتصادهای بیحساب و کتاب و فسادهای پيامد آن، در کشور تشکيل میدهد.
ث-شکست اخلاقی؛ شتاب فساد اقتصادی
يک اتفاق مهم اما، از سال ۸۸ به بعد در اقتصاد کشور افتاده است و آن سير تصاعدی شديد و شتابگيری فساد بوده است. در اين سير همه عوامل گذشته (اعم از فسادهای فردی، از جيب ملت خرج کردن برای فعاليتها و رقابتهای سياسی، غلبه روحيه و رويه روحانيت، بودجهخواری نهادهای موازی در حاکميت سراسری دوگانه، بودجهخواری نهادهای سرکوب و …) دست اندرکار بودند، اما يک نکته هم مزيد بر علت شد. در کشور يک تقلب بزرگ انتخاباتی صورت گرفت. رأس هرم سياسی در جريان و هادی و حامی آن بود. طبعا افراد (ولو معدودی) که در جريان مديريت اين تقلب و سرقت آرای مردم بودند (و فيلمها و اعترافات و نشانههای اخير ديگر ترديدی در اين باره برای ديرباورترين افراد نيز باقی نگذاشته است)، ديگر آن اعتماد و احترام اخلاقی سابق را نمیتوانستند هم چنان برای ولی فقيه و بيت و طيف رهبری داشته باشند.ای عمری!! شیعه چه وقت تمام زنان پیامبر را کافر میداند؟؟
آیا عایشه تمام زنان پیامبر و امهات المومنین است؟؟
آیا حیا نمیکنی که این تهمت را میزنی؟؟
خداوند را قسم میدهم به جلال و جبروتش و به محمد و آل محمد که مزد این تهمت را به زودی به تو بدهد
پاسخ:اولا ادب داشته باش ثانیا فکر نکن چند مدتی جواب توهین های شما را ندادم از مناظره در رفتم در ضمن حیا رو شما به من ندادین که می خواین از من بگیریدش بی حیا همان هایی هستند که به ام المومنین عایشه توهین می کنند
علمای شیعه معتقدند که بعد از وفات پیامبر همه مسلمین مرتد شده اند؟!
محمّد رضا مظفر شیخ شیعه می¬گوید: «پیامبر وفات یافت، اکنون نمی دانم، ولی باید همه مسلمین بعد از او مرتد شده باشند».السقیفه ، ص 19
و بلکه گفته اند: «جز یک نفر کسی به پیامبر ایمان نیاورد او هم از سرزمین خود بیرون آمده بود و به دنبال حقیقت میگشت که سلمان فارسی بود»کتاب الشیعه و السنه فی المیزان ، ص 20 – 21
ببینید چگونه علمای شیعه در مورد همه مسلمین، از صحابه و خویشاوندان و اهل بیت پیامبر حکم ارتداد و از دین برگشتن صادر مرده اند. خدایا از شرک و مشرکین به تو پناه می بریم.
استاد و مرجع شیعه تستری در مورد صحابه می-گوید: «محمّد آمد و تعداد زیادی از مردم را هدایت داد، اما بعد از وفات او مرتد شده و به عقب باز گشتند».احقاق الحق تستری ، ص 316
کلینی بر زبان ابو جعفر دروغ پردازی کرده که گفت: «بعد از وفات پیامبر همه مردم مرتد شدند جز سه نفر، گفتم: آن سه نفر چه کسانی هستند؟ گفت: مقداد بن اسود و ابوذر غفاری و سلمان فارسی» .رجال کشی ، ص 6 ، الکافی کتاب الروضه 12 / 312 – 322
فضیل بن یسار از ابی جعفر روایت می¬کند که گفت: «وقتی پیامبر خدا وفات یافت مردم همه به جاهلیت برگشتند جز چهار نفر: علی و مقداد و سلمان و ابوذر، می گوید: گفتم: پس عمار چه؟ گفت: تو اگر از کسانی سؤال می کنی که هیچ خللی وارد درون آنها نگردیده همین سه نفر هستند» .- تفسیر عیاشی 1 / 199 ، البرهان 1 / 319 ، تفسیر صافی کاشانی 1 / 305 ، بحار الانوار 22 / 333
این یعنی چه؟؟یعنی اینکه ابوبکر لیاقت خواندن یک سوره را ندارد و از همه مهمتر اینکه او از پیامبر نیست.
پاسخ:پس علی نعوذ بالله پشت سیدنا ابوبکر نماز خواند پس نعوذبالله کافر است؟
علی نمازهای پنجگانه را پشت سر ابوبکر صدیق خواند و به امامت او راضی بود .الاحتجاج ، ص 53 طبرسی ، السقیفه ، ص 203 معروف به کتاب سلیم بن قیس و مراة العقول مجلسی ، ص 388
شیخ سلیم بن قیس گفته: «علی بن ابی طالب گفت: خالد بن ولید در حالی که شمشیر به گردن آویخته بود در کنار من به امامت ابوبکر به نماز ایستادیم…»كتاب سليم بن قيس ص228
طبرسی مرجع شیعه گفت: «سپس به برخاست و آماده نماز شد و در مسجد حاضر شد و پشت سر ابوبکر به نماز ایستاد و خالد بن ولید در کنارش نماز می-خواند…»- الاحتجاج طبرسي ج1/126، و مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول ص388 مجلسيشنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: اهل سنت پاسخ دهند. البته اگر پاسخی داشته باشند #4411هر وقت خدا معاویه را از رجس و پلیدی پاک کرد،چشم من این حدیث را قبول نمیکنم.پاسخ:نعوذبالله شما که خالق نیستی هستی؟ از کجا میدانی که امیر معاویه یار بهشتی رسول الله نیست؟
الان حتما میخواهی بیست ایه در فضیلت مهاجر و انصار بنویسی ولی خوبه یک نگاهی به سوره منافقین هم بیندازی.
پاسخ:نه جناب من مثل شما بیکار نیستم؟
در ضمن جوابت در اینجاست:http://www.islamtxt.net/?q=content/forum/1578
تنها با نهادهای جامعهٔ مدنی حتی اگر آنها برای فعالیت آزاد باشند یا با رسانههای آزاد حتی اگر چنین چیزی در ایران امکانپذیر شود (که با وجود نظام موجود نمیشود) نمیتوان با این سه امپراتوری مقابله کرد. دو امپراتوری از این سه امپراتوری کاملا بر فراز فرایند سیاسی است و هرگونه انتخابات نمیتواند آن را تغییر دهد. شرکتهای دولتی نیز آنچنان منافعی را نمایندگی میکنند که حتی با تغییر دولتها سمتگیری دمکراتیک پیدا نکردهاند.سه امپراتوری فوق نه تنها جایی برای فعالیت بخش خصوصی در عرصهٔ اقتصاد باقی نگذاشتهاند (غیر از کارگاههای کوچکی که باید برای این سه امپراتوری کار کنند و دهانشان به دست آنها باشد)، بلکه سیاست و فرهنگ و رسانهها را نیز در خدمت خود گرفتهاند. حکومت در ایران آنچنان ورم کرده که دیگر جایی برای تنفس موسسات مستقل باقی نگذاشته است. روحانیت نیز عمدتا وابسته به امپراتوری اقتصادی ولی فقیه است و به همین دلیل اکثر افراد و نهادهای روحانی و دینی به وی وفاداری دارند.
مقاله از استاد محمدی
سه امپراتوری در اقلیمی نگنجند
سیاست در ایران که امروز تنها متکی به منابع اقتصادی و ماشین سرکوب است میان این سه امپراتوری تقسیم میشود و سهم جناحهای سیاسی معرف این سه امپراتوری در سه دههٔ گذشته با فراز و نشیبهایی همراه بوده است. این تقسیم البته نه بر اساس قانون و نه بر اساس توافق بحث شده صورت گرفته، بلکه زور عریان وضعیت را بدین جا رسانده است. شکی نیست که قدرت امپراتوری خامنهای در بیست و سه سال گذشته مرتبا رو به افزایش بوده است. امپراتوری سپاه رشد خود را در دوران رفسنجانی آغاز کرد و به همین ترتیب در دوران خاتمی ادامه داد، اما تنها در دورهٔ احمدینژاد بود که امپراتوری اقتصادی سپاه رشد آسمانخراشی پیدا کرد. سپاهیان هم در امپراتوری اقتصادی بیت جای پای محکمی یافتهاند و هم در امپراتوری اقتصادی دولت.
تنازعات قدرت در ایران بالاخص در دوران خامنهای ناشی از کشتی گرفتن و هلمنمبارز طلبیدن این سه امپراتوری است. نه ساختار حقوقی و نه ساختار سنتی سیاسی در ایران راهکارهای روشنی برای تقسیم قدرت میان این سه امپراتوری ندارند و تنش میان آنها دائمی و ناگزیر است. این سه منشاء فساد و تبعیض در جامعهاند.
آیا تغییر بدون دست زدن به این سه امپراتوری ممکن است؟
کسانی که به فکر تغییر در ایران هستند بالاخره باید روش برخورد خود را با این سه امپراتوری روشن سازند، وگرنه منتقدان و مخالفان (خواه اصلاحطلب و خواه برانداز) آنها را باور نخواهند کرد. مخالفان داخلی و خارجی باید روشن سازند با این سه امپراتوری چه خواهند کرد و دولتهای خارجی نیز اگر تحریم را راه حل تضعیف این حکومت و برنامهٔ هستهای آن میدانند هر سه را باید مشمول تحریم خود قرار دهند.
امپراتوری اقتصادی سپاه نیروهای اطلاعاتی و امنیتی و نظامی را پوشش میدهد و منابع را بدانان تزریق میکند. آنها با اتکا به این امپراتوری است که در دوران انتخابات در سراسر کشور پلو خورشت میدهند و دفاتر تبلیغاتی راه میاندازند و خیلی از گرسنگان را به دور خود جمع میکنند. امپراتوری شرکتهای دولتی در دوران خاتمی و رفسنجانی به زاویهای برای تکنوکراتها تبدیل شد، اما خامنهای به سرعت از آنها احساس خطر کرد و در دورهٔ احمدینژاد سپاهیان و وابستگان به بیت را به هیئت مدیرهها و مقامات این نهادهای اعزام کرد.نتيجه دوم؛ نسبت اصلاح اقتصادی با اصلاح سياسی/نقطه ضعف اساسی راست افراطی
اين نکته قابل تاملی است که دولت روحانی که اينک به دنبال آزاد کردن سرمايههای کشور از چنگ تحريمهای ناعادلانه است، چون شديدا نيازمند درآمد است چرا از اين سرمايه بزرگ صرف نظر میکند و اين نکته مهم جای در خوری در برنامهها و بستههای اقتصادیاش ندارد؟نکته مهمتر اما اين که دولت روحانی اگر در سياستهای هستهای و حل معضلات اقتصادی از طريق رفع تحريمها، حمايت بيت و سپاه و طيف رهبر را دارد، اما در حوزه سياست داخلی به شدت با مخالفت و مقابله آنها روبروست. اين دولت هر قدر در حوزه اول با برنامه و نقشه راه است در حوزه دوم بیبرنامه، بیانگيزه و ناتوان است و از طنابکشی سياسی با طيف بيت در مسائل داخلی هراسناک به نظر میرسد. يک راه مهم و شايد اثرگذارتر در محدودسازی قدرت و توان صف مقابل که شديدا مخالف دموکراسی، آزادی و تغيير فضای امنيتی کشور به فضای سياسی و بالا بردن سقف تحمل حتی در حد رقابتهای درون سيستمی است و همه اينها وعدههای انتخاباتی روحانی بوده است؛ همين شفافسازی و محدودسازی حوزه اقتصادی جريان مخالف اصلاح و تغيير در بستر مبارزه با فساد است.روحانی و دولتش اگر بدانند که نفع مردم و کشور، و حتی نفع نظام و نيز به طور خاص نفع جريان بیپشتوانه اجتماعی «اعتدال» در تحقق حداقل برخی وعدههای سياسی (علاوه بر وعدههای اقتصادی) است، و عزم و انگيزهای ولو محدود و به ضرورت و به حد نياز برای تلاش و چالش در اين حوزه داشته باشند بايد منافع و منابع مالی و درآمدی طيف مقابل را که امروز با فروکش کردن انگيزههای مذهبی و سياسی انقلابی، به شدت به ممر درآمدهای اقتصادی متکی است، اولا شفاف و ثانيا محدود کنند.دولت روحانی بايد سردمدار روشنگری -پيگيری قضايی و مداومت در مبارزه با فساد اقتصادی باشد. نقطه ضعف اصلی جريان راست افراطی همين جاست. اگر روحانی و دولتش در اين باره کوتاهی کنند، در قضاوتهايی که شکلگيریشان زمان چندانی نيز نخواهد برد به از کف دادن يک فرصت بزرگ تاريخی برای مردم ايران و حداقل، ناتوانی و تذبذب متهم خواهند شد. در حوزه فساد اقتصادی نيز قضاوت تلخ و بیرحم مردم و وجدان عمومی نيز آنها را مشمول همان قضاوتی خواهد کرد که دولت پيشين را اينک متهم میکند. به قول امام علی از تاريخ عبرت بگيريد قبل از آن که خود مايه عبرت ديگران شويد.متأسفانه سنت حاکم بر رفتار حاکمان ايران در چند دهه با ادعای حکومت علی وار، کاملا وارونه حرکت او بوده است. «علی»ای که در منبرها و تريبونهای قبل از انقلاب تبليغ میشد در سياست آسانگير و در اقتصاد سختگير بود . مدعيان پيروی او به شدت به اين سياست، اما به شکل وارونه عمل میکنند. آنها نه پاکدستی علی و ديگر صحابه بزرگ رسول را دارند و نه مديريت آنها را و بالاخره نه انگيزههای اخلاقیشان را.مبارزه با فساد اقتصادی که کسی «ظاهرا» نمیتواند با آن مخالف باشد، خود يکی از بهترين راههای تسهيل بستر اصلاحات سياسی در ايران است. همان گونه که «رفاه نسبی» مردم (البته به همراه «فضای نسبی» برای فعالان سياسی و مدنی و صنفی) نزديکترين راه رسيدن به دموکراسی در ايران است.رضا علیجانیشنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: بیرحمی حضرت علی و مشارکت غیر مستقیم ایشان در شهادت حضرت عثمان(علل اصلی جنگ های جمل و صفین){بر اساس استنباط شیعه} #9746طبق روايات معتبرى كه در منابع اهل سنت وجود دارد، بعد از آن كه عثمان بن عفان كشته شد، سه روز در محل جمعآورى زباله ماند، هيچ كس براى دفن او اقدامى نكردند؛ حتى اميرمؤمنان عليه السلام
پاسخ:خمینی هم بعد از دو روز دفن شد آیا برای خمینی ضدیتی وجود دارد؟ در ضمن بار آخرت باشه میگی که سیدنا عثمان در محل جمع آوری زباله ماند
بدون ترديد، دفن ميت مسلمان، بر هر مسلمانى واجب است؛ هر چند واجب كفائي؛ اما دفن نكردن ميت مسلمان و ماندن آن در مزبله، كارى است غير شرعي؛ اما چرا عثمان بن عفان سه روز در مزبله ماند؛ ولى اميرمؤمنان عليه السلام براى دفن او اقدامى نكرد؟
پاسخ:برای خمینی شرعی ولی برای سیدنا عثمان غیر شرعی
شهادت امام حسین(ع) و اصحابش در دهم محرم سال ۶۱(ه. ق)، بوده است و دفن بدن مطهر آنحضرت(ع) و اجساد مطهر شهدای کربلاء در پایان روز دوازدهم (شب سیزدهم) محرم توسط گروهی از مردان قبیله بنی اسد.دایره المعارف تشیع،ج ۳،ص ۳۴۰؛ محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، واژه بنی اسد.
اهل سنت ناچارند يا بايد بپذيرند كه نعوذ بالله اميرمؤمنان عليه السلام عمل خلافى مرتكب شده يا اين كه عثمان را مسلمان نمىدانسته است.
پاسخ:برای خمینی و سیدنا حسین هم در نظر بگیرید
اميرمؤمنان عليه السلام براى حفاظت از جان آنها و رساندن آن به اين بيگناهان تلاش كرده است نه به خاطر عثمان بن عفان .
پاسخ:لطفا با دلیل و مدرک ادعایتان را ثابت کنید در ضمن فقط علی نبود که دفاع کرد در روز آخر محاصره خانه، شورشیان تصمیم گرفتند به خانه عثمان هجوم برند و خلیفه را به شهادت رسانند اما جوانانی چون حسن بن علی، عبدالله بن زبیر، محمد بن طلحه، مروان بن حکم، سعید بن عاص و تنی چند از فرزندان صحابه در مقابل آنان مقاومت کردند. عثمان چون این صحنه نبرد را دید آنان را فرا خواند و به آنان گفت: که هیچ کس نباید خود را موظف به دفاع از من بداند و جان خود را به خطر اندازد. او حتی از مقاومت غلامان خود در برابر شورشیان جلوگیری به عمل آورد و آنان را از درگیر شدن با معترضان منع نمود. البدایة و النهایة (7/190).
در آن روز سرنوشت ساز چهار نفر از جوانان قریش که عبارت بودند از حسن بن علی، عبدالله بن زبیر، محمد بن حاطب و مروان بن حکم، در طول نبرد مجروح میشوند (تاریخ الطبری (5/404)) و دلیر مردانی نیز به شهادت رسیدند. اینان عبارت بودند از مغیره بن اخنس، نیار بن عبدالله اسلمی و زیاد فهری (البدایة و النهایة (7/196)
حالا متوجه شدی فقط علی و فرزندانش نبودندشنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: بیرحمی حضرت علی و مشارکت غیر مستقیم ایشان در شهادت حضرت عثمان(علل اصلی جنگ های جمل و صفین){بر اساس استنباط شیعه} #9747با هم خوب بودند که همدیگر ا سب و لعن می کرده اند؟ خوبی زیاد باعث شده بود که روی هم شمشیر بکشند؟
پاسخ:با مدرک و سند معتبر حرف بزنید
حتی یک صحابه نیز در بین شورشیان و قاتلان عثمان رضی الله عنه وجود نداشت، و تمامی کسانی که در این شورش دست داشتند؛ اکثرا از اهالی کوفه و بصره و مصر بودند که غالبا کسانی بودند که در زمان خلفای راشدین اسلام آورده بودند و افرادی بی تقوا بودند که چندان التزامی به شریعت نداشتند.
در تمام این نوع روایات که از تفکر رافضیگری نشأت گرفتهاند صحابه رضی الله عنهم خود، علیه عثمان رضی الله عنه توطئه میکنند و مردم را بر ضد او میشورانند. بدون شک، تمام این روایات، دروغ و باطل میباشند. (تحقیق مواقف الصحابة (2/14-18)
یچ یک از صحابه در قتل عثمان رضی الله عنه دخالت نداشتند، بلکه قاتلان او مشتی اراذل و اوباش بودند که در مصر گرد هم آمدند و از آنجا به جانب مدینه حرکت کردند. صحابه موجود در مدینه نیز توانستند جلوی خیل عظیم آنان را بگیرند تا اینکه سرانجام خلیفه مسلمین را به قتل رسانیدند.(“شهید الدار عثمان بن عفان” ص148)
چرا مردم و آن همه صحابی که مدعی آنها هستید تا سه روز عثمان را دفن نکردند؟ در مقاله دوم آمده که هیچ کس اقدامی نکرد. این ممانعت از دیگران است؟
لطف کنید و بفرمایید که وقتی ایشان کسی را دفن نمی کنند، یعنی کسی که 3 روز روی زمین مانده را دفن نمی کنند، معنای عملشان چیست؟
وقتی این را حل کنید متوجه میشوید که چرا ایشان عثمان را دفن نکردند.
پاسخ: کسانی باید میت را غسل داده و تدفین کنند که جزو اقارب و خانواده او باشند علی جز مقارب بود؟؟
ثالثا حش کوکب کجاست؟ مسلمان را در آنجا دفن می کنند؟
پاسخ:عثمان رضی الله عنه در باغی بنام “حش کوکب” در شمال شرقی بقیع دفن شده است، و پیامبر صلی الله علیه و سلم این باغ را “روحاء” نامیده بود، و بنی امیة این باغ را بعدا شامل قبرستان بقیع کردند، و بقیع قبری است که در سمت جنوبی شرقی مسجد نبوی قرار گرفته است، و قبر عثمان رضی الله عنه در این قبرستان (بقیع) در فاصله 1.35 متری قبر “شهداء الحرة” قرار گرفته است، بنابراین قبر عثمان رضی الله عنه در قبرستان بقیع است.
چون عثمان رضی الله عنه به شهادت رسید عدهای از صحابه چون حکیم بن حزام، حویطب بن عبد العزی، ابو الجهم بن حذیفه، ینار بن مکرم اسلمی، جبیر بن مطعم، زبیر بن عوام، علی بن ابی طالب و زنان و فرزندان و یاران او چون نائله و ام البنین دختر عتبه بن حصین و دو پسر او اقدام به غسل و کفن و دفن او نمودند. در اینکه جبیربن مطعم یا زبیر بن عوام یا حکیم بن حزام یا مروان بن حکم و یا مسور بن مخرمه بر جنازة او نماز گذارد اختلاف نظر وجود دارد. اما به استناد به روایت امام احمد حنبل، زبیر بن عوام نماز میت را بر جنازه آن حضرت به جای آورد. در این روایت بیان شده است که این زبیر بود که طبق وصیت خود عثمان هم بر او نماز گذارد و هم حضرت را دفن نمود. بنا به روایت ابن سعد و ذهبی حضرت را شامگاه و در فاصله بین مغرب و عشاء دفن کردند.( طبقات ابن سعد (3/77) تاریخ الإسلام (عهده الخلفاء)، ص481) -
نویسندهنوشته ها
در مورد داستان هروس و باکره بودن ایزیس دیگر توضیحات نمیخواهد
پاسخ:من در سایت هایی که رفتم نوشته بودند حوروس پسر ازیریس و ایزیس است.
یعنی پدر داشت در ضمن شما ثابت نکردید که پدر نداشته همه میدانند نمیدانم شاید آن سایت ها نمیدانند
نوشته اید:مگر نیست؟؟ شما اینقدر نماز خواندی به کجا رسیدی؟این همه مسلمان در جهان نماز میخوانند به کجا رسیدند؟؟ فقیرترین کشورهای جهان مسلمانان هستند
پاسخ:شما نماز نخواندید به کجا رسیدید نماز همین قدر برای من کافی است که به آرامش میرسم.
فقیر ترین کشور ها مسلمانند؟؟از بس که تعصب داری هیچی از ثروت های کشور های مسلمان نمیدانی جناب آیا بیشترین نفت مال مسلمان ها نیست دانشمند های مسلمان کم هستند خواهشا تعصب رو بذار کنار جناب
همین کافی که ثروت مند ترین کشور های جهان قطر و مالزی دو کشور مسلمان هستند
حرف های ملی گرا های نژاد پرست رو میزنید جناب
نوشته اید:خرافاتی ترین مردمان مسلمانان هستند
پاسخ:خرافاتی ترین مردم ها شما از کجا به چنین نتیجه ای رسیدی؟؟بحث از خرافات شیعه جداست
نوشته اید:یا کدام داستان قرآن واقعیست؟؟؟داستان نوح واقعیست؟؟؟
کشتی نوح چقدر بزرگ بود که این همه موجودات را در خودش جای داده است؟؟
ما چندین هزار نوع موجود زنده داریم بفرمایید این کشتی چه ابعاد نجومی داشته است که آقای نوح از هر نوع موجود یک جفت را درون آن جای داده است؟
پاسخ:کشتی نوح رو که پیدا کرده اند جناب مگه این موجودات چقدر بزرگ بودند که این همه جا بگیرند.
نوشته اید:داستان موسی و شکافته شدن دریا و…. اینها اینقدر تناقض دارد که بخواهم بنویسم باید سالها تایپ کنم
پاسخ:لطفا بنویسید
راستی در مورد آن پادشاه هیچ جوابی نداشتید؟