اوربان موحد

پاسخ های ارسال شده در انجمن

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 786)
  • نویسنده
    نوشته ها
  • در پاسخ به: Reply To: اوربان:چند سوال برای رد مذهب امامیه و هدایت عوام تشیع #5119
    بیعت علی دوبار بود . در بار اول بلافاصله بیعت نمود ودر بار دوم 6 ماه بعد تجدید بیعت کرد . و تجدید بیعت هیچ مشکلی ندارد . امیدوارم خواننده فهمیده باشد منظوزم چیست و شما چه تدلیسی انجام دادی .

    در مورد کلام ابن حزم در المحلی که فرموده وَلَعْنَةُ اللَّهِ على كل إجْمَاعٍ يَخْرُجُ عنه عَلِيُّ بن أبي طَالِبٍ وَمَنْ بِحَضْرَتِهِ من الصَّحَابَةِ

    در لفظ حدیث نوشته شده که یخرج عنه و این یعنی کسی که خارج کند علی را از آن اجماع و این باز به ضزز شماست چون منظورش شماست که میگید علی بر ابوبکر اجماع نکرده

    در خلافت امام ابوبکر کسی او را از اجماع خارج نکرد بلکه خود نیز به آن اجماع در نهج البلاغه اقرار می کند

    نهج البلاغه نامه 6 =فَإِنِ اجْتَمَعُوا عَلَى رَجُلٍ وَ سَمَّوْهُ إِمَاماً كَانَ ذَلِكَ لِلَّهِ رِضًا

    در ضمن ابن حزم که سخنش سرچشمه نیست که نشود ردش نمود و حتی میتونیم قبولش نکنیم واین مشکلی بیش نمیاره ولی سخنش هیچ مشکلی ندارد ای کوردل جان

    تعریف اجماع هم یعنی جمع شدن و اتفاق کردن عده ای نه همه علمای یک عصر بر یک موضوع است

    اما بیعت انهایی که اسم بردی

    ابن كثير في البداية والنهاية (6\693. في أحداث سنة 11:

    وقد اتفق الصحابة –رضي الله عنهم– على بيعة الصديق في ذلك الوقت حتى علي بن أبي طالب والزبير بن العوام –رضي الله عنهما

    در پاسخ به: Reply To: اوربان:چند سوال برای رد مذهب امامیه و هدایت عوام تشیع #5120

    امام عبداللہ بن احمد بن حنبل اپنی کتاب سنن ص 554

    حدثني عبيد الله بن عمر القواريري حدثنا عبد الأعلى بن عبد الأعلى حدثنا داود بن أبي هند عن أبي نضرة قال لما اجتمع الناس على أبي بكر رضي الله عنه فقال ما لي لا أرى عليا قال فذهب رجال من الأنصار فجاءوا به فقال له يا علي قلت ابن عم رسول الله وختن رسول الله فقال علي رضي الله عنه لا تثريب يا خليفة رسول الله ابسط يدك فبسط يده فبايعه ثم قال أبو بكر ما لي لا أرى الزبير قال فذهب رجال من الأنصار فجاءوا به فقال يا زبير قلت ابن عمة رسول الله وحواري رسول الله قال الزبير لا تثريب يا خليفة رسول الله ابسط يدك فبسط يده فبايعه

    محمد بن حسن نوبختی فرق الشیعہ ص 30

    ان علیا علیہ اسلام لھما الامر ورضی بذلک و بایعھما طائعا غیر مکرہ و ترک حقھ لھما فنحن راضون کما رضی لھ، لا یحل لنا غیر ذلک ولایسع منا احد الا ذالک و ان ولایۃ ابی بکر صارت رشدا وھدی ، لتسلیم علی ورضاہ۔

    شیخ علی البحرانی منار الہدی ص 685

    وكما ينقشع السحاب، فمشيت عند ذلك إلى أبي بكر فبايعته ونهضت في تلك الأحداث حتى زاغ الباطل وزهق وكانت كلمة الله هي العليا ولو كره الكافرون (2) فتولى أبو بكر تلك الأمور وسدد وقارب واقتصد، وصحبته مناصحا وأطعته فيما أطاع الله فيه جاهدا

    امالی ص 507 میں شیخ طوسی

    فبايعت أبا بكر كما بايعتموه، وكرهت أن أشق عصا المسلمين، وأن أفرق بين جماعتهم، ثم أن أبا بكر جعلها لعمر من بعده، وأنتم تعلمون أني أولى الناس برسول الله (صلى الله عليه وآله) وبالناس من بعده، فبايعت عمر كما بايعتموه،

    شیخ طبرسی الاحتجاج جلد ۱ ص 114

    وروي عن الباقر عليه السلام قال: فلما وردت الكتب على أسامة انصرف بمن معه حتى دخل المدينة، فلما رأى اجتماع الخلق على أبي بكر انطلق إلى علي بن أبي طالب عليه السلام فقال له: ما هذا؟ قال له علي: هذا ما ترى. قال له أسامة: فهل بايعته؟ فقال: نعم يا أسامة

    محمد بن حسن طوسی تلخیص شافی جلد 3 ص 42

    لا اشکال فیہ : انھ علی علیہ السلام بایع مستدفعا للشر و فارا من الفتنہ۔

    در پاسخ به: Reply To: اوربان:چند سوال برای رد مذهب امامیه و هدایت عوام تشیع #5121
    اولا علی خدا نیست و او را از مرتبه خدایی بیارید بایین که میگویید کسی نباید بهش چیزی بگه و حتی بگه بالای چشمت ابرو است و این فهم فوش است

    دوست عزیز در مورد روایت مسلم و اینکه که گفتی بغض معاویه و علی و……………

    اینها هیچوقت بغض هم را در دل نداشتن .بلکه معویه هم خود را صحابی می دانست و ادعا دشت که از علی مستحق تر است به خلافت و علی هم همچنین. بس جنگ این دو بر سر منصب بوده که جزو ارای سیاسی است و ربطی به امر دینی که حب و بغض نسب به صحابی بودن هم داشته باشند نداشتند ولی به صورت کلی مجبورم کردی مقاله ای که بهت معرفی نمودم را برایت بگذارم

    در این مورد روایات ضد و نقیض بسیار زیادی نقل شده که الحق تشخیص دادن حق را از ناحق بسیار دشوار میکند. از بعضی روایات بر می آید که سب و لعن حضرت علی رضی الله عنه بعد از وفات معاویه و در دوره مروان بن حکم رواج داشته و بعضی روایات و اقوال نیز، سب و لعن را کاملاً نفی میکنند. به صورت کلی و با چشم پوشی از خیلی احتمالات ،میتوان گفت: این روایات و اقوال ،به دو دسته کلی تقسیم میشوند که این دو دسته کاملاً متفاوت هم هستند. دسته اول: روایات و اقوالی که میگویند: هر دو گروه، شام و کوفه همدیگر را لعن میکردند. در مورد اهل شام لازم به گفتن نیست زیرا دوست سوال کننده به چند منبع اشاره کردند ولی در مورد اهل کوفه یعنی شیعیان علی مختصراً دو قول را نقل میکنیم.

    1-مورخ عبدالوهاب النجار در کتابش “الخلفاء الراشدون ص 438 ” مي گويد: ( «… علي هنگامي که نماز صبح را ادا مي نمود در قنوت خويش مي گفت: خداوندا معاويه و عمرو (بن عاص) را لعنت کن». و در ازاي اين قنوت مي گويم: همانا علي رضي الله عنه براي دشمنان خويش سنتي را بر جاي گذاشت که همانند خودش با او رفتار نموده، و از اين لعن او عبادتي بسازند که در پشت همه نمازها ادا مي گرديد. در نتيجه معاويه هنگامي که خطبه مي کرد، علي را لعن مي نمود … و اين مسئله به سنتي تبديل گرديد که در بني اميه تا زمان عمر بن عبدالعزيز ادامه داشت. )

    در پاسخ به: Reply To: اوربان:چند سوال برای رد مذهب امامیه و هدایت عوام تشیع #5122

    2- نهج البلاغه:در روزهاي جنگ صفين امام رضي الله عنه وقتي گروهي از يارانش را ديد که اهل شام را ناسزا مي گويند، فرمود: «دوست ندارم که شما فحش بدهيد و ناسزا بگوييد، ولي اگر شما کارها و حالت آنها را بيان مي کرديد و به جاي ناسزا گفتن به آنها، مي گفتيد: بارخدايا خون هاي ما و خون هاي آنان را حفظ کن و در ميان ما آشتي برقرار کن، و آنان را هدايت ده تا کسي که حق را نشناخته آن را بداند، و کسي که در گمراهي و سرکشي فرو رفته از آن بيرون بيايد، بهتر بود»(1)

    از مجموع روایات میتوان نتیجه گرفت که: حضرت علی و اصحابش نیز معاویه و اهل شام را لعنت میکردند و ناسزا میگفتند. و اگر خوشبین باشیم میگوییم: حضرت علی راضی به لعن کردن آنها نبوده و یارانش را از این کار منع میکرده. پس اگر قبول کنیم اصحاب حضرت علی علیه السلام اهل شام را لعن کرده و ناسزا میگفتند، میتوان به اهل شام نیز حق داد که مقابله به مثل کنند و جواب آنها را بدهند. *شیخ الاسلام ابن تیمیه میگوید: «در مورد آنچه مؤلف(ابن مطهر) در مورد لعن علي رضي الله عنه ذکر کرده، بايد گفت: لعنت کردن از جانب هر دو گروه بوده، همچنانکه محاربه از هر دو طرف بوده است: هر گروهي بزرگان گروه مخالف را در دعايشان لعنت مي کردند. گفته شده که هر دو گروه همديگر را لعنت مي کردند ولي به هر حال جنگ با شمشير از لعنت با زبان شديدتر است.»

    حال باید گفت: کار هر دو گروه اشتباه بوده و هیچ کدام از دو گروه حق لعن گروه دیگر را نداشتند زیرا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم میفرمایند: «ليس المؤمن بالطعان و لا باللعان و لا بالفاحش و لا بالبذي»(2) يعني: “مؤمن، طعنه زننده، لعنت كننده، دشنام دهنده و بيهوده گوي نيست”.

    در پاسخ به: Reply To: اوربان:چند سوال برای رد مذهب امامیه و هدایت عوام تشیع #5123
    دسته دوم:روایات و اقوالی که ناسزاگویی را از هر دو سمت نفی میکند.
    اگر شخصی قبول کند سپاه معاویه سپاه حضرت علی را لعن میکردند باید این را نیز بپذیرند که اهل کوفه نیز همینکار را با اهل شام میکردند، که مستوجب گناهی است برای هر دو گروه.
    در نهج البلاغه چنانکه نقل شد آمده است:قومی از اصحاب علی دهان به لعن و فحاشی گشودند و یا در نقلی دو نفر از اهل کوفه چنین کردندو در ادامه آن حضرت علی رضی الله عنه فرمودند: من دوست ندارم شما فحش دهنده باشید و در روایتی که ابن کثیر نقل کرده اینچنین آمده است:
    رجل يوم صفين: اللهم العن أهل الشام، فقال له علي: لا تسب أهل الشام فإن بها الابدال فإن بها الابدال فإن بها الابدال.(3) مردي در روز صفين گفت: «خداوندا اهل شام را لعنت کن». و علي به او گفت: «اهل شام را نفرين مي کني، حال آنکه در آنها افراد صالح هستند ، حال آنکه در آنها افراد صالح هستند، حال آنکه در آنها افراد صالح هستند!!!!!»
    پس از این روایات مشخص میشود که از سپاه حضرت علی رضی الله عنه عده ای کم خرد دهان به لعن و ناسزا می گشودند که حضرت علی رضی الله نیز از اینکار منع میکرده، و غیر ممکن است که خود حضرت علی رضی الله عنه خودشان فحاشی کنند و بعد از نماز آنها را لعن کنند.

    اما در مورد معاویه رضی الله عنه:
    1-در روایات بسیاری نقل شده که معاویه از صبورترین مردم بود و در برابر ناسزا سکوت میکرد. چنانچه نقل است:رجل معاوية كلاما شيئا شديدا، فقيل له لو سطوت عليه ؟ فقال: إني لاستحيي من الله أن يضيق حلمي عن ذنب أحد من رعيتي.(4)
    روزی شخصي، به معاويه ناسزا گفت. به او گفتند: آيا او را تنبيه نميكني؟ گفت: “از خداوند شرم ميكنم كه به خاطر يك لغزش رعيتم، حلم و بردباري خويش را زيرپا بگذارم (و او را نبخشم!)”.
    و در روایتی:مردم به او گفتند: آیا او را تنبیه نمیکنی؟ گفت:من شرم دارم از اینکه جسارت آنها از حلم و صبر من بزرگتر باشد. (5) (و صبر من کمتر)
    2-معاویه منکر فضیلت حضرت علی نبود و نقل است که ابو مسلم خولاني به اتفاق تني چند نزد معاويه آمدند و به او گفتند: تو با علي در جنگ و نزاع هستي و با وي مبارزه مي كني، آيا تو مانند او هستي؟ معاويه گفت: خير، هرگز، به خدا سوگندمن مي دانم كه او از من بهتر است و او براي خلافت از من شايسته تر است

    در پاسخ به: Reply To: اوربان:چند سوال برای رد مذهب امامیه و هدایت عوام تشیع #5124
    در روایت موثقی نقل است که معاویه در دوران خلافتش از ضرار صُدائی(از یاران علی) خواست که علی را برایش توصیف کند، گفت: «ای امیرالمؤمنین مرا از این کار معاف کن!» گفت: «حتماً باید او را توصیف کنی!» گفت:«حال که حتماً باید او را توصیف کنم، پس می‌گویم که بخدا بسیار دوراندیش و قدرتمند بود، همیشه سخن فيصله بخش می‌گفت، عادلانه حکم می‌کرد، دانش از همه جوانبش فوران میکرد، …. شهادت می‌دهم که در بعضی موضعها او دیده‌ام، در حالیکه شب پرده‌اش را پایین آورده بود و ستارگان رو به کاهش گذاشته بودند، ریش خود را در دست گرفته بود، و همچون شخص سالم شتابزده و بی قرار بود، ولی غمگین و گریان می‌گفت:« ای دنیا، دیگری را فریب بده! خود را به سوی من عرضه‌ کرده‌ای یا شوق و علاقه به من دارد؟ بعید است، بعید است. من تو را سه طلاقه کرده‌ام، که رجعتی در آن طلاق نیست، پس عمر تو کوتاه است و کم ارزش هستی، آه و ناله از کمبود توشه و دوری سفر و حشتناکی راه،» …
    آنگاه معاویه به گریه افتاد، و گفت:«خدا رحمت کند ابوالحسن را، “”بخدا همین‌گونه بود””، پس ای ضرار تو تا چه‏اندازه بر او غمگین هستی؟!» گفت:«همچون کسی غمگین هستم که فرزندش را در دامانش سربریده‏اند!»(7) معاویه به گریه می افتد و سخنان “ضرار” را تایید میکند و ضرار به او نمیگوید: اگر چنین است، پس چرا او را لعنت میکنی و دستور میدهی او را لعنت کنند؟
    3- وقتی که معاویه با سؤالی روبه‌رو میشد، آن را در نامه‌‌ای برای علی می‌نوشت و او برایش جواب می‏داد. وقتی که خبر کشته شدنش را شنید گفت: با مرگ علی ابن ابی طالب فقه و علم از دست رفت. برادرش عتبه به او گفت: اهل شام نباید چنین سخنی را از تو بشنوند، به او گفت: کاری به من نداشته باش(8)
    دقت کنید! معاویه سوال شرعی خود را از علی علیه السلام می پرسید، و این نشان میدهد که لعن و نفرینی در کار نبوده و اگر بود ممکن نبود کسی از شخصی که متنفر است و او را لعن میکند سوال شرعی بپرسد و از او راهنمایی بخواهد!
    در پاسخ به: Reply To: اوربان:چند سوال برای رد مذهب امامیه و هدایت عوام تشیع #5125
    ضمناً برادر معاویه به او میگوید:اهل شام نباید این سخنت را بشنوند و اگر لعن کردنی در کار بود، میگفت: تو که تا دیروز او را لعن میکردی و ما را نیز به این کار امر میکردی! حال چطور شد که از او تعریف میکنی؟ و در خبر مشابهی اینچنین آمده:جاء خبر قتل علي إلى معاوية جعل يبكي، فقالت له امرأته: أتبكيه وقد قاتلته ؟ فقال: ويحك إنك لا تدرين ما فقد الناس من الفضل والفقه والعلم(9) وقتی که خبر کشته شدن علی به معاویه رسید، شروع به گریه کرد، زنش به او گفت: «آیا بخاطر او گریه می‌کنی در حالیکه با او می‏جنگیدی؟!» گفت: «وای بر تو، تو نمی‌دانی که مردم چه فضل و فقه و دانشی را از دست دادند!» اگر لعن کردنی در بین بود ، همسرش باید میگفت:چه شده؟ آیا هذیان میگویی؟! دیروز که او را لعنت میکردی،حالا چه شده که… *مجلسی نقل میکند که مردی از معاویه پرسشی کرد. معاویه گفت: «از علی بن ابیطالب بپرس زیرا او “آگاه تر” است.» آن مرد گفت: «ای معاویه گفتار تو و پاسخت در این مسأله برای من محبوب تر است از پاسخ و گفتار علی!» معاویه گفت: «بد حرفی زدی و اندیشه اشتباهی داری، تو از گفتار مردی اظهار ناخرسندی کردی که رسول خدا صلی الله علیه و آله او را از دانش و علم سیراب می کرد. و به او فرمود: «تو برای من همانند هارون برای موسی هستی، مگر این که بعد از من پیامبری نیست» عمر بن خطاب از علی علیه السلام می پرسید و به سخنش عمل می کرد و من خود شاهد بودم که هرگاه مشکلی برای عمر پیش می آمد می گفت: «آیا علی اینجا هست و حضور دارد؟؟ » آنگاه معاویه به آن مرد گفت: «برخیز که خداوند دو پایت را زمین گیر کند» و دستور داد نام او را از دیوان سهمیه بیت المال حذف کردن!!!!! (10) خنده دار نیست؟؟خود معاویه دستور میدهد به علی فحش بدهید و ناسزا بگویید ولی همین الان شخصی را که به کمترین وجه دستورش را عملی کرده ، مجازات میکند!! اگر معاویه دستور به ذم و لعن حضرت علی داده بود، بدون شک آن شخص در جواب میگفت:توکه لالایی بلدی چرا خودت خوابت نمی برد!؟ تو خودت حضرت علی را لعن میکنی و ما را مجبور میکنی تا او را لعن کنیم، حال از سخن من ناراحت میشوی و من را توبیخ میکنی؟ مگر حرف من بیشتر از لعن کردنی بود که تو ما را به آن امر میکردی؟ پس چرا به من میگویی:خدا دو پایت را زمین گیر کند.
    در پاسخ به: Reply To: اوربان:چند سوال برای رد مذهب امامیه و هدایت عوام تشیع #5126

    4- پس از اينكه معاويه زمام امور را به دست گرفت، ميان او و فرزندان علي رضي الله عنه الفت و رابطه ي نزديكي برقرار بود؛ چنانكه در كتابهاي سيرت و تاريخ،نمونه هاي زيادي از روابط نزديك آنان آمده است؛ از جمله اينکه روزی حسن و حسين رضي الله عنهما به همراه عده اي نزد معاويه رضي الله عنه رفتند؛ معاويه دوهزار درهم تقديمشان کرد و گفت: «هيچكس به اندازه ي من به اين دو كمك مالي نکرده است». حسين رضي الله عنه فرمود: «و تو نيز به بهتر از ما، چيزي نداده اي”.(11)» و روزی حسن بن علي رضي الله عنه نزد معاويه رفت؛ معاويه به گرمي از حسن رضي الله عنه استقبال کرد و گفت:«خوش آمدي اي پسر رسول خدا!» و سپس سيصدهزار درهم تقديمش نمود.(12)

    تصور کنید: سیدنا حسن و سیدنا حسین رضی الله عنهما به شام میروند و در مسجد شام نماز میخوانند بعد از آن معاویه بر روی منبر رفته و حضرت علی را لعنت میکند و نا سزا میگوید! فکر میکنید: حضرت حسن و حسین ساکت می نشستند؟ و فکر میکنید آن مبالغ را از او قبول میکردند و بدون ایراد گرفتن بر کار معاویه آنجا را ترک میکردند؟ 5-چگونه سیدنا حسن و حسین رضی الله عنهما با معاویه بیعت میکنند درصورتی که او پدرشان را لعنت میکند وچرا سیدنا حسن رضی الله عنه یکی از شرایط صلح را لعن نکردن پدرش عنوان نکرد؟؟ پس همه اینها نشان دهنده این است که نه معاویه و نه علی رضی الله عنهما نسبت به یکدیگر بد دهنی نکرده اند. ولی اگر کسی اصرار داشته باشد که چنین مساله ای وجودداشته ، باید این را نیز قبول کنند که از هر دو طرف چنین چیزی صورت گرفته که در آن صورت هر دو خطا کار هستند. در پایان شعار اهل سنت و جماعت در مورد این جریانات پر ضد و نقیض را با هم میخوانیم: تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَلَكُمْ مَا كَسَبْتُمْ وَلا تُسْأَلونَ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ(بقره:141) آنان گروهي بودند كه از دنيا رفته اند و آنچه كسب كرده اند، براي خودشان است و براي شما است آنچه كه انجام مي دهيد. و شما مسئول اعمال آنان نيستيد.

    در پاسخ به: Reply To: اوربان:چند سوال برای رد مذهب امامیه و هدایت عوام تشیع #5127

    1 – نهج البلاغه خطبه 206 ؛ بحار الانوار ج32 ص 561 ،دار إحياء التراث العربي ،بيروت ؛ و نزدیک به آن در الأخبار الطوال، ص165؛ ابوحنيفه احمد بن داود، ، مكتبة المتنبي، بغداد. 2 – سنن ترمذی(ح2043)، آلباني آن را صحيح دانسته است.شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج 10 ص140 ، مؤسسة إسماعيليان للطباعة والنشر والتوزيع ؛ جامع السعادات،محمد مهدی نراقی ج1 ص277 ، دار النعمان للطباعة والنشر 3 – بدایة والنهایة ابن کثیر ج8 ص 22 دار إحياء التراث العربي،تحقیق علی شیری 4 -بدایة والنهایة ج8 ص144 5 – بدایة والنهایة ج8 ص144 6 – سير اعلام النبلاء ج 3 ص 140محقق مي گويد: راويانش ثقه و مورد اعتماد هستند. 7- الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ابن عبدالبر ج3 صص 1107 – 1108 8-الاستیعاب فی معرفة الاصحاب ج3 ص1108 9 – بدایه والنهایه ج8 ص 139، دار إحياء التراث العربي،تحقیق علی شیری 10 – بحارالانوار، ج37، صص266 – 267، ح40 ،مؤسسة الوفاء – بيروت – لبنان 11 – البداية و النهاية ج8 ص146. يعني: ما، بهترين کساني هستيم که تو، بدانها بذل و بخشش نموده اي. 12 – بدایةوالنهایه ج8 ص 146

    در پاسخ به: Reply To: اوربان:چند سوال برای رد مذهب امامیه و هدایت عوام تشیع #5128
    جنابعالی بحث رو منحرف کردی و الکی شبهه انداختی و وقتم را گرفتی .

    بهت هشدار میدم سوال کوتاه برسیدم و جواب کوتاهشو بگو

    مثلا در مورد هر سوال متقن ترین دلیلت را بیاور تا بررسی کنیم و بحث رو آشفته نکنیم . در هر بستت صدها شبهه ی بوچ انداختی که این نشون میده ضعیفی و داری وقت کشی میکنی . عزیزم حرفمو بفهم و برای هر سوال متقن ترین دلیلت را ذکر کن

    به فضل امام سردابی منتظرم سوال کوتاه برسیدم کوتاه محکم ترین دلیلت را ذکر کنی .

    این همه هم طفره نرو . میدونم جوابی نداری و الکی وقت تلف میکنی . بست هم نمیخاد بزاری در همین بست سوالاتو جواب بده تا بحث رو تموم کنیم . منتظرمممممممممممممم. دیگر وقتمو با این شبهات بوچ نگیر .

    سوال را با سوال جواب نمیدن این رو مکتب استحماریت بهت یاد ندادن؟؟

    مکتب ادب تو که با ادبی چرا میگی علیه الهاویه . منم میگم لعنت بر دشمن علی و معاویه که همانا شما روافض هستید

    والله مستعان

    اوربان -قاهر الرافضه

    شاید چند روزی یا هفته ای نتونم بیام اسلام تکس . سوالاتو کوتاه در همین بست جواب بده بعدا بررسی میکنم . در هر بست صدها شبهه مینذازی و هم وقت منو میگی و هم مال خواننده رو . لطفا مثل ادم جواب بده و فرار نکن

    السلام علیکم

    در پاسخ به: Reply To: درخواست مناظره با تمام ادیان و مذاهب ومکاتب-جزاک الله #5138
    1-اولا شما بفرما صلاحیت علمی خود را ثابت کن و بگو از چه مسلک و دین و مذهبی هستی و مقام وجایگاهت چیست تا همه بفهمند که بنده با یک شخص مجهول الهویه حرف نزدم .
    2-شما هر وقت جواب علمی برای این بست یافتی انوقت منتظر باش تا چندین ایه هم برایت ذکر کنم
    http://www.islamtxt.net/?q=content/forum/1989
    منتظرم قشنگ خودت و درجه علمیت و دین و مسلک را مشخص کنی تا خواننده شما را قشنگ بشناید و اونوقت بحث رو شروع میکنیم . بر موضوع مقرر و توافقی .
    هیچ نادانی برای کسیکه بار علمی نداشته باشد ساعتها وقت نمیگذارد. البته بعضی وقتها با اخوندان جاهل شما وقت دادم ولی صرفا برای اتمام حجت بوده . حالا که میخای وارد گفتگو بشی هویتت و درجه علمیت را مشخص کن تا وارد مرحله بعد شویم
    والله مستعان
    در پاسخ به: Reply To: مقایسه نمودن عایشه با زنان اطراف یوسف توسط رسول خدا #5142
    برای فهمیدن کذابیت این اخوند همین بس است که بنده در این بست در مورد افترایش به ام المومنین عایشه صدیقه طاهره چهار سوال برسیدم و نتوانست جوابی علمی بدهد و چسبیده به ادعوه علی . من به زودی بستی در مورد این بحثش با برادرم شریعی باز میکنم و ازش میخام باز بیاد فرار جدیدش را تجربه کنه .

    بنده برای بار چندم سوالاتم را برای افترای این نجس السلطنه تکرار میکنم و ازش میخام یا عذر بخواهد یا بفرماید علمی سخنانم را جواب بدهد و بیشتر از این فرارررررررررررررررررررررر نکند .

    1-اثبات بفرما از کتب و شروح اهل سنت که مقصود شما از حدیث صحیح بخاری صحیح است (عدم اثبات =فرار و برگشتن افترای کفر و فتنه به خودت)

    2-آیا ممکن است معتبرترین کتاب اهل سنت که کل اسلام بر آن اجماع دارند بیاید و زن رسول الله را فتنه گر و کافر بداند؟؟فهم شما اشتباه است ای آخوند

    3-ایا ممکن حدیثی که راوییش حضرت عایشه است بیاید و خود را فتنه گر و کافر بداند؟؟؟هیچوقت شخصی در تاریخ بیدا نشده که خودرا چنین توصیف نموده باشد . برعکس اشخص در اصطلاح روانشانسی همیشه سعی در سوگیری و خود را خوب نشان دادن دارند .بفرما برای یک بار هم شده منصف باش

    4-اگر این حدیث را بهش استناد داری و متناقض گو و نادان نیستی بس باید همه شو ببذیری و امامت حضرت ابوبکر و بش نمازیشو هم قبول کنی ….یکی را انتخاب کن که هر دو به ضررت است

    و سوال 5

    5-بفرما ثابت کن صفت زنان اطراف یوسف فتنه گری بوده . با دلیل و مدرک و نه با مغطله های مسخره ای که حاصل عمامه و عقل ناقصت است

    قشنگ قرمز کردم متنو تا ببینی و جواب بدی . اگر جوابی علمی نداری فرار به جلو نکن و ازت میخام بحث را از اصل موضوع اشفته نکن که فرارت را پاک کنی . والله تا جواب ندی من هی فرار از سوالاتمو هی تکرار میکنم تا همه ببینند امام زمان نجست هم نتونست در ایام عزادراری بهت کمک کنه

    در پاسخ به: Reply To: مقایسه نمودن عایشه با زنان اطراف یوسف توسط رسول خدا #5143
    لطفا شما نجس السلطنه و شریعتی برادر گرامی بنده در این جا بحث فرعی را بیش نکشسد چون به زودی بستی میگذارم تشریف بیار اونجا ادعاتو ثابت کن تا ادعوه علی رو بهت نشون بدم . اراار دبیلو تعدا فرارهایت زیاد شده تا خودت را نمیندازی در چاه جمکران تا با ان امام چاه جمکرانی محشور شوی و خیالت از رفتن به جهنم تخت شود

    در این بست تو ازم فرار کردی و جوابی نداشتی . منتظرم در اینجا بحث رو اشفته نکنی تا فرارتو ماسمالی بکنی

    بحث بر سر حدیث ادعوه علی در این جا تمامه و ادامش ندید . رو موضوعی که ازش فرار کردی ای نادان دفاع کن

    جواااااااااااااااااااااابی نداری ای معمم رافضی

    در پاسخ به: Reply To: مقایسه نمودن عایشه با زنان اطراف یوسف توسط رسول خدا #5144
    دوست عززم افسون جان السلام علیکم

    شما ظاهرا فردی محقق و آزاد اندیش هستی . سخن سیدنا حسین بن علی رو بیادت می اورم و بعد سخنم را عرض میکنم

    اگر دین ندارید آزاده باشید

    افسون جان من سخنان شما را نقل میکنم تا با اصول ومنهج تحقیق علمی اندکی آشنا بشی .اگر چه شما خود فهیم و عاقلی

    فرمودی ==

    afsoon

    آفلاین
    عضویت: 92/08/24
    سلام . جناب آقای rrw میشه لطف
    سلام . جناب آقای rrw میشه لطف کنید اسم چندتا کتاب تحقیقی از منابع اهل تشیع رو معرفی کنید ؟ممنون.

    میخواستم از کاربران فعال و مطلع خواهش کنم اگه میشه موضوع مناظره و زمانش رو مشخص کنند تا بتونیم بیشتر و بهتر از مطالب استفاده کنیم. تشکر

    جواب=====

    افسون جان چون محققی بسیار دوستت دارم بخاطر الله

    مثل این ارار دبیلو نباش که همواره بر فرارها و جهلهایش پافشاری میکند

    افسون جان شیعه ایا میدانستیکه حتی یک حدیث صحیح هم ندارد به قواعد رجالی که خودشان گفتنه اند؟؟

    به این بست لطفا رجوع کن ژ

    http://www.islamtxt.net/?q=content/forum/1989

    در پاسخ به: Reply To: مقایسه نمودن عایشه با زنان اطراف یوسف توسط رسول خدا #5145
    افسون گرامی من خود رد علوم حدیث و رجال تخصص دارم و روش مطالعه داشتم . ولیکن بدان به جرات و با قطعیت بهت میگم شیعه حتی یک حدیث صحیح با قواعد رجالی که خودشان تعریف نموده اند ندارند

    یعنی اسلامی دارند بدون حدیث صحیح !!!!!!مگر میشود کسی مسلمان باشد و حدیث صحیح نداشته باشد؟؟؟ در ضمن اینا معتقدند به تحریف قرآن و قرآن هم قبول ندارند . رجوع کن به مناظراتم در همین سایت بر سر تحریف قرآن از کتب علمای امامیه با آخوندان

    شما از بنده حدیث صحیح بخواه . بجای یک دونه 40هزار تا واست میام با اثبات صحتش

    ولی شیعه حتییییییییییییییییی 1دونه هم نداره.

    بس تحقیقت را کامل کن . اسلام با حدیث صحیح میخوای یا اسلام بدون حدیث و قرآن ؟؟؟

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 786)