پاسخ های ارسال شده در انجمن
-
نویسندهنوشته ها
-
سلام علیکم و رحمه الله و برکاته
فرمودی:1-آیا چیزی به نام رسالت صغری یا کبری در دین اسلام وجود دارد؟
جواب:دوست گرامی با ختم نبوت رسالت هم قطع می شود زیرا ختم رسالت مستلزم ختم نبوت نیست، ولی ختم نبوت مستلزم ختم رسالت است، و برای همین پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند : « انه لا نبی بعدی» بعنی: «هیچ پیامبری بعد من نیست»، و نفرمود : « لا رسول بعدی». از این فهمیده می شود که بعد از پیامبر صلی الله علیه وسلم نه هیچ رسولی می آید و نه هیچ پیامبری، بلکه او خاتم انبیاء و مرسلین علیهم الصلاة و السلام است».
نبی:به سوی قوم مؤمن به شریعت رسول قبل از خود ارسال شده تا آنها را بیاموزد و بین آنها داوری نماید، دلیل:«إِنَّا أَنزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِیهَا هُدًی وَنُورٌ یَحْکُمُ بِهَا النَّبِیُّونَ الَّذِینَ أَسْلَمُواْ» (مائده 44). یعنی: «ما تورات را ( بر موسی) نازل کردیم که در آن رهنمودی (به سوی حق) و نوری (زداینده تاریکیهای جهل و نادانی) بود. انبیاء که تسلیم فرمان خدا بودند با آن برای یهودیان حکم میکردندr
رسول:به سوی قوم کفار تکذیب گر فرستاده شده،
با توجه به این سخنان باید گفت که ب ختم نبوت رسالت هم قطع شده و این سخن عبثی می باشد که کاک احمد رسول صغری است و خود کاک احمد هیچوقت چنین ادعایی ننموده است و معتقدین به عدم ختم نبوت و رسالت بایستی از این کفر اشکار توبه کنند چرا که این سخن انان با سخن بهاییان و قادینیان هیچ تفاوتی ندارد و در عمل در واقع یکی هستند.
فرمودی:2-آیا دیدن رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم در خواب می تواند حجت شرعی شود؟
[جواب:خیر این گونه سخنان بر روی تار عنکبوت بنا یافته و هیچ اساس شرعی ندارد .انچه در اسلام حجیت دارد چند ابزار است اول-قرآن دوم -حدیث صحیح سوم-اجماع چهارم -قیاس جلی . و اگر سخن یا عملی موافق این 4ابزار باشد حجیت دارد و غیر ان حجیتی ندارد . اگر قرار است با دیدن خواب حجیت یابیم بایستی گفت که فردا هر شخصی می تواند یک ادعا بکند که پیامبر را در خواب دیده است که رسالتش را موقت به او داده تا ابلاغ شود و این نوعی هرج و مرج به نام دین به پا می کند
فرمودی:3-آیا تقلید فقط از یک شخص خاص به بهانه اینکه او دین را به طور صحیح از قرآن و سنت فهمیده است جایز است؟جواب:خیر جایز نیست . الله دو مصدر را عاری از خطا دانسته . اهل اسلام دو سرچشمه دارند و الله ما را موظف به تقلید از این دو اصل نموده است:
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فِي شَيْ ءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ ذلِكَ خَيْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْوِيلًا (نساء، 59). (اى مؤمنان از خداوند و پيامبر و اولو الامرتان اطاعت كنيد، و اگر به خداوند و روز بازپسين ايمان داريد، هر گاه در امرى [دينى ] اختلاف نظر يافتيد، آن را به [كتاب ] خدا و [سنّت ] پيامبر عرضه بداريد كه اين بهتر و نيك انجام تر است)
وَمَن يُطِعِ اللّهَ وَالرَّسُولَ فَأُوْلَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَيْهِم مِّنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاء وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقاً
ترجمه :
و كسي كه از خدا و پيغمبر ( با تسليم در برابر فرمان آنان و رضا به حكم ايشان ) اطاعت كند ، او ( در روز رستاخيز به بهشت رود و همراه و ) همنشين كساني خواهد بود كه ( مقرّبان درگاهند و ) خداوند بديشان نعمت ( هدايت ) داده است ( و مشمول الطاف خود نموده است و بزرگواري خويش را بر آنان تمام كرده است . آن مقرّباني كه او همدمشان خواهد بود ، عبارتند ) از پيغمبران و راستروان ( و راستگوياني كه پيغمبران را تصديق كردند و بر راه آنان رفتند ) و شهيدان ( يعني آنان كه خود را در راه خدا فدا كردند ) و شايستگان ( يعني ساير بندگاني كه درون و بيرونشان به زيور طاعت و عبادت آراسته شد ) ، و آنان چه اندازه دوستان خوبي هستند !
وحتی امامان اریعه که بعد از انان دنیا مانندشان را به خود ندیده همواره ما را رهنمون به مصدر نموده اند:کتاب الله و سنت رسول الله .و اگر چنانچه اقوال امامان اربعه را خواستید بنده ان را خدمتتان ارایه می دهم
نکته دیگر که اشاره نمودی:نظریه داروین
جواب:این نظریه در کتاب نیرنگ تکامل اثر دکتر هارون یحیی مفصل پاسخ داده شده و از شما میخواهم برای بطلان این نظریه آن را مطالعه فرمایید
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: استفاده خلفاء از کلمه «ولی» به عنوان جانشینی و خلاف #7787جواب سخنان شما در بالا داده شد .لطفا بخوانیدش …..ومن الله التوفیق
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: اقایان اگر اجازه بفرمایند و مسدود نفرمایند جواب داریم #7798بسم الله الرحمن الرحیمگفتی:با سلام جناب اوربان مطالب شما را خواندم و اینکه می بینم با لحنی ارام وارد شده اید خوشحالم و انشا الله ادامه پیدا کند. اما اینکه شیعه اهانت می کند و یا اینکه دروغ می گوید باز دروغی دیگر و باز تهمتی دیگر
جواب: و علیک السلام جناب حجت الاسلام و المسلمین دلسوخته. شما موضع بنده را در اینده و در گذشته از دو حالت خارج نخواهی بافت:1-اگر ارام باشی و لحنی طعن امیز نداشته باشی بنده هم طبق قرآن لو کنت فظا غلیظا عمل خواهم نمود 2-اگر نسبت به صحابه طعن وارد کنی و از اصول نقد علمی پا فراتر بگذاری بنده شیوه ام را عوض میکنم و اگر جنابعالی طعنی بزنی این را بدان من سنی صد برابرش را می دانم….. شما الفاظی را به سیدنا به معاویه نسبت می دادی در گذشته که می گفتی علیه الهاویه و انتظار داری ما سکوت کنیم و موضع آرامی اتخاذ کنیم؟؟این سخنت بسیار عبث است ویک سخن ابکی است و امیدوارم حداقل شما به عنوان یک روحانی شیعی بلد باشی که مانند هم کیشانت(اللهیاری که رهبرتان را حتی مفعول خوانده چه برسد به صحابه)اهانت نکنی و تا آخر شیوه ی علمی اتخاذ کنی. اینکه فرمودی شیعه اهانت می کند و بنده تهمت بر مکتبت زده ام این سخنم عین حق است و بنده افترایی نزده ام . ابتدا با روایتی که همیشه بدان استناد می کنم این را ثابت می کنم و سپس فحش و اهانت نامه های شما را هم در چند لینک ارایه می دهم.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: اقایان اگر اجازه بفرمایند و مسدود نفرمایند جواب داریم #7799محمد بن يحيي راوي حديث ضد قرآني زير است : عن أبيعبدالله – عليه السلام – قال، قال رسول الله – صلى الله عليه وسلم – : إذا رأيتم اهل الريب و البدع من بعدي فأظهروا البراءة منهم و أکثروا من سبهم و القول فيهم و الوقيعه و باهتوهم کيلايطمعوا في الفساد في الاسلام و يحذرهم الناس و لايتعلمون من بدعهم، يکتب الله لکم بذلک الحسنات و يرفع لکم به الدرجات في الآخرة ” هرگاه پس از من اهل شک و بدعت را ديديد از آنان اظهار بيزاري کنيد و دشنامگويي و بدگويي و غيبت آنان را بسيار سازيد وبه ايشان بهتان زنيد تا به افساد در اسلام طمع نورزند و [در نتيجه] مردم از آنان حذر کرده و بدعتهايشان را نياموزند، [اگر چنين کنيد] خدا به سبب اين اعمال برايتان حسنات نوشته و درجات شما را در آخرت بالا ميبرد”!!!(اصول کافي، ج 2، باب مجالسه اهل المعاصي، ص 375، حديث 4، استاد “بهبودي” اين حديث را صحيح ندانسته است.)اين اصل مكتبت است و بنده افترایی نمی زنم دوست گرامی . اما اینکه فرمودی اهانت نمی کنند شیعیان این هم سخنی باطل است.بنده طبق قاعده جنابعالی مشت نمونه خروار این چند لینک را بهت تقدیم میکنم:
http://www.youtube.com/watch?v=ugxOVCWPDzg
http://www.youtube.com/watch?v=so62J4NxJJM
http://www.youtube.com/watch?v=Fpbb1oo460U
http://www.youtube.com/watch?v=AHgFPQd39r4
http://www.youtube.com/watch?v=5O8pfnYoj5M
بنظرم اگر در اینترنت هر کسی یک سرچ ساده بزند براحتی می فهمد که مذهب اهانت و توهین کدام است؟اهل سنت یا تشیع؟؟
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: اقایان اگر اجازه بفرمایند و مسدود نفرمایند جواب داریم #7800گفتی:جناب اوربان یک شبکه ولایت هست که تمام مطالب شبکه کلمه را نقد می کند و برنامه های متعددی گذاشته و حتی تمام فایل های سخنرانی را در سایت می گذارند. اما اقایان جرات اینکه یک نقد علمی به برنامه های شکه ولایت داشته باشند گریزانند. حتی اقای سجودی اعلام کرد که اگر یک روایت در مورد امامت وجود ندارد اما شبکه ولایت به جای یک روایت چهل روایت اورد هم از کتب شیعه و هم از کتب اهل سنت. اقایان در کشی به فتحه و کسره مانده اند. اقان در زباله گیر افتاده اند.
جواب:از سخنانت پیداست از نوچه های شبکه ضاله ولایت می باشی ولیکن باز نسبت بهت حسن ظن دارم ومیگم یک آخوند حقیقت جو و جویای حقیقت است….راجع به اینکه گفتی یک شبکه ولایت است که نقد علمی می کند: جناب قزوینی که مشهور به پینوکیو الاسلام می باشد بالاترین و بزرگترین شخص این شبکه است . اگر شما واقعا صادق می بودید حدود 500کلیپ از دروغهای این ایت الله شما در شبکه های اهل سنت پخش شده و ایشان اگر در سخنانش صادق می بود برای یک بار هم جواب حداقل یک کلیپش را می داد. به قول شما که اهل نقد علمی هستند!!!این ایت الله ی فراری شما همان شخصی نیست که در شبکه المستقله شکست خورد و با حالتی مذبوحانه روایاتی که راجع به شهادت فاطممه زهرا را داده بود خودش اقرار نمود فقط یک روایت صحیح است و آن هم جوینی و در سر همین روایت جوینی شخصی به نام رضا از سنندج مچش را گرفت و رسوای دوجهانش نمود. لابد یادت نیست که علی بن حمزه بطانی را خودش تضعیف نموددرحالیکه از راویان همین جوینی شیعی بود!!!یادت نمیاد؟؟اینکه میگویی نقد می کنند شبکه ولایت والله ما جز سفسطه بازی از این شبکه چیزی ندیده ایم .ایا همین شبکه نبود که شیخ ملازاده کلیپ فرارهایشان را هر شب پخش می کند؟؟شبکه کلمه اگر بنشیند و جواب یاوه گویی های دو مرتد زمان ابوالقاسمی و جناب یزدانی منگول را بدهد بایستی از وقت کمی که در اختیار دعوت اسلامی است کناره گیری کندو دین صحیح را به مردم نرساند و وقتشان را صرف جدلهای بیهوده با اشخاصی اهانت کننده به ناموس نبی صرف کنند … اینان سخن می زنند و نقد را هر کس خواست انجام بدهد… بنده خودم اهل سنتم و از افزاط و تفریط دوری می کنم و اگر فرصتی باشد در شبکه ای بدون شک همین نقدهای علمی که مدعی هستید انجام نمی شود بنده خودم انجامش می دهم و سخنان و اباطیل استادت قزوینی را جواب خواهم داد.. اگر حق هستی و صادقی یک لحظه در اینترنت سرچ کن وصال حق در بخش ارشیو کلیپها 500کلیپ از استادت پینوکیوالاسلام (قزوینی)موجود است .انجا منتظرم وارد شدی و جواب یکی از کلیپهای ساخته شده شبکه ی محبوبت را جواب بدهی……ولی سخن شما باد هواست و جوابی بر این سخنانت نداری…
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: اقایان اگر اجازه بفرمایند و مسدود نفرمایند جواب داریم #7801جواب: اين سخنانت تنها راه فرار براي اين است كه جوابي بر سخنان بنده نداری و این مشت نمونه خروار شما مشکل از نفهمی جنابعالی است با عرض پوزش.در این کتاب یعنی ضعفا عقیلی که بدان استناد نمودی و میگویی بنده دلیل ابکی داده ام چند جوابی دیگر برایت دارم شاید فهمیدن سخنانم برای جنابعالی اسان شود:
1-جریر بن عبدالحمید متولد 110هجری و متوفی 188هجری می باشد . جریر بن عبدالحمید وقتی این عمل را از سماک بن حرب دیده که در اواخر عمر ایشان بوده است و به اتفاق محدثین سماک بن حرب متوفی 123هجری است و دقیقا در سالهایی جریر بن عبدالحمید این جریان را دیده که سالهای اخر عمر سماک بوده است و محدثین در مورد سالهای اخر عمرش اتفاق دارند که سماک دچار سو حافظه شده و حتی اگر کمی به قبلتر ضعفای عقیلی نگاه می انداختی این عبارت را که اثبات رو به تنزل عقل رفتن سماک و ضعف حافظه اش داشت متوجه می شدی انجا که ذکر نموده است:وذكر سماك بن حرب بكلمة لا أحفظها الا أنه غمزه و بعد شیخ عقیلی برای اثیات دلیل ضعفش دال بر این کم حافظه شدنش این داستان را جریر بن عبدالحمید می اورد و در این داستان علت ضعف را در بول ایستاده ندانسته است بلکه با آوردن این داستان از جریر ثابت نموده است که حالاتش عدم ثبوت عقل و حافظه اش را می رساند و اینهم ترجمه ای استکه خود سایتهای شیعی در تایید این سخنم گذاشته اند:جرير بن عبدالحميد درباره سماك بن حرب مىگويد: نزد سماك بن حرب رفتم. ديدم ايستاده بول مىكند. با خود گفتم عقلش را از دست داده است. پس از مشاهده اين ماجرا هيچ سؤالى از او نكردم و درباره هيچ مطلبى با او
صحبت نكردم و برگشتم.http://abdoli1982.blogfa.com/post/17
iپس لطفا اگر شما مدلس نمی بودی دلیل را ضعف را به پای بول ایستاده نمی گذاشتی بلکه دلیلش را بخاطر از دست دادن ثبوت عقلی و کم عقل شدنش می دانستی که حتی امام ابن حجر در تایید این سخنم می فرماید:صدوق ، و روايته عن عكرمة خاصة مضطربة ، و قد تغير بأخرة فكان ربما تلقن
رتبته عند الذهبي: ساء حفظه
البته بایستی یاد اور شد که روایاتی که از سماک ذکر شده تا 20سال اخر عمرش تقریبا به اتفاق صحیح بوده اند ولی روایات اواخر عمرش به دلیل عدم ثبوت عقلانی و سو حافظه از درجه صحت ساقط شده است و معتبر نیست.2-بنده در جواب دوم عرض می کنم شما روافض مدلس هستید.میدانی چرا؟؟به قول یکی از دوستان کسیکه نمیداند افتابه بسازد ایا معقول است که درباره ی وهواپیمای بویینگ نظرات مهندسی بدهد؟؟شمایی که در رجال اهل فیض و دانش هستید چرا یک کتاب صحیح به ما معرفی نمی کنید تا فقه اهل بیت را بدانیم و به بهانه اجتهاد در حدیث چرا هر جا موافقتان باشد یک حدیث را صحیح می کنید و هر جا مخاف هوای نفس(اجتهادتان) باشد می گویید ضعیف است؟؟تکلیف افتابه خود را روشن کنید سپس در علم درایه ما نظر دهید(در بویینگ سازی اهل سنت نظر بدهید)
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: اقایان اگر اجازه بفرمایند و مسدود نفرمایند جواب داریم #7802گفتی:در ثانی پیامبری که می خواهد الگو باشد برای مسلمانان ایا این گونه روایات می تواند الگویی خوبی برای ما باشد؟ ایا این با خلق عظیم پیامیر که در قران امده سازش دارد؟ اگر روایاتی در کتب شیع امده ایا شما ان را بررسی سندی کرده اید؟ ایا روایت از دید شیعه صحیحی بود؟ مسئله اینه که اگر مثلا یکی از بزرگان شما ایستاده بول کند و دیگران ببینند ایا این کار مورد نفرت واقع نمی شود؟جواب:دوست گرامی این شبهه سابقا پاسخ داده شده و اگر این دو شما را قانع نمی کند که اگر بنده بیشتر بگویم بحث جدلی می شود ولیکن دو لینک برایت می گذارم تا خودت بخوانی و جوابت را بگیری . چرا که جنابعالی معاند حقایقی و قلبت پر از کینه شده ولیکن جواب اهل سنت را ایستاده بول نمودن ذکر می کنم:
http://www.islampp.com/index.php?id=144&ftwid=13074
http://www.islamtxt.net/?q=article/224
و این یک رای فقهی بوده توسط پیامبر تا جوازش را به امت اسلامی نشان دهد ولیکن چیزی که ضد مکارم اخلاق است آن است که شما روافض سیده فاطمه و علی را چنان الگویی نشان داده اید که بیسار وحشتناک تر از این قضیه ی پیش افتاده است که یک حکم فقهی است ایا شما داستان رهن دادن لباس زیر حضرت فاطمه توسط حضرت علی در کتب خودتان را منافی الگوی حسنه نمی دانید؟؟ایا اینکه فاطمه با ساق پای لخت وسر برهنه جلوی سلمان ظاهر می شود منافی اخلاق حسنه نیست؟؟ایا دوست داری این روایات را از کتب خودتان نشنان دهم .العیاذ بالله که این از سیده فاطمه و علی به دور است….. دوست گرامی ایستادن بول نمودن در مذهب شیعه هم اشکالی ندار:در کتاب ” الکافی” آمده که از امام صادق علیه السلام در مورد شخصی که ایستاده بول میکند پرسیدند، گفت: مانعی ندارد.الكافی – الكلینی – ج 6 – ص 500
علی بن إبراهیم ، عن أبیه ، عن ابن أبی عمیر ، عن رجل ، عن أبی عبد الله علیه السلام قال : سألته عن الرجل یطلی فیبول وهو قائم ؟ قال : لا بأس به و مجلسی آن را در مرآة العقول ج22 ص 402 حسن گفته و تحسین کرده است.سیستانی آن را جایز می دانند چنانکه در سایت شیعی شبکة السراج آمده است که:از ایشان پرسیده شد: هل یجوز التبول واقفاً فی حال ضمان عدم وصول النجاسة الى الجسم او الملابس ؟
یعنی: آیا ایستاده بول کردن در صورت عدم رسیدن نجاسات به جسم ولباس جائز است
جواب آیت الله سیستانی : یجوز = جایز است
میتونید به سایت http://www.alseraj.net/ar/index.shtml مراجعه کنید و در قسمت کنز الفتاوی متن عربی فوق رو سرچ کنید.
نمیدانم تا کی خودت را به خواب میزنی …. روز قیامت دیگر جای این عنادها نیست اقای حجت الاسلام عزیز…
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: مناظره اوربان با شیخ محمد الشمیلی مدرس حوزه شیعه و فرار وی در حضور مقلدانش #7817گفتی:نظر اهل سنت و بخاری را درباره خالق و مخلوق بودن قران را نمیدانم ولی احمد بن حنبل اعتقاد داشت قران غیر مخلوق و اعتقاد جز این کفر. مراجعه کن به سایتislampp.com یاhttp://jtjask.blogfa.com/post/686 زنگی نامه امام احمد.جواب:نظر اهل سنت در مورد مخلوق بودن قرآن این است:کفـــــــــــــــــــــر است و معتقد به آن کافر است.این یک چیزی قطعی است وامام بخاری همانطور که در بالا ردش نمودم و استاد شما در حوزه تشیع جناب شیخ حجت الاسلام محمد الشمیلی جوابی بر ردیه بنده نداشت و همچنان منتظر این رسوایی ایشان هستم…. در فیسبوک توسط یکی از دوستان باز بهش اعلام مناظره نمودم ولی ایشان جوابش این بود:شما به دلیل جبان بودن و رد نوشتن از لیستم حذفی. ایا این است مکتب شما؟؟این یک حجت الاسلام شماست.چرا نمیروی در فیسبوک دعوتش کنی بیاید و مناظره اش را ادامه دهد؟؟چرا نمیاید از این دو مناظره ای ه باهاش داشتم دفاع کند؟؟دوست عزیز خوشحالم که شما اندکی انصاف داری و بر عقیده ات دفاع میکنی ولی این عالم ومدرس شما کجاست؟؟شما دین را از طریق این جهلا گرفته اید .چرا به خود نمیایی و از این خرافات دست بکشی؟؟؟الله اکبر.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: مناظره اوربان با شیخ محمد الشمیلی مدرس حوزه شیعه و فرار وی در حضور مقلدانش #7819گفتی:اعتقاد شیعه:امام هادی:خالق، جز خدا نيست و به جز او همه مخلوقند، قرآن نيز كلام خداست، از پيش خود اسمي براي آن قرار مده كه از گمراهان خواهي گشت.جواب: بنده عوام تشیع را همواره از رافضه جدا نموده ام و شکی نیست عوام تشیع به قرآن معتقدند همچون دیگر مسلمانان و آن را طرف الله می دانند و از خزعبلات کتبشان نا آگاهتد و حساب انان را با رافضه جدا بدان ولیکن رافضه حسابش جداست. رافضه اعتقاد به تحریف قرآن دارند و این یک کفر بسیار بزرگتر از آن است که تصورش را بکنی . من از شما می خواهم یک جواب صریح در این قضیه بدهی یا یک ایت الله شیعه را بفرستی که جواب بدهد .اعتقاد به نقص و زیادت و تحریف قرآن چیست؟؟این سوال را بنده برای بار هزارم تکرار کرده ام ولی یک شیعه هم جواب صریحی نداده است. دو گزینه بهت میدم و شما لطفا صریح به نمایندگی از مکتبت جواب بنده را بده:الف)کافر است ب)کافر نیست
این معمایی است که رافضه هیچ وقت پاسخ نخواهد داد.منتظر جوابی صریح هستم برادر گرامی…..
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: مناظره اوربان با شیخ محمد الشمیلی مدرس حوزه شیعه و فرار وی در حضور مقلدانش #7824فرمودی:اقای اوربان اگر وجود احادیث غلط در کتاب های یک مذهب دلیل بطلان ان مذهب است در کتاب های شما هم احادیث تحریف قران است و اگر اعتقاد به تحریف قران کفر است صحابه هم اعتقاد به تحریف قران داشتند.اعتقاد به تحریف قران از نظر من فقط گناه و خطا نه کفر این هم نظر ابن تیمیه:”
جواب:دوست گرامی لطفا دقت کن .والله اگر دقت کنی مشکلات برایت حل می شود.در مورد دو قضیه همواره روافض قضایا را قاطی می کنند:1-اين سخن كه شريح قاضي اعتقاد به تحریف قران و آن را ناقض می دانسته؟اجواب:این یک شبهه بسیار سخیف است چرا که اگر جنابعالی با قضیه ناسخ و منسوخ قران اشنا می بودی این سخن را رد نمی کردی. بله اگر علمای تشیع در نسخ تلاوه اگر اجتهاد کنند و خطا کنند بدون شک این را به پای یک خطای اجتهادی می گذاریم که برایشان ثواب دارد ولی اینکه شریح قاضی را متهم به این قضیه تحریف یعنی نقص و زیادت نمودی بدون شک از این حالت خارج نیست که شما با احکام قرآنی که شیعه و سنی بر آن متفقند نا اگاهیاز احکام قرآن نزد اهل سنت نسخ مي باشد، و نسخ در لغت بمعناي از بين بردن، و آن بر سه تقسيم مي شود:
نوع اول: نسخ تلاوت و حکم.
نوع دوم: نسخ حکم، و باقي ماندن تلاوت.
نوع سوم: نسخ تلاوت و باقي ماندن حکم. و نسخ از لحاظ عقل و شرع جايز است، بدلائل ذيل: 1- بخاطر اينکه افعال خداوند را نمي توان تعليل کرد، پس خداوند تعالي در يک وقت به چيزي امر مي کند، و در وقت ديگر از آن نمي کند، و او به مصلحت بندگان داناتر است. 2- و بخاطر اينکه نصوص کتاب و سنت بر جايز بودن نسخ و واقع شدن آن دلالت دارد. أ – خداوند مي فرمايد:
?وَإِذَا بَدَّلْنَا آيَةً مَكَانَ آيَةٍ?(1). (سوره نحل آيه 101).
و مي فرمايد:
?مَا نَنْسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنْسِهَا نَأْتِ بِخَيْرٍ مِنْهَا أَوْ مِثْلِهَا? (2). (سوره بقره آيه 106)
و مي فرمايد:
يَمْحُوا اللَّهُ مَا يَشَاءُ وَيُثْبِتُ وَعِنْدَهُ أُمُّ الْكِتَابِ. (سوره الرعد، آيه: 39).
و مي فرمايد:
وَلَئِنْ شِئْنَا لَنَذْهَبَنَّ بِالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ. (سوره الاسراء، آيه 86).
و اين آيات بر واقع شدن نسخ با انواعش، يعني نسخ تلاوت و نسخ حکم و نسخ حکم با تلاوت دلالت مي کند. نسخ در قرآن سه دسته مي باشد:
دسته اول: آنچه که تلاوت و حکمش هر دو نسخ شده است. دسته دوم: آنچه که حکمش نسخ شده و تلاوتش باقي است. دسته سوم: آنچه که تلاوتش نسخ شده و حکمش باقي است.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: مناظره اوربان با شیخ محمد الشمیلی مدرس حوزه شیعه و فرار وی در حضور مقلدانش #7825همانا نسخ تلاوت نزد اهل سنت ثابت مي باشد، و همچنين علماي بزرگ شيعه نيز به انواع آن اعتراف و اقرار دارند که از جمله آن نسخ تلاوت مي باشد. و برخي از علماي بزرگ شيعه آن کساني که به نسخ اقرار دارند ذکر مي کنيم، و در رواياتي که مي آيد سخنانشان بطور تفصيل بيان مي گردد.
و از علماي شيعه کساني که نسخ را پذيرفته اند:
1- شيخ ابو علي فضل طبرسي: (صاحب کتاب مجمع البيان في تفسير القرآن) است در شرح آيه 106 سوره بقره انواع نسخ را ذکر نموده است.
2- ابو جعفر محمد طوسي ملقب به شيخ طائفه نزد شيعه: انواع نسخ در کتابش التبيان في تفسير القرآن (ج، 1 ص، 3 در مقدمه مولف) ذکر نموده است.
3- کمال الدين عبدالرحمن عتائقي حلي: در کتابش الناسخ و المنسوخ ص، 35.
4- محمد علي در کتابش لمحات من تاريخ القرآن ص، 222.
5- علامه محسن ملقب به فيض کاشاني، در هنگام شرح آيه:مَا نَنْسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنْسِهَا به نسخ اقرار نموده و گفته مَا نَنْسَخْ مِنْ آيَةٍ یعني اينکه حکمش را بر داريم. وأَوْ نُنْسِهَا يعني اينکه (رسم) نوشته آن برداريم.شرح کاشاني تمام شد.
و معروف است که رسم آن بر مي داريم يعني نوشته و خط آن را بر مي داريم، معناي آن اين است که تلاوتش را بر مي داريم.
تفسير صافي شرح آيه 106 سوره البقره.
اينكه اگر اقایان شیعه هم انکار کنند یکی از نسخها و سخنانشان اشتباه باشد ما آنان را متهم به کفر نمی کنیم ولی اینکه روایاتی متعددی که در کتب روافض وجود ددارد که قران را نقص و زیادت نموده اند و آن را به کلام معصوم منتسب نموده اند این مشکل کار ماست. در مورد معوذتین و دعای قنوت هم شریح قاضی انکارش اشتباه بوده است و در واقع طبق همان قاعده ناسخ و منسوخ بوده دلایلش بر سخنانش ولی اینکه که ما قرآن را 17000ایه بدانیم این بسیار ناگوار است.اینکه قرآن در دست امام زمان بدانیم این تحریف و ناقص داسنتن است. در ضمن اینکه شریح قاضی انکار معوذتین ننموده بلکه علتش را در این می دانسته که با تواتر نرسيده است ولی شما ثابت بفرما اصلا به این قرآن بعد تواتر امت اسلامی اعتقادی نداشته است؟؟2
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: مناظره اوربان با شیخ محمد الشمیلی مدرس حوزه شیعه و فرار وی در حضور مقلدانش #7826-اینکه باید عرض کنم جنابعالی این قضیه را بفهمی دیگر نیاز به بحث کردن بر سر ناسخ و منسوخ نمی ماند .جهت اشنایی بیشتر:رجوع کن به کتاب قرآن و تحریف دکتر عبدالرحمن سیف . 3-اینکه اگر فرض را بر این بگذاریم که ابن تیمیه چنین گفته است ما باز می توانیم بگوییم این سخن ابن تیمیه خلاف اجماع امت اسلامی بر این است که اعتقاد به نقص و زیادت قرآن کافر است چرا که ایه واضح قرآن هست که ما قرآن را از تحریف مصون داشته ایم و از انجا این را اگر بدانی که اجماع امت اسلامی از یک سخن نادر ارحج تر است و این را هم ما می توانیم بگوییم که این تیمیه سخن اشتباه بوده است ولی در بالا توضیح دادم که قضیه از چه قرار بوده است. 4-ایا شما کلام معصوم را با خن ابن تیمیه مقایسه می کنی؟؟ایا ابن تیمیه بر سخنش ادله شرعی آورد که سخنش صحیح است و آن را به قرآن و سنت نسبت داده است؟؟خیر .بلکه جناب کلینی از این جهت نمیشه گفت اجتهاد نموده که ایشان طبق قاعده فقهی لا اجتهاد مع النص نمی تواند مشمول خطای اجتهادی شود چرا که ایشان نص صریح بر نقص قرآن اورده است که قران کنونی صحیح نمی باشد. چطوری نص صریح وجود دارد و ان را به پای اجتهادش می گذارید؟؟ 5-اینکه می گویی کفر نیست و خطا است اعتقاد به تحریف قرآن باید عرض نمود که: إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ?يعني: «ما قرآن را نازل کرديم و همانا ما نگهدار آنيم. لاَ يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَلاَ مِنْ خَلْفِهِ
يعني: «هيچ گونه باطلي، نه از پيش رو و نه از پشت سر، به آن راه نمي يابد».
چطوری اعتقاد به تحریف قرآن کفر نیست؟؟مگر الله اشتباه نموده است العیاذ بالله که فرموده ان را حفظ نمودم و کم و کاستی در آن راه نمی یابد؟؟اینکه جناب کلینی می گوید 17000هزار ایه نازل شده و قران کنونی 6000هزار است ایا این ناقص دانستن قران نیست؟؟؟الله اکبر. اندکی معقول و سنجیده سخن بفرما دوست عزیزم.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: مناظره اوربان با شیخ محمد الشمیلی مدرس حوزه شیعه و فرار وی در حضور مقلدانش #7827این شبهات جنابعالی خیلی مدتها قبل تر جواب داده شده……من می گویم قبل رجوع به لینکهای پایین لطفا کتاب قرآن و تحریف عبدالرحمن سیف را با دقت بخوان و بعد دوباره اگر شیهه ای داشتی جواب خواهم دادکتاب او بسیار جامع و کاملتر است ولی اگر جواب مختصرتر و زودتر می خواهی به این سه لینک رجوع کن:
http://www.islamtxt.net/?q=article/549
-
نویسندهنوشته ها
شبهه توسط اهل سنت رد شده ولیکن در نزد روافض چیزهای خیلی بدتری در مورد رضاعه وجود دارد که متاسفانه کورند و نمی ببینند و روایتی اندک دراین مورد ارایه شد………….
و من الله التوفیق