اوربان موحد

پاسخ های ارسال شده در انجمن

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 786)
  • نویسنده
    نوشته ها
  • در پاسخ به: Reply To: اقایان اگر اجازه بفرمایند و مسدود نفرمایند جواب داریم #7845
    فقط میخام بهت یک پیشنهاد بکنم . اگر من بیام پالتاک حاضری هر کس را که می گویی عالم است و در مذهب تشیع متخصص است بیاوری؟؟من که حتم دارم بعد شکست دادنش و رسوا شدن ایت الله و حجت الاسلام محبوبت یا جناب خودت زنده نخواهم ماند و اطلاعات بازی هاتون شروع می شه ولیکن حاضرم بیام پالتاک قشنگ حرف بزنیم و مستند با خودت یا هر کس که که می گویی ایت الله یا حجت الاسلام بالاتر از خودت است و باید پخشش کنید مناظره رو.حالا بفرما من برای اینکه ثابت کنم کذابید و فقط هوچیگری بلدید برات یک راه دیگه گذاشتم تا خودت و اساتید ضاله شبکه ضلالتت تشریف بیارید…..
    جناب غزوه باور کن بسیار خوشحال شدم که شیعه یک کتاب نوشته و حکم کفر معتقدین به تحریف و نقص و زیادت قرآن را صادر نموده ولی وقتی به معتبرترین کتاب شیعه در رد تحریف قرآن نوشته بودند بسیار مایوس شدم.دوست گرامی در ادامه برایت ثابت میکنم این کتاب چقدر عوام فریبانه و مذبوحانه نگاشته شده. امیدوارم خودت هم بخوانی تا متوجه تدلیسات جناب جعفریان در خلط مباحث شوی ولی قبلش یک داستان بهت می گم که نشان از شدت تقیه علمای کذاب مذهبت می باشد.جناب قزوینی یا پینوکیوالاسلام بلا شک می شناسی ایشان در کلیپی این سخنان را عرض نمودند:

    انما المجالس بالامانه هست این ها رو ما معمولاً جز جلسات خصوصی نقل نمی کنیم .

    جناب آقای ربانی خراسانی که چهره سرشناس هستند .

    ایشون یک ماه قبل اومده بود قم پیش ما

    این ها رو ما همه جا نمیگیم چون صلاح نیست .

    ایشون میگفتند من امسال تابستان به عنوان روحانی کاروان روحانیون رفته بوم

    200 تا طلبه ممتاز حوزه علمیه قم

    با اینکه اونجا جلسات متعددی پاسخ به شبهات و خطر وهابیت داشتم

    ولی حدود 30 نفر از این طلبه ها میرفتند با وهابی ها صحبت میکردند و در هنگام بازگشت ما 30 طلبه با تفکر وهابیت به ایران بر گرداندیم

    با ذهن مشوش وهابیت

    اینجاست که باید گفت

    انا لله و انا الیه الراجعون

    طلبه ممتاز وهابی حوزه علمیه قم .

    تصویر کتاب:
    تصویر2=

    من خود می دانستم این کتبها که معرفی نمودی از دو حالت خارج نیست ولی به احترامت رفتم کتب رو واست عکس گرفتم و اپلودش کردم تا خودت ببینی و قضاوت کنی.:1-تقیه نموده اند و خلاف روایات سخن نموده اند تا جوانان مسلمان از آنها دور نشوند 2-خلط مباحث و تدلیس نمودن و استناد به روایات اهل سنت برای اینکه سخنان مذهبشان را توجیه کنند.
    تصوير اول:چند عالم شیعی را اورده و مبخواسته اثبات نماید که اینان معتقد به تحریف قرآن نبوده اند ولی این سخن جناب جعفریان با سخن نوری طبرسی در فصل الخطاب تناقض دارد:
    و از کساني ديگر که قائل به تحريف هستند، شيخ جليل فضل بن شاذان، در جاهاي از کتاب «الايضاح» و همچنين از کساني ديگري که از گذشتگان که قائل به تحريف هستند شيخ جليل محمد بن الحسن شيباني صاحب کتاب تفسير: «نهج البيان عن کشف معاني القرآن» مي باشد(فصل الخطاب ص، 25-26.)
    دومین شخص صدوق و ما بقی ابوعلی طبرسی و شیخ الطائفه و در پایینتر سید مرتضی آمده است. اینان گفته اند قران تحریف نشده است.جواب ما:
    آنان از روي تقيه تحريف را انکار کرده اند بنابر ادله ذيل:

    کتابي تاليف نکرده اند براي رد بر کساني که به تحريف قايل هستند.
    همانا آنان قائلين به تحريف قرآن، را با لقب آيت الله و علامه ذکر مي کنند و به آنان احترام مي گذارند و آنان را مرجع خود قرار مي دهند.

    درباره انکارشان احاديثي از ائمه روايات نکرده اند.

    lدر کتابهايشان روايتي ذکر کرده اند که به صراحت از تحريف سخن مي گويد براي مثال:

    – صدوق، از جابر بن جعفر روايت مي کند که گفت: شنيدم که رسول الله (صلى الله عليه وسلم) فرمود: سه چيز روز قيامت مي آيد و شکايت مي کند، قرآن، و مسجد و عترت، قرآن مي گويد: اي پروردگارا، مرا تحريف کردند و مرا پاره نمودندبيان، خوئي ص، 228

    صدوق همچنين مي گويد:

    [همانا سورة احزاب زنان قريش را رسوا ساخت و از سوره بقره طولاني تر بود ليکن کمش کردند و تحريفش نمودند

    ثواب الاعمال ص، 139.)

    کساني که قايل به تحريف قرآن هستند، مي گويند که انکار آن دسته علما از روي تقيه بوده است.
    1- نعمت الله جزايري، مي گويد: چنين ظاهر مي شود که اين قول(یعنی قول تحریف قرآن)بخاطر مصلحت بسياري از آنان صادر شده است، از جمله بستن باب طعن بر قرآن که اگر اين در قرآن رواست، پس چگونه عمل کردن به قواعد و احکامش درست است در حالي که دست خودش تحريف قرار گرفته است
    2- نوري طبرسي، مي گويد: کسي که در کتاب التبيان طوسي بنگرد، برايش واضح مي گردد، که روش وي در کتاب مدارا و همخواني با مخالفين مي باشد سپس طبرسي براي اثبات سخنش دليل مي آورد و مي گويد: و آنچه که سيد بزرگوار علي بن طاووس در کتابش سعد السعود گفته است، مي گويد: ما آنچه که جدم ابو جعفر طوسي در کتابش التبيان آورده ذکر مي کنيم، و تقيه ايشان را واداشت تا اينکه بر آن اکتفا کنندفصل الخطاب ص، 38 نوري طبرسي
    3- سيد عدنان بحراني: پس آنچه که از مرتضي و صدوق و طوسي از انکار تحريف گفته شده فاسد و باطل مي باشد مشارق الشموس الدريه ص،129.
    4- دانشمند هندي احمد سلطان مي گويد: کساني که تحريف قرآن را منکر شده اند، انکار آنان حمل بر تقيه مي شود

    تصحيف الکاتبين ص، 18 به نقل از کتاب شيعه و قرآن، احسان الهي ظهير.

    توضیج تصویر دوم:اگر نگاه بنیندارید به تصویر دوم ایشان با روشی زیرکانه دو بحث را با هم خلط داده است:نسخ تلاوه و تحریف قرآن.نسخ تلاوه را هر دو دسته متفق اند و این قضیه از احکام قرآنی است و هیچ ربطی به قضیه تحریف قرآن ندارد.اگر علمای شیعه سخن از ناسخ و منسوخ می گفتند ما بهشون کاری نداشتیم ولی سخن بر روی تحریف قرآن است و این هیچ ربطی به ناسخ و منسوخ ندارد…..

    تصویر سوم:باز تدلیس کذاب جعفریان را نگاه کن.بحث مصاحف منسوخه را با تحریف خلط داده تا جرم علماشو پاک کنه . در لینکهای زیر در مورد مصاحف سخن گفته شده است:قبل رجوع به لینکهای پایین لطفا کتاب قرآن و تحریف عبدالرحمن سیف را با دقت بخوان و بعد دوباره اگر شیهه ای داشتی جواب خواهم دادکتاب او بسیار جامع و کاملتر است ولی اگر جواب مختصرتر و زودتر می خواهی به این سه لینک رجوع کن:

    http://www.islamtxt.net/?q=article/549

    http://www.islamtxt.net/?q=article/551

    http://www.islamtxt.net/?q=article/553

    تصویر چهارم:سخنانی راجع به فیض کاشانی ذکر نموده که در بدان خواهیم پرداخت:فيض کاشاني: (متوفي 1091 هـ)
    و از علمايشان کساني که درباره تحريف با صراحت گفته است، مفسر بزرگشان فيض کاشاني صاحب تفسير «الصافي» مي باشد. او در مقدمه تفسير علت نامگذاري آن چنين بيان مي کنند:

    «شايسته است که اين تفسير صافي ناميده شود بخاطر پاک و صاف بودن آن از آراء ناصاف و کدر، خسته کننده و سر گردان کننده عامه»(1)
    او براي کتابش دوازده مقدمه نوشته است مقدمة ششم را براي اثبات تحريف قرآن تخصيص داده است، و براي اين مقدمه چنين عنوان گذاشته:
    «مقدمه ششم- درباره جمع آوري قرآن، و تحريفش، و اضافه و کمي اش و تأويل آن»(2).
    و بعد از ذکر رواياتي که براي تحريف قرآن از آنان استدلال کرده است – و آن هم از موثق ترين مصادر نزدشان است – چنين نتيجه مي گيرد: «آنچه که از اين روايت و ديگر از طريق اهل بيت (عليهم السلام) برداشت مي شود اين است که همانا قرآني که اکنون نزد ماست، تمام آن نيست، چنانکه بر حضرت محمد (صلى الله عليه وسلم) نازل شد. بلکه چيزهايي از آن مخالف است با آنچه خداوند نازل کرده است.
    و برخي از آن تغيير و تحريف شده است. و همانا چيزهاي بسياري از آن حذف گرديده است، از جمله نام علي (عليه السلام) در جاهاي بسيار، و همچنين لفظ «آل محمد» (صلى الله عليه وسلم) بيش از يکبار، و نام منافقين از جاهايش، و چيزهاي ديگر از آن، و همچنين اين قرآن بر ترتيبي که مورد رضا و پسند خدا و رسول الله (عليه وآله وسلم) باشد نيست(3).
    سپس بعد از اين ذکر مي کند که اعتقاد داشتن به تحريف قرآن از اعتقادات بزرگان مشايخ اماميه مي باشد، مي گويد:

    ———————–

    1 – تفسير صافي چاپ کتاب فروشي صدر – تهران (ج، 1، ص، 13). مقصود از عامه اهل سنت مي باشند، شيعه خود را خاصه مي نامند و اهل سنت را عامه. (مترجم)2

    – تفسير صافي ج 1، ص، 40.
    3- تفسير صافي (1/49) انتشارات الاعلمي – بيروت. و انتشارات صدر تهران.

    اما اعتقاد مشايخ ما در اين باره، پس آنچه از ثقة الاسلام محمد بن يعقوب کليني ظاهر مي شود اين است که ايشان معتقد به تحريف و کم شدن قرآن هستند زيرا که وي رواياتي در اين زمينه در کتابش الکافي ذکر نموده است و هيچ گونه طعنه و عيب بر آن روايات وارد نساخته است، و با وجود اين ايشان در اول کتابشان نوشته اند که آنچه در اين کتاب روايت مي کند مورد اعتمادش مي باشد. و همچنين استادش علي بن ابراهيم قمي، که همانا تفسيرش از روايات پر مي باشد، و در اين زمينه زياده روي و غلو نيز کرده است.
    و همچنين شيخ احمد بن ابي طالب طبرسي، در کتاب الاحتجاج طبق روش و سبک آنان عمل نموده است– تفسير صافي (1/52) انتشارات اعلمي – بيروت و انتشارات صدر تهران

    استدلال به این تیمیه نمودی و شما متوجه تدلیس هم کیشانت نشدی؟؟اینکه سخن شریح قاضی خطا است نه کفر به خاطر این بوده است که این سخنان ابن تیمیه که راجع به قرائتها و معوذتین بیان نمودند قضیه قرائتهای شاذه است و ربطش به قضیه ناسخ و منسوخ است….اگر عالم شیعی و یا مجع تقلیدهای شما در آن زمان چنین سخنی در مورد قرائتها می گفتند و راجع به ناسخ ومنسوخ می بود ما هم نمی گفتیم معتقد به تحریفند…..این دو قضیه رو قشنگ متوجه بشی متوجه تدلیسات مدعیان تشیع می شوی دوست گرامی…

    احسنت به شما:من از این تیمیه دین نگرفتم و میتونم کل حرفاشو رد کنم ولی شما دین رو از طرف اشخاصی چون کلینی و مجلسی و….. گرفتیواینان کافر بودن چون معتقد به نقص و زیادت قرآن کنونی بوده اند .چطوری شما دین را از مشتی کافر می گیرید؟؟؟دوست عزیز من شما را نمی شناسم ولی به قول سیدنا حسین اگر دین ندارید آزاده باشید…….

    گفتی:فکر میکنم هر چیز یا خالق یا مخلوق و اگر قران مخلوق نباشد یعنی غیر مخلوق و خالق است یعنی خدا است . منظور شما واقعا همینه یا من اشتباه متوجه شدم.

    جواب:منظور از مخلوق بودن قرآن این است که ما خلق قرآن را الله ندانیم و بگوییم ساخته بشر است و سخنان بشر می باشد و این یک کفر محض است . اعتقاد داشته باشی الفاظ قرآن را انسان ساخته اند و بشر ساخته است و ان را از جانب الله ندانی .این=کفــــــــــــــــــــــــــر است.

    گفتی:پسر خوب اگر من بگویم ایه خلافت علی در قران بوده و تلاوتش نسخ و حکمش باقی مانده(مثال 5و6 خود شما در متن اصلی ) میپذیری؟؟؟ طبیعتا نه.

    جواب:معلومه خیلی با علوم قرآنی و تاریخ قرآن نا اشنا هستی. به همین خاطر عرض کردم لطفا کتاب قرآن و تحریف تالیف عبدالرحمن سیف را بخوان .لطفا بخونش. اینکه الکی ادعا کنی فلان چیز بوده و الان نیست این یک جهل اشکار است .چرا که باید اثبات کنی که توسط صحابه که این قران گرداوری شده این الفاظ به تواتر رسیده و در مصاحف بوده است و همه اتفاق کردن که جزو که قرآن بوده نه اینکه الکی هرچی دلت بخواد مثلا مثلا بکنی. در ضمن اگر خلافت و امامت علی بوده است چرا علی در دوران خلافت خودش قران را تغییر نداد و قران صحیح را به ما نشان دهد و برساند؟؟لابد تقیه کرده و به مصلحت اسلام ندیده است. این چه اسلامی بوده که علی می خواسته که قرآن رو هم از مردم دریغ می کرده؟؟پس لطفا با تفکر سخن بگو…

    گفتی:ناسخ و منسوخ هر دو در قران است و اقای عمر اشتباها فکر کرده ایه ای درباره پدر و مادر یا رجم نازل شده و همینطور عایشه درباره شیر دادن و فقط اشتباه نه کفر. قران احکام را به صورت کلی بیان کرده و تفسیر ان با پیامبر بوده.

    جواب: جناب غزوه لطفا در مسایلی وارد نشو که علمشو نداری . علمت خیلی کمه .این سطح ارزیابی من بود درباره شما.البته با عرض پوزش. در مورد قضیه عمر و ایه رجم شما چرا به اون لینکها یک بار رجوع نمیکنی؟؟ آیه ی رجم به اعتراف کبار علمای شیعه نیز نسخ شده است و دیگر در قران وجود ندارد

    شیخ کلینی در کافی بَابُ مَا يُحْصِنُ وَمَا لا يُحْصِنُ وَمَا [لا] يُوجِبُ الرَّجْمَ عَلَى الْمُحْصَنِ این روایت روا اورده است

    وَبِإِسْنَادِهِ عَنْ يُونُسَ عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللهِ (عَلَيْهِ السَّلام) الرَّجْمُ فِي الْقُرْآنِ قَوْلُ اللهِ عَزَّ وَجَلَّ إِذَا زَنَى الشَّيْخُ وَالشَّيْخَةُ فَارْجُمُوهُمَا الْبَتَّةَ فَإِنَّهُمَا قَضَيَا الشَّهْوَةَ.

    گفتی:پرسیدی اعتقاد به تحریف قران کفر است یا نسیت

    جواب:اینقدر پیجیده اش نکن .اعتقاد به تحریف قرآن طبق ایاتی که بهت نشان دادم کفـــــــــــــــر است.دیگه سفسطه و جدل نمیخاد دوست عزیز.

    گفتی:اگر کسی به یقین بداند قران تحریف نشده است و با لجاجت بگوید تحریف شده کافر است ولی اگر توسط یک حدیث به خطا بیافتد نه کافر نیست

    جواب: اکنون که با روایات متعدد ثابت شد که جناب اقای کلینی و مجلسی و مفید و صدوق کاشانی و جزایری و….معتقد به تحریف قرآن بوده اند و برای شما هم عرضه شده روایات .شما ازاده باش و لطف کن تکیلف ما را مشخص کن یا بگو روایاتی که کلینی نقل نموده در تحریف قرآن صحیح است یا یگو قران صحیح است و تحریف نشده؟یکی رو انتخاب کن.اگر دومی رو انتخاب کنی معلومه لجوج نیستی و مسلمانی و اگر اولی را انتخاب کنی در کفرت شکی نیستی.میتونی سکوت هم بکنی و سخنی نگی .من بهت فشار نمیارم که حتما پاسخ بدیو راستی اگر تونستی این حجت الاسلام شمیلی رو از سوراخ فیسبوکش بیار بیرون تا بیاد دفاعشو بکنه.جزاک الله خیرا.

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 786)