اوربان موحد

پاسخ های ارسال شده در انجمن

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 786)
  • نویسنده
    نوشته ها
  • گفتی=يکبار نوشته من وجواب خودت را بخوان ببين خودت متوجه مي شوي چه گفته اي!!!

    جواب= اینم فراررررررررررررررررررررررررررررررررر از جواب است وخود را به نفهمی زدن

    گفتی= رسول خدا عايشه را با زنان اطراف يوسف مقايسه کرده( صحيح بخاري، ج 1، ص 165) آيا تو نمي داني که ويژگي زنان اطراف يوسف فتنه گري بود.

    جواب= «إنكن صواحب يوسف» يعني شما مانند زناني هستيد كه يوسف را احاطه كرده بودند، هرچند خطاب بصورت جمع آمده است اما مخاطب آن، عايشه رضي الله عنها است واز سوي ديگر، كلمه «صواحب»كه جمع است منظور زليخا ميباشد. و وجه مشابهت آن، در اين بودكه هر يك ، چيزي اظهار مي كرد كه خلاف باطنش بود. زليخا ظاهراً زنان را مهمان كرده بود تا آنها را پذيرائي كند ولي هدفش، نشان دادن حسن و جمال يوسف بود تا آنها او را معذور بدانند. عايشه رضي الله عنها نيز كه به ظاهر رقت قلب پدرش را مطرح ساخت، منظورش اين بود كه اگر آنحضرت وفات يابد، مردم اين واقعه را به فال بد گيرند و از ابوبكر خوششان نيايد.اینم غلط دیگری که تفسیر و تدلیس نمودی.خجالت بکش

    گفتی: ايشان حتي او را شاخ شيطان ناميده پس نعوذ بالله مستحق چنين الفاظي از طرف شماست.( قبل از پاسخ مقاله شاخ شيطان مرا در همين سايت بخوان)

    جواب : تفسیر باطنی بس است .

    1-حَدَّثَنَا مُحَمَّدٌ أَخْبَرَنَا عَبْدَةُ عَنْ هِشَامِ بْنِ عُرْوَةَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ ابْنِ عُمَرَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمَا قَالَ

    قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ إِذَا طَلَعَ حَاجِبُ الشَّمْسِ فَدَعُوا الصَّلَاةَ حَتَّى تَبْرُزَ وَإِذَا غَابَ حَاجِبُ الشَّمْسِ فَدَعُوا الصَّلَاةَ حَتَّى تَغِيبَ وَلَا تَحَيَّنُوا بِصَلَاتِكُمْ طُلُوعَ الشَّمْسِ وَلَا غُرُوبَهَا فَإِنَّهَا تَطْلُعُ بَيْنَ قَرْنَيْ شَيْطَانٍ أَوْ الشَّيْطَانِ لَا أَدْرِي أَيَّ ذَلِكَ قَالَ هِشَامٌ 2- حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْمُثَنَّى قَالَ حَدَّثَنَا حُسَيْنُ بْنُ الْحَسَنِ قَالَ حَدَّثَنَا ابْنُ عَوْنٍ عَنْ نَافِعٍ عَنْ ابْنِ عُمَرَ قَالَ قَالَ

    اللَّهُمَّ بَارِكْ لَنَا فِي شَامِنَا وَفِي يَمَنِنَا قَالَ قَالُوا وَفِي نَجْدِنَا قَالَ قَالَ اللَّهُمَّ بَارِكْ لَنَا فِي شَامِنَا وَفِي يَمَنِنَا قَالَ قَالُوا وَفِي نَجْدِنَا قَالَ قَالَ هُنَاكَ الزَّلَازِلُ وَالْفِتَنُ وَبِهَا يَطْلُعُ قَرْنُ الشَّيْطَانِ

    3- حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مَسْلَمَةَ عَنْ مَالِكٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ دِينَارٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَرَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمَا قَالَ

    رَأَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يُشِيرُ إِلَى الْمَشْرِقِ فَقَالَ هَا إِنَّ الْفِتْنَةَ هَا هُنَا إِنَّ الْفِتْنَةَ هَا هُنَا مِنْ حَيْثُ يَطْلُعُ قَرْنُ الشَّيْطَانِ

    و……….

    بس بفهم قرن شیطان چیست. تو همین بخاری قشنگ خودش واست گفته تا شما که کوری خوب مفهموشو بفمی

    فتنه گر هم اون امام زمان قاتل شماست که جهان رو وحشیانه نابود میکنه .برو خدا هدایتت کنه

    والله مستعان –خادم اهل السنه اوربان

    جواااااااااااب

    اولا در بحث راوی باید عرض کنم جدل بر سرش کافی است و خواننده های ما همگی فاضلند وخود دنبالش میروند

    ثانیا شما مثل اینکه نمیفهی؟؟حدیث موقوف ست آن هم از نوع اثز و نه مسند . موصول هم نیست لیکن متفق علیه نمیشود به چنین چیزی حجت نمود؟؟ اگر نمیفهمی بفهم . نمیفهمی مشکل از مغز فندق زمانیت است . برو بخوان حجیت در مورد حدیث موقوف منفصل اثر در باب اعتقادی و حتی احکامی . بازم فراررررررررررررررررر کردی از فهمیدن این نکته . دوست دارم بفرستمت بیش آقای جمکران یا امام هوگو چاوز!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!هر کدوم رو دوست داری بعد این شکستت انتخاب کن تا کنارشون محشور بشی

    ثالثا فرار مذهب شماست 1-فرار امام زمان به بیخ چاه به مدت 1400سال 2-فرار مراجع شما از مناظره 3-فرار از حقیقت و چاه برستی و انکار حقیقت . لیکن خودتو خسته نکن علامه الحمار ولیعصر رافضی.شما غصه مذهب الاغ عفیر را بخور .ان شاء الله با عفیر محشور شوی .امین

    روزها میگذرد ولی هچنان خبری از جواب حجت الاسلام محمد باقر بوسایی نیست .منتظر جواااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااابیم ایها الناس.کجاست ان همه ادعای بوچت جناب امام زمان برست؟؟

    باز هم منتظر جوابت هستم اقای مدعی الشیعه ………………………………………………….

    ………………………………………………………

    ………………………………………………………………………

    …………………………………………………………………………………..

    ………………………………………………………………………………………………. و هچنان منتظر دفاع و ژاسخ علمی جناب اخوند بوسایی هستیم

    جواااااااااااب

    گفتی دوستان عزیز این مقاله را سید محمد باقر پوسای جمع آوری کرده که بنده از ایشان خواستم در اختیارم بگذارد تا حق آشکار شود

    جواب=این حجت الشسطان بیسواد اکنون خود در جواب به بستی که برایش گذاشتم عاجز است واگر مقاله بلد میبود جواب مال خودشو میداد . کچل اگر تیمارگر میبود سر خودشو تیمااااااااااااااااااااااار میکرد.هههههههههههههههههه.فعلا اخوند بوسایی در حال فرار است و منتظریم با امام زمانش کمک بیاره بلکه جواب را یافت

    اولا از همه دوستان بابت قطع اینترنتم و اینکه نبود چند روزه ام و شنیدن فرارهای جناب ولیعصر از حقیقت بوزش میطلبم

    ثانیا جواب به مقاله.ای بیسواد نادان اهل سنت صحاح سته ندارند بلکه صحیحن دارند و مسانید و سنن . در مودر مسانید و سنن هیچکدام از نویسندگانش ادعای صحیح بودن کل کتاب را نکرده اند بلکه اظهار داشته اند تا جایی که توانسته اند گرداورینموده اند تا بعدا علمای درایه و رجالی صحت و عدم صحت هرکدام را تک تک بررسی کنند . بنده نمیخوام زیاد وقتتون رو بگیرم .قبلش میگم دلیلی که از شیخ البانی درمورد حجیت کل مراسیل دادند رد میکنم بلکه ایشان همواره مراسیل تابعی را ضعیف دانسته اند و بدان احتجاج نکرده اند. خود شیخ البانی از جمله محدثین نامداری است که سنن ابن ماجه را بررسی نموده .برای مثال این همه که اسم نوشت و یاوه گویی کرد تا فقط بگوید این ائمه اهل سنت مراسیل تابعی را حجت دانسته اند که نقلش کردن میگویم که از همین اول اسمی که دادی برایت شروع میکنم

    اسم اولی که ذکر نمود احزاب بن اسید است . شیخ البانی که ایشون گفتن از کسانی هستند که حکم بر حجیت کل مراسیل دادند خودش میاد میگه شخص تابعی است و ارسالش ضعیف است و حکم ضعیف بر حدیثی که ابن ماجه از ایشان نقل نموده نموده اند

    حديث رقم 3203 :

    ************************************************************************

    3203 –

    ( إن من أسرق السراق من سرق منار الأرضين ، وإن من أعظم الخطايا من اقتطع مال بغير حق ، وإن من أفضل الحسنات لعيادة المريض ، وإن من أفضل الشفاعة أن تشفع بين اثنين في نكاح حتى تجمع بينهما ، وإن لبس الأنبياء القميص مثل السراويل ، وإن مما يساعد به الدعاء عند العطاس ) .

    قال الألباني في ” السلسلة الضعيفة والموضوعة ” 7 /187 :

    / ضعيف/

    رواه الطبراني في “المعجم الكبير” (22/ 336/ 843) ،والضياء في “موافقات هشام بن عمار” (56/ 1) والسياق له ، عن معاوية بن يحيى – يعني : الطرابلسي – : حدثنا معاوية بن يزيد عن يزيد بن أبي حبيب عن أبي رهم السمعي مرفوعاً . وقال :

    “روى منه ابن ماجه ذكر النكاح عن هشام” .

    قلت : أخرجه ابن ماجه (1975) ، وقال البوصيري في “الزوائد” (143/ 2) : “هذا إسناد مرسل ، أبو رهم هذا اسمه

    أحزاب بن أسيد – بفتح الهمزة ، وقيل : بضمها – ، قال البخاري : تابعي . وقال أبو حاتم : ليست له صحبة . وذكره ابن حبان في “الثقات” ” .

    وسائر رجاله موثقون ، وفي بعضهم كلام ، والحديث ضعيف لإرساله .

    وفيه ( معاوية بن يحيى الأطرابلسي ) ضعيف .

    وقتی ولیعصر عقلش از حمار کمتر می شود!!!!

    جواااااااااااب

    اولا در بحث راوی باید عرض کنم جدل بر سرش کافی است و خواننده های ما همگی فاضلند وخود دنبالش میروند

    ثانیا شما مثل اینکه نمیفهی؟؟حدیث موقوف ست آن هم از نوع اثز و نه مسند . موصول هم نیست لیکن متفق علیه نمیشود به چنین چیزی حجت نمود؟؟ اگر نمیفهمی بفهم . نمیفهمی مشکل از مغز فندق زمانیت است . برو بخوان حجیت در مورد حدیث موقوف منفصل اثر در باب اعتقادی و حتی احکامی . بازم فراررررررررررررررررر کردی از فهمیدن این نکته . دوست دارم بفرستمت بیش آقای جمکران یا امام هوگو چاوز!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!هر کدوم رو دوست داری بعد این شکستت انتخاب کن تا کنارشون محشور بشی

    ثالثا فرار مذهب شماست 1-فرار امام زمان به بیخ چاه به مدت 1400سال 2-فرار مراجع شما از مناظره 3-فرار از حقیقت و چاه برستی و انکار حقیقت . لیکن خودتو خسته نکن علامه الحمار ولیعصر رافضی.شما غصه مذهب الاغ عفیر را بخور .ان شاء الله با عفیر محشور شوی .امین

    فـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرار تا کی ای نادان؟؟

    سخنان رو نمیفهمی و این همه برایت کلاس میزارم باز نمیفهی. اخر چقدر جاهلی . تجاهلت مشهور است .والله من جای تو باشم رویم نمیشود سر بلند کنم با این همه مغلطه

    مقاله ات ارزش علمی نداشت همین اولین رو بررسی کردم واست بازم واست کلاس گذاشتم تا بفهنی.وقتی نمیفهمی چکارتتتتتتتتتتتتتتتتتت کنم؟؟

    این ایه مصداق توست ای کذاب سفسطه گر بیسواد
    ان شر الدواب عندالله الصم البکم الذین لا یعقلون

    والله مستعان -خادم الاهل السنه اوربــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــان

    براستی شما مثل اینکه نفهمیدن در ذاتت است !!! چکار کنیم کله امام زمانی ات بکار بیفته ؟؟

    ای ولیعصر در بست بعدی قشنگ خدمتت میرسم برای جوای چرت بافی هایت

    گفتی دوستان عزیز امروز دوباره شاهد سفسطه های جناب اوربان بودیم اکنون میخواهیم کامل به آن ها پاسخ دهم

    اولا شما مجبور هستید یا ثابت کنید که عبدالله بن صالح بن محمد بن مسلم جهمی راوی اصلی روایت هست یا باید از هم عذر خواهی کنی و غیر این دو راه که راهی نداری یا ثابت کن ادعایی که داشتی در رابطه با اسم راوی یا اینکه عذر خواهی کن این اولیش

    جواب : خواننده گرامی شاهد باشید که من الان اثبات میکنم که چطوری ایشان فراری هستن وسعی داره با مغلطه های واهی خود را عاقل نشان بدهد . ولی ایا عقل و رافضی گری؟؟

    ولیعصر 1- هر وقت جرات یافتی که حجیت اثر موقوف منفصل را ثابت کنی آن هم در باب اصول اعتقادی ان وقت منتظر باش من بیایم و بگویم جهنی است یا عجلی. بس خودت را فریب نده .ظاهرا تو حوزه بهت یاد ندادن که اثر موقوف منفصل چیست؟وان هم در باب اصول اعتقادی نمیشود بدان احتجاج نمود . 2-هر وقت توانستی حدیث صحیحی بیابی که علمای مشهور درایه و رجال حکم بر صحت صدرصدش داده باشند و گفته باشند که مرسل تابعی واسطی در باب اصول اعتقادی صحیح است ان وقت منتظر باش من بگویم جهنی است یا عجلی .3-ولیعصر نادان خود را عفیریت اصول کافی نزن تو میدونی چه غلطی کردی و به هر دری میزنی ولی باز به بن بست میرسه . بنظرم برای حجیت به اثر موقوف منفصل ان هم درباب اعتقادی بهتر است به امام زمانت رجوع کنی شاید بتونه تو رو از هچلی که توش افتاده نجات بده . نترس و اعتراف کن که روایتی که دادی هیچ ارزسی نداره و بر بوده از اشکال.اعتراف کن تا رسواتر نشدی

    گفتی:دوستان گرامی نگا کنید این زبان نفهم سلفی را جناب اوربان شما گویا صحاح سته به گوشتون نخورده

    دوما من 50تا راوی دادم که هم تابعی هستند و شما به من بگو آیا بخاری و ابن ماجه و نسایی و …نمیدونستن که مرسل تابعی قبول نیست که ازش روایت کردن؟

    جواب= مثل اینکه واقعا بیسوادی. اهل سنت صحیحن دارند و مسانید و سنن . چیزی به اسم6 تا صحیح ندارند اهل سنت . بس الکی الاغیت خود را به رخ خواننده نکش . این همه زور زدی مقاله ای بی دروبیکر ساختی. حالا گوش کن در مورد عبدالله بن ثعلبه بن صعیر. الاسم : عبد الله بن ثعلبة بن صعير ، و يقال : أبى صعير ، و يقال ثعلبة بن عبد الله بن صعير ، أبو محمد المدنى العذرى الشاعر

    الطبقة : 1 : له رؤية

    الوفاة : 87 أو 89 هـ

    روى له : خ د س ( البخاري – أبو داود – النسائي )

    رتبته عند ابن حجر : له رؤية ، و لم يثبت له سماع

    رتبته عند الذهبي : له صحبة إن شاء الله

    ایشان صحابی بوده بدون شک.در مورد سماعش از نبی فقط توش یک کم شک هست ولیکن نبی را رویت نموده. قال المزي في تهذيب الكمال :

    ( خ د س ) : عبد الله بن ثعلبة بن صعير ، و يقال : ابن أبى صعير العذرى

    أبو محمد المدنى الشاعر حليف بنى زهرة ، و يقال : ثعلبة بن عبد الله بن صعير .

    و أمه من بنى زهرة . مسح رسول الله صلى الله عليه وسلم وجهه و رأسه زمن الفتح ، و دعا له . اهـ .

    و قال المزى :

    قال سعد بن إبراهيم : حدثنا عبد الله بن ثعلبة بن الأصعر ابن أخت لنا .

    و قال محمد بن سعد : كان أبوه ثعلبة بن صعير شاعرا ، و كان حليفا لبنى زهرة .

    و قال الحاكم أبو أحمد : أبو محمد عبد الله بن ثعلبة بن صعير العذرى ابن عم

    خالد بن عرفطة بن صعير حليف بنى زهرة .

    قيل : إنه ولد قبل الهجرة و قيل : بعد الهجرة و توفى سنة سبع ، و قيل : سنة تسع

    و ثمانين ، و هو ابن ثلاث و ثمانين ، و قيل : ابن ثلاث و تسعين ، و قيل : غير

    ذلك فى تاريخ وفاته ، و مبلغ سنه .

    روى له البخارى ، و أبو داود ، و النسائى . اهـ .

    قال الحافظ في تهذيب التهذيب 5 / 166 :

    و قال ابن السكن : يقال له صحبة ، و حديثه فى صدقة الفطر مختلف فيه ، و صوابه

    مرسل ، و ليس يذكر فى شىء من الروايات الصحيحة سماع عبد الله من النبى صلى الله

    عليه وآله وسلم و لا حضوره إياه .

    و قال أبو حاتم : قد رأى النبى صلى الله عليه وآله وسلم و هو صغير .

    بس بخاری مرسل تابعی واسطی و صغیر نداشته . اینم یک تدلیس دیگرت . کاری نکن هر 50 شخص رو که نمونه اش رو بررسی نمودم برایت رد کنم تا بیشتر رسوا شوی. بس دست از سر کچلت بردار.

    یعنی تا این حد جاهلی که نمیدانی اهل سنت صحیحن دارند و 4کتاب مسانید و سنن همه اش نزد اهل سنت صحیح نیست و ابن ماجه و امام نسائی و… هیچکدام ادعا نکردند که کل کتابشون صحیح است جز امام بخاری و امام مسلم . ان هم بعد هزاران بررسی گفتند که صدرصد صحیح هستند

    گفتی اوربان=دیگه مناظره نمیکنم باهات جوابت هم لینک میکنم میگم شاگردام برات بیارند

    ولیعصر=چی شده؟ترسیدی؟

    اوربان=نه من بترسم

    اوربان=خودت دیدی که تو مناظره انلاین بعضی وقتا من برا تو جواب نداشتم و بعضی وقتا تو برا من جواب نداشتی

    ولیعصر=چطور تو مناظرات قبلیت با دیگران حاضر جواب بودی ولی حالا کم اوردی ؟

    جواب: به اخوند مختار بوسایی عرض کردم که ایا کسیکه تو بحث فقط میگه رو کم میکنم و جدل میکنه و خودرو از درجه حمار بودن بایین تر کشیده میشود وقت گرانبهای خود را ساعت ها بدو داد؟؟؟همین حرفت رو نگاه کن ولیعصر=چی شده؟ترسیدی؟

    ایا کسیکه دنبال حقایق باشد نه امام زمان برستی این حرف را میزند. تو که دنبال ترسو بودن و رو کم کنی و شهرت و مغلطعه هستی من بهت وقت زیادی بدم؟؟؟ حالا هم اگر بهت وقت دادم فقط خواستم نشان بدم چقد اخوندا کذاب و سفسطه گر هستن.تو هم از حوزه تون اموختی که با عر عر اضافی فقط سر مخاطبانتان را شیره بمالی . ولی در این بحث ها نشان دادی که چقد بیسواد و حقیری. دوستان ببینید که چقدر دستش تهی و خالی است.ههههههههههه.این خندم رو به نشانه تمسخر ندان بلکه خنده ای است که حرصم میگیره امثالی نادان مثل تو شدن رییس ایران و جوانان بی گناه رو میکشن و مخالفان فکری رو ترور میکنندواقعا در طول 5سال مناظراتم تو ابلهترین شخص و نادان ترین شخصی بودی که دیدم وباهاش بحث کردم

    شيعه به قرآن طعنه مي زنند، و تقريباً تعداد زیادی از علماي شيعه اماميه تصريح کرده اند که قرآن تحريف شده و ناقص است، يعني به قرآن نمي توان اعتماد کرد، و اينک اسامي برخي از اين علما را ذکر مي کنيم:

    1- فضل بن شاذان نيشابوري متوفاي سال (260هـ) در کتابش (الايضاح 112-114) مي گويد: باب در بيان آنچه از قرآن از بين رفته است.

    و او براي اثبات مدعاي خود رواياتي از اهل سنت آورده – که با توجيه نادرست آن – کوشيده ناقص بودن قرآن را ثابت کند، و نوري طبرسي تأکيد کرده که معتقد به تحريف قرآن است.

    2- فرات بن ابراهيم کوفي از علماي قرن سوم هجري با سند خودش در تفسيرش روايت کرده که ابو جعفر اين آيه را اين گونه مي خواند: «إن الله اصطفي آدم ونوحا وآل ابراهيم (وآل محمد) على العالمين».

    و چند آيه به همين صورت آورده است (1/78

    3- عياشي از علماي قرن سوم در تفسيرش در (1/12، 13، 47، 48).

    4- قمي استاد کليني در تفسيرش در (1/5، 9، 10).

    5- کليني در اصول کافي (1/413) روايات زيادي براي اثبات تحريف قرآن آورده است، از آنجمله: (8، 23، 25، 26، 27).

    6- ابو القاسم علي بن احمد کوفي متوفاي (352 هـ) ابوبکر را متهم کرده که او از ترس آن که کارشان خراب نشود همه قران را جمع آوري نکرد. اين را در کتاب الاستغاثة من بدع الثلاثة (1/51-53) ذکر کرده است.

    7- محمد بن ابراهيم نعماني در قرن پنجم ناقص بودن قرآن را در کتاب الغيبة ذکر کرده است.

    8- ابو عبدالله محمد بن نعمان، ملقب به مفيد متوفاي سال (413 هـ) در کتابش أوائل المقالات مي گويد: (مي گويم: روايات و اخبار بسيار زيادي از امامان هدايت از فرزندان پيامبر اکرم ص آمده که شاهد و گواهي است بر اختلافاتي که در قرآن است، و بر آنچه برخي از ظالمان از جمله حذف کردن و بريدن برخي آيات در آن انجام داده اند….).

    9- ابو منصور احمد بن علي بن ابي طالب طبرسي از علماي قرن ششم در کتابش (الاحتجاج 1/240-245-249) ادعا کرده که قرآن کم شده است.

    10- ابو الحسن علي بن عيسي اربلي (متوفاي 692 هـ) در کتابش (كشف الغمة في معرفة الأئمة 1/ 319).

    11-

    محمد بن حسن حر عاملي (متوفاي 1104 هـ) در کتابش (وسائل الشيعة 18/145)

    12- محمد باقر مجلسي (متوفاي 111 هـ), کتابش (بحار الانوار) را پر از رواياتي کرده که تأکيد مي کنند قرآن ناقص است. همچنين روايات زيادي در کتابش مرآة العقول 12/525 آورده که قرآن ناقص است.

    13- نعمة الله موسوي جزائري (متوفاي 1112 هـ) در کتابش (الأنوار النعمانية 2/360-364).

    14- يوسف بن احمد بحراني (متوفاي 1186‍ در کتابش (الدرر النجفية 294-296).

    15-اينها اسامي بعضي از کساني بودند که معتقد به ناقص بودن و تحريف شدن قرآن هستند، و ده ها نفر ديگر از علماي شيعه به تحريف قرآن عقيده دارند، و نوري طبرسي در مقدمه کتاب (فصل الخطاب) اسم چهل نفر از کساني که گفته اند قرآن ناقص است و تحريف شده است را نام برده است، و او از علماي گذشته هيچ کسي را استثناء نکرد به جز چهار نفر (ص 51).

    آيا اينگونه انديشه ها و افکار در مذهب اماميه اسلام را نابود نميکند؟!

    اگر چنانچه کسی مایل باشد با اسناد بسیار متعدد دیگر اثبات میکنم نقص به قران عقیده امامیه است.اکنون در تقیه اند وگرنه اعلام مینمودند که ناقص است .بس ای امت اسلامی بر حذر باشید

    والله مستعان-خادم الاهل السنه اوربان

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 786)