پاسخ های ارسال شده در انجمن
-
نویسندهنوشته ها
-
شيعه می گویند و مينويسند که: «علي گفته: … من اول و آخر و من ظاهر و باطن و من وارث زمين هستم.» رجال الكشى، چاپ هند/ص 138
و اين عقيده نیز مانند عقيدة نخست، باطل و بيپايه است. و عليt از آن مبرا است، و اين تنها يك تهمتي بزرگ است كه به او زده شده، و حاشا از اينكه حضرت علي چنين بگويد.
اين در حالي است كه الله تعالي ميفرماید:
الحديد: ٣= «اوست اول و آخر و ظاهر و باطن»
الحديد: ١٠= «و ميراث آسمانها و زمين از آن الله تعالي است.»
و مفسر شيعي مشهور مقبول احمد اين آية سوره زمر:( وَأَشْرَقَتِ الأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا) را تفسير كرده و گفته: «جعفر صادق ميگويد: پرودگار زمين همان امام است. پس وقتيكه امام خارج ميشود، نورش كافي است و ديگر مردم به نور خورشيد يا ماه احتياجي نخواهند داشت.» انديشه كنيد كه چگونه آنها امام را بهعنوان پروردگاري قرار دادهاند آنجا كه در معناي (بِنُورِ رَبِّهَا)) گفتهاند: امام همان رب است و مالك زمين (بيوگرافی مقبول احمد, ص 339)
و بدينسان اين مفسر شيعي در تفسير اين آية سورة زمر: (الزمر: ٦٥ – ٦٦)
گفته كه در كافي از جعفر صادق روايت شده كه معنايش اين است كه: اگر در ولايت علي، كسي را شريك قرار دهي، «عملت نابود ميشود» از آن حاصل ميشود.
سپس در تفسير (بَلِ اللهَ فَاعْبُدْ وَكُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ) گفته: يعني پیامبر را همزمان با طاعت، عبادت و بندگي كنيد و او را سپاسگذاري كنيد چرا كه ما، برادري براي تو قرار داديم و پسرعمويت را بهعنوان بازوي كمكي و تقويتي براي تو قرار داديم.( بيوگرافی مقبول احمد, ص 923)
ای رافضی؟؟از احادیث شیعه دفاع میکنی؟؟؟
پس دفاااااععععع کن…
محمدبن يعقوب كليني در اصول كافي (باب اينكه زمين همگي از آن امام است) از ابيعبداللهu، روايت ميكند كه او گفته است: «دنيا و آخرت براي امام است ـ هر جا كه بخواهد آن را قرار ميدهد، و به هر كس كه بخواهد آن را ميدهد ـ و از طرف الله تعالي اين اختيار به او داده شده است» اصول كافي چاپ هند/ص 259
==
پس يك مسلمان منصف از اين عبارت چه برداشتي ميكند در حاليكه الله تعالي در آيات محكمش ميفرمايد:
الأعراف: ١٢٨
«زمين از آن الله تعالي است آن را به هر كس كه بخواهد، ميدهد.»
آل عمران: ١٠٩
«پادشاهي و فرمانروايي آسمانها و زمين از آن الله تعالي است.»
النجم: ٢٥
«آخرت و دنيا از آن الله تعالي است»
الملك: ١
«پر بركت و زوالناپذير است كسي كه حكومت جهان هستي به دست اوست، و او بر هر چيز تواناست.»
فقط بیا جواب بده…
لطفا همه این لینک را ببینند:http://www.islamtxt.net/?q=article/555
اگر جواب دادی، اونوقت بیا از احادیث اهل سنت ایراد بگیررررما فرزند همان مردمی هستیم که وقتی خوارج علی را اسود لله وجهه میگفتند به نام ایشان علاوه بر رضی الله عنه ، جمله کرم الله وجهه را نیز اضافه کردیم
ما فرزند همان مردمی هستیم که اگر به اشتباه در صفین جلوی علی ایستادیم بعد از آنکه ابر فتنه دور شد این حدیث پیامبر را جار زدیم که : عن “أبي هريرة رضي الله عنه” قال قال رسول الله صلى الله عليه وسلم أبشر عمار تقتلك الفئة الباغية ( سنن الترمذي )
تحقيق الألباني :صحيح
ابوهريره روايت ميكند که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود ای عمار بشارت باد بر تو که تو را گروه سرکش خواهد کشت
“ابوهریره” خودش در لشکر سرکش بود ((چون در ابتداء به دلیل بودن خوارج و منافقان دور علی امر بر او ، مثل بقیه ؛ مشتبه شده بود )) اما وقتی شنید عمار در جنگ صفین ، کنار علی و در طرفداری از علی کشته شده است پس این حدیث را روایت کرد و از بدنام شدن خود نترسیییییییییییییید!!!!!!!!!آنروزی که تقیه ممکن بود حضرت ابوهریره به قیمت رفتن آبروی خود ( بفرض ریختن آبرو ) اجازه تقیه را، خودش بخودش نداد…
بخدای احد و واحد قسم من رشته ی دبیرستانم تجربی بوده و در کنکور کارشناسی ارشد رتبه تک رقمی داشتم. پس ای رافضی سعی نکن رتبه ات را برخ ما بکشی!!!ای ….. از احترام حرف میزنی و به “مادرم” توهین میکنی؟؟
ای……
ای……
ای…..جناب عر عر دبلیوسی؟؟
اگر حضرت ابوهریره (رض) اهل تقیه بودند، این حدیث که خودت آوردی آیا دلیلی بر تقیه است؟؟؟اگر تقیه داشتند، این حدیثی که آوردی پس چیست؟؟؟ ای نادان ! تو خود نادانسته از چاله به چاه افتادی..آبروی نداشته ات را بردیییی…
کسی که تقیه داشته باشد، آیا چنین حرفی میزند؟؟؟اما بعد: تاریخ نشان داده که ابوهریره اصلا اهل دروغ=تقیه نبوده است…تاریخ حدیثی که ابوهریره در مورد عمار یاسر گفته را از یاد نخواهد برد…در حالیکه بضرر خودش بود… آن حضرت در رکاب امیر معاویه بر علیه حضرت علی بودند اما در مورد عماریاسر چه گفتند در جنگ صفین؟؟؟؟ای نادان بخودت بیاااا…
در پایان:
حضرت ابوهریره با اینکه طرف معاویه بودند، حتی یک حدیث در رد حضرت علی و حسن و حسین نگفتند!!! بلکه هرچه گفتند، در مدح آنان بوده که بطور غیرمستقیم برای امیر معاویه که با ایشان در جنگ بود، خوب نبود…حال برو توبه کن از دروغ بستن بر پیامبر خدا و اصحابش ای رافضی…
وااییی من شیعه شدم…دیگه قبول کردم شما حق داشتین!!
یه قمه بدین سرمو بشکافم و بعدش بیل بردارم برم چاه جمکرانو گودترش کنم که ثواب داره!!!- کی گفته؟؟-جناب هندوانه گفته در حدیث صحیح!!! ههههههههههه
در مورد آیه ی آخر که خودت اعتراف کردی…این تمام!
اما جناب عر عر دبلیوسی؟؟شما فرار به جلو کردی…توپو انداختی تو زمین اهل سنت…
شما اصول دینت مگر امامت نیست؟؟میخواهی بگی مولی بمعنی سرپرستی هم در قرآن آمده؟؟خب بمعنی سرپرستی”هههممم” آمده…که چی؟؟؟
من همه ی آیاتی که در بوق و کرنا کردی خواندم…
کجاست که بگوید مولای شما (بمعنی سرپرستی)” علی” است؟؟؟؟؟؟
شما انقد که زور زدی، از قرآن مولای را گفتی بمعنی جانشینی هم هست….فقط همین…اما کجاست” سرپرستی علی” در قرآن؟؟؟کجاست اصول دینتان در قرآن؟؟؟
میخواهی من آیات مربوط به اصول دینم را در قرآن یاورم تا سرت سوت بکشد؟؟؟؟؟؟؟؟
آیات مربوط به اصول دینت کجاست؟؟؟آیات مربوط به سرپرست بودن علی و امام بودن علی (امامت مورد نظر شما با اون توصیفاتتان مثل عصمت و … ، امام زمانتان و غیبتهایش کجاست؟؟کجای قرآن است که اگر کسی کمترین ردی بنویسد در مورد کافر میخوانیدش) کجاست؟؟؟
تدلیس نکن ملا…چشم شما روشن: پیامبر چه میگوید:لا إيمانَ لمنْ لا أمانةَ لهُ، و لا صلاةَ لمنْ لا طُهورَ لهُ، و لا دينَ لمنْ لا صلاةَ لهُ، و موضعُ الصلاةِ منَ الدينِ كموضعِ الرأسِ من الجسدِ.
الراوي: عبدالله بن عمر المحدث: السيوطي – المصدر: الجامع الصغير – الصفحة أو الرقم: 9705
البته باید بگویم: خلاصة حكم المحدث:” ضعيف” استتتتتتتت…حدیثی دیگر مشابه از کتب دیگر حدیث:
لا إيمانَ لِمَن لا أمانةَ له ، ولا صلاةَ لِمَن لا طُهُورَ له ، ولا دِينَ لِمَن لا صلاةَ له ، ومَوْضِعُ الصلاةِ من الدِّينِ كمَوْضِعِ الرأسِ من الجَسَدِ
الراوي: عبدالله بن عمر المحدث: الألباني – المصدر: ضعيف الجامع – الصفحة أو الرقم: 6178
البته بازم بگم:خلاصة حكم المحدث: “ضعيف”یا این حدیث:
لا إيمانَ لِمَن لا أمانةَ له والذي نفسِي بيدِه لا تدخلوا الجنةَ حتى تؤمنوا في روايةٍ أخرَى عنه لا دينَ لِمَن لا أمانةَ له
الراوي: أبو أمامة الباهلي المحدث: الهيثمي – المصدر: مجمع الزوائد – الصفحة أو الرقم: 1/101
خلاصة حكم المحدث: فيه القاسم أبو عبد الرحمن وهو ضعيف عند الأكثرين
و خیلی احادیث مشابه دیگر که ضعیف هستند…این کلک روافض دیگر قدیمی شده جناب…
بهتر است بجاینصیحت کردن خوانندگان سسایت به عدم تعصب، خودت تعصب را کنار بگذاری.
حتی در این احادیث ضعیف هم حرفی از تقیه=دروغ نیامده!!!!!( البته تعجبی ندارد)
احتمالا این حدیث را از کتب خودت آوردی….استأذنَ رجلٌ على رسولِ اللَّهِ صلَّى اللَّهُ عليهِ وسلَّمَ وأنا عندَهُ فقالَ بئسَ ابنُ العشيرةِ أو أخو العشيرةِ ثمَّ أذِنَ لهُ فألانَ لهُ القولَ فلمَّا خرجَ قلتُ لهُ يا رسولَ اللَّهِ قلتَ لهُ ما قلتَ ثمَّ ألنتَ لهُ القولَ فقالَ يا عائشةُ إنَّ من شرِّ النَّاسِ من تركهُ النَّاسُ أو ودعهُ النَّاسُ اتِّقاءَ فُحشِهِ
الراوي: عائشة أم المؤمنين المحدث: الألباني – المصدر: صحيح الترمذي – الصفحة أو الرقم: 1996
خلاصة حكم المحدث: صحيحو بسیاری دیگر…
که این احادیث و حدیثی که تو آوردی دلیل بر دروغ=تقیه پیامبر نیست…
بلکه روایتی برای پرهیز از بددهنی کردن است و اینکه باید با نرمی با دیگران سخن گفت…برو توبه کن از دروغ بر پیامبر …جناب رافضی؟ شما بهتر بود با توجه به مطالبی که میگذاری اسم برای تایپیک انتخاب مینمودی!
الان چیزی در مورد دفاع از احادیث شیعه ننوشتی..و همش در مورد احادیث اهل سنت بد گفتی!!
بهتر بود اسم تایپیک را میگذاشتی: سوالاتی در مورد برخی احادیث اهل سنت و سوالاتی در مورد اصحاب!!
با این مطالبی که گذاشتی، یعنی قبول کردی که احادیثتان پر از خرافات است و داری تلاش بیهوده میکنی که بگی این گونه خرافات در کتب حدیث اهل سنت هم وجود دارد..همین…
از چاله به چاه انداختی خودت را….خودت خبر نداری….بسم الله الرحمن الرحیم
خوانند گان عزیز آگاه باشند که این رافضی چگونه خودش را معرفی میکند..(یا بهتر است بگویم چگونه داستانسرایی میکند)
میگوید ابتدا که با این سایت آشنا شدم، اطلاعات مذهبیش اندک بوده و کم کم بخاطر همین کم اطلاعی به مقالات این سایت علاقمند شده!! یعنی میخواهد بگوید اگر کسی به مقالات این سایت علاقمند شود، بخاطر صحت و منطقی بودن مقالات نیست، بلکه بخاطر اطلاعات اندکش از مذهب است!!
در ادامه به شعور کسانی را که مقالات این سایت را میخوانند توهین میکند اما غیر مستقیم!!
میگوید: منابع اهل سنت و شیعه رابا هم مقایسه کردم!
میپرسم با هم مقایسه کردی؟؟ این کاری اشتباه است باید هر دو را با قرآن مقایسه میکردی و با سنت ثابت شده از پیامبر اکرم (ص)…
حتی ایمه ی اربعه اهل سنت میگویند اگر فتوایی از ما بشما رسید که بر خلاف قرآن و سنت ثابت شده از پیامبر بود، فتاوای مارا توجه نکنید…
پس این کارت اشتباه بوده…
بعد، در مورد گذشت زمان و گمراهی خودش میگوید که چگونه گمراه شده است…
گذشته از آن: حتی اگر راست گفته باشی و احادیث اهل سنت را با شیعه مقایسه کرده باشی مثل احادیثی که راویشان خر و هندوانه است، یا مثل کتاب کلینی که همش میگوید “اصحابنا ” در سند حدیثش، با احادیثی از صحیح بخاری که راویش همسر پیامبر یا اصحاب پیامبر است، اگر نادان نمیبودی به حقیقت دست می یافتی و گمراه نمیشدی!!
در ادامه مطلوم نمایی میکند. میگوید امکان پاسخ به مقالات برایم فراهم نمیکنند!! میپرسم: پس این مطلبت که در آن کل سایت را زیر سوال بردی و خوانندگانش را بطور غیر مستقیم بی عقل و گمراه خواندی چگونه اجازه داده شده که عمومی شود…اصلا این کار که شما میگویی در سایت ولیعصر انجام میشود. اونجا ابتدا نظرات خوانندگان را سانسور میکنند و بعد نشر میدهند. اما اینجا اونجوری نیست. خوانندگان امتحان کنند. بروند به سایت ولی عصر با ببینند که نظراتشون اول بررسی میشود و سپس نشر داده میشود…
در مورد مهر:
http://www.islamtxt.net/?q=question/86
http://www.islamtxt.net/?q=question/324
گذشته از اینها مهری که از چین وارد میشود و سازنده اش یک کافر است، چه تبرکی میتواند داشته باشد؟؟ شما فقط امام جماعتتان چینی نیست!!در آخر هم مثل یک آدم خیرخواه نصیحت میکند:
من هم به شما نصیحت میکنم از توهین به مادر مومنان عایشه صدیقه و اصحاب گرامی پیامبر توبه کن!!
آیا لزومی دارد لینکهای توهینت به مادر مومنان که در قرآن مدح شده، بیاورم؟؟جواب پست شماره 6 رافضی:
حرفهایت انقدر آبکی و ناشی از کینه ی کور است که آدم حوصله نمیکند جواب دهد چون از واضحات است…شمایی که میگی اصحاب همه مرتد بودند بجز سه نفر، چگونه این همه حدیث بقول خودتان قابل احترام و غیر ضعیف دارین؟؟ شمایی که میگین ما احادیث را از ایمه گرفتیم، یعنی امام 11 از امام 10 و امام 10 از امام 9 و…و آخرش میرسد به حضرت علی (ع)، چگونه این چنین چیزی ممکن است واقعا؟؟؟یعنی همه ی احادیث شما باید از حضرت علی باشد در سندش…من میگویم اگر پیامبر و حضرت علی 500 سال هم زندگی کرده باشند، نمیتوانند این همه حدیث از پیامبر نقل کنند.این چیزی بعید است و محال…پس مغلطه نکن ای رافضی.
اگر هم بگویی حضرت علی این احادیث را از اصحاب دیگر هم شنیده، باید بگویم:آیا حضرت علی از کسانی که شما آنها را کافر میدانید روایت نقل کرده؟؟
گفتی صحابه ای که به فرمان پیامبر خدا گوش میدادند، از نطر شما خوبند…ببخشید اینها مگر بیش از 3 نفر بودند از نظر شما؟؟ تدلیس نکن رافضی..
از منافقون حرف زدی…در قرآن منافقون زیاد بحث شده و برخی علایم آنها آورده شده است. اما شما همه ی اصحاب را مرتد و کافر و یا منافق میدانید. حتی کسانی را که در قرآن آنها مدح شده اند را منافق میدانید و میگویید مرتد شدند…پس دروغ نگو رافضی…جواب پست شماره 4 رافضی:در مورد تعداد زیاد روایاتتان گفتی!
واقعا آیا حوزه علمیه قم انقدر بیسواد است که شاگردانی مثل شما دارد (یا حتی مقلدانی!)؟؟اگر ما اهل سنت نیز مثل شما روایانمان برای اثبات اعتقاداتمان از عفیر (خر) و بطیخه (هندوانه) حدیث روایت کرده اند، باید بیش از این ها هم باشد!!!
حال من از شما یک سوال دارم: آیا احادیث شما از نظر سند شناسی به پا که هیچ، به گرد احادیث ما میرسد؟؟؟ (ضمنا چندمین بار یاد آوری میکنم در مورد سوالم در مورد “اصحاب” کلینی!) اگر هر کسی حدیث از خود بگوید و آخرش هم بگوید ما حدیثمان زیاد است که اسلام فنا میشود ای رافضی…
نکته ای دیگر: شما که زیاد بودن احادیث واقعا مسخره تان را دلیل بر حقانیت میدانید، چرا زیاد بودن اهل سنت نسبت به شیعه را دلیل بر حقانیت اهل سنت نسبت به شیعه نمیدانید؟؟؟
واقعا که رافضی بی عقل است… -
نویسندهنوشته ها
نگاه كنيد كه چگونه به دروغ تفسير اين آيه را به جعفر صادق نسبت دادهاند، در حالتيكه همه آن آيات در زمينه توصيه الله تعالي و اينكه الله تعالي خالق همه چيز است و هموست كه بايستي همه عبادات را متوجه او ساخته می باشد.
چگونه آن را تحريف كردهاند و آن شرك جلي را از آن بيرون آوردهاند؟ خدا به آنها سزا بدهد. و بدينسان اين مفسر شيعي در تفسير اين گفتة الهي: [وَمَا خَلَقْتُ الجِنَّ وَالإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ] {الذاريات:56} گفته كه جعفر صادق به نقل از حسينt آن را چنين تفسير كرده كه الله تعالي جن و انس را آفريده تا او را بشناسند، چون اگر او را بشناسند، او را عبادت خواهند كرد. آنگاه يكي از آنها پرسيد: آن شناخت چيست؟! جواب داد: به اينكه مردم امام زمان خود را بشناسند.(بيوگرافی مقبول احمد, ص 923)
===
و كليني در اصول كافي نقل كرده كه امام محمد باقر گفته: ما صورت و چشم خدا در خلقش هستيم و دستان او هستيم كه به رحمت بر بندگان باز و گسترده شده است.(اصول كافي ص 83)
====
و همچنين گفته: ما زبان الله تعالي و صورت الله تعالي و ما چشم الله تعالي در ميان خلقش هستيم. (اصول كافي ص 84)
===
و از ابيعبداللهu (جعفر صادق) نقل شده كه اميرالمؤمنين چه بسيار كه ميگفت: من شريك الله تعالي در ميان بهشت و جهنم هستم … چندين خاصيت به من داده شده كه قبل از من به كس داده نشده، (علوم) مربوط به مرگ و مصيبتها و نسبها و فصل الخطاب را ياد گرفتم. آنچه كه از من سبقت گرفته (و قبل از من بوده) از دست من در نرفته، و آنچه را كه از من پنهان و غايب شده، غايب نشده است(اصول كافي ص 117)