سنی مظلوم ایرانی

پاسخ های ارسال شده در انجمن

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 92)
  • نویسنده
    نوشته ها
  • در پاسخ به: Reply To: دفاع از احادیث شیعه ۲ #5439

    و ريان بن‌صلت گفته است: از رضاu شنيدم كه مي‌گفت:‌ «خداوند هيچ پيامبري را نفرستاده مگر به حرام ساختن شراب و اقرار كردن به بداء» و همچنين كليني نقل كرده: «براي الله تعالي نسبت به ابومحمد، بعد از ابوجعفر، رأي جديدي كه قبلاً آن را نداشته بود، ظاهر شد. چنان‌كه در ارتباط با موسي بعد از رفتن اسماعيل، رأيي ظاهر شد كه حال او را نمايان ساخت. و بداء چنان است كه تو با خودت سخن گفته باشي گر چه باطل‌گرايان خوششان نيايد. و ابو محمد بعد از من بر حق است و او علمي در اختيار دارد كه بدان احتياج است، و ابزار امامت همراه اوست.»

    آري، اينان در اين باره بر خدا و بر ائمه خودشان دروغ بسته‌اند ـ در ارتباط با الله گمان غيرحق و گمان جاهليت مي‌برند ـ ادعا مي‌كنند كه الله مي‌خواست ابوجعفر را امام كند پس وقتي كه او مرد قبل از آنكه امام شود، در آن هنگام براي الله تعالي چنين هويدا شد كه امام ابومحمد باشد و اين كار را هم كرد. و اين همانگونه است كه او مي‌خواست اسماعيل را به‌عنوان امام قرار دهد، پس (پناه بر خدا) رأي جديدي به‌نظرش رسيد و رأي سابق خود را تغيير داد، و موسي كاظم را به‌عنوان امام مردم قرار داد. و اين‌گونه بخاطر تبعيت از اميال و آرزوهاي خودشان، بر الله تعالي افتراء مي‌بندند، پس عذاب جهنم انتظار آنها را مي‌كشد بخاطر اين عقائدی كه دارند. و خدا آنها را بكشد! فراموش كردند كه اين عقيدة بدائيت نسبت دادن جهل و ناداني به خداي دانا و آگاه و كاردان و بزرگ است و كفر آشكاري مي‌باشد.

    در پاسخ به: Reply To: دفاع از احادیث شیعه ۲ #5438
    بداء به‌معناي ظهور بعد از پنهان شدن است. چنان‌كه در قرآن آمده است
    الزمر: ٤٧=« و از سوى خداوند چيزى برايشان آشكار شود كه گمان نمى‏كردند».
    يا به‌معناي: پيدايش رأی جديد است كه قبلاً وجود نداشته است, چنان‌كه در قرآن آمده است‌:
    يوسف: ٣٥= « آن گاه پس از ديدن آن نشانه‏ها، به نظرشان آمد كه او را تا چندى به زندان افكنند.»

    و بداء با هر دو ‌معناي که ذکر شد، مستلزم جهل قبلي و پيدايش دانش و آگاهي بعد از آن است. كه هر دوي اين‌ها در سنت خداوند محال است. چرا که علم خداوند ازلي و ابدي است. چنانكه فرموده است

    الأنعام: ٥٩==«كليد‌هاي غيب تنها در نزد اوست، و جز او كسی آنها را نمي‌داند، او آنچه را كه در خشكي و درياست، مي‌داند، هيچ‌ برگي (از درختي) نمي‌افتد مگر اينكه از آن آگاه است، و نه هيچ‌ دانه‌اي در تاريكي‌هاي زمين، و نه هيچ تر و خشكي وجود دارد، ‌جز اينكه در كتابي آشكار [در كتاب علم خدا] ثبت است.»

    و شيعه معتقدند به اينكه (صفت) بداء در الله تعالي تحقق پيدا كرده است، چنان‌كه عبارت‌هاي زير كه از مراجع اصل آنها نقل شده است بر آن دلالت دارند

    محمدبن يعقوب كليني در كتابش (اصول كافي) باب كاملي را به بداء اختصاص داده و آن را (باب بداء) نام نهاده، و روايت‌هاي فراواني را در آن باب آورده است كه ما بعضي از آنها را ذكر مي‌كنيم: از زراره‌بن‌اعين از يكي از آنها نقل است كه: ‌«الله‌تعالي با هيچ چيزي مثل بداء عبادت نشده است. (يعني هيچ عبادتي به پاي آن نمي‌رسد) و در روايت ابن‌ابي‌عمير از هشام پسر سالم از جعفر صادق نقل شده كه: الله‌تعالي با هيچ چيزي مانند بداء بزرگ و تعظيم نداشته شده است!!»

    «از مرازم ‌بن حكيم نقل است كه گفته است: از ابوعبدالله شنيدم كه مي‌گفت: هيچ پيامبري مقام نبوت دريافت نكرده مگر آنكه براي الله تعالي به 5 چيز اعتراف كرده است: بداء، مشيت، سجده، بندگي، و طاعت.»

    در پاسخ به: Reply To: دفاع از احادیث شیعه ۲ #5437

    و نيز كليني در اصول كافي كه بزرگترين مراجع شيعه است، در باب (ائمه همه علومي را كه به ملائكه و انبياء و پيامبران عليهم‌السلام، داده شده، مي‌دانند،) از حضرت ابي‌عبداللهu ذكر كرده كه او گفته است:‌ الله تعالي داراي دو علم است، علمي كه ملائكه و پيامبران و رسولانش را هم از آن مطلع ساخته، پس از آن علم ما هم مطلع هستيم. و علمي كه به خود اختصاص داده است. پس اگر چيزي از آن بنظر خدا رسيد، ما را از آن هم مطلع مي‌سازد و ائمه قبل از ما هم بدان‌ها عرضه شده است.»

    نگاه كنيد، آنها به زعم خودشان ائمه را حتي از ملائكه و پيامبران و رسولان هم داناتر و عالم‌تر دانسته‌اند. و آنها را با الله در علومش شريك دانسته‌اند. همه اينها كفر و دروغ و بهتان است.

    و اصول كافي و مراجع و مؤلفات ديگر شيعه سرشار از اين چرنديات و تهمت‌هاست و ما فقط در اينجا قسمت كوتاهي را ذكر كرديم. و شيعه‌ها داراي قصیده‌ای به زبان اردو هستند كه آكنده از شرك به الله تعالي است. در آن قصائد شديداً دربارة أئمه اغراق شده است تا جائيكه در بعضي از آنها آمده است كه سایر پيامبران در وقت سختي و شدت از علي مدد و كمك می طلبند مثلاً نوح در وقت غرق شدن از او كمك خواسته، و ابراهيم و لوط و هود و شيث همگي از او كمك خواسته، و او هم آنها را ياري داده است. و اينكه معجزات علي عظيم و شگفت‌آور است! و علي (پناه بر خدا) بر همه چيز قادر و توانا است.

    سطور فوق تنها چندين عبارت از كتب معتمد شيعه است تا خواننده بداند كه كتاب‌هاي آنان سرشار از اين‌گونه عقايد شرك‌آميز است. پس آيا كسي با وجود دارا بودن اين عقايد مي‌تواند مسلمان باقي بماند؟!

    خداوند مي‌فرماید:‌

    الله خالق هر چيزي است، و بر همه چيز وكيل (و آگاه) است.» = الزمر: ٦٢

    «و كسی را در حكم ‌رانی‌اش شريك نمي‌گيرد.»=الكهف: ٢٦

    «خدايي كه هيچ معبودي جز او وجود ندارد. اوست زنده (و) قيوم، نه خوابى سبك او را فرو مى‏گيرد و نه خوابى گران‏، هر آنچه را كه در آسمان‌ها و زمين است، از آنِ اوست‏»=البقرة: ٢٥٥

    « و قطعاً به تو و به كسانى كه پيش از تو بودند وحى شده است: «اگر شرك ورزى حتماً كردارت تباه و مسلّماً از زيانكاران خواهى شد» =الزمر: ٦٥

    اين آيات و امثال آنها صريحاً قايل بر اين هستند كه تنها خداوند خالق همه چيز است و تدبيركننده و چاره‌انديش آسمان‌ها و زمين است و بر همه چيز توانا است و او همه چيز را مي‌داند.

    و شيعه در پي اثبات صفات الهي براي ائمه خود مي‌باشند، آيا اثبات صفت الهي براي غير الله شرك نيست؟!

    در پاسخ به: Reply To: دفاع از احادیث شیعه ۲ #5436
    نگاه كنيد كه چگونه به خود جرأت داده‌اند كه صفات الله تعالي را براي حضرت علي ثابت كنند. و همچنین مفسر شيعي مقبول‌ احمد در تفسير اين آيه سورة قصص: [كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ] {القصص:88} گفته كه جعفر صادق در تفسير آن گفته است:‌ما صورت خدا هستيم.
    نگاه كنيد كه چگونه امام را به‌عنوان خدايي جاويدان قرار داده‌اند. خداوند از آنچه كه آن ظالمان مي‌گويند بس بدور است.
    و كليني در باب اينكه «ائمه علم آنچه كه بوده و خواهد بود و اينكه چیزی بر آنها پوشيده نيست». از جعفر صادق نقل كرده. كه: «من آنچه را كه در آسمان‌ها و زمين و آنچه را كه در بهشت و جهنم است، مي‌دانم و آنچه را كه بوده، و آنچه را كه خواهد بود، مي‌دانم.»

    اصول كافي ص 160

    =====

    و كليني همچنين درباب اينكه ائمه‌ مي‌دانند كه چه وقتي مي‌ميرند، و فقط با انتخاب خود مي‌ميرند، ذكر كرده كه ابوعبدالله گفته است: «هر امامي كه نداند چه بر سرش مي‌آيد، پس او حجت خدا بر خلقش نيست.»

    اصول كافي ص 158

    در پاسخ به: Reply To: دفاع از احادیث شیعه ۲ #5435

    نگاه كنيد كه چگونه به دروغ تفسير اين آيه را به جعفر صادق نسبت داده‌اند، در حالتي‌كه همه آن آيات در زمينه توصيه الله تعالي و اين‌كه الله تعالي خالق همه چيز است و هموست كه بايستي همه عبادات را متوجه او ساخته می باشد.

    چگونه آن را تحريف كرده‌اند و آن شرك جلي را از آن بيرون آورده‌اند؟ خدا به آنها سزا بدهد. و بدين‌سان اين مفسر شيعي در تفسير اين گفتة الهي: [وَمَا خَلَقْتُ الجِنَّ وَالإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ] {الذاريات:56} گفته كه جعفر صادق به نقل از حسينt آن را چنين تفسير كرده كه الله تعالي جن و انس را آفريده تا او را بشناسند، چون اگر او را بشناسند، او را عبادت خواهند كرد. آنگاه يكي از آنها پرسيد:‌ آن شناخت چيست؟! جواب داد: به اينكه مردم امام زمان خود را بشناسند.(بيوگرافی مقبول احمد, ص 923)

    ===

    و كليني در اصول كافي نقل كرده كه امام محمد باقر گفته: ما صورت و چشم خدا در خلقش هستيم و دستان او هستيم كه به رحمت بر بندگان باز و گسترده شده است.(اصول كافي ص 83)

    ====

    و همچنين گفته: ما زبان الله تعالي و صورت الله تعالي و ما چشم الله تعالي در ميان خلقش هستيم. (اصول كافي ص 84)

    ===

    و از ابي‌عبداللهu (جعفر صادق) نقل شده كه اميرالمؤمنين چه بسيار كه مي‌گفت: من شريك‌ الله تعالي در ميان بهشت و جهنم هستم … چندين خاصيت به من داده شده كه قبل از من به كس داده نشده، (علوم) مربوط به مرگ و مصيبت‌ها و نسب‌ها و فصل الخطاب را ياد گرفتم. آنچه كه از من سبقت گرفته (و قبل از من بوده) از دست من در نرفته، و آنچه را كه از من پنهان و غايب شده، غايب نشده است(اصول كافي ص 117)

    در پاسخ به: Reply To: دفاع از احادیث شیعه ۲ #5434
    شيعه می گویند و مي‌نويسند که: ‌«علي گفته: … من اول و آخر و من ظاهر و باطن و من وارث زمين هستم.» رجال الكشى، چاپ هند/ص 138

    و اين عقيده نیز مانند عقيدة نخست، باطل و بي‌پايه است. و عليt از آن مبرا است، و اين تنها يك تهمتي بزرگ است كه به او زده شده، و حاشا از اين‌كه حضرت علي چنين بگويد.

    اين در حالي است كه الله تعالي مي‌فرماید‌:

    الحديد: ٣= «اوست اول و آخر و ظاهر و باطن»

    الحديد: ١٠= «و ميراث آسمان‌ها و زمين از آن الله تعالي است.»

    و مفسر شيعي مشهور مقبول احمد اين آية سوره زمر:( وَأَشْرَقَتِ الأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا) ‌را تفسير كرده و گفته:‌ «جعفر صادق مي‌گويد: پرودگار زمين همان امام است. پس وقتي‌كه امام خارج مي‌شود، نورش كافي است و ديگر مردم به نور خورشيد يا ماه احتياجي نخواهند داشت.» انديشه كنيد كه چگونه آنها امام را به‌عنوان پروردگاري قرار داده‌اند آنجا كه در معناي (بِنُورِ رَبِّهَا)) گفته‌اند:‌ امام همان رب است و مالك زمين (بيوگرافی مقبول احمد, ص 339)

    و بدين‌سان اين مفسر شيعي در تفسير اين آية سورة زمر: (الزمر: ٦٥ – ٦٦)

    گفته كه در كافي از جعفر صادق روايت شده كه معنايش اين است كه: اگر در ولايت علي، كسي را شريك قرار دهي، «عملت نابود مي‌شود» از آن حاصل مي‌شود.

    سپس در تفسير (بَلِ اللهَ فَاعْبُدْ وَكُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ) گفته: يعني پیامبر را همزمان با طاعت، عبادت و بندگي كنيد و او را سپاس‌گذاري كنيد چرا كه ما، برادري براي تو قرار داديم و پسرعمويت را به‌عنوان بازوي كمكي و تقويتي براي تو قرار داديم.( بيوگرافی مقبول احمد, ص 923)

    در پاسخ به: Reply To: دفاع از احادیث شیعه ۲ #5433
    ای رافضی؟؟

    از احادیث شیعه دفاع میکنی؟؟؟

    پس دفاااااععععع کن…

    محمد‌بن يعقوب كليني در اصول كافي (باب اينكه زمين همگي از آن امام است) از ابي‌عبداللهu، روايت مي‌كند كه او گفته است:‌ «دنيا و آخرت براي امام است ـ‌ هر جا كه بخواهد آن را قرار مي‌دهد، و به هر كس كه بخواهد آن را مي‌دهد ـ و از طرف الله تعالي اين اختيار به او داده شده است» اصول كافي چاپ هند/ص 259

    ==

    پس يك مسلمان منصف از اين عبارت چه برداشتي مي‌كند در حالي‌كه الله تعالي در آيات محكمش مي‌فرمايد:

    الأعراف: ١٢٨

    «زمين از آن الله تعالي است آن را به هر كس كه بخواهد، مي‌دهد.»

    آل عمران: ١٠٩

    «پادشاهي و فرمانروايي آسمان‌ها و زمين از آن الله تعالي است.»

    النجم: ٢٥

    «آخرت و دنيا از آن الله تعالي است»

    الملك: ١

    «پر بركت و زوال‌ناپذير است كسي كه حكومت جهان هستي به دست اوست، و او بر هر چيز تواناست.»

    در پاسخ به: Reply To: دفاع از احادیث شیعه ۲ #5419
    فقط بیا جواب بده…
    لطفا همه این لینک را ببینند:

    http://www.islamtxt.net/?q=article/555
    اگر جواب دادی، اونوقت بیا از احادیث اهل سنت ایراد بگیرررر

    در پاسخ به: Reply To: اگر حق هستین چرا به دروغ متوسل میشوید.! #5415
    ما فرزند همان مردمی هستیم که وقتی خوارج علی را اسود لله وجهه میگفتند به نام ایشان علاوه بر رضی الله عنه ، جمله کرم الله وجهه را نیز اضافه کردیم
    ما فرزند همان مردمی هستیم که اگر به اشتباه در صفین جلوی علی ایستادیم بعد از آنکه ابر فتنه دور شد این حدیث پیامبر را جار زدیم که : عن “أبي هريرة رضي الله عنه” قال قال رسول الله صلى الله عليه وسلم أبشر عمار تقتلك الفئة الباغية ( سنن الترمذي )
    تحقيق الألباني :صحيح
    ابوهريره روايت ميكند که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود ای عمار بشارت باد بر تو که تو را گروه سرکش خواهد کشت
    “ابوهریره” خودش در لشکر سرکش بود ((چون در ابتداء به دلیل بودن خوارج و منافقان دور علی امر بر او ، مثل بقیه ؛ مشتبه شده بود )) اما وقتی شنید عمار در جنگ صفین ، کنار علی و در طرفداری از علی کشته شده است پس این حدیث را روایت کرد و از بدنام شدن خود نترسیییییییییییییید!!!!!!!!!

    آنروزی که تقیه ممکن بود حضرت ابوهریره به قیمت رفتن آبروی خود ( بفرض ریختن آبرو ) اجازه تقیه را، خودش بخودش نداد…

    در پاسخ به: Reply To: rrw کیست؟ #5414
    بخدای احد و واحد قسم من رشته ی دبیرستانم تجربی بوده و در کنکور کارشناسی ارشد رتبه تک رقمی داشتم. پس ای رافضی سعی نکن رتبه ات را برخ ما بکشی!!!

    ای ….. از احترام حرف میزنی و به “مادرم” توهین میکنی؟؟
    ای……
    ای……
    ای…..

    در پاسخ به: Reply To: اگر حق هستین چرا به دروغ متوسل میشوید.! #5413
    جناب عر عر دبلیوسی؟؟
    اگر حضرت ابوهریره (رض) اهل تقیه بودند، این حدیث که خودت آوردی آیا دلیلی بر تقیه است؟؟؟اگر تقیه داشتند، این حدیثی که آوردی پس چیست؟؟؟ ای نادان ! تو خود نادانسته از چاله به چاه افتادی..آبروی نداشته ات را بردیییی…
    کسی که تقیه داشته باشد، آیا چنین حرفی میزند؟؟؟

    اما بعد: تاریخ نشان داده که ابوهریره اصلا اهل دروغ=تقیه نبوده است…تاریخ حدیثی که ابوهریره در مورد عمار یاسر گفته را از یاد نخواهد برد…در حالیکه بضرر خودش بود… آن حضرت در رکاب امیر معاویه بر علیه حضرت علی بودند اما در مورد عماریاسر چه گفتند در جنگ صفین؟؟؟؟ای نادان بخودت بیاااا…

    در پایان:
    حضرت ابوهریره با اینکه طرف معاویه بودند، حتی یک حدیث در رد حضرت علی و حسن و حسین نگفتند!!! بلکه هرچه گفتند، در مدح آنان بوده که بطور غیرمستقیم برای امیر معاویه که با ایشان در جنگ بود، خوب نبود…

    حال برو توبه کن از دروغ بستن بر پیامبر خدا و اصحابش ای رافضی…

    در پاسخ به: Reply To: معنای واژه” مولی” در قرآن #5411
    وااییی من شیعه شدم…دیگه قبول کردم شما حق داشتین!!
    یه قمه بدین سرمو بشکافم و بعدش بیل بردارم برم چاه جمکرانو گودترش کنم که ثواب داره!!!- کی گفته؟؟-جناب هندوانه گفته در حدیث صحیح!!! ههههههههههه
    در مورد آیه ی آخر که خودت اعتراف کردی…این تمام!
    اما جناب عر عر دبلیوسی؟؟شما فرار به جلو کردی…توپو انداختی تو زمین اهل سنت…
    شما اصول دینت مگر امامت نیست؟؟میخواهی بگی مولی بمعنی سرپرستی هم در قرآن آمده؟؟خب بمعنی سرپرستی”هههممم” آمده…که چی؟؟؟
    من همه ی آیاتی که در بوق و کرنا کردی خواندم…
    کجاست که بگوید مولای شما (بمعنی سرپرستی)” علی” است؟؟؟؟؟؟
    شما انقد که زور زدی، از قرآن مولای را گفتی بمعنی جانشینی هم هست….فقط همین…اما کجاست” سرپرستی علی” در قرآن؟؟؟کجاست اصول دینتان در قرآن؟؟؟
    میخواهی من آیات مربوط به اصول دینم را در قرآن یاورم تا سرت سوت بکشد؟؟؟؟؟؟؟؟
    آیات مربوط به اصول دینت کجاست؟؟؟آیات مربوط به سرپرست بودن علی و امام بودن علی (امامت مورد نظر شما با اون توصیفاتتان مثل عصمت و … ، امام زمانتان و غیبتهایش کجاست؟؟کجای قرآن است که اگر کسی کمترین ردی بنویسد در مورد کافر میخوانیدش) کجاست؟؟؟
    تدلیس نکن ملا…
    در پاسخ به: Reply To: اگر حق هستین چرا به دروغ متوسل میشوید.! #5410
    چشم شما روشن: پیامبر چه میگوید:

    لا إيمانَ لمنْ لا أمانةَ لهُ، و لا صلاةَ لمنْ لا طُهورَ لهُ، و لا دينَ لمنْ لا صلاةَ لهُ، و موضعُ الصلاةِ منَ الدينِ كموضعِ الرأسِ من الجسدِ.
    الراوي: عبدالله بن عمر المحدث: السيوطي – المصدر: الجامع الصغير – الصفحة أو الرقم: 9705
    البته باید بگویم: خلاصة حكم المحدث:” ضعيف” استتتتتتتت…

    حدیثی دیگر مشابه از کتب دیگر حدیث:

    لا إيمانَ لِمَن لا أمانةَ له ، ولا صلاةَ لِمَن لا طُهُورَ له ، ولا دِينَ لِمَن لا صلاةَ له ، ومَوْضِعُ الصلاةِ من الدِّينِ كمَوْضِعِ الرأسِ من الجَسَدِ
    الراوي: عبدالله بن عمر المحدث: الألباني – المصدر: ضعيف الجامع – الصفحة أو الرقم: 6178
    البته بازم بگم:خلاصة حكم المحدث: “ضعيف”

    یا این حدیث:
    لا إيمانَ لِمَن لا أمانةَ له والذي نفسِي بيدِه لا تدخلوا الجنةَ حتى تؤمنوا في روايةٍ أخرَى عنه لا دينَ لِمَن لا أمانةَ له
    الراوي: أبو أمامة الباهلي المحدث: الهيثمي – المصدر: مجمع الزوائد – الصفحة أو الرقم: 1/101
    خلاصة حكم المحدث: فيه القاسم أبو عبد الرحمن وهو ضعيف عند الأكثرين
    و خیلی احادیث مشابه دیگر که ضعیف هستند…

    این کلک روافض دیگر قدیمی شده جناب…
    بهتر است بجاینصیحت کردن خوانندگان سسایت به عدم تعصب، خودت تعصب را کنار بگذاری.
    حتی در این احادیث ضعیف هم حرفی از تقیه=دروغ نیامده!!!!!( البته تعجبی ندارد)
    احتمالا این حدیث را از کتب خودت آوردی….

    در پاسخ به: Reply To: اگر حق هستین چرا به دروغ متوسل میشوید.! #5409
    استأذنَ رجلٌ على رسولِ اللَّهِ صلَّى اللَّهُ عليهِ وسلَّمَ وأنا عندَهُ فقالَ بئسَ ابنُ العشيرةِ أو أخو العشيرةِ ثمَّ أذِنَ لهُ فألانَ لهُ القولَ فلمَّا خرجَ قلتُ لهُ يا رسولَ اللَّهِ قلتَ لهُ ما قلتَ ثمَّ ألنتَ لهُ القولَ فقالَ يا عائشةُ إنَّ من شرِّ النَّاسِ من تركهُ النَّاسُ أو ودعهُ النَّاسُ اتِّقاءَ فُحشِهِ
    الراوي: عائشة أم المؤمنين المحدث: الألباني – المصدر: صحيح الترمذي – الصفحة أو الرقم: 1996
    خلاصة حكم المحدث: صحيح

    و بسیاری دیگر…
    که این احادیث و حدیثی که تو آوردی دلیل بر دروغ=تقیه پیامبر نیست…
    بلکه روایتی برای پرهیز از بددهنی کردن است و اینکه باید با نرمی با دیگران سخن گفت…برو توبه کن از دروغ بر پیامبر …

    در پاسخ به: Reply To: دفاع از احادیث شیعه ۲ #5406
    جناب رافضی؟ شما بهتر بود با توجه به مطالبی که میگذاری اسم برای تایپیک انتخاب مینمودی!
    الان چیزی در مورد دفاع از احادیث شیعه ننوشتی..و همش در مورد احادیث اهل سنت بد گفتی!!
    بهتر بود اسم تایپیک را میگذاشتی: سوالاتی در مورد برخی احادیث اهل سنت و سوالاتی در مورد اصحاب!!
    با این مطالبی که گذاشتی، یعنی قبول کردی که احادیثتان پر از خرافات است و داری تلاش بیهوده میکنی که بگی این گونه خرافات در کتب حدیث اهل سنت هم وجود دارد..همین…
    از چاله به چاه انداختی خودت را….خودت خبر نداری….
در حال نمایش 15 نوشته (از کل 92)