فدای عمر

پاسخ های ارسال شده در انجمن

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 26)
  • نویسنده
    نوشته ها

  • فدای عمر
    کاربر
    ﺿﻤﻦ ﺯﻧﺪﮔﺎﻧﻲ ﺍﺣﻤﺪ ﺑﻦ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﺳﺮﻱ ﺑﻦ ﻳﺤﻴﻰ ﺑﻦ ﺃﺑﻲ ﺩﺍﺭﻡ
    ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﻳﻦ ﺷﺨﺺ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ : » ﻭﻱ ﺷﺨﺼﻲ
    ﮐﻮﻓﻲ، ﺭﺍﻓﻀﻲ ﻭ ﮐﺬﺍﺏ ﺍﺳﺖ .
    ﺣﺎﮐﻢ ﺍﺯ ﻭﻱ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﮔﻔﺘﻪ : ﺍﺣﻤﺪ ﺭﺍﻓﻀﻲ ﻭﻏﻴﺮﺛﻘﻪ ﺍﺳﺖ .
    ﻭﺳﭙﺲ ﺍﺯ ﻗﻮﻝ ﺣﺎﻓﻆ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﺍﺣﻤﺪ ﺑﻦ ﺣﻤﺎﺩ ﮐﻮﻓﻲ ﻧﻘﻞ ﮐﺮﺩﻩ
    ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺷﺨﺺ ﺩﺭ ﺁﺧﺮ ﻋﻤﺮﺵ، ﻓﻘﻂ ﻣﺜﺎﻟﺐ ) ﺑﺪﮔﻮﻳﻲ( ﺑﻪ
    ﻧﺰﺩﺵ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﻲﺷﺪ، ﻣﻦ ﺑﻪ ﻧﺰﺩﺵ ﺭﻓﺘﻢ ﺩﻳﺪﻡ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﻱ ﺑﺮ ﺍﻭ
    ﺍﻳﻦ ﻣﻄﻠﺐ ﺭﺍ ﻣﻲﺧﻮﺍﻧﺪ : ﺇﻥ ﻋﻤﺮ ﺭﻓﺲ ﻓﺎﻃﻤﺔ ﺣﺘﻰ ﺍﺳﻘﻄﺖ
    ﺑﻤﺤﺴﻦ . ﻭ ﺩﺭ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﻧﻴﺰ ﭼﻨﺪﻳﻦ ﻳﺎﻭﻩﮔﻮﻳﻲ ﺍﺯ ﻭﻱ ﺫﮐﺮ ﻣﻲﮐﻨﺪ ﻭ
    ﺩﺭ ﺁﺧﺮ ﻣﻲﮔﻮﻳﺪ : ﻣﻦ ﺍﺯ ﻭﻱ ﮐﻨﺎﺭﻩﮔﻴﺮﻱ ﻧﻤﻮﺩﻡ ﻭ ﺩﺭ ﻧﻤﺎﺯ
    ﺟﻨﺎﺯﻩﺍﺵ ﻧﻴﺰ ﺷﺮﮐﺖ ﻧﮑﺮﺩﻡ . «
    ﻟﺬﺍ ﺍﻳﻦ ﻣﻄﻠﺐ ﮐﻪ ﻧﻘﻞ ﺷﺪﻩ، ﻫﻴﭻ ﮔﻮﻧﻪ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭﻱ ﺍﺯ ﻟﺤﺎﻅ ﺗﺎﺭﻳﺨﻲ
    ﻭ ﺳﻨﺪﻱ ﻧﺪﺍﺭﺩ
    در پاسخ به: Reply To: آیا عبدالله بن زبیر ابن المتعه بود!!! #5874

    فدای عمر
    کاربر
    السلام علیکم
    اسماء بنثانیا اسماء بنت ابی بکر رضی الله عنهما قبل از هجرت با زبیر بن العوام رضی الله عنه ازدواج کرده است و در سال اول هجرت عبدالله بن زبیر رضی الله عنهما به دنیا آمده است .
    ابن سعد در ترجمه اسماء بنت ابی بکر می نویسد :
    تزوجهاالزبير بن العوام بن خويلد بن أسد بن عبد العزى بن قصيفولدت له عبد اللهوعروة والمنذر وعاصما والمهاجر وخديجة الكبرى وأم الحسن وعائشة
    زبیر بن عوام بن خویلد بن اسد بن عبدالعزی بن قضی با او ازدواج کرد برای او بدنیا آورد عبدالله و عروه و منذر و عاصم و مهاجر و خدیجه کبری و ام حسن و عائشه.
    الطبقات الكبرى 8/250؛ الناشر : دار صادر – بيروت
    حافظ ابن عساکر با اسنادش از ابوعبدالله بن منده در ترجمه اسماء بنت ابی بکر نقل کرده که گفته است:
    وهي أم عبد الله ابن الزبيرتزوجهاالزبير بن العوام بمكة فولدت له عدة ثم طلقها
    و او مادر عبدالله بن زبیر است که در مکه زبیر بن عوام با او ازدواج کرد و فرزندانی برای او بدنیا آورد ،سپس اورا طلاق داد.
    تاريخ مدينة دمشق 69 / 8؛ الناشر:دار الفكر- بيروت -لبنان،الطبعة الاولى 1419 – 1998 م
    حافظ ذهبی در ترجمه اسماء بنت ابی بکر می نویسد:
    هاجرت حاملا بعبد الله
    هجرت کرد ]در حالی که باردار و[ حامله به عبدالله بود.
    سير أعلام النبلاء 2 / 288 ؛الناشر:مؤسسة الرسالة بيروت، الطبعة التاسعة 1413 – 1993 م
    حافظ ابن حجر در ترجمه اسماء بنت ابی بکر رضی الله عنهما می نویسد:
    أسلمت قديما بمكة قال بن إسحاق بعد سبعة عشر نفسا وتزوجهاالزبير بن العوام وهاجرت وهيحامل منه بولده عبد اللهفوضعته بقباء
    در]همان اوایل بعثت در[ مکه مسلمان شد ،ابن اسحاق گفته است: بعد از 17 نفر اسلام آورده است و با زبیر بن عوام رضی الله عنه ازدواج کرد و هجرت نمود و از او )زبیر بن عوام( باردار شد به فرزندش عبدالله که در قباء وضع حمل کرد.
    الإصابة في تمييز الصحابة 7/486؛ الناشر : دار الجيل – بيروت ،الطبعة الأولى ، 1412هـ
    اسماء بنت ابی بکر رضی الله عنهما ازدواج خود با زبیر رضی الله عنه را چنين بیان مي كند:
    تزوجنيالزبير وما له في الأرض من مال ولا مملوك ولا شي غير ناضح وغير فرسه…
    زبير با من ازدواج كرد و در حالی که در روي زمين هيچ نوع ثروتی اعم از برده يا چيز ديگري نداشت ، به جز اسب و شتري كه آب مي كشيد…
    صحيح البخاري 5/2002 ح 4926؛الناشر :دار ابن كثير ، اليمامة – بيروت، الطبعة الثالثة ، 1407 – 1987م
    صحيح مسلم 4/1716 ح 2182؛ الناشر : دار إحياء التراث العربي – بيروت
    صحيح ابن حبان 10/352 ح 4500؛ الناشر : مؤسسة الرسالة – بيروت ،الطبعة الثانية ، 1414 – 1993م
    سنن النسائي الكبرى 5/372 ح 9170؛الناشر :دار الكتب العلمية – بيروت، الطبعة الأولى، 1411 – 1991م
    مسند أحمد بن حنبل 6/347 ح 26982؛ الناشر : مؤسسة قرطبة – القاهرة
    در پاسخ به: Reply To: آیا عبدالله بن زبیر ابن المتعه بود!!! #5879

    فدای عمر
    کاربر
    این روافض بر صحابی ای طعن می زنند که اولین مولود در اسلام بعد از هجرت بوده است،در صحیحین و سنن و مسانید و دیگر کتب معتبر اهل سنت آمده است:
    عن أسماء : أنهاحملت بعبدالله بن الزبير بمكةقالت فخرجت وأنا متم فأتيت المدينة فنزلت بقباء فولدته بقباء ثم أتيت رسول الله صلى الله عليه و سلم فوضعه في حجره ثم دعا بتمرة فمضغها ثم تفل في فيه فكان أول شيء دخل جوفه ريق رسول الله صلى الله عليه و سلم ثم حنكه بالتمرة ثم دعا له وبرك عليهوكان أول مولود ولد في الإسلام
    از اسماء ]بنت ابی بکر[ رضي ‏الله‏ عنها روایت شده است که گفت: باردار بودم و عبدالله بن زبير رضي الله عنهما را در شكم داشتم در مکه. دوران حاملگي ام به پايان رسيده بود كه به مدينه، هجرت نمودم و در قباء، منزل گرفتم و در آنجا، وضع حمل نمودم. سپس فرزندم را نزد رسول الله صلی الله علیه و سلم بردم و درآغوش ایشان گذاشتم. رسول الله صلی الله علیه و سلم خرمايي خواست، آن را جويد و در دهانش، آب دهان انداخت. پس اولين چيزي كه وارد شكم اش شد، آب دهان رسول الله صلی الله علیه و سلم بود. آنگاه، او را با خرمايي ديگر، تحنيك نمود. سپس، برايش دعا و طلب بركت نمود. و او اولين كودك در اسلام بود]از مهاجرین که در مدینه[ به دنيا آمد.
    صحیح بخاری 3/1422 ح3697؛ الناشر : دار ابن كثير ، اليمامة – بيروت، الطبعة الثالثة ، 1407 – 1987م
    صحیح مسلم 3/1690 ح 2146؛ الناشر : دار إحياء التراث العربي – بيروت
    مسند احمد بن حنبل 6/347 ح 26983؛ الناشر : مؤسسة قرطبة – القاهرة
    حافظ ابن حجر در فتح الباری می نویسد:
    وأن مولد عبد الله بن الزبير كان في السنة الأولى وهو المعتمد
    تولد عبدالله بن زبیر رضی الله عنهما در سال اول ]هجرت[بوده است و آن صحیح است.
    فتح الباري شرح صحيح البخاري 7/248؛ الناشر : دار المعرفة – بيروت ، 1379هـ
    با تولد عبدالله بن زبیر رضی الله عنه در مدینه که در حقیقت اولین کودکی بود در اسلام بعد از هجرت متولد شد مسلمانان بسیار خوشحال شدند و تکبیر گفتند ؛زیرا یهودیان گفته بودند که مسلمانان را سحر و جادو کرده ایم تا فرزندی از ایشان متولد نشود اما با تولد عبد الله بن زبیر رضی الله عنهما این خرافه باطل شد.
    در پاسخ به: Reply To: آیا عبدالله بن زبیر ابن المتعه بود!!! #5880

    فدای عمر
    کاربر
    حافظ ابن حجر در این رابطه از عبدالله بن رومی نقل کرده که گفته است:
    ففرح المسلمون فرحا شديدا لأن اليهود كانوا يقولون سحرناهم حتى لا يولد لهم
    ]با تولد عبدالله بن زبیر[ مسلمانان بسیار خوشحال شدند؛زیرا یهود گفته بودند که مسلمانان را سحر و جادو کرده ایم تا فرزندی از ایشان متولد نشود.
    فتح الباري شرح صحيح البخاري 7/248؛ الناشر : دار المعرفة – بيروت ، 1379هـ
    و در حدیث صحیح وارد شده است که سیدنا و مولانا رسول الله صلی الله علیه و سلم ، ابن زبیر رضی الله عنهما را مسح نموده است و اورا به اسم عبدالله نام نهاد و برای او دعا کرد:
    قالت أسماء ثم مسحه وصلى عليه وسماه عبدالله
    اسماء رضی الله عنها گفته است: رسول الله صلی الله علیه و سلم او را مسح کرد و برای او دعا نمود و او را عبدالله اسم گذاشت.
    صحيح مسلم 3/1690 ح 2146؛ الناشر : دار إحياء التراث العربي – بيروت
    شرح النووي على صحيح مسلم 14/126؛ الناشر :دار إحياء التراث العربي – بيروت، الطبعة الثانية،1392هـ
    عبدالـ
    عبدالله بن زبیر رضی الله عنهما در حالی که هفت یا هشت سال بیشتر نداشته است با سیدنا و مولانا رسول الله صلی الله علیه و سلم بیعت کرده است، اسماء بنت ابی بکر رضی الله عنهما می گوید:
    أن بن الزبير جاء وهو بن سبع سنين أوثمان ليبايع رسول الله صلى الله عليه و سلم وأمره بذلك الزبير فتبسم رسول الله صلى الله عليه و سلم حين رآه مقبلا إليه ثم بايعه
    ابن زبیر رضی الله عنهما آمد و او پسری هفت یا هشت ساله بود که با رسول الله صلی الله علیه و سلم بیعت کند و زبیر ]پدرش [رضی الله عنهما به او امر کرد تا بیعت کند و رسول الله صلی الله علیه و سلم هنگامی که او را دید روبه او نمود تبسیمی کرد سپس ]عبدالله[ با ایشان بیعت کرد.
    امام نووی در شرحش بر این حدیث می گوید:
    هذه بيعة تبريك وتشريف لابيعة تكليف… وفى هذا الحديث مع ماسبق شرحه مناقب كثيرة لعبدالله بن الزبير رضى الله عنه منها أن النبى صلى الله عليه و سلم مسح عليه وبارك عليه ودعا له وأول شيء دخل جوفه ريقه صلى الله عليه و سلم وأنه أول من ولد فى الاسلام بالمدينة والله أعلم
    این]بیعت در روایت[، بیعت تبریک و تشریف است نه بیعت تکلیف و در این حدیث که شرحش گذشت مناقب زیادی برای عبدالله بن زبیر رضی الله عنهما است که پیامبر صلی الله علیه و سلم بر او دست کشید و برای او طلب برکت نمود و اولین چیزی که داخل شکمش شد آب دهان آن حضرت صلی الله علیه و سلم بود و همانا او اولین کسی است که در اسلام در مدینه ]بعد از هجرت[ متولد شد.
    شرح النووي على صحيح مسلم 14/126؛الناشر : دار إحياء التراث العربي – بيروت، الطبعة الثانية ، 1392هـ
    در کتاب “مستدرک الوسائل ” ،محدث نوری )شیعی( با اسنادش از علی بن ابی طالب رضی الله عنه روایت کرده است که:
    أول مولود في الإسلام عبدالله بن الزبیر
    اولین کودکی که متولد شد در اسلام عبدالله بن زبیر بوده است.
    مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل 8/302 ح 9501
    در پاسخ به: Reply To: آیا عبدالله بن زبیر ابن المتعه بود!!! #5881

    فدای عمر
    کاربر
    جالب اینکه جناب محدث نوری روایت بسیار طولانی را نقل کرده است که عبدالله بن عباس خطاب به عبدالله بن زبیر رضی الله عنهم گفته است:
    أنت أول مولود ولد في الاسلام من متعة
    تو اولین مولود در اسلام که از متعه متولد شده هستی.
    مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل 14/474-485 ح 17348
    می گویم:اولا در سند این روایت باطل و دروغ ،”المفضل بن عمر” و “محمد بن المفضل” و “عمر بن فرات” وجود دارد که ترجمه این روات را در ذیل از کتب رجالی شیعه نقل می کنیم:
    المفضل بن عمر الجعفي أبو عبد الله‏ :
    شيخ نجاشى می گوید:
    فاسد المذهب، مضطرب الرواية، لا يعبأ به‏
    داراي مذهب فاسد و مضطرب الروايه است كه روايات او اعتبار و ارزش ندارد.
    رجال النجاشى ص 417 رقم ترجمه 1112
    شیخ ابن الغضائری و دیگران می گویند:
    ضعيف متهافت مرتفع القول خطابي و قد زيد عليه شي‏ء كثير و حمل الغلاة في حديثه حملا عظيما و لا يجوز أن يكتب حديثه و روى عن أبي عبد الله و أبي الحسن عليهما السلام.
    ضعيف و بی ارزش است كه اقوال او فاقد اعتبار است كه غلات از او روايت زيادي را نقل مي کردند و كتابت احاديثش جايز نيست و از ابوعبدالله و ابو الحسن علیهما السلام روایت کرده است.
    رجال ابن الغضائري – كتاب الضعفاء، 6/131 ؛ منتهى المقال في أحوال الرجال 6/ 311 رقم ترجمه 3029
    محمد بن المفضل:
    در ترجمه ی راوی مذکور در کتب رجالی جرح و تعدیلی بیان نشده است.
    معجم رجال الحدیث 18/283 رقم ترجمه 11846
    عمر بن فرات:
    کاتب، بغداذی)بغدادی(، غالی
    رجال الشیخ ص 362 ؛ رجال ابن داود 489 رقم ترجمه 360
    ثانیا این روایت مخالف روایتی است که پیشتر از علی بن ابی طالب رضی الله عنه نقل کردیم و سند آن روایت از اهل بیت اند و تضعیف نشده است.
    ثالثا حتی اگر سند مشکلی نداشته باشد از نظر متن دارای اشکال است و باطل می باشد ؛زیرا قبلا ثابت کردیم که اسماء بنت ابی بکر رضی الله عنهما در مکه قبل از هجرت با زبیر بن عوام رضی الله عنه ازدواج کرده است و هنگام هجرت به مدینه باردار بوده است و در همان سال اول هجرت عبدالله به دنیا آمده و اولین مولود در اسلام از مهاجران بوده است که موجب شادی و فرح مسلمانان شد.و صیغه یا همان ازدواج موقت مدتها بعد در اضطرار و در یکی دو غزوه مباح بوده و بعد از آن برای همیشه حرام شده است.
    در پاسخ به: Reply To: آیا عبدالله بن زبیر ابن المتعه بود!!! #5882

    فدای عمر
    کاربر
    شاید کسی بپرسد چگونه متعه در مقطع زمانی مباح بوده پس آیا این عملی همانند زنا نبوده است؟
    در جواب می گوبیم:متعه یا همان ازدواج موقت از انواع ازدواج هایی بوده است که در زمان قبل از اسلام یعنی در زمان جاهلیت مشهور و صورت می گرفته است و با آمدن اسلام تمام این ازدواج ها باطل شد جز نکاح دائم که اکنون در بین مسلمانان مشهور و ثابت است و از جمله ازدواج هایی که باطل گردید متعه بوده است و لیکن در یکی دو غزوه در شرایط اضطرار مباح گردید و اصلا برای آن اجر و ثوابی ذکر نشده است و بعد از آن به دستور رسول الله صلی الله علیه و سلم برای همیشه از آن نهی شد و احادیث صحیحی در این رابطه در کتب معتبر موجود است و این تحریم از سوی شرع مقدس آمده است.
    روایتی که رافضی به آن استناد کردند از ابو جعفر طحاوی ، در ذیل بررسی می کنیم تا بطلان استناد این قوم مشخص شود:
    حدثنا صالح بن عبد الرحمن قال ثنا سعيد بن منصور قال ثنا هشام قال أخبرنا أبو بشر عن سعيد بن جبير قال : سمعت عبد الله بن الزبير يخطب وهو يعرض بابن عباس يعيب عليه قوله فيالمتعةفقال بن عباس يسأل أمه إن كان صادقا فسألها فقالت صدق بن عباس قد كان ذلك فقال بن عباس رضي الله عنهما لو شئت لسميت رجالا من قريش ولدوا فيها
    از عبد الله بن زبير شنيدم كه سخنرانى مى كرد و به ابن عباس كنايه مى زد، و نظر او را در مورد متعه، بر او عيب مى گرفت . ابن عباس گفت: اگر راست مى گويد از مادرش بپرسد!!! او نيز از مادرش پرسيد؛ مادرش )اسماء دختر ابوبكر( گفت: ابن عباس راست مى گويد، چنين است! ابن عباس نيز گفت: اگر بخواهم، نام مردانى از قريش را مى برم كه همگى از متعه به دنيا آمده اند .
    شرح معاني الآثار 3/شرح معاني الآثار 3/24 ؛ ناشر: دار الكتب العلمية – بيروت، الطبعة: الأولى، 1399 هـ
    جواب:
    اولا کجا در روایت تصریح شده است که عبدالله بن زبیر رضی الله عنهما از متعه نساء به دنیا آمده است؟صرف اینکه در مورد متعه از اسماء بنت ابی بکر رضی الله عنهما پرسیده شده است و ایشان ابن عباس رضی الله عنهما را تصدیق کردند که به معنی متولد بودن ابن زبیر رضی الله عنهما از متعه نیست حاشا و کلا.
    ثانیا در روایت مذکور اصلا اشاره به متعه نساء نشده است ، بلکه تنها لفظ”المتعة” آمده است که باید عرض کنم متعه دونوع است یکی متعه نساء و دیگری متعه حج و علت تصدیق ابن عباس رضی الله عنهما از سوی اسماء بنت ابی بکر رضی الله عنهما در خصوص متعه حج است . در ذیل برخی از آن روایات را ذکر می کنیم:
    در پاسخ به: Reply To: امامزاده قلقلی #5884

    فدای عمر
    کاربر
    حضرت علی ع به چه چیزهایی متوسل میشدندوبه آن سفارش میکردند؟آیااهلسنت شیعه وپیرو واقعی علی رض هستندیاآخوندا وشیعیان آنها؟ 110- و من خطبة له ( عليه السلام )

    إِنَّ أَفْضَلَ مَا تَوَسَّلَ بِهِ الْمُتَوَسِّلُونَ إِلَي اللَّهِ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَي الْإِيمَانُ بِهِ وَ بِرَسُولِهِ وَ الْجِهَادُ فِي سَبِيلِهِ فَإِنَّهُ ذِرْوَةُ الْإِسْلَامِ وَ كَلِمَةُ الْإِخْلَاصِ فَإِنَّهَا الْفِطْرَةُ وَ إِقَامُ الصَّلَاةِ فَإِنَّهَا الْمِلَّةُ وَ إِيتَاءُ الزَّكَاةِ فَإِنَّهَا فَرِيضَةٌ وَاجِبَةٌ وَ صَوْمُ شَهْرِ رَمَضَانَ فَإِنَّهُ جُنَّةٌ مِنَ الْعِقَابِ وَ حَجُّ الْبَيْتِ وَ اعْتِمَارُهُ فَإِنَّهُمَا يَنْفِيَانِ الْفَقْرَ وَ يَرْحَضَانِ الذَّنْبَ وَ صِلَةُ الرَّحِمِ فَإِنَّهَا مَثْرَاةٌ فِي الْمَالِ وَ مَنْسَأَةٌ فِي الْأَجَلِ وَ صَدَقَةُ السِّرِّ فَإِنَّهَا تُكَفِّرُ الْخَطِيئَةَ وَ صَدَقَةُ الْعَلَانِيَةِ فَإِنَّهَا تَدْفَعُ مِيتَةَ السُّوءِ وَ صَنَائِعُ الْمَعْرُوفِ فَإِنَّهَا تَقِي مَصَارِعَ الْهَوَانِ أَفِيضُوا فِي ذِكْرِ اللَّهِ فَإِنَّهُ أَحْسَنُ الذِّكْرِ وَ ارْغَبُوا فِيمَا وَعَدَ الْمُتَّقِينَ فَإِنَّ وَعْدَهُ أَصْدَقُ الْوَعْدِ وَ اقْتَدُوا بِهَدْيِ نَبِيِّكُمْ فَإِنَّهُ أَفْضَلُ الْهَدْيِ وَ اسْتَنُّوا بِسُنَّتِهِ فَإِنَّهَا أَهْدَي السُّنَنِ .
    خطبه 110-
    همانا بهترين چيزي كه انسانها مي توانند با آن به خداي سبحان متوسل شوند، ايمان به خدا و ايمان به پيامبر (ص) و جهاد در راه خداست، كه جهاد قله بلند اسلام، و يكتا دانستن خدا، بر اساس فطرت انساني است، برپا داشتن نماز آيين ملت اسلام، و پرداختن زكات تكليف واجب الهي، و روزه ماه رمضان سپري برابر عذاب الهي است، و حج و عمره، نابودكننده فقر و شستشودهنده گناهان است. و صله رحم مايه فزوني مال و طول عمر، و صدقه هاي پنهاني نابودكننده گناهان، و صدقه آشكارا، مرگهاي ناگهاني و زشت را باز مي دارد، و نيكوكاري، از ذلت و خواري نگه مي دارد.
    به ياد خدا باشيد كه نيكوترين ذكر است، و آنچه پرهيزگاران را وعده دادند آرزو كنيد كه وعده خدا راست ترين وعده هاست، از راه و رسم پيامبرتان پيروي كنيد كه بهترين راهنماي هدايت است، رفتارتان را با روش پيامبر (ص) تطبيق دهيد كه هدايت كننده ترين روشهاست. !!!!!چرا حضرت علی اسمی از قبوراءمه وامامزادگان جهت توسل نمیبرد آیاغیرازاین است که شیعه این توسلهای جایز رو رهاکرده وبه توسلهای ناجایزمتمسک میشود مگه علی رض نفهمیدکه قبور اءمه وامامزاده قلقلی ها وبیژن ها وعین وغین ها شفامیدهدووسیله تقرب هست ولی آخوندها فهمیدندآیاغیرازاین است که گنبدهاوبارگاههاامامزادگانی که ماهیانه برتعدادشان افزوده میشودوامامزادگانی براساس خواب ورویا ورمالی سرازخاک برمی آوردو وسیله تقرب به خدامیشودآیا این گنبدهاوامامزاده سازی منبع تامین شغل آخونداوتامین حقوق وحس قدرت طلبی وزراندوزی آخوندا بنام خمس ونذورات وسهم امام و منبع تامین حس شهوت رانی آنها بنام صیغه نیست چراعلی واءمه هنگام مصاءب وگرفتاری به نماز ودعا و…متوسل میشدندونه به قبر ابوطالب وپیامبران پیشین وحضرت محمدص وخدیجه رض و…ای شیعیان جهان بیدارشوید افلا تعقلون!!!!؟

    در پاسخ به: Reply To: امامزاده قلقلی #5887

    فدای عمر
    کاربر
    قبلا توسل قطعا شرک بود. فعلا توسل شرک است اما موارد جایزی هم دارد. توسل که قبلا شرک بود و الان با شرایطی شرک مجاز محسوب میشود فقط این چیزی است که ما میگوییم. توسل که قبلا شرک بود و الان با شرایطی شرک مجاز است و فقط این چیزی است که ما میگوییم برای هر مصداقش سند میخواهد. چرا؟ چون ما میگوییم.!

    کمی قبلتر میگفتن که توسل عین شرک است. آهای اهل سنت دنیا بیدار شوید که عده ای پیدا شده اند و میگویند توسل جایز. این همان شرک جایز است. چرا مذهبتان این همه تضاد و تناقض دارد. چرا اساس مذهبتان را با تناقض ساخته اید. چرا درصدد فریب دادن مردم هستید. یه کم این حرفها آشنا نیست؟
    توسل شرک هست یا نیست؟ اگر هست مجاز و غیر مجاز دارد؟ اگر نیست آیا تمام مصادیقش معلوم شده؟ این احصاء و انحصار را نشان ما هم بدهید.
    .

    واقعا نظرت رااز قلقلی گرفتی یا نظراهلسنته؟؟؟؟؟
    دوست من تا ازعقایداهلسنت اطلاعی نداری لطفا اظهارنظری نکن بهت بخندند کی گفته اهلسنت توسل رو قبول نداره بدان ما اهلسنت توسل جایز ومشروع وتوسل ناجایز وغیرمشروع داریم که جهت اطلاع شما اینجا ذکرمیکنم اصلیترین بحث شما همین بود ولی بقیه قسمتها جواب ساده ای داره که درنوبت بعدان شاء الله جواب میدم توسل مشروع و جايز

    1- تـوسل به ذات خداي تعالي جايز است، مانند اينكه بگوئي: يا الله.

    2- توسل به يكي از اسماء الله: يا رحمن، يا رحيم، يا حي، يا قيوم .

    3- توسل به صفات بارىتعالي: اللهم برحمتك أستغيث خدايا به رحمت تو دادرسي و استغاثه مىكنم (فرياد رسي مىكنم). و مانند اينها.

    4- توسل به دعاي مرد صالحي كه زنده است و وجود دارد، مثلاً مىگوئيم: اي شيخ برايم دعا كن، و ماننـد اين، چنانكه صحابـه y از رسول الله e طلب باران مىكردند .

    در پاسخ به: Reply To: امامزاده قلقلی #5888

    فدای عمر
    کاربر
    5- توسل به عمل نيك و صالح: مانند قصة اصحاب غاري كه صخره اي درِ غار را بر روي آنها بست، و خدا را با اعمال صالحي كه انجام داده بودند دعا كردند، خداوند مشكل آنها را بر طرف كرد و از غار بيرون آمدند.ویاخطبه 110نهج البلاغه که حضرت علی بهترین چیزهایی که میشه به آن توسل کرد اعمال صالحه مثل نمازوروزه وزکات وصدقه و…است اما سؤال و طلب از مردگان و يا شخص غير حاضر بطور مباشر، شرك اكبر بشمار مىرود.و خداوند بندگان را ارشاد و راهنمائي كرده تا فقط او را بخوانند، و غير از او را نخوانند، و وعده به اجابت داده است، فرمودند: )وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُواْ لِي وَلْيُؤْمِنُواْ بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ((186) سورة البقرة.[وهنگاميكه بندگانم از تو درباره من بپرسند من نزديكم و دعاي دعا كننده را هنگاميكه مرا بخواند پاسخ مىگويم پس آنان هم دعوت مرا بپذيرند و به من ايمان بياورند تا آنان راه يابند].و فرمودند: )وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ((60) سورة غافر.[پروردگار شما مىگويد: مرا بفرياد خوانيد تا بپذيرم].و ما را راهنمائي كرده تا تنها از او كمك بخواهيم، و ما در هر ركعت نماز چنين مىگوييم: )إِيَّاكَ نَعْبُدُ وإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ((5) سورة الفاتحة.[پروردگارا تنها تو را مىپرستيم، و از تو ياري مىجوييم].با اينحال مىبينيي كه بيشتر نمازگزاران اگر اجابت دعايشان به تأخير افتاد، بسوي قبرها و ضريح رو مىآورند و به آنها توسل مىجويند، در حاليكه خداوند تواناست كه فوراً دعاي آنها را اجابت كند، ولي اين يك نوع ابتلاء و امتحان براي بندگانش مىباشد، چون حكمت الهي موجب شده تا بندگان خود را امتحان كند، و ممكن است اجابت بنده را بتأخير انداخته تا صدق و راستي او را بداند، چون اگر صادق باشد بر شدائد و مصيبتها صبر كرده استوار مىشود، و بجز خدا كس ديگري را نخواهد خواند، ا
    در پاسخ به: Reply To: امامزاده قلقلی #5889

    فدای عمر
    کاربر
    گر هم كوهها بر سرش پايين آيد، و يا زمين شكافته شده او را ببلعد، و اين گونه اشخاص اعتماد و توكلشان بر خدا قوي و محكم است.پس مطمئاً خدا درخواست او را بدون جواب نمىگذارد و فرد ديگر در اين امتحان به فتنه افتاده و فريفته مىشود، ايمان او ضعيف شده، و شيطان اينكار را برايش زينت داده تا او را از دايره اسلام خارج نمايد، و سوگند خود را برآورده كند هنگامي كه گفت: )قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ(82)إِلاَّ عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ((83) سورة ص.[گفت به عزت و عظمتت سوگند كه (در پرتو عمر جاويدان وتلاش بي امان) همه آنان را گمراه خواهم كرد، مگر بندگان مخلص تو از ايشان را (كه بر آنان سلطه وقدرتي نداشته و وسوسه ام در ايشان نمىگيرد‌)].و مصداق آن ابتلا و امتحاني كه براي بشريت است، خداوند مىفرمايد: )أَحَسِبَ النَّاسُ أَن يُتْرَكُوا أَن يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لاَ يُفْتَنُونَ(2)وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِينَ(3)( سورة العنكبوت.[آيا مردمان گمان برده اند همين كه بگويند ايمان آورده ايم به حال خود رها مىشوند و ايشان (با تكاليف و وظايف و رنجها و سختيهايي كه بايد در راه آئين آسماني تحمل كرد) آزمايش نميگردند؟ ما كساني را كه قبل از ايشان بوده اند (با انوع تكاليف و مشقات و با اقسام نعمتها و محنتها) آزمايش كرده ايم، آخر بايد خدا بداند چه كساني راست مىگويند، و چه كساني دروغ مىگويند].
    در پاسخ به: Reply To: امامزاده قلقلی #5893

    فدای عمر
    کاربر
    به نام الله
    بنظرم قلقلی اهلسنت هست جای جواب دادن اومدی راجع ب توسل اهلسنت تحقیق کنی !!!!سوال من واضح نبود بنظرم .

    تحقیق که چه عرض کنم …بقیه روبه خود بخندونی

    {هنوز منتظرم تا عنوان مطلب را عوض کنی.}

    ترفندجدیدبرای جواب ندادن
    اسم چیوعوض کنم بیژن شد بی جن می خوای قلقلی هم عوض کنم؟؟چی خوبه نظرشمامحترمه

    فقط در دو آيه کلمه وسيله آمده، يکى آيه ٣٥ سوره مائده، ديگر آيه ٥٧ سورۀ اسرا ء.
    آيه سورۀ مائده همان آيه مورد نظر ملایان شیعه است ، آيه اينطور است:
    »يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ«)مائدة: 35(.
    )اى ايمان آوردندگان! از خدا بترسيد به سوى خدا وسيله بجوييد و در راهش جهاد کنيد شايد که نجات يابيد(.
    در خود آيه هم اگر ملا ها مردم را گمراه نکنند معنى وسيله معلوم است. در اينجا وسيله يعنى جهاد، اما چون که ذهن مردم را مغشوش کرده اند معنى وسيله را درست درک نمیکنن !
    درحاليکه آيه واضح است.
    فرض کنيد پدرتان، شما را نصيحت کند و بگويد: اى پسر مرا راضى کن و درس بخوان تا موفق شوى. واضح است که وسيله موفقيت و راضى کردن پدر، درس خواندن است، حالا اگر ملاهای شیعه از جمله )مرا راضى کن( را اينطور تفسير کنند که برو سر قبر و زارى کن در حقيقت به ريش شما و به کم سوادى شما خنديدهاند.
    آيه واضح مى گويد: اى مؤمنان به سوى خدا وسيله بجويد و جهاد کنيد تا موفق شويد! وملا آمده عجب تفسيرى کرده عجب قبرى ساخته، عجب دم دستگاهى درست کرده،

    هركه منظورخود از غيرخدا ميطلبد
    اوكدايي است كه حاجت زكداميطلبد
    زهراست عطاي خلق هرجند كه دوا باشد/حاجت ز كه ميخواهي آنجا كه خداباشد

    در پاسخ به: Reply To: امامزاده قلقلی #5894

    فدای عمر
    کاربر
    کلمه وسيله يکبار ديگر هم در سوره اسراء آيه ٥٧ آمده و در آيه اينطور نوشته :
    »قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُمْ مِنْ دُونِهِ فَلا يَمْلِكُونَ كَشْفَ الضُّرِّ عَنْكُمْ وَلا تَحْوِيلاً * أُولَئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُوراً«)اسراء: 56- 57(.
    اين آيه لقمه را جويده و در دهانت گذاشته ! آيه واضح ميگه:
    )اى محمد( بگو بخوانيد به جز الله آنانى را که گمان ميکنيد )کاره اى هستند( پس نمى توانند ضررى را از شما دفع کنند نه حال شما را عوض کنند، آنانيکه شما مى خوانيد آنها خود شان دنبال وسيله ميگردند هر کدام که مقرب تر باشد ]بيشتر دنبال وسيله اند[ آنها خود شان اميدوار به رحمت رب هستند و از عذا ب رب مى ترسند.
    آيه واضحاست ! خيلى واضح است ، آيه وسيله را معنى کرده. شیعه ها میگویند : وسيله ما حضرت محمد -صلى الله عليه وسلم- و حضرت علي و امام رضا هستند.
    آيه مى گويد آنها خود شان بيشتر دنبال وسيله هستند،
    وسيله حضرت محمد -صلى الله عليه وسلم- چى بود؟ معلوم است عمل صالح، صدقه، جهاد، امر به معروف.
    به عظمت قرآن تعظيم کنیم و براى الله به سجده بیافتیم. آيه چقدر واضح است،
    اين آخوندها اگر شما را نادان فکر نمى کردند چرا معنی را 180 درجه عوض میکنند!؟
    اینارو حفظی خودت

    هركه منظورخود از غيرخدا ميطلبد
    اوكدايي است كه حاجت زكداميطلبد
    زهراست عطاي خلق هرجند كه دوا باشد/حاجت ز كه ميخواهي آنجا كه خداباشد

    در پاسخ به: Reply To: امامزاده قلقلی #5895

    فدای عمر
    کاربر
    …………حالا جواب قل خوردن بی موردت

    1- تـوسل به ذات خداي تعالي جايز است، مانند اينكه بگوئي: يا الله.مثل ربنا آتنا فی الدنیا حسنه وفی الاخره حسنه وقنا عذاب النار:که با ربنا یعنی ای خدای ما شروع میشه

    2- توسل به يكي از اسماء الله: يا رحمن، يا رحيم، يا حي، يا قيوم .این نوع توسل داخل در فرموده خداوند متعال می باشد که می فرماید:*وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَی فَادْعُوهُ بِهَا*اعراف 180
    »خداوند دارای نامهای نیکوست بواسطه آنها او را بخوانید.« دعا کردن در اینجا شامل هر دو نوع دعا کردن اعم از دعای درخواست و دعای عبادت می باشد.

    3- توسل به صفات بارىتعالي: اللهم برحمتك أستغيث خدايا به رحمت تو دادرسي و استغاثه مىكنم (فرياد رسي مىكنم). و مانند اينها. (و نجنا برحمتك من القوم الكافرين ﴿۸۶﴾یونس
    «و ما را به رحمت خویش، از گروه کافران نجات ده.» (۸۶)

    4- توسل به دعاي مرد صالحي كه زنده است و وجود دارد، مثلاً مىگوئيم: اي شيخ برايم دعا كن، و ماننـد اين، چنانكه صحابـه y از رسول الله e طلب باران مىكردند .ویا درخواست دعای برادران یوسف ازحضرت یعقوب ع: قالوا يا أبانا استغفر لنا ذنوبنا إنا كنا خاطئين ﴿۹۷﴾
    گفتند: «اى پدر، براى گناهان ما آمرزش خواه که ما خطاکار بودیم.» (۹۷)

    5- توسل به عمل نيك و صالح: مانند قصة اصحاب غاري كه صخره اي درِ غار را بر روي آنها بست، و خدا را با اعمال صالحي كه انجام داده بودند دعا كردند، خداوند مشكل آنها را بر طرف كرد و از غار بيرون آمدند.ویاخطبه 110نهج البلاغه که حضرت علی بهترین چیزهایی که میشه به آن توسل کرد اعمال صالحه مثل نمازوروزه وزکات وصدقه و…است

    هركه منظورخود از غيرخدا ميطلبد
    اوكدايي است كه حاجت زكداميطلبد
    زهراست عطاي خلق هرجند كه دوا باشد/حاجت ز كه ميخواهي آنجا كه خداباشد…..وآخر دعوانا ان الحمدلله رب العالمین

    در پاسخ به: Reply To: امامزاده قلقلی #5896

    فدای عمر
    کاربر
    ﺍﻣﺎﻣﺰﺍﺩﻩ » ﻗﻞﻗﻠﻲ« ﮐﺠﺎﺳﺖ؟ﻧﺎﻡ ﺍﺻﻠﻲﺍﺵ » ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﺣَﻨﻔﻴﻪ « ﺍﺳﺖ؛ ﺍﻣﺎﻣﺮﺩﻡ ﻣﺤﻠﻲ ﺁﻥ ﺭﺍ » ﺍﻣﺎﻣﺰﺍﺩﻩ ﻗﻞﻗﻠﻲ« ﻳﺎ» ﻏﻠﺘﺎﻥ « ﻧﺎﻣﻴﺪﻩﺍﻧﺪ، ﺣﮑﺎﻳﺖ ﺍﻳﻦ ﻧﺎﻡ ﻫﻢ ﺩﺭﺭﻭﺍﻳﺖ ﺑﺮﺧﻲ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﻳﺸﻪ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﻣﻌﺘﻘﺪﻧﺪﺑﺮﺍﻱ ﺣﺎﺟﺖ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺑﺎﻳﺪ ﻣﺴﻴﺮﻱ ﺭﺍ ﻏﻠﺘﺎﻥ ﻃﻲﮐﺮﺩ .ﺑﻪ ﮔﺰﺍﺭﺵ ﺍﻳﺴﻨﺎ ﺍﻣﺎﻣﺰﺍﺩﻩ ﺣﻨﻔﻴﻪ ﻳﺎ ﻗﻞﻗﻠﻲ ﺭﺍﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﻗﺰﻭﻳﻦ – ﮔﻴﻼﻥ ﻣﻲﺗﻮﺍﻥ دید .ﺷﮑﻞ ﺁﻥ ﺷﺒﻴﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺍﻣﺎﻣﺰﺍﺩﻩﻫﺎﻳﻲ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭﺷﻤﺎﻝ ﮐﺸﻮﺭ ﺩﻳﺪﻩ ﻣﻲﺷﻮﺩ، ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﻲ ﺁﺟﺮﻱ ﻭﻣﮑﻌﺒﻲﺷﮑﻞ ﺑﺎ ﺩﺭﻫﺎ ﻭ ﭘﻨﺠﺮﻩﻫﺎﻱ ﻓﻠﺰﻱ ﺳﺒﺰﺭﻧﮓ ﻭ ﮔﻨﺒﺪ ﻭ ﻣﻨﺎﺭﻩﻫﺎﻳﻲ ﻃﻼﻳﻲ .ﺍﻣﺎﻣﺰﺍﺩﻩ ﺣﻨﻔﻴﻪ ﺭﺍ ﺑﻴﺸﺘﺮ، ﻣﺮﺩﻡ ﻣﺤﻠﻲ ﻭﮔﻴﻠﮏﻫﺎ ﻣﻲﺷﻨﺎﺳﻨﺪ؛ ﻭﻟﻲ ﺑﺎ ﻫﻤﺎﻥ ﻧﺎﻡ»ﻗﻞﻗﻠﻲ « . ﻫﺮ ﺳﺎﻝ ﻫﻢ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﺯﻳﺎﺩﻱﺑﻪﻣﻨﺎﺳﺒﺖ ﺭﺣﻠﺖ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﮐﺮﻡ) ﺹ( ﺑﺮﺍﻱ ﺯﻳﺎﺭﺕﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺍﻣﺎﻣﺰﺍﺩﻩ ﻣﻲﺁﻳﻨﺪ، ﺧﻴﻠﻲﻫﺎ ﻫﻢ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﻭﺭﺭﺍ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺣﺎﺟﺖﺷﺎﻥ ﺑﺎﻳﺪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦﺍﻣﺎﻣﺰﺍﺩﻩ ﻏﻠﺖ ﺑﺰﻧﻨﺪ . ﺍﻧﺪﮎ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪﺍﻳﻦ ﺍﻣﺎﻣﺰﺍﺩﻩ ﺭﺍ ﻣﻲﺗﻮﺍﻥ ﺩﺭ ﭘﻮﺭﺗﺎﻝ ﺍﺳﺘﺎﻧﺪﺍﺭﻱﮔﻴﻼﻥ ﺭﻭﺩﺑﺎﺭ ﭘﻴﺪﺍ ﮐﺮﺩ، ﺍﻟﺒﺘﻪ ﻧﻪ ﺑﺎ ﻧﺎﻡ ﺍﻣﺎﻣﺰﺍﺩﻩﻗﻞﻗﻠﻲ ﻳﺎ ﻏﻠﺘﺎﻥ، ﺑﻠﮑﻪ ﺑﺎ ﻫﻤﺎﻥ ﻧﺎﻡ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦﺣﻨﻔﻴﻪ؛ ﻭﻟﻲ ﻫﻤﻴﻦ ﻧﺎﻡ ﻋﺠﻴﺐ ﻣﺤﻠﻲﺍﺵ ﺍﺳﺖ ﮐﻪﺗﺎ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺗﻮﺟﻪ ﺧﻴﻠﻲﻫﺎ ﺭﺍ ﺟﻠﺐ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺣﺘﻲﺑﻪ ﺁﻥ ﻣﮑﺎﻥ ﮐﺸﺎﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﻧﺎﻣﻲ ﮐﻪ ﺍﺯﺭﻭﺍﻳﺖﻫﺎﻱ ﺩﻫﺎﻥ ﺑﻪ ﺩﻫﺎﻥ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺎﻗﻲ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﻭﻇﺎﻫﺮﺍ ﻫﻢ ﻫﻴﭻ ﺳﻨﺪ ﻣﮑﺘﻮﺏ ﻭ ﻣﺴﺘﻨﺪﻱ ﮐﻪﺗﺄﻳﻴﺪﮐﻨﻨﺪﻩ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻣﺮﺩﻡ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺍﻣﺎﻣﺰﺍﺩﻩ ﺑﺮﺍﻱﮔﺮﻓﺘﻦ ﺣﺎﺟﺖﺷﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ، ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ .ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺩﻟﻴﻞ، ﺍﻳﻦ ﺍﻣﺎﻣﺰﺍﺩﻩ ﺭﺍﻗﻞﻗﻠﻲ ﻣﻲﻧﺎﻣﻨﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﺣﻴﺎﺕ ﺣﻨﻔﻴﻪ،ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺩﺍﺧﻞ ﭼﺎﻩ ﻣﻲﺍﻓﺘﺪ ﻳﺎ ﺷﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﭼﺎﻩ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻪﻣﻲﺷﻮﺩ، ﺍﺳﺐ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﻃﻨﺎﺏ ﺭﺍ ﺩﺍﺧﻞ ﭼﺎﻩﻣﻲﺍﻧﺪﺍﺯﺩ ﻭ ﺑﺎ ﻏﻠﺘﻴﺪﻥ، ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﺣﻨﻔﻴﻪ ﺭﺍ ﺑﻴﺮﻭﻥﻣﻲﺁﻭﺭﺩ . ﻧﻘﻞ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﻫﻢ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ؛ ﺑﻴﻦ ﻳﮑﻲﺍﺯ ﺍﻣﺎﻣﺰﺍﺩﮔﺎﻥ ﻭ ﮐﻔﺎﺭ ﺩﺭﮔﻴﺮﻱ ﻣﻲﺷﻮﺩ ﻭ ﺩﺭﻣﺤﻠﻲ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺷﻬﻴﺪﮔﺎﻩ ﻣﻌﺮﻭﻑ ﺍﺳﺖ، ﺑﻪ ﺍﻳﺸﺎﻥ) ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﺣﻨﻔﻴﻪ( ﺿﺮﺑﻪ ﻭﺍﺭﺩ ﻣﻲﺷﻮﺩ ﻭ ﺍﺯﺍﺳﺐ ﻣﻲﺍﻓﺘﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺖ ﻏﻠﺘﺎﻥ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﮑﺎﻥ ﺑﻪﻣﺤﻞ ﺩﻓﻦ ﮐﻨﻮﻧﻲﺍﺵ ﻣﻲﺭﺳﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺷﻬﺎﺩﺕﻣﻲﺭﺳﺪ . ﺑﺮﺍﻱ ﻫﻤﻴﻦ ﺳﺎﻝﻫﺎ ﺍﺳﺖ ﻣﺮﺩﻣﻲ ﮐﻪﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺍﻣﺎﻣﺰﺍﺩﻩ ﻣﻲﺁﻳﻨﺪ، ﻃﺒﻖ ﻫﻤﻴﻦ ﺭﻭﺍﻳﺖﻫﺎ،ﻣﺴﻴﺮﻱ ﺭﺍ ﻏﻠﺖ ﻣﻲﺯﻧﻨﺪ ﺗﺎ ﺣﺎﺟﺖ ﺑﮕﻴﺮﻧﺪ
    در پاسخ به: Reply To: امامزاده قلقلی #5897

    فدای عمر
    کاربر
    .ﺁﻥﻫﺎ ﺟﻠﻮﻱ ﻭﺭﻭﺩﻱ ﺍﻣﺎﻣﺰﺍﺩﻩ ﺩﺭﺍﺯ ﻣﻲﮐﺸﻨﺪ،ﻧﻴﺖ ﻣﻲﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺳﭙﺲ ﻏﻠﺖ ﻣﻲﺯﻧﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﭘﻠﻪﻫﺎﭘﺎﻳﻴﻦ ﻣﻲﺭﻭﻧﺪ، ﻫﻤﺎﻥﻃﻮﺭ ﻫﻢ ﻏﻠﺖﺯﻧﺎﻥ ﺑﻪ ﺳﺮﺟﺎﻱ ﺍﻭﻝﺷﺎﻥ ﺑﺮﻣﻲﮔﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﻣﻌﺘﻘﺪﻧﺪ ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﺍﻳﻦﻏﻠﺖ ﺯﺩﻥ ﺁﺳﻴﺐ ﻧﺒﻴﻨﻨﺪ، ﺣﺎﺟﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍﻣﻲﮔﻴﺮﻧﺪ ….!!!!!امان ازاین همه تضاد وخرافات .اگه دفع ضرر وسودمیداد این قلقلی .توچاه نمیفتاد وازخودش دفع ضرر میکرد ویا بر کفار پیروز میشد کسی که به گفته قران مالک قطمیر(پوسته نازک هسته خرما)نیست چطورمیتواندشفادهدوبچه دعدوثروت ومقام دهدو کسی که خودش موقع زنده بودن چنین کارهایی ازدستش برنمی اومد حال که مرده چطور تواناترشده وکارهای خارق العاده میکند؟
در حال نمایش 15 نوشته (از کل 26)