habib

پاسخ های ارسال شده در انجمن

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 195)
  • نویسنده
    نوشته ها
  • در پاسخ به: Reply To: ابطال عصمت و اثبات مخالفت علی با نبی #5624

    habib
    مشارکت کننده
    اما پاسخ تنزل مقام اولی الامری نسبت به خدا و رسول این است که تکرار اطیعوا اول الله والرسول و عدم ذکر بر سر اولی ال امر یک دلیل.

    دلیل دیگر ان تنازعتم فی شی فرودوه الی الله و الرسول است و این تاکید اولی الامر را مقید کرده.به عبارت دیگر اگر اولی الامر امر خدا را فرمود اطاعت و در غیر این صورت برخورد با او.

    مصداق شی روشن است و با نظر شما موافقت ندارم که منظور خود اولی الامر باشد که منظور همان عمل و فرموده ایست که اولی الامر مرتکب می شود و به محک الله و رسول سنجیده باید.

    در مورد وقایع گذشته هم نه بنده آنجا بوده ام و نه شما و نه هیچ فرد حاضر در عصر ما و سندی متقن در این خصوص نداریم.گزارشاتی و مکتوباتی داریم و به ما رسیده که باید محک بخورد و حک و اصلاح شود.البته روشن است دفعتا” نمی توان آنها را حق و باطل مطلق دانست.و یک محقق راستین به ارزش آنها واقف است و کم بها نیستند ولو اینکه مملو اباطیل باشند که در این صورت نقاط ضعف و قوت را بهتر می توان به دست اورد.

    از اینکه به مصادیق پرداخته شود مشکلی از دوش ما کم نمی شود بلکه توجه به منتسبات به مصادیق همانا مفهوم و نفس اعمال است که تکلیف بشر هر عصر و زمانه ای را روشن می کند.

    اگر به دور از تعصبات مذهبی و قومی و قبیله ای به تاریخ و گزارشات عنایت داشته باشیم بی تردید محاکمه افراد در گذشته، بی حاصل و در اکثر موارد احمقانه و مکدر است.و به همین دلیل است که یک محقق بی طرف،منصف و حق محور به مراتب درست تر و معقول تر از یک اسیر در چنگال و یا دام تنگ تعصب کور و یا مذهب به نتیجه می رسد.

    البته فرق مفاهیم دین و مذهب را نیازی به توضیح ندیدم.هر چند در اصول اعتقادی هم گام اول و زمینه بایسته مخیر بی طرفی و روشن بینی و عدم گرایش خاص است.

    تکیه بر تعقل و تدبر و تفکر در مقابل پرهیز از تقلید کور از دیگران و عبرت از واقعیات و آثار در کلام الله کریم جز این را نمی رساند.

    در پاسخ به: Reply To: مقارنه قرآنی بین امهات مومنین و ائمه امامیه #5625

    habib
    مشارکت کننده
    بنام خدا

    السلام علیکم و رحمه الله و برکاته

    و لا رطب و لایابس الا فی کتاب مبین یعنی چه؟

    تبیان کل شی را هم داریم.

    یعنی این کتاب هدایت است.و تمامی آنچه سبب هدایت است در آن آمده و از هیچ تر و خشکی فرو گزار نشده است.

    حق و کلام حق اصل است و باطل و کلام باطل بدل.

    حق از هر زبانی حق و باطل از هر زبانی باطل.

    اینکه چه کسی حق گفته و یا باطل ذره ذره اش نزد باری تعالی محاسبه می شود و به حساب فردی اش منظور می شود.و هیچ کس بار دیگری را به دوش نخواهد کشید.

    اینکه برخی میل به اشخاص و مرید و مراد بازی دارند خطر انحراف تهدیدشان می کند چرا که از باطن و نیت واقعی افراد جز ذات اقدس الله خبر ندارد.و متاسفانه شاهدیم که چنین افراد در ظواهر اسیر می شوند و از باطن غافل.به همین سبب اولیای الهی از این امور و تقلید کور به شدت نهی کرده اند.

    اگر از موهبت عقل سلیم بر اساس فطرت الهی که بر همه به ودیعت است درست بهره ببریم به روشنی می توانیم درک کنیم که زید و امر عامل هدایت نیستند بلکه همه مراتب هدایت خاص الله سبحانه و تعالی است و حد اکثر زید و امر می توانند مهدی باشند و از علم ایشان بشود بهره جست تا به طرق کسب هدایت دست یافت.ولی طی طریق تنها توسط خود فرد است که صورت می گیرد و تقلید و دنباله روی گناهی نابخشودنی و خلاف امر صریح الهی است.چرا که سبب جمود فکری و توقف در فرد مهتدی می شود و فرا تر از او را نمی تواند که تصور کند.

    با این نگاه منظور از تبیان کل شی و لارطب و یابس فهمیده می شود.

    ساده تر اینکه باید باور کنی که در وجود خود که آفرینش آن به فرموده آفریننده اش در حد اعلا است که از روح خود در سرشتش دمیده با اخلاص به هدف آفرینشت خواهی رسید و شیطان هم به تو تسلط نمی تواند داشت و این اقرار را خود شخص شیطان گفته و در تبیان کل شی آمده.

    پس به خود بیاییم و چون صالحین که اسوه های ما هستند، نیروهای خدادادی و روح الهی خود را در پرتوی راستی و اخلاص بیابیم تا با شاه کلید رستگاری به لقای رب خود و کمال و حقیقت واصل شویم.

    در پاسخ به: Reply To: خلیفه دوم با علی (ع) بیعت کرد با سند #5629

    habib
    مشارکت کننده
    بنام خدا

    خطبه ای که حضرت رسول اکرم در غدیر ایراد فرمودند در کتب مسلمین آمده و علمای بزرگ اهل سنت و از جمله ائمه اهل بیت علیهم السلام مخصوصا” علی علیه السلام هم تاویل مدعیان تشیعش را نداشته و در هیچ کجا به آن استناد برای خلافت بلا فصل نکرده.

    این داستان ها را افرادی معلوم الحال ساخته اند و روش فکری آنها به یهودیت منحرف نزدیک تر است که در زمان خلافت مولای متقیان علی علیه السلام با ایشان برخورد جدی شد و حتی روایت شده که تعدادی از آنها را در چاه ریخته و با هیزم آتش زده و سردمدارشان را به مدائن تبعید فرمودند.

    تفکر مدعیان تشیع در عصر حاضر مشابهت قریبی به آنها دارد و اهم اشتراک نظرشان همین امامت منصوص من عندالله است.

    تکثر و افتراق و سب و لعن یاران رسول خدا میراثی است که مدعیان از آنها گرفته اند.

    عثمان را به شهادت رساندند و جنگ جمل را کلید زدند و به انحای مختلف بین صفوف مسلمین شکاف و چند دستگی ایجاد کردند.

    مگر امام حسین علیه السلام را همین مدعیان تشیع خود و پدرش به شهادت نرساندند؟

    این چه افترایی است که بر خدا بسته می شود که صراحت ختم نبوتش و اکمال دینش را انکار می کند؟

    امامت منصوص من عندالله به دلایل عقلی نمی تواند در دین مبین اسلام جایگاهی داشته باشد و قطعا” بدعت است و هیچ کدام از مسلمین از جمله ائمه اهل بیت بر آن اعتقاد نمی توانستند باشند.و قائلین به این اصل مبدع خارجی و غیر مسلمان اند.

    در عمل هم می بینیم این ادعا یعنی امامت منصوص به روایت و باور مدعیان و مبدعینش به رسالت خود موفق نشد و از ائمه بزرگوار و اهل بیت علیهم السلام به عنوان بزرگترین مظلومین عالم یاد می کنند.

    اراده خداوندی در هدایت بندگانش با ارسال رسل صورت گرفته و خاتم ایشان محمد ابن عبدالله صلی الله علیه و آله و سلم همگی در ابلاغ وحی و رسالت خود موفق بودند و در خطبه حجه الوداع که اتفاقا”در غدیر خم هم تکرار فرمودند این موفقیت اعلام رسمی شد و دین اسلام تثبیت و مورد رضای خدا نامیده شد.

    وقتی که نعمت تمام شده و دین کامل شده و پیامبری ختم گردیده و دروازه وحی بسته شده دیگر امامت منصوص چه محلی از اعراب می تواند داشته باشد؟

    اشکال مدعیان تشیع همین است که عوارض و نتایج ادعا هاشان را توجه نمی کنند.و به همین دلیل است که متکثر و متشتت و پریشانند.واین خلا را با افسانه و تاویلاتی اینچنینی و خرافات و ابداعات و اباطیل پر کنند.

    در پاسخ به: Reply To: امهات المومنین #5630

    habib
    مشارکت کننده
    بنام خدا

    السلام علیکم و رحمه الله و برکاته

    خداوند در آیات خود توبیخ می کند و تکفیر هم می کند و گاهی لعنت خود را اعلام می کند.

    آیا بین این مفاهیم شما تفاوت و درجه ای قائل نیستید.

    برای یک جویای حقیقت نفس مفهوم مهم است که خداوند از چه عملی به چه اندازه خوشنود و یا نا خوشنود است و کدام گناه را می بخشد و کدامین گناه نابخشودنی است.

    اگر با توبیخ و تشر و گناه کفر و الحاد کسی ثابت شود که اولین کافر حضرت آدم علی نبینا و علیه السلام است و رسول مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم هکذا.

    عزیز برادر توبه و استغفار عملی است معمول در همه مومنین و متقین و در ادعیه ماثور از ارکان است.

    کسانی که در حق آنها غلو عصمت می شود خود در دمادم حیاتشان استغفار می کردند.و البته به اجابت ربشان یقین داشتند.

    گناهان کلیدی که زیر مجموعه دو زذیله دروغ و طمع هستند حتی از طرف الله سبحانه و تعالی قابل توبه و بازگشتند.وتنها شرک نا بخشودنی است.

    دقت کنید تنها شرک.

    دروغ گو ملعون خوانده شده ولی با توبه میتواند باز گردد و جبران مافات کند.

    ظالم ومفتری و اهل غیبت و دزد و زناکار و چه وچه وچه همه و همه به فرموده حضرت حق راه بازگشت به رویشان باز است،اگر دچار شرک نباشند.

    تمرکز بر اشتباه افراد یک عادت ناپسند و غیر اخلاقی و در نتیجه گناه بزرگ است.و عدم تمرکز و یا ستر آن از صفات الهی است و بدیهی است که ساتر گناه و عیب با نفس عمل نادرست مخالفت داشته و از شر آنها به خدا پناه می برد.و در صورت ارتکاب خود را مکلف به انابه و جبران می داند.

    همانگونه که حضرت آدم علیه السلام از خدای بزرگ برای خود و همسرش طلب استغفار می کند.

    در پاسخ به: Reply To: خلیفه دوم با علی (ع) بیعت کرد با سند #5639

    habib
    مشارکت کننده
    بنام خدا

    السلام علی عبادالله الصالحین

    بیان اختلاف را به درستی آمدید ولی باز بر اساس تعصب مبتلا به مدعیان تشیع نتیجه گیری کردید.

    به روشنی در نوشته شما می توان منطق خاص متعصبین تحمیق شده مدعیان تشیع را دید.امید وارم به طبع ادعایتان به دور از تعصب به توضیحات واضح بنده توجه کنید و حمل بر توهین نکنید تا بفهمید که تعصب چیست و متعصب چه کسی است و مقلدانه اباطیل القاشده به ذهنتان را بیان نکنید که این عمل و نوع گفتمان توهین به شعور مخاطب است.

    منسوج امامت منصوص من عندالله بافته ذهن بیمار جریانی است که با اهداف ضد دینی با آن پوششی بر اباطیل و ابداعات خود دوخته اند تا زیر این بافته به مطامع خود برسند.و هر باطلی را با جعل حدیثی واجب الاطاعه جلوه دهند.و هر تاویل مطلوب خودشان را با انتساب به ائمه قانونی و جاری کنند. تاریخ و وضع موجود پریشان و متکثر و هراسان وخرافی جماعت مقلد و مستضعف تحت نفوذ القائاتشان گواه بر این مطلب است.و بر هر اندیشمند آزاد و هر مسلمان واقعی از روز روشن تر است.

    صراحت آیات الهی در ختم نبوت و اکمال دین و اتمام نعمت روشن تر از آن است که عقل بالغه نیاز به تداوم انزال وحی و ارسال رسل وآمدن دین جدید را بپذیرد.لذا شیاطین و دشمنان خدا از راهی دیگر به گمراه کردن خلایق پرداختند.و به زعم خودشان راه خود را با تحمیق و تحمیر ادامه دادند و با پیچیده خواندن نص عدم فهم حقایق را بر جوامع تحت نفوذشان تحمیل کردند.و چاره آن را در ابداع امامت منصوص من عندالله تحت عنوان متنافر با نص یعنی تداوم حرکت انبیا آنهم به مانند انبیا و حتی بالاتر یعنی دارندگان علم ما کان و ما یکون ،هادی،باب الحوایج،شافی،رزاق،مقدر قضا و قدر،واسطه بین خلق و خدا،دارنده جمیع و اتم صفات خدا و……. در یک کلام خدایانی که تنها در ذات با خدا مشترک نیستند و تمام امور آفرینش از طریق ایشان به مقصد می رسد.تنها تخفیفی که می دهند این است که نام خدا را صراحتا” بر آنها نمی گذارند. ولی ببخشید در برخی از این فرق متکثره این بی حیایی را هم دارند.

    هیچ پیامبر و عبد صالحی مخصوصا” ائمه اهل بیت علیهم السلام چنین ادعایی نداشته و از این گونه اباطیل بری بوده اند و سیره راستین ایشان گواه بر این معنا است.و کلام الله کریم در این خصوص صراحت دارد و قائلین به این نوع تفکرات را مشرک می نامد و گناهش را نابخشودنی.

    و السلام علی من اتبع الهدی

    در پاسخ به: Reply To: ابطال عصمت و اثبات مخالفت علی با نبی #5640

    habib
    مشارکت کننده
    بنام خدا

    السلام علی عبادالله الصالحین

    در مورد رسول اکرم صلی الله علیه وآله و سلم صراحتا ایشان امین وحی خوانده شدند و جز وحی بر زبانشان نیاورده اند.ازروی هوی سخن نمی گوید مگر کلامی که به او وحی می شود.پس کلامش با الله سبحانه و تعالی واحد است و هر چه به او وحی شده گفته و اختلاف در آن نیست.

    اولی الامر منکم هم یعنی اولی الامر از خودتان.یعنی کسی که از بین خودتان به سرپرستی شما می رسد.و این کجایش به الله و رسول معطوف می شود؟وقتی می گوید از خودتان استنباط منصوصیت هم منتفی است.و در توضیح ، مرجعیت الله و رسول در حل اختلاف را معین،روشن،و تاکید می کند.

    معقول است که عدم اطاعت از اولی الامر مادامی که بر سر قدرت است موجب هرج و مرج می شود و در هر دو مورد اولی الامر عادل و ظالم صدق می کند.و صد البته برخورد و موضع صحیح تکلیف امت است و در صورت لزوم مقابله با اولی الامر ظالم در هر سطح میسور تکلیف محتوم و موکد است.

    در مورد مذهب باید پذیرفت که شاخه سیاسی و فرقه ای دین است و مذهب مدعی تشیع با ابداع اصل امامت جزء بدعت گذاران است که با توجه به نص جزء مسلمین به شمار نمی روند.

    و صراحت آیات الهی بر دین است و نه مذهب.

    ان الدین عندالله الاسلام.

    رضیت بکم الاسلام دینا.

    الیوم اکملت لکم دین.

    آیات الهی و روح قرآن کریم بر یگانگی دین خدا که همانا اسلام است دلالت دارد و از زمان آدم تا خاتم وتا رستاخیز نام دین خدا اسلام است.و در آیات روشن الهی مبین و موکد است.

    والسلام علی من اتبع الهدی

    در پاسخ به: Reply To: امهات المومنین #5590

    habib
    مشارکت کننده

    بنام خدا

    السلام علیکم و رحمه الله و برکاته

    مقایسه همسران رسول اکرم صلی الله علیه وآله و سلم با همسران لوط و نوح علی نبینا و علیهم السلام حاکی از عدم فهم و اعتقاد به قرآن است.

    البته این نوع برخورد و قیاس باطل خاص مدعیان دروغین تشیع است و در جماعت مسلمین سابقه ندارد.

    گروه های ضاله در توجیه اکاذیب و حد اقل کج فهمی های معلول القائات دشمنان دین و رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم اینگونه قیاس ها را دارند.ولی غافلند از اینکه در آیات قرآن مهر تایید بر شخصیت همسران نبی مکرم خورده شده و آیات الهی خصوصا” سوره احزاب به تفضیل کافی در مورد ایشان به عنوان اهل بیت و امهات مومنین و اراده خداوندی در خصوص پاکی ایشان به روشنی دلالت دارد.

    بنده به عنوان یک مسلمان چه در حال حاضر و چه زمان اسارت و خفقان القایی جامعه مدعی تشیع همواره این سوال برایم بوده و هست که چرا به عنوان یک مسلمان آنگونه که خدا و رسولش تعریف فرمودند نمی خواهیم با موضوعات اعم از منقول و معقول روبرو شویم .به راستی روش زننده تقابل و برچسب زدن به هیچ وجه شایسته مقام مسلمانی نیست.

    در برداشت و آنچه از گذشتگان به هر طریق به ما رسیده چرا نباید به عنوان یک میراث تلقی شود و احتمال نادرستی و میزان درستی اش صادقانه و خدا پسندانه مورد بررسی و مداقه قرار گیرد؟

    مگر اسلام بر معیاری جز تقوا بنا دارد؟

    چرا با مفروضات مذهبی و موروثی که محتمل بر خطاست وارد جدل هایی شویم که جز تشدید کینه های جاهلی قومی و قبیله ای و مذهبی حاصلی نداشته باشد؟

    والسلام علی من اتبع الهدی

    در پاسخ به: Reply To: اهل سنت پاسخ دهند. البته اگر پاسخی داشته باشند(۲) #5582

    habib
    مشارکت کننده
    بنام خدا

    السلام علیکم و رحمه الله و برکاته

    در اینکه حضرت علی علیه السلام بر حق بوده شکی نیست ولی بر چه اساسی و با چه منطقی حق بودن انحصاری است و در هر جمع و جمعیتی تنها یک نفر می تواند حق داشته باشد.

    جز قرائت خاص گروه های مدعی تشیع در سایر گرایشات مذهبی این گونه مرز بندی های مقطوع و ابتر کمتر دیده می شود و دست کم بنده کمتر دیده ام.

    با توجه به سوابق شخصی خود که در این جماعت بوده ام کینه و موضع تحمیلی و مخالف صحابه و امهات مومنین رضی الله عنهم ، فهم درست وقایع توسط عامه تحت سلطه مراجع تحریف مدعی تشیع را تقریبا” محال می کند.

    والسلام علی من اتبع الهدی


    habib
    مشارکت کننده
    بنام خدا

    السلام علیکم و رحمه الله و برکاته

    روشن است جناب عبدالحسین با پیش فرض و موضع خاص خود با گرایش به دیدگاه عمومی مدعی تشیع وارد بحث شده اند. نشانه و تابلوی گویای آن نام ایشان است.

    هر چند بعید ولی شاید اطلاعی از عدم اعتقاد اهل سنت و جماعت مسلمین بر معصومیت و تبعیت محض از صحابه و امهات مومنین و ائمه اهل بیت ندارد و یا به نحوی خواهان القای اکاذیب مدعیان تشیع و افترائات این گروه ضاله به صحابه و ائمه اهل بیت و در نتیجه جماعت مسلمین و اهل سنت است.

    استنباط می شود موضعی که ایشان دارد گویای این مطلب است که خطاها و اشتباهاتی که بر هر کس امکان وقع دارد را بزرگ نماید و منظور اصلی را در سایه غلو و تنقیص و محوریت افراد پنهان کند تا اباطیل پیش باور خود را توجیه کند.

    مواضع و رویکرد مسلمین موحد روشن و صریح است و در امور اعتقادی و حتی احکام تقلید کور را نادرست و حرام می دانند.پس سعی نکنند با چنین افترائات و برچسبها که از جمله حقه های کثیف مبلغین و مراجع تحریف مدعی تشیع است بحث را منحرف کنند.

    این را بدانند خداوند متعال از هر گناه و خطایی خواهد گذشت الا شرک.پس تنها راه رسیدن به سعادت معصومیت نیست بلکه مجاهدت و عمل صالح است و البته اصلاح و انابه از خطایا و گناهان.و هیچ کس را به گناه و ثواب دیگری کیفر نخواهند داد.

    در مورد حدیث منقولشان هم جواب داده شده و اگر از دام مفروضاتشان کمی خود را برهانند قطعا” با اندیشه آزاد و حق طلب توضیح واضح دوستان را خواهند فهمید.

    با کنایه گویی و مطلک و استهزا و فرافکنی که ابزار خاص مراجع تحریف است راه به جایی نخواهند برد.خود دانند.

    والسلام علی من اتبع الهدی

    در پاسخ به: Reply To: پاسخ به مقاله “رد شبهه تولد حضرت علی در کعبه” #5570

    habib
    مشارکت کننده
    بنام خدا و درود بر پیامبر گرامی و خاندان پاک و یاران باوفایش و دوستداران او

    السلام علیکم و رحمه الله و برکاته

    موضع گیری ها و شناخت درست روش ها در هر امر چه مادی و چه معنوی اهمیت خاص و ویژه غیر قابل انکار دارد.

    حال با توجه به روح حاکم بر آموزه های اصیل دینی و تصریحات تشریعی و مشروحات تکوینی در مبانی دین مبین اسلام از جمله به واژگان مفهوم و مصداق می رسیم و با عنایت به نقش این کلمات در زندگی و امور دینی می توان ریشه خیلی از عوامل موثر در هدایت و انحرافات را دریافت.

    نگاه و توصیه و امر اکید به مفاهیم و نفس اعمال در کلام الهی و سنت نبوی روشن است که در جهت تنویر مطلب گاه به ذکر مصداق و یا مثل و قرینه پرداخته می شود.

    درست فهمیدن توصیه ها و دستورات و شناخت روش های درست قطعا” و بدون شک در رسیدن به هدف تاثیر مستقیم دارد و معیار سعادت و برتری، به حق در آیین نورانی اسلام ناب عمل صالح است و لا غیر.لذا دانستن و تعریف عمل صالح از اوجب واجبات است و در این خصوص خلط مفاهیم و مصادیق بزرگترین عامل انحراف و ضلالت می باشد.

    و این همان عامل اصلی افتراق و تکثر و سردرگمی فرق منحرف و گمراه است.

    به روشنی می توان تکثر و گمراهی فرق متکی بر مصادیق و امثال را در مقابل وحدت و هدایت جماعت مجاهد و محقق مفاهیم ناب دریافت کرد.

    آنچه از تجربه چندین هزار ساله بشری در دست است و اهل خرد و مهتدین بر آن باور دارند به ما می آموزد که روشهای مصداقی از جمله شخصیت محور سرانجامشان شرک و انحراف از راه راست در رسیدن به حق و حقیقت است.و به همین دلیل شرک گناه نا بخشودنی است.

    این گونه پرداخت و موضع گیری در آیین بدیع مدعیان تشیع در مقایسه با سایر مذاهب دینی چشمگیر و در بسیاری موارد منحصر است.بدین معنی که در مدعیان تشیع افسانه ها و منقولات اساس و معیار سنجش ها و درجات ایمان است ولی در اکثر جماعت مسلمین اساس و معیار ها نفس اعمال است و اگر انحرافی هم در سایرین دیده می شود عمدتا” با تذکر و تحقیق قابل اصلاح است و اینگونه بوده و انشاءالله خواهد ماند.

    تکیه بر رویدادهای تاریخی و مهمتر از آن داوری در مورد اشخاص بر اساس منقولات محتمل بر خطا غیر معقول و در بسیاری موارد ابلهانه و نا کارآمد است.و تکیه بر آنها به روشنی تکرار اشتباهات گذشتگان و امور اختلاف انگیز است.

    بدیهی است گروه جاهل تر و تهی اندیش تر بر اصالت تاریخ و منقولات بیشتر تکیه دارد.و به همین دلیل است که در این عصر مدعی تشیع پرچم دار جریان انحراف و شرک و خرافات است.

    در پاسخ به: Reply To: معنای واژه” مولی” در قرآن #5566

    habib
    مشارکت کننده
    در اینکه مدعی تشیع آسمان و ریسمان می بافد تا ولایت علی علیه السلام را اثبات نماید بار اول نیست و تا این خرافه زدگان ایزوله شده در افسانه های دشمنان خدا و رسول و صحابه و اهل بیت علیهم السلام در این فضا بمانند به همین پاشنه درب خواهد چرخید و از دید اهل خرد بویژه مسلمان موحد پوشیده نبوده و نیست.
    حال که جناب ر-ر-و از منطق و عقل دم می زند.چند سوال زیر را پاسخ بگویند:
    بنده شخصا” به ولایت علی علیه السلام ایمان دارم همانگونه که به ولایت خلفای راشد و صحابی جلیل القدر رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم.
    شما بفرمایید ولایت اعتباری این بزرگواران را چرا مطلق قلمداد می کنید؟
    چرا پس از درگذشت ائمه اهل بیت علیهم السلام آنها را همچنان وسیله می دانید؟
    اگر قدرت و حضور ائمه و امام زادگان و اهل بیت البته منحصر شده شما ابدی است چرا پس از ارتحال امامان و به طریق اولی شخص رسول اکرم نیاز به جانشین داریم ؟
    اگر قدرت مافوق بشری امامانتان را (که به نظر بنده فقط ادعا دارید و در حقیقت شناخت درستی از آنها ندارید و انتسابات دروغی که بر این بزرگواران می بندید نزد الله سبحانه و تعالی بی جواب نخواهد بود)خود باور دارید بهتر و یا کافی نبود که همه مشکلات توسط یک تن از ایشان حل می شد و این همه انشعاب در هم مسلکان خود ایجاد نمی کردید؟
    امام به معنای رهبر و هادی باید حضور فیزیکی و محسوس داشته باشد و در وظیفه خود موفق باشد چرا شما ادعا می کنید که ایشان با خیانت دیگران در مظلومیت بودند و نگذاشتند رسالت خود را انجام دهند؟آیا این افترا به الله نیست که انتصابی نا به جا فرموده؟
    مسیر هدایتی که امامان بایست رسم می کردند جز سب و لعن و زیارت قبور و ندبه و سینه زنی و قمه و زنجیر وعلم کشی و گریستن بر مظلومیت آنها و توسلات معمول در جامعه مدعی تان چه چیز خلاف اعمال موحدین و جماعت مسلمین اهل سنت نبوی دارد؟
    تا اینجا و تا این زمان چه تحول درستی در نتیجه اعمال و تفکرات و فتاوی شدیدا” متکثر و متنافر و البته کفر آلود و مشرکانه و فتنه انگیز و تفرقه افکن خود و اربابانتان برای جماعت مسلمین به ارمغان آورده اید؟
    بایسته است که مدعی تشیع قدری به نتیجه عمل و توهمات خود که برای اثبات آنها به هر دری می زند قدری تامل درست بنماید و آخر دعوای خود را در آیینه عقل و مبانی اصلی دین مبین اسلام ببیند.
    به راستی جز نفاق و فتنه و تکثر در بین خود و مسلمین موحد ثمره ای داشته اید؟


    در پاسخ به: Reply To: معنای واژه” مولی” در قرآن #5535

    habib
    مشارکت کننده
    بنام خدا

    السلام علیکم و رحمه الله و برکاته

    تلاش و پشتکار برادرو استاد بزرگوارسنی مظلوم ایرانی که با اقامه دلایل و اسناد به تبیین هرچه بهتر و علمی تر و معقول تر حقایق می پردازند ستودنی است.و شخصا” استفاده وافی از بیانات شیوایشان دارم.کوچک نوازی شما نشان از بزرگی شما دارد.

    امیدوارم در این مهم و دیگر امور ایمانی راهنما و سرمشق ما بمانید و البته اجر شما قطعا” نزد ایزد منان محفوظ است.

    اگر در بین مباحث شما وارد می شوم جسارتی است که از عطش حقیقت جویی نشئت می گیرد.و با توجه به تجربه قابل توجهی که از نزدیک با جماعت مدعی تشیع دارم به عنوان میان برنامه و هرچه توان نامید مطالبی در حد دانسته های اندکم رقم می زنم.که امیدوارم مزاحمتی در پی نداشته باشد.

    توفیقات روز افزون برای شما و سایر عزیزان مجاهد از درگاه خداوند بزرگ خواهانم و مشتاق بیانات همه شما بزرگواران موحد بوده و هستم.

    و من الله التوفیق

    در پاسخ به: Reply To: معنای واژه” مولی” در قرآن #5527

    habib
    مشارکت کننده
    بنام خدا

    السلام علیکم و رحمه الله و برکاته

    توضیحات شیوای جناب سنی مظلوم ایرانی زیبا و روان است ولی افسوس بین مدعی تشیع گوش شنوایی ندارد.چرا که خواب را می شود بیدار کرد و خود را به خواب زده هرگز.

    مهر وحشتی که ملت تحت نفوذ این مبلغان شیطانی در دلشان خورده خیلی سنگین و البته ظاهرا” شکست نخور است.و چنین القائات این مشرکین دین فروش مع الاسف کار استحمار و تحمیق و به تبعش استثمار توده های تحت ستمشان را برایشان به ارمغان آورده.

    بنده از آن موقع که به قول معروف قوه تشخیص خود را به دست آوردم شبهاتی به عنوان یک انسان و بعد یک مسلمان در ذهن داشتم و با توجه به اسارت در جامعه بسته مدعیان تشیع تنها مرجع رفع آنها را مراجع تحریف می دانستم ولی به هیچ عنوان پاسخ قانع کننده ای از این مدبرین نشنیده ام و اکنون اطمینان دارم که نخواهم شنید.مگراز زبان مجاهدان بزرگی چون علامه برقه ای نور هدایت الهی در دلشان روشن شده باشد و یا به فضل خدا بشود.

    جالب است که دندان شکن ترین پاسخ این از خدا بی خبران دین فروش ذکر کرامات واهی و نقل خواب های مجعول راویان و تئورسین هایشان است.و با غلو و نسبت دادن های مجعول و شگفت انگیز به شخصیت های مذهب ضاله شان ذهن شنونده بی خبر و مسحور افسانه هاشان را قبضه می کنند.

    حر عاملی در فواید وسایل الشیعه به اینکه اگر بپذیریم که اسناد و صحت احادیث کتب اربعه مستلزم بررسی است سخت در اشتباهیم و ثقه بودن نویسندگان برای ما کافی است،اقرار دارد.

    می بینید پایه های این مذهب کجا در لجن گیر است.کسانی که کمترین ارزشی برای عقل قائل نیستند و تقلید کور و جهل تکوینی غیر معصومشان گوش فلک را کر کرده چگونه می توان از خواب بیدار کرد.و امید به فهم واقعیت و ارزش نعمات الهی کرد.

    لذا همواره در جدل هایشان به روش قیاس با پیش فرض هایی که برایشان تعریف شده جهت گیری می کنند و با توجه به عدم اعتقاد اصالت عقل نمی توانند به درستی از این نعمت بهره ببرند.

    نتیجه اینکه اضطرار و نگرانی و ندبه و پریشانی یک آن از حیات اینان دور نمی شود.و فاجعه اینجاست که افضل عباداتشان در اینها خلاصه می شود.

    و السلام علی من اتبع الهدی

    در پاسخ به: Reply To: معنای واژه” مولی” در قرآن #5412

    habib
    مشارکت کننده
    بنام خدا

    السلام علی الصالحین

    اینکه کمال و حق مطلق الله سبحانه و تعالی است بر اهل ایمان روشن است.

    ولایت الله تعالی و سلطنتش مطلق و جاوید است.

    دوستی ها و سرپرستی ها و حتی امامت در مورد من دون الله موقت و در عالم فانی و به شرط حیات معتبر است.

    در مورد پیامبران علی نبینا و علیهم السلام هم که مشخصا” مکلف به ابلاغ وحی بودند و البته در این خصوص امین بوده اند.

    آنچه بین سرپرستی و حاکمیت الله و سرپرستی و حاکمیت غیر الله تفاوت جدی است ابدی و مطلق بودن و یا موقتی بودن و مشروط بودن آن است.

    در موارد ذکر شده در نوشته قبل از این امر به سهو یا عمد چشم پوشی شده و اگر نویسنده عالم باشد قصد تلبیس دارد.و خلط معانی می کند.

    اینکه مدعیان دروغین تشیع با توقف بر اباطیل خود از صدر اسلام تا کنون هنوز در صدد اثبات اصل مبدع خود هستند و همچنان از عوامل اصلی فتنه و تفرقه بین مسلمین بر کسی از اهل ایمان و خرد پوشیده نیست.و اساس مذهب ضاله اشان بر خرافه و خیانت های تاریخی بنا شده است.

    مسلمین راستین به ولایت امیرالمومنین علی علیه السلام به همان اندازه ایمان دارند که به ولایت صحابه جلیل القدر رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم.و این مدعی تشیع است که به تبع حرکت مبدعانه و شرک آلود اسلافشان در داوری افراد مانده اند و بر طبل نفاق و تفرقه می کوبند.

    حال شما برای که می خواهید ولایت علی علیه السلام را ثابت کنید؟

    محب و به تعبیری شیعه علی علیه السلام مسلمان راستین است نه مدعیانی که از سیره آن حضرت یا بی اطلاعند و یا غافل.

    درد و سرطانی که به جان مسلمین قصد آسیب داشته و دارد همین مدعیان دروغین و خائن تشیع بوده و هستند.و به فراخور زمان مقاصد کفر آمیز و شرک آلود خود را در لباسی تازه می پیچند.

    از ادعای تحریف قرآن کریم گرفته تا حیات طولانی امامی که حتی بردن نامش حرام است و مدعی ملاقاتش کذاب.

    این چه امامی است که یا از این دنیا رفته و یا در حال حیات هم جز استغاثه یکسویه پیروانش پل ارتباطی وجود ندارد.

    بیائید به خرد مردم که نعمت بزرگ الهی است احترام بگذاریم و امامی چون شیر بی دم و یال و کوپال نتراشیم.

    والسلام علی من اتبع الهدی

    در پاسخ به: Reply To: اهل سنت پاسخ دهند. البته اگر پاسخی داشته باشند(۲) #5673

    habib
    مشارکت کننده
    بنام خدا

    السلام علی عبادالله الصالحین

    خداوند حق مطلق است و فرستاده اش بیم دهنده و بشارت دهنده از سوی اوست.

    صراحت این کلام الهی را دقت کنید که: هیچ کلامی از روی هوی از وی صادر نمی شود و هر چه می گوید وحی است از جانب من.

    دین الله سبحانه و تعالی نامش اسلام است و مذاهب شاخه ها و نحله های فکری اند و جز فرق متکثره مدعی تشیع که راهشان را از امت واحده اسلام جدا کرده اند همه در اصول اعتقادی متفق و متحد هستند.و این امت واحده را وعده و بشارت رستگاری رسول اکرم پشتیبانی می کند.

    شما 72 فرقه باقی را اگر علاقه مندی در فرق منحرف و مبدع چون صوفیه و مدعیان تشیع احصا بفرمائید.

    اگر کمی در آنچه در جوامع بسته این فرق متکثره از جمله جماعت مبتلا به خودمان یعنی مدعیان تشیع اثنی عشری غور و اندیشه کنید به تناقضات و اباطیل بنیادی و ضد دینی پی خواهید برد.

    پیشنهاد می کنم دنبال کنید که چرا مبلغین این مذهب به دروغ جماعت مسلمین را دشمن اهل بیت معرفی می کنند.و چرا فهم قرآن را جز از طریق اهل بیت محال می دانند.و چرا تا این اندازه بر خواب و کرامت در القای اباطیل خود تکیه می کنند.چرا های دیگری هم هست و بنده با توجه به قرار داشتن درشرایطی همسان شما اطمینان دارم چنین تردیداتی در ذهن شما وجود دارد.بیایید به آنها احترام بگذارید و میزان صداقت مبلغین این مذهب را با مبانی اصیل دینی خاصه قرآن کریم بسنجید.

    در صورت اخلاص تردیدی ندارم به خبث وجود مبلغین و تبلیغات پیرامون خود پی خواهید برد.

    و السلام علی من اتبع الهدی

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 195)