محمد۳۵

پاسخ های ارسال شده در انجمن

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 74)
  • نویسنده
    نوشته ها

  • محمد35
    کاربر
    اینکه خلقت ابتدایی انسان خاک است در این تردیدی نیست وبر فرض قبول روایت فرق از زبان مبارک امام صدق علیه السلام اینکه خلقت ما از خاک فلان نقطه روی زمین است که مرگ ودفن ما در آنجا صورت می گیرد هم مطلب دیگری است ونیز اینکه سرشت ابتدایی انسان را روح مقدس الهی تشکیل می دهد هم در این شکی نیست به دلیل محکم آیه شریفه : ونفخت فیه من روحی …پس هر انسانی مبدای دارد ومقصدی مبدا هر انسانی مقدس وپاک است اما اینکه مبدا همه انسانها پاک وبر فطرت وخلقت یافته از پاکیزه ترین عنصر یعنی روح الهی است در اینها تردیدی نیست اما آیا همه اینها دلیل می شود که مقصد انسان هم بهشت برین ورستگاری باشد به این ترتیب اگر اینگونه باشد باید هیچ انسانی به جهنم نرود وهمه به اعتبار مبدا الهی وسرشت وفطرت به بهشت بروند در حالیکه قرآن کریم این مطلب را نفی می کند بنا براین برای اینکه قضاوت کنیم خلیفه اول و دوم چه مقامی نزد رسول خدا صلی الله علیه وآله داشته اند نباید به مبدا آنها توجه شود بلکه باید در اعمال آنها در زمان حیاتشان توجه کنیم تا بتوانیم قضاوتی عادلانه در مورد آنها داشته باشیم ؟ رفتار آنها نسبت به دستورات پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله چگونه بود ؟ رفتار آنها نسبت به پاره تن رسول خدا فاطمه زهرا علیها السلام چگونه بود؟ رفتار آنها نسبت به امت اسلامی چگونه بود ؟ بعد از جواب به این سوالها از روایات صحیح می توان در مورد ایشان قضاوت نمود…

    محمد35
    کاربر
    من فکر می کنم اگر بتوانید با بیان مناسب تری مطلب خود را منتقل کنید بهتر است صدالبته که ماهم وقتی به روایات می رسیم مورا از ماست میکشیم حتی اگر در روایتی یک نفر مجهول الحال باشد آن روایت را قبول نمی کنیم البته این در امور فقهی است ودر امور اعتقادی از این هم سخت تر گرفته می شود لذا شیعه در این خصووص اینگونه عمل می کند وبا یقین صحبت میکند جالب است که فقه ما واعتقادات ما یا یقین است یا به یقینیات بر می گردد ما ظن وگمان وحدس وشک را قبول نداریم ان اوهن البیوت لبیت العنکبوت …بنا بر این بیشتر در احوال شیعه بخصوص شیعه اثنی عشری وبه خصوص جماعت اصولیون شیعه وقائلین به اجتهاد مطالعه کنید بعد در قضاوت منصفاه آزادید….
    در پاسخ به: Reply To: سوالی اساسی در مورد امامت منصوص الهی #5788

    محمد35
    کاربر
    قرآن می فرماید : انما ولیکم الله ورسوله والذین آمنوا الذین یقیمون الصلاة ویوتون الزکوة وهم راکعون (به شهادت اخبار کتب صحاح کسی که در رکوع به فقیر زکات داد علی علیه السلام بود)و می فرماید: الیوم اکملت لکم دینکم واتممت علیکم نعمتی ورضیت لکم الاسلام دینا(به شهادت کتب اهل سنت روز اکمال دین روز عید غدیر است که پیامبر صلی الله علیه وآله امیر المونین علیه السلام را بجانشینی انتخاب فرمودند) قرآن می فرماید:وآت ذوی القربی حقه(به شهادت کتب اهل سنت این ذوی القربی خصوص اهل بیت پیامبر صلی الله علیه وآله می باشند) ومی فرماید:انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت ویطهرکم تطهیرا(به شهادت کتب اهل سنت این اهل بیت، پیامبر وفاطمه وعلی وحسن وحسین علیهم افضل الصلاة والسلام می باشند .)پس کسی که قرآن را می خواهد عترت را می خواهد وکسی که عترت را می خواهد قرآن را می خواهد لن یفترقا حتی یردا علی الحوض(این دو جدا نمی شوند تا در روز قیامت به نزد رسول الله صلی الله علیه وآله بروند )…
    در پاسخ به: Reply To: رضایت فاطمه سلام الله علیها از خلفای راشدین؟؟ #5843

    محمد35
    کاربر
    برادر گرامی habib با سلام واحترام:
    یک قاعده مسلم در کتب شیعه وسنی وجود دارد وروایات متواتری این مضمون را تایید می کند ویک کبرای کلی است که رضایت فاطمه سلام الله علیها از کسی رضایت پیامبر صلی الله علیه وآله از اوست وغضب فاطمه غضب رسول خدا است ورضایت وغضب رسول الله صلی الله علیه وآله رضایت وغضب خدا است:


    خود این کبرایی کلی است که شیعه وسنی بر آن اتفاق نظر دارند ومحل اختلاف نیست در روایت فوق که از صحیح بخاری نقل کردیم یک صغری را براین کبرای کلی تطبیق نموده است وآن اینکه فاطمه سلام الله علیها :فَوَجَدَتْ فَاطِمَةُ عَلَى أَبِي بَكْرٍ فِي ذَلِكَ فَهَجَرَتْهُ فَلَمْ تُكَلِّمْهُ حَتَّى تُوُفِّيَتْ
    پس صغری نیز ثابت می شود با این روایت صحیح روایتی که بخاری آن را نقل نموده است نه شیخ طوسی بخاری نقل نموده است نه شیخ صدوق یا ائمه حدیث شیعه واز طرفی روایتی است که عائشه همسر رسول خدا صلی الله علیه وآله آن را نقل نموده است ودختر ابی بکر لذا در کمال قوت است.وَعَاشَتْ بَعْدَ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ سِتَّةَ أَشْهُرٍ فَلَمَّا تُوُفِّيَتْ دَفَنَهَا زَوْجُهَا عَلِيٌّ لَيْلًا وَلَمْ يُؤْذِنْ بِهَا أَبَا بَكْرٍ وَصَلَّى عَلَيْهَا فاطمه سلام الله علیها بعد از پیامبر صلی الله علیه وآله شش ماه زندگی کردپس زمانی که رحلت فرمودهمسرش علی او را شبانه دفن کرد وخلیفه پیامبر را خبر نکرد وخود بر فاطمه نماز خواند…این قسمت از روایت از این جهت مهم است که دلالت دارد براینکه مدت شش ماهی که فاطمه بعد از رسول خدا صلی الله علیه وآله زنده بود کلامی با ابی بکر سخن نگفت وشبنه فاطمه دفن شد وعلی علیه السلام بر او نماز خواند بنابراین ادعای اینکه ابی بکر بر فاطمه نماز خوانده است کلامی بی پایه است ومخالف نص صریح صحیح بخاری.اما سخن آخر : از انچه گفتیم واضح است که اولا کبرای کلی که غضب فاطمه سلام الله علیها غضب رسول خدا صلی الله علی وآله است وغضب پیامبر صلی الله علیه وآله غضب خدا است مورد تسالم وپذیرش جمیع فرق از مسلمین است ومطلبی مورد انکار نیست .
    ثانیا: غضب فاطمه علیها سلام بر ابی بکر وادامه این غضب تا زمان رحلت او با توجه به این روایت بخاری مطلبی مسلم وغیر قابل انکار است.ونتیجه انکه ابی بکر اسباب غضب رسول خدا صلی الله علیه وآله را فراهم نمود وبنا بر این سبب غضب خدای متعال گردید حال سوال مهم این است : آیا کسی که خداوند متعال بر او غضب گرفته است می تواند جانشین وخلیفه رسول خدا صلی الله علیه وآله باشد ؟

    والسلام علی من اتبع الهدی

    در پاسخ به: Reply To: رضایت فاطمه سلام الله علیها از خلفای راشدین؟؟ #5844

    محمد35
    کاربر
    نکاتی دیگر در دلالت حدیث: دوباره متن حدیث را مرور می کنیم می بینیم عایشه راوی حدیث بعد از نام فاطمه عبارت علیها السلام را ذکر نموده است ولی بعد از نام پدرش ابی بکر عبارتی ذکر نشده است که البته این کار عایشه منطبق بر قرآن است که خدای متعال به فاطمه سلام می دهد سلام علی آل یاسین که قدر متیقن از آن فاطمة است وعایشه هم در سلام بر فاطمة از قران متابعت کرده است.

    نکته دیگر آنکه اگر غضب فاطمه در این حد بوده است که باعث شده تا آخر عمر از صحبت با ابی بکر خودداری کند پس غضب رسول خدا صلی الله علیه وآله در چه حد است ونیز غضب خدا در چه حد است وچه عواقبی دارد؟!
    اساس بحث ما با برادران اهل سنت بر حکت است نه بر تعصب لذا از عزیزان اهل سنت تقاضا دارم در کمال ادب وحکمت پاسخ مطالب فوق را بفرمایند.
    والسلام علی من اتبع الهدی

    در پاسخ به: Reply To: مقارنه قرآنی بین امهات مومنین و ائمه امامیه #5847

    محمد35
    کاربر
    باسلام واحترام به همه دوستان مطلبی را که بحث می کنید از مشکلات بحث اعتقادی است که طرفین شیعه وسنی در آن نظراتی دارند اما ابتدا به تفسیری که آقای هاشمی از این آیات کرده اند اشکالاتی وارد است که بیان می کنم:

    1-در صورتی شما می توانید از دلالت سیاق آیات برای تفسیر اهل بیت واینکه اهل بیت همان همسران پیامبر صلی الله علیه وآله هستنداستفاده کنید که ثابت کنید این آیات همه در یک زمان نازل شده است در این صورت شاید بتوان با استفاده از سیاق که آیات قبل وبعد در خصوص همسران پیامبرصلی الله علیه وآله است استفاده کرد که مراد از اهل بیت همان همسران پیامبر است واین مطلب قابل اثبات نیست که تمام این آیات در یک زمان نازل شده است زیرا طبق روایاتی که بعدا اشاره می کنم این آیه انما یرید الله لیذهب…در جای دیگری ومکان وزمان دیگری نازل شده است وبعدا توسط رسول خدا در اینجا قرار داده شده است.

    2-ولو که بپذیریم که این آیات همه در یک زمان نازل شده خوب در این صورت چه وجهی دارد که خدای متعال به یکباره از ضمیر جمع مونث به ضمیر جمع مذکر عدول فرموده است در آیات قبل وبعد همه افعال با ضمیر کنّ آمده است اما در این آیه خاص ضمیر کم که برای جمع مذکر استعمال می شود آمده است لذا همین مهم ترین برهان است که در اینجا مخاطب کسانی دیگر غیر از همسران پیامبر صلی الله علیه وآله هستند.

    3-ولو که از دلیل فوق هم بگذریم وبگوییم مراداز اهل بیت همان همسران پیامبر هستند در این صورت این آیه به صورت تکوینی وبه خواست واراده الهی عصمت را برای ایشان ثابت می کند واینکه همسران پیامبر از هر گناهی چه کوچک وچه بزرگ معصوم وپاک هستند در صورتی که در هیچ یک از صحاح اهل سنت ودر هیچ کدام از روایات چنین ادعایی برای همسران پیامبر نشده است علاوه انکه تاریخ هم غیر از این را می گوید زیرا عایشه با وجودیکه ام المومنین است وهمسر پیامبر صلی الله علیه وآله ولذا مشمول این آیه وجزء اهل بیت در برابر خلیفه زمان خود خروج کرد پس خداوند چیزی را اراده کرده ودر خارج محقق نشده است.

    4-با توجه به این مشکلات تفسیری که حضرت عالی از آیه فرمودید تفسیر صحیحی نیست و ومبتلای به اشکالاتی است که عرض کردم هم از جهت ادبی وهم از جهت عقلی.


    محمد35
    کاربر
    با سلام واحترام به برادرم habib می دانید نه ما که مدعی پیزوی از اهل بیت سلام الله علیهم هستیم ونه شما که مدعی پیروی از سنت شریفه نبوی هستید هیچکدام به عهد ومیثاق خودمان وفا نکرده ایم در این 1400سال که از عمر شریف اسلام می گذرد به جای آنکه بنشینیم وبا هم وبا احترام وحکمت گفتگو کنیم همدیگر را متهم کردیم به شرک به غلو وبه بی سوادی و …اما آیا شیوه پیامبران الهی هم همین بوده است یا نه قرآن به ما یاد داده است که حضرت موسی در برابر فرعون با مدارا ومحبت صحبت می کند واورا با استدلال قوی ومتین به راه حق دعوت می کند یا سایر پیامبران صلوات الله علیهم اجمعین وهمین طور پیامبر رحمت ما صلی الله علیه واله چقدر صبر کرد وچگونه با مشرکین وطاغیان زمان خود با استدلال سخن می گفت وآنها که لجاجی نداشتند سخن او را می پذیرفتند برادرم من تفسیری را از آیه مبارکه به انضمام سنت شریفه عرض کردم خوب شما اگر این تفسیررا به اجنهاد خودتان قبول ندارید می توانید با دلیل علمی آن را رد کنید و با دلیل محکم سخن خود را به کرسی بنشانید اصلا بحث علمی برای همین است.

    اما در جواب شما همین فقره آخراز کلام شما کفایت می کندکه:

    بله وقتی علمای چهار مذهب حدیث کساء را قبول دارند خوب متن حدیث کساء چیست متن حدیث کساء تفسیر همین آیه تطهیر است که در بالا به آن اشاره شد در حدیث کساء مراد از اهل بیت توسط خود پیامبر معلوم شده است ولذا تفسیر این آیه شریفه با مراجعه به حدیث کساء که در کتب صحیح وجود دارد معلوم می شود که در مطلب فوق به آن اشاره شد.

    والسلام علی من اتبع الهدی


    محمد35
    کاربر
    با تقدیم نهایت احترام :

    با توجه به کلمات اهل لغت به خصوص متقدمین ایشان درمورد کلمه اهل بیت ودائره مفهومی آن آیه کریمه از نظر ظاهر شامل جمیع اقرباء ونزدیکان پیامبر می گردداما با دقت در آیه این نکته روشن می شود که آیات قبل وبعد از این آیه شریفه که با ضمیر جمع مونث همسران پیامبر را مورد خطاب قرار داده در واقع دلالت بر این نکته هم دارد که پیامبر خانه های متعدد دارد که هر کدام از همسرانشان در یکی از این خانه ها سکونت داشته اند د تا همه خانه ها وهمه همسران پیامبر را شامل گرددبنا براین همینکه بصورت مفرد(اهل البیت) آمده نشان می دهد که فقط یک خانه مد نظر خداوند متعال بوده است که چنین ویژگی داشته که خداوند آلودگی را از ساحت آن دور ساخته واهل ان را متصف به مکارم اخلاق کرده است.


    محمد35
    کاربر
    حال با توجه به مطالب فوق: بعد از آنکه در معنای لغوی اهل بیت دقت شد وگفتیم ممکن است که مراد از اهل بیت در آیه شریفه همسران یا فرزندان پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم باشند حال در این نکته بحث می شود که در اینجا معینا کدام دسته مورد خطاب آیه کریمه می باشد وخداوند چگونه اراده کرده است بنابراین نکاتی را یاد آور می شوم:

    1-در آیه شریفه انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت …دوحصر ودو اختصاص داریم :حصر اول : حصر واختصاص اراده خدای متعال در اذهاب وبردن رجس وآلودگی از اهل بیت ومنحصربودن اراده خداوند به تطهیر اهل بیت از هر گناهی.حصر دوم:حصر تطهیر واذهاب رجس در اهل بیت . حال با توجه به این دو حصر آیه رابررسی می کنیم :آیه نمی توان خطاب به نساء نبی صلی الله علیه وآله باشد زیرا خطاب در ین بخش از آیه بر خلاف قبل وبعد از این آیه که با ضمیر کنّ بود در این آیه با ضمیر کم وجمع مذکر سالم است لذا مخاطبین مذکر می باشند یا لا اقل اکثر مخاطبین مذکر می باشند.
    2-آیه می خواهد بگوید که خداوند اراده کرده است بواسطه این دستوراتی که بر عهده شما گذاشت که شما را از آلودگی ها پاک بگرداند که وزان آیه در این صورت وزان این آیه شریفه است که: ما يُرِيدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَ لكِنْ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَ لِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ خداوند اراده نکرده که بر شما سختی وارد کند بلکه این دستوراتی است که خداوند بوسیله آن اراده کرده نعمتش را بر شما تمام کند این تفسیر اشکالی دارد که اگر مراد این اراده تشریعی باشد در این صورت این اراده اختصاص به همسران یا خانواده پیامبر ندارد وهمه مسلمین در این جهت یکسانند وخدا پاکی واتمام نعمت را برای همه اراده تشریعی کرده است ولذا این تفسیر واین حصر مبتلا به اشکال است از جهت عموم هدایت واراده الهی بر پاکی همه بندگان.

    3- بنا براین این آیه در مقام امتنان است ومی خواهد یک امتنانی را از ناحیه خدا برای اهل بیت نبی صلی الله علیه وآله ثابت کند که برای دیگران ثابت نیست وآن اراده تکوینی خدا بر عصمت اهل بیت است وایشان پیامبروفاطمه علی وحسن وحسین علیهم السلام می باشند چنانکه این مطلب را روایاتی که شیعه وسنی نقل کرده اند تایید می کند واهل سنت این روایت را از بیش از چهل طریق نقل کرده اند که نشان دهنده وضوح امر است.
    4-گرچه از نظر لغت شمول اهل بیت برای همسران پیامبر صلی الله علیه وآله ثابت است اما در این آیه اهل بیت شامل همسران پیامبر نمی شود زیرا روایاتی که در این باب از جانب اهل سنت وارد شده است تصریح دارد در اختصاص اهل بیت به آل عبا وخروج غیر ایشان از عموم کلمه اهل بیت که به بعضی ازاین روایات در فراز های فوق اشاره شد.

    در پاسخ به: Reply To: خلیفه دوم با علی (ع) بیعت کرد با سند #5973

    محمد35
    کاربر
    با تقدیم نهایت احترام وسلام به برادرانم حبیب وشریعتی ودورازتعصب:

    مطلبی که آقای دور از تعصب فرمودند مطلبی مطابق واقع است برای اطمینان از درستی مطلب ایشان می توانید علاوه بر رجوع به متن گفتار غزالی دانشمند بزرگ اسلامی به این آدرس هم رجوع کنید:

    http://islamport.com/w/akh/Web/240/4.htm

    این لینک مربوط به نرم افزار موسوعة الشامله است که البته اگر خود این نرم افزار را هم در اختیار داشته باشید دسترسی به مطلب کار بسیار آسانی است.

    غزالی در اواخر عمر این کتاب را تالیف کرده وبه مطلبی اعتراف کرده است که در آن زمان وزمانهای بعد از مسلمات بوده است وآن مطلب انتخاب علی علیه السلام به جانشینی وخلافت رسول خدا صلی الله علیه وآله بوده است وغزالی هم به همین امر اعتراف کرده است نکته دیگری که برادرم حبیب به آن اشاره داشت آن است که صلاح امت اسلامی در این بود که کسی خلیفه پیامبر صلی الله علیه وآله باشد که از بنی هاشم یا بنی امیه نباشد سوال من این است آیا پیامبر صلی الله علیه واله خود بر این امر واقف نبودند ودر توصیه خود دچار اشتباه شدند؟! لذا مطلب کاملا واضح است برادرانم سخن در آن نیست که من یا شما در کدام محیط وشرایط پرورش یافته ایم سخن در این است که این مطلبی که نقل شده وبه آن استناد شده وبه عنوان شاهدی بر حقانیت خلافت بلا فصل علی علیه السلام آورده شده از غزالی است وغزالی کسی است که دست پرورده امام الحرمین جوینی بزرگ عالم اسلامی است این مطلب از کتب شیعه نقل نشده تا به تعصب متهم شوند وبه بسته بودن فضای فکریشان لذا از برادرانم می خواهم با تامل بیشتر وبا دقتهای علمی به مباحث پاسخ دهند.

    والسلام علی من اتبع الهدی.


    محمد35
    کاربر

    در گفتار فوق جواب قسمتی از اشکالات را دادم که در آن نسبت به معنای لغوی کلمه اهل بیت توضیح داده شد ودر مورد اینکه مراد از آن چیست حال شبهه ای را که در پست فوق به آن اشاره کرده اید اشاره کرده وبه آن در حد امکان وبضاعت مختصر خود جواب می دهم اما جواب: ابتدا خود آیه را مورد تحلیلی دوباره قرار می دهیم جدا از این اشکال مراد ازاراده الهی در انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت …چیست ؟ احتمالات را بررسی می کنیم:1 اگر مراد اراده تشریعی باشد در این صورت معنای آیه چنین می گردد خداوند اراده کرده وبه شما دستوراتی داده تا شما به واسطه این دستورات راه پاکی را برگزینید وپاک گردید…حال اشکال این تحلیل این است که در این صورت فرقی بین اهل بیت علیه السلام وغیر اهل بیت در مورد این اراده الهی نیست همان طور که خداوند اراده تشریعی کرده است برای هدایت اهل بیت همین طور اراده تشریعی کرده است برای هدایت نوع بشر وعامه مردم لذا در این جهت فرقی بین اهل بیت وغیر اهل بین نیست تا خداوند بخواهد با ادات حصر انحصار چنین اراده ای را در اهل بیت علیهم السلام بیان کند.


    محمد35
    کاربر
    2-مراد اراده تکوینی است: در این صورت همان اشکالی که برادرم حبیب مطرح فرمودند پیش می آید که چنین اراده تکوینی منتهی به سلب اختیار از اهل بیت خواهد شد ولذا دیگر در ظرف عدم اختیارثوابی بر طاعات آنها مترتب نخواهد بود ؟ از آنجا که اراده الهی منحصر در یکی از این دو اراده تشریعی یا تکوینی است واراده تشریعی هم مبتلا به اشکال مذکور بود در اینجا می گوییم مراد از اراده در آیه شریفه اراده تکوینی است اما این اراده تکوینی باعث سلب اختیار نخواهد شد در واقع این اراده تکوینی الهی در طول اراده بشر است نه درعرض آن درآیه 93سوره مبارکه نحل می خوانیم: وَلَوْ شَاء اللّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلكِن يُضِلُّ مَن يَشَاء وَيَهْدِي مَن يَشَاء وَلَتُسْأَلُنَّ عَمَّا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ. ترجمه:واگرخدا می خواست همه شمارا امت واحدی قرار می دادولی خداوند هر که را بخواهد گمراه می کند وهرکه را بخواهد هدایت می کند واز آنچه می کنید مورد بازخواست قرارمی گیرید. در این آیه شریفه دقت کنید والبته آیات مشابهی که نظیر این آیه است خداوندگمراه شدن گمراهان را به خود نسبت داده است وهدایت مومنان را نیز خوب حال اگر این نسبتی که خداوند به خود داده است نسبتی تکوینی است وباعث سلب اختیار از این افراد است چرا در ادامه آیه خداوند فرموده است که شما نسبت به اعمال خود باز خواست می شویدباز خواست نسبت به عملی اختیاری است و اینهارا خداوند گمراه یا هدایت کرده پس خود تقصیری ندارند لذا ثواب وعقاب معنی ندارد؟ پاسخ آن است که این اراده وخواست خدای متعال با اراده واختیار خود شخص منافاتی ندارد هدايت و ضلالت بدست خدا بودن اختيارانسان را باطل نمى‏كند، زيرا خدا ابتداء گمراه و هدايت نمى‏كند، گمراه كردنش مجازاتى است يعنى كسى را كه خودش گمراهى را خواسته در گمراهى پيش مى‏برد، و همچنين كسى را كه هدايت را اختيار كرده باشد در هدايت پيش مى‏برد. و خلاصه شما هر چه اختيار كنيد خداوند شما را كمك مى‏كند، و در آنچه انتخاب كرده‏ايد پيش‏تر مى‏بردهمین طور درمورد اراده الهی در آیه شریفه مورد بحث ما (انما یریدالله لیذهب عنکم الرجس…) خدای متعال به سبب اختیار خود اهل بیت ومقام منیع ورفیع ایشان عنایت خاص خود را شامل حال اشان فرموده وایشان را درحدی از معرفت وعلم قرار داده که به طور کامل از گناه وپلیدی فاصله بگیرند ومنافاتی هم با اختیار ایشان ندارد.

    محمد35
    کاربر
    برادرم اوربان با تقدیم نهایت احترام وسلام به شما وهمه جویندگان راه حق :

    برادرم این شیوه بحث صحیح نیست ممکن است ما وشما در برخی مسائل دچار اشتباهات علمی یا اعتقادی باشیم خوب طبیعی است که ما شما را تخطئه کنیم وشما مارا وهرکدام خود را مذهب حق بدانیم اما سوال این است که چرا باید به یکدیگر توهین کنیم چرا بحثی علمی را که می توان در کمال احترام بیان کرد به جایی بکشانیم که به ناسزاگویی ختم شود البته روی سخنم با برادران شیعه نیز هست این شیوه بحث شیوه صحیحی نیست که کار را به جایی بکشانیم که در نهایت به ناسزاگویی ختم گردد بیایید با استدلالات صحیح واشکالات علمی با طرف مقابل بحث کنیم والبته با احترام متقابل وتوام با محبت ببینید از دوحال خارج نیست یا ما در مسیر اعتقادی خودمان که مذهب شیعه است دچار خطاشده ایم ویا شما راه حق قطعا یکی است همین طور یا وهابیت که عقائد جدیدی نسبت به اهل سنت دارد درست می گوید یا عموم اهل سنت راه حق که دوتا نمی شود پس بهتر است به جای اینکه با بر خورد های حذفی وهمراه با توهین وتهمت وافترا بستن به یکدیگر مباحث خود را بر اساس قرآن کریم وسنت قطعیه نبوی که مورد قبول هردو طرف می باشد مطرح سازیم تا از این رهگذر بتوانیم به راه حق برسیم وسعادت ابدی را برای خود فراهم سازیم همه اینها در پرتو مباحث دقیق و البته همراه با احترام وتوام با محبت میسر می گردد ونه با کم حوصلگی وجدل غیر احسن وخدای ناکرده دشنام و…. تاریخ پر است از مباحثات ومناظرات علمای شیعه وسنی با یکدیگر با رجوع به این مناظرات می بینیم که علمای شیعه وسنی چقدر با احترام وتوضع با یکدیگر مباحثه ومناظره می کردند ودر پرتو این مناظرات بیشتر اسباب وحدت وامید فراهم می شد تا اختلاف وفتنه لذا هم شما عزیزان اهل سنت وهم برادران شیعه باید به این روش علمای سلف اقتدا کنیم تا با این مباحث ومناظرات اسلام راستین برای همه جویندگان راه حق روشن شود.


    محمد35
    کاربر
    برادرم اوربان: نکته دیگری که لازم است عرض کنم اینکه عکس پرچمی که حضرتعالی در کنار اسم شریفتان گذاشته اید عکس پرچم گروه تروریستی جبهه النصرة است وممکن است این شبهه را پیش بیاورد که شما هم ارتباطی با این گروه دارید!!خواهش می کنم موضع خودتان را راجع به این گروههای تروریستی روشن کنید تا این گونه شبهه ها پیش نیاید سخن دیگر آنکه کارنامه این گروه در سوریه وعراق سیاه تر از آن است که قابل دفاع باشد وبا اندک تاملی در سایتهای اینترنتی وپایگاههای خبری می توان به عمق جنایتهای این گروهها پی برد علاوه بر وابستگی این جریانهای تکفیری به اطلاعات سعودی که بر کسی پوشیده نیست امید وارم مرزهای خودتان را با این گروهها مشخص کنید که نه بر شیعه رحم می کنند ونه بر سنی وافتخارشان بریدن سر انسانهاست.

    به عنوان نمونه به یکی از جنایتها در این لینک اشاره شده است :

    http://www.seratnews.ir/fa/news/131319/%D8%AC%D9%86%D8%A7%D9%8A%D8%AA-%D9%88%D8%AD%D8%B4%D8%AA%D9%86%D8%A7%DA%A9-%D8%AA%DA%A9%D9%81%D9%8A%D8%B1%D9%8A%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%D9%88%D8%B1%DB%8C%D9%87-%D8%AF%D8%AE%D8%AA%D8%B1-%D8%A8%DA%86%D9%87-%D8%B4%D9%8A%D8%B9%D9%87-%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%D8%B2%D9%86%D8%AC%D9%8A%D8%B1-%DA%A9%D8%B4%D9%8A%D8%AF%D9%86%D8%AF-%D9%88-%D8%B3%D8%B1-%D9%BE%D8%AF%D8%B1-%D9%88-%D9%85%D8%A7%D8%AF%D8%B1%D8%B4-%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D8%B1%D9%8A%D8%AF%D9%86%D8%AF-%D8%B9%DA%A9%D8%B3


    محمد35
    کاربر
    با سلام واحترام به برادرم اوربان :

    از اینکه خودتان را از گروههای تروریستی جدا دانستید و موضع خودتان را روشن فرمودید بی نهایت سپاسگذارم مشکل اصلی جهان اسلام همین است که در طول تاریخ به جای گفتگو ومناظره مثل این مباحثی که حضرتعالی ودیگر دوستان مطرح فرموده اید به جنگ با هم می پرداختند ودر نتیجه این درگیریها دشمن اصلی ما یعنی یهود که خدای متعال در قرآن کریم می فرماید شدیدترین مردم بر شما مسلمانان هستند وتاریخ هم موید قرآن کریم در این ضمینه است دشمن اصلی ما نفس راحتی کشیده است وبلکه تقویت شده است زیرا در نتیجه این درگیریها امپراطوری بزرگ اسلامی در دوران مختلف رو به نابودی نهاد وآن فروشکوه تمدن اسلامی به یکباره از میان رفت در نتیجه همه کسانی که در راه فتنه گری وفتنه انگیزی حرکت می کنند وجامعه اسلامی را دچار اختلاف وتشتت و فتنه می کنند روزی باید در برابر خدای متعال پاسخگو باشند.

    بهترین شیوه بر خوردی که بین شیعه وسنی وهمه طوایف متعدد اعتقادی می تواند جریان داشته باشد همان شیوه مناظره وگفتگو است که می تواند در فضایی مناسب ودر کمال آرامش حقایق اصلی اسلام عزیز را روشن کند وحق جویان را به منزل مقصود برساند انشاالله شاهد روزی باشیم که به جای تفنگ ومسلسل قلم وکتاب را برگزینیم وبه جای فتنه انگیزی اسباب آرامش را برای عموم مسلمانان ومعتقدان به قرآ ن کریم فراهم سازیم که البته آن روز روز عزا ومصیبت کفار ودشمنان اسلام وصهیونیسم خواهد بود به امید روزی که در برابر رسول خدا صلی الله علیه وآله روسفید ودر برابر خداوند متعال رستگار باشیم.

    برادرشما

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 74)