محمد۳۵

پاسخ های ارسال شده در انجمن

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 74)
  • نویسنده
    نوشته ها

  • محمد35
    کاربر
    با تقدیم نهایت احترام :

    با توجه به کلمات اهل لغت به خصوص متقدمین ایشان درمورد کلمه اهل بیت ودائره مفهومی آن آیه کریمه از نظر ظاهر شامل جمیع اقرباء ونزدیکان پیامبر می گردداما با دقت در آیه این نکته روشن می شود که آیات قبل وبعد از این آیه شریفه که با ضمیر جمع مونث همسران پیامبر را مورد خطاب قرار داده در واقع دلالت بر این نکته هم دارد که پیامبر خانه های متعدد دارد که هر کدام از همسرانشان در یکی از این خانه ها سکونت داشته اند د تا همه خانه ها وهمه همسران پیامبر را شامل گرددبنا براین همینکه بصورت مفرد(اهل البیت) آمده نشان می دهد که فقط یک خانه مد نظر خداوند متعال بوده است که چنین ویژگی داشته که خداوند آلودگی را از ساحت آن دور ساخته واهل ان را متصف به مکارم اخلاق کرده است.


    محمد35
    کاربر
    حال با توجه به مطالب فوق: بعد از آنکه در معنای لغوی اهل بیت دقت شد وگفتیم ممکن است که مراد از اهل بیت در آیه شریفه همسران یا فرزندان پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم باشند حال در این نکته بحث می شود که در اینجا معینا کدام دسته مورد خطاب آیه کریمه می باشد وخداوند چگونه اراده کرده است بنابراین نکاتی را یاد آور می شوم:

    1-در آیه شریفه انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت …دوحصر ودو اختصاص داریم :حصر اول : حصر واختصاص اراده خدای متعال در اذهاب وبردن رجس وآلودگی از اهل بیت ومنحصربودن اراده خداوند به تطهیر اهل بیت از هر گناهی.حصر دوم:حصر تطهیر واذهاب رجس در اهل بیت . حال با توجه به این دو حصر آیه رابررسی می کنیم :آیه نمی توان خطاب به نساء نبی صلی الله علیه وآله باشد زیرا خطاب در ین بخش از آیه بر خلاف قبل وبعد از این آیه که با ضمیر کنّ بود در این آیه با ضمیر کم وجمع مذکر سالم است لذا مخاطبین مذکر می باشند یا لا اقل اکثر مخاطبین مذکر می باشند.
    2-آیه می خواهد بگوید که خداوند اراده کرده است بواسطه این دستوراتی که بر عهده شما گذاشت که شما را از آلودگی ها پاک بگرداند که وزان آیه در این صورت وزان این آیه شریفه است که: ما يُرِيدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَ لكِنْ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَ لِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ خداوند اراده نکرده که بر شما سختی وارد کند بلکه این دستوراتی است که خداوند بوسیله آن اراده کرده نعمتش را بر شما تمام کند این تفسیر اشکالی دارد که اگر مراد این اراده تشریعی باشد در این صورت این اراده اختصاص به همسران یا خانواده پیامبر ندارد وهمه مسلمین در این جهت یکسانند وخدا پاکی واتمام نعمت را برای همه اراده تشریعی کرده است ولذا این تفسیر واین حصر مبتلا به اشکال است از جهت عموم هدایت واراده الهی بر پاکی همه بندگان.

    3- بنا براین این آیه در مقام امتنان است ومی خواهد یک امتنانی را از ناحیه خدا برای اهل بیت نبی صلی الله علیه وآله ثابت کند که برای دیگران ثابت نیست وآن اراده تکوینی خدا بر عصمت اهل بیت است وایشان پیامبروفاطمه علی وحسن وحسین علیهم السلام می باشند چنانکه این مطلب را روایاتی که شیعه وسنی نقل کرده اند تایید می کند واهل سنت این روایت را از بیش از چهل طریق نقل کرده اند که نشان دهنده وضوح امر است.
    4-گرچه از نظر لغت شمول اهل بیت برای همسران پیامبر صلی الله علیه وآله ثابت است اما در این آیه اهل بیت شامل همسران پیامبر نمی شود زیرا روایاتی که در این باب از جانب اهل سنت وارد شده است تصریح دارد در اختصاص اهل بیت به آل عبا وخروج غیر ایشان از عموم کلمه اهل بیت که به بعضی ازاین روایات در فراز های فوق اشاره شد.

    در پاسخ به: Reply To: خلیفه دوم با علی (ع) بیعت کرد با سند #5973

    محمد35
    کاربر
    با تقدیم نهایت احترام وسلام به برادرانم حبیب وشریعتی ودورازتعصب:

    مطلبی که آقای دور از تعصب فرمودند مطلبی مطابق واقع است برای اطمینان از درستی مطلب ایشان می توانید علاوه بر رجوع به متن گفتار غزالی دانشمند بزرگ اسلامی به این آدرس هم رجوع کنید:

    http://islamport.com/w/akh/Web/240/4.htm

    این لینک مربوط به نرم افزار موسوعة الشامله است که البته اگر خود این نرم افزار را هم در اختیار داشته باشید دسترسی به مطلب کار بسیار آسانی است.

    غزالی در اواخر عمر این کتاب را تالیف کرده وبه مطلبی اعتراف کرده است که در آن زمان وزمانهای بعد از مسلمات بوده است وآن مطلب انتخاب علی علیه السلام به جانشینی وخلافت رسول خدا صلی الله علیه وآله بوده است وغزالی هم به همین امر اعتراف کرده است نکته دیگری که برادرم حبیب به آن اشاره داشت آن است که صلاح امت اسلامی در این بود که کسی خلیفه پیامبر صلی الله علیه وآله باشد که از بنی هاشم یا بنی امیه نباشد سوال من این است آیا پیامبر صلی الله علیه واله خود بر این امر واقف نبودند ودر توصیه خود دچار اشتباه شدند؟! لذا مطلب کاملا واضح است برادرانم سخن در آن نیست که من یا شما در کدام محیط وشرایط پرورش یافته ایم سخن در این است که این مطلبی که نقل شده وبه آن استناد شده وبه عنوان شاهدی بر حقانیت خلافت بلا فصل علی علیه السلام آورده شده از غزالی است وغزالی کسی است که دست پرورده امام الحرمین جوینی بزرگ عالم اسلامی است این مطلب از کتب شیعه نقل نشده تا به تعصب متهم شوند وبه بسته بودن فضای فکریشان لذا از برادرانم می خواهم با تامل بیشتر وبا دقتهای علمی به مباحث پاسخ دهند.

    والسلام علی من اتبع الهدی.


    محمد35
    کاربر

    در گفتار فوق جواب قسمتی از اشکالات را دادم که در آن نسبت به معنای لغوی کلمه اهل بیت توضیح داده شد ودر مورد اینکه مراد از آن چیست حال شبهه ای را که در پست فوق به آن اشاره کرده اید اشاره کرده وبه آن در حد امکان وبضاعت مختصر خود جواب می دهم اما جواب: ابتدا خود آیه را مورد تحلیلی دوباره قرار می دهیم جدا از این اشکال مراد ازاراده الهی در انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت …چیست ؟ احتمالات را بررسی می کنیم:1 اگر مراد اراده تشریعی باشد در این صورت معنای آیه چنین می گردد خداوند اراده کرده وبه شما دستوراتی داده تا شما به واسطه این دستورات راه پاکی را برگزینید وپاک گردید…حال اشکال این تحلیل این است که در این صورت فرقی بین اهل بیت علیه السلام وغیر اهل بیت در مورد این اراده الهی نیست همان طور که خداوند اراده تشریعی کرده است برای هدایت اهل بیت همین طور اراده تشریعی کرده است برای هدایت نوع بشر وعامه مردم لذا در این جهت فرقی بین اهل بیت وغیر اهل بین نیست تا خداوند بخواهد با ادات حصر انحصار چنین اراده ای را در اهل بیت علیهم السلام بیان کند.


    محمد35
    کاربر
    2-مراد اراده تکوینی است: در این صورت همان اشکالی که برادرم حبیب مطرح فرمودند پیش می آید که چنین اراده تکوینی منتهی به سلب اختیار از اهل بیت خواهد شد ولذا دیگر در ظرف عدم اختیارثوابی بر طاعات آنها مترتب نخواهد بود ؟ از آنجا که اراده الهی منحصر در یکی از این دو اراده تشریعی یا تکوینی است واراده تشریعی هم مبتلا به اشکال مذکور بود در اینجا می گوییم مراد از اراده در آیه شریفه اراده تکوینی است اما این اراده تکوینی باعث سلب اختیار نخواهد شد در واقع این اراده تکوینی الهی در طول اراده بشر است نه درعرض آن درآیه 93سوره مبارکه نحل می خوانیم: وَلَوْ شَاء اللّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلكِن يُضِلُّ مَن يَشَاء وَيَهْدِي مَن يَشَاء وَلَتُسْأَلُنَّ عَمَّا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ. ترجمه:واگرخدا می خواست همه شمارا امت واحدی قرار می دادولی خداوند هر که را بخواهد گمراه می کند وهرکه را بخواهد هدایت می کند واز آنچه می کنید مورد بازخواست قرارمی گیرید. در این آیه شریفه دقت کنید والبته آیات مشابهی که نظیر این آیه است خداوندگمراه شدن گمراهان را به خود نسبت داده است وهدایت مومنان را نیز خوب حال اگر این نسبتی که خداوند به خود داده است نسبتی تکوینی است وباعث سلب اختیار از این افراد است چرا در ادامه آیه خداوند فرموده است که شما نسبت به اعمال خود باز خواست می شویدباز خواست نسبت به عملی اختیاری است و اینهارا خداوند گمراه یا هدایت کرده پس خود تقصیری ندارند لذا ثواب وعقاب معنی ندارد؟ پاسخ آن است که این اراده وخواست خدای متعال با اراده واختیار خود شخص منافاتی ندارد هدايت و ضلالت بدست خدا بودن اختيارانسان را باطل نمى‏كند، زيرا خدا ابتداء گمراه و هدايت نمى‏كند، گمراه كردنش مجازاتى است يعنى كسى را كه خودش گمراهى را خواسته در گمراهى پيش مى‏برد، و همچنين كسى را كه هدايت را اختيار كرده باشد در هدايت پيش مى‏برد. و خلاصه شما هر چه اختيار كنيد خداوند شما را كمك مى‏كند، و در آنچه انتخاب كرده‏ايد پيش‏تر مى‏بردهمین طور درمورد اراده الهی در آیه شریفه مورد بحث ما (انما یریدالله لیذهب عنکم الرجس…) خدای متعال به سبب اختیار خود اهل بیت ومقام منیع ورفیع ایشان عنایت خاص خود را شامل حال اشان فرموده وایشان را درحدی از معرفت وعلم قرار داده که به طور کامل از گناه وپلیدی فاصله بگیرند ومنافاتی هم با اختیار ایشان ندارد.

    محمد35
    کاربر
    برادرم اوربان با تقدیم نهایت احترام وسلام به شما وهمه جویندگان راه حق :

    برادرم این شیوه بحث صحیح نیست ممکن است ما وشما در برخی مسائل دچار اشتباهات علمی یا اعتقادی باشیم خوب طبیعی است که ما شما را تخطئه کنیم وشما مارا وهرکدام خود را مذهب حق بدانیم اما سوال این است که چرا باید به یکدیگر توهین کنیم چرا بحثی علمی را که می توان در کمال احترام بیان کرد به جایی بکشانیم که به ناسزاگویی ختم شود البته روی سخنم با برادران شیعه نیز هست این شیوه بحث شیوه صحیحی نیست که کار را به جایی بکشانیم که در نهایت به ناسزاگویی ختم گردد بیایید با استدلالات صحیح واشکالات علمی با طرف مقابل بحث کنیم والبته با احترام متقابل وتوام با محبت ببینید از دوحال خارج نیست یا ما در مسیر اعتقادی خودمان که مذهب شیعه است دچار خطاشده ایم ویا شما راه حق قطعا یکی است همین طور یا وهابیت که عقائد جدیدی نسبت به اهل سنت دارد درست می گوید یا عموم اهل سنت راه حق که دوتا نمی شود پس بهتر است به جای اینکه با بر خورد های حذفی وهمراه با توهین وتهمت وافترا بستن به یکدیگر مباحث خود را بر اساس قرآن کریم وسنت قطعیه نبوی که مورد قبول هردو طرف می باشد مطرح سازیم تا از این رهگذر بتوانیم به راه حق برسیم وسعادت ابدی را برای خود فراهم سازیم همه اینها در پرتو مباحث دقیق و البته همراه با احترام وتوام با محبت میسر می گردد ونه با کم حوصلگی وجدل غیر احسن وخدای ناکرده دشنام و…. تاریخ پر است از مباحثات ومناظرات علمای شیعه وسنی با یکدیگر با رجوع به این مناظرات می بینیم که علمای شیعه وسنی چقدر با احترام وتوضع با یکدیگر مباحثه ومناظره می کردند ودر پرتو این مناظرات بیشتر اسباب وحدت وامید فراهم می شد تا اختلاف وفتنه لذا هم شما عزیزان اهل سنت وهم برادران شیعه باید به این روش علمای سلف اقتدا کنیم تا با این مباحث ومناظرات اسلام راستین برای همه جویندگان راه حق روشن شود.


    محمد35
    کاربر
    برادرم اوربان: نکته دیگری که لازم است عرض کنم اینکه عکس پرچمی که حضرتعالی در کنار اسم شریفتان گذاشته اید عکس پرچم گروه تروریستی جبهه النصرة است وممکن است این شبهه را پیش بیاورد که شما هم ارتباطی با این گروه دارید!!خواهش می کنم موضع خودتان را راجع به این گروههای تروریستی روشن کنید تا این گونه شبهه ها پیش نیاید سخن دیگر آنکه کارنامه این گروه در سوریه وعراق سیاه تر از آن است که قابل دفاع باشد وبا اندک تاملی در سایتهای اینترنتی وپایگاههای خبری می توان به عمق جنایتهای این گروهها پی برد علاوه بر وابستگی این جریانهای تکفیری به اطلاعات سعودی که بر کسی پوشیده نیست امید وارم مرزهای خودتان را با این گروهها مشخص کنید که نه بر شیعه رحم می کنند ونه بر سنی وافتخارشان بریدن سر انسانهاست.

    به عنوان نمونه به یکی از جنایتها در این لینک اشاره شده است :

    http://www.seratnews.ir/fa/news/131319/%D8%AC%D9%86%D8%A7%D9%8A%D8%AA-%D9%88%D8%AD%D8%B4%D8%AA%D9%86%D8%A7%DA%A9-%D8%AA%DA%A9%D9%81%D9%8A%D8%B1%D9%8A%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%D9%88%D8%B1%DB%8C%D9%87-%D8%AF%D8%AE%D8%AA%D8%B1-%D8%A8%DA%86%D9%87-%D8%B4%D9%8A%D8%B9%D9%87-%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%D8%B2%D9%86%D8%AC%D9%8A%D8%B1-%DA%A9%D8%B4%D9%8A%D8%AF%D9%86%D8%AF-%D9%88-%D8%B3%D8%B1-%D9%BE%D8%AF%D8%B1-%D9%88-%D9%85%D8%A7%D8%AF%D8%B1%D8%B4-%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D8%B1%D9%8A%D8%AF%D9%86%D8%AF-%D8%B9%DA%A9%D8%B3


    محمد35
    کاربر
    با سلام واحترام به برادرم اوربان :

    از اینکه خودتان را از گروههای تروریستی جدا دانستید و موضع خودتان را روشن فرمودید بی نهایت سپاسگذارم مشکل اصلی جهان اسلام همین است که در طول تاریخ به جای گفتگو ومناظره مثل این مباحثی که حضرتعالی ودیگر دوستان مطرح فرموده اید به جنگ با هم می پرداختند ودر نتیجه این درگیریها دشمن اصلی ما یعنی یهود که خدای متعال در قرآن کریم می فرماید شدیدترین مردم بر شما مسلمانان هستند وتاریخ هم موید قرآن کریم در این ضمینه است دشمن اصلی ما نفس راحتی کشیده است وبلکه تقویت شده است زیرا در نتیجه این درگیریها امپراطوری بزرگ اسلامی در دوران مختلف رو به نابودی نهاد وآن فروشکوه تمدن اسلامی به یکباره از میان رفت در نتیجه همه کسانی که در راه فتنه گری وفتنه انگیزی حرکت می کنند وجامعه اسلامی را دچار اختلاف وتشتت و فتنه می کنند روزی باید در برابر خدای متعال پاسخگو باشند.

    بهترین شیوه بر خوردی که بین شیعه وسنی وهمه طوایف متعدد اعتقادی می تواند جریان داشته باشد همان شیوه مناظره وگفتگو است که می تواند در فضایی مناسب ودر کمال آرامش حقایق اصلی اسلام عزیز را روشن کند وحق جویان را به منزل مقصود برساند انشاالله شاهد روزی باشیم که به جای تفنگ ومسلسل قلم وکتاب را برگزینیم وبه جای فتنه انگیزی اسباب آرامش را برای عموم مسلمانان ومعتقدان به قرآ ن کریم فراهم سازیم که البته آن روز روز عزا ومصیبت کفار ودشمنان اسلام وصهیونیسم خواهد بود به امید روزی که در برابر رسول خدا صلی الله علیه وآله روسفید ودر برابر خداوند متعال رستگار باشیم.

    برادرشما

    در پاسخ به: Reply To: امامزاده قلقلی #6069

    محمد35
    کاربر
    برادرانم قبور اولیاء نه تنها از صدر اسلام تا کنون مورد توجه مسلمانان بوده است که تاریخ پر است از توجه پیامبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم به قبر مطهر عمویش حمزه سلام الله علیها وشهدای احد ونیز سوره کهف را مطالعه کنید آنجا که بر محل رحلت اصحاب کهف مسجدی ساخته شد تا سبب تکریم آن اولیاء راستین خدا باشد وعلاوه بر آن این همه از روایاتی که در صحاح نقل شده در مورد زیارت اموات وطلب مغفرت برای انها که اگر بخواهیم مجموع ادله بیان کنیم خود کتابی می شود واین در حقیقت از بدعت های ابن تیمیه بود که زیارت قبور را شرک اعلام کرد وقطعا نظر اهل سنت طبق مذاهب اربعه این نیست چنانکه مجامع روایی اهل سنت که منبع مذاهب اربعه است حاکم است بر مدعای ما علاوه بر آنکه مگر کم است قبور بزرگان اهل سنت که اهل سنت همواره با عظمت این مکانها را نگه داشته است وگنبد وگلدسته برای آن ساخته است به عنوان نمونه مرقد امام حنفیه در بغداد نمونه آن است ودیگر قبوری که خود شما عزیزان اهل سنت از آن با اطلاع هستید واهل سنت به این مکانها رفت وآمد دارند وآن را جزء شعائر خود می دانند البته این هم خود نشان از این مطلب دارد که مسلمانان تا چه اندازه بزرگان خود را تکریم می کنند .
    قبر عمربن عبد العزیز در سوریه،قبر خالدبن ولید در حمص سوریه ،قبر امام بخاری در ازبکستان،قبرزبیربن عوام در عراق،قبر امام شافعی،قبر ابو هریرة وسایر قبور بزرگان اهل سنت که غالبا بارگاه وگنبد وگلدسته دارند همه شاهدی بر مدعای ما است که هم شیعه وهم سنی سعیشان بر تکریم وبزرگداشت بزرگان اعتقادیشان بوده وهست واین فقط در مورد امامزادگان شیعه نیست چنانکه خود شما عزیزان از بارگاههایی که مربوط به بزرگان اهل سنت در ایران است مطلع بوده وحتما به زیارت این اماکن رفته اید چنانکه بسیاری از برادران سنی را من دیده ام که به این اماکن می روند ومثل امام زاده های شیعه بارگاه وگنبد دارند ونیز موقوفاتی دارند.
    علاوه بر اینکه شیعه برای هر امامزاده ای بارگاه نساخته است وامام زادگانی بارگاه دارند که از صالحین روزگار خود بوده اند وعموما وغالبا به دست ظالمین مظلومانه به شهادت رسیده اند یا آنکه کار عظیمی در منطقه ای خاص کرده اند مثل اینکه اشتغال به تبلیغ دین مبین اسلام داشته اند ویا اینکه امام زاده نبوده اند ولی عالمی بوده است که مجاهدتهای عظیم علمی کرده است بنابراین اینجهت بین شیعه وسنی مشترک است که البته پیروان ابن تیمیه با بدعت در اجماع عام وخاص راهی جدا از سنت نبوی را پیمودند وبا هتک حرمت قبور اولیاء خدا راه خود را در این مطلب از مسلمین جدا کرده اند.

    محمد35
    کاربر
    با نهایت احترام به برادرم اوربان پاسخ شما در لینک زیر

    محمد35
    کاربر
    برادرم اوربان با تقدیم سلام خالصانه به شما وهمه برادران :

    مسئله اختلاف شیعه وسنی وحتی سنی وسنی ونیز شیعه وشیعه در امور اعتقادی وفکری امری است کاملا طبیعی چنانکه در همه ادیان وحتی در بین کسانی هم که دینی را قبول ندارند این اختلافات وجود دارد ودر دنیای امروز این امری کاملا طبیعی وپذیرفته شده است اما آنچه باعث بیچارگی ما مسلمانها شده این است که این اختلاف اعتقادی ر تبدیل به فتنه می کنیم والبته علمای بزرگوار وغیوراهل سنت وهم علمای شیعه همیشه دامنشان از فتنه انگیزی پاک بوده است مرجع شیعه آیة الله سیستانی در یکی از مواضعشان گفته است: به سنی ها نگویید شما برادرمان هستید بلکه اهل سنت جان ما هستند خود ما هستند واز ما جدا نیستند وهمین طور عالم بزرگوار اهل سنت مولوی عبدالحمید که همیشه منادی وحدت و ومقابله با فتنه انگیزی بوده است مطمئنا این بزرگواران یوم الحساب در برابر رسول خدا روسفید خواهند بود اما در مورد حزب الله چه زمانی حزب الله وارد سوریه شد زمانی که گروههای مسلح تهدید کردند که قبر فرزند رسول خدا را یعنی سیده زینب سلام الله علیها را نبش می کنند واین حق هر اهل مذهبی است که از مظاهر دینی خود دفاع کند مثل فلسطین قهرمان که از بیت المقدس ومزار انبیاء دفاع می کند واتفاقا حزب الله گرچه حزبی با ساختار ورهبری شیعی است اما در بدنه این حزب بسیاری از جوانان غیور وباشرف اهل سنت هستند که شهدای بسیاری را هم تقدیم اسلام کرده اند اگر در مورد حزب الله مطالعه کنید سخن بنده را تایید خواهید کردوخدمات اهل سنت به این حزب کمتر از شیعیان نبوده ونیست.

    جدید ترین گزارش منتشر شده در مورد فعالیت های تروریستی انجام شده توسط گروهک تروریستی “دولت اسلامی عراق و شام” موسوم به “داعش” حاکی از آن است که این گروهک از زمان ورود خود به عراق تاکنون ۳۷۵ امام جماعت و سخنران سنی مذهب را اعدام کرده و به قتل رسانده است.نکته جالب اینجاست که این گزارش توسط فعالان حقوق بشر در استان سنی نشین “الأنبار” در غرب عراق تهیه و تنظیم شده و آنان فاش کرده اند که از مجموع این ۳۷۵ نفر اعدام شده، دست کم ۱۰۰ نفر از استان الأنبار بوده اند بر اساس این گزارش، سرشناس ترین چهره های اعدام شده توسط “داعش”، “خالد سلیمان” رئیس سابق دیوان وقف سنی الأنبار، “عمر العانی” مفتی الأنبار و “شیخ حمزه العیساوی” رئیس «رابطه علمای فلوجه» بوده اند… حال قضاوت با شما …برادرم ما شیعیان به خدا ی احد وواحد قسم راضی نیستیم که قطره خونی از برادران اهل سنتمان ریخته شود یا آبرویی از ایشان زائل شود وحتی اگر دشمن مشترکمان یعنی صهیونیسم قصد بدی به آنها کند با همه وجود از برادرانمان حمایت می کنیم چنانکه در غزه وفلسطین چنین کرده ایم ما شمارا برادر خود و بلکه جان خود واز جان عزیزتر می دانیم …به امید پیروزی جهان اسلام


    محمد35
    کاربر
    برادرم اوربان: در خصوص عبد الله بن سبا که برادرمان از شما حدیث صحیح خواستند بنده به لینک مورد نظر شما رجوع کردم اما مطلبی دستگیرم نشد اگر راجع به عبدالله بن سبا حدیث صحیحی دارید خوشحال می شوم مطلع شوم… با تشکر.

    محمد35
    کاربر
    با سلام واحترام به برادرمabdollah1990:

    در مورد آیه مبارکه 11سوره انفال: ِاذ يُغَشِّيكُمُ النُّعاسَ أَمَنَةً مِنْهُ وَ يُنَزِّلُ عَلَيْكُمْ مِنَ السَّماءِ ماءً لِيُطَهِّرَكُمْ بِهِ وَ يُذْهِبَ عَنْكُمْ رِجْزَ الشَّيْطانِ وَ لِيَرْبِطَ عَلى‏ قُلُوبِكُمْ وَ يُثَبِّتَ بِهِ الْأَقْدامَ . ترجمه: و به ياد آر آن گاه را كه خدا چنان ايمنيتان داده بود كه خوابى سبك شما را فروگرفت و از آسمان برايتان بارانى باريد تا شست و شويتان دهد و وسوسه شيطان را از شما دور كند و دلهاتان را قوى گرداند و قدمهاتان را استوار سازد.

    چنانکه از ترجمه این آیه شریفه پیدا است شان نزول آیه در مورد مواهب ونعمتهایی است که خدای متعال قبل از جنگ بدر ودر حین غزوه بدر نصیب مسلمانان کرد ومسلمانان به فرماندهی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله توانستند به وسیله این مواهب ونعمتها بر دشمن خود ظفر یابند از جمله این نعمتها یکی خوابی بود که خداوند بر مسلمانان مستولی کرد که سبب آ را مش آ نها شد وروحیه آنها را تقویت کرد نعمت دیگر که فراز مورد اشکال شمااست این است که وینزل علیکم من السماء ماء …خدای متعال در آن شب بارانی فرستاد که در آن شرایط که چاههای بدر دراختیار مشرکین بودمسلمانان توانستند به وسیله این آب باران که در مناطق اطراف جمع شده بود خود را شستشو دهند خداوند می فرماید: لیطهرکم به وییذهب عنکم رجز الشیطان..یعنی خداوند به وسیله این باران شما را شستشو داد وپلیدیهای شیطانی را که ممکن است پلیدیهای ظاهری ونجاسات باشد یا پلیدیهای باطنی حاصل از جنابت را به ووسیله این باران از شما دورکرد پس باید این یطهرکم ویذهب عنکم رجز الشیطان با توجه به قبل که عبارتست از نزول آب باران تفسیر گردد که مراد از آن چه بوده است لذا این تطهیر واذهاب رجز شیطان ارتباطی به عصمت از گناهان ندارد به عبارتی اینجا اطلاق نیست وکلام از ابتدا مقید است به مورد آب بارانی که فرو فرستاده شد تا مسلمانان از آن بهره ببرند.


    محمد35
    کاربر

    با سلام واحترام به برادرم:

    حال به پاسخ از آیه مبارکه 73 سوره شریفه هود میپردازیم : آیه در مورد همسر حضرت ابراهیم است که از اینکه ملائکه الاهی در پیری به او بشارت فرزند را دادنداو از این مطلب تعجب کردملائکه به ایشان فرمودند: قالُوا أَ تَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ من قدرته رَحْمَتُ اللَّهِ وَ بَرَكاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْت…ترجمه : گفتند آیا از امر خدا تعجب می رحمت وبرکات خدا برای شما اهل بیت است در این آیه پس از آنکه ملائکه به همسر حضرت ابراهیم فرمودند که آیا از امر خدا تعجب می کنی سپس با خطابی عام که همسر ابراهیم علیه السلام را هم در بر می گیرد می فرماید رحمت وبرکات خدا برای شما اهل بیت است یک قاعده کلی در زبان عربی وجود دارد وآن اینکه وقتی تعداد افراد مذکر در یک جمع بیشتر از افراد مونث باشند از ضمیر کم استفاده می شود یعنی ضمیر جمع مذکر سالم وحتی اگرتعداد افراد مونث بیشتر هم باشد اما در بین آنها افراد مذکر هم باشد ولو کمتر باز هم از ضمیر جمع مذکرمخاطب استفاده می شود گرچه بر عکس آن جایز نیست یعنی استفاده از ضمیر جمع مونث مخاطب در جایی که تعداد افراد مونث کمتر از مذکر باشد در اینجا هم اگر بنا بود که فقط همسرحضرت ابراهیم علیه السلام مراد تخاطب باشد باید می فرمود علیک با ضمیر مفرد مونث مخاطب ولی از آن به جمع مذکر مخاطب عدول کرد به جهت اینکه مراد فقط همسر ایشان نیست بلکه مراد همه اهل بیت ابراهیم علیه السلام فرزندان وهمسران آن حضرت می باشند که مورد توجه خاص خدای متعال هستند واین عنایت خاص هم ابراهیم نبی علیه السلام را در برمی گیرد وهم فرزندان آن حضرت را وهمسران آن بزرگوار را ودر واقع این آیه شاهد بر این است که در دلالت آن همسر هم داخل می شود نه اینکه اختصاص به همسر داشته باشد زیرا اگر مراد آیه خصوص همسرحضرت ابراهیم به قرینه ماقبل آیه که ملائکه ساره را مخاطب قرار داده بودند در این صورت به قرینه سیاق باید علیک می آمدوالبته کسی هم از مفسرین اختصاص اهل البیت را به خصوص همسران نگفته است واهل لغت اهل البیت را شامل همسران شخص هم می دانند نه اینکه آن را نص در خصوص همسران بدانندکه در کمنت های بالا به این مطلب اشاره شد.


    محمد35
    کاربر
    اما بعد از اینکه روشن شد که کلمه اهل البیت در آیه تطهیر قطعا اختصاص به همسران پیامبرصلی الله علیه وآله ندارد زیرا در صورت اختصاص باید از ضمیر جمع مونث استفاده می شد ودر عدول از آن به جمع مذکر همین نکته را می فهماند که علاوه بر همسران که با توجه به لغت داخل در مفهوم اهل البیت هستند فرزندان آن حضرت نیز داخل می باشند حال نوبت می رسد به اینکه مصادیق این اهل البیت چه کسانی هستند از نظر لغت دست ما باز است هم همسران وهم فرزندان وجگر گوشه های آن حضرت علاوه بر خود آن حضرت به طور قطع بنا بر لغت داخل در مفهوم این کلمه می باشند اما همیشه شیوه اهل تفسیر وبزرگان اهل حدیث این بوده است که در تبیین وتعیین مراد خدای متعال از آیات تنها به خود قرآن بسنده نمی کرده اند ودر تعیین مراد خدای متعال احادیث صحیح نیزملاک وفرینه بوده است تا مراد خداوند تعیین گردد حال وقتی به کتب حدیث رجوع می کنیم می بینیم مرا د از اهل البیت به پیامبر علی فاطمه حسن وحسین علیهم السلام تفسیر شده است

    در بعضی از روایات از قول همسران پیامبرمانند ام سلمة وعایشه اینگونه آمده است که: هنگامى كه پيامبر صلی الله علیه وآله سخن از اين آيه شريفه مى‏گفت، ما از او سؤال كرديم كه مشمول این آیه هستيم فرمود: شما خوبيد اما مشمول اين آيه نيستيد! از آن جمله روايتى است كه” ثعلبى” در تفسير خود از” ام سلمه” نقل كرده كه پيامبر ص در خانه خود بود كه فاطمه علیها سلام پارچه حريرى نزد آن حضرت آورد، پيامبر صلی الله علیه وآله فرمود: همسر و دو فرزندانت حسن و حسين را صداكن، آنها را آورد، سپس غذا خوردند بعد پيامبر ص عبايى بر آنها افكند و گفت:اللهم هؤلاء أهل بيتي و عترتى÷÷÷÷÷ فاذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهيرا خداوندا اينها خاندان منند، پليدى را از آنها دور كن، و از هر آلودگى پاكشان گردان” و در اينجا آيه” إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ” نازل شد … من گفتم آيا من هم با شما هستم اى رسول خدا!، فرمود:” انك الى خير”” تو بر خير و نيكى هستى” (اما در زمره اين گروه نيستى) شواهد التنزيل جلد 2 صفحه 31 به بعد.

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 74)