پاسخ های ارسال شده در انجمن
-
نویسندهنوشته ها
-
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: اوربان:نظر رافضه در مورد اهل سنت -روافض تکفیری غیر شیعه را تکفیر می کنند!!!!! #6571شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: اوربان:نظر رافضه در مورد اهل سنت -روافض تکفیری غیر شیعه را تکفیر می کنند!!!!! #6572
من كتاب المسائل من مسائل محمد بن علي بن عيسى حدثنا محمد بن أحمد بن محمد بن زياد وموسى بن محمد بن علي قال : كتبت إلى أبي الحسن عليه السلام أسأله عن الناصب هل أحتاج في امتحانه إلى أكثر من تقديمه الجبت والطاغوت واعتقاد إمامتهما ؟ فرجع الجواب : من كان على هذا فهو ناصب .
ترجمه:موسي بن محمد بن علي گويد:به حضرت ابي الحسن عليه السلام نوشته واز آن حضرت سوال كردم كه آيا در شناختن وامتحان ناصبي به بيش از اين مقدار احتياج است كه جبت وطاغوت (اولي ودومي) ]ابوبكر وعمر[را مقدم بدارد ومعتقد به امامت آن دو بشود؟پس جواب آمد :هر كه بر اين عقيده باشد او ناصبي است.
المصدر: محمّد باقر المجلسي، بحار الانوار الجامعة لدُرر أخبارالأئمّة الأطهار،
(ط1، بيروت، مؤسّسة الأعلمي، 1429/ 2008)، ج69، ص89، ح18
باب كفرالمخالفين والنصاب.
http://www.al-shia.org/html/ara/books/lib-hadis/behar69/113.htm
مصدر ترجمه:كتاب پيام عاشورا(شرح زيارت عاشورا)
مولف:شيخ علي صحّت
ناشر:مركز فرهنگي انتشاراتي منير
چاپ اوّل1384صفحه371
با سلام:
اولا سند این روایت 13امامی شما کاملا صحیح و مقبول نزد بزرگان شما من جمله شیخ صدوق است.ایشان در کتاب معروف من لا يحضره الفقيه – الشيخ الصدوق – ج ٤ – الصفحة ١٨٠ بعد از نقل روایت “دخلت على فاطمة (عليها السلام) وبين يديها لوح فيه أسماء الأوصياء من ولدها فعددت اثنى عشر أحدهم القائم، ثلاثة منهم محمد وأربعة منهم على – عليهم السلام – ” می گوید:وقد أخرجت الاخبار المسندة الصحيحة في هذا المعنى في كتاب كمال الدين وتمام النعمة.
ثانیاً:علماء شما برخی تصریح دارند که این روایت دال بر13 امامی بودن هست لکن در متن حدیث تصحیف رخ داده اسن من جمله به این عبارت در این سایت دقت کنید:”إن مما هو معلوم أن عملية نسخ الكتب في السابق إنما كانت تتم باليد نسخا، لا بالطباعة الحديثة، ولذا كان ورود التصحيف فيها أمرا شائعا. وباعتبار أن جلّ النصوص الدينية التي كان يستنسخها الناسخون إنما كان يتكرر فيها لفظ الاثني عشر إماما”
http://www.alqatrah.net/question/?id=29
ثالثا: جناب خوئی تصریح می کند که تمام روایاتی که در آنها اسم دوازده نفر آمده همه ضعیف است آنچه هست فقط عدد12 هست.
الخوئي: الروايات المتواترة الواصلة إلينا من طريق العامة والخاصة قد حددت الأئمة عليهم السلام باثني عشر من ناحية العدد ولم تحددهم بأسمائهم عليهم السلام واحدا بعد واحد
صراط النجاة الميرزا جواد التبريزي الجزء 2 صفحة 453
http://www.yasoob.com/books/htm1/m001/06/no0646.html
رابعا:حتی خود فرزندان ائمه از وجود امامت پدرانشان یا برادرانشان که بعد از هم می آمدند بی خبر بودند بعنوان مثال زید بن علی و محمد بن حنفیه که داستان مفصل بی خبر بودن هر دو در کافی کلینی با سند صحیح ذکر شده است.
خامسا:خود اصحاب ائمه نیز از این توالی بی اطلاع بودند و گاها دچار انحراف می شدند.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: جنگ بین معصومین، اخلاق فاطمه و علی رضی الله عنهما در نزد روافض مجوسی #6574آیا فاطمه نمی دانسته علی اهل برنامه نیست؟آیا فاطمه نمی دانسته علی غیر او با کسی دیگر معاشقه نمی کند؟
چرا فاطمه به علی شک کرده و از این حرکت حضرت علی که موافق با شرع بوده ناراحت شده و حتی در ادامه روایت جلاء العیون آمده به رغم دلخوری که از علی داشت ایشان را بخشید؟
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: جنگ بین معصومین، اخلاق فاطمه و علی رضی الله عنهما در نزد روافض مجوسی #6979جالب است دعوا ونزاع بین فاطمه وعلی به اینجا ختم نمی شود.کاشف الغطاء زعیم حوزه ی نجف در واقعه ی فدک و مشاجره فاطمه با ابوبکر فاطمه را فردی معرفی می کند که در مقابل امام علی ادب و تربیت را کنار می گذارد و بدتر از آن شیخ آل محسن در توجیهی خنده دار، این عمل را خروج فاطمه از آداب متعارفش با علی ذکر می کند وبدروغ می گوید فقط همین یکبار بود که فاطمه از دست علی وسکوتش ناراحت شد در صورتی اینها ا ناراحتی نیست دوستان احتمالا روابط عاشقانه ولن تایم بوده.خرجت عن حدود الآداب التي لم تخرج من حظيرتها مدة عمرها ، فقالت له : يا ابن ابيطالب افترست الذئاب وافترشت التراب
جنة المأوی
http://rafed.net/booklib/view.php?type=c_fbook&b_id=862&page=61
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: جنگ بین معصومین، اخلاق فاطمه و علی رضی الله عنهما در نزد روافض مجوسی #6980ويمكن أن نجيب على ذلك بأمرين:
1- أن كاشف الغطاء قدس سره قال: (حتى خرجت عن حدود الآداب التي لم تخرج من حظيرتها مدة عمرها)، والمراد هو أنها خرجت عما كان متعارفا في تعاملها مع أمير المؤمنين، فإنها عليها السلام لم تعاتب أمير المؤمنين عليه السلام مدة عمرها إلا هذه المرة، فخرجت عن تلك الحدود المتعارفة بينها وبينه، لا أنها خرجت عن حدود الأدب كما صار الشيخ محمد البراك يكرر ذلك مراراً، وبين الأمرين فرق واضح.
2- أن كاشف الغطاء ذكر أن فاطمة عليها السلام كانت ثائرة، ولكن على من ؟ ومتأثرة ، ولكن ممن؟ ليس من أمير المؤمنين عليه السلام، وإنما من غيره، والتأثر أمر طبيعي في كل إنسان، وهذا لا إشكال فيه، وبسبب تأثرها عاتب أمير المؤمنين عليه السلام على سكوته عن الأخذ بحقها من القوم.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: جنگ بین معصومین، اخلاق فاطمه و علی رضی الله عنهما در نزد روافض مجوسی #6981وبسبب تأثرها عاتب أمير المؤمنين عليه السلام على سكوته عن الأخذ بحقها من القوم.http://www.almohsin.org/?act=artc&id=222
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: ابطال داستان تصدیق خاتم واحادیث مربوط به آیه ولایت بر اساس روش حدیثی نزد شیعه #3069همان طوری که در ابتدا گفته شد از قول شیخ مفید ،خوئی و العاملی دال بر اینکه خود اینها اصلا وجود تناقضات زیاد را در باب یک مطلب خصوصا تاریخی علتی قادح بر آن واقعه می دانند(نظیر ازدواج عمر با ام کلثوم رضی الله عنهما) و سببی بر تضعیف ماجرا.اما اگر دقت کرده باشد بنده 27 روایت و نقل قول علماء شیعه در همین باب تصدیق خاتم و آیه ولایت از کتب شیعه استخراج نموده ام حال بیایید با هم تناقضات موجود در روایات یا اقوال علماء اینها را در باب این داستان بخوانید.1)آیا این آیه قبل از علم نبی مکرم اسلام مبنی بر تصدیق خاتم نازل شده است یا بعد از آن؟
کسی که به روایات 3-4-5-6-8-10 مراجعه کند می بیند که آیه قبل از علم نبی بر تصدیق خاتم نازل شده است.
اما اگر که به روایات 7-13-24 مراجعه کنید خواهید یافت که آیه بعد علم نبی بر داستان تصدیق خاتم نازل گردیده است.2)آیا پیامبر(ص) هنگام وقوع ماجرا در مسجد بودند یا در خارج مسجد؟
روایات 3-4 می گوید که آن فرد گدا پیامبر را هنگام ورود به مسجد از ماجرا آگاه کرد یعنی اینکه ایشان بیرون مسجد بودند
روایات 13-14 می گوید که پیامبر داخل مسجد بودند و زمان بخشش انگشتر در مسجد نماز می خواندند
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: جنگ بین معصومین، اخلاق فاطمه و علی رضی الله عنهما در نزد روافض مجوسی #7076شما فکر کردی روایت کوچه بازاری هست.این روایت به قول شما کوچه بازاری را مجلسی سند معتبر می داند.احتمالا مجلسی ملای کوچه وبازار بوده.و سرزنش و بی ادبی و نزاع فاطمه با علی را در مورد فدک پاسخ نداد.تیتر جک سالشنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: جعفر صادق رضی الله عنه ضعیف الحدیث است در نزد شیعه #7170قال جعفر الصادق – رضی الله عنه – :” وأما والله لو یروون عنا ما نقول ولا یحرفونه ولا یبدلونه علینا برأیهم ما استطاع أحد أن یتعلق علیهم بشیء ، ولكن أحدهم یسمع الكلمة فیحط إلیهاعشراً ویتأولها على ما یراه)
(والله كه از ما راویت نمی كنند الااینكه آن را تبدیل می كنند به رای خود تاویل می كنند به معنی ومفهومی كه خود می خواهند )عیون الأخبار للقرشی 4/276 .
حتی اقای یوسف بحرانی می گوید: (فلم یعلم من أحكام الدین على الیقین إلا القلیل ، لامتزاج أخباره بالتقیة)
(از روی یقین وحتم از احكام دین چیز زیادی نمی دانیم بدلیل یكی شدن اخبار جعفر صادق با تقیه)الحدائق الناضرة 1/5.
شما بفرمایید اینها چه کسانی بودند که به امام صادق دروغ می بستند؟
بُرَيْدِ بْنِ مُعَاوِيَةَ:حمدويه حدثني محمد بن عيسى عن يونس عن مسمع كردين أبي سيار سمعت أبا عبد الله ع يقول لعن الله بريدا ولعن الله زرارة السند صحيح ويونس هو ابن عبد الرحمن بقرينة رواية محمد بن عيسى عنه .
محمد بن مسعود حدثني جبرئيل بن أحمد عن محمد بن عيسى عن يونس عن إسماعيل بن عبد الخالق عن أبي عبد الله ع قال ذكر عنده بنو أعين فقال والله ما يريد بنو أعين الا ان يكونوا عليين هكذا في منهج المقال وفي رجال الكشي على غلب بدل عليين . السند حسن وفي المتن شئ من الاجمال .أعيان الشيعة-الإمام السيد محسن الأمين
المجلد السابع
حققه وأخرجه حسن الأمين
دار التعارف للمطبوعات بيروتهلكَ زُرارة وبريدة وإسماعيل الجعفيشنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: هدیه ای به طعن زنندگان امام بخاری رضی الله عنه #7173جناب سید علی بروجردی صاحب طرائف المقال.ایشان در مورد شخصیت امام بخاری می فرمایند:1613 – محمد بن اسماعيل البخاري، من ثقات علماء العامة وخاصتهم، وصحيح البخاري معروف، ولعله أنصف من سائر أهل السنة، مات ليلة الفطر سنة السادسة والخمسين والمائتين.
نام کتاب : طرائف المقال نویسنده : السيد علي البروجردي صفحه 252http://lib.eshia.ir/14030/1/252
ترجمه:
محمد بن اسماعیل بخاری،از ثقات علماء اهل سنت است،وصحیح بخاری او معروف است،نفر بعدی از علماء شیعه که بخاری را ستوده است جناب محمد بن جعفر بن محمد بن طاهر الخراساني الكرباسي صاحب کتاب إكليل المنهج في تحقيق المطلب است که در مورد امام بخاری رحمه الله فرموده است:
433 [ محمد بن إسماعيل البخاري : حافظ عالم زاهد ، كتب إليه أهل بغداد : المسلمون بخير ما بقيت فيهم وليس بعدك خير حين تفتقد .
ترجمه:
محمد بن إسماعيل البخاري :حافظ عالم زاهد،اهل بغداد در موردش نوشته اند:مسلمانان تا زمانی که در میانشان بودی بر خیر بودند وبعد از فوت تو خیری از میان مفقود شد.عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ وَ الْفُضَيْلِ بْنِ يَسَارٍ وَ بُكَيْرِ بْنِ أَعْيَنَ وَ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ وَ بُرَيْدِ بْنِ مُعَاوِيَةَ وَ أَبِي الْجَارُودِ جَمِيعاً عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام…..عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ(ابراهیم بن هاشم).
قال الشهيد الثاني في مسالك الأفهام 7/136 :” فيه إبراهيم بن هاشم ، ولم ينص الأصحاب على تعديله ”
http://www.yasoob.com/books/htm1/m001/01/no0160.html
صاحب المدارك محمد العاملي فقال :” ويمكن المناقشة في الرواية من حيث السند بإبراهيم بن هاشم حيث لم ينص علماؤنا على توثيقه ” 2/53 .
قال المحقق الأردبيلي ” إبراهيم بن هاشم وهو غير مصرح بتوثيقه ” المجمع 7/12 .
قال السيد محسن الحكيم في ” مستمسك العروة ” 9/95 :” والتوقف في حجيته من جهة أن في السند إبراهيم بن هاشم ، وفيه كلام ، كما في المسالك ضعيف ”
موسی علیه السلام اگر از ترس فرار کرد ولی مخفی نشد تا ابد الدهر.موسی نمی خواست ناجی کل دنیا باشد.لذا ضرورت وجود شجاعت در مهدی شما باید بیشتر از موسی باشد در حالی برعکس صفت ترس در مهدی شما غلبه بیشتری بر شجاعت او دارد -
نویسندهنوشته ها
وفي كتاب كمال الدّين وتمام النعمة ( 1 ) بإسناده إلى أبي حمزة الثّماليّ ، عن الصّادق جعفر بن محمّد ، عن أبيه عن آبائه – عليهم السّلام – عن النّبيّ – صلَّى اللَّه عليه وآله – حديث طويل يذكر فيه الاثني عشر – صلوات اللَّه عليهم – بأسمائهم . وفي آخره يقول – صلَّى اللَّه عليه وآله – : ومن أنكرهم ، أو أنكر واحدا منهم ، فقد أنكرني . بهم يسمك اللَّه – عزّ وجلّ – السّماء أن تقع على الأرض إلَّا باذنه . وبهم يحفظ الأرض أن تميد بأهلها .
قوله : « ومن أنكرهم ، أو أنكر واحدا منه ، فقد أنكرني »
، لأنّه لا شكّ في كفر من أنكر الرّسول – صلَّى اللَّه عليه وآله .
ج9ص138