پاسخ های ارسال شده در انجمن
-
نویسندهنوشته ها
-
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: اقایان اگر اجازه بفرمایند و مسدود نفرمایند جواب داریم #7821شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: اقایان اگر اجازه بفرمایند و مسدود نفرمایند جواب داریم #7822جناب اوربان سفسطه بازی هم چیز خوبی نیست…….شما ثابت کن که حرفی که سماک زده در موقعی بوده مه سوء حافظه داشته…برادر من اهانت اهانت است…..دین ساق لخت حضرت زهار و …..شما ان را از دید شیعه بررسی سندی کردید؟ شما روایت را از دید شیعه هم دیدید؟ حضرت زهرار کسی نبود که تار مویش را نامحرم ببیند…..
در ضمن یک بار دیگر متن را بخوانید متن کامل و عربی ان را خود شما اوردید بینی و بین الله شما راست می گید یا ما؟
در ضمن ما مثل شما نیستیم که بگوییم دو کتب صحیحین بعد از قران صحیح هستند…..روایات ما موجود هست و ضعف بودن روایت تثه بودن هم معلوم است……به قول دوست شما در شبکه کلمه می گفت در باغی که گل و بلبل هست کسی سراغ نجاسات نمی رود. شما به جای رفتن و سر زدن به احادیث مطرود شیعه سعی فرمایید از کتب شیعه ثقه بودن روایت را از کتب شیعه به اثبات برسانید…
جناب حقیقت جو…..بنده این حرف شما را که تهدید کردید اگر اهانت کنید ما هم …..این درست نیست. اگر بنده از کتب شما روایت اوردم با سند صحیح که مذمت صحابه کرد باید فحش و غیره نثار کسی کنید که این مطلب را گفته نه ناقل ان را….مشکل شما و امثال شما اینه اگر ما حدیثی از کتب خودتان در مورد صحابه بیاوریم و شما را خوش نیاید به جای اینکه بیایند توضیح دهید شیعه را متهم می کنید….بگذریم….بحث غدیر و ماجرای ان بهترین گفتگویی است که می شود کرد.جناب حقیقت جو بنده قبل از جواب شما باید چند مسئله برای بنده روشن شود. لطفا ادرس ندهید و بفرمایید برو اینجا را بخوان انجا رابخوان.شسته و رفته با دلیل علمی چند سوال بنده را پاسخ بفرمایید.البته مخاطب اصلی بنده بیشتر جناب اوربان است که انتظار دارم تشریف بیاورند و به طور صریح در مورد این چند سوال پاسخ دهند تا بنده هم نظر نهایی خویش را نوشته و گفتگو اغاز شود.
نظر شما در مورد واقعه غدیر و حدیث غدیر چیست؟
ایا ماجرای غدیر دلالت بر ولایت و وصایت امام علی علیه السلام می کند یا نه
خلاصه در مورد غدیر هر چه مطلب دارید بیان کنید.تا جواب اقای حقیقت جو هم روشن شود.
در ضمن اقای حقیقت جو فرمودید”همیشه به دوستانم میگم کسی که دستش پر باشه چندجمله هم واسش کافیه.” این تاز مانی درست باشد که مطلب برای شخص روشن باشد وگرنه باید مطلب را باز کرد و توضیح داد. چنانچه جناب اوربان هم برای اثبات مطلبی چندین پست و مطلب ارائه می دهد تا مطلب واضح و روشن شود. تمام این چند خط که تا الان نوشته بودم همه مقدمه بر یک موضوع بود و ان غدیر…هر چند جناب اوربان ادعا کردند که حدیث غدیر دلالتی بر ولایت امام علی علیه السلام و جانشینی ایشان ندارد. مشکلی نیست همین مطلب را با ادله بیان کنید ما منتظریم
جناب حقیقت جو به صراحت نوشتند” نظرم اینه که یک بحثی بین صحابه با حضرت علی پیش اومد و خبرش که بگوش پیامبر رسید و ایشون دید که داره کار بالا میگیره در یک محلی با حمایت از حضرت علی به همه نشون دادن که کسی نباید با حضرت جرودعوا و دلخوری راه بندازه. این مطلب رو باهمون جمله معروف و دعای پشتش به همه رسوندن.و این ماجرا هیچ ربطی به ولایت و وصایت الهی حضرت علی رض نداشته.” و جناب Mamadzaker هم نوشتند”سوال بنده این است که چطور صحابه ای که با پیامبر نشست وبرخاست داشتن وحتی درجلو هزاران نفر کلمه مولی را گفت همشون نصرت و دوستی معنی کردن ¡ و حالا شیعه بعد از 1400سال اومده میگه اون ها اشتباه کردن کلمه مولی میشه سرپرست (وای برتو روافضی)فردا هم به خدا میگی چرا تو قرانت که از ابتدا از زبان جبرائیل وبعد از زبان رسولت بیان شده کلمه مولی را دوست و نصرت دهنده اوردی خب با این جسارت شما به قران هم ایراد گرفتید و هرکس به قران ایراد بگیرد حکم مرتد شدنش امضاء شده انشاالله”
در واقع نظر هر دو این است که معنای ولی می شود به معنای دوستی. ماجرای غدیر این بود که بحثی بین صحابه پیش امد و پیامبر در محلی با حمایت امام علی علیه السلام خواست که نباید دلخوری پیش بیاید و همه صحابه از لفظ ولی فهمیدند که به معنای دوستی است. با هم دوست باشند اما شیعیان بعد هزار خورده ای امدند و گفتند نه..لفظ ولی به معنای جانشینی است. امیدورارم این دو بزرگورار سر حرف خود باقی بمانند.
این تا اینجا بنده بازم قصد ندارم جواب این دو نفر را بدهم. چون منتظرم نظر دیگر دوستان را جویا شوم. بنده جواب این دو نفر را خواهم داد و انشاالله دیگر دوستان با متانت و با ادله وارد شوند.
با سلامبا سلامبنده در مورد غدیر می خواستم مطالب ارائه کنم. برای این کار باید ببینم دیگر دوستان در سایت چه مطالبی ارائه کردند .همچنین سایت اسلام تکس در این مورد چه نوشتند و چه دادند. بنده تالار گفتگو را زیر رو کردم. و مطلب دوستان را مطالعه کردم. بخصوص معنی مولا…گفتگوی بین جناب rrw و سيدنا عمر در مورد معنی مولا و ولی و ..و را خواندم همچنین بین سنی مظللوم و اهل سنتم…..به عنوان یک ادم بی طرف مطالب را خواندم. بدون اینکه بگویم من سنی ام یا شیعه. اما متاسفانه دیدگاه دو طرف ناتمام ماند و کسی که مطالب را مرور کند به هیچ نتیجه ای نمی رسد. بنده خودم که مطالعه کردم نتیجه را دریافت نکردم. هر چند جناب rrw به خوبی وارد شدند اما در چند مورد با نظرات ایشان موافق نبودم. می توانست بهتر از این وارد شود. و جواب برخی شبهات را به خوبی نداد و جواب برخی را نداد. هر چند گفتگو ناتمام ماند. اما بهتر بود ادامه می یافت. بنابراین باید موضوع را از زاویه ای دیگر شروع می کردم. چون برای بهتر شدن مطلب و پخته شدن مطلب باید مقدمه چینی کرد. اقای ابن خلدون کتابی نوشت که معروف به مقدمه ی ابن خلدون شد. مقدمه دو جلد شد. حالا ما هم باید مقدمه چینی کنم. اما دلیل بر اینکه فرار از بحث موضوع هست اینگونه نیست. باید موضوع را از دید دیگری نگاه کرد.
اقایان غدیر را قبول نکردند و به قول خودشان بر امامت و وصایت دلالت نمی کند. باشه مشکلی نیست. با وجود هزار ادله از کتب اهل سنت اقایان زیر بار نمی روند.
دلیل اینکه مطلبی ارائه ندادم فقط به خاطر این بود که داشتم مطالعه می کردم. و مطلبی بهتر ارائه کنم. اما دوستان بدانند اگر مطلبی از کتب خودشان دادند و بر ضد عقاید ان ها بود و یا فکر کردند اهانت بود بدانند از کتب خودشان بود.
اقایان حدیثی اوردند بررسی سندی کنند. از تهمت و افترا و توهین بپرهیزنند. گفتگو دوستانه است. الان که اومدم فقط خواستم بگویم در حال مطالعه بودم و اگر تاخیر کردم پیشاپیش عذرخواهی می کنم. و از دوستانی که نظر دادند تشکر می کنم انشاالله با متانت و با ادب وارد شویم انشا الله
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: از غدیر تا عاشورا ۱ ماجرای سفر های امام علی علیه السلام به یمن #8344اما شروع یک گفتگوی دوستانه: موضوعی را با عنوان “پاسخ به یک سوال ساده” شروع کردیم. اینجا دنباله ی همان مطالب است. قرار شد بنده در مورد غدیر و حواشی ان مطالبی ارائه بدهیم. اما با مطالعه دقیق تر و گشت و گذار در سایت اسلام تکس باعث شد یک دوره تاریخ پرفراز و نشیب را در این سایت ارائه بدهیم و از ماجرای غدیر شروع می کنیم تا به مبحث عاشورا برسیم. چون بنده قصد دارم با ارائه این مطلب و با اثبات غدیر در ولایت و خلافت بلافصل امیر المومنین علی علیه السلام و ماجرای های پس از ان یعنی حدیث قرطاس و همچنین شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها مطالب را پی گیری کنیم. بعد از تمام شدن ماجرای غدیر و حدیث قرطاس انشاالله به موضوع خلافت جناب ابوبکر می پردازیم. و بعد جناب عمر و بعد جناب عثمان و بعد خلافت امام علی علیه السلام و جنگ هایی که به ناحق در این دوره بر امام وارد شد. اما از الان با سری سوالاتی وارد می شوم که لازم نیست اقایان جواب بدهند. فقط در موقعی که ان موضوع رسید گفتگو را شروع کنند. اما می توانند حداقل تعقلی کنند و کمی بیندیشند و بدون تعصب و عناد به مطلب فکر کنند. سوالی که لازم نیست الان جواب داده شود اما در اینده به ان می رسیم و اگر مطلبی ارائه شد بنده جوابی در موردش نمی دهم و جواب ان را در موقع مقرر خواهم داد. سوالاتی که از عزیزان دارم اینه: دلایل خلافت جناب ابوبکر را از ایه و روایات مشخص کنند؟ چون اقایان اعتقاد دارند من أنكر إمامة أبي بكر الصديق رضي الله عنه فهو كافر. فتاوى السبكي، ج 2، ص 576 و الصواعق المحرقة على أهل الرفض والضلال والزندقة، ج 1، ص 139 و الفتاوى الهندية، ج 2، ص 264…من أنكر خلافة الصديق رضي الله عنه فهو كافر وكذلك من أنكر خلافة عمر بن الخطاب رضي الله عنه. فتاوى السبكي، ج 2، ص 587 و الصواعق المحرقة على أهل الرفض والضلال والزندقة، ج 1، ص 138. باید دلیل قانع کنند ه ای از ایات و روایات برای ما بیاورید که به چه دلیل کسی که خلافت جناب ابوبکر و عمر را انکار کنند کافر است. حکم کافر بودن ان را برای ما از ایات و روایات بیاورید. سوال دوم: چرا جناب ابوبکر جناب عمر را به جانشینی تعیین کردند؟ چرا امام علی علیه السلام را به جانشینی انتخاب نکردند؟ سوال سوم اینکه جناب ابوبکر و عمر چه ویژگی هایی داشتند که انتخاب شدند اما امام علی علیه السلام انتخاب نشدند؟ ایا کسی که برای امور خلافت و حکومت بر مردم انتخاب می شود باید ویژگی هایی داشته باشد که شایسته ی ان باشد. دو خلیفه اول چه ویژگی هایی داشتند که انتخاب شدند؟ ایا اگر انتخاب شدند صلاحیت داشتند یا خیر؟ به هر طریقی که انتخاب شدند باید خصوصیتی داشته باشند که این دو انتخاب شدند.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: از غدیر تا عاشورا ۱ ماجرای سفر های امام علی علیه السلام به یمن #8345سوال چهارم از شما دوستان می پرسم اگر شما در زمان امام علی علیه السلام بودید. لشگر امام یک طرف و لشگر خانم عایشه و جناب طلحه و زبیر یک طرف؛ شما اگر ان موقع بودید کدام لشگر را انتخاب می کردید؟ در هر حال یک طرف حق می گوید. در این جنگ سی چهل هزار نفر کشته داد؟ از روی دوستی و مودت که همدیگر را نکشتند. از روی دشمنی همدیگر را کشتند. شما به دلیل عقلی نقلی بفرمایید که کدام لشگر را انتخاب می کردید؟ در هر یک سپاه بودید دلیل ان را بیان کنید. یا در جنگ صفین؛ اگر می بودید در کدام طرف بودید؟سپاه امام یا معاویه؟…این چهار سوالی بود که اقایان فکر کنند و در اینده به ان خواهیم رسید و جوابی علمی بدون توهین و اهانت بیان فرمایند. اگر الان جوابی دادند بدانند که بنده جوابی در موردش نمی دهم و ان را به اینده موکول می کنم. این مطلب یکی از دوستان است که نوشته: ” اگر عنوان مولی از سوی خدا و رسولش، معنای خلیفه و امیر را می داده، و عنوانی بوده الهی، چرا در ایام حكومت حضرت علی به ایشان نمیگفته اند: مولی المومنین؟!!!” همچنین در ادامه نوشته” این واژه معانی متعددی دارد که قبلا هم به شما عرض نمودیم که بستگی به جملو شواهد و قرائن دارد . اما در مورد حدیث غدیر مولا به معنی جانشینی نبوده است ولیکن رافضه وقایع قبل و بعد غدیر را نمی خواهد بفهمد . مولا در غدیر معنی غیر از دوستی نداشته است . اما حال سوال بنده: چرا بایستی پیامبر از لغتی استفاده کند که کل امت به انحنا کشیده شوند و امتش گمراه شوند . ایا پیامبر فصیح ترین شخص عرب نبوده است . علت مبهم گویی ایشان چیست ؟؟” در اینجا اقایان اهل سنت در مورد خلافت جناب ابوبکر و عمر که هر دو از لفظ ولی استفاده کردند. بدون چون و چرا به معنای جانشینی گرفتند. و خود خلفا از لفظ ولی استفاده کردند و شکی نیست که به معنای جانشینی است اما چه شد که وقتی پیامبر اسلام صل الله علیه و اله و سلم لفظ ولی را در مورد امام علی علیه السلام به کار بردند؛ اقایان با هزار ریسمان بافتن می خواهند بگویند که در اینجا به معنای دوستی است نه جانشینی. دقت فرمایید: جناب أبو بكر :وقتي پيامبر (صلي الله عليه و سلم) از دنيا رفت: أنا ولى رسول الله صلى الله عليه و سلم. من ولي و جانشين ايشان بودم. صحيح مسلم لمسلم بن حجاج النيشابوري، ج 5، ص 152، ح 4468. عمر هم گفت: ثم توفى أبو بكر و انا ولى رسول الله صلى الله عليه و سلم و ولى أبى بكر. وقتي أبو بكر از دنيا رفت، من ولي و جانشين رسول الله (صلي الله عليه و سلم) ولي و جانشين أبو بكر شدم.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: از غدیر تا عاشورا ۱ ماجرای سفر های امام علی علیه السلام به یمن #8346همچنين أبو بكر در جاي ديگري ميگويد: و قد وليت أمركم. من ولي شما شدم. الطبقات الكبرى لمحمد بن سعد، ج 3، ص 182 ـ تاريخ مدينة دمشق لإبن عساكر، ج 30، ص 301 . و نميگويد: أنا جعلت خليفة لكم. كلمه «ولي» در لسان خود خلفاء، صراحت در خلافت دارد. خود آقاي إبن كثير دمشقي در البداية و النهاية، جلد 6، صفحه 333 ميگويد سند اين روايت صحيح است. همچنين نسبت به عمر ميگويد: وليت عليكم عمر. از كلمه «ولي» استفاده كرده است و نميگويد: جعلت عمر خليفة لكم. در حديث ولايت هم پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) فرمود: إن عليا مني و أنا منه و ولي كل مؤمن بعدي. علي از من است و من از علي هستم و او ولي تمام مؤمنين بعد از من است. المستدرك علي الصحيحين للحاكم النيشابوري، ج 3، ص 110 و 134 ـ مسند احمد للإمام احمد بن حنبل، ج 4، ص 438 ـ مجمع الزوائد و منبع الفوائد للهيثمي، ج 9، ص 120 ـ البداية و النهاية لإبن كثير الدمشقي، ج 7، ص 381. آقاي حاكم نيشابوري ميگويد صحيح است. آقاي ذهبي هم در تلخيص المستدرك علي الصحيحين ميگويد صحيح است. آقاي الباني هم در سلسلة الأحاديث الصحيحة، جلد 5، صفحه 222 ميگويد اين روايت صحيح است. و هزارن ادله که بر جانشینی و وصایت و خلافت امام داشتند به کناری نهادند. وقتی از اقایان پرسیدم معنای ولی در لسان خلفا به چه معناست؟ جوابی نداشند بدهند جزء اینکه بگویند از قرینه کمک بگیریم. در لسان خلفا به معنای جانشینی داد دنبال قرینه نبودند اما در لسان پیامبر اسلام صل الله علیه و اله و سلم باید دنبال قرینه گشت. اگر لفظ ولی مبهم بود چرا جناب ابوبکر و عمر از همین لفظ مبهم استفاده کردند؟ موارد زیادی هست که از لفظ ولی استفاده شده و به معنای جانشینی داده. اگر معنای لفظ ولی به معنای جانشینی در لسان خلفا باشد چطور در لسان پیامبر صل الله علیه و اله و سلم به معنای محبت است؟ می گویند باید به دنبال قرینه باشیم. بنده در تعجم چگونه خودشان را با این ادله سست می خواهند وجدان خود را راضی کنند و در قیامت جواب نبی مکرم صل الله علیه و اله و سلم را بدهند.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: از غدیر تا عاشورا ۱ ماجرای سفر های امام علی علیه السلام به یمن #8347قرینه باید در جایی به کار رود که کلمه یا جمله مبهم باشد. چطور در لسان خلفا مبهم نبود اما در لسان پیامبر اسلام صل الله علیه و اله و سلم بود؟ قرینه ای قوی که دلالت بر خلافت کلمه ولی در لسان خلفا داده چیست؟ چون وقتی به جانشینی امام علی علیه السلام می رسید هزار ریسمان اسمان بافتن به راه می اندازید اما در مورد خلفا این کار را نمی کنید؟ جوابش یک چیز است و ان اینکه اگر جانشینی امام علی علیه السلام را بپذرید باید دست از عقایدتان بردارید و این برای کسی که دنبال حقیقت نیست کاری است بس دشوار. اقایان زحمت بسیار می کشند تا حقایق را وارونه جلوه دهند و با توهین و اهانت و افترا سعی فروان داشتند تا فضایل امام علی علیه السلام را با دلیل های ابکی و نادرست بپوشانند. اما چراغی که ایزد افروزد هر که پف کند ریشش بسوزد. بنابراین به حول و قوه الهی دلایل و شبهات اقایان که گاهی مطالبی بی ته و سر بیان می کنند و نه دلیل علمی و نه روایی و نه عقلی و نه هیچ چیز دیگر برای ان ذکر نمی کنند فقط یک سری اوهامات و خیال بافی هایی که به فکر شان می رسد بیان می کنند. که اگر اندکی صبر نمایید و جوش نیاورید و منتظر باشید. جواب های سایت اسلام تکس و دیگر دوستان را به صورت علمی و بدون اهانت و از کتب خودشان بیان می کنیم. اقایانی که جواب علمی دارند و می خواهند بحث علمی کنند وارد شوند. و از ادرس دادن بپرهیزنند. لب کلام را خودشان بیان کنند. حالا از هر جایی اوردند، بیاورند اما خواهشا ادرس نفرمایند. ابتدا و برای شروع گفتگوی دوستانه از این قسمت شروع می کنیم. . جناب احمد بن حنبل در مسند خود ميگويد پيامبر اکرم فرمود: وان تُؤَمِّرُوا عَلِيًّا رضي الله عنه وَلاَ أُرَاكُمْ فَاعِلِينَ تَجِدُوهُهادِياً مَهْدِيًّا. اگر علي را امير خود قرار دهيد که نمي کنيد قطعا به هدايت ميرسيد. مسند أحمد بن حنبل ج 1 ص 108، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشيباني الوفاة: 241، دار النشر : مؤسسة قرطبة – مصر. در جامع الحديث جناب آقاي سيوطي جلد 3 صفحه 262 ميگويد: وَإِنْ تَسْتَخْلِفُوا عَلِيّاً. اگر علي را خليفه قرار دهيد. وَمَا أَرَاكُمْ فَاعِلِينَ. مي دانم نمي کنيد. تَجِدُوهُهادِياً مَهْدِيّاً. او هم هدايت شده و هم هدايت گر است. يَحْمِلُكُمْ عَلَى الْمَحَجَّةِ الْبَيْضَاءِ. شما را بر راه روشن هدايت ميکند. جامع الأحاديث ج 3 ص 262 جامع الاحاديث (الجامع الصغير وزوائده والجامع الكبير) ، اسم المؤلف: الحافظ جلال الدين عبد الرحمن السيوطي الوفاة: 19/جمادى الاولى / 911هـ ، دار النشر : همين روايت را آقاي الباني در سلسلة الاحاديث الصحيحه مطرح ميکند جلد 4 صفحه 331.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: از غدیر تا عاشورا ۱ ماجرای سفر های امام علی علیه السلام به یمن #8348و در روايتي که آقاي حاکم نيشابوري نقل ميکند: وإن وليتموها عليا فهاد مهتد يقيمكم على صراط مستقيم. اگر علي را ولي امر خودقرار بدهيد گرچه ميدانم نمي کنيد شما را به راه راست هدايت ميکند. سپس ميگويد: هذا حديث صحيح على شرط الشيخين ولم يخرجاه. المستدرك على الصحيحين ج 3 ص 153، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم النيسابوري الوفاة: 405 هـ، دار النشر : دار الكتب العلمية – بيروت – 1411هـ – 1990م، الطبعة : الأولى، تحقيق : مصطفى عبد القادر عطا. و انتظار ندارم که مانند ذهبی که وقتی به فضائل امام علی علیه السلام رسید بگوید ضعیف است اما وقتی به خلفا برسد حتی اگر روایان ضعیف باشند و از چند طرق باشد بگوید صحیح است و در اخر همین ذهبی وقتی نمی تواند این حدیث را رد می کند به قلبش رجوع می کند مانند : پيامبر اکرم (صلى الله عليه و آله) به حضرت علي (عليه السلام) فرمود: عدوك عدوي و عدوي عدو الله. دشمن تو، دشمن من است و دشمن من، دشمن خداست. ايشان وقتي به اين روايت ميرسد، از نظر سندي، هيچ خدشهاي نميتواند بكند، ولي ميگويد: يشهد القلب أنه باطل. قلب من شهادت ميدهد كه اين حديث باطل است. ميزان الإعتدال الذهبي، ج1، ص82. امیدوارم که شما مانند ذهبی نباشید.
انشا الله در بحث اینده مسئله جیش الیمین و غدیر به طور مفصل مطرح می شود.
با سلامادامه گفتگو در موضوع” از غدیر تا عاشورا” ادامه پیدا کرد
از صبوری دوستان تشکر
با سلاماگر منظور شما فقط باید از قران برای اثبات امامت دلیل اورد یک بحثی است و اگر برای اثبات ان از روایت یک دلیل اورد یک بحث دیگر…..اما اگر ملاک قران باشد بدون توجه به روایات پس بفرمایید در کجای قران نوشته باید نماز صبح را دو رکعت خواند؟ یا نماز ظهر و عصر و عشا چهار رکعت است و مغرب سه رکعت؟ باید دلیل قرانی بیاورید نه روایت. و یا اینکه ثابت کن اینکه نماز واحب است از کجای قران ثابت می کنید که نماز واحب است؟ و اینکه لفظ صلاه به معنای دعا است اما چرا به معنای نماز می دهد؟ از دلیل قران برای ما بیاور……
دوست عزیز اثبات امامت و موارد ان از دلیل روایی و قرانی ثابت شده که بنده فعلا فرصت پاسخ مفصل را ندارم. اگر مشغله کاری و فکری نبود جواب شما اماده بود. بنده برسم و پست” از غدیر تا عاشورا”در بخش جانشینی بیان کنم؛ شاهکار کردم. الان که جواب مختصری دادم از باب دوستی و اینکه بی جواب نمانی. انشاالله دیگر دوستان فرصت داشته باشند خودشان مفصل جواب شما را می دهند
دوست شما محب اهلبیت علیهم السلام
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: از غدیر تا عاشورا ۱ ماجرای سفر های امام علی علیه السلام به یمن #8384جناب abdollah1990…اینکه شما از منابع شیعه و سنی هیچ اطلاعی ندارید؛ گناه شیعه و علمای شیعه چیست؟ اینکه این مطلب اثبات امامت در قران که در سایت گذاشته اید و نوشته اید که باید امامت از قران ثابت شود چون شیعه قائل است جزء اصول دین است پس چرا در قران نیامده؛ سوالی که علمای شیعه از کتب اهل سنت پاسخ ان را داده اند. بنده قصد ندارم جواب شما را به صورت تفصیل بیان کنم. چون فعلا قصدم اینه که از غدیر ماجرا را شروع کنم تا به عاشورا برسیم. بحث امامت بحث مستقلی است که در این جا فعلا جایش نیست. در مورد شبهاتی که در مورد حدیث قرطاس بیان کردید، به زودی جواب این شبهات خود را دریافت خواهید کرد. بنده قبل از جواب شما نسبت به امامت چند سوال می پرسم تا جوابت را بگیری. اول: اگر منظور شما اینه باید امامت از قران ثابت شود بدون روایت؛ حرفی بی دلیل و یا اگر اثبات امامت با قران و روایت؛ حرفی است با دلیل. دلیل ما اینه: اگر صرف اینکه فقط باید از قران ثابت شود مانند داستان ابولهب و …که به صراحت بیان شده سوال بنده اینه نمازی که من و شما می خوانیم، در قران امده، حالا بفرمایید نمازی که واجب شده از قران برای ما ثابت کنید؟ کجای قران فرموده نماز واجب است؟ دلیل قرانی بیاورید؟ دوم: رکعات نماز؛ لطف کنید ایه ای از قزان بیاورید که فرموده باشد مثلا نماز صبح دو رکعت و نماز ظهر چهار رکعت الی اخر؛ با قران دلیل ان را بیان فرمایید. سوم: ایه غار؛ شما قائل هستید که در مورد جناب ابوبکر است، از کجا فهمیدید که در مورد جناب ابوبکر است؛ ایا نام ابوبکر امده؟ دلیل قرانی بیاورید و قس علی هذا….
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: از غدیر تا عاشورا ۱ ماجرای سفر های امام علی علیه السلام به یمن #8385حالا برویم ببینیم علمای شما چه می گویند. آقاي ابن تيميه ميگويد: «يجب الرجوع في اصول الدين الي الكتاب و سنه كما بيّنته»؛ در باب اصول دين بايد به كتاب و سنت مراجعه كرد. (كتب و رسائل و فتاوي ابن تيميه في التفسير، ج16، ص 469). اما جاي ديگر آقاي ابن تيميه در مجموع الفتاوي ج19، ص 160 دلالت كردن كتاب ـ نگفته كتاب خالي ـ بر اصول دين، كتاب و سنت بر اصول دين به مجرد إخبار نيست. «بل الكتاب و السنة دلا الخلق و هدياهم إلي الآيات و البراهين و الأدلة المبنية لأصول الدين» كتاب و سنت. همچنین در قواطع الادلة آقاي سمعاني كه از معروفترين اصوليون اهل سنت است اينچنين ميايد مطرح ميكند كه: «فصارت الاخبار اصلاً كبيراً في اصول الدين» روايات يك دليل مهم در باب اصول دين ميشود؛ يعني براي اثبات اصول دين يكي از مهمترين ادله چي است؟ روايات هستند. اين كتاب قواطع الادلة آقاي سمعاني، ج1، ص 323. نماينده سابق الازهر، الجزء الثالث، العلامه الاستاد الدكتور، چاپ كتابخانه الازهر، ص 107) ميگويد: شيعيان حرفهايي زدهاند «و اجاب الجمهور عن ذلك» جمهور علماي ما اين را گفتهاند عموم علماي ما اين راگفتهاندكه: «بخلاف الإمامة، فإنها من اصول الدين» امامت جزء اصول دين است و مخالفت در باب امامت موجب فتنه و بدعت است «والمخالفة فيها فتنة و بدعة». جمهور علماي شما دارن اين رو ميگند که امامت را جزء اصول دين ميگيرند، نياييد بگيد كه اصول دين ما فقط سه تا است: توحيد و نبوت و معاد. همچنین بيش از 30 نفر از بزرگان شما ميگويند: من أنكر إمامة أبي بكر الصديق رضي الله عنه فهو كافر. فتاوى السبكي، ج 2، ص 576 و الصواعق المحرقة على أهل الرفض والضلال والزندقة، ج 1، ص 139 و الفتاوى الهندية، ج 2، ص 264. من أنكر خلافة الصديق رضي الله عنه فهو كافر وكذلك من أنكر خلافة عمر بن الخطاب رضي الله عنه. فتاوى السبكي، ج 2، ص 587 و الصواعق المحرقة على أهل الرفض والضلال والزندقة، ج 1، ص 138. جناب abdollah1990 می شود بفرمایید به کدام دلیل قرانی و روایی هر که منکر خلافت جناب ابوبکر شود کافر است؟ ایا این از اصول دین شماست یا مذهب شماست؟ برای این مورد چه پاسخی دارید؟ همچنین در مورد امامت احادیثی در کتب شما امده. مانند: من مات بلا امام مات ميتة جاهلية، اين کاملا واضح و روشن است. اين در کتب معتبر اهل سنت با سندهاي صحيح آمده است که خود تفتازاني که از علماي بزرگ اهل سنت است، کتابي دارد به نام شرح مقاصد که ايشان از پيغمبر نقل ميکند: من مات ولم يعرف إمام زمانه مات ميتة جاهلية . شرح المقاصد في علم الكلام، ج 2، ص 275.
-
نویسندهنوشته ها
جناب اوربان گفتید که چرا فقط در وبلاگ مطالب خودت را می اوری و مطالب ما راکه در نقد مطالب شما نمی اوردی…بنده قصدم نبوده که گفتگوی بنده با شما را در وبلاگ بگذارم. بنا به مناسبتی مطالبی را گرد اوری کرده و در وبلاگ گذاشته و همان مطلب را در سایت اسلام تکس گذاشته تا نظرات دیگر دوستان را جویا شویم. بنا نبوده که گفتگوی شما و دیگر دوستان اورده شود. انشا الله پست”پاسخ به یک سوال ساده” تا هر جا شد و به نتیجه نهایی رسید و یا به هر جایی بنده ان را در وبلاگم می گذارم. ترس و ابایی هم ندارم. بنده مطالب زیادی در سایت گذاشته ام که در وبلاگ خودم هم نیست…دلیلی نیست که ما ترس دارین و فلان