پاسخ های ارسال شده در انجمن
-
نویسندهنوشته ها
-
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: از غدیر تا عاشورا ۳ “امامت از دیدگاه قران و اهل سنت” #11110شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: از غدیر تا عاشورا ۳ “امامت از دیدگاه قران و اهل سنت” #11111
و اگر از اصول دين است، چرا در قرآن نيامده است؟ خوب اين شخصيت هايي که ما نام برديم که گفتند امامت از اصول دين است آيا اينها آيه قرآني پيدا کردند؟ روايت متواتري داشتند که گفتند امامت از اصول دين است ؟ يا ميگوييد اين آقايان که گفتند امامت از اصول دين است همه اينها کافر هستند؟ امام سبکي کافر است، آقاي بيضاوي کافر است، آقاي ابو النور استاد دانشگاه الازهر کافر است که اينها آمدند گفتند امامت از اصول دين است. آيا حاضر هستيد بگوييد آنها کافر هستند يا نه؟ يا کساني که ميگويند امامت از فروع دين است، سؤال ما از شما اين است که: اگر کسي فروع دين را انکار کند کفر آور نيست؟ همان طوري که جناب آقاي ايجي و عامدي غزالي و سيد جرجاني و تفتازاني ميگويند که از فروع است و اگر کسي انکار کند هيچ اشکالي ندارد خوب اگر اين گونه است، چرا شما ميگوييد هر کس خلافت ابو بکر را انکار کند يا امامت ابي بکر را انکار کند، کافر است . در هر دو صورت آقايان بايد به ما جواب بدهند. جناب abdollah1990 و اقایان دیگر فهمیدید که اهل سنت در مورد امامت دو نظریه قائل هستند. اما کسی نگفته امامت نه اصول دین هست و نه از فروع دین. جناب abdollah1990 مشخص شد امامت طبق نظر علمای شما که به دو قسم شدند باید بفرمایید امامت را از قران برای ما ثابت کنید؟ ما دلیل داریم. حالا این یکی را داشته باشید تا تیر خلاص بر امثال abdollah1990 و پیروان سقیفه بزنم{ البته قبل از این وارد شده و پیکری نیست که تیر خلاص بزنیم. چون چیزی ندارند}
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: از غدیر تا عاشورا ۳ “امامت از دیدگاه قران و اهل سنت” #11113حالا اقایان اهل سنت منکر خلافت ابوبکر را در حکم کفر دانسته اند. نوشتیم دلیتان چیست باید دلیل قرانی و روایی بیاورید گفتند ما خلافت را نه از اصول دین می دانتیم و فروع دین که ما ثابت کردیم این برخلاف نظر شماست. حالا علمای اهل سنت نوشته اند منکر امامت ابوبکر در حکم کفر است. جناب abdollah1990 بفرمایید امامت ابوبکر را ازقران و روایت برای ما ثابت کنید. دقت کنید: علي بن عبد الكافي سبكي: وى مىنويسد : وقد رأيت في الفتاوى البديعية من كتب الحنفية قَسَّمَ الرافضةَ إلى كفار وغيرهم وذكر الخلاف في بعض طوائفهم وفيمن أنكر إمامة أبي بكر وعمر أن الصحيح أنه يكفر ولا شك أنه إنكار الإمامة دون السب. در فتاواى بديعيه از كتب احناف ديدم كه رافضه را به دو قسم كافر و غير كافر تقسيم كرده و در مورد حكم بعضى از آنها اختلاف نقل كرده بود ؛ اما در مورد كسى كه امامت ابوبكر و عمر را منكر شود ، گفته بود «صحيح اين است كه وى تكفير مىشود» و شكى نيست كه اين زمانى است كه تنها امامت آنها را منكر شود ، اما دشنام ندهد ! السبكي، ابونصر تاج الدين عبد الوهاب بن على بن عبد الكافى (متوفاى 771هـ)، فتاوى السبكي، ج 2، ص576 ، ناشر: دار المعرفة – لبنان/ بيروت.شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: از غدیر تا عاشورا ۳ “امامت از دیدگاه قران و اهل سنت” #11114همچنين در جاى ديگر مىگويد : فإذا قال أبو حنيفة بتكفير من ينكر إمامة الصديق رضي الله عنه فتكفير لاعنه أولى والظاهر أن المستند منكر إمامة الصديق مخالفته للإجماع بناء على أن جاحد الحكم المجمع عليه كافر وهو المشهور عند الأصوليين …وقتى ابو حنيفه منكر امامت صديق را كافر بداند، كسى كه او را لعنت كند به طريق اولى كافر است . و ظاهر اين است كه مدرك اين تكفير ، مخالفت چنين شخصى با اجماع است ؛ زيرا حكم منكر اجماع كافر است ، و اين مطلب نزد اصوليين مشهور است …السبكي، ابونصر تاج الدين عبد الوهاب بن على بن عبد الكافى (متوفاى 771هـ)، فتاوى السبكي، ج 2، ص588 ، ناشر: دار المعرفة – لبنان/ بيروت…..همين مطلب را نيز ابن حجر در الصواعق نقل كرده است . الهيثمي، ابوالعباس أحمد بن محمد بن على ابن حجر (متوفاى973هـ)، الصواعق المحرقة على أهل الرفض والضلال والزندقة، ج 1، ص145 ،…… تحقيق عبد الرحمن بن عبد الله التركى – كامل محمد الخراط، ناشر: مؤسسة الرسالة – لبنان، الطبعة: الأولى، 1417هـ – 1997م….همچنین عبد الوهاب بن علي سبكي : وفي الخلاصة من كتبهم في الأصل ثم قال وإن أنكر خلافة الصديق فهو كافر وفي الفتاوى البديعية من كتب الحنفية من أنكر إمامة أبي بكر الصديق رضي الله عنه فهو كافر وقال بعضهم هو مبتدع والصحيح أنه كافر …الأمر الرابع النقول عن العلماء فمذهب أبي حنيفة أن من أنكر خلافة الصديق رضي الله عنه فهو كافر وكذلك من أنكر خلافة عمر بن الخطاب رضي الله عنه ومنهم من لم يحك في ذلك خلافا وقال الصحيح أنه كافر والمسألة مذكورة في كتبهم في الغاية للسروجي وفي الفتاوى الظهيرية والبديعية وفي الأصل لمحمد بن الحسن والظاهر أنهم أخذوا ذلك عن إمامهم أبي حنيفة رضي الله عنه….در كتاب خلاصه از كتب احناف آمده است كه در كتاب الاصل آمده است كه «هر كسى كه منكر خلافت صديق باشد كافر است»
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: از غدیر تا عاشورا ۳ “امامت از دیدگاه قران و اهل سنت” #11115و در كتاب الفتاوى البديعية از كتب احناف آمده است كه هركسى منكر امامت ابوبكر شود كافر است ؛ و اين مساله در كتب آنها در الغاية سروجى و در الفتاوى الظهيرية و در الاصل محمد بن الحسن آمده است و ظاهر آن است كه آنها اين فتوا را از امامشان ابو حنيفه گرفتهاند ! …….السبكي، أبو نصر تاج الدين عبد الوهاب بن على بن عبد الكافى (متوفاى 771هـ)، ، ج 2 ص 576 ـ 587، دار النشر: دار المعرفة – لبنان/ بيروت……همچنینابن حجر هيثمي: وفي الفتاوى البديعية فإنه قسم الرافضة إلى كفار وغيرهم وذكر الخلاف في بعض طوائفهم وفيمن أنكر إمامة أبي بكر وزعم ان الصحيح أنه يكفر. وفي الفتاوى البديعية من أنكر إمامة أبي بكر رضي الله عنه فهو كافر وقال بعضهم وهو مبتدع والصحيح أنه كافر در كتاب فتاواى بديعية رافضه را به دو دسته كافر و غير كافر تقسيم مىكند ، و در مورد بعضى از گروههاى آنها خلاف را نقل مىكند ؛ اما در مورد منكر امامت ابوبكر نيز خلاف را نقل مىكند و مىگويد صحيح اين است كه وى كافر است ! الهيثمي، ابوالعباس أحمد بن محمد بن على ابن حجر (متوفاى973هـ)، الصواعق المحرقة على أهل الرفض والضلال والزندقة، ج 1، ص138 ، تحقيق عبد الرحمن بن عبد الله التركى – كامل محمد الخراط، ناشر: مؤسسة الرسالة – لبنان، الطبعة: الأولى، 1417هـ – 1997م. …همچنیبن الشيخ نظام : من أَنْكَرَ إمَامَةَ أبي بَكْرٍ الصِّدِّيقِ رضي اللَّهُ عنه فَهُوَ كَافِرٌ وَعَلَى قَوْلِ بَعْضِهِمْ هو مُبْتَدِعٌ وَلَيْسَ بِكَافِرٍ وَالصَّحِيحُ أَنَّهُ كَافِرٌ …..هر كسى كه منكر امامت ابوبكر صديق شود ، كافر است ؛ اما عدهاى او را بدعتگذار مى دانند ، و گفتهاند كافر نيست ؛ ولى صحيح اين است كه وى كافر است !…..الشيخ نظام وجماعة من علماء الهند، الفتاوى الهندية في مذهب الإمام الأعظم أبي حنيفة النعمان، ج 2 ص 264، ناشر: دار الفكر – 1411هـ – 1991م.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: از غدیر تا عاشورا ۳ “امامت از دیدگاه قران و اهل سنت” #11116همچنین ابو سعيد الخادمي : ( وَفِي الظَّهِيرِيَّةِ ) لِظَهِيرِ الدِّينِ الْمَرْغِينَانِيِّ وَمَنْ أَنْكَرَ إمَامَةَ أَبِي بَكْرٍ الصِّدِّيقِ رَضِيَ اللَّهُ تَعَالَى عَنْهُ فَهُوَ كَافِرٌ فِي الصَّحِيحِ ………الخادمي، أبو سعيد محمد بن محمد الوفاة: 1156هـ)، ، ج 2 ص 104، طبق برنامه نرم افزاري الجامع الكبير…………هر كس ابوبكر و عمر را امام هدايت نداند كشته ميشود : ذهبى و ديگر علماى اهل سنت ، به نقل از ذهبى اينچنين نقل مىكنند كه گفت : قال محمد بن علي بن سهل الامام سمعت بن جرير قال من قال ان أبا بكر وعمر ليسا بإمامي هدى يقتل امام محمد بن على بن سهل مىگويد : از ابن جرير (طبري) شنيدم كه مىگفت : هركسى بگويد ابوبكر و عمر امام هدايت نيستند كشته مىشود ! ..الذهبى الشافعي، شمس الدين ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفاى 748 هـ)، تذكرة الحفاظ، ج 2، ص712 ، ناشر: دار الكتب العلمية – بيروت، الطبعة: الأولى……….العسقلانى الشافعي، أحمد بن على بن حجر ابوالفضل (متوفاى852 هـ)، لسان الميزان، ج 5، ص101، تحقيق: دائرة المعرف النظامية – الهند، ناشر: مؤسسة الأعلمى للمطبوعات – بيروت، الطبعة: الثالثة، 1406هـ – 1986م………….الذهبى الشافعي، شمس الدين ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفاى 748 هـ)، سير أعلام النبلاء، ج 14، ص275، تحقيق : شعيب الأرناؤوط , محمد نعيم العرقسوسى ، ناشر : مؤسسة الرسالة – بيروت ، الطبعة : التاسعة ، 1413هـ …………در بعضى از كتب ، عبارت وى را به صورت «يقتل يقتل» نوشتهاند ، يعنى دو بار با تاكيد گفت كه بايد كشته شود !
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: از غدیر تا عاشورا ۳ “امامت از دیدگاه قران و اهل سنت” #11117اقایان اهل سنت گفته اند که ابوبكر و عمر اصل دين بعد از پيامبر هستند ! و بغض آنها كفر !….وأما الرافضي فإنه يبغض أبا بكر وعمر رضي الله عنهما لما استقر في ذهنه بجهله وما نشأ عليه من الفساد عن اعتقاده ظلمهما لعلي وليس كذلك ولا علي يعتقد ذلك فاعتقاد الرافضي ذلك يعود على الدين بنقص لأن أبا بكر وعمر هما أصل بعد النبي صلى الله عليه وسلم فهذا مأخذ التكفير ببغض الرافضة لهما وسبهم لهما ………رافضى كينه ابو بكر و عمر را دارد ، زيرا از روى نادانى در ذهن او اين مطلب جاى گرفته است و اينچنين رشد كرده است كه اعتقاد پيدا كرده كه آن دو به على ظلم كردهاند ، اما اينچنين نيست و على نيز چنين اعتقادى نداشت ! بنا بر اين اعتقاد رافضى موجب نقص در دين مىشود ؛ زيرا ابوبكر و عمر اصل (دين) بعد از پيامبر (ص) هستند ؛ و اين علت تكفير رافضه است ، زيرا ابوبكر و عمر را دشمن داشته و آنها را دشنام مىدهند ! السبكي، ابونصر تاج الدين عبد الوهاب بن على بن عبد الكافى (متوفاى 771هـ)، فتاوى السبكي، ج 2، ص576 ، ناشر: دار المعرفة – لبنان/ بيروت. اگر امامت ابوبكر و عمر را جزء اصول دين نمىدانيد، اين همه تكفير و فتوا به كشتن مخالفان چه معنايى دارد؟
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: از غدیر تا عاشورا ۳ “امامت از دیدگاه قران و اهل سنت” #11119پس ثابت شد که امامت و خلافت از اصول دین است. و اصول دین را می شود از سنت گرفت. آقاي ابن تيميه ميگويد: «يجب الرجوع في اصول الدين الي الكتاب و سنه كما بيّنته»؛ در باب اصول دين بايد به كتاب و سنت مراجعه كرد همان طوري كه اين را بيان كردم. (كتب و رسائل و فتاوي ابن تيميه في التفسير، ج16، ص 469) اما جاي ديگر آقاي ابن تيميه، ما فقط از همين آقاي ابن تيميه ميآوريم وگرنه اگر بخواهيم از جاي ديگر از ديگر كتب بياريم كه الي ماشاءالله داريم. مجموع الفتاوي ج19، ص 160 دلالت كردن كتاب ـ نگفته كتاب خالي ـ بر اصول دين، كتاب و سنت بر اصول دين به مجرد إخبار نيست. «بل الكتاب و السنة دلا الخلق و هدياهم إلي الآيات و البراهين و الأدلة المبنية لأصول الدين» كتاب و سنت اما ببينيم ديگر علماي اهل سنت هم از اين حرفها زدهاند؟ بله. در قواطع الادلة آقاي سمعاني كه از معروفترين اصوليون اهل سنت است اينچنين ميايد مطرح ميكند كه: «فصارت الاخبار اصلاً كبيراً في اصول الدين» روايات يك دليل مهم در باب اصول دين ميشود؛ يعني براي اثبات اصول دين يكي از مهمترين ادله چي است؟ روايات هستند. اين كتاب قواطع الادلة آقاي سمعاني، ج1، ص 323…….
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: از غدیر تا عاشورا ۳ “امامت از دیدگاه قران و اهل سنت” #11121در كتاب مختصر الفتاوي و المصريه، ج1، ص242 آقاي بدرالدين حنبلي ميايد اينچنين مطرح ميكند: «و كذلك الواجب نظير في سائر ابواب اصول الدين أن يجعل نصوص الكتاب و السنة هي الاصل مادمت الذي يجب دوائه»، يا ابن ابي العز حنفي ديگر خيلي سرشناسه كتابش تدريس ميشود در شرح العقيدة الطحاويه، ج1، ص 212: « وكيف يتكلم في اصول الدين من لا يتلقاه من الكتاب و السنة» اصلاً كسي كه در باب اصول دين سراغ كتاب و سنت با هم نرفته چطور راجع به اصول دين سخن ميگويد. «و من اخذ من الكتاب و السنة و هو مأجور» اگر كسي اصول دين را از كتاب و سنت با هم بگيره اين شخص مأجور است. ..وقتي كه بزرگان علماي خودشان، ــ ما بارها گفتيم كه ــ امامت را جزء اصول دين ميدانند، در كتاب اصول الفقه. (روي جلد: دانشگاه الازهر دانشكده دين و قانون، اصول الفقه، محمد ابوالنّور زهير، استاد دانشگاه الازهر و نماينده سابق الازهر، الجزء الثالث، العلامه الاستاد الدكتور، چاپ كتابخانه الازهر، ص 107) ميگويد: شيعيان حرفهايي زدهاند «و اجاب الجمهور عن ذلك» جمهور علماي ما اين را گفتهاند عموم علماي ما اين راگفتهاندكه: «بخلاف الإمامة، فإنها من اصول الدين» امامت جزء اصول دين است و مخالفت در باب امامت موجب فتنه و بدعت است «والمخالفة فيها فتنة و بدعة». جمهور علماي شما دارن اين رو ميگند، آقاي abdollah1990!! امامت را جزء اصول دين ميگيرند، نياييد بگيد كه اصول دين ما فقط سه تا است: توحيد و نبوت و معاد. عدل رو كه شما انداختين كنار با معتزله دعوا دارين با شيعهها هم دعوا دارين اون رو كاري نداريم.منتظر جواب علمی شما هستیم
...لطفا مطالب را به ترتیب شماره بخوانید…
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: از غدیر تا عاشورا ۳ “امامت از دیدگاه قران و اهل سنت” #11160جناب abdollah1990 متاسفانه جرات اینکه نقدی بر مطالب بنده بزنی نداری……با اینکه تذکر دادم مطالب بنده را طبق شسماره بخوانید…اما این کار را نکردید….غصه لیلی و مجنون ننوشتم…حداقل با تفکر بخون بعد شروع به اهانت بکن…..شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: از غدیر تا عاشورا ۳ “امامت از دیدگاه قران و اهل سنت” #11161جناب abdollah1990 نمی دانم خودت را به نادانی زدی یا فکر می کنی دیکگران مثل تو چنین اند. جناب حداقل تمام مطالب بنده را طبق شماره که نوشتم می خواندی بعد نظر می دادی…بنده نظرات اهل سنت را اوردم و بعد می گویید نظر ما اهل سنت…..ان نظراتی که از اهل سنت دادم مورد قبول نیست و نظر شخصی می شود…چطور نظر شما شخصی نمی شود و صدردصد صحیح است؟برو صحت و سقم مطالب را دربیاور بعد نظر بده…دوم: علمای شما گفته اند که خلافت و امامت{دقت کنید امامت و خلافت} از اصول دیم و بعضی گفته اند ازفروع دین……علمای شما به این تصریح کردند. اگر مخالف قران است به چجه دلیل گفته اند از اصول و فروع دین است؟ به چه دلیل انکار خلافت ابوبکر در حکم کفر است؟ چرا در اینجا ایه قران و حتی روایت نمی اورید؟ ایا تمام منابعی که اوردم از اهل سنت نیستند؟ شما بفرمایید از اهل سنت نیستید چون ما هر چه از علمای شما می اوریم و چون جوابی ندارید فورا می گویید ما تابع قران و سنت هستیم. پس ان علما تابع سنت و قران نبودند؟ فقط شما هستید؟ وقتی می گوییم از اصول دین هست باید شما هم دلیل بیاورید. به یکبار بگویید که ما نظرات علمای خودمان را هم قبول نداریم…البته این را وهابیان می گویند و شما هم چون فکرتان وهابی هست باید چنین بگویید…….بنده به تفصیل نوشتم علمای شما گفته اند امامت امامت امامت و خلافت و خلافت از اصول دین و عده ای گفته اند از فروع دین است…….اگر شما دین جدیدی دارید بفرمایید تا طبق ان بر شما حکم کنید
لطفا علمی مطلب بزنید و از اهانت بپرهیزید
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: از غدیر تا عاشورا ۳ “امامت از دیدگاه قران و اهل سنت” #11162جناب هر چه جلو تر می روم جرات اینکه نقد یک متن بنده کنید ندارید…..فقط ساز خودتان را می زننید…..جناب ذهبی و علمای زیادی از ذهبی نقل کردند…..مطلب را درست بخون بفهم و بعد نظر بده……..جناب اگر این علما گفته اند که خلافت و امامت ابوبکر از اصول دین یا فروع دین است و شما قبول ندارید…و بعد می گویید ما اهل سنت خلافت و امامت را از اصول و فروع دین نمی دانیم….ای کاش ای کاش بازم ای کاش…چند مورد ذکر می کردید که کدام یک از علمای شما قبول ندارد که امامت و خلافت ابوبکر از اصول دین و یا فروع دین نیست….نمی دانم این اهل سنت که می گویی که قبول ندارند چه کسانی هستند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟اقایان دقت کنید…نمی داند و نمی فهمد که چه نوشته و چه گفته و بعد ما را متهم می کند
در این سایت کسی غیر از شما نیست نقد علمی کند…..فقط امثال مجاهد و اوربان و سیدنا عمر بودند که حداقل ان ها سعی می کردند کمتر سوتی بدند….اما حداقل نقد می کردند…..اما شما چه؟ ما نوشتیم علمای اهل سنت امامت و خلافت را از اصول دین و یا فروع دین می دانند…ان وقت شما می گویید ما اهل سنت…کدوم اهل سنت؟ ان ها از اهل سنت نیستند و شما هستید
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: از غدیر تا عاشورا ۳ “امامت از دیدگاه قران و اهل سنت” #11163جنابabdollah1990 اینکه می گویید ….نظر شخصی خودشان بود…..ایا این را در تمام موارد اجرا می کنید؟ نظر علمای شما می شود شخصی چون دلیلی بر رد ان ندارید و نظر شما شخصی نمی شود………..جناب اگر این طور باشد و ما چون دلیل نداریم و بگوییم نظر شخصی است باید تمام دلیلی های علمای اهل سنت را گذاشت کنار…چون از یک نفر و دو نفر نبود…از چند از علمای شما ذکر کردم…شما دلیل بیاورید……بنده برای اثبات امامت و ولایت امامان خود دارم دلیل می اوردم….شما اعتراض کردید اگر از اصول دین هست باید مثل توحید نبوت و معاد باید دلیل داشته باشید ما هم سوال کردیم که علمای شما هم گفته اند امامت و خلافت ابوبکر از اصول دین و یا فروع دین است…دلیل قرانی شما چیست؟ بنده غصه ی لیلی و مجنون که ننوشتم….جناب وقتی شما ناتوان از تجزیه و تحلیل هستید چگونه می شو.د مطلبی را به شما فهماند…فتامل…فتامل ….فتاملشنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: از غدیر تا عاشورا ۳ “امامت از دیدگاه قران و اهل سنت” #11164جناب abdollah1990………وقتی مطالب بنده را کامل نخواندید همین است……بنده در چند شماره ثابت کردم که علمای اهل سنت خلافت و امامت را از اصول دین و یا فروع دین می دانند…..؟ کجاش دروغ بود…اخه ایها الناس ببینید چه کسی دروغگو ست؟ بنده و یا جناب abdollah1990….بنده در چند شماره ثابت کردم که نظر علمای اهل سنت علمای اهل سنت این است…حداقل به ترتیب شماره نخوانده تا بیشتر رسوا نشه و اینقدر سوتی نده….اینطوری میخای نقد کنی؟جناب پیامبر به خلافت و وصایت امام علی علیه السلام تصریح کردند…اما شما بفرمایید خلافت و امامت امامت امامت امکامت ابوبکر را از قران و سنت ثابت کن…….جناب جدا نامید شدم…….تا اینجا بماند تا بروم …چون شب اول محرم است و باید به مراسم بروم…و به یاد مظلومیت امام حسین علیه السلام که به دست یزید جلاد پسر معاویه پسر ابوسفیان که از دشمنان سرسخت اسلام بودند گریست….بعدا می ایم و مابقی مطلب بماند بعد برو مابقی را درست بنوسی تا نیامدم و سوتی هایت را فاش نکنم و ابرویت نرود…و به جای توهین و اهانت مطلب علمی و نقد علمی بنویسشنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: از غدیر تا عاشورا ۳ “امامت از دیدگاه قران و اهل سنت” #11191جناب abdollah1990……..یک بحثی پیش کشیدید باید تا بحث کامل روشن شودمشکل اینه شما هنوز وارد به بحث نیستید و می خواهید یکباره لقمه را نجویده قورت بدهیدیک سوال بود و ان این بودامامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر از قران با آیات مرتبط با همان موضوع ثابت کن ……ما هم سوالی کردیم که اهل سنت قائل هستند منکر خلافت و امامت ابوبکر کافر است دلیل قرانی و روایی ان چیست؟ جواب دادید که ما خلافت را از اصول دین و فروع دین نمی دانیم اما شما شیعیان که امامت را از اصول دین می دانید باید مانند توحید نبوت و معاد این امامت را ثابت کنید
ما هم در ادامه اوردیم و چندین شماره در همین پست نوشتیم که اولا اهل سنت قائل هستند که خلافت و امامت ابوبکر از اصول دین و عده ای قائل شدند از فروع دین است. اینکه شما قبول ندارید نشان از جهل و تعصب شماست. وگرنه ما هم از بزرگانتان مطلب اوردیم شما هم دلیل بیاورید که خلافت از اصول دین نیست.اما نیاوردید و ندارید…مطلب بعدی این بود این اصول دین در نزد شیعه از اصول مذهب شیعه است که به تفصیل توضیح دادم…مطلب بعدی این بود ایا اصول دین را می شود از سنت گرفت که بنده در شماره های اخر از ابن تیمیه از پایگذران فکری وهابیت این مطلب را به اثبات رساندیم که اصول دین را می شود از سنت گرفت……….همه این ها را بنده به تفصیل ثابت کردم اما شما نظر شخصی و بدون مدرک ارائه می دهید.این نمی شود که چیزی چون به مذاق شما نمی اید بگویید ما قبول نداریم……در اخر سوال کردیم حالا که امامت ابوبکر از اصول دین است ان را از قران اثبات کنید و اینکه به کدام دلیل قرانی می گویید خلافت ابوبکر از اصول دین یا فروع دین است دلیل قرانی را بیاورید. بنده به تفصیل در این پست به طور تفصیل اوردم. امام دریغ از یک جواب علمی و مستند….در واقع ما داریم مقدمه چینی می کنیم بر اصل امامت در قران. اول باید ثابت شود که امامت از اصول هست و این اصول را می شود ار سنت هم گرفت. ما داریم بحث را کاملا باز می کنیم و به پیش می بریم اما شما متاسفانه هنوز متوجه این امر نشدید. بنده به تفصیل وارد شدم و مطلب را باز کردم.
-
نویسندهنوشته ها
و همچنين از معاصرين دکتر محمد ابو النور زهير استاد دانشگاه الازهر همين تعبير را دارد تا آنجايي که ميگويد: بخلاف الامامه فانها من اصول الدين. اگر کسي در فروع دين چيزي را انکار کند، کفر آور نيست ولي اگر اصول دين را انکار کند بدعت است و فتنه انگيز است. اصول الفقه، ص107 اينها نمونه بود که عده ديگري هم هستند که امامت را از اصول دين ميدانند. برخي از بزرگان ديگر امامت را فروع دين ميدانند مانند : امام غزالي که متوفاي 505 هجري است ميگويد: النظر في الإمامة أيضاً ليس من المهمات. امامت خيلي مهم نيست و از فن معقولات و عقايد هم نيست؛ بلکه از فقهيات است الاقتصاد في الاعتقاد، ج1، ص253 و همچنين آقاي عضد الدين ايجي که از قهرمانان علم کلام است و از او به فرسان علم کلام تعبير ميکنند که متوفاي 756 هجري است که ميگويد: ليست من أصول الديانات والعقائد خلافا للشيعة. امامت از اصول ديانات و عقائد نيست بر خلاف شيعه. بل هي عندنا من الفروع المتعلقة بأفعال المكلفين. امامت از فروعاتي است که تعلق گرفته است به افعال مکلفين. المواقف للإيجي، ج 3، ص 578 و همچنين جناب آقاي عامدي که از شخصيت هاي برجسته اهل سنت است (که هم در حوزه کلام ايشان قهرمان است و هم در حوزه فقه و اصول) ميگويد : واعلم ان الکلام في الامامة ليس من اصول الديانات و لا من الامور الابديات بحيث لا يسع المکلف الاعتراض عنها و الجهل بها امامت از ديانات نيست و از بديهيات هم نيست و اگر چنانچه مکلف اعتراض به امامت کرد يا نادان به آن بود مسئله اي نيست. غاية المرام في علم الکلام للآمدي، ص 234 اگر واقعا امامت از فروعات است و اشکالي ندارد اگر کسي اعتراض بکند اين آقايان که ميگويند: وإن أنكر خلافة الصديق فهو كافر. فتاوى السبكي، ج 2، ص576 من أنكر إمامة أبي بكر رضي الله عنه فهو كافر. الصواعق المحرقة على أهل الرفض والضلال والزندقة، ج 1، ص138 من أنكر إمامة لسطان فهو زنديق. قوت القلوب فى معاملة المحبوب ووصف طريق المريد إلى مقام التوحيد، ج 2، همچنين جناب تفتازاني که از قهرمانان علم کلام است متوفاي 791 هجري است که ميگويد: لا نزاع …يعني اجماعي است. في ان مباحث الامامة بعلم الفروع اليق. امامت به فروع دين شايسته تر است تا به اصول دين. شرح مقاصد، ج 5، ص 232 اين را داشته باشند چه بيايند بگويند از اصول دين است و چه اينکه بگويند از فروع دين است ما در هر دو حوزه از اينها سؤال داريم. آقاياني که ميگويند از اصول دين است خوب شما داريد تمام دنيا را بر سر شيعه خراب ميکنيد که شما ميگوييد امامت از اصول دين است