پاسخ های ارسال شده در انجمن
-
نویسندهنوشته ها
-
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: آیا در قران آیه ای در مورد امام زمان هست؟ #8088شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: آیا در قران آیه ای در مورد امام زمان هست؟ #8089
ج) هنگام جنگ مسلمین با ایران حضرت علیu به این آیه اشاره و به عُمَر فرمود: «هُو دِينُ اللهِ الَّذِي أظهَرَهُ، وَجُندُهُ الَّذي أعَدَّهُ …. وَ نَحنُ عَلی مَوعودٍ مِنَ اللهِ، وَاللهُ مُنجِزٌ وَعدَهُ». «این دین خداست که آن را غالب و پیروز ساخته و سپاه اوست که آن را یاری فرموده … و ما متّکی به وعدة إلهی هستیم و خداوند وعدهاش را جامة عمل میپوشاند». (نهج البلاغه، خطبة 146]. بنابراین اصحاب رسول بر قسمتی از کرة زمین خلافت کردند، همچنان که مردم پیش از ایشان نیز بر پارهای از زمین خلافت و حکومت کردند.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: آیا در قران آیه ای در مورد امام زمان هست؟ #8090– یکی دیگر از آیاتیکه به آن استشهاد میکنند، آیهای است که خداوند میفرماید[القصص: 5]. «ما اراده میکنیم که منّت نهیم بر کسانیکه مورد استضاف در زمین قرار گرفتند که آنها را پیشوایان و وارثان زمین قرار دهیم».
این آیه را دلیل بر اثبات مهدويّت گرفته و به آن استشهاد میکنند، چنانکه روشن است در تفسیر هرآیه از قرآن، باید به قبل و بعد آن نیز توجّه داشت، آیات دیگری که آیه را تفسیر میکند در نظر داشت، به مکّی بودن یا مدنی بودن آیه توجّه داشت و هکَذا…. .
حال تو خوانندة عزیز توجّه کن که ما قبل و ما بعد آیه چیست؟ خداوند قبل از این آیه میفرماید: [القصص: 4]. «فرعون در آن سرزمین برتری جست و اهالی آن را گروه، گروه کرد، تا آنها را ضعیف کند، پسران آنها را سر میبرید، و زنانشان را زنده میگذاشت، و از مفسدین بود». سپس خداوند در آیة پنجم میفرماید: «ما اراده کردیم برهان مستضعفان آن سرزمین منّت نهیم، و آنان را پیشوایان و وارثان نماییم». مفسّرین سنّی و شیعه نیز این مطلب را گفتهاند.
حال اگر کسی اشکال کند که چرا «نَمُنُّ» فعل مضارع است، پاسخ آن است که خدواند در اینجا لفظ مضارع به کار برده تا نشان دهد ارادة او به پیروزی موسی بعد از استضعاف فرعون بوده، چنانکه در آیة بعد بلا فاصله میفرماید_ [القصص: 6]. «و برای ایشان در آن زمین تمکّن و استقرار قرار دهیم و به فرعون و هامان و لشکریان آن دو آنچه را که از آن حذر میکردند بنمایانیم». که کلمة «نُرِیَ» نیز به لفظ مضارع آمده و به فعل «نُمکِّنَ» و «نَجعَلَهُم» و «نَمُنَّ» معطوف است. با آنکه فرعون و هامان قبل از حضرت محمدص بودهاند فعل «يُذَبِّحُ» نیز به صورت مضارع آمده زیرا فرعون پس از استضافشان آنها را سر میبریده در صورتیکه میدانیم فرعونِ معاصر موسی، در زمانهای گذشته پسران بنیاسرائیل را سر میبریده، و آیه گذشته را حکایت میکند نه حال و آینده را. پس خداوند لفظ «نُرِیَ» را که فعل مضارع است آورده و «أَرَينا» که فعل زمان گذشته است، نیاورده تا برساند بعد از استضعاف آنها و بدکاریهای فرعون اراده کریم به آنها نشان دهیم آن عذابی را که لایق بودهاند. و آیه ارتباطی به آخرالزّمان ندارد.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: آیا در قران آیه ای در مورد امام زمان هست؟ #8091– آیة دیگری که به آن استشهاد میکنند و پوسترهایی از آن درست کرده و برروی پارچه با خطّ درشت مینویسند و هزینة زیادی را که باید صرف تبلیغات اسلام راستین شود صرف گمراه نمودن مردم میکنند، آیهای است که میفرمایدبَقِیَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَّکُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ وَمَآ أَنَاْ عَلَيْكُمْ بِحَفِيظٍ
_ [هود: 86]. «باقی گذاشتة خدا برای شما بهتر است اگر ایمان داشته باشید». که میگویند منظور از«!$#_ امام زمان است!!! این آیه نیز با توجّه به ما قبل و ما بعدش به روشنی معلوم است که مربوط به قوم شُعَیب است که پیغمبر آنان میفرمود: کم فروشی نکنید و آنچه خدا از روزیهای حلال باقی گذاشته از آنها سود بجویید. و مقصود از «بَقِيَّةُ الله»، سود حلالی است که از راه کسب به دست میآید، و طرف صحبت قوم شُعَیب هستند. مفسّرین أهل سنّت، این آیه را در مورد قوم شُعَیب و «بَقِيَّةُ الله» را در این آیه سود حلالی که از راه کسب به دست میآید، دانستهاند، و از طریق مفسّران شیعه، ما قول یکی از بزرگترینشان، یعنی صاحب «مَجمَعُ البَيان» را نقل میکنیم، که وی این آیه را در مورد قوم شُعَیب میداند و مقصود از «بَقِيَّةُ الله» را در این آیه سود حلالی که از کسب بدست میآید، میداند و میگوید: «اَلبَقِيَّةُ بِمَعنَی الباقی أي ما أبقَی اللهُ تَعالی لَکُم مِنَ الحَلالِ بَعدَ إتمامِ الکَيلِ وَ الوَزنِ خَيرٌ مِنَ البَخسِ وَ التَّطفيفِ، وَ شَرَطَ الإيمانَ في کَونِهِ خَيراً لَهُم لِأنَّهُم إن کانوا مُؤمِنينَ بِالله عَرفُوا صِحَّةَ هذَا القَول = بقيّه در این آیه به معنای باقی و منظور آن چیزی است که خدای تعالی از حلال برای شما باقی گذارد، پس از آنکه شما کیل و ترازو را کامل و تمام نمایید و بهتر است برای شما از کم دادن و کم فروشی و منظور از شرط ایمان که در آیه، آن را ذکر کرده یعنی تمام دادن پیمانه و ترازو برای ایشان بهتر است که اگر به خدا ایمان داشته باشند صحّت این قول را میفهمند».
مفسّرین دیگر شیعه نیز بر این مطلب هستند، و مقصود از +àM§É)t/ «!$#_ را سود حلال از کسب در این آیه میدانند و این آیه را در مورد قوم شعیب میدانند. حال اگر مفسّری از شیعه از روایتی ضعیف استفاده کرده باشد و حرفی زده باشد، نظرش طبق آیة قرآن و روایات زیاد در این مورد و نظر مفسّرین سُنّی و شیعه، صحیح نمیباشد. و به علاوه باید گفت خدا اجزاء ندارد که امام زمان باقی آن اجزاء باشد و چگونه ممکن است حَقّتَعالی به قوم شعیت بگوید مهدی که شما وی را حتی پدرانش را نمیبینید، برای شما بهتر است؟!!.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: آیا در قران آیه ای در مورد امام زمان هست؟ #8092آیة دیگری که به آن استشهاد میکنند آنجاست که خداوند تعالی میفرماید[النَّمل: 82 و83]. وَإِذَا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَیْهِمْ أَخْرَجْنَا لَهُمْ دَابَّةً مِّنَ الْأَرْضِ تُکَلِّمُهُمْ أَنَّ النَّاسَ کَانُوا بِآیَاتِنَا لَا یُوقِنُونَ «هنگامیکه آن گفته [عذاب] بر کفّار محقّق شود از زمین جنبندهای بر آنها خارج کنیم که با آنها سخن میگوید که این مردم به آیات ما یقین نمیداشتند، و روزی که از هر أمّتی دستهای از کسانی را که به آیات ما تکذیب میکردندمحشور میکنیم، پس آنها تقسیم کرده میشوند».
میگویند: منظور از «دابَّة» یعنی جنبنده در آیة 82 ، «مهدی» است و میگویند منظور از آیة 83 دربارة رجعت میباشد.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: آیا در قران آیه ای در مورد امام زمان هست؟ #8093آیه83بسیارى از بزرگان آیه 83 سوره «نمل» را اشاره به مسأله رجعت مى دانند که از اعتقادات شیعیان است وَ يَوْمَ نحْشرُ مِن كلِّ أُمَّةٍ فَوْجاً مِّمَّن يُكَذِّب بِئَايَتِنَا فَهُمْ يُوزَعُونَ(نمل/83)
در مورد آیة اوّل (یعنی آیة 82)، باید گفت: اولاً کلمة «دابّة» در قرآن به معنی جنبندگان پست آمده([1][/url”>) که با امام تناسب ندارد. ثانیاً در مورد این آیه (82 نَمل) باید به ما قبل آن توجّه کرد. آیة 66 همین سوره دربارة کفّار است که به آخرت شک داشتند. آیة 67 نیز در مورد کفّار است که منکرانه میگفتند آیا اگر استخوان شویم و خاک گردیم، روز قیامت برانگیخته میشویم؟! در آیة 71 میگفتند: وعدة عذاب آخرت چه موقع است؟ در آیة 80 به پیامبر میفرماید: «تو مردگان را نمیتوانی بشنوانی و تو هدایت کنندة کوران نیستی». بعد در آیة 82 که آیة مورد بحث است، میفرماید: «وقتی که وعدة عذاب بر آنها محقّق شود (یعنی بر کفّار)، از زمین جنبندهای خارج میکنیم تا بگویدشان که این مردم به آیات ما یقین نداشتند». از عبارت «به آیات ما یقین نداشتند»، معلوم است در موردی است که در آیة 66 خداوند فرموده: «کفّار در مورد آخرت در شکّ بودند»، پس با توجّه به آیات قبل، معلوم میشود مقصود قیامت کبری است که کفّار به آن شک داشتند، دیگر اینکه اصلاً در قرآن صحبت از مهدی نیست که در مورد او و ظهورش صحبتی شده باشد خصوصاً که سورة نَمل مکّی است و در مکّه اصلاً بحث امامت و مهدی مطرح نبود تا بعضی در شکّ باشند و قبول نکنند. آری چون کافران در دنیا میخواستند با رؤیت عجایب و معجزات به ایمان برسند عاقبتشان اینست که در آخرت با رؤیت جنبندهای از زمین بیرون آمده و با آنها سخن میگوید به ایمان میرسند. دیگر اینکه روایات زیادی نیز تأیید میکند که این آیه دربارة جهان آخرت و قیامت است. و منظور از «الأرض» در این آیه همان «أرضِ قیامت» است درحالیکه مسألة مهدی مربوط به قبل از قیامت است.
[
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: آیا در قران آیه ای در مورد امام زمان هست؟ #8094و أمّا آیة 83 سورة نمل، با توجّه به آیات که گفته شد و در ارتباط با آنها، این آیه نیز دربارة قیامت است و أمّا اینکه چرا گفته شده که از هر أمّتی دستهای از کسانی را که آیات ما را تکذیب کردند، محشور میکنیم و گفته نشده تمام انسانها را محشور میکنیم؟ باید توجّه داشت که خداوند فرموده_ [طه: 100تا102]. «هرکس از ذکر [قرآن] روی برگرداند، روز قیامت وزری را حمل میکند، و جاوید در حمل وزر خواهد بود، و حمل کردن آن، در روز قیامت برایش بد خواهد بود، قیامت روزی است که در صور دمیده میشود و مجرمین در آن روز کبودچشم محشور میشوند [کنایه از کوری آنان است]».
از این آیات که در مورد قیامت است، معلوم میشود با اینکه در قیامت تمام موجودات و انسانها محشور میشوند، ولی خداوند میفرماید در آن روز مجرمین را کور محشور میکنیم، چون طرف صحبت مجرمین هستند، و معلوم است که غیرمجرمین بلکه مؤمنین نیز در قیامت محشور میشوند چنانکه در آیات دیگر قرآن به تفصیل آمده است. بنابراین ما نمیتوانیم بگوییم چون در آیة مورد بحث از غیر مجرمین صحبت نشده، پس فقط مجرمین محشور میشوند، و به قول معروف اِثبات شئ نفی ما عَدا نمیکند.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: اثبات امامت از کتب اهل سنت به زعم برادران اهل تشیع #8095می کنند که خداوند فرموده :
«إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ»
به راستی خداوند می خواهد بزداید از شما (که با «م» جمع آمده که مخصوص مذکر است.)و نگفته:
«عَنْكُنَّ»
(که مخصوص مؤنث است)» الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ»
پلیدی و شما را پاک بگرداند (که باز هم با «م» مذکر آمده است)سوره احزاب آیه 33
و نگفته:
«يُطَهِّرَكُنَّ»می گویند وقتی این آیه با «م» جمع آمده است (و «م» جمع مختص مذکر است) دلالت بر خروج همسران پیامبر از اهل بیت دارد و به دلیل حدیث کسا ، علی و فاطمه و حسن و حسین جزو اهل بیت می شوند . این سخن به چند دلیل نادرست است : اولا آیه متصل است و به آیات قبل مربوط می شود :
وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا
و در خانههاى خود بمانيد و همانند زينت نمايى جاهليت پيشين زينت ننماييد و نمازرا بر پا بداريد و زكات بپردازيد و از خداوند و رسولش فرمان بريد. به راستی خداوند می خواهد که پلیدی را از شما اهل بیت بزداید و شما را پاک بگرداندشنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: اثبات امامت از کتب اهل سنت به زعم برادران اهل تشیع #8096سوره احزاب آیه 33
سپس اینچنین ادامه می دهد :
وَاذْكُرْنَ مَا يُتْلَى فِي بُيُوتِكُنَّ
و ياد كنيد آنچه که در خانههايتان خوانده مىشود.سوره احزاب آیه34
همه ی خطاب ها در این آیات برای همسران پیامبر است. اما به این دلیل از «ن» جمع که برای زنان است استفاده نشده و بجای آن از «م» جمع که برای مذکر است استفاده شده که پیامبر نیز شامل آنها می شود و او رأس اهل بیت خودش است . چنانکه خداوند درباره همسر ابراهیم می فرماید :
أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ
آیا از قدرت خدا تعجب می کنی ، بخشایش و برکات خداوند بر شماست ای اهل بیت ، او ستوده شده و بزرگوار است.سوره هود آیه 73
مراد از اهل بیت در اینجا ابراهیم و همسرش هستند . پس مرد رأس اهل بیت است . پس درآیه :
إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ
به راستی خداوند می خواهد که پلیدی را از شما اهل بیت بزداید.شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: اثبات امامت از کتب اهل سنت به زعم برادران اهل تشیع #8097. اگر خداوند پلیدی را از آنان پاک نموده باشد ، و بدون شک خداوند پلیدی را از آنان زدود ، این دلالت نمی کند بر آنکه خلیفه ی بعد از رسول صلی الله علیه و سلم هستند بلکه ما ایمان یقینی داریم که خداوند پلیدی را از علی بن ابی طالب زدود و به همین دلیل مولای همه ی مومنان شد و همچنین است حال حسن و حسین و فاطمه و همچنین همسران پیامبر صلی الله علیه و سلم و به همین دلیل آنها را مادران مومنان نام نهاد :
أَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ
و همسرانش مادران آنها هستند.سوره احزاب آیه 6
و همچنین خداوند از همه ی اصحاب پیامبر صلی الله علیه و سلم نیز پلیدی را زدود .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: اثبات امامت از کتب اهل سنت به زعم برادران اهل تشیع #8098حدیث غدیر
از مهم ترین و بزرگترین این دلایل که حتی کتابی در یازده جلد در مورد آن نوشته شده حدیث غدیر است . این حدیث را مسلم از زید بن ارقم آورده است که او گفت :قام رَسُول الله – صلى الله عليه وسلم – يَوماً فينا خَطِيباً بمَاء يُدْعَى خُمَّاً بَيْنَ مَكَّةَ وَالمَدِينَةِ ، فَحَمِدَ الله ، وَأثْنَى عَلَيهِ ، وَوعظَ وَذَكَّرَ ، ثُمَّ قَالَ : « أمَّا بَعدُ ، ألا أَيُّهَا النَّاسُ ، فَإنَّمَا أنَا بَشَرٌ يُوشِكَ أنْ يَأتِي رسولُ ربِّي فَأُجِيبَ ، وَأنَا تارك فيكم ثَقَلَيْنِ : أوَّلُهُمَا كِتَابُ اللهِ ، فِيهِ الهُدَى وَالنُّورُ ، فَخُذُوا بِكتابِ الله ، وَاسْتَمْسِكُوا بِهِ » ، فَحَثَّ عَلَى كِتَابِ الله ، وَرَغَّبَ فِيهِ ، ثُمَّ قَالَ : « وَأهْلُ بَيْتِي أُذكِّرُكُمُ الله في أهلِ بَيْتي ، أذكرُكُمُ الله في أهل بيتي » فَقَالَ لَهُ حُصَيْنٌ : وَمَنْ أهْلُ بَيتهِ يَا زَيْدُ ، أَلَيْسَ نِسَاؤُهُ مِنْ أهْلِ بَيْتِهِ ؟ قَالَ : نِسَاؤُهُ مِنْ أهْلِ بَيتهِ ، وَلكِنْ أهْلُ بَيتِهِ مَنْ حُرِمَ الصَّدَقَةَ بَعدَهُ ، قَالَ : وَمَنْ هُمْ ؟ قَالَ : هُمْ آلُ عَلِيٍّ وَآلُ عقيل وَآلُ جَعفَرَ وآلُ عَبَّاسٍ . قَالَ : كُلُّ هؤلاء حُرِمَ الصَّدَقَةَ ؟ قَالَ : نَعَمْ .
یک روز رسول خدا صلی الله علیه و سلم در آبی که میان مکه و مدینه است و خم نامیده می شود برای خطبه برخاست. و حمد و ثنای الله را گفت و وعظ و نصیحت نمود سپس گفت : اما بعد ای مردم من انسان هستم ، ممکن است فرستاده ی پروردگارم بیاید و من جوابش را لبیک بگویم ( کنایه از وفات است) . من در میان شما دو سنگ گرانبها به جا می گذارم. نخستین آنها کتاب خداست ، در آن هدایت و نور است کتاب خدا را بگیرید و به آن چنگ بزنید . زید می گوید به کتاب خدا توصیه بسیار نمود سپس فرمودند : و اهل بیت من ، شما را به اهل بیتم سقارش می کنم شما را به اهل بیتم سفارش می کنم شما را به اهل بیتم سفارش می کنم . کسی که از زید بن ارقم روایت می کرده از زید می پرسد : اهل بیت او چه کسانی هستند ، آیا زنان آن حضرت از اهل بیت او نیستند ؟ . گفت : همسرانش از اهل بیت او هستند لکن اهل بیت او کسانی هستند که صدقه بعد از رسول بر آنان حرام شد. راوی می پرسد : آنها چه کسانی هستند ؟ . گفت : آنها آل علی و آل عقیل و آل جعفر و آل عباس هستند. پرسید : صدقه بر همه آنان حرام است ؟ . گفت : بله.شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: اثبات امامت از کتب اهل سنت به زعم برادران اهل تشیع #8099صحیح مسلم حدیث شماره2408
این حدیث در صحیح مسلم به همین صورت آمده است . اما در کتاب ترمذی و احمد و خصائص نسائی و حاکم و دیگران زیاده ای دیگر نیز بر این حدیث وجود دارد که نبی صلی الله علیه و سلم فرمود :
مَنْ كُنْتُ مَوْلاَهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاَهُ
هر کس که مو مولای او هستم ، علی مولای اوست.سنن ترمذی حدیث شماره 3797 ، مسند احمد احادیث شماره 641 و 950 و 961 و و 1311 و 18479 و 19279 و 19328 و 22945 و 23107 و 23144 ، خصائص نسائی احادیث شماره 12 و 81 و 82 و 83 و 84 و مستدرک حاکم احادیث شماره ی 4577 و 4578 و 4601 و 5594 و 6272.
و زیادات دیگری نیز وجود دارند مانند :
اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ وَعَادِ مَنْ عَادَاهُ
خدایا دوستان وی را دوست بدار و دشمنانش را دشمن بدار.سنن كبري نسائی احادیث شماره 8148 و 8464 و 8473 و 8478 و 8481 و 8483 و 8452 ، سنن ابن ماجه حدیث شماره 116 و مستدرک حاکم احادیث شماره 4576 و 4601
و وَانْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَاخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ
هر کس وی را یاری کرد او را یاری کن و هر کس او را خوار شمرد وی را خوار کنسنن کبری نسائی احادیث شماره 8483 و 8542 ، مسند احمد احادیث شماره 951 و964
وَ أَدِرِ الحَقِّ مَعَهُ حَيْثُ دَارَ
و حق را با او قرار بده.سنن ترمذی حدیث شماره 3714 و مستدرک حاکم حدیث شماره4629
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: اثبات امامت از کتب اهل سنت به زعم برادران اهل تشیع #8100و زیادات دیگری که الان وقت ذکرنمودن همه ی آنها نیست. حدیثی که در صحیح مسلم است در آن لفظ » مَنْ كُنْتُ مَوْلاَهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاَهُ » وجود ندارد. لکن این زیاده صحیح است. اما زیادات دیگر مانند « اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ وَعَادِ مَنْ عَادَاهُ « ، این بخش را بعضی از اهل علم صحیح قرار داده اند. اما زیاده « وَانْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَاخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ وَ أَدِرِ الحَقِّ مَعَهُ حَيْثُ دَارَ « ، این زیاده به دروغ به رسول الله صلی الله علیه و سلم نسبت داده شده است .
بر اساس این حدیث استدلال می کنند که علی رضی الله عنه خلیفه بعد از رسول الله صلی الله علیه و سلم است چون پیامبر فرمود : « مَنْ كُنْتُ مَوْلاَهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاَهُ » و می گویند سخن پیامبر به این معناست که علی خلیفه است و مولی به معنای والی است یعنی سید و آقایی که اطاعت از او واجب است . این وجه دلالت از روایتی است که زید بن ارقم آن را از رسول الله صلی الله علیه و سلم روایت کرده است. و این حدیث از خود علی رضی الله عنه نیز روایت شده است. وقتی که در صحن مسجد کوفه بود گفت : چه کسی از رسول الله صلی الله علیه و سلم در روز غدیر خم شنید که می گفت : » مَنْ كُنْتُ مَوْلاَهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاَهُ «. دوازده نفر بدری شهادت دادند که در روز غدیر خم این جمله را از رسول الله صلی الله علیه و سلم شنیده اند .مسند احمد احادیث شماره 670 و 961 ، معجم کبیر طبرانی حدیث شماره 4996 و شعیب ارنؤوط در مورد حدیث شماره 670 مسند احمد گفته است : صحیح لغیره و در مورد حدیث شماره 961 گفته است : حسن لغیره و هذا إسناد ضعیف .
اختلاف میان اهل سنت و شیعه در مفهوم سخن رسول الله صلی الله علیه و سلم است. شیعه می گویند : این روایت بدین معناست که هر کس که من والی او هستم پس علی والی او است . و اهل سنت می گویند معنای آن موالات یعنی نصرت و محبت است که مخالف آن معادات و دشمنی است . اهل سنت می گویند دلایلی وجود دارند که این سخن را ثابت می کند :
اولا زیاده ی وارد شده که بعضی از اهل علم آن را صحیح قرار داده اند و آن عبارت است : » اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ وَعَادِ مَنْ عَادَاهُشنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: اثبات امامت از کتب اهل سنت به زعم برادران اهل تشیع #8101« دلالت بر آن دارد که سخن در اینجا درباره دوستی و دشمنی بوده است . پس این قضیه در مورد محبت با علی رضی الله عنه بوده است . ابتدا ببینیم دلیل این کلام رسول الله صلی الله علیه و سلم چه بوده است ؟ . چون شیعه گمان می کنند رسول الله صلی الله علیه و سلم مردم را در این گرمای شدید متوقف نموده است و تعدادشان بیش از صدهزار نفر بوده است و محل تجمع حاجیان بود و پیامبر صلی الله علیه و سلم آنان را جمع نمود تا این امر را برایشان روشن کند که هر کس من مولای او هستم علی مولای اوست و زیاداتی نیز که قبلا گفتیم اضافه می کنند . در واقع این حدیث به دو دلیل گفته شده است. پیامبر صلی الله علیه و سلم خالد را فرستاده بود تا در یمن بجنگد و بعد از آن که پیروز شد به رسول الله صلی الله علیه و سلم نامه فرستاد تا خمس غنائم را بگیرد . از بریده بن حصیب رضی الله عنه روایت است که گفت :
بَعَثَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ عَلِيًّا إِلَى خَالِدٍ لِيَقْبِضَ الْخُمُسَ وَكُنْتُ أُبْغِضُ عَلِيًّا وَقَدْ اغْتَسَلَ فَقُلْتُ لِخَالِدٍ أَلَا تَرَى إِلَى هَذَا فَلَمَّا قَدِمْنَا عَلَى النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ ذَكَرْتُ ذَلِكَ لَهُ فَقَالَ يَا بُرَيْدَةُ أَتُبْغِضُ عَلِيًّا فَقُلْتُ نَعَمْ قَالَ لَا تُبْغِضْهُ فَإِنَّ لَهُ فِي الْخُمُسِ أَكْثَرَ مِنْ ذَلِكَ
رسول الله صلی الله علیه و سلم علی بن ابی طالب را به سوی خالد فرستاد تا خمس غنائم را بگیرد . بریده می گوید : من نسبت به علی بغض داشتم و او ( را دیدم ) که غسل نمود. (این روایت مختصر است و داستان کامل اینچنین است که وقتی علی رضی الله عنه خمس غنائم را گرفت یک کنیز برای خودش انتخاب نمود و با او نزدیکی کرد سپس خارج شد و غسل نمود . بریده عصبانی شد که چگونه آن را برای خودش انتخاب می کند بدون آن که به دیگران اینچنین اجازه ای بدهد .) می گوید : به خالد گفتم مگر این را نمی بینی؟ . وقتی پیش پیامبر آمدم کاری را که علی رضی الله عنه انجام داده بود برایش بازگو کردم . پیامبر صلی الله علیه و سلم گفت : ای بریده آیا نسبت به علی بغض داری ؟ . می گوید : گفتم : بله. نبی صلی الله علیه و سلم گفت : نسبت به او بغض نداشته باش ، او در خمس بیش از این حق دارد .
صحیح بخاری حدیث شماره4350
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: اثبات امامت از کتب اهل سنت به زعم برادران اهل تشیع #8102در روایتی که ترمذی و احمد و دیگران آورده اند ، پیامبر صلی الله علیه و سلم به بریده گفت : » مَنْ كُنْتُ مَوْلاَهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاَهُ » .
مسند احمد احادیث شماره 22945 شعیب ارنؤوط در مورد حدیث می گوید : إسناده صحيح على شرط الشيخين
و نزد بیهقی از ابی سعید روایت است که علی آنها را از سوار شدن بر شترهای صدقه داده شده منع فرمود و شخصی را بر آنها مامور نمود و به سمت نبی آمد. سپس وقتی علی رضی الله عنه برگشت جانشین علی به آنها اجازه داد تا سوار شترها شوند وقتی علی آنها را دید و بر روی شترها آثار سوار شدن را مشاهده نمود عصبانی شد و جانشین خود را به خاطر این کارش مورد بازخواست قرار داد . ابوسعید می گوید : وقتی به مدینه برگشتیم برای پیامبر سخت گیری علی با خودمان را بازگو کردیم و در روایتی دیگر آمده است مقداری پارچه بودند که آنها خواستند آنها را بپوشند و علی آنها را از پوشیدنشان منع نمود. رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمود : ای سعد بن مالک ( که ابوسعید خدری است) از سخن گفتن درباره علی باز ایست . به خدا او را در راه خدا بهتر از این می دانم .
دلائل النبوة بیهقی حدیث شماره 2135 و در اینجا شیخ عثمان آن را کمی مختصر نموده است.
این روایت همانطور که ابن کثیر گفته است سندهایش به شرط نسائی جید است و آن را بیهقی و دیگران آورده اند.
البدایة و النهایة ج 5 ص 122
-
نویسندهنوشته ها
از آیات دیگری که به آن استشهاد میکنند آیهای است که خداوند میفرماید: [النّور: 55]. «خدا به کسانی از شما که ایمان آورده و عملهای صالح را پیشه کردهاند وعده داده که آنها را در زمین خلیفه گرداند، همان طورکه کسانی را که قبل از ایشان بودند در زمین خلیفه گردانید، و ثابت میدارد برای آنان دینشان را که بر ایشان برگزید، و ترس آنها را بعد از خوفشان تبدیل به أمنیّت گرداند تا اینکه مرا عبادت کنند و شریکی برایم قرار ندهند، و هرکس بعد از این کافر شود، جزء فاسقان خواهد بود». میگویند، این آیه دربارة مهدی نازل شده است!!.
أمّا باید توجّه داشت که:
أ) در این آیه ذکر: به طور خطاب است که معلوم میشود دربارة کسانی است که معاصر پیغمبرص بودهاند.
ب) در این آیة، قید شدهöNÎgÎ=ö6s%_. یعنی: شما را جانشین نماید همان طورکه قبل از شما را جانشین گرداند. اگر ما در قرآن نگاه کنیم میبینیم که خداوند سابقین را در تمام کرة زمین خلافت و سلطنت نداد، مثلاً میفرمایدÈd,ptø:$$Î/_ [ص: 26]. «ای داود ما تو را خلیفهای در زمین قرار دادیم، پس میان مردم به حقّ حکم کن». از این آیه معلوم میشود خلیفه بر تمام زمین نیست چون حضرت داودu بر گوشهای از زمین حکومت نموده، و بر تمام أهل آن حکومت نمیکرد. حال اگر کسی اشکال کند از کجا حضرت داود بر تمام اهل زمین حکومت نکرده باشد، میگوییم از قرآن معلوم میشود. حضرت سلیمانu که پسر داود بود بعد از داود، از حال أهالی سبا که خورشید پرست بودند، با خبر نبود و هُدهُد برای او خبر آورد. یعنی تمام اهل زمین در زمان داود تسلیم خدا و دین داود نشده بودند، و از آن حبری نداشتند، و در زمان داود خورشیدپرستانی در زمین بودند که داود خبر نداشت و آنها نیز از داود خبر نداشتند، بعداً در زمان پسرش سلیمان که جانشین داود شد با خبر شدند، و چه بسا کسانی در زمین میبودند که سلیمان هم از آنها خبر نداشت. و این موضوع از آیات 22 تا 28 سورة نَمل معلوم میگردد. پس معلوم میشود مقصود از خلیفه شدن، جانشین شدن بر کفّار و غلبه بر آنها در ناحیة مکّه و أطراف آن است که در صدر اسلام به وقوع پیوست و در دعای وحدت که هنگام فتح مکّه مسلمین میخواندند، آمده است: «لا إلهَ إلا اللهُ وَحدَهُ وحدهُ وحدهُ، أنجَزَ وعدهُ، و نَصَرَ عبدهُ، و هَزَمَ الأحزاب وحدهُ». مقصود از «أنجزَ وعدَهُ» حاکمیّت مسلمین بر مکّه است که طبق آیة مورد استشهاد: [النور: 55]. به وقوع پیوست. به علاوه کلمة «الأرض» در این آیه با الف و لام آمده، که الف و لام عهد است مانند این آیه که خدا به پیغمبرش فرموده کفّار میخواستند تو را از زمین بیرون کنند[الإسراء: 76]. که منظور این نیست که پیغمبر را از کرة زمین بیرون اندازند بلکه کلمة «الأرض» با الف و لام آمده، یعنی از آن زمین معهود (عربستان) اخراج نمایند.