پاسخ های ارسال شده در انجمن
-
نویسندهنوشته ها
-
سلام اسلامی
نظر شما هم جالب است ولی شایسته خلیفگی خداوند شدن هم به نوعی حقی است که باید در مقابل خداوند ادا شود
خداپرستی هم حقی است که به شایسته ی این حق (خدا) باید مسترد شود
حق خدا باید در پرستش ولیاقت جانشینی وی ادا شود
موفق باشید
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: جواب کوبنده قرآن به زیارتگران حاجتمند قبور ائمه وغیر ائمه #2061سلام سولماز
امام اگر زنده باشه ودکتری هم بداند ووقتی سوال کنی جواب بده وبرعکس اگر اون ازت سوال بپرسه وتو بشنوی وجواب بدی هیچ اشکالی نداره برین پیشش
پیش دکتر نرفتن عمدی یعنی پایمال کردن حق النفس ،خودکشی و آسیب به خود رساندن
زمان ماها با زمان پیامبری مثل ابراهیم فرق داره اون زمان ها که دکتر نبوده که اگه ابراهیم مریض بشه دکتر بره
دکتر نبوده بنابراین شفای خودش را بارعایت دستورات بهداشتی از خدا خواسته است یعنی از تمام امکانات بهداشتی ودرمانی آن زمان استفاده کرده وبعدبا دعا از خدا خواسته با استفاده ازاون امکانت او را شفا عنایت کنه
در زمان ما هم باید از امکانات درمانی استفاده کرده و برای اثر کردن این امکانات به در گاه خدا دعا کنیم که شفامون بده
دکتر در مورد بیماری ها اولی الامر وصاحب نظر وتخصص است وخداخودش گفته از اولی الامر (در موردامری که در آن اولی وصاحب شایستگی وتخصص است )اطاعت کنید
مقتضیات زمانی آیه ی ذیل را در نظر بگیر
وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ (النساء/83)
و چون کاری درباره ی ايمني يا ترس (مانند سلامت و بیماری وغیره)به آنان برسد انتشارش دهند ولی اگر آن را به پيامبر واولی الامر خودسپرده بودند قطعا از ميان آنان ( مثل دکتر ها)کسانياند که [ميتوانند درست و نادرست] آن را دريابند وتشخیص دهند!
يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ
اي کساني که ايمان آوردهايد خدا را اطاعت کنيد و پيامبر و وبرتران امر (مربوط به خود)را [نيز] اطاعت کنيد.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: خبر نزدیکی ظهور امام زمان شیعه توسط مرحوم آفای بهجت #2066سلام صادق
از نظر شما متشکرم
نظر شما در مورد حرفایی که میگن آقای بهجت چشم برزخی داشته وچیزایی می دیده که بقیه نمی تونستن ببینن چیه ؟
حتی بعضی میگن سال 2012 ( دوسال دیگه) مهدی ظهور می کنه!
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: آیا جناب عمر حضرت زهرا سلام الله علیها را تهدید کرده است؟ #2068شما کاملاً در می گویید
اما کو گوشی شنوا که آیا ت قرآن را بشنود لهم آذان لا یسمعون بها
نرود میخ آهنین در سنگ که قرآن فرموده
ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ فَهِي كَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: خیالبافی شیعه یان درمورد کشته شدن همه ی ائمه ی خود #2074من ابتدا از اظهار نظر شما دوست عزیز تشکر می کنم
هدف اصلی من در اینجا بحث مذهبی نبوده است آن یک موضوع جداگانه ای است بلکه آنچه مرا به نوشتن واداشت وارد کردن احتمالات علمی دیگری در وفات آن بزرگان است یعنی بیاییم واقع بینانه تر به اواخر زندگی آنها بپردازیم
در آن زمانها امکانات تشخیصی وآزمایشگاهی نبوده است نوار قلب، MRI و CT scanنبوده است ومردم اسرار همه ی بیماریها را نمی شناخته اند مردم وهمچنین مورخین جز خیالاتی از نحوه مرگ افراد نمی دانسته اند
بنابراین اگرکسی دراثر بیماری غیر از چند بیماری محدود شناخته شده ی آن زمان می مرده فکر می کرده اند که دشمنان او را مسموم کرده اند !
اگر فردی به علت عدم امکانات بهداشتی درمانی در اثر اسهال واستفراغ میکروبی وخونی وانگلی بعد از چند روز می مرده سریع می گفته اند که طرف را دشمنان با سم مسموم کرده اند چون اسهال واستفراغ دارد وخون دفع می کنددیگه!به ویژه اینکه آن فرد ظاهرا در شهری دیگر دشمنی داشته بود !
بحث این است ! و این بحث علمی وواقع بینانه ای است
مثالی می زنم
فرض کنید ورزشکار 25 ساله وسالمی چند هفته یا چند ماه قبل دچار نوعی بیماری ویروسی شده باشد امروز یکباره دچاربی حسی ودرد پا شده وفردا پایش فلج وروزهای بعد این فلج به صورت بالا رونده عضلات تنفسی را گرفتار کرده وموجب مرگش شود ( بیماری گیلن باره )
حال اگر این فرد مورد نظر ما در قرن مثلا دوم هجری زندگی می کرد چون این بیماری را نمی شناخته اند وبا توجه به اینکه قبلا کاملا سالم بوده سریع فکر می کردند که طرف را دشمنان با زهری مثلا هلاهل مسموم کرده اند! ومورخین نادان نیز چنین تشخیصی را می نوشته اند
یا خانم بارداری را درقرن سوم هجری نظر بگیرید که دچار بیماری کشنده ی (Eclampsia) شده باشد آن زمان که نمی دانستند که سازوکار واقعی این بیماری چیست بنابراین بعد از فوتش می گفته اند مرحومه دچار مسمومیت در بارداری! شده بود وجالب اینکه هنوز این اصطلاح نادرست مثل بسیاری روایتهای نادرست دیگر هنوز رواج دارد !شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: خیالبافی شیعه یان درمورد کشته شدن همه ی ائمه ی خود #2076بله کاملا اینطوره
من معتقدم که در درون ودر باطن خودهمین عالم نما های شیعه به پوچ بودن ادعا های خود آگاه هستند اما اگر اعتراف کنند مردم عامی
و کم سواد را که قشر بزرگی از اجتماع است از دست می دهند ودیگر مردم حاضر نیستند دست بوسشان باشند
بنابراین شبه عالم ها دوست دارند مردم در جهل مداوم بوده و به پوچ بودن اعتقادات خود پی نبرند
پس هر روز با نیرنگ ورنگ تازه ای اعتقادات پوشالی پیشین را جلا می دهندتا ساده لوحان را در بند فریب نگه دارند
اما مطمئنم بزودی به همت حقیقت جویان روزی فرا می رسد که تعداد قابل توجهی از مردم با واقعییات آشنا شوند وآن وقت است که کار
شعبده بازان وحقه بازان زار می شود ان شاءالله
امامت طبق تعریف قرآن همیشه به خودی خود معنی مثبتی ندارد بلکه فقط پیشوایی رهبری والگو قرار گرفتن و تعاریفی در این حد را می رساند
بر اساس قرآن ائمه ممکن است آدمای خوبی باشند یاآدمای شری باشند ( هردو حالت ممکن است)
به آیات ذیل برای بد بودن امام ها نگاه کن
پس به بد کردار و شر بودن ائمه در این آیات دقت کن ( امامان شر وکافر!)
فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لَا أَيمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ ينْتَهُونَ(التوبة/12)
پس با امامان کفر بجنگيد چرا که آنان را هيچ پيماني نيست باشد که [از پيمانشکني] باز ايستندوَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَيوْمَ الْقِيامَةِ لَا ينْصَرُونَ(القصص/41)
و آنان را امامانی قرار دادیم که به سوي آتش ميخوانند و روز رستاخيز ياري نخواهند شددر اینجا هم کلمه ی جعل برای امامان بد کردار بکار رفته است یعنی طبق تعریف دوست شما تعیین ومنصوب کردن امامان کفار وبد کار ان نیز کار خداوند است! وشیعه هم می گوید انتصاب امامان ما از طرف خداوند ( در واقع برای هر دوی امام بد وامام خوب جعل از طرف خداست پس کلمه ی جعل، امتیازی برای امام شیعه ها محسوب نمی شود )
البته در جاهای دیگر قرآن امام وائمه بمعنی پیشوا والگوی خوب بکار رفته است وحتی امام صفتی برای کتاب موسی ذکر شده است
وَمِنْ قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى إِمَامًا وَرَحْمَةً وَهَذَا كِتَابٌ مُصَدِّقٌ لِسَانًا عَرَبِيا لِينْذِرَ الَّذِينَ ظَلَمُوا وَبُشْرَى لِلْمُحْسِنِينَ(الأحقاف/12)
و [حال آنکه] پيش از آن کتاب موسي امام و [مايه] رحمتي بود و اين [قرآن] کتابي است به زبان عربي که تصديقکنندهبرخلاف نظر شیعه ها که امامان را محدود به چند نفر کرده اند طبق قرآن هرانسانی می تواند از خدا بخواهد که او را امام گرداند به شرطی که یک سری شرایط را داشته وکردار شایسته هم انجام دهد
پس برای آگاهی از شرایط در خواست امام شدن به سوره فرقان مراجعه و آیه ها ی 63 تا 74را بخوانید تا آنجا که می گوید
وَالَّذِينَ يقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّياتِنَا قُرَّةَ أَعْينٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا(الفرقان/74)
و کسانياند که ميگويند پروردگارا به ما از همسران و فرزندانمان آن ده که مايه روشني چشمان [ما] باشد و ما را امام پرهيزگاران قرار بده
نتیجه
از مطالب بالا می توان نتیجه گرفت
معصوم بودن از شرایط امام شدن نیست (صرف امام معصوم نیست)
امام شدن در انحصار افراد خاصی نیست هر فردی بالقوه می تواند امام شود
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: سوالی از اهل سنت در مورد بی بی فاطمه ( سلام الله علیها ) ! #2100
ما معتقدیم که بعد از پیامبر هیچ کسی معصوم وعاری از خطا نیست
نه حضرت ابوبکر ونه حضرت فاطمه هیچکدام معصوم نبوده اند در مسئله ای اگر اختلاف داشته اند بر اساس اجتهاد خود ونیت خیر اقدام کرده اند و نباید سرزنش کرد
اختلاف اجتهادی واستنباطی در بعضی مسائل شرعی حتی امروزه در بین مجتهدین یک خیابان از شهری چون قم وجود دارد( خیابانی که اکثر مجتهدان قم در آن دفتر دارند!)
ابوبکرحتی اگر هم به فرض بادختر پیامبر اختلاف کرده باشد بر اساس اجتهاد شرعی بوده است واغراض دنیوی نداشته است
و اعتقاد داشته که طبق قرآن مجید حسب ونسب در پیشگاه خداوند به خودی خود امتیاز ویژه ای نیست و طبق آیات قرآن باید عمل کرد
در ضمن سخنانی از پیامبر هم که در وصف دختر گرامیشان آورده اید هم یک قانون عمومی وطبیعی برای تمام پدران است نه فقط پیامبر
آن چه پدری است که فرزند خود را دوست نداشته باشد ؟
آن چه پدری است که از آزرده شدن فرزندش آزرده نشود ؟
شما خودتان اگر فرزند داشته باشید آیا با ازرده شدن فرزند احساستان آزرده نمی شود ؟
پیامبر هم بشر بوده واحساس پدری داشته است
و علاوه بر این شاید هم این سخنان رادر مواردی دیگر گفته که شما آن را به این بحث ربط داده اید
کار شمادر آوردن این سخنان پیامبر در اینجا فقط تحریک احساسات است ومسئله ی شرعی را نمی توان با احساسات پدری اثبات کرد
در ضمن شما می گویید حضرت فاطمه سرور زنان عالم است ؟؟؟ کدام آیه از قرآن این حرف شما را تایید می کند؟؟ بیاورید
شما می گویید که خشم وغضب خدا در خشم وغصب فاطمه است ؟ برچه اساسی وآیه ای این حرف را می زنید؟منبع شما مستدرک است که خود آقای خمینی آنرا زیر سوال برده است
غالب كتاب هاي روايي محدث نوري مانند مستدرك الوسايل نه فايده علمي دارد و نه فايده عملي و مملو از احاديث ضعيفي است كه علماي شيعه از آنها رويگردانند و صاحب نظران از بزرگان شيعه مانند كليني و صدوق و طوسي به آنها وقعي نمينهند.
و از كتاب هاي غير روايي او نپرس كه پر است از داستانها و حكايات عجيب كه اكثر آنها به شوخي شبيهتر است. البته او ـ كه خدا رحمتش كندـ فرد صالح و محققي بود لكن علاقهاش به جمع آوري منقولات ضعيف و عجيب و غريب و چيزهايي كه عقل سليم و نظر صائب آنها را نمي پذيرد بيشتر بود تا گردآوري مطالب نافع…»
حضرت آیت ا…عابدی حفظه ا…هم درمورد کتاب مستدرک الوسایل محدث نوری فرموده اند:من هرچه گشتم نتوانستم حتی یک روایت صحیح از اوپیداکنممگر شما دیده اید که خدا به خاطر فاطمه خشمگین شده باشد ؟ چرا به خدا دروغ می بندید؟؟؟ چرا؟
انْظُرْ كَيفَ يفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَكَفَى بِهِ إِثْمًا مُبِينًا(النساء/50)
ببين چگونه بر خدا دروغ ميبندند و بس است که اين يک گناه آشکار باشدقُلْ إِنَّ الَّذِينَ يفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ لَا يفْلِحُونَ(يونس/69)
بگو در حقيقت کساني که بر خدا دروغ ميبندند رستگار نميشوندسلام سلمان
از اینکه با ذهنیت خارق العاده ی خود ماهیت قابیلی مرا کشف کردید بسیار باید به شما آفرین گفت!!!
اما بعد
شما یک روایت از معتبرترین روایت ها را برای ما اینجا بیاور که شرح این رویداد را مفصلا گفته باشد تا ببینیم واقعا این قضیه می تواند در ست باشد یا نه ؟؟
اگر حسابتان پاک است از محاسبه چه باک است پس بیاور
جناب سلمان
نوشته ها را خوب دوباره بخوان مگر آن خانم چه گفته که تهدیدات تا مرز اعدام هم رفته است یعنی آقای خمینی آیا برای مسائلی به این بی اهمیتی حکم اعدام را در نظر می گرفته وای وای وای
اون خانم یک شهر وند معمولی ایرانی بوده ودر جواب سوالی نظر خود را گفته است
نه تهدیدی برای امنیت ملی بوده نه سر دسته شورشیان بوده نه رهبر باند فتنه ! ونه دهها تهدید دیگر
به قول قدیمی ها یک ضعیفه بوده ونیازمند ارشاد ((گشت ارشاد!!!!!!؟؟؟؟)))
آقای خمینی که رهبر بزرگ کشور بودند در گام اول باید طبق آیات بالا نقش ارشادی وپدری خود را در برابر این اظهار نظر جزیی اعمال می کرد نه اینکه از همون اول به سیم آخر بزند
ایشان که برای اینچنین حرفهای معمولی و بی اهمیتی این چنین اظهار نظر می کرده وای بحال اینکه کسی کوچکترین ابراز عقیده ای می کرده است
حالا معلوم شد که وقتی ایشان خلخالی را در امر اعدام بسیاری از بدبختان آزاد می گذاشت به چه بهانه های واهی بوده است؟
از خداوند متعال میخواهم کسانی که بخاطر بهانه ها وذهنیت های مسموم وبی اهمیت حق حیات وزندگی را از دیگران گرفتند در عذاب ابدی با فرعونیان قرون واعصار همنشین وجاودانه نماید الهی آمین
وَمَنْ يقْتُلْ مُؤْمِنًا مُتَعَمِّدًا فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِيهَا وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَيهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَابًا عَظِيمًا(النساء/93)
و هر کس عمدا مؤمني را بکشد کيفرش دوزخ است که در آن ماندگار خواهد بود و خدا بر او خشم ميگيرد و لعنتش ميکند و عذابي بزرگ برايش آماده ساخته استشنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: سوالی از اهل سنت در مورد بی بی فاطمه ( سلام الله علیها ) ! #2118اولا مقصر خود شمایین که شبه افکنی می کنین
از کجا معلوم که شما عمدا مستدرک خالی وبدون دنباله ننوشته باشین که جای مانور دادن داشته باشین که اگه بگوییم مثلا مستدرک وسایل اشتباه است شما بگویین که نه منظور ما مستدرک حاکم است ( همانطوریکه گفته اید)
واگر ما بگوییم مستدرک حاکم ایراد دارد شما بگویید نه منظور ما مستدرک وسایل بوده است ! این زرنگ بازیها دیگه بیرنگ شده آقایون !
جواب سوال شما رو هم در اول نوشته ام آورده ام اگه با حوصله بیشتری میخوندین !
در ضمن
مواردی بوده که پیامبر ازروی احساس حرفی زده وبعد آیه ای بر خلاف احساس پیامبر نازل شده وبه پیامبر گفته که درمسائل شرعی ودینی احسا سی نشود !
من سه نمونه برای شما میآورم تا شاید تفکر کنین( اگه متوجه نشدین شان نزول را برین بخونین)
اول: لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ تَبْتَغِي مَرْضَاتَ أَزْوَاجِكَ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ(التحريم/1)
اي پيامبر چرا براي خشنودي همسرانت آنچه را خدا براي تو حلال گردانيده حرام ميکني خدا[ست که] آمرزنده مهربان است
قَدْ فَرَضَ اللَّهُ لَكُمْ تَحِلَّةَ أَيمَانِكُمْ وَاللَّهُ مَوْلَاكُمْ وَهُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ(التحريم/2)
قطعا خدا براي شما [راه] گشودن سوگندهايتان را مقرر داشته است و خدا سرپرستشماست و اوست داناي حکيمدوم
اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لَا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِينَ مَرَّةً فَلَنْ يغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَاللَّهُ لَا يهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ(التوبة/80)
چه براي آنان آمرزش بخواهي يا برايشان آمرزش نخواهي [يکسان است حتي] اگر هفتاد بار برايشان آمرزش طلب کني هرگز خدا آنان را نخواهد آمرزيد چرا که آنان به خدا و فرستادهاش کفر ورزيدند و خدا گروه فاسقان را هدايت نميکندسوم
وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُوا بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُمْ بِهِ وَلَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيرٌ لِلصَّابِرِينَ(النحل/126)
و اگر عقوبت کرديد همان گونه که مورد عقوبت قرار گرفتهايد [متجاوز را ] به عقوبت رسانيد و اگر صبر کنيد البته آن براي شکيبايان بهتر استپس حالا متوجه بشین که پیامبر هم گاهی به مقتضای بشر بودن از روی احساسات مثلا احساس پدری حرفی زده است وکدام پدر است که فرزند خودش را نخواهد در منتهی درجه ی بهشت ورفاه ببیند؟
سخن پایانی
در ضمن برای ما جای خیلی سوال است که چطور شما شیعه ها هر وقتی سخنی باب میلتون در منابع اهل سنت وجود دارد سریع آن را بزرگ نمایی کرده وبیان می کنید ( حتی اگر چه خود گوینده سخن را مانند عایشه هم قبول نداشته باشین )
ولی اگر کوچکترین حرفی را همان شخص در منابع اهل سنت بر خلاف ذهنیات شما گفته باشد آنر قبول نکرده وجعلی وضعیف می شماریید ؟/؟؟؟؟؟
خیلی خیلی این یک بام ودو هوا برای ما جالب است ! پس شما تابع منافع خودتان هستین نه تابع سخن حق
جناب سلمان
پس خودت الان قضاوت کن که تمام بدبختی های مسلمونا از فرق مذهبیه
اون به این میگه کافر یکی به دیگری میگه رافضی اون یکی به این یکی می گه مشرک وهمینطور تا دلت بخاد فحش ولعن و ناسزا
خلاصه همدیگروکه ظاهرا پیرو یک دین هم هستند به انواع واقسام فحش ولعنها بدرقه می کنند
بیش از 1000 ساله که اختلافات مذهبی از قرون اولیه اسلام تا حالا پدر دین را در آورده اصلا نشانی از دین نیست همش گرایشهای مذهبیه از اختلافات فقهی قرون اولیه اسلام تا جنگهای مذهبی بین ایران وعثمانی همه وهمه باعث فرسایش دین شده است
با این روال بین مذاهب تا قیام قیامت اختلافات از بین نمی رود و تنها یک راه حل وجود دارد وآن محو تمام مذاهب اسلامی وچنگ زدن به
قرآن بین یدی است
تو باید از شیعه بودنت دست برداری ومن از سنی بودن ودیگری هم از وهابیت
تمام مذاهب ونشانه های گرایش های مذهبی باید نابود شوند تا اسلام زنده شود اگر نه تا انقراض نسل بشر اختلافات مذهبی همچنان باقی خواهد ماند
تنها راه حل همین است
سلمان خان
ببین من چی گفته بودم وشما چی آوردین ؟
شما یک روایت از معتبرترین روایت ها را برای ما اینجا بیاور که شرح این رویداد را مفصلا گفته باشد تا ببینیم واقعا این قضیه می تواند در ست باشد یا نه ؟؟
من میخام فقط یکی از درسترین روایت ها را که فکر می کنی از همه درستره وشرح مفصل رویداد را آورده باشه برامون بگذاری اگه نه سیاهی لشکر سند ومدرک نمی خام در ضمن وقتی که خود آقای خمینی بحار رو قبول نداره شما چطور از 6 منبع سه منبع از بحار آوردین
رها گفته که اختلاف از بعد از پیامبر شروع شد.
خوب پس راه حل رفع اختلاف بسیار ساده شده
بنا براین باید برای سعادت ودوری از تشتت واختلاف بیایید همه توبه کرده و به قبل از رحلت پیامبر برگردیم راهمان همان باشد که تا قبل از رحلت رسول وجود داشت
یعنی زمانی که فقط دین بود ودیگر هیچ ومذهب وتفرقه بین مسلمونا وجود نداشت همه به ریسمان الهی چنگ زده ومتفرق نبودند
من کاملا موافقم پس بیایید مرد ومردانه برای سعادت دنیا وآخرت هر چه بعد از رحلت پیامبر بوده همه رو فراموش کنیم وبه اسلام وحیات واقعی بگردیم در این صورت دیگر بسیاری از اختلافات محو می شود چونکه همه یک کتاب داریم پس براساس آن عمل کنیم وبرادروار در کنار هم وبرای هم باشیم
تنها راه حل هم همین است
قُلْ يا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَينَنَا وَبَينَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيئًا وَلَا يتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ(آل عمران/64)
بگو اي اهل کتاب بسوی سخنی که بین ما وشما یکسان(ومشترک) است بیایید که جز خدا را نپرستيم و چيزي را شريک او نگردانيم و بعضي از ما بعضي ديگر را به جاي خدا به خدايي نگيرد پس اگر [از اين پيشنهاد] اعراض کردند بگوييد شاهد باشيد که ما مسلمانيم [نه شما] -
نویسندهنوشته ها
سلام محسن
امانت یعنی چیزی در نزد فردی گذاشتن که او در موقع مقتضی آن را به صاحب وشایسته اصلی اش بدهد بنا براین درست حدس زده ای اسلامی گرامی عقل واختیار امانت نیستند چون عقل واختیار را نمی شود در نزد دیگران تا مدتی به امانت گذاشت بعد از مدتی آن را مطالبه نموده و از آنها گرفت
عقل واختیار هر فرد به وی تعلق ذاتی وهمیشگی دارند وقابل تفویض به غیر وامانت گذاشتن نیست! تنها حق وحقوق دیگران است که در نزد شخص امین می تواند به امانت گذاشته شود !
امانت الهی به نظر اینجانب مجموعه ای از حق ها است که باید به ذی حق ادا شود
1-حق وحقوق دیگران است که خداوند ادای آن را بر فردی که امانت پیش اوست واجب نموده
یعنی اگر کسی حقی بر گردن تو دارد آن حق امانت است باید ادا کنی
مثال:
وَفِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ(الذاريات/19)
و در اموالشان براي سائل و محروم حقي [معين] بود
2-اگر کسی در کاری وامر ی ازتو شایسته تر است تو آن امر را به او واگذار کنی وبر هوای نفس غلبه کرده وخود را کنار بکشی ( اگر حکومت می کنی وکسی شایسته تر از تو وجود دارد این امانت الهی را باید بی چون وچرا به اوبسپاری نه مثل …. بحکومت کردن بچسبی!)
مثال:
إِنَّ اللَّهَ يأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا وَإِذَا حَكَمْتُمْ بَينَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا يعِظُكُمْ بِهِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ سَمِيعًا بَصِيرًا(النساء/58)
خدا به شما فرمان ميدهد که امانتها را به صاحبان آنها بسپارید و چون ميان مردم (حکمرانی یاداوری) ميکنيد به عدالت (حکمرانی یا داوری) کنيد در حقيقت نيکو چيزي است که خدا شما را به آن پند ميدهد خدا شنواي بيناست( خدا خودش می داند ومی بیند که چه پنهانکاریهایی می کنید!)
امیدوارم تا به حال مفید بوده باشد
سلام بر بندگان شایسته خداوند