ابوبکر_قشمی

پاسخ های ارسال شده در انجمن

در حال نمایش 5 نوشته (از کل 35)
  • نویسنده
    نوشته ها
  • در پاسخ به: Reply To: سوالی از اهل سنت در مورد بی بی فاطمه ( سلام الله علیها ) ! #2193

    در جواب شبهه ای که در سایت ولیعصر در مورد لقب صدیق و فاروق مطرح شده… مراجعه کنید به:

     

    آیا لقب صدیق و فاروق از القاب حضرت علی رضى الله عنه می باشد؟

    در پاسخ به: Reply To: سوالی از اهل سنت در مورد بی بی فاطمه ( سلام الله علیها ) ! #2211
    مختصر جواب شما همین چند سطر است و بس

    در مورد حسکانی و اختلاف علما و راویان بخاری و مسلم و… مفصل صحبت شد.

    در مورد حدیث لانورث…. واقعاً که شما پیرو هوا و هوس هستید نه حق و حقیقت!!

    من میگویم: ابن تیمیه و دهلوی گفتند: این حدیث را عده ای از اصحاب نقل کردند به نامهای فلان و فلان و…. بعد شما قول یک شخص را نقل میکنی که میگوید این خبر ازاخبار آحاد است؟؟!! چرا در صورتی که میدونید این خبر از آحاد نیست به قول این شخص استناد میکنید؟؟ مگر این همه حدیث در کتب از اصحاب در این مورد نمیبینید؟

    من برای نمونه حدیث ام المؤمنین رو براتون نقل کردم که همین روایت ثابت میکرد که اون حدیث خبر آحاد نیست… ولی شما چون پیرو هوا و هوسید چشاتون رو بستید و گفتید: عالم خودتون میگه …. و من هم برای بار هزارم میگم.. اگه عالم ما گفته اشتباه کرده … و اشتباه او واضح و مشخصه و نفهم اونه که بر اشتباهات دیگران استناد بکنه!

    از ابوهریره با این لفظ اومده: أبي هريرة أن رسول الله صلى الله عليه و سلم قال : لا تقسم ورثتي دينارا ما تركت بعد نفقة نسائي ومؤونة عاملي فهو صدقة

    (الموطا ج3 ص 103 ح 725 امام مالک علیه السّلام باب: النبي صلى الله عليه و سلم هل يورث؟)

    باز هم .. عن الأعرج عن أبي هريرة قال قال رسول الله صلى الله عليه وسلم "إنا معاشر الأنبياء لا نورث ما تركنا فهو صدقة بعد نفقة نسائي ومؤنة عاملي" (التمهيد لما في الموطأ ج8 ص105 )

    عن مالك بن أوس بن الحدثان قال :

     ( دخلت على عمر فدخل عليه عبد الرحمن بن عوف وطلحة وسعد وجاء علي والعباس يختصمان فقال لهم عمر : أنشدكم بالذي بإذنه تقوم السماء والأرض أتعلمون أن رسول الله صلى الله عليه وسلم قال :

     ( لا نورث ما تركناه صدقة ) ؟ فقالوا : اللهم نعم

    (مختصر الشمائل ترمذی ح 341)

    اما در مورد اینکه فرمودید: ابتدا حضرت فاطمه گفت: پدرم فدک را به عنوان هبه به من بخشیده است و وقتی دید ابوبکر آن را نمی پذیرد سپس بی بی مظلومه سلام الله علیها ادعای ارث کردند.

    اینجا یک توهین بزرگ در کلام شیعه نسبت به سیده فاطمه نهفته است.

    در ابتدا میگویید: فاطمه گفت: پدرم فدک را به من داده است… و پس از آن گفت: پدرم فدک را به عنون ارث به من بخشیده است.

    خواه نا خواه یکی از این دو قول دروغ است . اگه ادعای شما راست باشه.. پس حضرت فاطمه(زبان لال مدعیانش لال) در یکی از این دو موضع دروغ گفته! … مگه میشه اول بگه فدک به اون بزرگی به عنوان هبه به من داده شد و بعد از آن بگه نه بابام به عنوان ارث بهم داده!

    اگر بگید: نه دفعۀ اول حقیقت را گفت و بعد از آن حق شرعی خود را خواست .. جواب این خواهد بود که :

    اگر حق شرعی خود را میخواست ، حق او نمیتوانست کل منطقۀ فدک باشد که او چنین در خواستی دارد! به جز او امهات المؤمنین نیز آن سهم میبرند.

    پس این ادعا که فاطمه در مرحلۀ اول گفت فدک را به من بخشیده است و در دفعه بعد فدک را به عنوان ارث پدری طلب کرد ادعایی ناموزون و در ترازوی منطق بی اعتبار است.

    2- اگه فدک ملک فاطمه بوده که رسول الله در حیات خودشون اون رو بهشون بخشیده چند سؤال پیش میاد.

    اولاً: آیا این ظلم نیست که پیامبر مالی را به فاطمه بدهد ولی به دیگر فرزندانش از آن مال.. به اندازۀ دانۀ خردلی هم ندهد؟

    صحیح مسلم است:  بشير بن سعد نزد پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم آمد و گفت: اي پيامبر خدا من به پسرم باغي را هديه كرده ام و ميخواهم تو را بر آن گواه بگيرم.
    پيامبر صلى الله عليه وسلم فرمود: آيا به همۀ فرزندانت داده اي؟ بشیر گفت: نه.
    پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: برو که من بر ظلم و ستم گواهي نميدهم(صحیح مسلم ح1623)

    خداوند میفرماید: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ*كَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ (صف:2و3) = اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد چرا چيزى مى‏گوييد كه انجام نمى‏دهيد*نزد خدا سخت ناپسند است كه چيزى را بگوييد و انجام ندهيد.

    مگر میشود پیامبر تبعیض را ظلم و ستم بداند ولی خودشان این ستم را در حق فرزندان خود روا بدارد؟؟ !! (آیۀ فوق)

    ضمناً:زينب دختر پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم در سال هشت هجري (سیر اعلام النبلاء ذهبی ج2 ص 250) وفات يافت، و دختر ديگرش ام كلثوم در سال نهم هجرت در گذشت(سیر اعلام النبلاء ج2 ص 252)، پس چگونه پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم فدک را به فاطمه هديه ميكند. و هیچ سهمی برای زينب و ام كلثوم و همسرانش در نظر نمی گیرد؟ آیا این تبعیض و ظلم نیست؟

    دوماً: اگر فدک ملک شخصی سیده فاطمه بوده … فاطمه به چه علّت برای طلب ملکشخصی خود به نزد خلیفه می آید؟؟ مگر استفاده از ملک شخصی هم اجازه میخواهد؟!!

    در مورد این روایت: «النساء لا يرثن من الأرض و لا من العقار شيئا» = «زنها، چيزى از زمين(العقار= ملك، مزرعه، خانه و اثاث منزل.. "المنجد") و مزرعه و خانه و اثاث منزل، ارث نمى‏برند».. 

    (من لايحضره الفقيه، شيخ صدوق، كتاب الفرائض و الميراث، ج‏4، ص‏347.)

    خودتان هم میدانید که تا به حال کسی به همسران خود نگفته النساء!!!! بلکه این کلمه عموماً بر جنس مونث اطلاق میشود.

    و اینکه شما این را قبول ندارید به این دلیل است که اگر قبول کنید دیگر وای فدکایی در کار نخواهد بود!

     

    در پاسخ به: Reply To: سیری در دعای فرج شیعه #2233

    قافیه چون تنگ آید شاعر به جفنگ آید!!!!!!!!!!!!!! هههههههههه

     

    سبحان الله …. شما دیگه چه قومی هستید… یه ذرّه فکر نمیکنید؟؟

    برادر من… پدر من .. شایدم پدر بزرگ من!!! شما نوشتید: « پس چرا وقتی گرسنت می شه به مامان جونت می گی برام غذا بیار نه به خدا. چرا وقتی مریض می شی می ری پیش دکتر، به دکتر مریضیتو می گی. خوب بشین توی خونه به خدا بگو..»

    مرد حسابی … خب اگه اون دکتره مرد! شما باز میری سر قبرش که بزنی تو سر و مغزت و بگی … دکتر جان دستم به دامنت… قربون اون گوشی تو گردنت .. فدای اون شال گردنت !!!! ههههههه ….. برام نسخه بنویس  … ههههه … یا اگه خدایی نکرده مادرتون( که ان شا الله صد سال زنده باشند) فوت شدند … شما میرید بالای قبرشون که بگید … مامان جون غذای من چی شد؟؟؟ مردم از گشنگی .. هلاک شدم از تشنگی!!!

    و الحق که … الغریق یتشبث بکل حشیش = شخص در حال غرق به هر خار و خاشاکی چنگ میزند!!

    در پاسخ به: Reply To: سوالی از اهل سنت در مورد بی بی فاطمه ( سلام الله علیها ) ! #2234

    همشهری جان

    این بار سومه که بهت میگم: « برای نمونه حدیث ام المؤمنین رو براتون نقل کردم که همین روایت ثابت میکرد که اون حدیث خبر آحاد نیست… ولی شما چون پیرو هوا و هوسید چشاتون رو بستید و گفتید: عالم خودتون میگه …. و من هم برای بار هزارم میگم.. اگه عالم ما گفته اشتباه کرده … و اشتباه او واضح و مشخصه و نفهم اونه که به اشتباهات دیگران استناد بکنه!

    از ابوهریره با این لفظ اومده: أبي هريرة أن رسول الله صلى الله عليه و سلم قال : لا تقسم ورثتي دينارا ما تركت بعد نفقة نسائي ومؤونة عاملي فهو صدقة

    (الموطا ج3 ص 103 ح 725 امام مالک علیه السّلام باب: النبي صلى الله عليه و سلم هل يورث؟)

    باز هم .. عن الأعرج عن أبي هريرة قال قال رسول الله صلى الله عليه وسلم "إنا معاشر الأنبياء لا نورث ما تركنا فهو صدقة بعد نفقة نسائي ومؤنة عاملي" (التمهيد لما في الموطأ ج8 ص105 )

    عن مالك بن أوس بن الحدثان قال :

     ( دخلت على عمر فدخل عليه عبد الرحمن بن عوف وطلحة وسعد وجاء علي والعباس يختصمان فقال لهم عمر : أنشدكم بالذي بإذنه تقوم السماء والأرض أتعلمون أن رسول الله صلى الله عليه وسلم قال :

     ( لا نورث ما تركناه صدقة ) ؟ فقالوا : اللهم نعم (مختصر الشمائل ترمذی ح 341)»

    آیا متن فوق کافی نیست که یه شخص منطقی و آگاه … قانع بشه که حدیث "لانورث" خبر واحد نیست؟؟؟

    عجبا!!!!!

    خود گویی و خود خندی عجب مرد هنرمندی!!!

    خودت میگی دستور الهی بوده خودت فتوا میدی خودت محکوم میکنی ….!!

    عزیز من .. کی گفته خدا فدک رو به فاطمه داده؟؟؟؟ این قول رو از کجا آوردید؟ دیدید تناقض پشت تناقض داره دامان شما رو میگیره یه چیز جدید اختراع کردید؟

    آیا پیامبر وقتی خطاب به ام المؤمنین عائشه میگفت: امروز غذا چی داریم؟ این هم وحی الهی بود؟

    *اگر حضرت فاطمه در حیات رسول خدا صلی الله علیه وسلّم چنین ثروت عظیمی داشتند دیگه چه لزومی داشت که به خاطر کنیز به نزد پدرشون برن؟؟ چرا باید گشنگی رو تحمل کنن؟ چرا حضرت علی باید بره به خاطر چند مشت خرما برای یهودیان کار کنه؟؟؟ و چرا حضرت علی برای حضرت فاطمه کنیز نگرفت ؟؟ و هزار چرای دیگه

    من تک تک این نوشته های شما رو در پست قبلی جواب دادم… گفتم:

    در ابتدا میگویید: فاطمه گفت: پدرم فدک را به من داده است… و پس از آن گفت: پدرم فدک را به عنون ارث به من بخشیده است.

    خواه نا خواه یکی از این دو قول دروغ است . اگه ادعای شما راست باشه.. پس حضرت فاطمه(زبان لال مدعیانش لال) در یکی از این دو موضع دروغ گفته! … مگه میشه اول بگه فدک به اون بزرگی به عنوان هبه به من داده شد و بعد از آن بگه نه بابام به عنوان ارث بهم داده!

    اگر بگید: نه دفعۀ اول حقیقت را گفت و بعد از آن حق شرعی خود را خواست .. جواب این خواهد بود که :

    اگر حق شرعی خود را میخواست ، حق او نمیتوانست کل منطقۀ فدک باشد که او چنین در خواستی دارد! به جز او امهات المؤمنین نیز آن سهم میبرند.

    پس این ادعا که فاطمه در مرحلۀ اول گفت فدک را به من بخشیده است و در دفعه بعد فدک را به عنوان ارث پدری طلب کرد ادعایی ناموزون و در ترازوی منطق بی اعتبار است.

    ………………

    در یه پست دچار یه سرگردانی عجیبی شدید …

    یه جا گفتید: « پیامبر بواسطه مقام عصمتی که دارد ، هر عملی که انجام دهد حجت است»

    و حدود سه خط پایینتر نوشتید: «ابتدا بی بی مظلومه سلام الله علیها بیان نمودند که فدک هبه می باشد و حی خود پیامبر نیز نمی توانند آن را پس بگیرند»

    حالا ما موندیم …. آیا پیامبر همۀ اعمالش حجته … یا خیر … یعنی اگه دوباره فدک رو از فاطمه میگرفت آیا کارش اشتباه بود؟؟؟ یا خیر.

    شما (به گونه ای) میگید … هر چند کار حضرت رسول صلی الله علیه وسلّم مخالف باقول خودشونه که فرمودند: بین فرزندانتون تبعیض قائل نشید .. هر چی به این یکی دادی به اون یکی هم بده … ولی خود پیامبر مستثنی است!!!

    خداوند میفرماید: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ*كَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ (صف:2و3) = اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد چرا چيزى مى‏گوييد كه انجام نمى‏دهيد*نزد خدا سخت ناپسند است كه چيزى را بگوييد و انجام ندهيد.

    مگه میشه پیامبر به مردم بگه: بین فرزندانتان به عدالت رفتار کنید و اگه به یکیشون چیزی دادید به اون یکی هم بدید ولی خودش عکس همون رو رفتار کنه و به یکی چیزی بده که از با ارزشترین غنایم بوده ولی به دیگر دخترانش هیچ چیزی نده!

    ادعای ما کاملاً موزون و منطقی و موافق با کلام خود رسول خداست که فرمودند: به عدالت رفتار کنید.. … و ما میگیم غیر ممکنه که رسول خدا خلاف حرف خودش عمل کنه مگر اینکه دستور صریح خدا در اون مورد نازل بشه که در قرآن هم درج شده باشه یا بهش اشاره شده باشه … ولی کو؟؟؟؟ اگه اینجوریه که هر کسی میتونه ادعا کنه که عقیدش همون چیزیه که خدا به رسولش وحی کرده … ولی دلیل کو؟؟؟ دلیل از قرآن

     دست بردارید از تهمت بزدن به رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم

    در پاسخ به: Reply To: سیری در دعای توسل شیعه #2251
    همشهری خان!
    شما از قول امام صادق علیه السلام نقل کردید که عقل هم حجت خداست. و در همین کتاب و همین باب”العقل و الجهل”در این مورد روایاتی موجود است؛ البته بگذریم از اینکه اکثر این روایات ضعیف و مجهول و مرسل هستند خصوصاً روایتی که به آن استناد کردید که هم از نظر مجلسی و هم از نظر بهبودی ضعیف است!
    و استناد کردید به قول علمای ما که گفته اند علم و اجماع و… حجت خدا هستند.
    حال بیایید این اقوال را در یک کفۀ ترازو و این عقیدۀ شیعه که میگوید: اگر زمین از حجت خالی شود! زمین نابودمیشود … را در کفۀ دیگر قرار دهیم!
    خواهیم دید که شدیداً با هم در خلاف هستند. اگر شیعه قبول دارد که عقل و علم حجت خدا هستند دیگر صیغه خالی بودن دنیا از حجت چیست؟ این همه آدم عاقل و عالم … آیا شما فکر میکنید همۀ این انسانهای دو پا بی عقل و مغز هستند؟ و فقط امام زمان!! عقل دارد و عقل ایشان آن حجت است که باعث شده دنیا فرو نریزد؟
    ضمناً تعریف اهل سنت از حجت و تعریف شیعه از این کلمه از زمین تا آسمان فرق است … شیعه فقدان حجت را مایۀ نابودی دنیا میداند ولی اهل سنت خیر! حجت شیعیان صامت است (امام زمان) ولی حجت در نزد ما ناطق است.
در حال نمایش 5 نوشته (از کل 35)