پاسخ های ارسال شده در انجمن
-
نویسندهنوشته ها
-
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: آیا کسی می تواند ادعا کند حسبنا کتاب الله؟ #2469شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: (ادعاى شیعه) علت اعتراض عمر به فرمایش پیامبر اکرم(ص) در اواخر عمر چه بود؟ #2470
بی نامش آغاز نکنم
آقا سجاد! اولا بهتره احترام رو حفظ کنی. معلومه چه کسی بهش فشار اومده.
ثانیا حرفای من و همشهری هیچ اختلافی با هم نداره. یه وقت سند رو بررسی می کنن بدون توجه به محتوا، یه وقت هم محتوا رو بررسی می کنن بدون توجه به سند. برو یه سر به کتاب ضعیف جامع الصغیر سیوطی نوشته ی آلبانی بزن. اومده گفته این حدیث و اون حدیث ضعیفه، یعنی سندش ضعیفه. کاری به محتواش هم نداشته که شاید درست باشه. در عوض مناوی تو فیض القدیر اومده بدون توجه به سند، احادیث رو شرح کرده. فهمیدی پسر جون؟! برو یه ذره مطالعه کن بعد حرف بزن.
اما نامه ای که گفتی رو شعبی نقل کرده اونم به شکل مرسل. گرچه مجهول دیگری هم در سند نامه هست. اما اگر از سند بگذریم، مضمونش همونیه که آقای همشهری گفتن. افتاد حالا؟!
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: آیا جناب عمر حضرت زهرا سلام الله علیها را تهدید کرده است؟ #2475بی نامش آغاز نکنم
بارک الله و دست مریزاد آقا کامبیز، بارک الله تا کور شود هر آن که نتواند دید!
این دانش بی دانش رو ببین که مثل پیرزن های عجوزه که کاری از دستش بر نمیاد، رو به لعن و نفرین آورده! آقا دانش! وقتی این حرفا رو می نویسی، با مشت به سینه ات هم می کوبی؟!!
نه داداش! این مساله اتفاقا یکی دیگه از اعمال اون فرده و بیشتر از قبل اونو رسوا کرده. همین دو تا روایت صحیح السند به خوبی جنایت دومی رو معلوم می کنه:
( باب تزويج أم كلثوم )
1 – علي بن إبراهيم ، عن أبيه ، عن ابن أبي عمير ، عن هشام بن سالم ، وحماد ، عن زرارة ، عن أبي عبد الله ( عليه السلام ) في تزويج أم كلثوم فقال : إن ذلك فرج غصبناه .
2 – محمد بن أبي عمير ، عن هشام بن سالم ، عن أبي عبد الله ( عليه السلام ) قال : لما خطب إليه قال له أمير المؤمنين : إنها صبية قال : فلقى العباس فقال له : مالي أبي بأس ؟ قال : وما ذاك ؟ قال : خطبت إلى ابن أخيك فردني أما والله لأعورن زمزم ولا أدع لكم مكرمة إلا هدمتها و لأقيمن عليه شاهدين بأنه سرق ولأقطعن يمينه فأتاه العباس فأخبره وسأله أن يجعل الامر إليه فجعله إليه .
الكافي، الشيخ الكليني، ج 5 ص 346
بی نامش آغاز نکنم
آقا سجاد این قدر جوش نزن! من به هیچ صحابه ای فحش ندادم که اگه داده بودم تا حالا اخراج شده بودم و اگه دست وهابیت بهم می رسید حتما منو می کشت! چون تو فقه شما این هست!
اما این که به تفاسیر دیگه مراجعه نکردی مشکل خودته. برو به کتابای آقای سبحانی یه سر بزن. البته قبلا یه کم عربیتو بهتر کن.
-
نویسندهنوشته ها
بی نامش آغاز نکنم
سجاد جون عزیز دل انگیز! کوچولوی با مزه! ناراحت نشو عزیزم. همون طور که قبلا به بزرگترت آقا هاشمی گفتم، آش های پر چربی برای شما پختیم. آماده شو برای خوردن!
اما بعد؛ گفتی جواب سوال رو دادی. برو ملاحظه کن ببین چه جواب احمقانه ای دادی! گفتی اول اختلاف و سر و صدا شد، بعد عمر اون حرف کفر آمیز رو زد. در حالی که کاملا بر عکسه عمو جون! وقتی عمر اون حرف رو زد مجلس پاشید. برو یه کم مطالعه کن بعد دست به کیبورد شو. برو پسرم.