آیا با آیات قران میتوانیم باطل بودن مذهب شیعه را ثابت کنیم؟
(غیب دانی یا غیب ندانی امامان) بله از قران میتوانیم دهها دلیل بیاوریم که مذهب شیعه باطل است:
- شیعه میگوید امامان ما همه چیز را درباره غیب میدانند، به گذشته و حال و آینده احاطه کامل دارند! شیعه میگوید برگی از درخت نمیافتد مگر آنکه امام بحال آن برگ آگاه است!!
ولی قرآن عکس این میگوید:
(قُلْ إِنْ أَدْرِی أَقَرِیبٌ مَا تُوعَدُونَ أَمْ یجْعَلُ لَهُ رَبِّی أَمَدًا)«25» بگو: «من نمیدانم آنچه به شما وعده داده شده نزدیک است یا پروردگارم زمانی برای آن قرارمیدهد؟!
(عَالِمُ الْغَیبِ فَلَا یظْهِرُ عَلَى غَیبِهِ أَحَدًا)«26» دانای غیب اوست و هیچ کس را بر اسرار غیبش آگاه نمیسازد،
(إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ یسْلُكُ مِنْ بَینِ یدَیهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا)«27» مگر رسولانی که آنان را برگزیده و مراقبینی از پیش رو و پشت سر برای آنها قرار میدهد.
نقطه تضاد قرآن با عقیده شیعه:
در آیه اول رسول الله میفرماید من نمیدانم........ کسی که همه امور غیبی را بداند هرگز فعل نمیدانم را در بیانش بکار نمیبرد.
در آیه دوم صفتی از صفات الله را بان میکند، یعنی صفت غیب دانی را.... و آشکارا میگوید: الله این علم و صفت خود را به احدی نداده است.
در آیه سوم الا و مگری آمده (مگر) به بعضی از رسولان بعضی از امور غیبی را آشکار میکند.
پس خلاصه اینکه :
اولا غیر از الله کسی غیب نمیداند.
دوما بعضی از امور غیبی را بفرستادگان خود آشکار میکند تا بمردم برسانند.
سوما همین فرستادگان (رسولان) نیز از همه امور غیبی با خبر نیستند ،گرنه نمیگفتند نمیدانیم !
این هم شاهدی دیگر:
(لَوْ كُنْتُ أَعْلَمُ الْغَیبَ لَاسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَیرِ وَمَا مَسَّنِی السُّوءُ ) «الأعراف/188»
در این جمله با صوت جلی رسول الله میگوید (یعنی الله برسولش تعلیم میدهد بگو )
بگو: اگر از غیب باخبر میبودم، سود فراوانی برای خود فراهم میکردم، و هیچ بدی (و زیانی) به من نمیرسید؛
یا للعجب این بشر چقدر بدبخت است که رسول الله خودش میگوید من این مقام را ندارم بشر میگوید نه تعارف نکن ، تو داری!!
باز پیامبر تاکید میکند و استدلال نشان میدهد که خبر از غیب ندارم! والله که خبر ندارم، اگر غیب میدانستم پس چرا گوشت زهر آلود را در خیبر به زبان زدم و تا پایان عمر در رنج شدم؟!
باز بشر میگوید نه یا رسول الله شما غیب میدانی !! تعارف نکن!!!
حالا شیعه دو پا جلوتر گذاشته! الله میگوید قسمتی از غیب را برای بعضی از رسولان آشکار میکنم نه به کسی دیگر، فقط اسم رسولان را آورده، اما شیعه میگوید پس برای امام هم آشکار میکند ! آیا امام رسول است؟ ! و باز شیعه میگوید که امام همه چیز را میداند و میداند و میداند!!
و پیامبر واضح میگوید من نمیدانم پس عقیده شیعه خلاف قران است، پس مذهب شیعه باطل است!!
- 14501 بازدید
- نسخه چاپی
دیدگاه ها
بسم الله الرحمن
بسم الله الرحمن الرحيم
سلام
جناب سجودی عزیز :
کلام شما در مورد حفصه عملا تایید کلام ما می باشد که علم غیب را می تواند هر کس دیگر هم غیر از نبی الله داشته باشد .
چه اینکه حفصه از اولیاء نبود ولی پیامبر به وی خبر از غیب داد !!
ولی قیاس شما از حفصه و حضرت مریم ( علیها سلام ) کاملا مع الفارق است !!!
زیرا خبر غیبی حفصه را پیامبر اکرم به وی فرمودند ولی در مورد حضرت مریم ( علیها سلام ) خبر را فرشته الهی به ایشان دادند !!!
ملائکه خبر به حضرت مریم ( علیها سلام ) دادند یعنی به همان طریق وحی که بر پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) انجام می شده است ( البته به تفاوت در رتبه ) !!!!
پس به حضرت مریم ( علیها سلام ) وحی شده است ( که بر اساس نظر مفسران خود شما ، فرشته وحی همان جبرئیل بوده است ) ولی بر حفصه وحی نشده است !!!
**************************************************************
در مورد ابن تیمیه نیز چنین است .... آیا ابن تیمیه از پیامبر علم غیب دریافت کرد ؟؟؟؟
در ضمن ، ابن تیمیه ، کاهنان و پیامبران دروغین را نیز صاحب علم غیب می داند .... آیا آنان نیز از جانب خداوند و یا رسول خداوند دارای علم غیب شدند ؟؟
اینها مطالبی هستند که شما باید جواب دهید زیرا مشکل با علم در مقاله شما مطرح شده است !!!
نتیجه بحث در این است که علم غیب را خداوند به پیامبر و اولیائش ( اگر بخواهد ) می دهد !!!
در مورد حدود و ثغور این علم نیز تنها خداوند امر می کند و نه سلایق شخصی ما !!!!
بسم الله الرحمن الرحيم اين
بسم الله الرحمن الرحيم
اين كسي كه دعوت به مناظره كرده است از پاسخ دادن به يك سوال در اين صفحه كه ديگران نيز خوانده اند خودداري ميكند، اينجا صفحه بحث و گفتگوست، شما جواب سوال مرا لطفا بدهيد. اما در موردي كه بيان داشتيد. بايد عرض كنم كه پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم در روز غدير خم هنگامي كه امر خداوند را در ابلاغ 12 جانشين خود به مردم انجام ميداد، هچ گونه سخني از 14 و 15 امام بيان نداشت. در آن روز وجود اقدس و اطهر رسول اكرم كه رحمة للعالمين است تكليف مردم را تا قيام قيامت مشخص كرد و امر الهي در مورد هدايت و رستگاري و طريق بندگي را به مردماني كه از حج بازميگشتند بيان كرد و به آنان امر كرد كه اين را به ديگران برسانند. و در اين روز از همه آناني كه در آن جمع حاضر بودند براي اميرالمؤمنين علي بن ابيطالب عليه الصلواة و السلام به امر خداوند، بيعت گرفت. و همه مردم بيعت كردند و كسي نبود كه از اين بيعت استنكاف ورزد.
اگر در آن روز پيامبر عدد جانشينان خود را 14 يا 15 و عدد شهور كه در قرآن آمده است نيز 14 يا 15 و اگر تعداد نقيبان موسي عليه السلام نيز 14 يا 15 نفر شده است، اين بايد از كرامات شما جناب هاشم الحسيني باشد. كه اين روش دقيقا همان كاري است كه از سوي معاويه بن ابي سفيان در باره ي اميرالمؤمنين علي بن ابيطالب عليه الصلواة و السلام انجام ميگرفت. امام و جانشين رسول خدا را در منابر به دستور معاويه مورد توهين و افتراء و لعن قرار ميدادند.
من سوالي را از شما پرسيدم كه به حقيقت برسم ولي شما جواب نداشتيد و نداريد و نخواهيد داشت، و آن هم معرفي امامي كه مرا از جاهليت به اسلام رهنمون سازد، بود. شما كدام امام را معرفي كرديد؟ مگر شناخت و معرفي امام احتياج به مناظره دارد؟ او را به من معرفي ميكرديد و ميگفتيد كه او امام بر همه مردمان روي زمين است. چرا كه پيامبر رحمة براي عالميان است و نميتواند جانشين و امامي كه منتسب به رسول خداست براي همه نباشد. چرا كه نقض غرض خواهد بود. و رحمة للعالمين صفتي است كه خداوند به رسول اكرم عنايت كرده است. و اين صفت تا قيام قيامت مستدام خواهد بود. و اين مداومت در صورتي است كه جانشين و امامي كه هست داراي همين ويژگي و خصوصيت باشد. و اين خصوصيت و ويژگي چيزيي نيست كه توسط شورا يا مردم در كسي قرار بگيرد. اين ويژگي هديه اي الهي است. و خدا ميداند كه اين ويژگي را در چه شخصي قرار دهد و آنان كه داراي اين ويژگي هستند هماناني هستند كه پيامبر در روز غدير خم به اسم و كنيه و مشخصات به مردم معرفي كرد و تعدادشان را نيز بيان داشت. آنان دوازده نفر به عدد نقباي بني اسرائيل و به عدد 12 ماه سال هستند. كه هيچ گاه زياد يا كم نخواهند شد. و وجود آنان براي هدايت و بندگي و ورود مردم به اسلام و خروج از جاهليت ملزوم بندگي و اسلام است و نشناختن و نبودن و همراهي نكردن و بيعت نكردن با آنان زندگي در جاهليت و مرگ جاهليت خواهد بود.
شما تعداد امامان خودتان را بيان كنيد و بگوييد كه الآن كدام امام است كه داراي اين ويژگيهاست و امام و حجت خدا بر همه خلق است. تا با شناخت او و معرفت به او و بيعت با او به اسلام داخل شد و از جاهليت نجات پيدا كرد.
لطفا جواب اين سوال را بدهيد. نام ببريد و مشخص كنيد با ادله و منطق.
همشهری گرامی رشته سخن را گم
همشهری گرامی
رشته سخن را گم نکنید ، سخن از ولی بودن یا نبودن ام مومنین حفصه نیست در هر نوشته گریزی به صحرای کربلا نزنید لطفا!!
سخن این است که سرچشمه غیب پیش الله است و من بنا بر نص صزیح قران میگویم : اندکی از آنرا فقط بر رسولانش آشکار میکند نه به غیر آنها
شما مثال آوردید حضرت مریم را گفتم او یک امر غیبی را خودش ندانست بلکه رسولی به او گفت
قَالَ إِنَّمَا أَنَا رَسُول رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلَامًا زَكِیا«19» سوره مریم
اما شما گویا فرشته ها را بعنوان رسول برسمیت نمیشناسید در حالیکه آیه میگوید:
اللَّهُ یصْطَفِی مِنَ الْمَلَائِكَةِ رُسُلًا وَمِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ بَصِیرٌ
خداوند از فرشتگان رسولانی برمیگزیند، و همچنین از مردم؛ خداوند شنوا و بیناست!«الحج/75»
الْحَمْدُ لِلَّهِ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَاعِلِ الْمَلَائِكَةِ رُسُلًا
ستایش مخصوص خداوندی است آفریننده آسمانها و زمین، که فرشتگان را رسولانی قرار داد «فاطر/1»
پس الله از ملایکه رسولانی دارد به یکی از آنها امری غیبی را آشکار کرد و فرمود برو پیش مریم و او را نیز آگاه کن
نگفت ای مریم تو پیامبر ی ، ولی به حضرت محمد فرمود که تو نبی هستی .... پس،سخن این نیست! چرا حرف را به وادیی دیگر میکشانید ؟
سخن این است که الله غیب را فقط بر رسولش آشکار میکند و این رسول بر دیگران...... بر اساس این فرمول
رسولی از جانب الله مریم را از غیبی آگاه کرد
رسول الله حفصه را از غیبی آکاه کرد
اما امام 5 ساله را کدام رسول از علم به کل غیب (علم به افتادن برگ هر درختی در هر زمانی و هر مکانی) آگاه کرد ؟
جواب این سوال ساده مرا بدهید و اینقدر موضوع را نپیچانید
بسم الله الرحمن
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
جناب سجودی عزیز :
رشته سخن کاملا معلوم است ولی شما کمی آن را از بحث اصلی منحرف می سازید !!!!
بنده عرض کردم قیاس حضرت مریم ( سلام الله علیها ) با حفصه کاملا مع الفارق است ...
زیرا حضرت مریم ( سلام الله علیها ) بوسیله فرشته وحی ( یعنی فرشته ای که پیامبر وحی را نازل می کرد ) از مطلبی که نمی دانست مطلع شد ولی حفصه بوسیله پیامبر اکرم ....
فرق این دو جمله و این دو نوع اطلاع رسانی کاملا معلوم است ...
در ضمن با قبلا سوال کردیم ( ولی هنوز جوابی دریافت نکردیم ) که بنابر اعتراف ابن تیمیه ، آیا پیامبران دروغین نیز بوسیله وحی از غلم غیب مطلع شدند ؟؟؟ یا شاید پیامبر ( همان رسول ) به آنان علم غیب را یاد داد ؟
سوال بعدی ما این بود که ابن تیمیه از کجا علم غیب پیدا کرده بود که از باطن ابن قیم و آینده و غیره خبر می داد ؟؟؟ آیا بر وی وحی می شد یا با رسول الله ( صلی الله علیه و آله و سلم ) در ازتباط بوده است ؟؟!!!
*********************************************************
آیات قرآنی نشان می دهد که خداوند علم غیب را به هر کس که بخواهد می دهد ؛ خواه رسول و خواه غیر رسول ( مانند حضرت مریم سلام الله علیها ) .....
در مورد حضرت مریم سلام الله علیها اصلا حرف بر سر کسی که علم را به ایشان رسانده است نیست ، بحث بر سر این است که یک غیر رسول ( یعنی حضرت مریم سلام الله علیها ) دارای علم غیب شده است !!!
علم غیب امام معصوم علیه السلام را نیز می توان مصداق همین علم غیب غیر رسول قرار داد !!!
***********************************************************
منتظر جواب سوالات در مورد ابن تیمیه و رسولان دروغین هستم تا برسیم به سوالات بعدی !!!
همشهری گرامی علیک سلام درباره
همشهری گرامی علیک سلام
درباره ابن تیمیه در اینجا نوشتمhttp://www.islamtxt.net/content/question/677
اما اجازه بدهید در این صفحه فقط بپردازیم به اینکه چگونه ممکن است انسانی بدون واسطه رسولی به غیب دست یابد؟!
عرض کردم بنص صریح قران حضرت مریم بواسطه رسولی ( فرشته ای ) غیب را دریافت کرد امام نهم شما به واسطه کدامین رسول به کل غیب دست یافت؟!
آیا شماپاسخی دارید؟!!
سلام.......................
سلام.........................
افراد غیر مسلمان نیز پیشگویی هایی انجام داده اند پس لابد آنها هم علم غیب داشته اند!!
ژول ورن نویسنده ی فرانسوی قرن نوزده اختراعات بسیاری را که در قران بعد اتفاق افتاد پیشبینی کرد
اختراع زیر دریایی ، اختراع هلی کوپتر (بالگرد)و تلویزیون از پیشبینی های وی بوده است
نوستر آداموس پیشگوی معروف قرن شانزدهم هم بسیاری از وقایع قرن 19 و بیست را پیش بینی کرده بود!
بنابراین پیش بینی حوادث و اتفاقات آینده دلیل بر معصومیت یا مقرب بودن فرد نیست
نه لازم است و نه کافی
ائمه ی شیعه هم مثل افراد دیگر در امور مختلف اظهار نظر هایی کرده اند بعضی درست بوده و بعض هم اشتباه در آمده است
با توجه به مثالها وتوضیحات بالا علم غیب هم نداشته اند
و مطلب اینقدر پیچیده نیست که باعث مشکل در فهمیدن کند
بدون علم غیب هم می شود پیش بینی کرد
ائمه پیشبینی هایی کرده اند و ازدو حالت هم خارج نیست
اگر پیش بینی آنها درست آمده باشد شیعیان می گویند نشان از این دارد که معصوم بوده و با منبع علم غیب در ارتباط بوده اند!!!!!
اگر پیش بینی ائمه نادرست در آمده باشد شیعه برای ماستمالی یکی از سه حالت ذیل رامی گوید
-1حدیث جعلی است ! 2-راوی اش ضعیف است 3- امام تقیه فرموده اند!!!!!!!!!!
شما آیا راهی دیگر برای فرار از موضوع غیر معصوم بودن ائمه غیر از این تو جیه ها به ذهنتان می آید؟
هابيل عزیز با تایید نوشته شما
هابيل عزیز
با تایید نوشته شما و در تکمیل آن عرض میکنم :
الان من پیشگویی میکنم و یقین دارم که در آینده بشر موبایلی اختراع خواهد کرد که اجسام را از جایی به جای دیگر انتقال دهد همانطور که الان صدا و تصویر را انتقال میدهد
این اگر به تحقق بپوندد چیزی را ثابت نمیکند جز حدس زدن من و اگر تحقق نیابد، خب بازهم مهم نیست
ژول ورن هم پیشگویی هایش همینطور است بعضی درست در آمده بعضی نیامده در کتاب (سفر به زیر زمین) اشتباهات فاحشی دارد
اما مساله این است که امامان شیعه اصلا حتی درباره آینده هیچ پیشگویی ندارند و شیعه ادعاهایی میکند ولی ثبوت نشان نمیدهد
و جالب اینکه رسول الله که در قران میگوید غیب نمیدانم مگر وحی
اما بار بکمک وحی درباره آینده پیشگویی های دارند که تا حالا یکی هم غلط از آب درنیامده این است فرق پیامبر ان و اقرادی چون ژول ورن
و نکته مهم و آخر اینکه خیلی از پیشگوی ها از کتب آسمانی پیشین گرفته شده و هنر گوینده نیست که وحی است
مثلا عالم اهل عربستان ؛شیخ الحوالی؛ که از علمای معتبر زمان ماست در کتابی پیشگویی کرده بود که اقتصاد آمریکا نابود خواهد شد که داریم شروعش را میبینیم و گفته بود سال 2012 اسراییل از بین میرود اما این را از دل خود نگفته بلکه از کتاب اسفار دانیال نبی استنباط کرده است
پس غیب حقیقی را فقط باید از زبان رسولان بشنویم و در کتاب آسمانی ببینیم الباقی جیره خوار این سفره اند
بسم الله الرحمن
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
جناب هابیل عزیز :
لطفا همه نوشته های بنده را دقیق مطالعه نمایید تا حرفهای غیر نامربوط به مطلب اصلی نزنید ..
ما بر اساس آیات الهی بیان کردیم که علم غیب هم برای رسول می تواند باشد و هم برای غیر رسول !!
****
در مورد ابن تیمیه هم گفتیم شاگرد وی مصادیقی از علم غیب وی را بیان کرده است ...
حال سوال بنده این است که : خبر دادن ابن تیمیه از باطن ابن قیم و دیگر شاگردانش و یا اطلاع دادن وی از عاقبت کار ابن قیم و دیگران ، اصلا شبیه پیشگویی های ژول ورن است ؟؟؟ آیا ژول ورن هم باطن افراد را می دیدید ؟؟؟
****
داشتن علم غیب دلیل بر عصمت نیست ، بلکه معصوم علم غیب دارد !! ( البته امیدوارم که فرق این دو جمله را متوجه بشوید )
جناب هاشمی با سلام من در
جناب هاشمی
با سلام
من در اینترنت در حال جستجو بودم مشاهده کردم جایی به نام shia - forum بود که مدعیان جالبی دشات.
شما که مدعی علوم قرآنی هستید چرا به آن سایت نمی روید تا کمی مدیران آن سایت را آرام کنید تا شبهه پراکنی نکنند؟
نقل قول این هم شاهدی دیگر:
نقل قول
این هم شاهدی دیگر:
(لَوْ كُنْتُ أَعْلَمُ الْغَیبَ لَاسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَیرِ وَمَا مَسَّنِی السُّوءُ ) «الأعراف/188»
در این جمله با صوت جلی رسول الله میگوید (یعنی الله برسولش تعلیم میدهد بگو )
بگو: اگر از غیب باخبر میبودم، سود فراوانی برای خود فراهم میکردم، و هیچ بدی (و زیانی) به من نمیرسید؛
یا للعجب این بشر چقدر بدبخت است که رسول الله خودش میگوید من این مقام را ندارم بشر میگوید نه تعارف نکن ، تو داری!!
باز پیامبر تاکید میکند و استدلال نشان میدهد که خبر از غیب ندارم! والله که خبر ندارم، اگر غیب میدانستم پس چرا گوشت زهر آلود را در خیبر به زبان زدم و تا پایان عمر در رنج شدم؟!
باز بشر میگوید نه یا رسول الله شما غیب میدانی !! تعارف نکن!!!
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام..
برادر عزیز علم غیب امامان علیهم السلام و پیامبران علیهم السلام علمی است که خداوند به آنها بخشیده است و هیچ امامی ادعا نمی کند که خودش علم غیب دارد بلکه اگر بخواهد در مورد چیزی علمی داشته باشد به آن دست می یابد و این علم با علم غیب خداوند حکیم فرق دارد چون علم الله بر همه احاطه دارد.
ودر مورد خوردن زهر توسط امامان و نداشتن علم به اینکه این غذا زهر آلود است یا نه، باید به عرضتان برسانم که :
1- امامان معصوم(ع) همه چیز را نمی دا نستند ( فرق بین علم خدا وعلم پیامبران و ائمه درهمین است که خداونددر همه حال، همه چیز را میداند ولی پیامبران و ائمه، در همه حال ، همه چیز را نمی دانند) بلکه هر وقت که اراده می کردند و می خواستند، می توانستند به هر موضوعی علم پیدا کنند(1) و اگر نمی خواستند (یعنی به آن مقام نورانیت خود رجوع نمی کردند)ممکن بود از موضوعی با خبر نمی شدند بنا بر این علم آنان ناشی از اراده و توجه و رجوع آنان به مقام نورانیت ایشان بوده است.
2- علوم غیبی امام دو گونه است:
الف: علم به اسباب و مسبباتی که در عالم واقع می شود و وقوع آن حتمی و قطعی است، که در این صورت جای تکلیف و اختیار برای انسان باقی نمی ماند و آن فعل حتماًَ به وقوع می پیوندد.
بنابراین در این صورت ائمه علیهم السلام با این که علم داشتند ولی تکلیف و وظیفه نداشتند. چون وظیفه و تکلیف در صورتی وجود دارد که اسباب و مسببات قطعی و حتمی نباشند و جای دخالت انسان باقی باشد.
ب: علم به اسباب و شرایط و مقتضیاتی که قطعی و حتمی نیستند، بلکه مشروط به شرایطی هستند. در این صورت است که امام وظیفه دارد با توجه به شرایط،برای حفظ جان خود یا دیگر مؤمنین اقدام نماید.
3- گاهی ائمه علیهم السلام به بعضی از موضوعات علم پیدا نمی کردند. چون اگر علم پیدا می کردند، برای آنان درجه و مقام معنوی محسوب نمی شد. چنان چه امام علی(ع) که شب هجرت پیامبر(ص) [لیله المبیت] در جای پیامبر اکرم(ص) که پر از خطر بود، خوابیدند، اگر می دانستند که این شب را به سلامت به صبح خواهند آورد، دیگر این عمل پرخطر، برای آنحضرت،مقام معنوی در پیشگاه خدا، محسوب نمی شد.
با توجه به آن چه که بیان شد،معلوم می شود که یا امام معصوم(ع) به آن مقام نورانی خود رجوع نکرده است و بدون توجه به آن مقام نورانی خویش، نوشیدنی مسموم را نوشیده است،یا امام به این موضوع علم داشته است ولی این موضوع، با توجه به شرایط و عوامل آن،( که از جمله عوامل و شرایط آن پلیدی و جناثت و تصمیم مأمون عباسی بوده است) موضوعی قطعی، حتمی و غیر قابل بر گشت بوده که دیگر تکلیفی برای امام باقی نمی مانده است. و یا برای حفظ و به دست آمدن یک درجه و مقام والای معنوی ،خداوند آن لحظه علم قطعی امام را از آن موضوع بر داشته است. به هر تقدیر این قضیه با عصمت و علم امام سازگاراست و هیچ گونه منافاتی با آن ندارد.
-------------------------------------------------------------------------------- 1-الکافی ج10/ صفحه 258 ، باب ان الائمه اذا شاؤوا ان یعلموا علموا ،حدیث1 و2و3
قُلْ إِنَّما أَدْعُوا رَبِّي وَ لا أُشْرِكُ بِهِ أَحَداً