توسّل و واسطه‌ قرار دادن‌ بندگان‌

شماره مقاله: 
137
نویسنده: 
فائز ابراهیم محمد/کتاب توسل


متوسّل‌ و دست‌ به ‌دامن‌شدن ‌به ‌غیر خدا، موضوع‌ دیگری ‌است‌كه ‌اسلام ‌آن ‌را شرك‌ دانسته ‌است‌؛ زیرا هیچ‌ موجود دیگری‌ همچون‌خدا، خارج ‌از قید زمان‌ و مكان‌ نیست‌، و قدرتی‌غیبی‌ندارد كه ‌بتواند همه ‌جا حاضر و ناظر و قاهر و محیط‌ بر همه ‌چیز باشد كه ‌مردم ‌ـ در هر مكان ‌و زمانی‌ـ به ‌او دسترسی‌ داشته‌ و هر وقت‌ بخواهند متوسّل‌شوند! اگر چنانچه ‌موجودی‌ در جهان‌ دارای ‌چنین ‌صفاتی‌باشد، در واقع ‌همتای‌خدا بوده‌كه ‌این ‌در اسلام ‌و فقط‌اسلام‌ـ صحیح ‌نیست‌ و كفر و شرك ‌آشكاری ‌می‌باشد. انسان‌بایستی ‌به ‌موجودی ‌متوسّل‌شود كه ‌مقیّد به ‌مكان ‌و زمان ‌نباشد و خود خالق ‌مكان ‌و زمان ‌و همه‌ چیز، همه ‌جا حاضر و ناظر، آگاه‌ به ‌همة‌كارها و امور، همه ‌چیز در دست‌ او، و مالك ‌نفع‌ و زیان ‌باشد كه ‌این ‌هم‌، تنها مختصّ خدای‌ـ سبحان‌ـ است‌ و بس‌، و اگر كسی‌ این ‌صفات ‌را به ‌موجودی ‌غیر از خدا نسبت‌ دهد، مشرك ‌است‌ و به ‌عبارت ‌دیگر، كسی‌كه ‌به ‌غیر خدا ـ آگاهانه‌ و یا از روی‌ ندانستن‌ـ متوسّل‌شود، دچار شرك‌ شده‌است‌! قرآن‌ بیان‌می‌كند كه‌توسّل‌ به ‌غیر خدا، یك‌ نوع ‌انحراف‌ عقیدتی ‌و فكری ‌از صراط‌ مستقیم‌، و شرك ‌به ‌خداوند ـ متعال‌ـ می‌باشد. چنانچه‌می‌فرماید: [ وَ مَنْ یَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِیَ إِلَی‌' صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ ] ﴿آل عمران: ١٠١﴾ [ و هر كس‌(در تمام‌كارها) به‌خدا متوسّل‌شود، بیگمان‌ به ‌راه ‌راست‌ و مستقیم ‌رهنمود شده‌است‌]
[ إِلَّا الَّذِینَ تَابُوا وَ أَصْلَحُوا وَ اعْتَصَمُوا بِاللَّهِ وَ أَخْلَصُوا دِینَهُمْ لِلَّهِ فَأُولَئِكَ مَعَ الْمـُؤْمِنِینَ] ﴿النساء: ١٤٦﴾ [ مگر كسانی‌كه‌ توبه‌كنند و برگردند و به ‌اصلاح ‌خویش‌ بپردازند و به ‌خدا متوسّل‌شوند و آیین‌خویش‌را خالصانه ‌از آنِ خدا كنند (و فقط‌ و فقط‌ او را بپرستند و به ‌فریاد خوانند)، پس‌آنان ‌از زمرة ‌مؤمنان‌ خواهند بود ]

] فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَیُدْخِلُهُمْ فِی رَحْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَیَهْدِیهِمْ إِلَیْهِ صِرَاطًا مُّسْتَقِیمًا[ (النساء:175) [ كسانی‌كه ‌به ‌خدا ایمان ‌بیاورند و به ‌او متوسّل‌شوند، ایشان ‌را به ‌رحمت ‌و فضل‌عظیم ‌وارد خواهد ساخت‌، و در راه‌ راست‌ و مستقیمی‌ به ‌سوی‌خود رهنمودشان ‌خواهد كرد ]
] وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَىٰ وَنِعْمَ النَّصِیرُ[ ﴿الحج: ٧٨﴾... [ و به ‌خدا متوسّل‌شوید كه ‌او تنها سرپرست‌ و یاور شماست‌، و چه ‌سرور و یاور نیك‌ و چه‌كمك‌كنندة‌خوبی‌است‌! ]

..پس ‌با توجّه ‌به ‌این ‌حقایق‌، هر كس‌كه‌ می‌خواهد راه ‌راست‌ و درست‌ را طی‌كند و دین ‌خود را برای ‌خدا خالص‌گرداند و تنها او را عبادت‌كند و خود را داخل ‌در رحمتش‌ نماید و خدا را مولی ‌و یاور خود بداند، باید كه ‌فقط ‌به ‌او متوسّل‌شود و از غیر او دل‌ ببرد! در غیر این‌صورت‌، از راه ‌راست ‌و مستقیم ‌منحرف‌ شده ‌و همتایی ‌برای‌ خداوند ـ سبحان ‌تراشیده ‌و مشرك‌گشته‌است‌. و امّا در مورد جُستن‌«وسیله‌» برای‌ نزدیكی ‌به ‌خدا، قرآن‌كریم ‌چنین‌می‌فرماید:
] یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ وَجَاهِدُوا فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[(المائدة:35) [ ای‌مؤمنین‌! تقوا پیشه ‌سازید و برای‌ تقرّب‌ به ‌خدا، وسیله‌ بجویید و در راه ‌او جهاد كنید تا (از این‌طریق‌) رستگار شوید ] ... برخی‌ از مسلمانان‌ـ امروزی‌ـ كلمة ‌«وسیله‌» را در این‌آیه ‌به ‌«وساطت‌» بین‌ انسان ‌و خدا تعبیر و تفسیر كرده‌اند؛ یعنی ‌مؤمنان‌برای‌ تقرّب‌ جستن‌ به ‌خدا، ناگزیر باید بندگان‌خاصّش‌ ـ همچون‌ انبیاء و اولیاء و صالحان‌ـ را واسطه ‌قرار دهند. آنها معتقدند كه‌ این‌عمل ‌برای ‌نزدیكی‌ به ‌خداوند و صلاح‌و رستگاری‌، كفایت‌می‌كند! امّا چنین‌ تعبیری‌ از معنای‌«وسیله‌» ـ به ‌زعم‌ متوسّلین ‌به ‌اشخاص‌ـ با اسلام‌ مغایرت‌ دارد:
 وسیله‌، تقوا (ایمان‌ به‌ خدا و عمل‌شایسته‌) است‌:
در توضیح‌آیة‌ فوق‌، آیات ‌دیگری‌آمده‌كه ‌نشان‌می‌دهد نزدیكی ‌به ‌خداوند، جز با ایمان‌ به ‌او و اعمال‌پاكیزه ‌و پسندیده‌ـ كه ‌موجب ‌رضایت ‌خدا و تقرّب ‌بدو می‌گردد ـ به ‌دست‌ نمی‌آید و وساطت ‌هیچ‌كس‌ـ هر اندازه ‌هم‌ متّقی‌ و به ‌خدا نزدیك ‌باشد ـ در تقرّب‌ به ‌خدا و رستگاری‌ و فلاحت ‌وی‌ دخالت‌ ندارد: ]یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ارْكَعُوا وَاسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَافْعَلُوا الْخَیْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[ (الحج:77) [ ای ‌كسانی‌كه‌ ایمان‌ آورده‌اید! (تنها برای ‌خالق‌ خویش‌) ركوع‌ و سجده‌كنید (و تعظیم‌ و كرنش‌ برید و به ‌خاك‌ افتید) و پروردگار خویش ‌را (به‌تنهایی‌) پرستش‌ نمایید و كارهای ‌نیك ‌انجام‌ دهید تا رستگار شوید، و در راه ‌خدا جهاد كنید ]
[ وَ اسْجُدْ وَ اقْتَرِبْ ] (العلق:19) [ و (در برابر پروردگارت‌ سجده ‌ببر و (بدین‌ وسیله ‌به ‌او) نزدیك‌شو! ] ...
قرآن‌كریم‌ همچنین‌ در نفی‌ وساطت ‌بین ‌خدا و بندگانش ‌چنین‌ می‌فرماید : [مَّنْ عَمِلَ صَالِحًا فَلِنَفْسِهِ ۖ وَمَنْ أَسَاءَ فَعَلَیْهَا ۗ وَمَا رَبُّكَ بِظَلَّامٍ لِّلْعَبِیدِ] (فصلت:46)
[ هر كس‌كار نیكی‌ انجام‌ دهد، برای‌ خودش‌كرده ‌است ‌و هر كس‌كار بدی‌ انجام‌دهد، به ‌زیان‌ خود كرده ‌است ‌و پروردگارت‌كوچكترین ‌ظلمی‌ نسبت ‌به ‌بندگان ‌خود روا نمی‌دارد ]
.این‌آیات‌، مسئولیّت‌ فردی‌ را مشخّص ‌و خاطرنشان ‌می‌سازد كه‌ عمل‌ انسان‌، اگر نیكو و پسندیده‌ باشد، البته‌ او را به ‌خدا نزدیك‌ می‌سازد و همین‌ عمل‌، اگر در جهت ‌شرارت‌ و ناپسندی‌ انجام‌گیرد، او را از تقرّب‌ به ‌درگاهش‌ باز می‌دارد. پس ‌نزدیكی‌ به‌ خداوند، جز با ایمان ‌به ‌خدا و روز آخرت‌ و انجام ‌اعمال ‌شایسته ‌به ‌دست‌ نمی‌آید و وساطت‌كسی‌در تقرّب ‌به‌خدا، نمی‌تواند مؤثر باشد: [وَمَن یَأْتِهِ مُؤْمِنًا قَدْ عَمِلَ الصَّالِحَاتِ فَأُولَٰئِكَ لَهُمُ الدَّرَجَاتُ الْعُلَىٰ] (طه:75) [ و هر كس ‌با ایمان ‌و عمل‌نیكو و شایسته ‌به‌ پیش‌ پروردگارش‌ برود، چنین‌كسانی ‌دارای‌ مراتب‌ بالا و درجات‌ والایی ‌هستند] ..
.اسلام ‌با شرك‌ و بت‌پرستی‌ اعراب‌ جاهلی‌ جنگید تا همین ‌وساطت ‌بین‌ خدا و بندگانش ‌را از میان ‌بردارد و مردم ‌را مستقیماً ـ بدون ‌واسطه ‌ـ به‌ خدا متوجّه‌گرداند، و همة ‌افراد بشر را در ارتباط ‌با خالقشان‌ برابر بداند. تمام ‌مردم‌ همانگونه‌كه‌ در بشریّت‌ برابرند، در ارتباط‌ با خدا و مسئولیّت ‌فردی‌، در قبال ‌اعمالشان ‌نیز برابرند؛ زیرا در قبال ‌همین ‌مسئولیّت‌ فردی‌ است‌كه ‌جزا و پاداش‌ الهی‌ تحقّق‌ می‌پذیرد و رضایت ‌خدا حاصل‌ و نهایتاً به ‌بهشتش‌ نائل‌می‌گردد، و یا برعكس‌، خشم ‌و دوزخ ‌خدا نصیبش‌ می‌گردد و از راه‌ سعادت‌ و فلاحت‌ دور می‌شود: [كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِینَةٌ] (المدثر:38) [ هر كسی‌ در گروِ اعمال‌ خویش‌است‌ (و در برابر كارهایی ‌كه‌ كرده‌است‌، با او برخورد میشود) ]
[مَنْ عَمِلَ صَالِحًا فَلِنَفْسِهِ ۖ وَمَنْ أَسَاءَ فَعَلَیْهَا ۖ] (الجاثیة:15) [ اگر نیكی‌كنید، به‌ خودتان ‌می‌كنید و اگر بدی‌كنید، به ‌خودتان‌ بدی ‌می‌كنید ]
[وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ ۚ] (فاطر:18)[ و هیچ‌كس‌بارِ گناه‌ دیگری‌ را بر دوش‌ نمی‌كشد ] ...
همین‌گوناگونی‌جزای‌الهی‌، بر حسب‌ تنوّع ‌و گوناگونی‌اعمال ‌است‌كه‌ ثابت‌ می‌كند خداوند هرگز به ‌بندگان ‌خود، ظلم ‌روا نمی‌دارد: [وَمَا رَبُّكَ بِظَلَّامٍ لِّلْعَبِیدِ] (فصلت:46) ] ...پس‌ وسیله‌ در آیة ‌مزبور، تنها به ‌معنای‌ ایمان‌ و عمل‌ شایسته ‌است‌كه‌ مؤمن‌آن‌ را انجام ‌می‌دهد و هموست‌كه‌ مسئولیّت‌آن‌را به‌ عهده ‌دارد.

حال ‌به ‌بررسی ‌دقیقتر آیه ‌می‌پردازیم‌: این‌آیه‌، ابتداء مؤمنین‌ را مورد خطاب‌ قرار می‌دهد: [ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا ] و ـ مثل‌همیشه‌ـ از آنها می‌خواهد كه‌ تقوا و پرهیزگاری‌ پیشه‌كنند: [ اتَّقُوا اللَّهَ ] و برای‌ این‌كار بر آنها لازم‌ می‌داند كه ‌وسیله ‌و توشه‌ای‌ بجویند: [ وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ ] و در راهش‌جهاد و كوشش‌كنند: [ وَ جَاهِدُوا فِی‌سَبِیلِهِ ] تا از غضب‌ خدا برهند و رستگار شوند: [ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ] ؛ زیرا منزلت‌ متّقین ‌بالاتر از مؤمنین‌است‌، همانگونه ‌كه ‌درجة ‌مؤمنین ‌از مسلمین ‌بالاتر است‌، و این ‌متّقین‌ هستند كه‌ در نزد خدا گرامیتر و رستگار به ‌حساب‌ می‌آیند. بدین ‌معنی‌كه‌ پرهیزگاران‌، علاوه ‌بر ایمان ‌به ‌خدا و روز آخرت‌ و غیب ‌و دیگر پایه‌های‌ ایمان‌، اعمالی ‌را كه ‌مورد پسند و رضایت‌ پروردگارشان‌ است‌، انجام ‌داده ‌و از اعمالی‌كه ‌مورد غضب‌ و خشم‌ او می‌گردد، خودداری‌ می‌ورزند و بدین ‌طریق‌ تقرّب‌ او را می‌جویند.
این‌ است‌كه ‌قرآن‌كریم‌ در آیات ‌بسیاری ‌بعد از اینكه ‌مؤمنین‌ را مورد خطاب ‌قرار می‌دهد، به‌آنها امر می‌كند: [ اتَّقُوا اللَّهَ ]؛ یعنی‌متّقی‌شوید كه‌ این‌ معنی‌، جز با ترك ‌محرّمات‌ و اعمال ‌ناپسندی‌ كه ‌مورد غضب‌ خداوند است‌، و انجام ‌اعمال ‌شایسته‌ای‌ كه ‌همان ‌وسیلة ‌قرب‌ الهی‌ است‌، تحقّق ‌نمی‌پذیرد. به‌ همین‌جهت‌، در تفسیر این‌ آیه‌ آمده‌است‌:]یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ارْكَعُوا وَاسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَافْعَلُوا الْخَیْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[ (الحج:77) .... [ ای‌كسانی‌كه‌ایمان‌آورده‌اید! (تنها برای ‌خالق‌ خویش‌) ركوع‌ و سجده‌كنید (و تعظیم ‌و كرنش‌ برید و به ‌خاك‌افتید) و پروردگار خویش‌را (به‌تنهایی‌) پرستش‌ نمایید و كارهای‌ نیك‌ انجام ‌دهید تا رستگار شوید، و در راه ‌خدا جهاد كنید [ ... [ وَ اسْجُدْ وَ اقْتَرِبْ ] (العلق:19) [ و (در برابر پروردگارت‌ سجده ‌ببر و (بدین‌ وسیله ‌به ‌او) نزدیك‌شو!]..
آری‌! متّقین‌، پس‌ از ایمان ‌به‌ خدا و روز آخرت‌، به‌ انجام ‌اعمال ‌نیكو و پسندیده‌ و ترك‌ اعمال ‌زشت‌ و ناپسند كه‌ مقتضای‌ ایمان‌است‌، این ‌چنین ‌به ‌خداوند متوسّل ‌می‌شوند؛ یعنی‌ با دست ‌یازیدن ‌به ‌اعمال ‌انسانی‌كه‌ هم‌ برای ‌خود و هم ‌برای‌دیگران‌ پر ثمر باشد، و خودداری‌ و اجتناب ‌از كارهای‌حرام‌ و ناروا، به‌ خدا نزدیك ‌می‌شوند. خلق‌ را آزار نمی‌رسانند و به ‌خصوص‌: [ وَ جَاهِدُوا فِی‌اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ ] (الحج :78)در راه ‌خدا جهاد می‌كنند آن‌گونه‌كه‌ شایستة ‌جهاد است‌، تا تجاوز دشمنان‌ به ‌امّت‌ اسلامی ‌در هم ‌شكسته ‌شود و از ارزشهای‌ بلندی‌كه ‌بدان ‌ایمان‌آورده‌اند، دفاع ‌و پشتیبانی‌می‌نمایند و این‌چنین‌است‌كه ‌رستگار می‌شوند.