جواب كوبنده در مورد شبهه ازدواج ام كلثوم با عمر رضی الله عنه (1)

شماره مقاله: 
199
نویسنده: 
ابوبكر بن حسين

صنعت شبهه سازی! در بین علمای اهل تشیع بسیار پرطرفدار است، چنانکه در عصر حاضر بسیار پیشرفت کرده و به صورت کارخانه های بزرگی مشغول به کار هستند.
یکی از این کارخانه ها، کارخانه شبهه سازی شهر قم است که محصولات خود را به وسیله سایتهای شبهه افروز تبلیغ میکند و یکی از این محصولات که جدیداً ورژن جدید آن نیز نشر داده شده با نام" بررسي شبهه ازدواج ام كلثوم با عمر" 
می باشد که متن شبهه بسیار طولانی است و در اینجا سعی شده تا جای ممکن،شبهه و جواب آن مختصر شده و فقط به شبهه های اصلی آنها جواب داده شود.


شبهه شیعه:
تاریخ بشر ، همیشه در معرض تحریف سردمداران و سیاست‌مداران بوده است...... یكی از افسانه‌هایی كه دودمان بنی امیه به تاریخ افزوده‌اند ، ازدواج ام كلثوم با عمر بن خطاب است .
جواب:
اگر بنی امیه این روایت را جعل کرده اند.. پس باید به آنها آفرین ها گفت!.. چرا که میبنیم ایشان تا به آن حد در کار خود مهارت داشته اند که حتی ائمه(به زعم شیعه) معصوم و عالم الغیب هم گول خورده و گمان بر صحت این ماجرا برده اند!
چنانکه کلینی 4 روایت را از آنها نقل میکند که مجلسی و بهبودی متفقاً دو روایت را صحیح دانسته اند. و مجلسی میگوید: اما روایاتی که دلالت بر ازدواج حضرت عمر و ام کلثوم علیها السلام میکند صحیح بوده و هیچ شکی در آن نیست!
گذشته از این بنی امیه به چه علت باید این ماجرا را جعل میکردند؟؟ مگر شما نمیگویید که امویها از سیدنا علی علیه السلام بدگویی و او را لعن و نفرین میکردند و میخواستند علی علیه السلام را از چشم مردم بیاندازند؟حالا چه لزومی داشته روایتی جعل کنند به این خاطر که ثابت شود علی رضی الله عنه با حضرت عمر رضی الله عنه خوب بوده است؟؟!!
مگر شما نمیگویید: هر وقت معاویه در نامه هایش از سیرت و روش خلفا صحبت میکرد حضرت علی رضی الله عنه حرفش را تایید میکردند تا بهانه دستش نیاید که فردا بگوید: میبینید! علی با خلفای قبل از خودش هم مشکل داشته، چه برسد به من!! حالا چرا باید چنین اشخاصی بر خلاف نیت خودشان( که به قول شیعه قصد داشتند علی رو دشمن خلفای ثلاثه جلوه بدن تا از این راه خود رو تثبیت کنند) روایتی جعل کنند که نشانه محبت بین علی علیه السلام و عمر علیه السلام است؟؟!
شیعه در ادامه شبهه خود میگوید: برخى ديگر، وقوع تعارض در روايات ازدواج را دليلى واضح براى بطلان مدعاى اهل سنت در باره اين ازدواج مى‌دانند؛ از جمله شيخ مفيد رضوان الله تعالى عليه در دو رساله مجزا به نام‌هاى المسائل العُكبرية و المسائل السروية چنین میگوید.1
جواب:این دروغی بیش نیست! چون شیخ مفید، هر چند در کتاب مسائل السرویه( ونه مسائل العکبریه) وقوع ازدواج را مردود میداند ولی بعد از این کتاب به اشتباه و واهی بودن دلایل خود پی برده و بعد از نوشتن کتاب مسائل العکبریه(عكبريه=دهکده ای نزدیک بغداد) وقوع ازدواج را معترف میشود. و آن را به دلیل تهدید و حفظ اسلام دانسته2 ولی مدعی به دروغ نام این رساله را هم ذکر کرده!!
پس دیگر از علمای قدیم اهل تشیع(بخوانید اهل تشنج!) هیچ منکری باقی نمی ماند و اینجا جا دارد نظر محمد باقر مجلسی را در مورد ادعای شیخ مفید ببینیم:
مجلسی:« انکار شیخ مفید(رح!) دربارة اصل واقعه (ازدواج حضرت عمر با ام کلثوم) تنها مربوط به آنست که این حادثه از طریق آنان (اهل سنّت) ثابت نمی شود و گرنه، پس از ورود اخباری که (از طریق امام?ّه) گذشت انکار این امر، شگفت است!( فبعد ورود ما مر من الأخبار إنکار ذلک عجیب) و کلینی به سند خود (سلسله سند) از ابو عبدالله صادق -عليه السلام- گزارش نموده که گفت: چون عمر وفات یافت علی -عليه السلام- نزد امّ کلثوم رفت و او را به خانة خود برد. و همانند این روایت با سند دیگر (سند را ذکر مي کند) از ابو عبدالله صادق -عليه السلام- نیز گزارش شده است »3
و نیز مجلسی معترف است که: «تارة یروی أنه کان عن اختیار و إیثار» یعنی : «گاهی روایت شده که این ازدواج از روی اختیار و ایثار انجام گرفته است»!!4
ولی شبهه ساز فقط از مخالفان صحبت کرده و از موافقان اسمی نیست!!
پس ثابت شد که از قدمای اهل تشیع هیچ منکری وجود ندارد ، و اما منکران معاصر!!
به منکران معاصر، این سخن سید مرتضی شیعی را تقدیم میکنم که همین آنها را بس است:
«اما کساني از اصحاب غافل ما!، وقوع اين عقد را انکار کرده‌اند. اين ازدواج و انتقال ام‌کلثوم به خانه عمر و آوردن فرزنداني براي او معلوم و مشهور است و آن را جز "جاهل يا معاند" انکار نمي‌کند و ما در مسئله‌اي از دين که راه خروجي براي آن هست، نيازي نداريم که مسائل ضروري و آشکار را انکار کنيم.!» 5
بعد از این ببینیم و بخندیم ،دلایل اصحاب غافل و جاهل و معاند آقای سید مرتضی را!!


شبهه: دخترى به نام ام كلثوم بنت فاطمه وجود نداشته است؟
.....کسانى که فرزندان امير مؤمنان از فاطمه زهرا را پنج نفر؛ يعنى امام حسن، امام حسين، محسن، زينب و امّ‌كلثوم معرفى کرده‌اند، تنها به مضامين روايات نظر داشته‌اند که در آن‌ها گاهى نام زينب آمده و گاهى امّ‌كلثوم. به همين سبب نام هر دو را آورده‌اند؛ غافل از اين‌که امّ‌كلثوم کنيه زينب کبرى است؛ چنانچه اين مطلب در بسيارى از کتب انساب شيعه ذکر شده است.
جواب:
اگر به همین راحتی میتوانید بگویید: ام کلثوم کنیه زینب کبری بوده و فاطمه دختر دیگری نداشته ما هم میتوانیم بگوییم: زینب کنیه ام کلثوم همسر عمر رضی الله عنه بوده و حضرت فاطمه دختری به نام زینب کبری نداشته!!! و البته چندین قرائن نیز میتوان ذکر کرد.. از جمله:
شیخ مفید و مجلسی و النمازی و محدث قمی و ... 6 میگویند: فاطمه دو دختر داشته یکی زینب و دیگری ام کلثوم که کنیه اش زینب صغری بوده و همسر حضرت عمر(رضی الله عنه) است.!!

محدث قمی می نویسد : پیغمبر برای شباهت حضرت اُم کلثوم علیها السلام به خاله اش اُم کلثوم دختر پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم ، او را هم اُم کلثوم کنیه نهاد .
در اینجا من میگویم: نه برادر! تنها یک دختر بوده، یعني فقط ام کلثوم همسر حضرت عمر واقعی است و زینب کبری وجود خارجی نداشته!! و دلیل دیگر نیز ميتوان گفت که: در روایتی از ابن بابویه قمی اینگونه میخوانیم:
فاطمه حسن را در آغوش راستش و حسين را در آغوش چپش حمل كرد و دست چپ ام‏كلثوم را با دست راستش گرفت، سپس به حجره پدرش رفت!!! 7 (خواستگاری از دخت ابوجهل).. و نامي از زینب به میان نمی آورد!! پس نتیجه میگیریم که زینبی در کار نبوده!! مگر اینکه بگویید:زینب از ام کلثوم کوچکتر بوده که البته مدعی این راه را بر خود بسته و در شبهاتش عکس این موضوع را گفته است!
در تایید روایت فوق،شبهه ساز زحمت ما را کم کرده و کمی جلوتر قول آقای مرعشی را به این شکل نقل کرده اند:
حضرت امير المؤمنين على را هفده فرزند بوده وبه روايتى بيست فرزند، امام حسن، ديگر امام حسين، ديگر محسن - درطفلى وفات كرده - ديگر ام كلثوم واين هر چهار از فاطمه بوده‌اند. 8
دیدید که ایشان نیز از زینب نامی به میان نیاورده و فقط ام کلثوم را شمرده اند... پس نتیجه میگیریم که زینبی در کار نبوده!!!
و یا این روایتی که مدعی در شبهاتش به این شکل از محمد فتال نیشابوری نقل کرده اند که :
هنگامى كه فاطمه از دنيا رفت، مردم مدينه يكپارچه صداى ناله سر دادند، ...مردم دسته دسته به نزد علي آمده در حالى كه حسن و حسين در جلوى آنحضرت نشسته و گريه مى كردند و مردم نيز از گريه آن دو گريان مى شدند.امّ‌كلثوم در حالى كه روبند بر چهره داشت و چادر عربى برسرش افكنده بود، از خانه بيرون آمد و فرياد مى‌زد: اى جد بزرگوار! و اى رسول خدا! اكنون به حق تو را از دست دادم كه هيچگاه ديگر تو را نخواهيم ديد،‌ ....9
همینطور که ملاحظه کردید در این روایت نیز نامی از زینب نیست!!
نتیجه اینکه زینبی در کار نبوده که در آن روز در سوگ مادر گریه کند و اگر خیلی خوشبین باشیم میگوییم او در آن روزها دختر کوچکی بوده که این چیزها را درک نمیکرده!!
و اما اگر بگویید: پس زینبی که در حوادث کربلا از آن یاد شده که بود؟ام کلثوم که قبل از آن ماجرا فوت شد.
میتوان گفت: روایتی که میگوید: ام کلثوم در زمان خلافت معاویه همراه پسرش فوت شد صحیح نیست ، بلکه صحیح آن است که او بعد از واقعه کربلا از دنیا رفت و سند نیز اینگونه است:
علی محمد علی شیعی ولادت ام کلثوم را سال ششم هجري و وفات او را چهار ماه پس از بازگشت کاروان اسرا از شام دانسته است و ماجرا را نیز نقل میکند..10
پس این موضوع نیز حل میشود و باز هم دست مدعی درد نکند که زحمت ما را کم کرده!!
مدعی میگوید: در کربلا خطبه ای ایراد شده که بعضی آن را از زینب و بعضی آن را از ام کلثوم دانسته اند!
بنده نیز میگویم: دیدید؟ این هم یک دلیل دیگر که زینبی وجود نداشته! بلکه آن خطبه از ام کلثوم است که نام او زینب صغری است و مولفین و راویان را به اشتباه انداخته است!
و در مورد ازدواج عبدالله بن جعفر نیز مانند شیعه ها میگوییم: عبدالله بن جعفر(استغفرالله) با جنیه ای ازدواج کرده است11! و فرزندانی که برایش نوشته اند همه آنها خیالی هستند که راویان و مولفین تراشیده اند و برای اثبات این حرف، دلایلی مانند دلایل مدعی و طبق استدلها و اصول ایشان اینچنین ارائه میکنم.
دلایل: (به قول شخص شبهه ساز) تعارض در بعضی روایات و اختلافات در تعداد فرزندان آنها، اصل چنین ازدواجی را زیر سوال میبرد!!و ما مانند ایشان چند شبهه را مطرح میکنیم.
آیا حضرت عبدالله بن جعفر از سیدة زینب(رضي الله عنها) فرزندی داشته اند؟؟
علما در این مورد بسیار سر گردان هستند تا به آنجا که قولها بسیار متفاوت و جمع بین آنها ممکن نیست! حداقل 9 قول متفاوت را درج کرده اند. نویری یک پسر را 12 بیهقی: دو پسر13، ابن اسحاق: یک پسر و یک دختر، دارقطنی: یک پسر و دو دختر، ذهبی:سه پسر و یک دختر14 ،زبیری:سه پسر و دو دختر15 ،ابن حسن عمری:چهار پسر16،ابن سعد:چهار پسر و یک دختر17،بلاذری:پنج پسر و یک دختر18 ذکر کرده اند.
                                                                                             *******
بعد از ملاحظه کردن این همه تعارض!! بد نیست برای قانع شدن خواننده تعارضها و بلکه درگیریهایی که در مورد مکان قبر زینب وجود دارد را نقل کنیم که موضوع را بیش از پیش ثابت کند!
1 - محلى كه در شهر قاهره پایتخت مصر به نام «زینبیه‏» مشهور است.
نسابه عبیدلى در كتاب «اخبار الزینبات ، ص 125- 122. ‏» شش روایت نقل كرده است كه بر اساس مضمون آن‏ها باید حضرت زینب علیهاالسلام درمصر دفن شده باشد.
2- قبرى كه در شهرك زینبیه امروز در نزدیكى دمشق، پایتخت فعلى كشور سوریه وجود دارد.
علماى قدیم از این مكان (شهرك زینبیه) به «غوطه‏» یا «راویه‏» تعبیر آورده‏اند. زائران ایرانى كه جهت زیارت به سوریه مى‏روند، این مكان را زیارت مى‏كنند.
3 -شهر مدینه نیز به عنوان محل دفن حضرت زینب علیها السلام معرفى شده است،
سید محسن امین معتقد است كه حضرت زینب علیها السلام در مدینه دفن شده است و براى این مطلب دلیل مى‏آورد كه: بازگشت‏حضرت زینب علیها السلام پس از فاجعه كربلا به مدینه، قطعى و مسلم است اما خروج مجدد او از این شهر ثابت نشده است، بنابراین باید گفت: در مدینه وفات یافته و در همانجا دفن شده است، گرچه تاریخ وفات و محل دفنش دقیقا روشن نباشد. 19 
                                                                                                *****
بنده بعد از ذکر این اختلاف ها سخنی مانند سخن مدعی را به خودش میگویم:
این اختلافاتی که ذکر شد به آن معنی است که چینین ازدواجی رخ نداده بلکه چنین دختری (زینب) برای حضرت فاطمه ثابت نمیشود که حالا قبری هم داشته باشد!!
از این حرف من تعجب نکنید!! باور کنید مدعی بعد از ذکر چنین اختلافاتی نتجیه گرفته که ازدواج ام کلثوم با حضرت عمر غلط و مردود است ، من هم در این مورد به ایشان اقتدا کردم!!
البته این مطالبی که ذکر شد فقط و فقط در جواب اراجیف های مدعی بود و گرنه هیچ شخص عاقل و آگاهی منکر وجود دختران فاطمه ،نه ام کلثوم و نه زینب نمیشود!! و فقط قصد بر این بود تا به خواننده بفهمانیم که تاریخ بسیار دروغگوست و اگر کسی قصد کند مانند کارکنان کارخانه قم پیش برود!میتواند خيلي از واضحات اسلام را رد کند!


شبهه :كلام عالمان شيعه در تاييد اين که فاطمه عليها سلام دختری به نام ام کلثوم نداشته!:
رضى الدين حلى از عالمان بزرگ شيعه در قرن هشتم هجرى در باره فرزندان امير مؤمنان عليه السلام مى‌نويسد: تعداد فرزندان علي عليه السلام از دختر و پسر بيست و هفت نفر است. حسن، حسين و زينب كبرى كه كنيه وى امّ‌كلثوم است، همگى از فرزندان دخت گرامى رسول خدا صلى الله عليه وآله بوده‌اند.
جواب:
1-رضی الدین حلی متوفی 705 می باشند که به هیچ وجه نمیتوان این ادعا را از ایشان قبول کرد مگر اینکه دلایل خود را ذکر کنند!
2-ایشان درست یک صفحه قبل از ذکر نامهای فرزندان حضرت علی(ع) و بعد از ذکر ماجرای ضربت خوردن حضرت علی رضی الله عنه به دست ابن ملجم مینویسد:
فصاحت ام كلثوم بنت أمير المؤمنين (عليه السلام) يا عدو الله لا بأس على أبي والله يجزيك وبكت، فقال لها ابن ملجم: فعلام تبكين، فو الله لقد ضربته بسيف اشتريته بألف وسممته بألف درهم، فان خاننى فأبعده الله، ........ ثم قال لبنيه: يا بني ان هلكت فالنفس بالنفس، اقتلوه كما قتلني،..... وصاحت زينب بنت أمير المؤمنين يا ملعون قتلت أمير المؤمنين، فقال: انما قتلت أباك، ثم حبسوه....20
در اول روایت میگوید: ام کلثوم دختر امیرالمومنین علی(ع) فرمود.!!! و بعد از آن به فرزند ایشان که منظور ،سیدنا حسن(ع) می باشند اشاره میکند و بعد از آن نیز میگوید: و زینب دختر امیر فرمود!!!!!
میبینیم که در اینجا از دو دختر حضرت علی رضی الله عنه نام برده و همه تصریح کرده اند که ام کلثوم فرزند علی و فاطمه بوده که در آن زمان با پدرش در یک خانه بوده. (که به وقتش ذکر خواهد شد. )
این به چه معناست؟؟ یا جناب حلی نادانسته این اشتباه را انجام داده اند!! و یا اینکه کتاب مذکور دستخوش تحریف شده و تحریف کنندگان این قسمت را از قلم انداخته اند!!
و اگر این دو احتمال مقبول حضرات نیافتاد.. میگوییم: به فرض که هیچ اشتباهی رخ نداده و آقای حلی بر این عقیده بوده که سیده فاطمه فقط یک دختر داشته!! این سخن هیچ ارزش علمی نخواهد داشت چون ایشان هر چه نوشته اند از کتابهای نویسندگان ما قبل خود استفاده کرده اند و ما باید ببینیم علمایی که مستقیماً با راویان در ارتباط بوده اند چه میگویند!! و از جمله آنها شیخ مفید و طبرسی هستند، که ایشان زینب صغری(همسر حضرت عمر رض) را مکنی به ام کلثوم میدانند نه زینب کبری را!21
                                                                                             *****
مدعی بعد از این، به قول چند نفر دیگر نیز استناد کرده اند که همه مانند همین مورد هستند و برای پرهیز از زیاده نویسی به آنها نمی پردازیم.
(البته در کتاب به روشنی آفتاب آنها نیز بررسی شده اند)


شبهه:شواهد این دیدگاه که فاطمه فرزندی به اسم ام کلثوم کبری نداشته!
«در هيچ روايت صحيح السندي بين نام ام كلثوم و زينب جمع نشده است:»
نخستين شاهد اين است كه در هيچ روايت صحيح السندى در منابع شيعه، در باره فرزندان فاطمه زهرا سلام الله عليها و ماجراهايى که به ايشان مربوط مى‌شود، نام زينب و امّ‌كلثوم با هم نيامده؛ بلکه تنها يا نام زينب آمده است و يا نام امّ‌كلثوم.

جواب:
این دروغ محض است و ما میتوانیم دهها روایت را مثال بزنیم که یکی از این روایات را قبلاً از کتاب رضی الدین حلی22 نقل کردیم ولی برای تایید آن، چند نقل زیر را نیز ببینید.
1- محمد بن سليمان كوفى شیعی23 (ح 300):أخبرنا معن بن عيسى قال : حدثنا مالك بن أنس عن جعفر بن محمد عن أبيه قال : وزنت [ فاطمة ] بنت رسول الله صلى الله عليه وسلم شعر حسن وحسين وزينب وأم كلثوم فتصدقت بزنته فضة .
امام باقر عليه السلام گوید:حضرت فاطمه[س] موى حسن و حسين و زينب و ام‏كلثوم را وزن كرد و هموزن آن را نقره داد.
2- شيخ صدوق24(م381): محمد بن مروان مى‏گويد: به امام صادق عرض كردم: آيا پيامبر صلی الله عليه وسلم فرمود: فاطمه پاك است، پس خداوند آتش را بر ذريّه او حرام كرده است؟ امام عليه السلام فرمود: بله، مراد پيامبرصلی الله عليه وسلم از اين سخن، حسن و حسين و زينب و ام‏كلثوم است.
3ـ شيخ صدوق25:حماد بن عثمان گوید :به امام صادق عليه السلام عرض كردم: فدايت گردم، معناى اين سخن پيامبر صلی الله عليه وسلم چيست كه فرمود: فاطمه پاك است، پس خداوند آتش را بر ذرّيّه او حرام كرد؟ امام عليه السلام جواب داد: رهاشدگان از آتش فرزندان او هستند: حسن و حسين و زينب و ام‏كلثوم.
4-حسین بن حمدان26 (م334): حضرت علی(ع) فرمود: دو پسرم حسن و حسين و دو دخترم زينب و ام‏كلثوم.
5-اسرار الفاطمیه: در آخرین لحظات عمر حضرت علی(ع): ثقل عليها المرض ، والإمام لا يفارقها ، وأسماء تمرضها ، والحسن والحسين وزينب وام كلثوم عندها.. 27
7-بحار الانوار مجلسی:بعد از غسل دادن حضرت علی(ع) : واسماء في تلك الليلة ثم نادى : يا ام كلثوم ، يا زينب يا حسن ، يا حسين ، هلموا تزودوا من امكم فهذا الفراق واللقاء والجنة ، وبعد قليل نحاههم امير الؤمنين عليه السلام.... 28
سپس اسماء در آن شب ندا زد:ای ام کلثوم، ای زینب!، ای حسن ، ای حسین .....
                                                                                  **********
چون مدعی از روایت صحیح دم میزند.. شرح حال راویان نقل اول را ذکر میکنم.
1-معن بن عيسى بن يحيى بن دينار الأشجعى مولاهم ، أبو يحيى المدنى القزاز :
شرح حال: الامام، ثقة ثبت ، قال أبو حاتم : هو أثبت أصحاب مالك ... از این بالاتر؟؟
2-مالک ابن انس :
شرح حال: إمام دار الهجرة ، رأس المتقنين ، و كبير المتثبتين حتى قال البخارى : "أصح الأسانيد كلها "
3- ، أبو عبد الله ، الصادق:
شرح حال:( امام صادق ع) صدوق، فقيه، إمام و قال أبو حنيفة : ما رأيت أفقه منه!
4-و ابوجعفر یعنی امام باقر(ع): فقيها ، فاضلاً و... (تهذیب الکمال شیخ المزی)
چنین روایت محکم و صحیحی نقل شد آیا مدعی باز هم پروا ندارد؟؟؟
در ادامه ، ضمن جواب به شبهات چند روایت دیگر نیز نقل میشود.

شبهه: عبد الله بن جعفر با چه كسي ازدواج كرده است:
بخارى مى‌نويسد:عبد الله بن جعفر با همسر علي و دختر علي همزمان ازدواج کرد.
در شرح اين روايت، برخى از عالمان اهل سنت اين دختر را زينب معرفى کرده‌اند:
ابن حجر:عبد الله بن جعفر با يكى از همسران علي و دختر او ازدواج كرد. اما همسر او ليلى بنت مسعود و دخترش زينب بود.
عده‌اى نيز او را امّ‌كلثوم معرفى کرده‌اند:
سعید بن منصور : عبد الله بن جعفر بين ليلى دختر مسعود نهشلى كه در زمانى همسر علي بود و بين دخترش امّ‌كلثوم فرزند فاطمه يادگار رسول خدا صلی الله عليه وسلم جمع كرد و هر دو در يك زمان همسران عبد الله بودند.
در جمع بين اين دو روايت عالمان اهل سنت ـ چون مى‌دانسته‌اند اگر زينب را همان امّ‌كلثوم معرفى کنند، دچار مشکل مى‌شوند ـ توجيه شگفت‌آور و صد البته غير قابل قبولى كرده‌اند.
ابن حجر عسقلانى مى‌نويسد:منافاتى بين دو روايت نيست که در يکى زينب و در ديگرى‌ام کلثوم آمده است؛ زيرا عبد الله بن جعفر با هر يك پس از ديگرى ازدواج کرد (نه اينکه در زمان واحد با دو خواهر ازدواج کرده باشد).
بعضی گویند:زینب را طلاق داد و بعد با ام کلثوم ازدواج کرد و بعضی گویند بعد از وفات زینب چنین شد.
جواب:
خود مدعی میبیند که علما در این مورد در عجب هستند و هر کدام نظری دارند ولی با این وجود میخواهد از آب گل آلود ماهی بگیرد و این اختلافات را دلیلی بر نفی ازدواج و نفی موجود بودن ام کلثوم بگیرد!!(بخندید به این هذیان)!
به راحتی میتوانیم اینگونه بگوییم: ما در بالا ثابت کردیم که حضرت فاطمه دختری مشهور به زینب کبری نداشته و فقط یک دختر به نام ام کلثوم از او ثابت است که کنیه او زینب است و علما نیز به خیال اینکه فاطمه دو دختر داشته در بعضی روایات زینب را و در بعضی ام کلثوم نوشته اند و این نیز خود دلیلی است بر اینکه زینب کبری وجود نداشته!!! (به همین راحتی)
و اما حقیقت ماجرا:
1-بسیاری از تذکره نویسان مینویسند که ام کلثوم فقط با حضرت عمر و محمد و عون بن جعفر ازدواج کرده و بس.29
2-عبدالله بن جعفر در حیات حضرت علی با زینب ازدواج کرد و هیچ روایت صحیحی وجود ندارد که او زینب را طلاق داده باشد و بلکه اکثر تذکره نویسان میگویند: او در نکاح عبدالله ابن جعفر بود تا وقتی که وفات کرد.
پس عبدالله بن جعفر به هیچ وجه نمیتوانسته با هر دو خواهر ازدواج کند.
و به امید خدا ،در بحث ام كلثوم پس از عمر با چه كسي ازدواج كرد؟ به صورت مفصل به ازدواجهای حضرت ام کلثوم میپردازیم تا خواننده به حقیقت ماجرا پی ببرد.
ضمناً: در بالا با نقل روایات متعدد ثابت شد که زینب و ام کلثوم هر دو یک نفر نیستند .


شبهه: یک خطبه با نام دو نفر:
ابن طيفور از عالمان قرن چهارم در كتاب بلاغات النساء، ابوسعد الآبى در نثر الدرر، و ابن حمدون در التذكرة الحمدونية، خطبه امّ‌كلثوم را در كوفه اين گونه نقل مى‌كنند:
امّ‌كلثوم را ديدم و ديگر همانند او سخنورى نديدم؛ گويا از زبان علي سخن مى‌گفت،‌ به مردم اشاره كرد تا ساكت شوند و چون ساكت شدند و زنگ‌ها از حرکت ايستاد، گفت: سخنم را با ستايش پروردگار و با دورود و سلام بر جدم رسول خدا آغاز مى‌كنم،‌ اى مردم كوفه و اى اهل نيرنگ و خدعه، اشك چشمانتان هميشه جارى باد، و ناله ‌هاي ‌اندوه شما هيچ وقت پايان نيابد...
در حالى كه شيخ مفيد و برخى ديگر از علما، همين خطبه را از زبان حضرت زينب سلام الله عليها نقل كرده‌اند:
زينب دختر علي را ديدم و همانند او سخنورى نديدم؛...
همچنين در قضيه منع كودكان اهل بيت از خوردن صدقات كوفيان، برخى از علما آن را براى امّ‌كلثوم و برخى براى حضرت زينب سلام الله عليها نقل كرده‌اند؛ چنانچه شيخ انصارى رضوان الله تعالى عليه در اين باره مى‌نويسد:
داستان ممانعت اسيران از خوردن صدقه اهل كوفه توسط حضرت زينب يا امّ‌كلثوم معروف و مشهور است كه چون گرفتن صدقه بر اهل بيت حرام بود، منع مى كردند.
جواب:
با رجوع به منابع مختلف به نکته جالبی که در این دو نقل قابل توجه است بر میخوریم و آن این که: این روایت از شش نفر نقل شده! وهر 6 نفر سخن خود را با این جمله شروع میکنند: "ام کلثوم" یا "زینب" را دیدم و مثل او سخنرانی ندیدم .گویا از زبان امیرالمومنین علی سخن میگفت.
الف:در بلاغات النسا از جعفر بن محمد عن آبائه عليهم السلام : ورأيت أم كلثوم عليها السلام ولم أر خفرة والله أنطق منها كأنما تنطق وتفرغ على لسان أمير المؤمنين عليه السلام
ب:در احتجاج از حذيم الاسدي30 : قال حذيم الاسدي: لم اروالله خفرة قط انطق منها، كأنها تنطق وتفرغ على لسان علي عليه السلام
پ:در معالم المدرستین: وقال بشير بن حذيم الاسدي: نظرت إلى زينب بنت على يومئذ - ولم أر خفرة قط انطق منها كأنما تنطق عن لسان أمير المؤمنين علي بن أبي طالب علیه السلام..
ت:در الامالی شیخ مفید31 از : حذلم بن ستير قال : قدمت الكوفة في المحرم سنة إحدى ... قال(حذلم بن ستیر) : ورأيت زينب بنت علي عليهما السلام ولم أر خفرة قط أنطق منها كأنها تفرغ عن لسان أمير المؤمنين عليه السلام
ث: در الفتوح ابن اعثم کوفی32 از:خزیمه الاسدی : قال خزيمة الأسدي: ونظرت إلى زينب بنت علي رضي الله عنه يومئذ ولم أر حفرة قط أفصح منها كأنها تنطق عن لسان أمير المؤمنين علي بن أبي طالب رضي الله عنه
ج:در پاورقی همین کتاب(الفتوح) 33 تصریح شده که این قول از بشر بن حریم نقل شده: عن الدر المنثور في طبقات ربات الخدود ، وبالأصل : بشر بن حريم
دیدید که توسط شش راوی این روایت نقل شده و هر 6 نفر با این جملات سخن خود را شروع میکنند: زینب یا امّ‌كلثوم را ديدم و ديگر همانند او سخنورى نديدم؛ گويا از زبان امیرالمومنین سخن مى‌گفت.
آیا عجیب نیست که هر شش راوی به مثل هم ،سخنان زینب یا ام کلثوم را اینگونه توصیف میکنند؟ چگونه میشود هر 6 نفر در مورد آن سخنان یک نظر را داشته باشند و هر شش نفر آنها کلماتی مانند هم را در توصیف آن سخنان به کار ببرند؟
نتیجه:یا این روایات ساخته مولفین است! و یا ساخته راویانی که این روایت را از این شش نفر نقل کرده اند!! و یا حداقل 5 طریق از این روایات کذب است و فقط یکی از آنها صحت دارد! که یا به ام کلثوم یا به زینب میرسد!!و الله اعلم
3- در كتاب " اللهوف في قتلى الطفوف 34" نوشتة آیة الله سیدبن طاووس حسنی (متوفاى 664) اینچنین آمده:
حضرت حسین علیه السلام زمانى كه اشعار (یا دهر اُفّ لك من خلیل ...) را ایراد فرمود و زینب و اهل حرم علیهنّ السلام فریاد به گریه و ناله برداشتند، حضرت آنان را امر به صبر كرده و فرمود:
یا اختاه یا امّ كلثوم ، و اءنتِ یا زینب ، و اءنتِ یا رقیة ، و اءنتِ یا فاطمة ، و اءنتِ یا رباب ، اُنْظُرْنَ إ ذا اءنا قُتِلْتُ فلا تشققن على جَ?ْبا و لا تخمشن علىّ وجها ولا تقلن على هجرا.
یعنى: خواهرم ای ام كلثوم ، و تو اى زینب ، و تو اى رقیه، و تو اى فاطمه ، و تو اى رباب ، زمانى كه من به قتل رسیدم در مرگم گریبان چاك نزنید و روى نخراشید و كلامى ناروا بر زبان نرانید.
* وقتى قافله به كربلا رسيد امام حسین جمله‏اى فرمود كه از آن استفاده مى‏شد حضرت در آن سرزمين به شهادت مى‏رسد. "حضرت زینب" گفت: «ای برادرم، اين سخن كسى است كه يقين به كشته شدن دارد! امام(ع) فرمود: "بله خواهرم". زينب گفت: اى واى! حسين از مرگ خود خبر مى‏دهد. راوى مى‏گويد: زنان گريه سر دادند و به صورت زدند و گريبان دريدند. "ام‏كلثوم" فرياد برآورد: وا محمدا، وا عليا، وا اما، وا اخا، وا حسينا..» 35
پس مشخص شد که ام کلثوم و زینب هر دو یک نفر نیستند بلکه هر دوی آنها در صحرای کربلا همراه برادرشان ،سیدنا حسین(ع) حضور داشته اند.!!
حال این سوال پیش می آید: چطور ممکن است؟ مگر حضرت ام کلثوم رضی الله عنها قبل از واقعه کربلا فوت نشدند؟ پس آنجا چه میکردند؟؟
جواب ساده است،این ام کلثوم بنت علی بن ابیطالب ،دختر حضرت فاطمه( سلام الله علیها) نیستند و طبق کتب تاریخ و انساب،حضرت علی(ع)دو دختر دیگر هم به اسم ام کلثوم داشته اند.36
ام کلثوم(احتمالا ام کلثوم وسطی) بنت ام سعد دختر عروة بن مسعود الثقفية37 و ام کلثوم الصغری (همسر كثير ابن عباس) دختر ام ولد.. 38
پس بدون شک ام کلثومی که در کربلا حضور داشته دختر حضرت فاطمه(س) نبوده بلکه ام کلثوم صغری بوده که در آن واقعه حضور داشته است.
اما اگر مدعیان لجاجت کنند و بگویند: نه آن ام کلثوم حاضر در صحرای کربلا، ام کلثوم صغری نبوده. ما هم با ایشان همصدا میشویم و میگوییم: شما درست میفرمایید، اصلاً ام کلثوم کبری ، خواهر حضرت زینب در آن واقعه حضور داشته و ماجرای وفات ایشان در دوران خلافت معاویه اشتباه است ولی این به آن معنی نیست که زینب و ام کلثوم یک نفر هستند زیرا از متن روایات فوق ثابت شد که در آن ماجرا هم بانوی زینب نام و هم ام کلثوم نامی حضور داشته است.
یعنی اگر بالفرض ماجرا وفات ایشان در دوران معاویه صحیح نباشد نیز هیچ خدشه ای بر موجودیت و ازدواج سیدة ام کلثوم وارد نمیشود.

                                                                                                                                                  التماس دعا

                                                                                                                                                   ادامه دارد.......

                                                       ************************************

1 -در اینجا از ناصر حسین الهندی نیز نام برده که او از معاصرشیعه است و البته به شبهاتی که آقای قزوینی به تبعیت از ایشان علم کرده اند جواب خواهیم داد. ان شا الله
2 - المسائل العكبرية،شیخ مفید ص61 ، دار المفيد للطباعة والنشر والتوزيع، بيروت
3 - بحار الأنوار، ج 42، ص 109
4 - بحار الأنوار، ج 42، ص 107.
5 - السيدالمرتضي(م436ق), رسائل ج3، ص150 ، تحقيق سيداحمد الحسيني, اعداد سيدمهدي الرجايي, دارالقرآن, قم, 1405ق,
6 -الامالی شيخ المفيد،ج1، ص354؛ ،و العمدة ابن البطریق ص 30 ؛ مستدرك سفينة البحار ج 4 ص 313 علي النمازي الشاهرودي؛قاموس الرجال ج12 ص 216 محمد تقی تستری؛ اعیان الشیعه محسن امین ج 1 ص 326 ؛ الفصول المهمه فی معرفة الائمه ابن صباغ، حاشیه ج 1 ص 647 ،_ دار الحديث للطباعة والنشر ؛ محدث قمی در نفس المهموم ص 431 ؛بحار الانوار ج42 ص 74
7 - علل الشرايع، إبن‏بابويه، ص‏186-185، چاپ نجف - همين روايت را شيخ مجلسى نيز در كتابش جلاءالعيون آورده است.
8 - شرح إحقاق الحق مرعشي ، ج 30 ص 172
9 - روضة الواعظين ،فتال نیشابوری ص 152، منشورات الرضي قم
10 - اعلام النساء علي محمدعلي، صص238 ـ 247
11 - ماجرای جنیه بس جالب و خنده دار است که شیعیان برای رد ازدواج حضرت عمر با ام کلثوم از آن استفاده میکنندو ما در اواخر کتاب به آن پرداخته ایم.
12 - نهاية الأرب في فنون الأدب النويري ، ج 18، ص 142
13 - سنن الكبرى البيهقي ج 7، ص 70 ، دار الفکر
14 - تجرید اسماء الصحابه، ج2، ص273 ؛ الکوکب الدری, الاسنوی شافعی ج 2، ص 213 و مصادر بحار الانوار، ابن علی فضل بن حسن طبرسی
15 - مصعب بن عبدالله الزبيرى, نسب قريش ص 82. (دارالمعارف للطباعه و النشر),
16 - المجدى فى انساب الطالبيين ص 297.، ابن الحسن على بن محمد العمرى
17 -طبقات الکبری ابن سعد ج8 ص 465 و موسوعة الإمام علي بن أبي طالب ج1 ص 122،محمد الریشهری شیعی
18 - بلاذرى، انساب الاشراف ص271 و ابن اثیر در اسد الغابة
19 - اعیان الشیعه سید محسن امین ج 7، ص 140 _ بیروت
20 - العدد القوية لدفع المخاوف اليومية، الحلي ص241 ، مكتبة المرعشى ـ قم، ط1، 1408 هـ.
21 - الارشاد شيخ المفيد، ج1، ص354؛ اعلام الوري باعلام الهدي طبرسي ص203
22 - العدد القوية لدفع المخاوف اليومية، الحلي ص241 ، مكتبة المرعشى ـ قم، ط1، 1408 هـ.
23 - مناقب الإمام أمير المؤمنين (ع) محمد بن سليمان الكوفي ، ج 2 ، پاورقى ص 272
24 - معاني الأخبار الشيخ الصدوق، ص 106 .. با سندی صحیح
25 - معاني الأخبار الشيخ الصدوق، ص 106 و 107 .. با سندی محکم
26 - ـ الهداية الكبرى، حسين بن‏حمدان خصيبى (م334ق) ص163 _ بیروت
27 -اسرار الفاطمیه محمد فاضل المسعودي ص334،باب لحظات عمرها الأخيرة
28 - البحار الانوار، ج 43 ص 179 و اسرار الفاطمیه ص335،باب التشییع و الدفن
29 - رجوع شود به قاموس الرجال ص 96 ج 8. ذخائر العقبی ج 1 ص117 و امتاع الاسماع المقریزی ج5 ص 370
30 - احتجاج طبرسی ج2 ص 29 و الاخلاق الحسینیه ص 54، جعفربیاتی
31 - الأمالي الشيخ المفيد ، ص 321
32 -كتاب الفتوح أحمد بن أعثم الكوفي متوفی 314 ، ج 5 ص 121
33 - الفتوح ابن اعثم ج 5 پاورقى (1) ص 121
34 - ـ لهوف، ابن‏طاووس ص 50 و مانند آن در: ینابیع المودّة ج3 ص 79 (دار الأسوة للطباعة والنشر) و احقاق الحق مرعشی ج 11 ص633 و منتخب طريحى ص440 و بحارالانوار، ج45، ص47 و الدمعة الساكبه، ج4، ص336
35- ـ لهوف ابن طاووس، ص49.
36 - تا چهار ام کلثوم نیز ذکر شده که دو تن از آنها اسمشان ام کلثوم و دو تن دیگر کنیه آنها ام کلثوم بوده ولی به نظر صحیح نمی آید.. والله اعلم!
37 - مراجعه شود به الکامل ابن اثیر ج 3 ص 395 و اعيان الشيعة ج3، ص484ـ485
38 - ـ تاريخ مواليد الائمه(تاج الموالید) طبرسی، ص15؛ تاريخ مدينه دمشق، ج70، ص35