منطق عجیب علمای شیعه !
شیعه ها میگویند صدیق، لقب حضرت علی رضی الله عنه بوده، اما سنی های آنرا در حق ابوبکر رضی الله عنه بکار میبرند، شیعه برای اثبات گفته خود، کتابهای اهل سنت را شاهد میاورد !! بیایید به پای منبر آخوند شیعه بنشینیم و ببینم او برای گمراه کردن شیعه های ساده دل، از چه ترفندی استفاده میکند؟
ادعای شیعه:
طبق روايات صحيح السندي كه در بسياري از كتابهاي اهل سنت وجود دارد، اين لقب مبارك صديق، از القاب اختصاصي آقا امير المؤمنين عليه السلام بوده است؛ اما اهل سنت تلاش كرده اند كه اين فضليت را براي خلفاي ديگر نقل كنند:
از جمله ابن ماجه قزويني در سننش كه يكي از صحاح سته اهل سنت به شمار ميآيد، با سند صحيح نقل كرده:
عَنْ عَبَّادِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ قَالَ عَلِيٌّ أَنَا عَبْدُ اللَّهِ وَأَخُو رَسُولِهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَأَنَا الصِّدِّيقُ الْأَكْبَرُ لَا يَقُولُهَا بَعْدِي إِلَّا كَذَّابٌ صَلَّيْتُ قَبْلَ النَّاسِ بِسَبْعِ سِنِينَ.
سنن ابن ماجة، ج1، ص 44، و البداية والنهاية، ج3، ص 26 و المستدرك، حاكم نيشابوري، ج3، ص 112 وتلخيص آن، تأليف ذهبي در حاشيه همان صفحه، و تاريخ طبري، ج2، ص 56، والكامل، ابن الاثير، ج2، ص 57 و فرائد السمطين، حمويني، ج 1 ص 248 و الخصائص، نسائي، ص 46 با سندي كه تمام روات آن ثقه هستند، و تذكرة الخواص، ابن جوزي، ص 108 و دهها سند ديگر.
عباد بن عبد الله گويد: علي عليه السلام فرمود: من بنده خدا، برادر رسول خدا و صديق اكبر هستم، پس از من جز دروغگو كسي ديگر خود را «صديق» نخواهد خواند، من هفت سال قبل از ديگران نماز ميخواندم.
و محقق سنن ابن ماجه مينويسد:
في الزوائد: هذا إسناد صحيح. رجاله ثقات. رواه الحاكم في المستدرك عن المنهال. وقال: صحيح على شرط الشيخين
هيثمي اين روايت را در مجمع الزوائد نقل كرده و گفته است: " سند آن صحيح و راويان آن مورد اعتماد هستند ". همچنين حاكم نيشابوري آن را نقل كرده و گفته است: " اين روايت طبق شرائط مسلم و بخاري صحيح است "
پاسخ اهل سنت:
اولا شما روش شیعه را در بخش اول نوشته اش، درباره خود حدیث، ببینید! چقدر سند ها را نشان داده است؟!!
و شما ناچارید بگویید: آفرین بر این حوصله در تحقیق !!
اما در بخش دوم نوشته وقتی میخواهد حدیث را صحیح سند نشان دهد ( نظر امام هیثمی را از کتاب مجمع الزواید میاورد ) اما نمیگوید در کجای این کتاب نوشته شده ! آدرس نمیدهد!!
آن روش تحقیق علمی و دهها سند ذکر شده در بخش اول، اینجا در بخش دوم، بکار گرفته نمیشود !! چرا ؟ چون حتما ریگی به کفش دارد! چون حتما دارد دروغ میگوید! بله دارد دروغ میگوید چون در مجمع الزواید چنین چیزی نوشته نشده است اگر میبود آدرس میداد!!
به هر حال من تا این لحظه ( که دارم این سطور را مینویسم ) هنوز سند حدیث راندیده ام! اما ندیده هم میدانم این حدیث درست نیست، زیرا در متن حدیث آمده که <<هر کس دیگری خود را صدیق بخواند، دروغگو است،>>
و این سخنی، بینهایت نامعقول است، این شبیه به این گفته است که من ادعا کنم بزرگترین مومنان هستم و هر کس غیر از من خود را مومن بخواند دروغگو است! اگر علی مومن است، دیگران هم هستند، اگر علی صدیق است،دیگران هم هستند. ما میگوییم رسول الله ابوبکر را صدیق نامید، اما نمیگوییم هر کس دیگری را با صفت صدیق وصف کنیم دروغگو هستیم
دلیل دوم من بر نادرست بودن حدیث این است که همه ما اهل سنت،یکصدا، حضرت ابوبکر را ابوبکر صدیق مینامیم،اگر از رسول الله چنین نهی محکمی میبود کی چنین میکردیم؟
با این وجود، در همین مقاله کوتاه، شیعه ها سه بار تاکید کرده اند که این حدیث صحیح است و ابن ماجه هم گفته صحیح است و محققین هم گفتند درست است
پس معما در کجاست؟
باید برای حل معما برویم ببینیم که نظر علمای ما در باره این حدیث چیست:
اولا هیچکس نگفته که همه احادیث مندرج درسنن ابن ماجه صحیح است، پس بودن حدیث در ابن ماجه بتنهایی دلیل بر صحیح بودن آن نیست. هان البته اگر در بخاری یا مسلم میبود، دنبال نظر محدثین نمیرفتیم. زیرا تمام احادیث آن دو کتاب را صحیح میدانیم.
پس این اولین دروغ شیعه است که میگوید چون ابن ماجه نوشته، بنابرین صحیح است!! این حرف سفسطه و وارونه جلوه دادن حقیقت است.
سنن ابن ماجه هم احادیث صحیح دارد و هم احادیث نادرست.
حتی یک شخص سنی، در طول تاریخ نگفته همه احادیث سنن ابن ماجه درست است. پس شیعه برای اثبات صحیح بودن این حدیث،باید نظر محدثین را بیاورد.
حالا ببینیم محدیثین چه میگویند:
شیخ آلبانی در کتاب صحیح و ضعیف ابن ماجه میگوید:
این حدیث باطل و جعلی است و اضافه میکند که امام ذهبی نیز همنظر من است و او نیز راوی حدیث (عباد بن عبدالله) را ضعیف میداند.
خب تا اینجا نظر دو نفر از بزرگترین علمای علم حدیث اهل سنت را دیدید که این حدیث را جعلی ضربدر جعلی میدانند! پس چرا شیعه از زبان ما میگوید که این حدیث صحیح است؟
شیعه میگوید نظر هیثمی را هم ببینید! ( اما بر خلاف عادتش، اینبار آدرس صفحه را ننوشته )بسیار خوب میبینیم کتاب الکترونیکی مجمع الزواید را داریم صفحه به صفحه اش را مثل برق میبینیم:
ما در کتاب مجمع الزواید هیثمی نظری درباره این حدیث ندیدیم !! البته نظرش را درباره راوی حدیث یعنی عباد بن عبد الله را دیدیم که نظر بخاری را ذکر کرده که او را قبول ندارد و نظر ابن حبان را ذکر میکند که میگوید ثقه است
اما بجای آن در ( مجمع الزواید هیثمی) این حدیث مشابه را دیدیم:
وعن أبي ذر وسلمان قالا: أخذ النبي صلى الله عليه وسلم بيد علي فقال: "إن هذا أول من آمن بي وهذا أول من يصافحني يوم القيامة، وهذا الصديق الأكبر، وهذا فاروق هذه الأمة يفرق بين الحق والباطل، وهذا يعسوب المؤمنين، والمال يعسوب الظالمين".
رواه الطبراني والبزار عن أبي ذر وحده وقال فيه: "أنت أول من آمن بي". وقال فيه: "والمال يعسوب الكفار".
وفيه عمرو بن سعيد المصري وهو ضعيف.
خلاصه معني گفته هیثمی این است که این حدیث که در آن از زبان رسول الله نقل شده که علی هم صدیق است هم فاروق بخاطر بودن عمرو بن سعید مصری در حلقه راویان، حدیث معتبری نیست.
حالا برای محکم کاری نظر چند نفر دیگر را ببینیم
ابن المديني آنرا ضعیف میداند
علامه ابن حجر عسقلانی در کتاب لسان میزان درباره این حدیث مینویسد: این دروغی است که به علی رضی الله عنه نسبت داده اند
البته ابن حبان راوي حدیث،یعنی عباد بن عبدالله اسدی را ثقه میداند !
و الحاكم در المستدرك به اين حديث درجه احادیث بخاری و مسلم را میدهد!!
اما نظر حاکم درباره سند احادیث زیاد معتبر نیست و ذهبی این نظر حاکم را رد میکند و میگوید این حدیث بخاطر بودن عباد بن عبدالله در بین راویان آن، ضعیف است.
شیعه میگوید:
اما در مورد اين روايت، كه در مورد او (عباد بن عبد الله ) اشكال كرده اند بايد گفت كه ابن حبان نام او را در كتاب الثقات خويش برده است و اين به معني توثيق وي است
و اشكال گرفتن علماي ديگر اهل سنت در مورد او، به خاطر ذكر اين روايت و تعدادي ديگر از روايات فضائل امير مومنان علي عليه السلام توسط او است !!!
پاسخ اهل سنت:
این نظر شیعه در حقیقت میزان منطق آنها را نشان میدهد از نظر آنها هر حدیثی که در مدح علی ذکر شود، درست است!! ولو که راوی شیطان باشد!!
و اگر عالمی از علمای اهل سنت حدیثی را بخاطر خرابی سند آن رد کند، از نظر شیعه او دشمن علی است !!
حالا سوال ما این است آیا شیعه ابن حبان را بخاطر اینکه این حدیث را صحیح دانسته دشمن علی نمیداند؟
جواب این است که فقط در این سه خط و فقط در همین یک جمله او را دشمن علی نمیداند!!!! گرنه اگر همین ابن حبان کنار این روایت، حدیثی نیزدر مدح ابوبکر داشته باشد او فورا و خودبخود دشمن علی میشود!!!
این است منطق این مردم !!
من هرگز از گدای که؛در عین تندرستی و داشتن فرصت کار؛ بیکاری را پیشه کرده و گدای میکند، گله ندارم، اما به کار کسانی که به او پول مفت میدهند، معترضم! آن گدا بلاخره منفعتی دارد و سودی میبرد !
به همبن قیاس حیرت من از این روحانیون دروغگو نیست، حیرت و تعجبم از کسانی است که با وجود بر خوردی از عقل سلیم و چشم بینا، باز کورکورانه پیرو این آخوندها هستند.
- 6288 بازدید
- نسخه چاپی