بهره علمای شیعه از علم و دانش!
شبهه شیعه:
اهل سنت، ابوبكر را از پيامبر اكرم بالاتر مى دانند؟ و مى گويند كه زنى نزد پيامبر آمده و گفت خواب ديدم درختى كه در خانه ام هست شكسته، پيامبر فرمود شوهرت مى ميرد.، او ناراحت شد و از محضر حضرت بيرون آمد و در راه ابوبكر را ديد و خواب را براى او تعريف كرد. ابوبكر گفت: شوهرت از سفر باز مى گردد. همانطور هم شد، آن زن روز بعد به عنوان گلايه نزد پيامبر آمد و اعتراض كرد، ناگهان جبرئيل نازل شد و گفت: خدا شرم دارد از اينكه دروغ بر زبان ابوبكر صديق جارى كند، يعنى بر زبان پيامبر دروغ جارى بشود تا مبادا شخصيت ابوبكر زير سؤال برود.
به نقل از كتاب نزهه المجالس
پاسخ اهل سنت:
اولا نزهه المجالس کتاب حدیث نیست و کتاب درجه 3 و 4 ما هم نیست مقام آن در پش کتب ما مثل مقام مجله کیهان بچه ها، است در پیش شیعه ها!
دوما : نویسنده آن کتاب آدم بیسوادی بوده و نمایندگی از اهل سنت ندارد و مردم عادی او را و کتابش را اصلا نمیشناسند
سوما: نویسنده این کتاب در قرن دهم هجری زندگی میکرده است،
مگر در ده قرن پیش از او، ما سخنی درباره ابوبکر نگفته ایم که شیعه نظر او را بعنوان نظر اهل سنت در قرون و اعصار وانمود میکند؟
چهارما: همین یک عیب شیعه را بس که از کتابهای غیر از کتب حدیث ما روایت ها را نقل میکند ، و این حدیثی که با آن چنگ زده، نیز اصلا سند ندارد!! حدیث بی سند را چگونه قبول کنیم؟
پنجما: متن حدیث نیز بسیار رکیک و بی معنی است، زیرا ابوبکر به بهای بی اعتبار شدن رسول الله، راستگو نشان داده شده است.
شیشما: این روایت تعارض دارد با روایات صحیح سندی که رسول الله صلی الله علیه وسلم در آنها، به امت خود دستور داده اند که خواب و رویا را به نیکویی و خوبی تاویل و تعبیر کنند، مثلا همین شکستن درخت باید تاویل نشود به مردن، باید مثلا تاویل خوب شود ، پس این چگونه ممکن است که رسول الله خودشان بر خلاف قاعده ای که وضع کرده اند خواب آن زن را تعبیر نمایند؟ پس روایت دروغ است.
حالا سوال این است که چرا شیعه بخاری و مسلم را رها کرده و احادیث صحیح را رها کرده و به کتابی استناد میکند که نویسنده آن، دانشی از علم حدیث ندارد.
آخوند شیعه در حقیقت، قصد کشف حقیقت را ندارد، هدفش گمراه و سرگردان نگاه داشتن شیعه هاست!
آخوند شیعه خودش هم میداند که هرگز هیچ مذهبی، پاسخگوی اعمال و گفته های تک تک پیروان خود نیست.
حالا سروش خود را شیعه میداند، اما گمان میکند که راه مستقیم یکی نیست بلکه ده ها راه مستقیم داریم ، این که عقید شیعه نیست.
حالا صانعی میگوید مرد نمیتواند بدون اجازه زن اول دوباره عروسی کند، یا زنان مجاهدین خلق در صف نماز کنار مردان میایستند و در همان حال خود را از هر شیعه ای شیعه تر میدانند !
اما اینها دلیل نمیشود که ما مذهب شیعه را مسئول گفتار و کردار آیت الله صانعی و مجاهدین خلق و آقای سروش بدانیم، ما آن سخن را عقیده شیعه میدانیم که در کتابهای مرجع آنها نوشته شده باشد یا اکثریت آنها بدان معتقد باشند
پس چرا آنها سخن یک نویسنده گمنام را عقیده تمامی اهل سنت میدانند؟
در طول تاریخ هیچکس نگفته ابوبکر از پیامبر مقامی بالاتر دارد، و اگر چنین بگوید باید فورا او را وادار به توبه کرد و توبه نکند کافر است
و نویسنده کتاب نزهه المجالس هم نگفته ابوبکر از پیامبربرتر است اینها همه هیاهوی شیعه هاست
حالا جالب اینجاست که چون غلو کننده در حق هرکس غلو میکند، بر همین منوال ،نویسنده سنی مذهب کتاب نزهه المجالس، وقتی به ذکر فضایل علی میپردازد نیز راه غلو را در پیش میگیرد مثلا میگوید:
(قال النبي صلى الله عليه وسلم: و لو اجتمع الناس على حبه لما خلق الله جهنم من أراد أن ينظر إلى آدم في عمله وإلى نوح في فهمه وإلى إبراهيم في حلمه وإلى موسى في زهده وإلى محمد في بهائه فلينظر إلى علي بن أبي طالب)
(وعن النبي صلى الله عليه وسلم قال ما مررت بسماء إلا وأهلها مشتاقون إلى علي ابن أبي طالب)
يعني رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند اگر همه مردم علی را دوست میداشتند جهنم خلق نمیشد!!
و هرکس میخواهد عمل آدم، دانش نوح و بردباری ابراهیم و تقوای موسی و ارزش محمد را ببیند کافیست که به علی نظر کند همه ایها را او یکجا دارد!!
پیامبر فرمود در شب معراج به هرجای آسمان رفتم و به هرکس که برخوردم، او را مشتاق دیدن علی یافتم!!
و دهها حدیث جعلی از این نوع که شیعه همه را قبول دارد و اینجا دیگر شیعه از نویسنده و از اهل سنت انتقاد نمیکند که برعکس این سخن نویسنده را همپایه وحی منزل میداند و در بحث ها ما را حواله میدهد به کتاب نزهه المجالس که خودتان میگویید علی چنین است و علی رضی الله عنه چنان است
و از نویسنده کتاب، با نام دانشمند ارزشمند یاد میکند ، اما اگر همو از ابوبکر تمجید نماید ، او را به باد تمسخر میگیرد
این است بهره علمای شیعه از علم و دانش
- 6118 بازدید
- نسخه چاپی