شیعه میگوید: بدون تفسیر امام معصوم قرآن فهمیده نمی شود!
آیه: «هَذَا بَيَانٌ لِّلنَّاسِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةٌ لِّلْمُتَّقِينَ ( آل عمران:138 ) = اين [قرآن] براى مردم بيانى و براى پرهيزگاران رهنمود و اندرزى است.» علمای شیعه چون دیدند که با اقرار به محرف بودن قرآن تیشه بر ریشه خود میزنند و رابطۀ ناچیز خود را با اسلام قطع میکنند، رویۀ خود را تغییر داده، دست به خدعه زدند و تحریف قرآن را انکار کردند.
از آنجا که قبول کردن این قرآن هم اساس مذهب بی اساسشان را نابود می کند، به شیوه ای دیگر مقاصد خود را دنبال کردند و چون نتوانستند قرآن را تحریف شده معرفی کنند، آمدند و دست به تحریف معنایی قرآن زدند، برای یک آیه معنا های باطنی و ظاهری قائل شدند که اکثراً معنای ظاهری آن با معنای باطنی آن کاملاً متفاوت است!
مخلص مطلب اینکه: تنها تفاوت علمای سلف اهل تشیع با علمای معاصر آنها این است که: علمای قبل عقیده خود را ابراز می کردند ولی علمای عصر ما، نقاب تقیه به صورت زده اند.به قول معروف: خر همان است، پالانش عوض شده!!
یکی از دوستان شیعه میگوید:
مفسران قرآن فقط و فقط مطهرون و پاکان هستند لا یمسه الا المطهرون. کدام یک از ما می توانیم ادعای پاکی بکنیم اصلاً ما کی هستیم که بخواهیم ادعای فهم قرآن را بکنیم علم قرآن در نزد اهل بیت رسول خدا است.
جواب:
این سخن را، عالم نمایان شیعه نیز قبول دارند و میگویند: قرآن دو تفسیر دارد یکی تفسیر ظاهری و دیگری تفسیر باطنی که هر آیه هفتاد بطن دارد و هر آیه در آن واحد میتواند دهها معنی متعارض داشته باشد!
مثلاً در مورد «وَاللَّيْلِ» میگویند: در ظاهر به این معنی است: «قسم به شب» ولی در باطن منظور از شب "عمر" است که امامت حضرت علی را پوشاند!!
کسی نیست به اینها بگوید: مرد حسابی، خدا به "لیل" قسم میخورد و اگر طبق تفسیر شما پیش برویم معنی این می شود: «قسم به عمر!» و قسم خوردن نشان از عظمت آن چیز است، و تا به حال کسی به چیزی پست و بی ارزش قسم نخورده است چه رسد به خدای متعال... قسم های رایج غیر شرعی این دوره همه به جان خود و یا جان مادر و یا به ابا الفضل!! و .... است یعنی عزیزترینها و ملای بیسواد شیعه خواسته برای حضرت عمر عیب بتراشد ولی برعکس فضیلت تراشیده!!
یک نمونه دیگر تفسیر آنها در مورد" وَالتِّينِ وَالزَّيْتُونِ "است که آنها را به حسن و حسین معنی میکنند:
سید ابراهیم بروجردی در تفسیر الجامع میگوید: حضرت صادق علیه السلام فرمود: تاویل تین و زیتون حضرت امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام و طور سینین علی بن ابیطالب علیه السلام و ولایت آنحضرت می باشد که منافقین تکذیب کرده اند آن را و بلد امین پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم است.(تفسیر الجامع به زبان فارسی، ج7 ص 443 _ تهران، انتشارات صدر، چاپ سوم)
و در تفسیر " فرات الکوفی" زیر آیه اینچنین آمده:
محمد بن الفضیل الصیرفی قال: سالت ابا الحسن موسی بن جعفر علیهما السلام عن قول الله تبارک و تعالی: ( والتین و الزیتون ) قال: التین الحسن و الزیتون الحسین.....
(فرات الکوفی ج1 ص 578 زیر آیه 1 سوره " تین " از ابوالقاسم فرات بن ابراهیم _ تهران، چاپ اول و همچنین در تفسیر قمی و تفسیر بحرانی و نور الثقلین و کنز الدقائق و.... نیز آمده است.)
در صورتیکه این سوره قطعاً مکی است و مکارم شیرازی در تفسیر نمونه زیر آیه میگوید: «این سوره در مکه نازل و آیه هذا البلد الامین که در آن سوگند به شهر مکه با اسم اشاره نزدیک یاد شده دلیل بر آن است.»
و در آن زمان نه امام حسنی بوده و نه امام حسینی! اصلاً در آن موقع فاطمه با حضرت علی ازدواج نکرده بود که حسنین بدنیا بیایند!
و همه میدانند معنی لیل =شب و تین = انجیر و زیتون هم که مشخص است.
یا تفسیر بعضی از مفسرین شیعه در مورد این آیه:
«إِنَّ اللَّهَ لاَ يَسْتَحْيِي أَن يَضْرِبَ مَثَلًا مَّا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا (بقره: 26) خداى را از اينكه به پشهاى يا فروتر [يا فراتر] از آن مثل زند شرم نيايد.»
در تفسیر شریف لاهیجی زیر آیه آمده است:
«( بَعُوضَةً) که آن مَثل پشه باشد(فَمَا فَوْقَهَا) پس آنچه بزرگتر از آن باشد مانند مگس و یا عنکبوت.... در حدیث حضرت صادق علیه السلام وارد شده که مراد از"بعوضه" امیر المومنین و از "مافوق " حضرت رسالت پناهی است صلی الله علیه و آله و سلم. »(تفسیر شریف لاهیجی (به فارسی) ج1 ص 24 و تفسیر جامع ( فارسی)، ابراهیم بروجردی، ج1 ص 129 _ تهران)
این تفسیری که مشاهده کردید از امام صادق و امام باقر نقل شده است. که طبق این تفسیر،نعوذ بالله و نعوذ بالله، پشه یعنی حضرت علی و نعوذبالله، عنکبوت و یا چیزی مثل آن یعنی پیامبر!!! (العیاذ بالله)
همه این تفاسیر عجیب و غریب که از روایات کذب ائمه گرفته شده به خاطر آن است که مخ این مفسرین تعطیل بوده است و اگر عقل به زنجیر کشیده شود هر خرافات و اراجیفی عین علم و واقعیت محسوب می شود!
بعد از اینها دلایل برای جواب ایراد شیعه بسیار است:
1- اول اینکه عرب جاهلیت که اکثراً بی سواد بودند چگونه آیات قرآن را درک می کردند ولی کسانی که ادعای علم و عالمی دارند نمی توانند؟! اعراب مکه با یک بار خواندن آن از خود بی خود میشدند و توان مقاومت در برابر آن را نداشتند چنانکه حضرت عمر قبل از اسلامش زمانی که برای اولین بار قرآن را در دست گرفت و خواند: بسم الله الرحمن الرحیم، بی خود شد و صحیفه از دستش افتاد!
چگونه آنها درک می کردند ولی من درک نمی کنم؟
حضرت عمر رضی الله عنه در مورد دورۀ قبل از اسلامش می فرماید:
«شبی قصد باده نوشی کردم ولی دکانهای باده فروشی بسته بود با خود گفتم:بكنار كعبه ميروم و در آنجا چند دور طواف ميكنم، چون به مسجد آمدم رسول خدا صلى الله عليه و آله را ديدم كه رو به شام (بيت المقدس) در جلوى كعبه ايستاده و نماز ميخواند.... با خود گفتم: امشب گوش میدهم تا بشنوم آنچه را محمد میخواند،... خود را پنهان کردم و به قرائت او گوش دادم. کم کم آیات قرآن دلم را نرم کرد و خود به خود اشک از چشمانم سرازیر شد و محبت دین اسلام در دل من داخل شد»
(سیرت ابن هشام ج1 ص 217)
او با یک بار شنیدن آیات قرآن ناخود آگاه اشک از چشمانش سرازیر می شود و معنای قرآن را درک می کند ولی من بدون مشورت با امام معصوم نمی توانم؟
و یا ماجرای جبیر بن عدی که بخاری ح4476 و مسلم نزدیک به هم از او روایت کرده اند که میگوید:
رسول خدا در (نماز) مغرب سوره طور را مي¬خواند، هنگامي كه به آيات زير رسيد:
)أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَيْرِ شَيْءٍ أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ * أَمْ خَلَقُوا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بَل لَّا يُوقِنُونَ * أَمْ عِندَهُمْ خَزَائِنُ رَبِّكَ أَمْ هُمُ الْمُصَيْطِرُونَ( (طور: 35 ـ 37)
« آيا از هيچ خلق شدهاند يا آنكه خودشان خالق [خود] هستند * آيا آسمانها و زمين را [آنان] خلق كردهاند [نه] بلكه يقين ندارند * آيا ذخاير پروردگار تو پيش آنهاستيا ايشان تسلط [تام] دارند »
جبیر میگوید: كاد قلبي أن يطير = «نزديك بود كه قلبم (بدر آيد و) پرواز كند!!»
نمیدانم چگونه "جبیر" بدون مشورت با معصوم معنای آیه را درک کرده که قلبش رابه تکان در آورده ولی ما نمی توانیم قرآن را بفهمیم تا اینکه یک معصوم آن را تاویل کند!
کفار و مشرکین عرب معنای قرآن را درک کردند و با تدبر به آن به اسلام روی آوردند و تحت فرامین آن با هم متحد شدند و سه امپراطوری مصر و روم و ایران را در هم کوبیدند.مشرک و کافر عرب با شنیدن آیات متاثر می شد و دست از خرافات و عقائد پدران خود می کشید ولی اگر او قرآن را نمی فهمید معنی نداشت که آن آیات او را منقلب کند و آیا یک سری معما آنها را از این رو به آن رو کرد؟
2- هیچ کدام از عربها چه مسلمان و یا کافر نگفتند: من این قرآن را نمی فهمم(الا قلیلا)، بلکه آنها از شیوایی و بلاغت آن حیران و در شگفت بودند ولی آخوند شیعه عوام خود را آنقدر نادادن می داند که حتی معنی کلمه زیتون را نمی داند و او باید به آنها بگوید که زیتون یعنی حسین!!!! و این را به عنوان تفسیر امام معصوم به خورد عوام بدهد!
3- خداوند در مورد قرآن می فرماید:
« فَإِنَّمَا يَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِكَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ ( دخان: 58) در حقيقت [قرآن] را به زبان تو (عربی) آسان گردانيديم اميد كه پند پذيرند»
« فَإِنَّمَا يَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِكَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِينَ وَتُنذِرَ بِهِ قَوْمًا لُّدًّا ( مریم: 97) در حقيقت ما اين [قرآن] را به زبان تو(عربی) آسان ساختيم تا پرهيزگاران را بدان نويد و مردم ستيزهجو را بدان بيم دهى. »
خداوند می فرماید: ما قرآن را آسان گردانیدیم ولی شیعه قرآن را کتاب معما می داند و از آن فراریست!
خداوند می فرماید: قرآن را آسان گردانیدیم تا "پند پذیرند"... ولی اگر ما معنی و منظور قرآن را درک نکنیم چگونه می توانیم از آن پند بگیریم؟؟ آری ما باید بدانیم معنی زیتون، حسین است و معنی شب، عمر و معنی نور= ائمه تا در آن صورت بتوانیم پند پذیر باشیم!!
یک تفسیر بسیار ناب و یکی دیگر از شاهکارهای روایات کذب منتسب به امام معصوم را در مورد همین آیه( مریم: 97) ببینید.
شریف لاهیجی این آیه را اینگونه معنی و تفسیر می کند: «جز این نیست که آسان کردیم تقریر محبت و مودت امیر المومنین و ائمه معصومین علیهم السلام را وقتی که در غدیر خم تو را بآن گویا گردانیدیم تا پرهیزکاران و شیعیان را مژده دهی و بیم کنی بنی تیم( قبیله حضرت ابوبکر) و بنی عدی(قبیله عمر) و بنی امیه (قبیله عثمان) را که عداوت اهل بیت نبوت را در دل خود جا داده اند.»
خیلی جالب بود، جالبتر آنکه در اصول کافی روایتی از قول امام صادق به همین معنی موجود است! که شریف لاهیجی نیز آن را ذکر کرده!
(تفسیر شریف لاهیجی به زبان فارسی ج3 ص 46 _ تهران و همینطور تفسیر جامع سید بروجردی و فرات کوفی و تفسیر الصافی و تفسیر البرهان و نور الثقلین و کنز الدقائق و بیان السعاده و..)
این اراجیفات در حالی است که تمامی مفسرین شیعه و سنی متفقند که سوره مریم سوره ای مکی است! و این را نیز نمی دانند که خدا از کسی نمیترسیده و اگر می خواست می توانست مسأله غدیر و یا هر مسأله دیگری را در قرآن به صورت واضح بیان کند.
ولي علت و تنها دلیل آنها برای این تفسیر، وجود یک روایت کذب از ائمه است و به وسیله آن معمای این آیه را کشف می کنند و معنی آیه را صد و هشتاد درجه تغییر می دهند. که هر بی سوادی( آخوند های بی سواد را قلم بگیرید) بی ربط بودن آیه را نسبت به تفسیر آن درک می کند.
4- اگر قرآن محتاج به تفسیر بود (آن هم تفسیرهای بی ربطی چون تفاسیر شیعه) خدایتعالی تفسیری برای آن نازل مینمود، و یا رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم تفسیری بر آن مینوشت و جدای از آن ائمه باید یک تفسیر می نوشتند تا امت نجات پیدا کنند! و همه یک پارچه شوند و بدانند که معنی انجیر، حسن و معنی پشه نعوذ بالله حضرت علی است! ( پناه بر خدا)
چو از قرآن جدا کردند ملّت ... بیاوردند هر کفری به راحت
هزاران سد ره در راه قرآن ... که هر سدی شده نانی و دکّان
مرا این غصّه و غم زار کرده ... که بی دین نام دین ابزار کرده
5- حضرت علی بارها بار در خطبه های خودشان قرآن را کافی خوانده و آن را واضح و روشن معرفی کرده است:
خطبه 176 نهج البلاغه:بدانید که این قرآن همان نصیحتگوئی است که گول نمیزند و رهنمائی است که گمراه نمیکند....... و بدانید که برای احدی پس از قرآن و آشنائی با آن، احتیاجی و کمبودی نمیماند (یعنی به هیچ کتاب و عالمی محتاج نخواهد بود) و برای احدی پیش از قرآن بینیازی نیست (یعنی اگر هزاران کتاب بخوانی بدون قرآن فقیر خواهی بود)، از قرآن شفا بجوئید برای دردهای خود، و بر سختیها، به آن یاری جوئید، زیرا در آن شفاء است از بزرگترین درد و آن کفر و نفاق و گمراهی و ضلالت است. و به برکت قرآن از خدا درخواست کنید، و با بودن قرآن از مخلوق چیزی نخواهید( از غیر خدا نخواهید)، زيرا چيزى كه بندگان به وسيله آن به خدا تقرب جويند محترمتر از قرآن نيست.... از حافظان و پیروان قرآن باشید و او را دلیل و راهنمای خود قرار دهید و از آن پند بخواهید، و عقائدخود را متّهم بدانید و بر قرآن عرضه بدارید و آراء و خود را در قرآن تصفیه کنید.
6- اگر قرآن قابل فهم نباشد در نزد شیعه حدیث به مراتب دشوارتر از قرآن است و از قول ائمه آورده اند:
«إن أمرنا صعب مستصعب» یا « إنّ حديثنا صعب مستصعب» = احادیث ما سخت و دشوار است.
و کلینی بابی با این نام دارد: فيما جاء ان حديثهم صعب مستصعب.
پس بنابراین نه قرآن قابل فهم است و نه احادیث و باید دور دین را قلم کشید و يا از نو بنا کرد، زیرا مدارک و مآخذ آن قابل فهم نیست. و نیت جاعلین این روایات و مروجین این اراجیف نیز همین است که بتوانند هر چیزی که خواستند با تاویل و تفسیر عجیب و غریب آن را به نام دین به خورد عوام الناس بدهند ولی خدا را شکر که خودش دست آن ها را رو کرده و برای کوبیدن این افراد چهار بار مکرٌر در سوره "قمر" قرآن را آسان خوانده است.
« وَلَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِن مُّدَّكِرٍ» (قمر:17 و 22 و 32 و 40)
و قطعاً قرآن را براى پندآموزى آسان كرديم پس آيا پندگيرندهاى هست؟»
7- در جای جای قرآن ما مخاطب قرار گرفتیم حتی بعضی سوره ها با خطاب به ما شروع شده است.
آیات: يَا أَيُّهَا النَّاس.. يَا بَنِي آدَمَ.. يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ... يَا أَيُّهَا الْإِنسَانُ
اینجا خدا به صورت مستقیم با ما صحبت می کند و اگر قرار باشد ما سخن خدا را نفهمیم پس نعوذ بالله خدا کاری لغو انجام داده زیرا مردمی را مخاطب قرار می دهد که معنی سخنانش را نمی دانند و سخنان او بسیار پیچیده و نا مفهوم است!
البته خدا به هیچ وجه کار بیهوده انجام نمی دهد و قرآن نیز کتاب معما نیست و هر شخصی با ضریب هوشی متوسط می تواند آیات آن را بدون تاویل و تفسیر درک کند.
7- خداوند در آیات فراوانی ما را به اندیشیدن در آیات قرآن سفارش می کند.
« أَفَلاَ يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ( نساء: 82) = آيا به آيات قرآن نمىانديشند.
أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ (محمد: 29) = آيا به آيات قرآن نمىانديشند.
أَفَلَمْ يَدَّبَّرُوا الْقَوْلَ(مومنون: 68) =آيا دراين سخن(قرآن) نينديشيدهاند.
وَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ ( بقره: 73) = وآيات خود را به شما مىنماياند باشد كه بينديشيد.
إِنَّا أَنزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَّعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ(یوسف:2) = ما آن را قرآنى عربى نازل كرديم باشد كه بينديشيد.
إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَّعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ( زخرف: 3) = ما آن را قرآنى عربى قرار داديم باشد كه بينديشيد.
كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُون ( نور: 61) = خداوند آيات [خود] را اين گونه براى شما بيان مىكند اميد كه بينديشيد.»
حال اگر ما توانایی درک و فهم این آیات را نداریم چرا خدا از ما میخواهد در آن بیاندیشیم و به علت تفکر نکردن در آیاتش ما را سرزنش می کند. این همه آیه که به تدبر و تعقل در قرآن فرا میخواند، برای کیست؟ آیا همه اینها برای ائمه و آخوندهاست؟
چرا حتی در یک آیه هم نگفته، «قرآن بسیار سخت است» یا «شما به خود فشار نیاورید و در عوض به سخنان آخوندها و روایات گوش کنید» و یا «منتظر بمانید که مهدی تفسیری به شما عرضه خواهد کرد؟؟!!»
آن هم چه تفسیری!! تفسیری که 1200 سال است روی آن کار شده پس باید خیلی کارساز باشد و معنی اصلی خیلی از میوه ها و موجودات را به ما نشان دهد!
8- پیامبر خدا ما را به قرآن فرا میخوانند و میخواهند قرآن را امام خود قرار دهیم.
نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
«إذا التبست عليكم الفتن كقطع الليل المظلم فعليكم بالقرآن .. ومن جعله أمامه قاده إلى الجنة ومن جعله خلفه ساقه إلى النار وهو الدليل يدل على خير سبيل»
یعنی: «هرگاه فتنههای دینی راه را مانند پارههای شب تاریک بر شما مشتبه کرد بر شما باد به قرآن، هر کس آنرا امام و پیشوای خود قرار دهد، قرآن او را به بهشت میبرد و هر که خلاف آنرا گرفت او را به آتش میرساند و قرآن راهنمائی است برای بهترین راه».
(وسائل الشیعه ج6 ص 171 ؛ بحار الانوار ج 89 ص 17 )
رسول خدا فرمودند: «القرآن غنی لا غنی دونه و لا فقر بعده ».
یعنی: «قرآن سبب بینیازی است و پس از قرآن هیچ احتیاجی به چیزی نیست».
(وسائل الشیعه ج6 ص 168 بحار الانوار ج89 ص 19)
بیت: همانا كه قرآن هدايت گر است ... برايت ز هر مكتبي بهتر است.
ولی شیعیان قرآن را مهجور گرفتند و به جای آن مفاتیح الجنان را بر سر خود میگزارند. ولی چرا به این وضع است؟ آیا تا به حال به آن فکر کرده اید؟؟ چرا در حوضه های علمیه اهل تشیع خبری از درس قرآن نیست و هر کس که بگوید: «حسبنا کتاب الله = کتاب خدا ما را کافیست» به او به دید یک مرتد نگاه میکنند ولی در عوض کتاب اصول کافی را کافی می دانند و از قول مهدی همیشه غایبشان نقل می کنند که گفت:«الکافی کاف لشیعتنا = کتاب الکافی برای شیعیان ما کافیست!» آری کلام خدا که خداوند آن را «هُدًى لِلنَّاسِ» خوانده است کافی نیست ولی کتاب الکافی با آن همه روایات کذب کافی است!!
علی خامنه ای به صراحت میگوید:
«جدايي و فاصله گرفتن از قرآن که در حوزههاي علميه مشاهده ميشود و أُنس نگرفتن ما به قرآن مشکلات زيادي در حال و آينده ايجاد ميکند، چون دوري ما از قرآن باعث ميشود تا به کوتاهبيني گرفتار شويم.... و همچنين ميگويد:متأسفانه ما ميتوانيم درسخواندن را شروع کنيم و تا گرفتن مدرک اجتهاد آن را ادامه دهيم بدون آن که حتي يک بار به قرآن مراجعه کنيم! چرا اينطور است؟! چون درسهاي ما بر پايه قرآن نيستند...»
(الحوزه العلميه في فکر الامام الخامنئي ص 100 – 101. به نقل از ربحت الصحابة ولم أخسر آل البيت، ابو خلیفه)
اکنون نیز می بینید که وضع شیعیان به چه شکل است و کار آنها به جایی کشیده شده که هر شرکیاتی را با تاویل و تفسیر ثابت می کنند و آن را مقدس نشان می دهند. طوری که وقتی از یکی از عمامه به سرهای شیعه پرسیدم: «با چه منطقی از اموات طلب حاجت می کنید» گفت:
« شما می توانید کرامات ائمه را منکر شوید چون اقرار به آن به نفع شما نیست! ولی آن درخت را چه می گویید که مردم برای گرفتن حاجت خود به آن میخ می کوبند؟ آن را هم انکار می کنید؟ این نیز یکی از آیات خداست که خدا میگوید: وَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ = وآيات خود را به شما مىنماياند باشد كه بينديشيد !»
آری به راستی که:« کأنهم إئمة الکتاب و لیس الکتاب إمامهم = گویا ایشان إمام و پیشوای قرآنند و قرآن امام ایشان نیست » خطبه 145 نهج البلاغه
التماس دعا
- 9261 بازدید
- نسخه چاپی
دیدگاه ها
سلام سوال
با سلام و روز بخیر و خسته نباشید برای سایت پر محتوا.
چند سوال دارم:
1- فرض را بر این بگذارید که سخن حضرت عمر صحیح باشد می شود از آیات قرآن تعداد رکعات نماز صبح و نحوه خواندن آن را به من نشان دهید؟
2- اگر آیات قرآن به تنهایی برای استفاده کافی است و نیازی به فرد یا افراد دیگری ندارد و با توجه به این نکته که قرآن کلام خدای متعال است: معنا و تفسیر جمله "اطیعوا الله و اطیعو الرسول و اولی الامر منکم " چیست و اولی الامر چه کسانی هستند؟
برادر عزیز اگر نگاهی به
برادر عزیز اگر نگاهی به عنوان بحث داشته باشید میبینید که بحث ما در مورد تفسیر قرآن است و ما به هیچ وجه منکر سنت حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم نیستیم. و اگر لطف کنید و به این آدرس مراجعه کنید http://islamitxt.rr.nu/content/question/547 و نظرات را بخوانید خواهید دید که ما هم با شما موافقیم منتها در مواردی که قرآن صریحاً موضوعی را بیان می کند نیازی به حدیث و تاریخ نداریم.
مثلاً خداوند می فرماید:«وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ لِأَبِيهِ آَزَرَ = و [ياد كن] هنگامى را كه ابراهيم به پدر خود آزر گفت»
در اینجا "آزر" به عنوان پدر ابراهیم معرفی شده ، پس به هیچ وجه کتاب حدیث و تاریخ و روایت نمی تواند معنی این آیه را تغییر دهد، چنانکه اهل تشیع معتقدند آزر پدر ابراهیم نبوده بلکه عموی او بوده ! و این آیه را اینگونه ترجمه می کنند:
(به خاطر بياوريد) هنگامى كه ابراهيم به مربيش (عمويش) آزر گفت.. (تفسیر نمونه زیر آیه)
این یعنی در روز روشن و در زیر نور آفتاب چراغ قوه به دست گرفتن و دنبال چیزی گشتن.
زهي نادان که او خورشيد تابان ... به نور شمع جويد در بيابان
و در مورد تعداد رکعات نیز حرف شما درست است ما نمی توانیم آن را از قرآن در یابیم و این را باید از سنت دریافت کنیم که خدا را شکر شیوۀ صحیح آن به صورت متواتر به ما رسیده است.
*و ن وقتی ما می گوییم کتاب خدا کافی است چیز گزافی نگفته ایم زیرا خود خدا و احادیث حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله نیز چنین می فرمایند .
آیه: «وَهَذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُواْ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ( انعام:155)
و اين خجسته كتابى است كه ما آن را نازل كرديم پس از آن پيروى كنيد و پرهيزگارى نماييد باشد كه مورد رحمت قرار گيريد»
ما هم در مواردی که خدا آیه قطعی نازل کرده، آن را کافی میدانیم و از تمامی فرامین آن اطاعت میکنیم و وقتی فرمود: «أَقِيمُوا الصَّلَاة» بر ما ثابت میشود که بی چون و چرا خواندن نماز فرض است.
در مورد آیۀ « أَطِيعُوا اللّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُم » به آدرس زیر رجوع کنید.
islamitxt.rr.nu/search/node/%D8%A7%D9%88%D9%84%DB%8C%20%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%85%D8%B1
ای آیت حق بی خبران را خبری کن.
سوال خیلی مهم
در جواب جناب: mmshoar
السلام علیکم و رحمة الله و برکاته = و در حقيقت ما براى آنان كتابى آورديم كه آن را از روى دانش روشن و شيوايش ساختهايم و براى گروهى كه ايمان مىآورند هدايت و رحمتى است»
برادر من خداوند قرآن را هدایتگر خوانده و آن را به زبان عربی و در منطقۀ عربستان که اکثراً بی سواد بوده اند نازل کرده ... آیا حتی معنی کلمۀ نماز را نیز نمیتوانیم بفهمیم؟
وَلَقَدْ جِئْنَاهُم بِكِتَابٍ فَصَّلْنَاهُ عَلَى عِلْمٍ هُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ(اعراف:52)
به راستی که اگر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم در این روز در میان مابودند به شما می گفتند:
«يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا (فرقان : 30) = رسول خدا گوید پروردگارا قوم من این قرآن را متروک کرده اند.»
اقیموا الصلاة = نماز را به پا دارید ... من هم همین را می گویم اقیموا ، معنی به پا داشتن میدهد و این مخالف با استنباط ما از این آیۀ نیست.
برادر من به خودتون بیاید ، بالفرض که کلمۀ الصلاة در کتب لغات عربی صد معنی متفاوت داشته باشد... اگر همین کلمه(الصلاة) در روایات ائمه آمد ما از کجا بفهمیم که منظور آن امام از این کلمه چیست؟ به طور کلی صلاة به دو معنی می آید: یا دعا و یا نماز ... اگر امام صادق فرمود: «به صلاة توجه کنید» ما از کجا بفهمیم که منظور ایشون نماز است یا دعا؟؟ و اگر در ادامۀ حدیث خود فرمود:(به صلاة توجه کنید و منظورم از صلاة همان دعاست)بعد از آن یک سوال دیگر پیش می آید و آن هم این است که علمای لغت در معنی کلمۀ دعا چندین کلمه را آورده اند (مثلاً: درخواست کردن ، دعوت کردن،خواندن، نیایش، صدا زدن و ذکر...) حال ما از کجا بفهمیم که این دعا به چه منظور است تا حرف اول ایشان را(صلاة) درک کنیم؟؟
ولی آیات قرآنی خودشان خودشان را تفسیر می کنند و با نگاه کردن به آیات قبل و بعد و دیگر آیات میفهمیم که معنی فلان کلمه در فلان آیه چیست و وقتی گفت: اقیموا الصلاة نمیتوان "صلاة" را به معنی دعا گرفت چون با کلمۀ اقیموا (=به پا دارید)نمیخواند.
یک نمونۀ دیگر از تفسیرهای اهل تشیع در مورد این آیه است:
مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيَانِ * بَيْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَا يَبْغِيَانِ * فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ * يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَالْمَرْجَانُ (الرحمن : 19 – 22 )
دو دريا را [به گونهاى] روان كرد [كه] با هم برخورد كنند *ميان آن دو حد فاصلى است كه به هم تجاوز نمىكنند *پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد *از هر دو [دريا] مرواريد و مرجان برآيد.
اما در تفاسیر شیعه(تقریباً بالاجماع) گفته اند: در تفسیر اهل بیت در مورد این آیه آمده است: دو دریا که یکی شور و تلخ است و دیگری شیرین و گوارا .. یکی از آن دو حضرت علی و دیگری سیدة فاطمه است و برزخ میان آندو حضرت محمد صلی الله علیه وسلم است که مانع در هم آمیختن آنها باهم میشود و لؤلؤ و المرجان نیز حسن و حسین هستند که از آن دو به دنیا آمده اند!!
کسی نیست به آنها بگوید: شما یک دریا را شور و تلخ و دیگری را شیرین و گوارا کردید بنابراین خواسته یا ناخواسته یکی از آن دو جناب را(علی و یا فاطمه را) شور دانستید!! حالا سیدنا علی شور و تلخ بوده ویا سیدة فاطمه؟؟ و از آنجا که شیرینی و شوری با هم در تضاد هستند شما آن دو را متضاد یکدیگر معرفی می کنید! و حضرت محمد صلی الله علیه و آله را سدّی که مانع رسیدن این دو شده است ذکر میکنید در صورتی که همین پیامبر عقد آن دو نفر را خواند و از آن گذشته فرزندان حضرت علی و فاطمه تنها حسن و حسین نیستند بلکه ام کلثوم همسر حضرت عمر و زینب نیز از دختران ایشان هستند. (ضمناً: اگر در تفسیری از تفاسیر اهل سنت به این موضوع اشاره شده بدین معنی نیست که ما به آن معتقدیم بلکه صرف نقل قول بوده وبس)
در پایان از شما میپرسم: معنی کلمۀ زیتون درآیۀ اول سورۀ "التین" چیست؟ و آیا اهل لغت در معنی این آیه اختلاف کرده اند و یا اینکه اگر به برادر و یا خواهر و یا فرزند مهد کودکی خود بگویید: زیتون یعنی حسین(نعوذ بالله) به شما نمی خندد؟؟
ای آیت حق بی خبران را خبری کن.
جواب به عمو صالح
با سلام
1-اصل کلی نماز خواندن است اما نحوه ی آن ازسنت است وآن هم شرایط و مقتضیات
خود را دارد
2- معنی اولی الامر منکم یعنی از ،صاحب نظران ،متخصصین وآگاهان
خودتان پیروی کنید
توضیح اینکه اولی الامر یعنی کسی که در امر وکار مشخصی اولی تر است بنابراین
معانی گسترده ای دارد از طرفی اوالی الامر منکم می رساند که فرد اطاعت شده از
میان شما خودتان مومنین است وفرد خاص وویژه ای نیست
پس در هر زمان ومکانی که فردی مومن واولی در امری مشخص شداز آن پیروی شود
وسلام
پاسخ شیعه به برادر گرامی آقای ابوبکر قشمی
سلام علیکم
ببینید معنی قرآم کریم هم آسان است و هم مشکل ، فهم بعضی از آیات قرآن برای عموم مردم واضح و آشکار است قبول داریم. ولی در بعضی آیات بدون تفکر و تعقل نمی توان صرفا از معنی ظاهری قرآن پی به مقصود آن برد.
مثال: آیه ای از قران وجود دارد که می گوید" هر جا مشرکی را دیدید بکشید و به قتل برسانید". معنای ظاهری کاملا مشخص است. طبق این آیه ما باید تمام مسلمانان شیعه و مسیحیان و تمامی ادیان الهی به غیر از اهل سنت را باید بکشیم. آیا معنای این آیه همین است .آیا اسلام ترویج قتل و کشتار است. اصلا و ابدا.
منظور قرآن مشرکانی بود که قصد اذیت و آزار و کشتار مسلمانان آن زمان را داشتند.
در مورد اینکه "قرآن بدون تفسیر امام فهمیده نمی شود" باید بگویم که
مثال: وقتی درسی در سرکلاس بدون راهنمایی و تفهیم استاد داده شود ، بهتر فهمیده می شود ، یا با راهنمایی استاد.
در این مورد آیه ای در قرآن وجود دارد( آیه 58 سوره دخان ) که می گوید ای پیامبر ما قرآن را توسط تو بر مردم آسان کردیم ، یعنی پیامبر و اهل علم و امامان با هدایت و راهنمایی خود معنی دقیق قران را توضیح می دهند .
والسلام علیکم
در جواب آقا"عبدالعلی"
دوست گرامی
بالفرض اگر فهم قرآن مشکل باشد ... دیگر معنی "زیتون" را همه میدانند و لازم به امام معصوم نیست!
و آیه ای که به عنوان نمونه ذکر کردید نیز کاملاً واضح و روشن است و این آیه"هر جا مشرکین را یافتید بکشید" منظور از مشرکین مشریکنی هستند که پیمان خود را شکستند. و این آیه در سورۀ توبه آیۀ "5" قرار دارد که اگر شکا از آیۀ 2 تا 5 را بخوانید به خوبی معنی آن را می فهمید.
گذشته از آن، ما با توضیح دادن آیه و با شرح دادن آن مخالف نیستیم .. مثلاً اگر خدا گفت : والعصر = قسم به عصر .. اگر کسی ما را در بهتر فهمیدن آیه کمک کند و بگوید : منظور از عصر نماز عصر و یا وقت عصر نیست بلکه منظور از عصر ، زمانه و دوران است . ما با این توضیح کاملاً منطقی مشکلی نداریم ولی تفسیرهای شما که بیشتر به تحریف شبیه است را نمیپسندیم .
آخر به چه منطقی میخواهید ما قبول کنیم که معنی "لیل"، خلیفه دوم، امیرالمومنین عمر است؟؟ و یا معنی زیتون، حضرت حسین رضی الله عنه؟؟
اما در مورد آیۀ 58 سورۀ دخان:
فَإِنَّمَا يَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِكَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ = در حقيقت [قرآن] را به زبان تو آسان گردانيديم اميد كه پند پذيرند.
برادر من این شیوۀ ترجمۀ شما یا ناشی گری بود و یا اشتباه و یا غرض(که امیدوارم اشتباه شده باشد).
و در مورد این آیه اگر فقط به کتب تفاسیر شیعه نظری بیندازیم میبینیم که صد در صد خلاف ادعای شماست.
تفسیر نمونۀ مکارم شیرازی:« با اينكه محتوايش فوق العاده عميق و ابعادش بسيار گسترده است، ساده، روان، همه كس فهم، و قابل استفاده براى همه قشرهاست، مثالهايش زيبا، تشبيهاتش طبيعى و رسا، داستانهاى واقعى و آموزنده، دلائلش روشن و محكم، بيانش ساده و فشرده و پر محتوا، و در عين حال شيرين و جذاب، تا در اعماق قلوب انسانها نفوذ كند، بيخبران را آگاه، و دلهاى آماده را متذكر سازد.
بعضى از مفسران تفسير ديگرى براى اين آيه ذكر كرده اند كه مطابق آن منظور اين است: تو با اينكه درس نخوانده اى به سهولت و راحتى مى توانى اين آيات پر محتوا را كه بيانگر وحى و اعجاز الهى است قرائت كنى. ولى تفسير اول مناسبتر به نظر مى رسد.و در واقع اين آيه شبيه آيه اى است كه در سوره قمر چند بار تكرار شده است: وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ:" ما قرآن را براى تذكر سهل و آسان ساختيم آيا كسى هست كه پند گيرد و متذكر شود"؟.»
در عجبم که آقای مکارم، قرآن را همه کس فهم میدانند ولی در جایی دیگر قرآن را داری ظاهر و باطن میداند!!.... اگر باطن دارد که همه کس فهم نیست و اگر همه کس فهم است پس نباید باطن داشته باشد!
ای آیت حق بی خبران را خبری کن.