پیشگویی پیامبر صلی الله علیه و سلم درباره مسابقه برج سازی بین اعراب

شماره مقاله: 
235
نویسنده: 
محمد باقر سجودى

سخنان پیامبر،(در احادیث) پر از اعجاز است، و این پیشگویی ها بما ثابت میکند، که احادیث نیز سخنان یک انسان عادی نیست بلکه احادیث از سرچشمه زلال وحی آمده اند. حالا یک مورد دیگر از پیشگویی های شگفت انگیز رسول الله: روزی صحابه در محضر رسول نشسته بودند که جبرییل بطور ناشناس و در شکل و شمایلی انسانی وارد شد و از رسول الله سوالاتی کرد و وقتی حضرت جواب میدادند جبرییل میگفت درست است. بعد جبرییل از پیامبر درباره وقت بر پا شدن قیامت سؤال کرد. پیامبر گفت: «لکن سأحدثک عن أشراطها.... إذا تطاول رعاء البهائم فی البنیان، فذاک من أشراطها»
«از وقتش خبر ندارم اما من درباره نشانه‌هاى آن برایت می‌گویم... وقتی چوپان‌ها ساختمان‌های بلند و سر به فلک کشیده بسازند، این از نشانه‌های روز قیامت است»

و در روایت مسلم آمده است «و أن ترى الحفاة العراة العالة رعاء الشاء یتطاولون فی البنیان»
«انسان‌های پا برهنه، لخت، نیازمند و چوپان را می‌بینی ساختمان‌های چند طبقه و بلند می‌سازند».
و نشانه دیگر این است که کنیز ارباب خود را میزاید،
همانطور که در اینجا http://www.islamtxt.net/content/article/571 ثابت کردیم منظور رسول الله از اینکه کنیز ارباب خود را میزاید این نبود که بچه ارباب از کنیز زاییده میشود چون این نشانه در زمان خود رسول الله هم بود .
و همینطور مسلما منظور رسول الله از مسابقه و تفاخر در بالا بردن ارتفاع ساختمانها، همین ساختمانهای دو طبقه و سه یا چهار طبقه نبود چون این پیش مردم آن زمان معروف بود، و این همیشه بوده که مردمی پابرهنه و چوپان یک شبه پولدارشدند قبل از رسول الله هم بودند
پس منظور چیز دیگری بود
اینجا هم باید دنبال معنی حقیقی بگردییم
این نوشته شاید بما کمک کندکه منظور رسول را بهتر درک کنیم:
آسمانخراش و برج سازی محصول تکنولوژی جدید است مواد جدید ساختمانی به بشر این توانایی را داده که ساختمانهای غول قامتی بسازد.
این برج سازی در شهرهای بزرگ معمول است ارزش قطعات زمین در بازارهای شهرهای بزرگ به علت رونق بازار و بعلت ازدحام جمعیت، از طلا گران تر میشوند و صاحبان این زمین¬ها به این فکر میافتند که به طول ساختمان بیافزایند تا زمین بیشتری در اختیارشان باشد و بیشتر سود ببرند.
به همین دلیل است که میبینیم در اطراف حرم مکه و مدینه به طول ساختمانها هر سال افزوده میشود چرا چون چاره دیگری نیست ازدحام زیاد است و مردم میخواهند نزدیک حرم باشند حرم را که نمیتوانند به جایی دیگر ببرند.
و همین دلیل است که میبینیم در مناطقی از شهر نیویورک و شیکاگو (نه در همه محله هایش) برج های بزرگ و آسمان خراشها ساخته شده است.
ولی هیچ آمریکایی حاضر نیست برود در در صحرای تکزاس یا آلاسکا ساختمان صد طبقه بسازد! چرا؟ چون نیازی نیست، چون بازده ندارد، چون انگیزه ندارد.چون ضرر میکند.
پس منظور از حدیث تا حدودی این ساختمانهای آمریکایی نیست.
در حدیث، انگیزه این بنا سازی مسابقه و فخر فروشی بیان شده نه سودجویی اقتصادی.

حافظ ابن حجر هم همین معنی را از حدیث دریافته او در شرح این جمله :
«حتى یتطاول الناس فی البنیان» «روز قیامت نمی‌آید.... تا وقتی که مردم ساختمان‌های بلند و چند طبقه بسازند»
ابن حجر میگوید:
«یعنی هر کس خانه‌ای می‌سازد می‌خواهد ارتفاعش از خانه دیگری بلندتر باشد.
پس منظور از حدیث مردمی نیستند که بخاطر نیاز بازار در مانهاتان نیویورک یا بازار تهران برج میسازند! زیرا انگیزه آنها فخر فروشی نیست انگیزه آنها کسب سود است. پس منظور کیست؟
آیا حدیث دیگری داریم که بما کمک کند تا منظور رسول الله را بهتر دریایم؟
خوشبختانه بله در مسند احمد حدیث صحیحی داریم که میگوید ابن عباس از رسول الله درباره این حدیث توضیح خواست.
عبدالله بن عباس گفت: ای پیامبر خدا این چوپان‌های پا برهنه گرسنه و نیازمند چه کسانی هستند؟ پیامبر فرمودند: اعراب!
پس بنا بر پیشگویی حدیث این اعراب بیابانگرد هستند که در برج سازی مسابقه خواهند گذاشت.
این مسابقه را دبی شروع کرد¬ در سرزمین وسیع امارات با آن جمعیت کم، دبی بزرگترین آسمانخراش دنیا را فقط به نیت فخر فروشی ساخت.
آسمان خراشهای جهان ده متر بیست متر بلند تر از آسمان خراش قبلی بلندتر میشدند و مقام اولی را از هم دیگر میربودند،اما دبی برای محکم کاری 310 متر آسمانخراشش را بزرگتر ساخت تا کسی قادر به رقابت نباشد!
آسمانخراشهای دنیا به خاطر نیازهای زمان ساخته شدند نه رقابت.
مثلا وقتی تایوان بزرگترین ساختمان دنیا را ساخت چین که رقیب تایوان است و ادعای مالکیت بر آن را دارد نگفت من سرزمین مادر هستم و باید بلند تر بسازم و جالب اینکه چین بعدش آسمانخراش عظیمی ساخت اما طول این ساختمان را (با وجود توانایی در ساختن) بزرگتر از رقیبش نکرد بلکه بر اساس نیاز خودش ساخت، در حالیکه براحتی میتوانست اینکار را انجام دهد!

شما طول بزرگترین ساختمان جهان (بعد از برج دبی) را ببینید:
بزرگترین برج در سال 2003 در تایوان ساخته شد و طول آن 509 متر است چند سال بعد، چین مرکز مالی جهانی را ساخت اما طول آن 492 متر است یعنی فقط 17 متر کوچکتر از برج تایوان !!
پس آشکار شد آنها با هم رقابت یا فخر فروشی نمیکنند، و الا چین براحتی میتوانست 20 متر به درازی این ساختمان بیافزاید.
پس حدیث بر چین و تایوان و آمریکا و غیره تطبیق نیست چون آنها مسابقه نمیدهند آنها دارند بر اساس نیاز میسازند.
در این میان فقط اهل امارات هستند که از سال 1996 مسابقه برج سازی را شروع کردند، در حالیکه نیاز مبرمی به آن نداشتند، این مسابقه اول بی سرو صدا در بین خودشان شروع شد، بعد رقابت را به سطح جهان گسترش دادند، و ناگهان برجی بزرگتر از همه برجهای دنیا ساختند و برای محکم کاری 310 متر بلندتر ساختند در حالیکه نیازی به آن نداشتند.
همه جای دنیا اول بازار بوجود میاید بعد از تنگی جا و رونق بازار به میزان طول ساختمانها افزوده میشود اما در دبی اول برج عظیم ساخته شد بعد قرار است بازار درست کنند، بعد از 11 سپتامبر و خراب شدن دو آسمانخراش شاید غربیان دیگر آسمانخراش نسازند زیرا مردم دوست ندارند در آنها بنشینند، اما اعراب در دبی به این اعتنا نکردند و برج سازی را با شوق تمام انجام دادند، در حالیکه مشتری هم ندارند!
حالا سوال این است که آیا منظور حدیث پیامبر همین سازندگان اماراتی هستند ؟
حدیث از اعراب بیابانگرد صحبت میکند و امارات فقط 37 سال پیش وجود آمد قبل از آن مستعمره انگلستان بود و نفتش را و ثروتش را انگلیس میبرد و مردم هیچ چیز نداشتند و در بیابانهای بی آب¬ و علف زندگی بسیار سختی داشتند و چوپانهای فقیر بودند.¬ خیلی از مردم آنروز امارات امروز زنده هستند و آن دوران فقر و برهنگی را بیاد دارند، هرچند که امروز مالک آسمانخراشها شده اند. (مسابقه برج سازی از 14 سال قبل شروع شد)
پس حدیث از دو لحاظ بر اماراتی ها تطبیق دارد
اول آنکه آنها 23 سال قبل از مسابقه چوپان ها بودند
دوم اینکه ساختمانها را برای تفاخر میسازند
و دیدیم که استقبالی هم از اتاقهای این برج نشد، چون بازده اقتصادی ندارد.
و یک ماه بعد از اینکه برج 828 متری خلیفه در دبی افتتاح شد، ولید بن طلال شاهزاده سعودی که تابعیت لبنان را دارد اعلام کرد که قصد دارد در شهر جده برجی بطول یک کیلومتر( 1000 متر ) بسازد!
حرف این مرد را باید جدی بگیریم چون او از میلیاردر های طراز اول دنیاست و توانایی به کرسی نشاندن حرف خود را دارد.

طبعا کسی که عربستان را دیده، میداند که آن سرزمین پهناور چیزی که زیاد دارد زمین است و چیزی که کم دارد جمعیت است!
و کسی که جده را دیده نیز میداند که این شهر هیچ نیازی ندارد که مردم برای کار و زندگی بر سر یک دیگر بنشینند! شهر جده نه کشش اقتصادی دارد، و نه زمین کم دارد .
پس نیت از ساختمان سازی، فقط مساله مسابقه و تفاخر است. و این مسابقه و فخر فروشی بین بعضی از اعراب ادامه خواهد یافت و این از نشانه های قیامت است.

دیدگاه ها

تصویر پروفایل eslami

سلام

بگو به شما نمیگويم گنجينه‏هاى خدا نزد من است و غيب نيز نمیدانم و به شما نمیگويم كه من فرشته‏ام جز آنچه را كه به سوى من وحى مى‏شود پيروى نمى‏كنم بگو آيا نابينا و بينا يكسان است آيا تفكر نمى‏كنيد

(۵۰انعام

از شما خواهشمندم پیشگویی های شاه نعمت الله ولی را هم که یک علی پرست بود را مطالعه فرمایید

 

سلام علیکم آیا این آیه را

سلام علیکم

آیا این آیه را ندیدید؟


عَالِمُ الْغَیبِ فَلَا یظْهِرُ عَلَى غَیبِهِ أَحَدًا«  ِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ....

 اما پیشگویی شاه نعمت الله ولی افسانه است  و  من قبول ندارم .....لطفا اثبات کنید

تصویر پروفایل eslami

سلام

با سلام

 

پس این دو تناقض را چگونه پاسخگو هستید؟

 

 و علیکم

 و علیکم سلام                  

تضادی نیست، هر دو آیه غیب نداستن رسول الله یک استثناء دارد
محمد غیب نمیداند مگر آن غیبی که بواسطه وحی بر او نمایاندیم
 مثلا این آیه را ببینید:
ذَلِكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَیبِ نُوحِیهِ إِلَیكَ
پس غیب نمیداند الا آن غیبی را که الله بر او وحی کرده
و حالا
غیب در  وحی قرانی هر دوی ما قبول داریم  مانند پیشگویی پیروزی رومی ها  بر فارسی ها
و غیب در وحی غیر قرانی را شما قبول ندارید! پس  تحقق یافتن صد پیشگویی در حدیث را چگونه توجیه میکنید؟!
در صحیح بخاری آمده حضرت محمد وقتی به مدینه آمدند دیدند مردم شاخه درختان نر خرما را بر  درخت ماده میزنند  رسول الله گفتند فایده ندارد مردم عمل تلقیح را رها کردند محصول آن سال کم شد گفتند یا رسول الله کم شد!! فرمود شما در باره امور دنیایتان بهتر از من میدانید و من هم بشرم و رایی میدهم اما اگر گفتم از طرف الله است پس راست میگوییم در غیر این صورت بشرم و رایم مثل رای شماست
پس ما فرق دو سخن رسول الله را میدانیم
تحقق صد درصد پیشگویی های پیامبر آیا نباید مرا وادارد تا بپذیریم که این گفته های یک انسان عادی نیست ! بلکه حدبث صحیح هم ریشه در وحی دارد ؟

تصویر پروفایل eslami

با سلام آیا وحی غیر از قران

با سلام

آیا وحی غیر از قران است

  عليكم سلام قران وحیی است که

 

عليكم سلام
قران وحیی است که بی کم و کاست بما رسیده  هیچ چیز برابر آن نیست. کلام الله است  و برتر ین است و دادگاه عالی .....
اما حدیث صحیح هم نوعی وحی است  و جایگاه خود را دارد
از قران ادعای خود را ثابت میکنم:
هیچکس شک ندارد که قران بترتیب فعلی نازل نشده ، بلکه ترتیب فعلی دستور پیامبر است و ترتیب نزولی آیات بشکل دیگر است
حالا سوال این است. آیا این ترتیب قران گرفتن آیات و سورها و شماره آیات بر اساس دستور وحی بوده یا با صلاح دید پیامبر بوده است ؟
اگر بگویید بر اساس وحی بوده، پس ناچارید قبول کنید غیر از قران هم وحی داریم ( وحی در چگونگی ترتیب سوره ها و آیات  قران }
و اگر بگویید تصمیم شخصی پیامبر بوده، که  این ناممکن است! زیرا در ترتیب سور و آیات معجزات عظیمی میبینیم که نمیتواند کار بشر  باشد

تصویر پروفایل eslami

نزول قران

با سلام

اینکه می گویند قران دوبار بر پیامبر نازل شد یکبار تدریجی وبار دیگر یکدفعه نازل شد خود دلیلی است برای اینکه پیامبر  ترتیب آیات را میدانست ودلیل آنهم زمانی بود که پیامبر وقتی آیات بر او نازل می شد می خواست دنباله آنها را بخواند که خداوند اورا منع می کرد ومی فرمود شتاب نکن 

یا آیات دیگری مثل ما آن را در شب قدر نازل کردیم .....ماه رمضان ماهی است که در آن قران نازل شد

همه اینها دلایلی است که قران یکدفعه هم نازل شده است پس ترتیب آیات طبق یکدفعه نازل شدنش بر پیامبر مبرهن بوده است ما جز قران وحی دیگری نداریم قرانی که یکبار بصورت کامل درماه رمضان نازل شد ونزول تدریجی قران که به مناسبتهای گوناگون بر پیامبر نازل شده بود