نمونههایی از اعمال سلیقهایی شیعه در تفسیر آیات و پاسخ به آنها (1)
شیعه برای ادعای باطل تهمت ارتداد به صحابه از آیه 143-144 سورة آل عمران استدلال میکند که می فرماید: (وَلَقَدْ كُنتُمْ تَمَنَّوْنَ الْمَوْتَ مِن قَبْلِ أَن تَلْقَوْهُ فَقَدْ رَأَيْتُمُوهُ وَأَنتُمْ تَنظُرُونَ (143) وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ وَمَن يَنقَلِبْ عَلَى عَقِبَيْهِ فَلَن يَضُرَّ اللَّـهَ شَيْئًا وَسَيَجْزِی اللَّـهُ الشَّاكِرِینَ).
شما كه تمنّای مرگ (و شهادت در راه خدا) را داشتید پیش از آن كه با آن روبرو شوید، (هماینك در میدان نبرد اُحُد آمادهاید و با شهادت یاران) مرگ را میبینید و شما بدان مینگرید، محمّد جز پیغمبری نیست و پیش از او پیغمبرانی بوده و رفتهاند؛ آیا اگر او (در جنگ اُحُد كشته میشد، یا مثل هر انسان دیگری وقتی) بمیرد یا كشته شود، آیا به عقب برمیگردید (و با مرگ او اسلام را رها میسازید و به كفر و بتپرستی بازگشت میكنید) و هركس به عقب بازگردد (و ایمان را رها كرده و كفر را برگزیند) هرگز كوچكترین زیانی به خدا نمیرساند، (بلكه به خود ضرر میزند) و خدا به سپاسگزاران پاداش خواهد داد.
آنها مدعی هستند که این آیه به ارتداد و از دین برگشتن اکثریت صحابه تصریح میکند و نیز چنین میرساند که جز تعداد انگشتشماری بر دین خود ثابت قدم نماندند! به ادعای رافضیها تنها تعدادی معدود اسلام خود را رها نکردند، که از شاکران بودند و شاکران و سپاسگذاران هم جز تعداد اندکی نیستند، همانگونه که خداوند متعال فرمود: (وَقَلِیلٌ مِّنْ عِبَادِيَ الشَّكُورُ) (سبأ /13): (اندكی از بندگانم سپاسگزارند).
خلاصه مهم این است که این آیه ارتداد و عقبنشینی مستقیم صحابه را مورد هدف قرار میدهد، آنان که در مدینه با رسول خدا زندگی می کردند و به این که آنها پس از وفات رسول خدا صلی الله علیه وسلم بلافاصله از دین برگشتند [1]، اشاره میکند. آنها این آیه را به ماجرای سقیفه?ی بنی ساعده، یعنی هنگامیکه صحابه ی بزرگوار ابوبکر صدیق را انتخاب کردهاند، ارجاع دادهاند.
ما بصورت زیر به این دروغ بزرگ پاسخ خواهیم داد:
طبری در تفسیرش با سند خود از ضحاک روایت کرده که در مورد آیه?ی فوق فرمود: روزی که مردم اطراف پیامبر صلی الله علیه وسلم را خالی کردند و گریختند، بالای ابروان پیامبر صلی الله علیه وسلم زخمی شد و دندانهای رباعیش شکسته شد، افرادی متردّد، بیماردل و منافق گفتند: محمد کشته شد، پس به دین اوّل خود بازگردید! و این آیه که می فرماید: (أَفَإِن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ ) در رابطه با این مسأله است[2]. از ابن جریر روایت شده که گفت: وقتی که مردم از پیامبر صلی الله علیه وسلم گریختند، بیماردلان، شکاکان و منافقان گفتند: واقعاً محمد صلی الله علیه وسلم کشته شده است پس به دین اولتان برگردید آنگاه آیه فوق نازل شد[3].
بنابراین منظور از به عقب برگشتن موجود در آیه، همان گفته?ی منافقان است، آن هنگام که در بین مردم شایع شد که پیامبر صلی الله علیه وسلم کشته شد. این آیه در مورد کسانی نبوده که بعد از وفات پیامبر صلی الله علیه وسلم ارتداد یافتند، اگرچه علیه آنان هم حجّت است. ولی با این وجود اگر پیرامون آن مرتدان بعد از وفات پیامبر صلی الله علیه وسلم میبود، واضحترین دلیل بر بیگناهی و برائت صحابه پیامبر صلی الله علیه وسلم میبود، زیرا آنها همان کسانی بودند که بعد از وفات پیامبر با مرتدان جنگیدند و خداوند متعال دینش را بوسیله آنها ظفرمند ساخت. با نبرد صحابه علیه مرتدان، آنها را خوار و ذلیل ساختند، در نتیجه عدهای از آنها به آغوش اسلام بازگشتند و عدهای دیگر هم بر سر ارتداد خود هلاک شدند. فضیلت و برجستگی ابوبکر صدیق بوسیله نبرد و مبارزه با آنها نمایان شد[4]،
به همین خاطر از علی رضی الله عنه با روایت صحیح ثابت شده که درباره ی این آیه که می فرماید:
(وَسَيَجْزِی اللَّـهُ الشَّاكِرِینَ) (آل عمران / 144) همواره میگفت: منظور ابوبکر و یارانش هستند که بر دین اسلام ثابتقدم ماندند [5]. همواره میگفت: ابوبکر امین، پیشقراول شاکران و امین دوستان و محبوبان خداوند متعال است و از همه آنها بیشتر شکر و سپاس خداوند متعال را بجای میآورد و بیش از همه محبوب خداوند متعال بود! [6]
جنگ اُحُد، دارای شرایط و حالات مخصوص بود، و به خاطر مراعات همان شرایط و ظروف و موقعیتها بود که آیات مزبور در سوره ی آل عمران نازل شدند لذا استدلال به این آیه برای وقایع حوادث سقیفیه ?یا جنگ جمل، خالی از تعجب و اعمال سلیقه نیست و به هیچ وجه با روش علمی و منطقی سر و کار ندارد. گذشته از این، این آیه بعنوان یکی از بزرگترین دلایل برای ایمان باشکوه ابوبکر صدّیق و کاردانی و بکار بستن تاکتیک جنگی او در راستای دفاع از دین خداوند متعال محسوب میشود! زیرا دیدگاه ثابت و استوار او در روزی که پیامبر صلی الله علیه وسلم وفات یافت، بهترین دلیل بر این مدعاست - روزی که مردم بر اثر از دست دادن پیامبر صلی الله علیه وسلم سست و ضعف شده بودند - استوار ایستاد و خطاب به مردم گفت: خداوند متعال میفرماید: (إِنَّكَ مَيِّتٌ وَإِنَّهُم مَّيِّتُونَ) (زمر/30): (ای محمّد تو هم میمیری، و همه آنان میمیرند).
و میفرماید: (وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ وَمَن يَنقَلِبْ عَلَى عَقِبَيْهِ فَلَن يَضُرَّ اللَّـهَ شَيْئًا وَسَيَجْزِی اللَّـهُ الشَّاكِرِینَ). (آل عمران / 144)
پس هر کس خداوند متعال را عبادت و بندگی کرده است، خداوند متعال زنده است و نمیمیرد و هر کس محمّد را عبادت و بندگی میکرد در واقع محمّد وفات یافته است.[7]
دیدگاه قاطع و کوبنده وی در برابر کسانی که به عقب برگشته، ایمان را با کفر عوض کردند و دنبال مسلمیه ی کذاب، سجاح، طلیحه بن خولید، اسود عنسی و امثال آنها افتادند و در برابر کسانی که گفتند: نماز میخوانیم ولی زکات نمیدهیم، ... در نتیجه آنها با تمایل و خواسته ی شخصی خود شعایر و مراسم (عبادی) اسلام را حذف کردند... شگفتیترین و جالبترین نمونه است که بر عظمت ابوبکر صدّیق و صحابه و علاقمندی آنها به دین دلالت میکند[8]. این در حالی است که امیرالمؤمنین علی همواره در کنار خلیفه ی راشد و صدیق برای جهاد و مبارزه با مرتدان و مانعان زکات ایستاده است.
امّا تیجانی، شرف الدین موسوی، فلان و فلان از سران امامیه پیرامون قضیه مانعین زکات وزوز کرده و میکوشند آنها را بیگناه و بیتقصیر جلوه دهند و در عین حال، ابوبکر صدّیق و یارانش را به اباطیل و ارتداد متهم سازند! واقعاً این چه انحراف و گمراهی بزرگی است که آقایان شیعه بر زبان میآورند، آن هنگام که انگشت اتهام را بسوی اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و سلم دراز میکنند و از کسانی که بخاطر سربلندی اسلام در راه خدا جهاد کردهاند، نمادهایی برای کفر و ارتداد و نفاق قرار میدهند؟! پس جای تعجب نیست که میبینیم امام جعفر بن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب تا چهاندازه حضرت ابوبکر را مورد احترام و بزرگداشت قرار میدهد! اربلی در کتاب "کشف الغمة فی معرفة الائمة " از عروه بن عبدالله روایت میکند که گفت: در رابطه با حکم زیورآلات روی شمشیرها از ابوجعفر محمد بن علی سؤال کردم، گفت: اشکالی ندارد، زیرا ابوبکر صدیق شمشیرش را آراسته است! گفتم: میگویی صدیق
گفت: آری صدیق، هر کس به او نگوید صدیق، خداوند متعال هیچ قول و گفته ای را در دنیا و آخرت برای او راست نمیگرداند.[9]
خدا رحمت کند امام جعفر را و خدا رحمت کند سخنان او را که نوشتهها و نشریههای دیروز آنها را در خود پیچیدند و قلب و وجدانهای امروز آن سخنان را بازگو نمی?کنند! [10]
*******************************************
1- آنگاه هدایت شدم، تیجانی ص 115، 114.
2- تفسیر طبری (3/458).
3- تفسیر طبری (3/458).
4- الانتصار للصحب و الآل، ص 322.
5- تفسیر طبری (3/455).
6- تفسیر طبری (3/455).
7- بخاری، فضایل الصحابه، شماره (3668).
8- ثمّ أبصرت الحقیقة، ص 302.
9- کشف الغمّة (2/147)
10- ثمّ أبصرت الحقیقة، ص 304.
- 6300 بازدید
- نسخه چاپی
دیدگاه ها
عدالت صحابه
با عرض سلام:
در شان نزول ایه اول فرمودید که مربوط به فرار در جنگ احد بوده است نکته ای که فرمودید صحیح است ولی در همان نقل اسامی فراریان جنگ احد در حالیکه پیامبر و امیر المومنین مجروح و زخمی در میدان جنگ در محاصره کفار بودند اکثریت همین صحابه فرار کردند و پیامبر را تنها گذاشتند حتی بعضی از همین صحابه کرام که حضرتعالی با تلاش بسیار سعی در تبرئه ایشان دارید بتهای خود را که مخفی کرده بودن تا به کفار نشان بدهند و بگویند که واقعا ایمان نیاورده بودند اگر با دقت در اسمامی ایشان دقت بفرمایید اسامی جالبی را بین انها پیدا میکنید
ولی سوال جدی بنده ا شما این است چرا در نقل مطالب تاریخی سانسور میکنید ایا میل دارید مطلبی را خلاف واقع جلوه دهید در حالیکه مطالب تاریخی است و قطعا بنده و شما در ان دخیل نبوده ایم لطف بفرمایید به نقل از منبع اهل سنت لیست فراریان جنگ احد را اعلام بفرمایید