مفهوم امامت از دیدگاه قرآن، و اوهام شيعه (2)
امامت موروثی نیست *در شریعت مقدس اسلام امامت موروثی نیست و تعیین آن بر اساس فرهنگ جامعه است که بر چه مبنایی حاضر به انتخاب امام شوند. میبینیم که به تصریح قرآن امامت موروثی نیست چنانچه اولین امام شیعیان که علی رضی الله عنه است آیا امامت را از چه کسی به ارث برد؟
خداوند در سوره بقره آیه 124 چنین میفرماید: (وَإِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ ۖ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي ۖ قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ)ترجمه: و چون ابراهيم را پروردگارش با كلماتى بيازمود، و وى آن همه را به انجام رسانيد، [خدا به او] فرمود: «من تو را پيشواى مردم قرار دادم.» [ابراهيم] پرسيد: «از دودمانم [چطور]؟» فرمود: «پيمان من به بيدادگران نمىرسد.»
با توجه به آیه فوق چند نکته مهم قابل توجه است که نظر شما را به آن جلب میکنیم:
1-امام می باید از ناحیه آیات قرآن و احکام الهی امتحان و آزمایش شود به دلیل (إِذِ ابْتَلَى)
2-امام باید آزمون توحید را کامل و تمام عیار انجام دهد به دلیل (فَأَتَمَّهُنَّ)
3-امامت موروثی نیست زیرا برای ذریه خود هم سئوال می کند که آیا وراثت نصیب آنها میشود که خداوند قاطعانه جواب منفی میدهد.
4-امامت تعهد خدایی است امام باید با خداوند پیمان ببندد که می فرماید: (لاَ ینَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ)
علی در نهج البلاغه خطبه 172 چنین می فرماید:
5-" أَیهَا النَّاسُ إِنَّ أَحَقَّ النَّاسِ بِهَذَا الْأَمْرِ أَقْوَاهُمْ عَلَیهِ وَ أَعْلَمُهُمْ بِأَمْرِ اللَّهِ فِیهِ فَإِنْ شَغَبَ شَاغِبٌ اسْتُعْتِبَ فَإِنْ أَبَى قُوتِلَ وَ لَعَمْرِی لَئِنْ كَانَتِ الْإِمَامَةُ لَا تَنْعَقِدُ حَتَّى تَحْضُرَهَا عَامَّةُ النَّاسِ فَمَا إِلَى ذَلِكَ سَبِیلٌ وَ لَكِنْ أَهْلُهَا یحْكُمُونَ عَلَى مَنْ غَابَ عَنْهَا ثُمَّ لَیسَ لِلشَّاهِدِ أَنْ یرْجِعَ وَ لَا لِلْغَائِبِ أَنْ یخْتَارَ "
ترجمه: ای مردم، سزاوارترین اشخاص به خلافت آن کسی است که در تحقق حکومت نیرومند تر و در آگاهی از فرمان خدا داناتر باشد تا اگر آشوب گری به فتنه انگیزی برخیزد به حق باز گردانده شود و اگر سرباز زد با او مبارزه شود به جانم سوگند اگر شرط انتخاب رهبر حضور تمامی مردم باشد هرگز راهی برای تحقق آن وجود نخواهد داشت بلکه آگاهان دارای صلاحیت ورای و اهل حل و عقد رهبر و امام را انتخاب می کنند و عمل آنها نسبت به دیگر مسلمانان نافذ است آنگاه نه حاضران بیعت کنند ه حق تجدید نظر دارند و نه آنان که در انتخابات حضور نداشتند حق انتخابی دیگر را خواهند داشت.
مطالب مستفاد از خطبه على رضى الله عنه:
1-همه مردم حق انتخاب شدن دارند و شایسته ترین آنها از حق بیشتری برخوردارند به دلیل (أَحَقَّ النَّاسِ).
2-امام و رهبر باید قویترین مردم باشد هم از نظر تدبیرو هم جسمی و اعلم به احکام الهی.
3-اعضای شورای منتخب مردم امام را تعیین می کنند.
4-کسانی که رأی نداده اند حق اعتراض ندارند.
5-انتخاب کنندگان نباید به رای خود پشت کنند.
نتیجه: کسانیکه مسئله شورای تعیین امام را رد کنند در واقع با منطق علی مخالفت میکنند.
شرایط امامت
اینک شرایط انتخاب امام را از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه مورد بررسی قرار دهیم.
خداوند در سوره بقره آیه 247 شرایط امامت را اینگونه بیان میدارد: " قَالَ إِنَّ اللَّـهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللَّـهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَن يَشَاءُ وَاللَّـهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ" (گفت: «در حقيقت، خدا او را بر شما برترى داده، و او را در دانش و [نيروى] بدنى بر شما برترى بخشيده است، و خداوند پادشاهى خود را به هر كس كه بخواهد مىدهد، و خدا گشايشگر داناست.»).
قرآن کریم کسی را شایسته رهبری می داند که از نظر علمی و جسمی برتر از دیگران باشد.
در سوره نساء آیه 34 می فرماید: ( الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء) و به امامت مردان بر زنان اشاره می کند. که این برتری در انجام مسئولیتهاست نه برتری ذاتی.
کسی که رهبری امت اسلام را به عهده دارد باید در همه شئون جلو دار باشد و این مهم به عهده مردان است.
هنگامی که حضرت سلیمان بارگاه قدرت ملکه سبأ را خواست و در سوره نمل آیه 38 فرمود: (قَالَ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَيُّكُمْ يَأْتِينِي بِعَرْشِهَا قَبْلَ أَن يَأْتُونِي مُسْلِمِينَ ﴿٣٨﴾ قَالَ عِفْرِيتٌ مِّنَ الْجِنِّ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن تَقُومَ مِن مَّقَامِكَ ۖ وَإِنِّي عَلَيْهِ لَقَوِيٌّ أَمِينٌ) [سپس] گفت: «اى سران [كشور] كدام يك از شما تخت او را -پيش از آنكه مطيعانه نزد من آيند- براى من مىآورد؟» (٣٨) عفريتى از جن گفت: «من آن را پيش از آنكه از مجلس خود برخيزى براى تو مىآورم و بر اين [كار] سخت توانا و مورد اعتمادم.»
و دو شاخصه مهم را در مورد خود ذکر می کند : 1- امانتداری 2- قدرت جسمی و فکری
حضرت علی در خطبه 173 خصوصیات امام را اینگونه توضیح می دهد که این خطبه در بخش قبلی آورده شده.
در خطبه امیر المومنین نکات دقیق و مهمی مطرح گردیده که به آنها اشاره میکنیم:
1-امام انتخابی است.
2-امام انتخاب را حق همه مردم می داند " احق افعل التفضیل " است همه حق دارند
3-همه مردم حق کاندیداتوری دارند اما شایسته ترین آنها واجد شرایط ذکر شده امامت امت را دارد.
4-آن کس که در خانه می نشیند و در خفا و عزلت زندگی می کند نمی تواند امام باشد. امام کسی است که در پیشاپیش مردم حضور عینی داشته باشد.
و باز هم تاکید علی رضی الله عنه بر انتخابی بودن امام و رهبر از طرف مردم است. خشنودی خداوند در انتخاب مردم است.
تعیین رهبر و امام فقط با انتخاب و بیعت مردم است.
پس آن کس که در طفولیت بسر می برد و به سن تکلیف نرسیده نمی تواند بر مردم امامت کند حتی پیغمبران الهی که از طرف خداوند مبعوث می شدند باید به حد کمال جسمی و علمی رسیده باشند.
خدواند در سوره قصص آیه 14 میفرماید:
(وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَاسْتَوَى آتَینَاهُ حُكْمًا وَعِلْمًا وَكَذَلِكَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ) ترجمه: چون به نهایت حد رشد رسید و برومند گردید به او حکمت و دانش عطا کردیم و نیکوکاران را اینگونه پاداش می دهیم.
خداوند در سوره احقاف آیه 15 میفرماید: (حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِینَ سَنَةً )
ترجمه: تا به نهایت حد رشد و کمال و به سن چهل سالگی رسید
خداوند همچنین در سوره یوسف آیه 22 چنین میفرماید:
(وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ آتَینَاهُ حُكْمًا وَعِلْمًا وَكَذَلِكَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ )
ترجمه: و چون به حد رشد رسید به او حکمت و دانش عطا کردیم و نیکو کاران را اینگونه پاداش می دهیم.
با توجه به آیات یاد شده در می یابیم حتی نبوت که انتصابی و از طرف خداوند است پیامبر نیز باید شرایطی را دارا باشد که از جمله بلوغ جسمی و فکری است.
نهم : وظایف امامت
شخصی که امامت را می پذیرد باید نخست به رهبری دارای ( شایستگی و صلاحیت ) باشد مانند کسی که پشت فرمان خودرویی قرار می گیرد باید اصول و آئین نامه رانندگی را بداند.
در قرآن کریم سوره نساء آیه 58 میخوانیم:
(إِنَّ اللّهَ یأْمُرُكُمْ أَن تُؤدُّواْ الأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا وَإِذَا حَكَمْتُم بَینَ النَّاسِ أَن تَحْكُمُواْ بِالْعَدْلِ إِنَّ اللّهَ نِعِمَّا یعِظُكُم بِهِ إِنَّ اللّهَ كَانَ سَمِیعًا بَصِیرًا)
ترجمه : بدرستیکه خداوند امر می کند شما را که کار را به اهلش بسپارید و هر گاه حکمی بین مردم می کنید به عدالت حکم کنید.
چنانچه پیامبر اکرم فرمودند:" استعینوا فی کل صناعة باهلها " ترجمه: در هر کاری از اهلش کمک و یاری بخواهید.
پیامبر و امام باید از جنس خود مردم باشد یعنی همه مشخصات بشری را داشته و نیازهای مادی و معنوی ابناء بشر را دارا باشد. چنانچه بخواهد دیگران را امر به معروف و نهی از منکر کند.
مثال: حب مال و شهوت در او باشد و خودداری کرده و مردم را نهی از منکر کند.
و به طور کلی همه شهوات انسانی در درونش باشد و خود را حفظ و حراست کند تا لایق رهبری باشد.
امام می باید شرایط زندگیش از نظر اقتصادی درحد ضعیف ترین طبقه مردم جامعه باشد.
علی رضی الله عنه می فرماید: امام نمی تواند شکم سیر بخوابد و فقیری در سرزمین تحت امر او سر گرسنه زمین بگذارد.
امام باید فرمانبردار و مطیع خالص خداوند بوده و سخنی ا زخود نگوید. خود را ارباب مردم نداند و خود را در درجه الوهیت قرار ندهد.
خداوند در سوره غاشیه آیه 88 به پیامبر خود می فرماید: ( لَّسْتَ عَلَیهِم بِمُصَیطِرٍ)ترجمه : ای پیامبر بر مردم سیطره و غلبه نداری و وکیل و وحی آنها هم نیستی. خداوند همچنین در سوره انعام آیه 107 میفرماید: (وَمَا أَنتَ عَلَیهِم بِوَكِیلٍ) ترجمه: و تو بر آنها وکیل نیستی
مدعیان مهدویت از کلام پیامبر چه برداشتی دارند در حالی که نه امام را می شناسند و نه زمان را؟
در تفکر شیعی باور این است که فرزند امام حسن عسکری بنام مهدی پس از پدر از طرف خداوند به امامت منصوب گردیده و پس از مدت کوتاهی از دیده امت مخفی گردیده که به دوران غیبت مشهور است و میگویند در آینده مجهول ظهور خواهد نمود و جهان را از کفر و ظلم پاک خواهد کرد.
1- مهمترین دلیلی که طرفداران این تفکر دارند و استناد به قرآن میکنند برخوردی ناقص و گزینه ای از آیه 86 سوره هود است که خدا فرموده:
(بَقِیةُ اللّهِ خَیرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِینَ) ترجمه: آنچه خدا باقى مىگذارد برايتان بهتر است.
در حالیکه آیات قبل و آیه بعد را سانسور کرده و آیه را تفسیر به رأی می کنند. و حال آنکه کامل آیات این چنین است:
(إِلَىٰ مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّـهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَـٰهٍ غَيْرُهُ وَلَا تَنقُصُوا الْمِكْيَالَ وَالْمِيزَانَ ۚ إِنِّي أَرَاكُم بِخَيْرٍ وَإِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ مُّحِيطٍ * وَيَا قَوْمِ أَوْفُوا الْمِكْيَالَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ ﴿٨٥﴾ بَقِيَّتُ اللَّـهِ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ وَمَا أَنَا عَلَيْكُم بِحَفِيظٍ)
ترجمه: «و فرستادیم به سوی قوم مدین برادر ایشان شعیب را. گفت ای قوم من عبادت کنید خدا را و نیست شما را هیچ معبودی به جز خدا و در کیل و میزان کم وزنی نکنید هر آینه خیر شما را در این می بینم و میترسم بر شما از عذاب روز فراگیر و ای قوم من تمام کنید پیمانه و ترازو را به انصاف و کم فروشی نکنید و بدانید همان سود باقیمانده خدا برای شما بهتر است اگر ایمان داشته باشید و من حافظ شما نیستم».
خوانندگان محترم بهتر است به قران رجوع کنید و دنباله آیه را مشاهده فرمایید که آنها در مقابل (بَقِیةُ اللّهِ خَیرٌ لَّكُمْ) چه پاسخی به شعیب می دهند. آنها چنین می گویند:(قَالُوا يَا شُعَيْبُ أَصَلَاتُكَ تَأْمُرُكَ أَن نَّتْرُكَ مَا يَعْبُدُ آبَاؤُنَا أَوْ أَن نَّفْعَلَ فِي أَمْوَالِنَا مَا نَشَاءُ إِنَّكَ لَأَنتَ الْحَلِيمُ الرَّشِيدُ) هود/87
ترجمه: گفتند ای شعیب آیا نمازت تو را مأمور می کند که آنچه را پدرانمان عمل می کردند ما ترک کنیم و یا آنکه در اموالمان به طور دلخواه تصرف نکنیم تو که مردی بردبار و فهمیده هستی.
و باز هم مشاهده بفرمایید:
(قَالَ يَا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِن كُنتُ عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّي وَرَزَقَنِي مِنْهُ رِزْقًا حَسَنًا وَمَا أُرِيدُ أَنْ أُخَالِفَكُمْ إِلَىٰ مَا أَنْهَاكُمْ عَنْهُ إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّـهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ)
ترجمه: گفت ای قوم من، رأی شما چیست؟ اگر پروردگارم مرا حجتی پاکیزه عطا کرده باشد غرض من این نیست که در چیزی که شما را از آن نهی می کنم با شما مخالفت کنم بلکه تا آنجا که بتوانم تنها مقصودم اصلاح شماست توفیق من تنها با خدا است من بر او توکل کرده ام و به درگاه او باز میگردم.
در حالیکه موضوع آیات مربوط به گفتگوی شعیب با قوم خویش میباشد و آیا این خیانت و به بازی گرفتن آیات قرآن نیست؟
کلمه (بَقِیةُ اللّهِ) در قرآن، سود منصفانه از کسب و کار است و ربطی به شخص ندارد و همه آیات فوق سوال و جواب شعیب است با قومش و آیا چندهزار سال پیش، گفته شعیب این است که چند هزار سال دیگر فردی به دنیا می آید و در وجود او خیر برای شماست؟
در ادامه آیه (وَمَا أَنَا عَلَيْكُم بِحَفِيظٍ) گفته شعیب است که اگر در معاملات اینگونه نباشید من نمی توانم شما را محافظت کنم. اگر بگویند آیه ((بَقِیةُ اللّهِ خَیرٌ لَّكُمْ) را خدا گفته همانگونه که (وَمَا أَنَا عَلَيْكُم بِحَفِيظٍ) را حذف می کنند. پس به عقیده پیشوایان مذهب شیعه معلوم می شود که خدا نمی تواند قوم را حفاظت کند و به همین جهت آیه را تا آخر نمی خوانند. و می بینیم که بر روی تابلوها و همچنین مسجد جمکران و... حتی همین یک آیه را کامل نمی نویسند. در صورتی که شعیب به قوم می گوید من نمی توانم شما را حفاظت کنم. با مراجعه به قران خواهید فهمید که متولیان مذهب چگونه قرآن را دستاویزی برای عقاید باطل خودشان می آورند و امام تراشی می کنند.
- 7252 بازدید
- نسخه چاپی