چند نکته درباره دشمنی شیعه با حضرت معاویه
آیا شمر چونکه قاتل حضرت حسین است باید بگوییم که دم هم داشت؟!! آیا ابله رو و مرض پیس (برص) مبتلا بود ، آیا دشمنی با او این حق را بما میدهد که دروغ بگوییم؟ یا این حق را داریم که هرکس که منکر دم داشتن شمر بود را دشمن حضرت حسین بدانیم ؟ این نکته مهمی است که دوستان شیعه باید بدانند...
آنها باید بدانند که با غلو ،از شمر هم بدتر میشوند. اینکه یزید فرمانروای وقت بود و قاتلان حسین را مجازات نکرد دلیل نمیشود که که ما او را مسلمان ندانیم و بگوییم نماز نمیخواند یا روزه نمیگرفت.
اینکه حضرت خالد رضی الله عنه در جنگی، قومی را بناحق کشت (بر اساس اجتهاد غلط) دلیل نمیشود که ما آنهمه کارهای خوب حضرت خالد را نادیده بگیرم، اگر چنین کنیم در نزد عقلای عالم خود را بی ارزش نموده ایم .
بر این روش، شیعه ها با بزرگ نمایی اشتباهات حضرت معاویه و نادیده گرفتن خوبی های ایشان سعی دارند عقاید غلط خود را درست ثابت کنند، اما هرچقدر هم که جیغ و داد به راه بیاندازند چندحقیقت را نمیتوانند بپوشانند :
ا – کاتب وحی بودن حضرت معاویه را
2 –خدمت خاندان معاویه را، مثلا شهادت برادرشان در جنگ با روم را
3 – بمقام والی رسیدن در عهد عمر و با مدیریت مدبرانه آن اداره را
4 – شرکت نکردن و اجازه ندادن به مردم مکه را برای پیوستن به شورش عمومی بعد از وفات رسول الله را
5 – تثبیت دوباره کیان اسلام بعد از متزلزل شدن آن کیان پس از فتنه شهادت عثمان را
6 - آرامش و امنیت و رفاه مردم در20 سال دوران حکومت امیر معاویه را
7- نرم خویی با رعیت و عدم انتقام گیری از مخالفان سابق خود بعد از تثبیت حکومت را
8 –توسعه مرزهای اسلامی و ضمیمه شدن دهها شهر و قصبه کوچک وبزرگ در زمان حکومت ایشان را
9– اجرای مو به موی شریعت اسلامی توسط ایشان را
شیعه اینها را نمیبیند و فقط میگوید:
شما چرا معاویه را خوب و عادل میدانید در حالیکه حداقل لازم برای این که کسی را عادل بنامیم این است که در آخر عمر از کارهای بد گذشته اش توبه کند آن هم توبه واقعی که معاویه این کار را نکرد و فرزندش را جانشین خودش کرد.
این معاویه چه فقیهی بود که نفهمید امام حسن با آن تمجیداتی که پیامبر از وی کرده بود( فرموده بود حسن و حسین "سیدی شباب اهل الجنة" ) سزاوارتر به حکومت بود از او .
پس با این حدیث واضح چه دلیلی داشت که بازهم در انتهای عمر خود مسلمین را به مصیبت فرمانروایی فرزند شرابخوارش دچار سازد؟
پاسخ اهل سنت:
انتخاب فرزند به جانشینی یک حرکت درست نبود اما حمله به قسطنطنیه کار درستی بود ،
ظالم آن کس است که فقط بدی را میبیند، او اول باید خود را عادل کند بعد از معاویه عدل بخواهد.
عادل مطلق و خوبی مطلق فقط برای الله است ، معاویه که معصوم نبود تا شما از او یک خطا را نخواهید.
اما در مجموع حضرت معاویه یک پادشاه عادل بود اینکه فرزند خود را جانشین خود تعیین کرد خلاف این ادعا را ثابت نمیکند. این جانشین تعیین کردن دلیل نمیشود شما نتیجه بگیرید که ایشان روزه خوار بوده یا نماز نمیخواندند یا متحد رومی ها بوده اند ، حضرت علی هم پسرعموهای خود را والی کردند حتی که زیاد بن ابیه را والی ایران و مالک جان و مال مردم ایران کردند ، این دلیل نیست که بگوییم حضرت علی عادل نبود ، معاویه کار تعیین جانشین را مصلحت جامعه ای دید که حضرت حسن را بستوه آورده بودند! ، و امیر معاویه یزید را گزینه خوبی برای جامعه نافرمان دید. اما ما نمیگوییم اینکارش خوب بود تا اینجا با شما شیعه ها موافقیم .
اما از این روش شما متنفریم که خوبی هایش را نمیبینید کاتب وحی بودنش آیا مقام کوچکی است ؟
صحابی بودنش آیا مقام کوچکی است ؟
شما امام یازدهمتان را، که او حتی پیامبر و علی و حسن و حسین را ندیده، چون از دودمان آنهاست مقدس میدانید، سر قبرش بارگاه مجلل میسازید و سنگ مرمرش را از ایتالیا میاورید و مزین میکنید! بعد میروید دست به همین سنگ مرمر میمالید و آن را مقدس میدانید!! و از آن برکت میخواهید( بخاطر هم صحبتی با امام تان )
پس چرا از ما میخواهید که حضرت معاویه را که با چشم خود رسول الله را دید و با دست خود به ایشان خدمت کرد ( کاتب وحی ) و در بیست سال خلافتش برای پیشرفت دین اسلام کوشید را گرامی نداریم؟! بلکه بیشتر از این حتی که از ما میخواهید به ایشان ناسزا بگوییم!! حرمت یک صحابی را که شکستید حرمت بعدی را هم میشکنید !
و دیدیم حال زار شما را که به ابوبکر صدیق یعنی (به نزدیکترین یار پیامبر یعنی به دوست همیشگی پیامبر )حتی که همسر پیامبر نیز ناسزا میگویید و فحش میدهید!!
یک کشیش مسیحی که بخواهد اسلام را بکوبد اول حرفهای شما شیعیان را بازگو میکند، و بعد در آخرش میگوید مردی که همه بدها را دور خود جمع کرده بود پس خودش هم هرگز خوب نبود ( العیاذ بالله ) یعنی نتیجه سخن شما را که شما جرات ندارید بگویید را آن کشیش مسیحی ؛با سینه سپر؛ میگوید و ما برای رد سخن او اول باید سخن شما را رد کنیم!!
پس در خط مقدم دشمنی با اسلام شما ایستادید و باید از این نقش خود شرمنده باشید.
شما حتی از امام خود هم تقلید نمیکنید
آیا کمان میکنید حضرت حسن اینقدر بر امت ستم کرده باشند که با وجود مخالفت شدید سپاهیانش و مخالفت حضرت حسین، حکومت را بدست فردی بدهد که آن صفات بسیار بد را از نظر شیعه دارا بود؟!!
اصلا وقتی حضرت حسن مصلحت دید با وجود قدرت به نفع فردی بسیار بدی ( از نظر شما بد ) کنار برود، و کارش درست باشد حضرت معاویه چرا حق نداشته باشد که خلافت را به فرد بدی واگزارد!
حضرت حسن چون دید که حضرت معاویه نیز از عهده اداره جامعه بخوبی برمیاید، خلافت را به او داد تا جامعه متحد شود . و با این فداکاری و رها کردن سیادت در دنیا در عوض سید شباب بهشت شد.
پس شیعه ها ( حسب عادت غلوگویی و غلوگری )در باره بدی های حضرت معاویه نیز غلو کرده اند؟ رفتار حسن باید شما دوستان شیعه ما را بفکر وا دارد .
و حتی حضرت حسین نیز پادشاهی معاویه را قبول داشت اگر نداشت پس چرا قیام نکرد؟
شما هم برای توجیه رفتار حسن و حسین این را قبول دارید که معاویه آدم خوبی بوده ،متنهی میگویید معاویه ظاهرا خوب بود نه باطنا !!باطن او بشما چه مربوط؟
پس آدم میتواند با وجود اشتباه و حتی گناه، در مجموع عادل و خوب باشد و معاویه چنین بود.
و رفتار حسن و حسین بما میگویند که معاویه شخص خوبی بود ، آنها مجبور نبودند که حکومت معاویه را بپذیرند.
حالا با این تفاصیل اگر دلیل کناره گیری حسن بنفع معاویه، این بوده باشد که معاویه نعوذ الله جامع همه صفات بد بوده ؟ پس آن مصلحت را معلوم کنید که بخاطر آن حضرت حسن خلافت را به معاویه داد؟!!
وقتی حضرت حسن حکومت را به امیر معاویه وانهاد ، افراد تندرو به حضرت حسن طعنه میزدند و به او لقب عار المومنین را داده بودند!
و حضرت با بزرگواری میفرمود: العار خیر من النار
شیعه امروزی هم در حقیقت دارد به حسن طعنه میزند اما جرات ندارد آشکارا بگوید.
شیعه میگوید:
تمام شواهد و قرائن نشان می دهد که امام حسن علیه السلام به اجبار حکومت را به معاویه واگذار نمود. این که امام حسین علیه السلام با 72 تن جنگید ولی امام حسن علیه السلام به صلح تن داد دلیل نمی شود که امام حسن با رضایت تن داده باشد. شاید یکی از دلایل آن وضعیت حاکم بوده است. حتماً شنیده اید زمانی که امیرالمؤمنین علیه السلام به شهادت رسید و مردم فهمیدند که در مسجد ضربت خورده است گفتند مگر علی نماز هم می خوانده؟! این نشان می دهد که معاویه فردی سیاستمدار و حیله گر بوده و اگر امام حسن علیه السلام می خواست با یارانش که اعتقادی به امامت او نداشتند بجنگد جان خود را بدون این که هیچ ثمری از آن ببرد از دست می داد. اما در زمان یزید وضعیت متفاوت بود چرا که او منکرات را بر خلاف معاویه علنی انجام می داد و اصولاً شخص سیاستمداری نبود و نتیجه شهادت حضرت حسین بن علی علیه السلام هم همان شد که می بینید. بعد از 1400 سال روز به روز یاد آن امام زنده تر می شود و روز شهادت ایشان که می رسد گویی همین امروز به شهادت رسیده است.
به اعتقاد شیعه اگر امام حسین بجای امام حسن ولی مسلمین بود صلح می کرد و اگر امام حسن بجای امام حسین بود می جنگید زیرا هر دو معصوم بودند و اعمالی که انجام می دادند در جای خود صحیح و بجا بوده است.
پاسخ اهل سنت :
مردم شام میدانستند که علی داماد پیامبر است و میدانستندکه نماز میخواند ، این که تعجب کردند از اینکه علی در مسجد شهید شده باشد یک دروغ است.
اگر واقعا دستگاه تبلیغاتی معاویه اینقدر قوی بود که توانسته بود ثابت کند علی نماز نمیخوانده ، این دستگاه براحتی میتوانست بگوید علی در مسجد شهید نشده که در بازار شهید شده.
پس شیعه دروغ گفتن هایش، دایم مشتش وا و او را رسوا میکند
حسن هر گز مجبور نبود و یزید هم حداقل در ظاهر آدم بدی نبود حتی وقتیکه حسین شهید شد او گریه کرد هرگز علنی علیه اسلام قیام نکرد . و نه شراب خورد ، و نه شریعت محمدی را تعطیل کرد ، اینها دروغهای شماست.
این حرفهای شیعه برای این است که عمل متضاد حسن را با روش علی و حسین توجیه کند .
حسین را با 72 نفر کسی نتوانست مجبور کند، زیر بار بیعت برود حضرت حسن با سپاهی قوی تر از سپاه معاویه ( دقت کنید قوی تر از سپاه شام ) را کی مجبور کرد که خلافت را بدهد به حضرت معاویه؟
در آخر این نوشته دوست دارم قول امام صدق أبوزرعة الرازی رحمه الله بیاورم او گفت:
(إذا رأيت الرجل يتنقص أحداً من أصحاب رسول الله صلى الله عليه وسلم فاعلم أنه زنديق، وذلك أن الرسول صلى الله عليه وسلم عندنا حق، والقرآن حق، وإنما أدى إلينا هذا القرآن والسنن أصحاب رسول الله صلى الله عليه وسلم وإنما يريدون أن يجرحوا شهودنا، ليبطلوا الكتاب والسنة، والجرح بهم أولى وهم زنادقة).
اگر دیدی مردی را که یاران پیامبر عیبجویی میکند پس بدان که او زندیق است چونکه رسول الله پیش ما حق است و قرآن حق است و این قرآن و سنت را اصحاب بما رساندند و عیبجویان میخواهند شهود ما را بی اعتبار کنند تا قرآن و سنت بی اعتبار شود پس اونها زندیق هستند.
- 10436 بازدید
- نسخه چاپی
دیدگاه ها
باسمه تعالی مگر نمی گویید
باسمه تعالی
مگر نمی گویید معاویه اجتهاد کرد و آدم کشت ولی اجتهادش گاهی اوقات غلط بود و به همین دلیل مأجور است خوب ما هم مجتهد داریم و اجتهاد می کنیم و نتیجه اجتهادمان این است که باید از معاویه و بعضی از صحابه عیبجویی کنیم و شما هم دیگر نباید ما را مذمت کنید چون حتی اگر به نظر شما غلط هم اجتهاد کرده باشیم حداقل یک پاداش می گیریم.
یا علی
ما اگر در زمان حضرت معاویه
ما اگر در زمان حضرت معاویه میبودیم ، جلوی اجتهاد غلطش را میگرفتیم یعنی میرفتم در لشکر علی چون او به حق نزدیکتر بود. همراه او بر ضد حضرت معاویه میجنگیدیم
همه حرف ما این است که حالا دیگر کار تمام شده و شما دارید بهره برد اری نادرست میکنید
بر این اساس
جلوی اجتهاد غلط شما میایستم ، اما هر وقت اجتهاد نادرست تمام شد یا فرقه شما از بین رفت ما دیگر پشت مرده حرف نمیزینم
مثلا در زمان علی جلوی خوارج ایستادیم ، اما حالا که خوارجی وجود ندارد ، دیگر پشتشان حرف نمیزنیم ، و خود را مضحکه عاقلان نمیکنیم
هان اگر کسی از مذهب خوارج دفاع کند باز جلویش میایستم
اما حالا اهل سنت یکصدا حق را به علی داده این سرصدای شما دلیلی ندارد و بر اساس نیتی بسیار بد است و نیت شما را امام ابوزرعه نمایان کرده است . حرف حرف معاویه نیست پشت سر معاویه شما کس دیگری را هدف گرفته اید .
از صزاحت لهجه من نرنجید.
باسمه تعالی مطمئنی آقای سجودی
باسمه تعالی
مطمئنی آقای سجودی حالت خوبه. فکر می کنم اینقدر شما تحت تأثیر عقاید وهابیت هستید که اصلاً به حرفهایی که می زنید توجهی ندارید. کدوم پیغمبری گفته به شخصی که مطمئن هستید اعمالی خلاف دستورات الهی انجام داده بعد از این که مرد باید بگید حضرت. خدا خودش گروههای زیادی رو مورد لعن و نفرین قرار داده اون وقت شما می گید اگر معاویه زنده بود باهاش می جنگیدیم اما الان چون مرده بهش می گیم حضرت. نکنه می ترسید اگر با احترام اسمش رو نبرید یه موقع از تو قبر بیاد بیرون و خفتون کنه؟!
یا علی
دو گروه میتوانند و با هم جنگ
دو گروه میتوانند با هم جنگ کنند و در همان حال هر دو طرف مومن باشند و به مومنی که صحابی باشد، حضرت بگوییم این تعجب ندارد . اینهم آیه:
وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَینَهُمَا فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِی تَبْغِی حَتَّى تَفِیءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ
و هرگاه دو گروه از مؤمنان با هم به نزاع و جنگ پردازند، آنها را آشتی دهید؛ و اگر یکی از آن دو بر دیگری تجاوز کند، با گروه متجاوز پیکار کنید تا به فرمان خدا بازگردد؛
«الحجرات/9»
معاویه و اجتهاداتش
اصولا بنای نویسنده مقاله دفاع بدون چون وچرا از عملکردهای معاویه است واین حاکی از تعصب ناآگاهانه اصرار بدون منطق بر مواضع غلط معاویه و گروه بنی امیه است
پس لطفا بفرمایید جنایات ذیل که در منابع شیعه و ستی در مورد معاویه ذکر شده است را نیز جزو اجتهادات به اصطلاح حضرت!!!معاویه
قرار میدهید یا نه؟
1-فرماندهی فئه باغیه(اصطلاح حدیث نبوی در مورد سپاه شام در جنگ صفین )در مقابل امیر المومنین
2-قتل جناب عمار و شهادت رسول خدا بر کفر قاتلان عمار
3-قتل جناب حجر بن عدی و اصحاب او که از یاران امیرالمومنین بودند
4-امر به لعن امیر المومنین در منابر به عنوان سنت به دستور شخص معاویه
5-شرب خمر به روایت کتب بسیار از اهل سنت و متوات
6-قتل جناب مالک اشتر به دسیسه عمروعاص و معاویه
7-غارت اموال و بیتالمال مسلمانان و تاسیس کاخ های سلطنتی و تغذیه سگهای هار بنی امیه بنام خلافت اسلامی و جانشینی رسول خدا
8-اخذ بیعت اجباری از مسلمانان با پرداخت رشوه به روسای قبایل
9- کشتار مخالفین حکومت و تاسیس زندانها و شکنجه مسلمانان
10-خواندن نماز جمعه در روز چهارشنبه به شهادت منابع اهل سنت
11-خواندن نماز صبح 4 رکعتی در حال مستی
12-طراحی قتل عثمان و سپس توطئه نسبت دادن ان به امیر المومنین
13-پرداخت رشوه به فرماندهان سپاه امام حسن و فریفتن انان جهت تصاحب حکومت اسلامی
14-قتل جناب میثم تمار
موارد جنایات این فرد چندین برابر مطالب ذکر شدهاست اگر با توجیه اجتهاد حضرت عالی در صدد تبرئه این جنایتکار باشید دیگر به کدامین دلیل میخواهید چنگیز خان هیتلر و سایر این جنایت کاران را محکوم کنید انها را هم به لقب صحابی رسول خدا ارتقا دهید
پس فرق میان مومن و کافر وجنایتکار و غیر جنایت کار کجاست با توجیه شما هر جنایت کاری تبرئه میشود ولی شما محکوم میشوید زیرا وجدان وعقل و فطرت الهی بشر نمی تواند این توجیهات را بپذیرد
با تشکر مازیار ایرانی
امام حسن چرا بنفع چنگیز کناره گیری کرد
آقای مازایار محترم
اگر حضرت معاویه مثل چنگیز بود پس چرا حضرت حسن باوجودیکه خلیفه بود با وجودیکه فردی مثل قیس بن سعد رییس لشکرش بود ( قیس بعد از بیعت حسن با معاویه باز حاضر به بیعت نشد و قیس خودش بتنهایی 400000 مرد جنگی داشت ) حکومت را داد به معاویه؟
البته میتوانید توجیه کنید ، اما هرچه در پاسخ مینوسید را دوباره خودتان بخوانید! ضمیر و وجدانتان خواهد دید که جوابتان آبکی است !
خدمت استاد سجودی
جوابهای شما منطقی تر است آری رافضی اگر حضرت حسن را منشا حق می داند -البته الله حق است- باید بپذیرد که حسن بن علی با یک اشاره می توانست خاک شام و دودمان بنی امیه را از زمین برکند. ولی در عین حال اتحاد را به خلافت ترجیح داد