استخلاف ائمه...

شماره مقاله: 
29

سلسله درسهای تابشی از نور

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله والصلاة والسلام علی رسول الله و علی آله وصحبه و سلم

یکی از مشکلات عمده ای که جامعه ما امروزه با آن دست بگریبان است بی سوادی وفهم ناقص از دین است. که این نقطه از سوی برخی سودجویان مورد سوء استفاده قرار گرفته، وباعث شده تصورات منفی ونادرستی در دین رایج گردد. آیت الله العظمی علامه ابو الفضل برقعی (رحمه الله) که یکی از بارزترین شخصیتهای علمی معاصر ایران و جهان اسلام است در تفسیرشان که بنام «تفسیر تابش» مشهور است به برخی از اینموارد اشاره فرموده اند.

مناسب دانستیم که برخی از این موضوعاتی که در حال حاضر با کبکبه ودبدبه ی زیادی در بین عوام الناس مطرح می شود را در «تفسیر تابش» پیگیری کرده در اختیار دانش جویان و طالبان حق قرار دهیم تا با مطالعه آن حقائق را دریافته در دامها و چاله های مشبوهی که دوستان نادان و یا دشمنان دانا در سر راه کنده اند نیفتند.

درس هشتم این سلسله از درسهای «تابشی از نور» را با عنوان «استخلاف ائمه» ادامه می دهیم:

 

استخلاف ائمه...

علامه آیت الله العظمی برقعی ( رحمه الله) در تفسیر آیه/55 سوره مبارکه نور می فرمایند:

(وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئاً وَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ)

ترجمه: خدا به آنان که ایمان آورده از شما و عمل‌های شایسته را انجام دادند وعده داده که حتما ایشان را در این زمین جانشین کند چنان که کسان پیش از ایشان را جانشین کرد و حتما به ایشان تمکن می‌دهد که دینی را که برای ایشان پسندیده (اجراء سازند) و حتما برای ایشان خوف ایشان را تبدیل به أمن می‌کند تا اینکه مرا بپرستند و چیزی را شریک من نسازند و هر کس بعد از این کافر شود پس آنان خود فاسقند(55).

نکات: حق‌تعالی وعده داده به حاضرین زمان رسول خداصلی الله علیه وسلم، بدلیل کلمة : مِنْكُمْ که ایشان را در زمین جانشین کند یعنی جانشین مشرکین نه جانشین خدا زیرا خدا جا و جانشین ندارد، بدلیل اینکه فرموده : «كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ » که قبل از مؤمنین نیز عده‌ای در قرنی بوده و در قسمتی از زمین زعامت می‌کردند و سپس می‌رفتند و خدا دیگران را جانشین ایشان قرار می‌داد و زعامت و سلطنت عده‌ای به دیگران منتقل می‌شد، پس همانطور که مردم پیش از ایشان در قسمتی از زمین خلافت نمودند نه همة زمین، خدا وعده داد که مؤمنین زمان رسول خدا صلی الله علیه وسلم نیز در قسمتی از زمین قدرت پیدا کنند، و این وعدة إلهی بواسطة اینکه مؤمنین زمان رسول واقعا ایمان داشتند و کارهای شایسته را طبق همین آیه انجام دادند، عملی گردید. و لذا همان مؤمنین که تمکن از اجرای مراسم دینی نداشتند و همواره از قدرت مشرکین خائف بودند، خوف ایشان طبق وعدة إلهی تبدیل به أمن شد و در اجرای مراسم دینی تمکن پیدا کردند و زمین‌های مشرکین و کفار بدست ایشان و در تحت تسلط ایشان در آمد.

و باید دانست چنانکه در آیه ذکر شده در اسلام و سایر ادیان الهی، حکومت هدف نیست بلکه وسیله است، و هدف ادیان چنانست که در آیه ذکر شده و می‌فرماید: «يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئاً » بنابراین هدف انبیاء حکومت نبوده و ایشان بجز تبلیغ رسالت و بشارت و انذار، سمت دیگری نداشته‌اند، و آیات قرآن در این مورد صراحت کامل دارد.

مطلب دیگر آنکه بعضی از متعصبین مذهبی ما گفته‌اند: مقصود از «الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ» ، ائمة اثنی عشر می‌باشند!! و روایتی هم در این باره جعل کرده‌اند ولی این قول مخالف صریح آیه است زیرا «مِنْكُمْ» مخاطبین و حاضرین زمان رسولند و ائمة اثنی عشر و یا حضرت مهدی مخاطب و حاضر نبوده‌اند و باضافه بعقیدة خود شیعه، ائمة اثنی عشر تمکن از اجرای مراسم مذهبی خود نداشتند و همواره در خوف و تقیه بوده‌اند! و در نهج البلاغه خطبة 146 آمده است که چون به هنگام جنگ مسلمین با ایران، عمر با حضرت علی مشورت کرد که آیا برای یاری لشکر اسلام به ایران برود، حضرت علی به همین آیه اشاره و تکیه نموده، فرمود: مرو که خدا وعدة خود را انجام می‌دهد و لشکر اسلام پیروز می‌شوند، و فرمود: و نحن علی موعود من الله، و الله منجز وعده، و ناصر جنده، که لشکر اسلام ببرکت اسلام بسیارند، و تو قطب آسیای اسلامی و همین جا بمان؛ «فکن قطبا، و استدر الرحی بالعرب، واصلهم...» تا آخر. اما مجلسی و شیخ طوسی بر ضد کلام خدا و بر ضد کلام علی می‌گویند: ما روایتی داریم که آیه مربوط به محمد و مسلمین صدر اسلام نیست بلکه راجع به مهدی معدوم در آن زمان است!!