ویژگی‌های دعوت محمد بن عبدالوهاب (2)

شماره مقاله: 
299
نویسنده: 
عبدالله

اتباع، نه ابتداع-  مقتضای گواهی به «محمد رسول الله صلی الله علیه وسلم» طبق تفسیر شیخ این است كه از دستورات رسول خدا صلی الله علیه وسلم پیروی شود و همه گفته‌هایش مورد تصدیق قرار گیرد و از آنچه نهی كرده پرهیز شود و خداوند جز به شیوه‌ای.....

 كه ایشان گفته است پرستیده نشود. شیخ به تعظیم نصوص و تقدیم آنها بر اقوال دیگران و اعتماد بر دلیل و رهاكردن تعصب و تقلید فرا می‌خواند. البته نه بصورتی كه زحمات فقها نادیده گرفته شود و نادانان زبان طعن بر امامان دین بگشایند. بلكه شیخ و شاگردان و پیروانش در مسائل فرعی خود را جزو پیروان امام احمد بن حنبل كه مذهب رایج در نجد بود می‌دانستند. چنانكه می‌گوید: مذهب ما در مسائل فرعی، مذهب امام اهل سنت، احمد بن حنبل است و ما ادعای اجتهاد نمی‌كنیم. البته اگر با سنت صحیحی از رسول خدا صلی الله علیه وسلم برخورد كنیم بر آن عمل خواهیم كرد و سخن هیچ كسی را هر كه باشد بر سخن رسول خدا صلی الله علیه وسلم ترجیح نمی‌دهیم(الهدیة السنیة)

وی، با آنكه سخت تحت‌تأثیر دو شخصیت بزرگ اسلامی یعنی ابن تیمیه و شاگردش ابن قیم قرار گرفته بود اما با شفافیت می‌گفت: امام ابن قیم و استادش؛ ابن تیمیه، جزو امامان بر حق اهل سنت و جماعت اند و كتابهایشان نزد ما از باارزش‌ترین كتابها است؛ ولی با این حال ما از آنها در همه مسائل تقلید نمی‌كنیم.(الهدیة السنیۀ)

و در جایی می‌گوید: بحمدلله من به مذهب هیچ صوفی، متكلم و حتی امامی مانند ابن قیم، ذهبی، ابن‌ كثیر و دیگران فرا نمی‌خوانم. (مجموع مؤلفات الشیخ)
و به مبارزه با برخی از بدعتهای اعتقادی و عملی زمان خود پرداخت. چنانكه مورخ دعوت حسین بن غنام می‌گوید: در عیینه و اطراف آن گنبدها و زیارتگاههای زیادی بر قبور صحابه و اولیاءالله وجود داشت و درختانی وجود داشت که مردم، آنها را مقدس می پنداشتند و به آنها تبرك می‌جستند؛ شیخ به همراهی عثمان بن معمر و تعدادی از همفكرانش، تیشه به دست به سراغ این درختان و گنبدها رفت وآنها را قطع كرد و گنبدها را منهدم ساخت و قبور را به شكل اولیه مطابق با سنت رسول خدا صلى الله علیه وسلم درآورد‌.

احیای دین و تحكیم شریعت:
قرآن در آیه 13 شورا و در آیه 49 سوره‌ی مائده به اجرا و اقامه‌ی دین و تحكیم شریعت دستور می‌دهد.
تفاوت شیخ با بسیاری از مصلحان در این بود كه ایشان تلاش مستمر و زیادی جهت اقامه‌ی دین و تحكیم شریعت الهی انجام داد. و دعوت خود را بر والیان امر و سرداران، بدون اینكه علیه آنان قیام كند، عرضه نمود. بنابراین قبل از همه دعوت خود را به رئیس شهر عیینه، عثمان بن معمر عرضه كرد. او پذیرفت و در ابتدا با او همكاری نمود اما سرانجام پس از تهدیدهای سردار بنی خالد و احساء؛ سلیمان بن محمد بن عریعر، شانه خالی كرد. و شیخ ناچار راهی منطقه درعیه شد كه امیر آن ناحیه محمد بن سعود بود. شیخ در منزل شاگرد خود؛ احمد بن سویلم اقامت گزید. در مورد ملاقات و گفتگوی تاریخی ایشان با محمد بن سعود، ابن غنام چنین می‌گوید:

هنگامی كه محمد بن سعود از قدوم شیخ مطلع شد، فوراً همراه با برادران خود به نامهای ثنیان و مشاری برخاسته و به خانه‌ی احمد بن سویلم رفت و به شیخ سلام كرد و او را مورد تجلیل و احترام قرار داد و اظهار داشت كه از ایشان همانگونه كه از زنان و فرزندان خود نگهداری می كند حفاظت بعمل خواهد آورد.
شیخ با او در مورد توحید و سنتهای رسول خدا صلى الله علیه وسلم و بدعتها سخن گفت و از شرك و بدعت و اختلاف و عداوتی كه ساكنان نجد گرفتار آن بودند سخن به میان آورد و پس از اینكه محمد بن سعود سخنان شیخ را شنید و به اصل توحید پی برد گفت: بدون تردید آنچه تو می‌گویی، دین خدا و پیامبر او می‌باشد. پس تو را یاری خواهیم كرد و با مخالفین توحید جهاد خواهیم نمود… آنگاه دست خود را در دست شیخ گذاشت و با او بر دین خدا و جهاد و اقامه‌ی شریعت و امر به معروف و نهی از منكر بیعت كرد(تاریخ نجد)

و با این پیوند ایمانی شرایط برای طرح بزرگ شیخ فراهم گردید و قرآن و سلطان به هم پیوستند و نه تنها در درعیه و نجد بلكه در تاریخ امت اسلامی صفحه‌ی جدیدی باز شد و فجر امید طلوع كرد و دیری نگذشت كه درعیه از شهر كوچك و دورافتاده‌ی نجد به كانون فكری و نورانی‌ای تبدیل شد كه انوار ایمانی و توحیدی آن سراسر جهان اسلام را تحت الشعاع قرار داد.

این یك تجربه‌ی بی‌نظیر بود كه با الهام گرفتن از سیرت پیامبر صلى الله علیه وسلم و شیوه‌ی دعوت او و با اتحاد قرآن و سلطان و شمشیر، درخت پرباری تحویل امت اسلامی داد كه روز به روز ریشه‌هایش عمیق‌تر و شاخه‌هایش بلند‌تر و میوه هایش بیشتر می‌شود و به فرموده ی قرآن: (تُؤْتِی أُكُلَهَا كُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا و﴿ابراهیم: ٢٥﴾) یعنی‌«بنا به اراده و خواست خداوند، هر زمانی ثمره خود را می‌دهد».

بنابراین باید گفت كه شیخ در حركت و دعوت خویش موفق شد و به اهدافش رسید و راهش ادامه دارد.
آری بشر امروز بیش از هر چیز دیگری نیازمند توحید است و نیاز دارد كه از شرك و كفر و مظاهر آن نجات یابد. در این راستا باید با وحدت و همكاری، علیه دشمنانی كه برای نابودی امت نقشه می‌كشند قیام نمود. همچنین لازم است كه روح پیروی از رسول خدا صلى الله علیه وسلم را تجدید كرد. بشر امروز نیاز شدیدی به اقامه‌ی دین خدا و تحكیم شریعت الهی دارد. شریعتی كه در میان سایر نظامهای لائیكی و قوانین بشری، بیگانه بحساب می‌آید. از این‌رو فرزندان و پیروان این دعوت مبارك، باید حقیقت دعوت خویش را باز یابند و این انقلاب عقیدتی و عملی را ادامه دهند و با بهره‌گیری از امكانات و رسانه‌های جدید، این طرح ایمانی را به همه جهانیان عرضه نمایند؛ یقیناً حق و عقل و فطرت، به درستی و حقانیت این دعوت، اذعان خواهند كرد.

                                                                                                         والسلام علیکم و رحمۀ الله و برکاته