گام های دقیق و زیرکانه، برای گمراه کردن مردم
علمای شیعه برای گمراه کردن مردم از ترفندی دقیق و زیرکانه بهره میگیرند، من نمیتوانم این ترفند را برایتان شرح دهم مگر اینکه مثالی بزنم :حتما داستان آن مرد کوفی را شنیدید که آمد پیش حضرت عبدالله بن عمر که آیا خون پشه بر لباس اشکال شرعی دارد یا نه؟
و ابن عمر رضی الله عنه گفت: مردم عراق بر دامنشان خون حسین است و از خون پشه میپرسند!
اما همه مردم به اندازه پسر حضرت عمر باهوش نیستند و فریب ظاهر زاهدانه را میخورند.
این را بخاطر دارم که سالها پیش که هنوز در شهر ما غربی های زیادی آزادانه رفت آمد میکردند یک روز رفتم مرغ بخرم دیدم قبل از من یک زن و شوهر غربی میخواهند مرغ بخرند دوبار بار در حین پوست کندن مرغ، مرغ فروش را وادارکردند که دستهای خود را بشوید و به این وسواس آنها در تمیز بودن بنظر اعجاز نگاه میکردم،...... این را بچشم خود دیدم حالا اگر کسی بمن بگوید که این مردم در غرب ادرار خود را میخورند با توجه به مشاهدات خود خواهم گفت حتما ادرار چیز پاکی است!!
این است راز ترفند علمای شیعه! اول چنان جانماز آب میکشند که دیگر محال است شما به آنها شک کنید!
یکبار به منطقه کوهستانی در نزدیکی مرز چین برای تفریح و پیک نیک رفته بودیم که مرغ های بزرگ دهاتی ها، ما را به وسوسه کباب مرغ انداخت! بدون اغراق هرکدام سه برابر یک مرغ معمولی بودند! یکی را خریدیم و یکی از دوستان چاقو به گردنش نهاد که ناگهان نمیدانم از کجا، یک آخوند ؛دقیقا با لباس آخوندهای ایران؛ ظاهر شد با خود گفتیم: حتی اینجا؟ این اینجا چیکار میکنه؟! نگو مردم ده شیعه بودند! هنوز از حیرت دیدن آخوند آنهم در مرز چین بیرون نیامده بودیم که آخوند به نیت ارشاد ما گفت که مرغ را در جهت قبله سر ببرید ! حالا اگر کسی بما بگوید که این مردم درمذهبشان جایز است که گاهی نماز بسوی قبر بخوانند ولو که در جهت قبله نباشد، یا باور نمیکنیم یا میگوییم شاید خدا جایز قرار داده زیرا اینها که حرمت کعبه را به خوبی میشناسند! محال است کار نادرستی انجام دهند.
این همان ترفند است! وقتی توحید شیعه را میبینی، هرگز به ذهنت خطور نمیکند که در همان حال بدترین شرک ها را نیز انجام دهند!
زمانی که شیعه بودم در دعای صبحگاهی مفاتیح الجنان در یک صفحه این دو دعا کنار هم بود که میخواندم: حسبی الله، حسبی الله، حسبی الخالق من المخلوقین، حسبی الرازق من المرزوقین، و بعد متصل به این دعای توحیدی، این دعای شرک آلود بود:
یا محمد یا علی انصرانی و انتما لی نصران واکفیانی و انتما لی کافیان!!
این همان ترفند گیج کننده است در جمله اول چیزهای میگوید که تو اطمینان میکنی این موحد است و بعد در جمله دوم بدترین شرکها را بتو میخوراند و تو حتی شک هم نمیکنی!
بعد از این مقدمه بیایید نظر آیت الله العظمی سبحانی را در دفاع از توسل بخوانیم که دقیقا با این ترفند شوم، قصد گمراه کردن مخاطبان را دارد:
او میگوید:آیت الله العظمی سبحانی با استناد با آیات قرآن و روایات اهل بیت(ع) برخی شبهات مطرح شده پیرامون توسل و دعا را پاسخ گفت:
وی با بیان اینکه باید وسیله بودن چیزی یا فردی در شرع تعبداً ثابت شود، اظهار كرد: با توجه به این مطلب قرآن کریم این ضابطه را می فرماید که «یا أَیهَا الَّذِینَ آَمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَیهِ الْوَسِیلَةَ وَجَاهِدُوا فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»( المائدة : 35 )
این مرجع تقلید افزود: امام علی(ع) در خطبه 110 نهج البلاغه، ایمان به خدا، ایمان به پیامبر (ص)، جهاد در راه خدا، اقامه نماز، پرداخت زکات، روزه، حج، صدقه و انجام کارهای نیک را از وسیلههای ایمان برشمرده است.
پاسخ اهل سنت:
تا اینجا تفسیرش از آیه کاملا درست است.
شیعه میگوید:
سبحانی با بیان اینکه وسیله به اینها تنها منحصر نیست، خاطرنشان کرد: در آیات و روایات از دیگر وسایل نیز یاد شده است.
این مرجع تقلید با اشاره به آیه مبارکه «وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا وَذَرُوا الَّذِینَ یلْحِدُونَ فِی أَسْمَائِهِ سَیجْزَوْنَ مَا کَانُوا یعْمَلُونَ »( الأعراف : 180 )، گفت: بهترین وسیله برای تقرب به درگاه الهی توجه فرائض و نوافل است؛ بر این اساس درخواست دعا و توسل به «اسماء الله» نیز یکی از موارد مورد تأیید و قبول تمام طوایف اسلامی است.سبحانی توسل به قرآن کریم، اعمال نیک و دعای مؤمن برای فرد را از دیگر موارد مورد قبول در میان مسلمین برای توسل دانست و افزود: آیه «وَإِذْ یرْفَعُ إِبْرَاهِیمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَیتِ وَإِسْمَاعِیلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّکَ أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ»( البقرة : 127 ) نشان میدهد که میتوان عمل نیک خود را وسیله برای دعا قرار داد.وی به جوانان توصیه کرد: اگر عمل صالحی در زندگی انجام دادهاید به رخ خدا بکشید که قهراً خدای متعال دعای فرد را برآورده میکند.
پاسخ اهل سنت :
تا اینجا هم سخنان این آیت الله العظمی درست است:
او ادامه میدهد:این مرجع تقلید با بیان اینکه حتی وهابیون توسل به رسول الله در زمان حیاتشان را قبول دارند، گفت: تمام طوائف اسلامی بر انواع توسلهایی که یاد شد، اعتراف دارند.وی به آیه «وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ تَعَالَوْا یسْتَغْفِرْ لَکُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُءُوسَهُمْ وَرَأَیتَهُمْ یصُدُّونَ وَهُمْ مُسْتَکْبِرُونَ»( المنافقون: 5) اشاره کرد.
پاسخ اهل سنت:
اینهم درست است.
شیعه میگوید : آیت الله العظمی سبحانی یادآور شد: تفاوت عقیده شیعه با وهابیون در جایی است که فردی در زمانی غیر از حیات به دعای رسول الله توسل کند.
این مرجع تقلید دلیل شیعه را اطلاق آیه «وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِیطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِیمًا»( النساء : 64 )، خاطرنشان کرد: بعضی از آیات مثل «یا أَیهَا الَّذِینَ آَمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَکُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِی وَلَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ کَجَهْرِ بَعْضِکُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمَالُکُمْ وَأَنْتُمْ لَا تَشْعُرُونَ»( الحجرات : 2 ) اطلاق دارند و در اینجا نیز اطلاق حال حیات و حال غیر حیات دیده میشود.
پاسخ اهل سنت :
از اینجا دارد کار را خراب میکند و ما در اینجا پاسخ دادیم که چرا تفسیر شیعه از این ایه درست نیست.
http://www.islamtxt.net/content/question/372
شیعه در ادامه میگوید:
سبحانی با اشاره به داستان فرزندان یعقوب و پدر آنها درباره توسل به دعای نبی، اظهار كرد: با توجه به این آیه معلوم،میشود که توسل به دعای نبی در امم گذشته وجود داشته است.
پاسخ اهل سنت:
دارد بیشتر بسوی گمرای میرود بله توسل به زنده وجود داشته نه بمرده مثلا پسران یعقوب نرفتند سر قبر ابراهیم که مقامش بالاتر بود از یعقوب، و به او متوسل نشدند و اینجا را هم بخوانید: http://www.islamtxt.net/content/question/375
شیعه میگوید:
این مرجع تقلید در ادامه به دو مقدمه «حیات برزخی» و «ارتباط افرادی که در برزخ به سر می برند با این دنیا» اشاره کرد و برای تبییین آن گفت: آیات فراوانی به عنوان دلیل بر حیات برزخی وجود دارد و به عنوان مثال درباره آل فرعون، میفرماید « النَّارُ یعْرَضُونَ عَلَیهَا غُدُوًّا وَعَشِیا وَیوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آَلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ»( غافر:46) که اینها را در برزخ بر آتش جهنم عرضه میدارند.
وی به آیه «وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یرْزَقُونَ »( آل عمران : 169 ) نیز به عنوان مثالی برای حیات برزخی اشاره کرد
پاسخ اهل سنت:
ببیند این آیت الله العظمی ( عجب نامی ) کم کم دارد خود و پیروان خود را بسوی هاویه میبرد! مگر ما منکر حیات برزخی هستیم؟!! ما فقط منکر مدد خواهی از موجوادتی هستیم که در برزخ زندگی میکنند. اما او رندانه زندگی برزخی را ثابت میکند!
این به این شبیه است که کسی مدعی شود سیبی که در خانه من است از بهشت آمده و ما از او بخواهیم که حرف خود را ثابت کند و او بیاید و آیات بیاورد که بهشت وجود دارد و در بهشت باغ ها و درختهاست و از جمله درخت سیب !!.......اما مگر ما منکر بهشتیم؟ مگر ما منکر میوه در بهشتیم؟ مگر ما منکر سیب در بهشتیم؟ مگر ما منکر زندگی برزخی هستیم؟ شما ثابت کن این سیب از بهشت آمده در خانه شما!! و ثابت کن این مرده از برزخ آمده کنار دهان شما نشسته و میشنود! مغلطه نکن!
و نظر اهل سنت را در باره این آیه و زنده بودن شهیدان را اینجا نوشته ایم:
http://www.islamtxt.net/content/question/310
شیعه میگوید:
آیت الله العظمی سبحانی در تبیین دومین مقدمه با عنوان وصل و حفظ ارتباط و درک و چه بسا پاسخ اموات در برزخ و ارتباط آنها با زمینیان پرداخت و اظهار كرد: با توجه به آیاتی مثل «فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِی دَارِهِمْ جَاثِمِینَ»( الأعراف : 78 )، « فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ یا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُکُمْ رِسَالَةَ رَبِّی وَنَصَحْتُ لَکُمْ وَلَکِنْ لَا تُحِبُّونَ النَّاصِحِینَ»( الأعراف : 79 ) که درباره حضرت صالح بیان شده که با آن مردگان سخن گفته است، بر حفظ ارتباط اموات با زندگان تأکید میشود.
این مرجع تقلید آیه 92 و 93 اعراف را نیز به عنوان دومین دلیل قرآنی در این جلسه، بیان کرد و افزود: در این آیه که درباره حضرت شعیب است، مانند آیه قبل بیاناتی آورده شده است.
سبحانی به روایتی از کتاب صحیح بخاری نیز اشاره کرد و ابراز كرد: در این روایت آمده که پیامبر (ص) با مردگان سخن گفته و اعراب پرسیدند که با اموات سخن میگویید و آن حضرت فرمودند که اینها اموات نیستند بلکه بهتر از شما سخن مرا میشنوند.
وی به نتیجه گیری از این آیه پرداخت و گفت: به دلیل حیات برزخی و برقراری ارتباط، میتوان با رسول الله سخن گفت و از ایشان طلب دعا كرد.
پاسخ اهل سنت:
جواب را اینجا نوشته ایم
http://www.islamtxt.net/content/article/420
اما این نكته را هم اضافه كنم كه اگر بت پرست های مکه به اندازه علمای شیعه مغرض میبودند آنوقت میتوانستند این آیه را دلیل بیاورند که بت ها میشنوند:
«فَرَاغَ إِلَى آلِهَتِهِمْ فَقَالَ أَلَا تَأْكُلُونَ مَا لَكُمْ لَا تَنْطِقُونَ» (الصافات/92 و91)
(ابراهیم وارد بتخانه شد) مخفیانه نگاهی به معبودانشان کرد و گفت: «چرا نمیخورید؟!شما را چه شده؟ چرا سخن نمیگویید؟!»
و بر این قیاس مشركین مكه هم میتوانستند بگویند که اگر بت ها نمیشنیدند و حرف نمیزدند، پس چرا حضرت ابراهیم با آنها سخن گفت؟ و چرا از ساکت بودن آنها تعجب کرد؟!!!
شیعه هم میگوید: اگرمرده ها نمیشنیدند پس چرا حضرت حضرت محمد و حضرت صالح و حضرت شعیب با آنها سخن گفتند؟
یعنی در اینجا انصاف مشرک مکه از انصاف علمای شیعه بیشتر بود زیرا آنها این آیه را دست آویز شرک خود قرار ندادند.
شیعه میگوید:
این مرجع تقلید با بیان این پرسش که اگر رسول خدا زنده نباشند، چرا در نماز میگوییم «السلام علیک ایها النبی ...» در حالی که به قول خودتان فوت کردهاند و سخن ما را نمیشنوند، تصریح کرد: شما رسول الله و انبیاء را نشناختهاید که در حیات برزخی به سر میبرند و مانعی ندارد بگوییم« یا وجیها عند الله، اشفع لنا عند الله».
پاسخ اهل سنت: درباره سلام بر پیامبر
اینجا : http://www.islamtxt.net/content/question/419
را بخوانید:
شیعه میگوید:
آیت الله العظمی سبحانی توسل به ذات، حق، منزلت، کرامت و ... نبی اکرم (ص) را برای قرب الی الله دانست و گفت: قسم دادن خدا به این موارد اشکال ندارد و این نوع توسل در کتابهای خودشان وجود دارد.
وی در جواب این اشکال که کسی حقی بر گردن خدا ندارد، با بیان اینکه « حق» یا اصالتی است یا جعلی و بالعرض، پاسخ داد: در قسم اول حق وجود ندارد و اما در قسم دوم حق، خداوند خودش را از روی لطف و عظمت، وامدار كرده است.
این مرجع تقلید برای این مطلب دلیل قرآنی آورد و بیان كرد: قرآن کریم میفرماید«مَنْ ذَا الَّذِی یقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَیضَاعِفَهُ لَهُ وَلَهُ أَجْرٌ کَرِیمٌ»( الحدید : 11 ) این وامداری و حق قراردادن جز از روی عظمت و لطف الهی چیز دیگری نیست.
پاسخ اهل سنت :
این چیزی نیست جز بازی با کلمات ..... آری انسانها بر الله حقی دارند مثلا در این أیه : «حَقًّا عَلَینَا نُنْجِ الْمُؤْمِنِینَ» (یونس/103)
اما الله حقشان را داده است و بعد از دادن حق کسی بر سر الله حق ندارد پس این بازی با کلمات است!! الله تواناست و حق و قرض هر کس را میدهد و نیازی به طلبکاری نیست
حالا بفرض که حضرت محمد از الله (نعوذ بالله) طلبکار باشد بشما چه که میگوید به ای الله به حق محمد مرا ببخش ؟
خواننده گرامی!
دیدی عالم شیعه در اول سخنان توحیدی گفت تا خود را صادق جلوه دهد و بعد نام خودش را هم گذاشت آیت الله العظمی تا حرفش بیشتر تاثیر کند و اخر شرک را دربین دو جلد قران بسته بندی کرد و بخورد شما داد! پدران شما با این زهر شرک خوردند و مردند ! آیا وقت آن نرسیده که شما فریب نخورید و خود را ابد الابد بدبخت نکنید؟
و ولش کنید این عالم گمراه را و بگذارید خودش تک و تنها با گمراهی هایش برود جهنم و نگران پر نشدن دوزخ نباشید! زیرا الله قادر است که جسم دشمنان خود را آنقدر حجیم کند که هم سوگندش(لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْكُمْ أَجْمَعِینَ) ﴿الأعراف: ١٨﴾ درست درآید و هم من و شما بلطفش از آتش نجات یابیم.
- 9884 بازدید
- نسخه چاپی