رد غلو شیعه درباره عصمت امام!
شیعه میگوید:1- به امام یكنوع علم و دانش مخصوص داده شده است كه با وجود آن علم و دانش دیگر مجالى براى رذائل اخلاقی نیست. آن علم مخصوص ؛به یك بارقه؛ تمام صفات بد را مىسوزاند و محو و نابود مىكند، اصل و بنیاد شر را برمىاندازد ....
بطوریکه امام حتى در تمام طول عمر و حتى براى یكبار و حتى در عالىترین زمینه مساعد، مرتكب رذیلهاى نمیشود. این علم خاص یك كیفیت مخصوصى است كه در لسان قرآن مجید تعبیر به روح الله یا روح القدس شده است. این نور همان روح خدا یا روح القدس است كه در قلب انسان وارد شده، و حالت قلب را دگرگون مىكند، او را بكلى از غیر خدا منصرف و یكباره بخدا مىپیوندد، و این است مقام عصمت ائمه اطهار.
2- هیچ القاء شیطانى از تسویلات جن و انس در امام اثرى نمىگذارد و اگر تمام عالم جمع شوند نمىتوانند آنان را از راه بیراه نموده و گمراه كنند، و در اراده و علوم و اختیار آنان تصرفى نموده و آنان را متزلزل نمایند.
4 - علی در تمام دوران كودكی حتى یك دروغ در گفتار و یك خطا و گناه و اشتباه در كردارش نداشت.
5 - امام حتى در خواب خواب گناه نمی بیند،
6 - امام در بیدارى در تمام در تمام عمر، یك لحظه خیال گناه هم برای امام پیدا نمىشود،
سنی میگوید:
عقیده شیعه به اینکه امامان از زمان تولد تا لحظه مرگ معصوم از گناهند، دلیل دیگری است بر اینکه شیعه امام را بشر نمیداند، زیرا همه ما میدانیم بشر یعنی موجودی که دو پا و دو چشم و دو گوش در جای متعارف داشته باشد و با زبان سخن بگوید و بشر یعنی موجودی که حتما اشتباه میکند تا یاد بگیرد، اما از نظر شیعه، امام از لحظه ای که کودکی یک روزه است هرگز اشتباهی نکرده است و با گریه، مادر خود را آزار نداده و تنبان خود را خیس نکرده بلکه در همان یک ماهگی هم برای قضای حاجت به بیرون میرفته .... البته این تفسیر ما از سخن شیعه است و شاید اصلا شیعه عقیده داشته باشد که امام مدفوع ندارد یا مدفوعش معطرتر از عود است این را در درس های بعد حتما خواهد گفت و خواهیم دانست!
ولی در این درس دانستیم که امام بشری مثل ما بشر نیست و چیزی دیگر است!!
نکته دوم اینکه میگوید امام روح القدس دارد یا خودش روح الله است حالا هرچی است یک نکته روشن شده که گناه نکردن امام، هنر خودش نیست این بخاطر سلاحی است که الله به او داده و بمن و شما نداده است.
یعنی مثلا آهن ربا آهن را جذب میکند با این حساب، الله زنان را آهن ربا قرار داده تا مردان را جذب به گناه کنند بعد الله شیطان را خلق کرده و به او این قدرت را داده تا ما را وسوسه میکند که براهی برویم که بزنا منتهی شود !
اما شیعه میگوید: الله به شیطان این قدرت را نداده که امام را وسوسه کند و به امام خاصیت جذب شدن به آهن ربا را نداده است برای همین است که مثلا یوسف علیه سلام اسیر وسوسه زلیخا نشد.
حالا حرف من این است که اگر عقیده شیعه درست باشد پس هنر من که فیلم خراب نگاه نمیکنم از هنر امام زمان که فیلم خراب نگاه نمی کند، خیلی خیلی بیشتر است بلکه فرق از زمین تا آسمان است مثال امام مثال بلبل است، و مثال من مثال بشر است: همه زنهای دنیا را به همراه زلیخا اگر بیاورید تا جلوی بلبل و خود را بیارایند بلبل به آنها اعتنا نمیکند چون بلبل مثل امام مصونیت دارد! و جذب زنان نمیشود و معصوم از گناه است. همانطور من هم شیفیه جذابیت جنسی بلبل ماده نمیشوم چون مصونیت فطری دارم !
پس ایا من باید بلبل را مدح کنم که آفرین بر تو ای بلبل که گناه نمیکنی ؟ خواننده عزیز متوجه نکته شدی ؟!! بله شیعه وقتی داشته در مقام و منزلت امام غلو میکرده متوجه اشکال کار نشده بود!!
امامی که حتی الله راضی نمیشود که در حالت خواب، رویای بد ببیند، حق ندارد به جوان 15 ساله ای که در خواب محتلم میشود فخر بفروشد و به او بگوید نمره من 20 است و نمره تو 15
آری ای امام نمره تو بیست است زیرا استاد سوال های امتحانی را با جوابش، قبلا برایت گفته بود (بلکه در ورقه امتحانی برایت نوشته بود) اما بمن نه فقط نگفته بود که از این بدتر شیطان رجیم را هم فرستاده بود تا سرم را گرم کند، تا همان دو کلمه را هم که خودم بزحمت یاد گرفته بودم ننویسم! اما روح القدس را مراقب تو کرده بود تا شیطان رجیم از سایه ات، از خوابت، از خیالت هم بگریزد!
آری ای امام! اگر در شرایط من میبودی و بیست میگرفتی حق داشتی که بمن فخر بفروشی و خودت را از من برتر بدانی
پس عصمت امام امتیازی نیست که خودش کسب کرده باشد.
شیعه میگوید:
ابن شهرآشوب مىگوید: فاطمه براى اثبات حق خود به مسجد رفت، و با ابوبكر به محاجه پرداخت! سپس از مسجد به منزل مراجعت كرد، رو به حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام نموده و گفت:
اى پسر ابوطالب!مانند بچه در شكم مادر، دست و پاى خود را در خود جمع كردهاى! و مانند شخص متهم در گوشه غرفه نشستهاى!شاه بال خودت را كه همچون بالهاى قوى باز شكارى بود شكستى!در نتیجه همچون مرغ بىبال و پرى كه مورد هجوم پرندگان قوى واقع شود گرفتار شدى!
اینك این پسر ابى قحافه، عطیه پدر مرا از من بقهر و غلبه ربوده، سوگند بخدا كه در ستم با من بنهایت رسیده، (وتو از من دفاع نمیكنی!!)
و چهره خودت را بذلت و خوارى سپردى،، و اینك مگسها تو را شكار خود نمودند هیچ گویندهاى را از كلام نارواى خود بازنداشتى!و هیچ باطلى را دور ننمودى!
و سنی میگوید:
جالب است که این داستان را در همین درس چهارم( درس عصمت امام) ذکر کرده پس معلوم شد که بنا به اعتراف شیعه، زن حضرت علی، یعنی حضرت فاطمه؛ از مقامات عجیب و غریب شوهر خود بیخبر بود! والا اگر خبر میداشت محال بود که او را با این الفاظ حقارت آمیز زیر عتاب و خطاب بگیرد!
فرض کنید شخص موحدی خطاب به الله را بگوید: ای الله تو مثل مرغ پر بسته هستی از ترس به گوشه ای خزیده ای و از این حرف ها....... پس یا این موحد جاهل است و الله را نمیشناسد یا الله را خوب میشناسد و دارد صفتش را میگوید .
حضرت فاطمه علی را خوب میشناخت و میگویید خود فاطمه هم معصوم بود پس از سخنانش نتیجه بگیرید که او علی را صاحب آن مقامات و کمالاتی نمیدانست که شما میدانید!
و در پایان درس چهار این ملای گمراه در ادامه غلو ش در مقام و منزلت علی میگوید: علی درست مثل پیامبر وحی را مىشنید و آنچه را که حضرت محمد از امور غیبی ( مثلا جبرییل) را میدید علی هم میدید اما علی پیامبر نیست!
و سنی میگوید:
این سخن ملای مکار شیعه به این شبیه است که پرستاری بگوید:
من درست مثل دکترها علم دارم و هرچه که آنها خوانده اند را خوانده ام!! هرچه را که شنیده اند را شنیده ام! هر چه را که انجام دهند قادر به انجامش هستم اما من دکتر نیستم!!
در حقیقت ملای شیعه نیز میخواهد بگوید علی دکتر است! علی پیامبر است، اما از ترس اینکه مبادا مسلمانان او را کافر قرار دهند، چنین در لفافه سخن میگوید!!
شیعه میگوید:اما علی پیامبر نیست!
سنی میگوید:
بله! میگویی علی پیامبر نیست، اما در همان حال میگویی که علی از پیامبرانی چون ابراهیم و نو-وح و موسی و بقیه منزلتش بالاتر است!!
و رسیدن به جایگاهی بالاتر از مقام پیامبران، برای کسی ممکن نیست ! پس ای ملای شیعه علی وقتی که از بشر بالاتر، از پیغمبر بالاتر، از فرشنه بالاتر باشد پس او کیست؟ و در نزد تو مقامش چیست؟ خجالت نکش واضح تر بگو!!
------------------------------------------------------------------------------------------------------
پی نوشت : جملات نقل شده شیعه را، از درس چهارم کتاب امام شناسی گرفتیم. برای شناخت نویسنده کتاب امام شناسی و دانلود آن کتاب به اینجا مراجعه کنید: http://www.islamtxt.net/content/article/931
- 8285 بازدید
- نسخه چاپی
دیدگاه ها
اقای مولا ی سنی اولا شیعه
اقای مولا ی سنی اولا شیعه امام را بشر میداند در عین حال که او را از روز اول تولد هم معصوم میداند و این هیچ جای تعجب ندارد البته برای کسی که اولا خداوقدرت او را بشناسد و بعد هم کمی از قران اطلاع داشته باشد . چون عین همین عصمت وحکمت را خدای متعال برای پیامبر خود حضرت عیسی علیه السلام بیان فرموده است .والبته در بدو تولد.
واما مولای بی ادب سنی بدان رسالت یک ماموریت الهی است که خدای متعال به هرکه بخواهد عطا میفرماید واگر بفرض علم علی علیه السلام هم هم تراز علم پیامبر باشد که به اعتقاد شیعه علی علیه السلام هر چه دارد از وجود مقدس پیامبر صلی لله علیه واله داردباز هم مشکلی نیست که خدای متعال ماموریت رسالت را به شخص پیامبر واگذار فرماید.
واما اینهمه مخالفت شما با عصمت ائمه علیهم السلام باین دلیل است که برای عمل کرد سران مکتب خلافت که باعث شدند شخصیتی مثل علی ابن ابی طالب خانه نشین شود وکسانی که تا چندسال قبل بت میپرستیدند جانشین پیامبر شوند.توجیهی درست کنید .
مظلوم نمایی زشتی غلو را نمی پوشاند
هركس كه عيسي نيست هر كس كه مريم نيست هر عصایی عصای موسی نیست و در ضمن ما موسی را بخاطر اختراع عصا نمیستایم این از کمالات او نیست و هکذا سخنگویی نوزاد از کمالات نوزاد نیست اینها همه از رب است
و استثناء مریم و عیسی دلیل نمیشود که هر زنی ادعا کند مثال من مثال مریم است و هر مردی ادعا کند مثال من مثال عیسی است یا عصای من عصای موسی است حتی حضرت محمد چنین ادعای نکرده است
غلو شما درباره علی ربطی به موضوع خلافت نداردقباحت این عقیده با داستانهای تکراری و مظلوم نمایی پاک نمیشود
همه کمالات را خدای متعال
همه کمالات را خدای متعال مرحمت میکتد گاهی باواسطه وگاهی بی واسطه .
یک وقت علم مید هد با وساطت تعلیم وتعلم وگاهی بدون وساطت ولدنی .مثلاهوش و استعدای که خدا به شما داده با تلاش شما بوده یا نه؟ وحالا ایا شما انصافا به ان نمی بالید؟
توانستن همیشه خواستن نیست!
ان الله علی کل شی قدیر این درست است اما نباید این آیه را دست آویز قرار دهیم و مدعی شویم الله یک انسان صد پا را در زمان حمله مغول خلق کرده است
توانستن الله یک مقوله است
و خواستن الله یک مقوله دیگر
اینکه بگوییم الله میتواند، که دلیل نمیشود تا هرچه در تصور داریم را نیز حقیقت بدانیم