كرامات شاخدار آیت الله بهجت

پس از وفات رسول گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی _صلی الله علیه و آله و سلم _ چند انشعاب مهم در بدنه امت اسلامی بوجود آمد که شاید بتوان مهمترین آن را انشعاب رفض یا بدعت رفض نامید. پیروان بدعت رفض ....

که در تاریخ ملل و نحل و کتابهای فرقه شناسی به آنان "رافضه" گفته می شود و به مفرد آن رافضی و جمع آن "روافض" اطلاق می شود یکی از منحرفترین گروههای منسوب به اسلام است. در این مقاله در پی ریشه یابی و بیان پیشینه این فرقه نیستیم که آن مجال مفصلتری می طلبد، موضوع مورد بحث ما در این مقاله کوتاه بیان بخشی از غلو و افراط و زیاده روی است که برخی پیروان این فرقه آنرا به عنوان کرامات و گاها ندانسته معجزات افراد می پندارند!.

فرقه روافض خود شاخه ها و فروع فراوان دارد که یکی از معروفترین آن شاخه "امامی اثناعشری" است. شیعیان اثناعشری نیز در درون خود انشعاباتی دارند که «اخباریه» «اصولیه» «شیخیه»  و «حجتیه»  از معروفترین فرق امامی اثناعشری هستند.

در مناظره معروفی که با آیت الله ناصر مکارم شیرازی داشتم ایشان می فرمود: من این احادیث را قبول ندارم! ... این درباره خود ائمه بود. 

اما اینکه موت اختیاری به افراد دیگری نیز منتقل شود تا کنون به تصور کسی نمی گنجید اما سال گذشته با مردن آیت الله بهجت قواعد غلو و افراط هم بهم ریخت و غالیان و افراطیان این دروغ بزرگ و غلو ضد عقل و ضد دین و قرآن را ترویج کردند که آیت الله بهجت هم موت اختیاری داشت. 

ما مسلمانان اهل سنت (یعنی حدود 95 در صد امت اسلامی) معتقدیم که حتی پیامبران _علیهم السلام_ نیز موت اختیاری نداشتند  زیرا الله متعال در آخر سوره لقمان پنج ویژگی که از خصوصیات ذات قادر و بی نیاز خود می باشد برای ما معرفی مینماید که اختیار آنرا به فرشتگان و پیامبران نیز نداده است. «إِنَّ اللَّـهَ عِندَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَيُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْأَرْحَامِ ۖ وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ مَّاذَا تَكْسِبُ غَدًا ۖ وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ ۚ إِنَّ اللَّـهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ» لقمان/34_ 

«بی‌گمان دانشِ قیامت، نزد الله است و او باران را فرومی‌فرستد و آنچه را در رحم‌هاست، می‌داند. و هیچ‌کس نمی‌داند فردا چه چیزی به دست می‌آورد و هیچ‌کس نمی‌داند در کدامین سرزمین می‌میرد. بی‌گمان الله دانای آگاه است» 

اما در مذهب روافض غالی و افراطی ائمه که عالم الغیب بودند حالا آیت الله بهجت هم عالم الغیب شد!! و شاید در آینده از شروط آیت الله بودن نیز این باشد که هر آیت الله موت اختیاری داشته باشد!

.

 طی یک سال گذشته ترویج این دروغ بزرگ و غلو و افراط محدودتر بود اما اینک دایره گسترده تری به خود گرفته و امام جمعه سیاسی خرافی تهران "حجت الاسلام صدیقی" ضمن چندین دروغ و افراط گرایی ضد قرآنی دیگر ادعای موت اختیاری "محمد تقی بهجت" را تکرار کرد. 

آیا طبق این فرموده جناب صدیقی ممکن است این نیز از کرامات و خصوصیات جناب بهجت بوده باشد که معمولا نماز نمیخوانده و هرگاه که نماز میخوانده تا سه روز بدنش خسته می شده؟!.

 چون با یک محاسبه کوتاه و ساده خیلی روشن است که برای اینکه مشخص شود ایشان بعد از هر نماز تا سه روز بدنشان خسته بوده باید بعد از هر نماز حداقل دو روز بین 2 تا نماز ایشان فاصله باشد و الا خستگی روی خستگی انباشته میشود و تشخیص این امر مشکل و بلکه ناممکن است.

•   اینکه یکی از مراجع قم فرموده که «آیت الله بهجت نقال نیست! و هر چه میگوید جزو جانش است»!!! بسیار جمله مهم و پرمعنایی است! از یک سو بیانگر این واقعیت است که:

«حداقل بخشی از مراجع که اینگونه برایشان دروغ ترویج می شود و کرامات ساخته و پرداخته می شود نقال هستند»! 

و آنچه می گویند و می کنند جزو جانشان نیست! بلکه جنبه ریاکاری و عوام فریبی دارد!!.

 و از سوی دیگر این واقعیت را می رساند که خود اینگونه افراد که دین را وسیله فریب مردم و جلب منافع مادی و خمس یعنی 20% از مال مردم و کسب شهرت و نیل به شهوت متعه و صیغه می کنند:

خودشان قطعا و یقینا از حال یکدیگر آگاهند و میدانند که صرفا نقش دینداری بازی می کنند و الا مسائل روشن تر از روز که حتی کم سوادترین افراد جامعه به روشنی و سادگی درک میکنند!؛ اینها با یدک کشیدن این همه لقب و لباس و ادعای علم و کمال نمی فهمند؟! موضوع به این سادگی را چگونه نمی فهمند؟ مردم هم در حیرتند که براستی جریان چیست؟ حق کجاست؟ واقعیت را کجا و چگونه باید جستجو کرد؟!.

 آنچه بیشتر شگفت انگیز و حیرت آور است اینکه «دروغ موت اختیاری» را از زبان شخصیتی مشهور جعل می کنند. جناب صدیقی می گوید: "حضرت امام خمینی می گفتند که آقای بهجت صاحب موت اختیاری است!! و قدرت خلع دارد!!! و می تواند روح را از بدن خودش خارج کند!!!

پی نوشت/ بنقل از سنی نیوز http://www.sunni-news.net/fa/articles.aspx?selected_article_no=9388