سؤالاتی که باعث هدایت شیعیان شد (5)

شماره مقاله: 
348
نویسنده: 
على حسين اميـــرى

--- در کتاب کافی حدیثی هست مبنی بر اینکه امامان از زمان مرگ خود باخبرند و حتی به اختیار خویش می میرند، سوال ما این است که پس تقیه برای چیست؟! چون مدعیان تشیع بسیاری از رفتارهای امامان خود را حمل بر تقیه می کند و می دانیم که تقیه برای حفظ جان است و چنانچه امامان از زمان مرگ خویش باخبرند و می دانند قاتل کیست و حتی به اختیار خویش می میرند، پس دیگر برای چه تقیه می کرده اند؟!!

--- در بسیاری از آیات قرآنی خطاب به پیامبر اسلام صلی الله علیه وسلم آمده که بگو من از شما اجر و مزد رسالت نمی خواهم. سوال ما این است که چه مزدی بهتر از خمس و گرفتن یک پنجم از مال مردم؟! و چه مزدی بهتر از موروثی کردن خلافت در خاندان خود؟!! و چه مزدی بهتر از فدک؟! خوب پیامبر صلی الله علیه وسلم با این تفاسیر دیگر چه مزدی می خواسته؟! آیا این امور از نظر شما عقلی و منطقی و منطبق با قرآن است؟!!

--- شیعه معتقد است آیه 2 از سوره حجرات در مورد ابوبکر و عمر رضی الله عنهما نازل شده، چون ایشان جلوی پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم صدایشان را بالا برده اند،( يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَلَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَن تَحْبَطَ أَعْمَالُكُمْ وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ) ای اهل ایمان بالای صدای پیامبر صدا بلند میکند و بر او فریاد بر مکشید مانند فریاد کشیدن بعضی از شما که این کار، اعمال نیک تان را محو می کند و شما نمی فهمید. سوال اینجاست که شما با استناد به این آیه قصد تخریب شخصیت ابوبکر و عمر را دارید در صورتیکه همین آیه نیز در تضاد با عقاید شماست، مگر در ابتدای آیه نیامده: (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا) (ای کسانیکه ایمان آورده اید)؟!! پس خطاب با مومنین و اهل ایمان است، پس ابوبکر و عمر رضي الله عنهما از اهل ایمان و مومن بوده اند ، بر خلاف تصور کسانیکه آنها را منافق و ظالم و غاصب خلافت می دانند.

---علمای مدعی تشیع برای بی ارزش کردن اعمال ام المومنین عایشه رضی الله عنها و برای تخریب ایشان می گویند که چرا عایشه در منزل خود پس از دفن عمر، از حجاب استفاده می کرده؟ و مگر از شخص مرده هم رو می گیرند؟ و می گویند این عمل عایشه هیچ مبنای شرعی نداشته و ندارد و باید از زندگان رو گرفت، نه از مردگان طبق این عقیده سوال ما این است که چرا حضرت فاطمه از آن شخص نابینا رو می گیرد؟ و مگر از شخص نابینا هم رو می گیرند؟ و البته این عمل فاطمه هیچ مبنای شرعی نداشته و ندارد و از شخص بینا رو می گیرند نه از اشخاص کور و نابینا.(فراموش نکنید صحبت تنها بر سر شرعی نبودن این اعمال است، وگرنه منکر نیستیم که چنین اعمالی نشانه پرهیزکاری بسیار است و البته رافضیان قصد دارند آنرا تنها به حضرت فاطمه محدود کنند).

----پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم فرموده: «المرء على دين خليله» يعني: هر كس بر دين (و روش) دوستش است. (مسند احمدبن حنبل2/303 ) و فرموده: «العبد مع من أحب» يعني: هر بنده اي با كسي كه دوست دارد همراه است.(كنزالعمال/ 9/8/24667) حضرت علي السلام فرموده: «هر كس را از آنكه دوست اوست مي‌شناسند»(نهج البلاغه نامه69)
سوال اینجاست که طبق این احادیث چنانچه ما بخواهیم از دیدگاه آخوندهای رافضی به یاران پیامبر صلي الله عليه و آله وسلم اسلام نگاه کنیم، مسلم است که ایشان از بدترین و ظالمترین و غاصبترین انسانها خواهند بود و بنابراین و نعوذبالله خود شخص پیامبر صلي الله عليه و آله وسلم نیز دارای چنین صفاتی بوده است، پس آیا وقت آن نرسیده که در عقایدتان تجدید نظر کنید؟
(البته اگر آخوندها بگذارند)

----اگر در عصر حاضر شخصی مثلا مسیحی بخواهد مسلمان شود و بگوید این دین شما در زمان حیات پیامبرتان و نزول فرشتگان، بدترین و ظالمترین افراد را پس از 23 سال تحویل بشریت داده است که اکثرشان دستور الهی را زیر پا گذاشتند و بیعت خود را شکستند و مرتد شدند و به اهل بیت پیامبرتان ظلم وستم فراوان کردند و بنابراین دین شما قابل پیروی نیست و من مسلمان نخواهم شد، شما مدعیان تشیع چه پاسخی می دهید؟ فراموش نکنید در اینجا صحبت، تنها بر سر خاتم انبیاء و دین تکمیل شده اسلام و بهترین و کامل ترین دین است که چنین یارانی پرورش داده و لطف کرده دوباره دست به قیاسهای مسخره در تاریخ نزنید.

----در قرآن می خوانیم:( وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ ۖ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ) [سوره ق/16] «و ما انسان را آفريده‏ايم و مى‏دانيم كه نفس او چه وسوسه‏اى به او مى‏كند و ما از رگ گردن به او نزديكتريم». در این آیه خداو¬ند، خود را از رگ گردن به انسانها نزدیکتر می داند و از طرفی مدعیان تشیع، ائمه را واسطه و شفیع و باب میان انسان و خداوند می دانند. سوال اینجاست که در این آیه مقدار نزدیکی و فاصله میان خداوند و انسان بیان شده و ما می خواهیم بدانیم ائمه در کجای این فاصله قرار گرفته اند؟ یعنی در کجا قرار گرفته اند که نزدیک تر از رگ گردن به انسان است؟!!! فراموش نکنید ما به دلایل رافضیان مبنی بر توجیه واسطه تراشی کاری نداریم، دلایلی چون اینکه اینها دارای آبرو نزد خداوند هستند و درخواستشان اجابت خواهد شد و بقيه خرافات!!!! ما فقط می خواهیم بدانیم ائمه با توجه به اين آيه، در کجا و در چه جایگاهی میان انسان و خداوند قرار گرفته اند؟

--- آخوندهای مدعی تشیع، انحرافات به وجود آمده از صدر اسلام تاکنون را بخاطر اتفاقات سقیفه می دانند و حتی حوادثی چون عاشورا و شهادت و مظلومیت ائمه خود را به سقیفه مرتبط می سازند!! 
---حال سوال ما این است که چنانچه در طی این مدت، شهرهای اسلامی و مسلمین جهان از نظر شما منحرف شده اند، پس چرا این فساد و انحراف در خود شهر مدینه که مرکز خلافت و محل سقیفه بوده است به وجود نیامده؟ و حتی هم اکنون نیز پس از گذشت 1400 سال، وقتی به سفر حج می رویم می بینیم که مدینه حتی از سایر شهرهای عربستان هم بهتر است؟ و حتی بسیاری از زوار ایرانی به این امر معترف هستند, فراموش نکنید ما با شیعه نبودن مردم مدینه کاری نداریم، چون همین از نظر شما برای فاسد جلوه دادن اشخاص کافیست، سوال ما در اینجا تنها انحرافات و فسادهای مختلف و گوناگون اجتماعی است که از نظر شما در همه روزنه ها به وجود آمده و تنها علتش نیز سقیفه است. به عنوان مثال از نظر شما، گناه هر زناکاری بر گردن خلیفه دوم است!! چون معتقدید که صیغه و نکاح موقت جزء سنت پیامبر اسلام بوده ولی عمر رضی الله عنه آنرا حرام کرده و همینطور موارد بسیار دیگری که چنانچه حضرت علی به خلافت رسیده بود قطعا به وجود نمی آمدند و البته این خلافت الهی علی نیز در سقیفه غصب شده و بنابراین مسبب تمامی تباهی و فسادها در میان مسلمین، تنها کودتای سقیفه است!! پس مجددا می پرسیم که چرا در مرکز این توطئه و کودتا یعنی در شهر مدینه اینگونه نیست.     

---مدعیان تشیع می گویند: مقصر اصلی در گمراه شدن مردم و عوام، شخص ابوبکر و عمر رضی الله عنهما هستند، چون مردم اکثرا به خواص خود نگاه می کنند و چون اینها جزء خواص بوده اند، بقیه نیز به دنبالشان رفته اند و بیعت کرده اند و در نتیجه حق الهی علی علیه السلام غصب شده است، پس تمامی گناهان و انحرافات بعدی نیز بر گردن ابوبکر و عمر است!!!
سوال: شما معتقد هستید که علی و تعدادی از طرفدارنش در منزل تجمع کرده و معترض بوده اند و حتی تا مدتی بیعت نکرده اند، پس با این اوصاف چرا مردم به این خواص نگاه نکرده اند؟ مگر اینها جزء خواص نبوده اند؟ کسانی چون حضرت علی، فاطمه زهرا، ابوذر، سلمان، عمار و مقداد رضی الله عنهم، مگر ایشان در اطراف حضرت علی علیه السلام تجمع نکرده بودند؟ چرا مردم به آنها توجهی نکردند؟ سوال دیگر اینکه شما از طرفی ابوبکر و عمر را جزء افراد بی اهمیتی می دانید که دائماً مورد توبیخ و سرزنش پیامبر بوده اند، ولی در اینجا ناگهان آنها را جزء خواص می کنید؟! علمای شما علی و فاطمه را بالاترین و مهمترین خواص می دانند و به سفارشات دائم پیامبر در مورد ایشان اشاره دارند، پس چرا مردم به سمت ایشان نرفته اند؟ فراموش نکنید که نمی توان گفت خود مردم مقصر بوده اند، چون بحث پیرامون کسانی است که به زعم شما این مردم را گمراه کرده اند. در ضمن باید گفت طبق این نظریه، پس هم اکنون نیز که جامعه شما مملو از فساد و انحراف است در واقع مقصر اصلی آخوندها و مراجع تقلید و رهبران و علمای خودتان هستند، چون اینها کسانی هستند که مردم از ایشان پیروی می کنند.

--- علمای مدعی تشیع می گویند بخاطر ماجرای سقیفه و غصب خلافت الهی علی و در واقع بخاطر خلیفه شدن ابوبکر بوده که اسلام از مسیر اصلی خود منحرف شده و به همین دلیل حوادث و انحرافات بعدی را نیز بر گردن ابوبکر و عمر و یارانشان می اندازند و حتی ایشان را مسبب شهادت امام حسین و عاشورا می دانند!!!
سوال ما اینجاست که طبق این نظر پس چطور پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم 10 سال در مدینه خلافت داشت و حتی با وحی نیز مرتبط بود، ولی به زعم شما در انتها اکثر شاگردان و یارانش مرتد و بیعت شکن شدند و تازه از بدترین انسانها از نظر شما شدند، کسانی که به عقیده شما دستور الهی را زیر پا گذاشتند و مرتد شدند و به اهل بیت نیز ظلم فراوان کردند، پس آیا نعوذ بالله مقصر اصلی محمد صلی الله علیه وآله وسلم بوده است که دینش به نظر شما اینگونه منحرف شده است؟! حتی نمی توانید با بهانه های مختلف این عقیده را رد کنید و مثلا بگویید پیامبر اسلام فرصت کافی نداشته و غیره، چون حتی سلیمان و داوود و موسی علیهم السلام نیز حاکم بودند، پس چرا دینشان منحرف شد؟ آیا به عقیده شما اگر علی خلیفه می شد انحرافی در اسلام پدید نمی آمد و عاشورایی رخ نمی داد؟! آیا شما علی را بالاتر از پیامبر اسلام می دانید؟!!
از کجا معلوم که پس از اتمام خلافت علی باز مردم مرتد نمی شدند؟!! چه تضمینی برای این موضوع دارید؟! وقتی خداوند و ملائکه و امدادهای غیبی و معجزات و وحی و وجود شخص پیامبر به عنوان حاکم سودی نداشته و بدترین انسانها را پرورش داده است، پس علی می خواسته با خلیفه شدن چکار کند؟!! این عقاید شما تنها یک چیز را نشان می دهد و قصد دارد تنها یک چیز را ثابت کند و آن این است که شما علی را بالاتر از محمد صلی الله علیه وآله وسلم می دانید و عملکرد او را بهتر از پیامبر می دانید و با این عقایدتان به پیامبر اسلام و حتی به خداوند و دین و شریعت اهانت می کنید.